متن درس
حکمت وجودی: تأملات فلسفی در حرکت، زمان و مسافت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۹۴۸)
دیباچه
حکمت اسلامی، بهویژه در پرتو اندیشههای صدرایی، همواره کوشیده است تا با نگاهی ژرف و وجودی، حقیقت عالم و موجودات آن را بکاود. درسگفتار شماره ۹۴۸، با محوریت «حرکت وجودی» و نقد رویکردهای مفهومی در فلسفه اسلامی، دریچهای نو بهسوی فهم ساختار هستی و رابطه آن با مفاهیمی چون مسافت، زمان و حرکت میگشاید. این نوشتار، با هدف بازنمایی دقیق و علمی محتوای این درسگفتار، تمامی نکات و تحلیلهای ارائهشده را در قالبی منسجم و دانشگاهی عرضه میدارد. با بهرهگیری از زبانی روشن و متین، و با افزودن تمثیلات و اشارات ادبی، این متن میکوشد تا روح حکمت متعالیه را به مخاطبان منتقل کند، بیآنکه ذرهای از محتوای اصلی کاسته شود. آیات قرآن کریم، بهعنوان چراغ راه،WITH فونت Traditional Arabic و با ترجمهای دقیق ارائه شدهاند تا پیوند عمیق فلسفه اسلامی با معارف قرآنی را نشان دهند.
بخش نخست: ساختار وجودی موجودات و نقد رویکردهای مفهومی
وحدت وجودی و ترکیب در موجودات
در فلسفه اسلامی، موجودات یا بهصورت ترکیبی تحلیل میشوند یا در وحدتی وجودی فهمیده میشوند. حکمت متعالیه، با تأکید بر وحدت وجودی، موجودات را بهمثابه ظهورات تعینات گوناگون مینگرد. بااینحال، برخی از مسائل فلسفی، بهویژه آنهایی که از ابنسینا به ارث رسیدهاند، با چالشهایی همراهاند. این چالشها، ناشی از محدودیتهای فلسفه مشایی در تحلیل وجودی است که گاه بهجای تأکید بر حقیقت وجود، به مفاهیم ذهنی گرایش یافته است.
درنگ: موجودات در حکمت صدرایی، نه بهصورت مقولات جداگانه، بلکه بهمثابه وحدتهای وجودی فهمیده میشوند که از تعینات مختلف شکل گرفتهاند. این دیدگاه، برخلاف فلسفه مشایی، حقیقت وجود را بر مفاهیم ذهنی مقدم میدارد.
فلسفه بهمثابه علمی تقلیدی
فلسفه، در مقایسه با علوم دیگر مانند فقه یا تفسیر قرآن کریم که تنوع و اختلافات آرای گستردهای دارند، گاه به علمی تقلیدیتر بدل شده است. وابستگی بیشازحد به آرای پیشینیان، بهویژه ارسطو و ابنسینا، فلسفه اسلامی را از پویایی و تحقیق عمیق محروم کرده است. فلسفه، بهعنوان علمی که باید پیشرو در کاوش حقیقت باشد، نیازمند رویکردی تحقیقی و نوآورانه است تا از تکرار صرف مفاهیم پیشین فراتر رود.
نقد عروض خارجی در حرکت، زمان و مسافت
در حکمت متعالیه، حرکت، زمان و مسافت بهعنوان تعینات وجودی تحلیل میشوند، نه اعراض خارجی که بر یکدیگر عارض شوند. ملاصدرا تأکید دارد که عقل، این مفاهیم را از یکدیگر تفکیک میکند و برای هر یک احکام خاصی وضع مینماید، اما در خارج، اینها در وحدتی وجودی همنشیناند. این دیدگاه، برخلاف فلسفه مشایی، از نگاه مقولهای به این مفاهیم فاصله میگیرد و آنها را در چارچوب وجودی میفهمد.
درنگ: حرکت، زمان و مسافت، در خارج بهصورت وحدتی وجودی موجودند و عقل تنها برای تحلیل، آنها را از هم تفکیک میکند. این دیدگاه، برتری حکمت صدرایی بر مقولهبندی مشایی را نشان میدهد.
واقعیت خارجی و وابستگی وجودی
مسافت، زمان و حرکت، اگرچه امور واقعی خارجیاند، بهتنهایی وجود نمییابند و به وزان یکدیگر تحقق میگیرند، مانند شاخهای که بدون تنه یا تنهای که بدون ریشه نمیتواند باشد. این وابستگی وجودی، نشاندهنده وحدت عمیق در ساختار هستی است که حکمت صدرایی آن را بهخوبی تبیین میکند.
مقایسه با اوصاف مادی
حرکت و زمان، مانند اوصاف مادی چون چربی یا قند در یک ماده، واقعیتهایی خارجیاند و نه صرفاً ذهنی. این مقایسه، بر ضرورت نگاه وجودی به مفاهیم فلسفی تأکید دارد و از دیدگاه مشایی که این مفاهیم را اعراض میانگارد، فاصله میگیرد.
نقد مقولهبندی مسافت
ملاصدرا مسافت را بهعنوان مقولهای (کَم یا کیف) میبیند، اما این دیدگاه با نقد مواجه است، زیرا مسافت ماهیت نیست، بلکه تعینی وجودی است. مقولهبندی ارسطویی، به دلیل محدودیتهایش، نمیتواند حقیقت وجودی مسافت را بهدرستی بازنمایی کند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تأکید بر وحدت وجودی موجودات و نقد رویکردهای مفهومی، نشان داد که فلسفه اسلامی نیازمند بازنگری در روششناسی خود است. حکمت متعالیه، با گذر از مقولهبندی مشایی و تأکید بر وجود، راهی نو بهسوی فهم حقیقت عالم گشوده است. این دیدگاه، با تکیه بر وحدت و ترکیب وجودی، از تقلید و ذهنگرایی فاصله میگیرد و بهسوی واقعیتی پویا و وجودی حرکت میکند.
بخش دوم: نقد ایدهآلیسم و ضرورت واقعگرایی
ایدهآلیسم فلسفی و مشکلات آن
فلسفه، با تمرکز بیشازحد بر مفاهیم ذهنی، گاه به ایدهآلیسم بدل شده و از واقعیت خارجی فاصله گرفته است. فلاسفه، برای بحثهای تجردی، موجودات خارجی را به صورتهای ذهنی تبدیل کردند، اما این صورتها اصالت یافتند و به مقولات و ماهیات منجر شدند. حکمت صدرایی، با تأکید بر وجود، تلاش کرد این مشکل را برطرف کند.
درنگ: ایدهآلیسم فلسفی، با اصالت دادن به مفاهیم ذهنی، فلسفه را از پویایی وجودی محروم کرد. حکمت صدرایی، با بازگشت به وجود، این نقص را جبران مینماید.
فلسفه بهمثابه آزمایشگاه ذهنی
فلسفه، آزمایشگاهی ذهنی ایجاد کرد که بهجای ابزارهای خارجی، با مفاهیم کار میکند. اما این آزمایشگاه، با فاصله گرفتن از واقعیت خارجی، به ذهنگرایی گرفتار شد. ذهن فلسفی باید بهمثابه ابزاری برای مشاهده (بهیُنظر) عمل کند، نه محل مشاهده (فیهیُنظر).
نقد علوم تجربی صرف
علوم تجربی، با تمرکز صرف بر واقعیت خارجی و نادیده گرفتن ذهن، خود با چالشهایی مواجهاند. فلسفه نیز، با ذهنگرایی بیشازحد، از پویایی علمی بازمانده است. تعادل بین ذهن و خارج، ضرورتی برای تولید علم جامع است.
نقد تعریف حرکت
تعریف حرکت بهعنوان خروج از قوه به فعل، در حکمت صدرایی مورد نقد قرار میگیرد. حرکت، خروج از فعل به فعل است، زیرا قوه خود مرتبهای از فعلیت است. این دیدگاه، حرکت را تحول در مراتب وجودی میداند.
درنگ: حرکت در حکمت صدرایی، نه خروج از قوه به فعل، بلکه تحول در مراتب وجودی است که قوه را نیز بهعنوان فعلیت میبیند.
حرکت بهمثابه معنای انتزاعی
ملاصدرا حرکت را معنایی انتزاعی و عقلي میداند که اتصالش با مسافت و زمان یکی است. اما این دیدگاه مورد نقد است، زیرا حرکت، مسافت و زمان، اگرچه در وحدتی وجودیاند، یکی نیستند.
زمان و مسافت: همراهی بهجای اتصال
زمان، اندازه اتصال حرکت و مسافت نیست، بلکه تعینی وجودی از حرکت است. اتصال حرکت نیز، نه بهسبب مسافت، بلکه در وحدت وجودی با آن معنا مییابد. این مفاهیم، نه متصل، بلکه همراه و همنشیناند و با نظمی وحدتی موجود میشوند.
تمثیل کاغذ و کتاب
حرکت، مسافت و زمان، مانند کاغذ، وزن و کتاب، در وحدتی وجودی موجودند، اما یکی نیستند. این تمثیل، به تمایز تعینات وجودی در عین وحدت اشاره دارد.
نقد اتصال در فلسفه مشایی
فلسفه مشایی، اتصال را بهصورت ظاهری و صاف می دید، اما عالم، پر از شکاف و همراهی است. این دیدگاه، محدودیت ادراک حسی را در برابر حقیقت وجودی نشان میدهد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با نقد ایدهآلیسم فلسفی و تأکید بر ضرورت واقعگرایی، نشان داد که فلسفه باید از ذهنگرایی به وجودگرایی حرکت کند. حکمت صدرایی، با تأکید بر وحدت وجودی و همراهی تعینات، راهی برای فهم حقیقت عالم ارائه میدهد که از محدودیتهای فلسفه مشایی فراتر میرود.
بخش سوم: وحدت عالم و پیوند با قرآن کریم
ترکیبی بودن عالم هستی
عالم هستی، سراسر ترکیبی و وحدتی است و هیچ موجود بسیطی وجود ندارد. حتی مجردات نیز، بهعنوان ظهورات تعینات اسمایی، بسیط نیستند.
درنگ: عالم، شبکهای از تعینات وحدتی است که هیچ موجودی بهتنهایی تحقق نمییابد. این دیدگاه، جامعیت اسمای الهی را در همه مراتب وجودی نشان میدهد.
|
نقد بساطت در فلسفه قدیم
در فلسفه قدیم، موادی مانند آب بسیط شمرده میشدند، اما علوم جدید نشان داد که آب ترکیبی از اکسیژن و هیدروژن است. این نقد، ضرورت هماهنگی فلسفه با یافتههای علمی را نشان میدهد.
سجده موجودات در قرآن کریم
در فلسفه قدیم، سجده موجودات در قرآن کریم مجازی شمرده میشد، اما در حکمت صدرایی، سجده جلوهای از تسبیح وجودی موجودات است.
آیه خلقت جفتی
وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (سوره الذاریات، آیه ۴۹)
ترجمه: و از هر چیزی دو جفت آفریدیم، باشد که شما متذکر شوید.
این آیه، به جفتی بودن همه موجودات و وحدت ترکیبی عالم اشاره دارد. هیچ موجودی بهتنهایی تحقق نمییابد.
نقد تنهایی خدا
وحدانیت الهی، به معنای بریدگی نیست، بلکه خدا با مخلوقاتش در وحدت است. فقر به خدا، نه از سر احتیاج، بلکه از وحدت ذاتی است.
ظهور اسمای الهی
هر ذره، مظهر هزار اسم الهی است و هیچ موجودی مظهر یک اسم خاص نیست. این دیدگاه، جامعیت اسمای الهی را در فلسفه عرفانی نشان میدهد.
نقد تصور عدد یک
عدد یک، مانند سایر اعداد، فرثی است و در عالم، یک بلا یک است. این نقد، محدودیتهای ریاضیات مفهومی را در برابر حقیقت وجودی نشان میدهد.
درنگ: اعداد، ابزارهای فرضی برای تحلیل عالماند و در حقیقت وجودی، هیچ موجودی بهتنهایی تحقق نمییابد.
آیه اول و آخر
هُوَ الأَوَّلُ وَالآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (سوره الحدید، آیه ۳)
ترجمه: اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چیزی داناست.
این آیه، به متعالی بودن خدا از مفاهیم اول و آخر اشاره دارد و حقیقت وجودی را فراتر از تعینات زمانی میداند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تأکید بر وحدت ترک10px; padding: ترکیبی عالم هستی و پیوند با قرآن کریم، نشان داد که حکمت صدرایی، با فهم وجودی موجودات، از محدودیتهای فلسفه قدیم فراتر میرود. آیات قرآنی، بهعنوان چراغ راه، فلسفهای واقعگرا و تجربی ارائه میدهند که میتواند فلسفه اسلامی را به متن دنیای مدرن بازگرداند.
بخش چهارم: فلسفه قرآنی و ضرورت تحول در علم دینی
فلسفه بهمثابه واقعگرایی
فلسفه باید واقعگرا باشد و به حقیقت وجودی دست یابد، نه صرفاً در مفاهیم ذهنی غرق شود. ذهن فلسفی، ابزاری برای مشاهده حقیقت است، نه جایگزین آن.
نقد ذهنگرایی در علم دینی
علم دینی، به دلیل نبود آزمایشگاههای وجودی، گاه به ذهنگرایی روی آورده و مفاهیم را اصالت داده است. این mind گرایی، مانع پیشرفتهای علمی مشابه علوم تجربی شده است.
نقد آثار پساصدرایی
آثار عالمان پساصدرایی، مانند منظومه، بیشتر تکرار مفاهیم سنتی است تا نوآوری. این محدودیت، علم دینی را از تحول باز داشته است.
نقد جنس و فصل
جنس و فصل، مفاهیم ذهنیاند و در خارج وجود ندارند. ماده و صورت نیز، تعینات یک حقیقتاند، نه متمایز.
درنگ: ماده و صورت، در حکمت صدرایی، جلوههای یک حقیقت وجودیاند و نه مقولات متمایز، برخلاف منطق ارسطویی.
فلسفه قرآنی بهمثابه فلسفه تجربی
سِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ المُجْرِمِينَ (سوره النمل، آیه ۶۹)
ترجمه: در زمین سیر کنید و بنگرید که عاقبت گنهکاران چگونه بوده است.
این آیه، به ضرورت مشاهده و تجربه در فلسفه اشاره دارد. قرآن کریم، فلسفهای واقعگرا و تجربی ارائه میدهد.
انسان بهمثابه آزمایشگاه وجودی
انسان، خود آزمایشگاهی وجودی است که باید با واقعیت خارجی تعامل کند، نه در مفاهیم ذهنی غرق شود.
نقد استخاره غیرعلمی
استخاره، اگر بدون تعامل با واقعیت خارجی و صرفاً ذهنی باشد، به خطا میانجامد. تصمیمگیری باید با تحلیل عقلانی و تجربی همراه باشد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تأکید بر فلسفه قرآنی بهمثابه فلسفهای تجربی و واقعگرا، ضرورت تحول در علم دینی را نشان داد. این تحول، با بازگشت به وجودگرایی و تعامل با واقعیت خارجی، میتواند علم دینی را از حاشیه به متن دنیای مدرن بازگرداند.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با بازنمایی درسگفتار شماره ۹۴۸، نشان داد که حکمت متعالیه، با تأکید بر حرکت وجودی و نقد ذهنگرایی، راهی نو برای فهم حقیقت عالم گشوده است. مفاهیمی چون حرکت، زمان و مسافت، نه بهمثابه اعراض یا مقولات، بلکه بهعنوان تعینات وجودی در وحدتی عمیق معنا مییابند. قرآن کریم، با آیاتی چون خلقت جفتی و سیر در زمین، فلسفهای تجربی و عقلانی ارائه میدهد که میتواند الگویی برای احیای فلسفه اسلامی باشد. برای پویایی علم دینی، نیاز به پرورش عالمانی است که با تهذیب نفس و تعامل با واقعیت خارجی، فلسفه را بهعنوان علمی قدرتی و واقعگرا بازسازی کنند. این تحول، فلسفه اسلامی را به جایگاهی شایسته در دنیای مدرن میرساند.
با نظارت صادق خادمی