در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 963

متن درس





بررسی فلسفی رابطه حرکت، سرعت، بطء و زمان در حکمت متعالیه

بررسی فلسفی رابطه حرکت، سرعت، بطء و زمان در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۶۳)

دیباچه

حکمت متعالیه، چونان دریایی ژرف، اندیشه‌های فیلسوفان بزرگ اسلامی را در خود جای داده و در این میان، مباحث حرکت، سرعت، بطء و زمان، از جمله مسائل بنیادین فلسفه اسلامی است که ذهن حکیمان را به خود مشغول داشته است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شماره ۹۶۳ استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی اشکال خواآنچه نصیرالدین طوسی و پاسخ ملاصدرا در باب رابطه میان این مفاهیم پرداخته و با رویکردی نقادانه، خطاهای روش‌شناختی هر دو حکیم را مورد کاوش قرار می‌دهد. هدف این اثر، نه تنها بازخوانی آرای این دو فیلسوف بزرگ، بلکه اصلاح دیدگاه‌های سنتی و ارائه تحلیلی دقیق و علمی از نقش زمان به عنوان علامت تشخص حرکت، به جای علّیت آن، است.

بخش نخست: زمینه تاریخی و سنت‌های علمی در فلسفه اسلامی

مکاتبات علمی میان علما

در تاریخ پربار فلسفه اسلامی، علما از طریق مکاتبات علمی به تبادل آراء و طرح پرسش‌های عمیق فلسفی می‌پرداختند. این سنت، چونان پلی میان شهرهای دور، اندیشه‌ها را به هم پیوند می‌داد و زمینه‌ساز گفت‌وگوهای عمیق علمی بود. خواجه نصیرالدین طوسی، با ذهن ریاضی و صبغه علمی برجسته‌اش در حوزه‌هایی چون هیئت و ریاضیات، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های این سنت بود. وی در رساله‌ای علمی، پرسشی را در باب رابطه حرکت، سرعت، بطء و زمان مطرح کرد و از هم‌عصران خود خواست تا به آن پاسخ دهند. این پرسش، که در جلد سوم اسفار اربعه ملاصدرا نقل شده، نشان‌دهنده پویایی فکری و چالش‌های علمی در آن دوران است.

با این حال، محدودیت‌های ارتباطی آن زمان، گاه به پیچیدگی در طرح مسائل یا ابهام در پاسخ‌ها می‌انجامید. این مکاتبات، اگرچه ارزشمند بودند، اما گاه به دلیل فاصله‌های مکانی و زمانی، از دقت لازم برخوردار نبودند. استاد فرزانه قدس‌سره، در نقد این سنت، بر ضرورت توجه به ریزه‌کاری‌های علمی تأکید می‌ورزد و معتقد است که علم، در جزئیات نهفته است، همان‌گونه که آهنگر با ظرافت پتک می‌زند تا آهن را به شکل دلخواه درآورد.

جایگاه علمی خواجه نصیرالدین طوسی

خواجه نصیرالدین طوسی، چونان ستاره‌ای در آسمان دانش اسلامی، در حوزه‌های ریاضیات و هیئت از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ اسلام است. ذهن ریاضی او، که در آثارش چون زیج ایلخانی هویداست، نشان‌دهنده توانمندی‌های علمی اوست. با این حال، در تحلیل‌های فلسفی، به ویژه در باب حرکت و زمان، گاه از دقت لازم فاصله گرفته است. این نکته، نشان‌دهنده آن است که توانمندی در یک حوزه علمی، لزوماً به تحلیل دقیق در حوزه‌های فلسفی منجر نمی‌شود.

اهمیت تمرکز بر محتوا

در این بررسی، تمرکز بر محتوای اشکال خواجه و پاسخ ملاصدرا است، نه بر شخصیت این دو حکیم. این رویکرد، چونان آینه‌ای صاف، حقیقت علمی را بازمی‌تاباند و از قضاوت‌های شخصی پرهیز می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر این اصل، می‌فرماید که علم، در گرو تحلیل دقیق محتواست، نه در ستایش یا نکوهش اشخاص.

درنگ: سنت مکاتبات علمی در فلسفه اسلامی، نشان‌دهنده پویایی فکری علما بود، اما محدودیت‌های ارتباطی، گاه به پیچیدگی یا ابهام در تحلیل‌ها می‌انجامید. علم، در ریزه‌کاری‌ها نهفته است و نیازمند روش‌شناسی دقیق است.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، به زمینه تاریخی و سنت‌های علمی در فلسفه اسلامی پرداخت و جایگاه خواجه نصیرالدین طوسی را به عنوان یکی از برجسته‌ترین چهره‌های علمی بررسی کرد. همچنین، با تأکید بر اهمیت تمرکز بر محتوا و پرهیز از قضاوت‌های شخصی، ضرورت دقت در تحلیل‌های علمی را برجسته ساخت. این مباحث، چونان پایه‌ای استوار، زمینه را برای ورود به تحلیل اشکال خواجه و پاسخ ملاصدرا فراهم می‌آورد.

بخش دوم: اشکال خواجه نصیرالدین طوسی و پاسخ ملاصدرا

متن اشکال خواجه

خواجه نصیرالدین طوسی، در رساله‌ای علمی که در جلد سوم اسفار اربعه، منهج پنجم، نقل شده، پرسشی بنیادین در باب رابطه حرکت، سرعت، بطء و زمان مطرح کرده است. وی با طرح چهار مقدمه، به تناقضی ظاهری در علّیت حرکت و زمان اشاره می‌کند. این مقدمات به شرح زیر است:

  1. مقدمه اول: حرکت، بدون سرعت و بطء ممتنع است، زیرا حرکت ذاتاً یا سریع است یا کند.
  2. مقدمه دوم: سرعت و بطء، در تشخص و هویت‌بخشی به حرکت نقش دارند، همان‌گونه که افراد در طبیعت انسانی متمایز می‌شوند.
  3. مقدمه سوم: سرعت و بطء، بدون زمان متحقق نمی‌شوند، زیرا زمان، بستر تحقق آن‌هاست.
  4. مقدمه چهارم: زمان، در علّیت و تشخص حرکت دخیل است و جزء ساختار هویتی حرکت محسوب می‌شود.

خواجه، بر اساس این مقدمات، پرسشی را مطرح می‌کند: اگر زمان در تشخص حرکت دخیل است، چگونه می‌توان ادعا کرد که حرکت علت زمان است؟ این تناقض ظاهری، محور اشکال اوست.

پاسخ ملاصدرا

ملاصدرا، با اذعان به اینکه هیچ‌یک از هم‌عصران خواجه به این پرسش پاسخ نداده‌اند، خود به ارائه پاسخی می‌پردازد. او با تمایز میان کلی و جزئی، می‌کوشد تناقض را رفع کند. به باور صدرا، حرکت از حیث کلی، علت زمان است، زیرا زمان، مقدار حرکت کلی است. اما از حیث جزئی، حرکت متشخص در زمان است و زمان در تشخص آن نقش دارد. او برای تبیین این دیدگاه، به مثال صورت و ماده در فلسفه مشایی استناد می‌کند: صورت، از حیث کلی، مقدم بر ماده است، اما از حیث جزئی، معلول ماده است، زیرا بدون ماده، تشخص نمی‌یابد.

نقد اشکال خواجه و پاسخ صدرا

استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه، هر دو دیدگاه را مورد بررسی قرار می‌دهد و معتقد است که هم خواجه و هم صدرا در تحلیل خود دچار خطا شده‌اند. خطای اصلی، در خلط میان مفاهیم علّیت و تشخص نهفته است. خواجه، با فرض اینکه زمان در تشخص حرکت دخیل است، آن را به اشتباه علت حرکت می‌داند. صدرا نیز، به جای اصلاح سوال، با پذیرش علّیت زمان در حرکت جزئی، به توجیهی نادرست می‌پردازد.

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی زیبا، زمان را به متر تشبیه می‌کند که پارچه را اندازه می‌گیرد، اما خود پارچه نیست. زمان، حاکی از مقدار حرکت است، نه علت آن. همچنین، با مثال دوندگان و داور، نشان می‌دهد که داور، تنها مقدار دویدن را گزارش می‌کند و علت دویدن نیست. این تمثیلات، به روشنی نقش زمان به عنوان علامت تشخص را تبیین می‌کنند.

درنگ: زمان، مانند متر برای پارچه یا داور برای دوندگان، تنها حاکی از مقدار حرکت است و نه علت آن. خلط میان علّیت و تشخص، خطای اصلی خواجه و صدرا در تحلیل رابطه حرکت و زمان است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، به بررسی اشکال خواجه نصیرالدین طوسی و پاسخ ملاصدرا پرداخت و نشان داد که هر دو حکیم، به دلیل خلط میان علّیت و تشخص، به تحلیل نادرستی از رابطه حرکت و زمان رسیده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی دقیق و تمثیلاتی روشن، نقش زمان را به عنوان علامت تشخص حرکت بازتعریف کرد و بر ضرورت اصلاح دیدگاه‌های سنتی تأکید ورزید.

بخش سوم: بازتعریف نقش زمان در حکمت متعالیه

نفی علّیت زمان نسبت به حرکت

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر اینکه زمان، هرگز علت حرکت نیست، بلکه معلول آن است، به بازتعریف نقش زمان در حکمت متعالیه می‌پردازد. زمان، چونان سایه‌ای که بر حرکت می‌افتد، تنها مقدار آن را نشان می‌دهد و در ساختار وجودی حرکت نقشی ندارد. این دیدگاه، با نفی علّیت زمان، از تحلیل‌های سنتی که زمان را بستری برای تحقق حرکت می‌دانستند، فاصله می‌گیرد.

تشخص حرکت بدون زمان

حرکت، همواره جزئی و متشخص است و تشخص آن، منحصر به زمان نیست. سرعت و بطء، به عنوان ویژگی‌های ذاتی حرکت، در هویت‌بخشی به آن نقش دارند، اما زمان، تنها یکی از ابزارهای تشخص است. استاد فرزانه قدس‌سره، با مثال ماشین‌هایی که سرعتشان از طریق حس یا انرژی تشخیص داده می‌شود، نشان می‌دهد که تشخص حرکت، به زمان محدود نیست.

وحدت حرکت، سرعت و بطء

سرعت و بطء، با حرکت وحدت وجودی دارند و جزء ذات آن‌اند، اما زمان، عارضی است و تنها حاکی از مقدار حرکت است. این تمایز، چونان خطی میان جوهر و عرض، نقش زمان را از ساختار وجودی حرکت جدا می‌کند.

نقد فرهنگ کلی‌گویی در علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی ظریف، از فرهنگ کلی‌گویی در علم دینی انتقاد می‌کند. این فرهنگ، که گاه در خطبه‌ها و سخنرانی‌ها دیده می‌شود، مانع از تحلیل دقیق و علمی می‌گردد. علم دینی، نیازمند ذهن‌هایی منسجم و دقیق است که به جای کلی‌گویی، به ریزه‌کاری‌های علمی توجه کنند.

درنگ: حرکت، همواره جزئی و متشخص است و زمان، تنها علامت تشخص آن است، نه علت آن. علم دینی، نیازمند دوری از کلی‌گویی و توجه به ریزه‌کاری‌های علمی است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بازتعریف نقش زمان به عنوان علامت تشخص حرکت، از تحلیل‌های سنتی فاصله گرفت و بر نفی علّیت زمان تأکید کرد. همچنین، با نقد فرهنگ کلی‌گویی در علم دینی، بر ضرورت روش‌شناسی دقیق و ذهن‌های منسجم تأکید ورزید. این دیدگاه، راه را برای تحلیل‌های علمی‌تر در حکمت متعالیه هموار می‌سازد.

بخش چهارم: آیات و روایات در تبیین حرکت و زمان

آیات قرآن کریم

قرآن کریم، چونان چراغی هدایتگر، در آیات متعدد به مفاهیم حرکت و زمان اشاره دارد. برای نمونه، در سوره مبارکه الرحمن، آیه ۵ آمده است:

الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ

خورشید و ماه با نظمی محاسبه‌شده در حرکت‌اند.

این آیه، به نظم و حرکت منظم اجرام سماوی اشاره دارد که در بستری از زمان معنا می‌یابد. حرکت، ذاتی این اجرام است و زمان، تنها مقیاسی برای تبیین نظم آن‌هاست.

روایات

در روایات اسلامی نیز به اهمیت زمان و حرکت اشاره شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده است: «زمان را غنیمت شمارید، که زمان، چون شمشیری بران است.» این روایت، زمان را چونان ابزاری برای سنجش اعمال انسان معرفی می‌کند، نه عاملی که حرکت او را پدید می‌آورد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، نقش زمان را به عنوان مقیاسی برای حرکت تبیین کرد. قرآن کریم و روایات، زمان را حاکی از نظم و مقدار حرکت می‌دانند، نه علت آن، و این دیدگاه، با تحلیل‌های استاد فرزانه قدس‌سره همخوانی دارد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با بررسی اشکال خواجه نصیرالدین طوسی و پاسخ ملاصدرا، به تحلیل رابطه میان حرکت، سرعت، بطء و زمان در حکمت متعالیه پرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی دقیق، نشان داد که خطای اصلی این دو حکیم، در خلط میان علّیت و تشخص نهفته است. زمان، هرگز علت حرکت نیست، بلکه معلول آن است و تنها علامتی برای تشخص حرکت محسوب می‌شود. این دیدگاه، با تمثیلاتی چون پارچه و متر یا دوندگان و داور، به روشنی تبیین شد.

حرکت، همواره جزئی و متشخص است و سرعت و بطء، در هویت‌بخشی به آن نقش دارند. زمان، چونان سایه‌ای بر حرکت، مقدار آن را نشان می‌دهد، اما در ساختار وجودی آن دخیل نیست. نقد فرهنگ کلی‌گویی در علم دینی و تأکید بر ضرورت سوال‌شناسی و ذهن‌های منسجم، از دیگر دستاوردهای این نوشتار است. این اثر، با دعوت به تحلیل‌های علمی‌تر و دوری از مفاهیم اعتباری چون کلی و جزئی، گامی در جهت اصلاح دیدگاه‌های سنتی در حکمت متعالیه برمی‌دارد.

با نظارت صادق خادمی