در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 957

متن درس






حکمت پویای وجود: بازخوانی فلسفه حرکت در حکمت متعالیه

حکمت پویای وجود: بازخوانی فلسفه حرکت در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۵۷)

دیباچه

جهان هستی، چونان رودی خروشان، در تکاپوی بی‌وقفه‌ای از تحول و پویایی است. در این میان، فلسفه حرکت، به مثابه کلیدی برای گشودن رازهای وجود، در حکمت متعالیه جایگاهی بس والا دارد. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بازخوانی مفهوم حرکت در برابر پیش‌فرض‌های سنتی سکون پرداخته و با نگاهی نقادانه و وجودگرایانه، پویایی بی‌انتهای عالم را در پرتو حکمت صدرایی تبیین می‌کند. هدف این اثر، نه تنها نقد مفاهیم عرفی و غیرعلمی گذشته، بلکه ارائه دیدگاهی منسجم و عمیق است که وجود را در تمامی مراتبش متحرک و پویا می‌بیند.

بخش یکم: نفی سکون و بازتعریف حرکت

نقد پیش‌فرض‌های عرفی در فلسفه حرکت

فلسفه حرکت در سنت‌های پیشین، به‌ویژه در آثار مشائیان، گاه گرفتار پیش‌فرض‌هایی عرفی و فاقد پشتوانه علمی بوده است. این پیش‌فرض‌ها، که ریشه در ادراکات حسی و تعاریف ساده‌انگارانه دارند، حرکت را در برابر مفهومی به نام سکون قرار داده و از این رهگذر، تقابلی غیرواقعی میان این دو ایجاد کرده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه، این پیش‌فرض‌ها را به چالش کشیده و بر ضرورت بازنگری در مفاهیم فلسفی تأکید می‌ورزند. ایشان معتقدند که بسیاری از تعاریف سنتی، نه بر مبنای تحلیل‌های علمی، بلکه بر اساس عرف عام و تصورات ابتدایی شکل گرفته‌اند. این نقد، دعوتی است به بازسازی فلسفه حرکت بر بنیانی استوار و منطبق با واقعیت‌های وجودی.

درنگ: فلسفه سنتی حرکت، به دلیل اتکا به پیش‌فرض‌های عرفی و فقدان پشتوانه علمی، نیازمند بازنگری و بازسازی است تا با حقیقت پویای وجود هم‌خوانی یابد.

نفی سکون به مثابه مقابل حرکت

در حکمت متعالیه، سکون به عنوان مفهومی مستقل و مقابل حرکت جایگاهی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که سکون، خود از اقسام حرکت است و هیچ موجودی در عالم هستی نمی‌تواند از چارچوب حرکت خارج باشد. این دیدگاه، ریشه در اصل پویایی وجود دارد که همه تعینات هستی را در حال تحول و تکامل می‌بیند. سکون، به مثابه ایستایی مطلق، نه تنها در عالم خارج مصداق ندارد، بلکه حتی در مفهوم نیز اعتباری و غیرواقعی است.

حیات و شعور در بستر حرکت

هستی، چونان جریانی زنده و آگاه، در تمامی مراتب خود متحرک است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تکیه بر حکمت متعالیه، حیات و شعور را با حرکت پیوند داده و هر موجودی را، از جمادات تا مجردات، در حال تکاپوی وجودی می‌دانند. این حرکت، گاه آشکار و گاه پنهان، در مراتب مختلف ظهور می‌یابد. برای مثال، حرکت یک فضاپیما با حرکت یک درشکه متفاوت است، اما هر دو جلوه‌ای از پویایی وجودند. این تفاوت در مراتب، به تنوع حرکت اشاره دارد، نه به نفی آن.

بطیء بودن حرکت و توهم سکون

آنچه در نگاه عرفی سکون نامیده می‌شود، در حقیقت حرکتی است که به دلیل کندی و ضعف شدت، از ادراک حسی انسان پنهان می‌ماند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی بدیع، این حرکت‌های بطیء را به جریانی آرام تشبیه می‌کنند که، اگرچه از دید ظاهری پنهان است، اما در باطن وجود، خروشان و پویاست. این دیدگاه، محدودیت‌های ادراکی انسان را به چالش کشیده و نشان می‌دهد که سکون، توهمی ناشی از ناتوانی حواس است.

درنگ: سکون، به معنای ایستایی مطلق، وجود ندارد؛ آنچه سکون پنداشته می‌شود، حرکتی بطیء است که از حواس انسانی پنهان می‌ماند.

نقد مفهوم وصولات

در فلسفه سنتی، لحظات به‌ظاهر توقف در حرکت، موسوم به وصولات، به عنوان مصداقی از سکون تلقی می‌شدند. استاد فرزانه قدس‌سره، با رد این دیدگاه، وصولات را حرکتی بطیء می‌دانند که به دلیل اصطکاک یا کاهش سرعت، به‌ظاهر ساکن به نظر می‌رسد. برای مثال، توپی که به دیوار برخورد می‌کند، در لحظه تماس، نه ساکن است و نه فاقد حرکت، بلکه در حال تحولی ظریف است که از دید عادی پنهان می‌ماند.

نفی اشیاء نه ساکن و نه متحرک

فرض وجود اشیائی که نه ساکن‌اند و نه متحرک، در حکمت متعالیه مردود است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که همه موجودات، از ذرات بنیادی تا افلاک، در ظرف حرکت قرار دارند. این دیدگاه، به جامعیت حرکت در عالم اشاره دارد و هرگونه استثناء از این اصل را نفی می‌کند. حتی موجوداتی که به‌ظاهر ثابت به نظر می‌رسند، در مراتب وجودی خود در حال تحول‌اند.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش نخست این نوشتار، با تکیه بر دیدگاه‌های استاد فرزانه قدس‌سره، به نقد پیش‌فرض‌های سنتی در فلسفه حرکت پرداخت. نفی سکون به عنوان مقابل حرکت، تأکید بر پویایی تمامی تعینات وجودی، و بازتعریف وصولات به مثابه حرکتی بطیء، از جمله دستاوردهای این بخش است. این دیدگاه، با کنار گذاشتن مفاهیم عرفی و غیرعلمی، راه را برای فهمی عمیق‌تر از حقیقت وجود هموار می‌سازد.

بخش دوم: نقد مثال‌های سنتی و بازسازی مفاهیم

نقد مثال ماهی در آب

یکی از مثال‌های سنتی برای نفی حرکت و سکون، ماهی در آب جاری است که به دلیل تساوی سرعت با آب، به‌ظاهر نه ساکن و نه متحرک پنداشته می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی دقیق، این مثال را به چالش کشیده و نشان می‌دهند که ماهی و آب، هر دو در حرکت‌اند. این هماهنگی حرکتی، توهمی از سکون ایجاد می‌کند، حال آنکه حقیقت، پویایی هر دو است. این مثال، به نسبیت حرکت اشاره دارد و نشان می‌دهد که سکون، مفهومی اعتباری و ناشی از مقایسه است.

درنگ: ماهی در آب جاری، نه ساکن است و نه فاقد حرکت؛ هماهنگی سرعت‌ها، توهم سکون را ایجاد می‌کند، اما حقیقت، حرکت در حرکت است.

نقد مفهوم افلاک

در فلسفه بطلمیوسی، افلاک به عنوان پوسته‌های ثابت و کلیاتی نه ساکن و نه متحرک تصور می‌شدند. استاد فرزانه قدس‌سره، این مفهوم را به‌کلی نفی کرده و افلاک را مدارهای حرکتی می‌دانند که در آن، هر موجودی، از خورشید تا ستارگان، در حال پویایی است. ایشان، با استناد به قرآن کریم، به آیه شریفه كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (هر یک در مداری شناورند) اشاره کرده و تأکید می‌ورزند که فلک، نه پوسته‌ای ثابت، بلکه مداری پویاست که موجودات در آن حرکت می‌کنند.

نفی کلیات در عالم

مفهوم کلیات، چه در افلاک و چه در عناصر، در حکمت متعالیه جایگاهی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر تشخص و فردیت هر موجود، کلیات را مفهومی اعتباری دانسته و همه موجودات را شخصی و حقیقی می‌دانند. این دیدگاه، به استقلال وجودی هر تعین اشاره دارد و عالم را مجموعه‌ای از موجودات متمایز و متحرک می‌بیند.

مثال هواپیماها و نفی اتصال

برای تبیین نفی اتصال و هماهنگی حرکتی، استاد فرزانه قدس‌سره به مثال دو هواپیما که با سرعت یکسان حرکت کرده و سوخت‌گیری می‌کنند، اشاره می‌کنند. این هواپیماها، اگرچه به‌ظاهر متصل به نظر می‌رسند، در حقیقت در حال حرکت هماهنگ‌اند. این تمثیل، به نسبیت حرکت و نفی اتصال در عالم اشاره دارد، جایی که هر موجود، مستقل و در حال پویایی است.

درنگ: اتصال در عالم، توهمی ناشی از هماهنگی حرکتی است؛ موجودات، چونان هواپیماهایی در آسمان، مستقل و در حال حرکت‌اند.

نفی ثوابت در نجوم

ستارگان به‌ظاهر ثابت، که در گذشته به دلیل محدودیت‌های ادراکی «ثوابت» نامیده می‌شدند، در حقیقت در حرکت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به پیشرفت‌های علمی، نشان می‌دهند که این نام‌گذاری، ناشی از ناتوانی ابزارهای پیشین در تشخیص حرکت بوده است. این نقد، به هم‌سویی حکمت صدرایی با یافته‌های نجوم مدرن اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد مثال‌های سنتی نظیر ماهی در آب و افلاک، و تبیین مفاهیمی چون نفی اتصال و کلیات، نشان داد که مفاهیم سنتی فلسفه حرکت، گرفتار پیش‌فرض‌های غیرعلمی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با بازسازی این مفاهیم در پرتو حکمت متعالیه، عالم را مجموعه‌ای از تعینات مستقل و متحرک می‌دانند که هیچ‌یک از پویایی وجود مستثنی نیستند.

بخش سوم: تبیین فلسفی حرکت در حکمت متعالیه

نقد صدرایی به مفهوم سکون

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به اسفار اربعه (جلد سوم، صفحه ۱۸۹)، دیدگاه ملاصدرا را در نفی حقیقت سکون تبیین می‌کنند. ملاصدرا تصریح می‌کند که سکون، به معنای مقابل حرکت، هیچ حقیقتی ندارد. این دیدگاه، ریشه در نفی تقابل وجود و عدم دارد، جایی که سکون، به مثابه مفهومی عدمی، نمی‌تواند در برابر حرکت وجودی قرار گیرد.

دو معنای سنتی سکون

در فلسفه مشایی، سکون در دو معنا تعریف شده است: نخست، حصول مستمر، یعنی بقای شیء در حالت پیشین؛ و دوم، عدم الحرکه، یعنی فقدان حرکت. استاد فرزانه قدس‌سره، هر دو معنا را نقد کرده و نشان می‌دهند که حصول مستمر، خود نوعی حرکت است و عدم الحرکه، به دلیل عدمی بودن، در خارج مصداق ندارد.

درنگ: سکون، یا به معنای حصول مستمر است که خود حرکتی ظریف است، یا به معنای عدم الحرکه که مفهومی عدمی و فاقد مصداق خارجی است.

نفی تقابل وجود و عدم

تقابل میان وجود و عدم، به دلیل ذهنی بودن عدم، ممکن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره، با تبیین این اصل، نشان می‌دهند که عدم، تنها در ذهن به عنوان مفهومی در ظرف وجود تصور می‌شود و در خارج، هیچ مصداقی ندارد. این دیدگاه، به نفی تقابل سکون و حرکت منجر می‌شود، زیرا سکون، به مثابه عدم حرکت، صرفاً مفهومی ذهنی است.

نقد اجماع فلاسفه

ادعای اجماع فلاسفه بر تقابل سکون و حرکت، فاقد پشتوانه علمی است. استاد فرزانه قدس‌سره، این اجماع را تقلیدی دانسته و تأکید می‌کنند که بسیاری از مفاهیم فلسفی سنتی، بدون بررسی علمی، از پیشینیان پذیرفته شده‌اند. این نقد، به ضرورت تحلیل علمی و رهایی از تقلید دعوت می‌کند.

نقد تعریف حرکت به عنوان کمال اول

تعریف حرکت به عنوان «کمال اول لما بالقوه»، اگر با سکون به عنوان مقابل آن همراه شود، نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این تعریف، نشان می‌دهند که اگر حرکت وجودی است، سکون نمی‌تواند مقابل آن باشد، زیرا سکون، مفهومی عدمی است. این نقد، به تناقض در تعاریف سنتی اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تکیه بر دیدگاه‌های صدرایی، به نفی حقیقت سکون و بازسازی مفهوم حرکت پرداخت. نفی تقابل وجود و عدم، نقد معانی سنتی سکون، و تأکید بر عدمی بودن سکون، از جمله دستاوردهای این بخش است. این دیدگاه، عالم را در حال تحول دائمی می‌بیند و سکون را مفهومی اعتباری می‌داند.

بخش چهارم: نمودهای حرکت در عالم

حرکت در گیاه و سیب گندیده

استاد فرزانه قدس‌سره، با مثال‌هایی ملموس، پویایی عالم را نشان می‌دهند. گیاه، حتی در حالت به‌ظاهر عدم رشد، در حال تحول است. سیب گندیده نیز، با رشد لکه‌ها و ویروس‌ها، در حرکت است. این مثال‌ها، به جامعیت حرکت در همه موجودات، حتی در فرایندهای تخریبی، اشاره دارند.

حرکت در پارچه کهنه

پارچه‌ای که کهنه می‌شود، لحظه به لحظه در حال تحول است، هرچند این کهنگی از حواس انسانی پنهان است. استاد فرزانه قدس‌سره، این تحول را به جریانی ظریف تشبیه می‌کنند که در باطن پارچه جاری است و نشان‌دهنده پویایی دائمی ماده است.

درنگ: کهنگی پارچه، گندیدگی سیب، و رشد گیاه، همه جلوه‌هایی از حرکت‌اند که از محدودیت‌های ادراکی انسان پنهان می‌مانند.

نفی مانع به عنوان سکون

مانع، که به‌ظاهر حرکت را متوقف می‌کند، در حقیقت اصطکاک دو حرکت است. استاد فرزانه قدس‌سره، با این تحلیل، نشان می‌دهند که حتی موانع، بخشی از فرایند حرکتی‌اند و سکون، به معنای واقعی، وجود ندارد.

حرکت در مجردات

فرض عدم سکون و حرکت در مجردات نیز نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تکیه بر حکمت متعالیه، مجردات را نیز در مراتب وجودی خود متحرک می‌دانند. این دیدگاه، به شمول حرکت در همه مراتب وجود اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با مثال‌هایی از گیاه، سیب، پارچه، و مجردات، جامعیت حرکت در عالم را نشان داد. حتی در فرایندهای به‌ظاهر ساکن، تحول و پویایی جاری است. این دیدگاه، به هماهنگی عالم و پیوند آن با حیات و شعور تأکید می‌ورزد.

بخش پنجم: محدودیت‌های ادراکی و تأیید علم مدرن

محدودیت‌های حسی در ادراک حرکت

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی از قیچی که برای برش مواد خاص طراحی شده، به محدودیت‌های حسی انسان اشاره می‌کنند. حواس، مانند ابزاری با ظرفیت محدود، قادر به ادراک حرکات ظریف نیستند. این محدودیت، توهم سکون را ایجاد می‌کند، حال آنکه عالم، در تمامی مراتب، در حال پویایی است.

نفی اتصال در قالی

قالی که به‌ظاهر متصل به نظر می‌رسد، با ذره‌بین، پر از ناهمواری‌هاست. استاد فرزانه قدس‌سره، این مثال را برای نشان دادن اعتباری بودن اتصال به کار می‌برند. عالم، مجموعه‌ای از تعینات مستقل است که در هماهنگی حرکتی قرار دارند.

تأیید فیزیک مدرن

فیزیک مدرن، با تأکید بر تبدیل ماده و انرژی، دیدگاه حکمت متعالیه در نفی سکون را تأیید می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، این همگرایی را نشانه‌ای از انطباق فلسفه صدرایی با علم مدرن دانسته و عالم را در حال تحول دائمی می‌بینند.

درنگ: فیزیک مدرن، با تأیید پویایی عالم، دیدگاه حکمت متعالیه در نفی سکون و جامعیت حرکت را تقویت می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تبیین محدودیت‌های ادراکی و هم‌سویی حکمت صدرایی با علم مدرن، نشان داد که سکون، توهمی ناشی از ناتوانی حواس است. عالم، در تمامی مراتب، در حال تحول و پویایی است و این حقیقت، در فلسفه و علم مدرن به یکسان تأیید می‌شود.

جمع‌بندی نهایی

حکمت پویای وجود، با نفی سکون و تأکید بر حرکت، عالم را چونان جریانی خروشان و بی‌وقفه می‌بیند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد پیش‌فرض‌های سنتی و بازسازی مفاهیم در پرتو حکمت متعالیه، نشان می‌دهند که هیچ موجودی از پویایی وجود مستثنی نیست. این دیدگاه، نه تنها در حکمت نظری، بلکه در فهم عملی عالم نیز پیامدهای عمیقی دارد. نفی سکون، به فهم هماهنگی و حیات عالم کمک کرده و از بن‌بست‌های فکری ناشی از مفاهیم غیرعلمی رهایی می‌بخشد. این نوشتار، دعوتی است به بازاندیشی در فلسفه حرکت و هم‌سویی آن با واقعیت‌های وجودی و دستاوردهای علمی مدرن.

با نظارت صادق خادمی