در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 982

متن درس





کتاب تبیین فلسفی ظهورات الهی و نفی لوازم ذاتی

تبیین فلسفی ظهورات الهی و نفی لوازم ذاتی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۸۲)

دیباچه

این نوشتار، برآمده از درس‌گفتار شماره ۹۸۲ استاد فرزانه قدس‌سره در حوزه فلسفه خارج، به کاوشی عمیق و انتقادی در مفهوم لوازم ذاتی خداوند و تبیین عالم هستی به‌عنوان ظهورات و تعینات الهی می‌پردازد. با رویکردی عقلانی و عرفانی، این اثر بر نفی هرگونه وابستگی یا نیاز در ذات الهی تأکید دارد و عالم را به‌سان آیینه‌ای پویا می‌نگرد که جلوه‌های حق را بی‌هیچ ایستایی یا محدودیتی بازمی‌تاباند. نقد دیدگاه‌های سنتی فلسفی و کلامی، که به سبب تصور حدوث عالم برای خداوند لوازم ذاتی قائل شده‌اند، در کانون این بحث جای دارد. هدف، ارائه ساختاری چرخشی و پویا در علم و عرفان است که از مفاهیم غیرواقعی و انتزاعی فاصله گرفته و به سوی فهم ژرف‌تر حقیقت الهی گام برمی‌دارد.

بخش نخست: نقد لوازم ذاتی و بازسازی مفهوم الهی

نفی لوازم ذاتی خداوند

استاد فرزانه قدس‌سره در این درس‌گفتار، با نگاهی تیزبینانه، مفهوم لوازم ذاتی خداوند را که در برخی مکاتب فلسفی و کلامی مطرح شده، به چالش می‌کشد. این مفهوم، که ریشه در تصور عالم به‌مثابه امری حادث و محدود دارد، با اصل توحید ناسازگار است. لوازم ذاتی، به‌سان بندهایی که ذات بی‌نیاز الهی را به موجودات دیگر وابسته می‌سازد، با غنای مطلق خداوند که در قرآن کریم با عبارتی چون
غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ (آل‌عمران: ۹۷؛ بی‌نیاز از جهانیان است) بیان شده، در تعارض است. این نقد، به مانند تیغی برنده، هرگونه تصور وابستگی یا نیاز در ذات الهی را می‌زداید و بر بساطت و تنزیه ذات تأکید می‌ورزد.

درنگ: لوازم ذاتی، به‌عنوان مفاهیمی که ذات الهی را به موجودات دیگر وابسته می‌کنند، با اصل توحید و غنای مطلق خداوند ناسازگارند و باید از ساحت علم و عرفان زدوده شوند.

نقد دیدگاه‌های سنتی در اسفار

استاد فرزانه قدس‌سره اشاره می‌فرمایند که محدودیت زمانی مانع از بررسی تفصیلی بیش از صد مورد از اسفار اربعه ملاصدرا شده است که دیدگاه‌های حدوثی و لوازم ذاتی را مطرح کرده‌اند. این اشاره، نه‌تنها بر عمق نقد ایشان به فلسفه سنتی دلالت دارد، بلکه ضرورت بازنگری در این مفاهیم را آشکار می‌سازد. اسفار، به‌سان کاروانی از آرای فلسفی، گاه در دام مفاهیم غیرواقعی گرفتار آمده و از حقیقت ذات الهی فاصله گرفته است. این نقد، دعوتی است به بازسازی فلسفه بر پایه اصول قرآنی و عرفانی که حقیقت را بی‌پرده و بی‌واسطه بنمایاند.

مشکلات ناشی از قول به لوازم ذاتی

قائل شدن به لوازم ذاتی، به مانند افزودن بارهایی زاید بر شانه ذات بی‌نیاز الهی است که به نقض توحید و ایجاد موجودات همزاد با خدا می‌انجامد. این مشکل، ریشه در تصور نادرست از عالم به‌عنوان امری مستقل از حق دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که چنین دیدگاهی، عالم را از جایگاه ظهور الهی به موجودیتی جداگانه فرو می‌کاهد، حال آنکه عالم، به‌سان آیینه‌ای است که تنها جلوه‌های حق را بازمی‌تاباند. این نقد، به مانند نسیمی که غبار از چهره حقیقت می‌زداید، بر وحدت وجود و بساطت ذات الهی تأکید می‌ورزد.

درنگ: قول به لوازم ذاتی، با ایجاد موجودات همزاد با خدا، به نقض توحید و بساطت ذات الهی می‌انجامد و باید از فلسفه و کلام حذف گردد.

ضرورت ساختار چرخشی در علم و عرفان

علم و عرفان، به‌سان رودی جاری، باید ساختاری چرخشی و پویا داشته باشند و از ساختار چالشی، که در باتلاق مفاهیم غیرواقعی فرومانده، فاصله گیرند. ساختار چالشی، که استاد فرزانه قدس‌سره آن را به گفتارهای عاميانه، بی‌دلیل، غیرواقعی، و برساخته تشبیه می‌کنند، مانعی است در برابر فهم حقیقت. این ساختار، به مانند خانه‌ای فرسوده است که دیوارهایش از الفاظ بی‌معنا بنا شده و باید فرو ریزد تا جای خود را به بنایی استوار از معرفت راستین دهد. ساختار چرخشی، با پویایی خود، عالم را در جریان مداوم ظهور و بازگشت به حق می‌نگرد و از ایستایی مفاهیم غیرواقعی می‌رهاند.

نقد مفاهیم غیرواقعی در فلسفه

مفاهیمی چون دهر، اعیان ثابته، و صفات زایده، به‌سان سراب‌هایی در بیابان فلسفه‌اند که وجود خارجی ندارند و باید از ذهن و کتب فلسفی زدوده شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفاهیم را به مانند الفاظی توخالی می‌دانند که فیلسوفان سنتی، از سر عادت یا تقلید، آنها را به کار برده‌اند. این نقد، به مانند مشعلی است که تاریکی‌های فلسفه سنتی را روشن می‌کند و راه را برای فهمی ناب و بی‌واسطه از حقیقت الهی هموار می‌سازد.

درنگ: مفاهیم غیرواقعی چون دهر و اعیان ثابته، فاقد وجود خارجی‌اند و باید از ساحت علم و عرفان حذف شوند تا راه برای فهم حقیقت الهی گشوده گردد.

لزوم سخن مستند و واقعی

سخن گفتن در فلسفه، به مانند بنای عمارتی است که باید بر پایه‌های استوار از سند و واقعیت بنا شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که هر سخنی باید با شواهد و موجودیت‌های واقعی همراه باشد، نه برساخته‌های ذهنی و الفاظ بی‌معنا. این اصل، فلسفه را به‌سان علمی دقیق و منطبق با حقیقت معرفی می‌کند که از گمانه‌زنی‌های بی‌اساس فاصله می‌گیرد و به سوی فهمی روشن از هستی گام برمی‌دارد.

نقد فلسفه سنتی و تقلیدی

فلسفه سنتی، به‌ویژه در شرح‌های منظومه توسط عالمان دینی چون املی و اشتیانی، به دلیل حفظی و تقلیدی بودن، از عمق علمی تهی است. استاد فرزانه قدس‌سره این فلسفه را به طنزی ظریف، «فلسفه ملانصرالدینی» می‌خوانند و بر این باورند که فلسفه باید به مانند تیغ جراح، تیز و برنده باشد و حقیقت را کالبدشکافی کند. این نقد، دعوتی است به نوآوری و رویکرد تحلیلی در علم دینی، تا از تقلید کورکورانه رهایی یابد و به سوی معرفتی پویا حرکت کند.

نقد تقسیم‌بندی دهر

تقسیم‌بندی دهر به ایمن و ایسر، اعلی و ادنی، به‌سان نقشه‌ای خیالی است که هیچ بنیادی در واقعیت ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره دهر را به امور مادی و زمانی محدود می‌کنند و این تقسیم‌بندی‌ها را غیرواقعی و برساخته می‌دانند. دهر، به مانند کفش‌های روزمره‌ای که در کوچه و خیابان به کار می‌روند، تنها در ساحت مادی معنا دارد و از مرتبه متافیزیکی تهی است. این نقد، بر تمرکز بر حقیقت ذات الهی و دوری از مفاهیم غیرواقعی تأکید دارد.

نقد ارتباط دهر با لوازم ذاتی

ارتباط دادن دهر با سرمد و سپس لوازم ذاتی خداوند، رویکردی غیرواقعی است که استاد فرزانه قدس‌سره آن را مردود می‌دانند. این ارتباط، به مانند پلی شکسته است که نمی‌تواند حقیقت را به ساحل معرفت برساند. تمرکز بر ذات الهی، بدون واسطه‌های غیرواقعی، راهی است که فلسفه باید در پیش گیرد تا از گمراهی رهایی یابد.

نقد اعیان ثابته و مفاهیم مشابه

مفاهیمی چون اعیان ثابته، صور مرتسمه، انوار قاهره، و صفات زایده، به‌سان الفاظی توخالی‌اند که از خدا ساخته شده و وجود خارجی ندارند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفاهیم را برساخته ذهن می‌دانند و بر نفی هرگونه موجودیت مستقل یا زاید بر ذات الهی تأکید می‌ورزند. این نقد، به مانند جریانی زلال، فلسفه را از آلودگی‌های ذهنی پاک می‌کند و بر توحید ناب متمرکز می‌شود.

درنگ: اعیان ثابته و مفاهیم مشابه، به‌عنوان برساخته‌های ذهنی، فاقد وجود خارجی‌اند و با اصل توحید ناسازگارند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، با نقدی عمیق بر مفهوم لوازم ذاتی خداوند و مفاهیم غیرواقعی در فلسفه سنتی، بر ضرورت بازسازی علم و عرفان با ساختاری چرخشی و پویا تأکید کرد. این بخش، با تکیه بر اصول توحید و غنای الهی، هرگونه وابستگی یا نیاز در ذات الهی را نفی نمود و عالم را به‌سان آیینه‌ای پویا معرفی کرد که تنها جلوه‌های حق را بازمی‌تاباند. نقد مفاهیمی چون دهر، اعیان ثابته، و صفات زایده، راه را برای فهمی ناب و بی‌واسطه از حقیقت الهی گشود.

بخش دوم: تبیین عالم به‌مثابه ظهورات الهی

سادگی در فهم خدا و ضرورت معرفت عمیق

سخن گفتن از خدا بدون معرفت عمیق، به مانند گام زدن در تاریکی است که جز گمراهی به همراه ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که فهم خدا نیازمند صرف عمر و حرفه‌ای شدن در معرفت الهی است، مانند ورزشکاری که برای فتح قله‌های کمال، زندگی خود را وقف تمرین می‌کند. این دیدگاه، با عرفان اسلامی هم‌خوانی دارد که معرفت الهی را میوه سیر و سلوک مداوم و انس با حق می‌داند.

تفاوت تکلیف عامه و خواص

تکلیف عامه، به مانند نرمش‌های ساده‌ای است که در حد عبادات روزمره انجام می‌شود، اما خواص، مانند ورزشکاران حرفه‌ای، باید عمر خود را صرف معرفت و وصول به حق کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را به زیبایی تشبیه می‌کنند به تفاوت میان نرمش‌های خانگی و تمرینات فینالیست‌های المپیک. خواص، با درگیری عمیق با حق، به مراتب عالی معرفت می‌رسند، در حالی که عامه در حد تکالیف روزمره باقی می‌مانند.

درنگ: خواص، مانند ورزشکاران حرفه‌ای، باید عمر خود را صرف معرفت و وصول به حق کنند، در حالی که تکلیف عامه در حد عبادات روزمره است.

بندگان گمنام خدا

بسیاری از اولیای خدا، به مانند ستارگان پنهان در آسمان معرفت، بدون ثبت نام یا نوشته‌ای، با انس و وصول به حق به مراتب عالی رسیده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این بندگان گمنام را نمونه‌ای از معرفت باطنی می‌دانند که نیازی به شهرت ظاهری ندارند. این دیدگاه، به مانند مشعلی است که ارزش عمل و انس با خدا را فراتر از ثبت تاریخی می‌نمایاند.

نقد قول به لوازم غیرمخلوق

لوازم ذاتی، که نه مخلوق‌اند و نه خدا، به‌سان موجوداتی بینابینی‌اند که با اصل توحید ناسازگارند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفاهیم را غیرواقعی می‌دانند و با استناد به آیه
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ (اخلاص: ۳؛ نه زاده و نه زاییده شده است)، هرگونه موجودیت مستقل یا بینابینی را نفی می‌کنند. این نقد، به مانند تیری است که قلب خرافات فلسفی را نشانه می‌رود.

معیت قیومیه خداوند

خداوند، با همه موجودات همراه است، چنان‌که در قرآن کریم فرموده:
هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ (حدید: ۴؛ او با شماست هر کجا که باشید). این معیت قیومیه، به مانند خورشیدی است که همه عالم را در پرتو خود فرا می‌گیرد، بدون نیاز به لوازم ذاتی. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که موجودات، گرچه در ساحت وجود با خدا همراه‌اند، لزوماً با او نیستند، چرا که معرفت و بندگی شرط این همراهی است.

درنگ: معیت قیومیه خداوند، همه عالم را در بر می‌گیرد، اما موجودات بدون معرفت و بندگی، از این همراهی بهره‌مند نمی‌شوند.

نزول و صعود در عالم هستی

عالم هستی، در دو جریان نزول و صعود تعریف می‌شود: نزول، عنایت الهی است که از حق به خلق جاری می‌شود، و صعود، بندگی است که از خلق به حق بازمی‌گردد. این دیدگاه، به مانند رودی است که از سرچشمه حق سرازیر شده و در مسیر بازگشت، با بندگی انسان به سوی او بازمی‌گردد. استاد فرزانه قدس‌سره این جریان را با نظریه وحدت وجود پیوند می‌دهند و عالم را مظهر پویای حق می‌دانند.

عدم تفاوت در خلقت الهی

در خلقت الهی، هیچ تفاوتی میان مخلوقات نیست، چنان‌که استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به قرآن کریم بر این باورند که «لا تَفاوُتَ فی خَلْقِ الرَّحْمن». این اصل، به مانند آیینه‌ای است که همه مخلوقات را در برابر حق برابر می‌نمایاند و بر وحدت و تساوی در خلقت تأکید دارد.

حضور خداوند در همه عوالم

خداوند در همه عوالم، از ملکوت و جبروت گرفته تا ناسوت، حضور دارد، اما تعین او در هر عالم متفاوت است. این حضور، به مانند نوری است که در هر ظرف به رنگی متفاوت می‌درخشد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این تفاوت، در تعینات است، نه در ذات الهی که از هرگونه مرتبه و تعین متعالی است.

تنوع ملائکه در عوالم

ملائکه، به مانند گل‌های گوناگون در باغ خلقت، در هر عالم (ملکوت، جبروت، ناسوت، جن، آب، آتش) به‌گونه‌ای خاص ظهور می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این تنوع را با تشبیهی دل‌انگیز به نان‌های مختلف (سنگک، لواش، بربری) نشان می‌دهند و بر این باورند که ملائکه، تنها به نور محدود نمی‌شوند، بلکه متناسب با ماده و مرتبه عالم خود، جلوه‌ای متفاوت دارند.

درنگ: ملائکه، متناسب با عالم خود، از نور تا نار و جن، تنوع دارند و این تنوع، مظهر پویایی خلقت الهی است.

تفاوت تعین الهی در دل مومن و کافر

خداوندی که در دل مومن ظهور می‌کند، با خداوندی که در دل کافر جلوه می‌یابد، متفاوت است. این تفاوت، به مانند نوری است که در آیینه‌های مختلف به رنگ‌های گوناگون بازمی‌تابد. استاد فرزانه قدس‌سره این تفاوت را در تعینات الهی می‌دانند، نه در ذات که از هرگونه محدودیت مبراست.

نفی لوازم به معنای وابستگی

قائل شدن به لوازم ذاتی، به معنای وابستگی یا نیاز خداوند به مخلوقات است که با غنای الهی ناسازگار است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه
غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ (آل‌عمران: ۹۷؛ بی‌نیاز از جهانیان است)، هرگونه دل‌بستگی الهی به مخلوقات را نفی می‌کنند. این دیدگاه، به مانند نسیمی است که غبار وابستگی را از ساحت ذات الهی می‌زداید.

تعینات اسمایی و مراتب وجود

ذات الهی در ظرف اسماء، تعین و مرتبه می‌یابد و به مخلوقات تبدیل می‌شود، اما در ذات خود از هرگونه مرتبه مبراست. این دیدگاه، به مانند درختی است که شاخه‌هایش در عوالم مختلف گسترده شده، اما ریشه‌اش در ذات بی‌مرز الهی استوار است. استاد فرزانه قدس‌سره این تعینات را مظاهر ذات می‌دانند، نه لوازم آن.

ظهور همه عوالم در انسان

انسان، به مانند گوهری است که از رحم مادر با همه اسماء و صفات الهی بیرون می‌آید، اما این حقیقت در عالم ناسوت گم می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این گم‌گشتگی را به خواب و فراموشی تشبیه می‌کنند و بر ضرورت سیر و سلوک برای بازیابی این حقیقت تأکید دارند. انسان کامل، به مانند آیینه‌ای است که همه عوالم را در خود بازمی‌تاباند.

درنگ: انسان، مظهر همه اسماء الهی است، اما در ناسوت این حقیقت را گم می‌کند، مگر آنکه با سیر و سلوک آن را بازیابد.

حضرت زهرا (س) به‌عنوان نمونه کامل

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، به‌سان گوهری تابناک در عالم ناسوت، از بدو تولد با همه اسماء الهی ظهور کرده و این حقیقت را حفظ نموده است. استاد فرزانه قدس‌سره ایشان را نمونه‌ای از انسان کامل می‌دانند که طاهره و مطهره است و در ساحت ناسوت نیز جلوه الهی خود را پاس داشته است. این مثال، به مانند مشعلی است که امکان وصول به حق را در عالم ناسوت نشان می‌دهد.

نقد گم‌گشتگی در ناسوت

انسان‌ها در عالم ناسوت، به مانند مسافرانی گم‌شده، حقیقت الهی خود را از یاد می‌برند، مگر آنکه مانند محبوبین، با معرفت و بندگی آن را بازیابند. استاد فرزانه قدس‌سره این گم‌گشتگی را نتیجه غفلت می‌دانند و بر ضرورت سیر و سلوک برای بازگشت به حقیقت تأکید دارند.

نزول ملائکه و روح

نزول ملائکه و روح، به مانند بارانی است که از آسمان حق فرو می‌ریزد و عالم را سیراب می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ (قدر: ۴؛ در آن [شب] فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان نازل می‌شوند)، این نزول را تعین و ظهور وجودی می‌دانند، نه جابه‌جایی مکانی.

نفی تجافی در نزولات الهی

نزولات الهی، به مانند چتری است که هر مرتبه‌اش ظهور جدیدی از مرتبه قبلی است، بدون آنکه مراتب بالاتر خالی شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با نظریه تجدد امثال پیوند می‌دهند و بر این باورند که هر نزول، ظهوری نوین است که مراتب پیشین را دست‌نخورده نگه می‌دارد.

تشبیه نزول به چتر

نزول عالم، به مانند باز شدن چتری است که هر لایه‌اش جلوه‌ای جدید از حقیقت را آشکار می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تشبیه را به کار می‌برند تا پویایی و تداوم ظهورات الهی را نشان دهند. هر مرتبه، مظهر حق است، اما ذات الهی از هرگونه محدودیت یا تعین مبراست.

نقد خرافات فلسفی

مفاهیمی چون لوازم ذاتی، اعیان ثابته، و صور مرتسمه، به مانند سراب‌هایی در بیابان فلسفه‌اند که هیچ وجود خارجی ندارند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفاهیم را خرافات فلسفی می‌خوانند و بر ضرورت پاکسازی علم دینی از این آلودگی‌های ذهنی تأکید دارند.

مومن به‌عنوان آینه مومن

مومن، به مانند آیینه‌ای است که مومن دیگر را بازمی‌تاباند و در این آیینه، خدا و مخلوق یکی می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با نظریه وحدت وجود پیوند می‌دهند و بر این باورند که مومن، مظهر خداست و در این ظهور، مرز میان خدا و مخلوق محو می‌شود.

درنگ: مومن، آیینه مومن دیگر است و در این آیینه، خدا و مخلوق در وحدتی الهی یکی می‌شوند.

برتری بت‌پرستی خالص بر خداپرستی ناآگاهانه

بت‌پرستی خالص، اگر با معرفت و اخلاص همراه باشد، به مانند گلی است که در خاکی متفاوت می‌روید، اما عطر حقیقت را پراکنده می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مطرح می‌کنند که چنین اخلاصی از خداپرستی ناآگاهانه برتر است، چرا که معرفت و اخلاص، جوهره عبادت‌اند.

نقد فلسفه‌های سنتی

فلسفه‌های سنتی، به دلیل تکیه بر مفاهیمی چون اعیان ثابته و صفات زایده، به مانند بناهایی فرسوده‌اند که باید فرو ریزند. استاد فرزانه قدس‌سره بر ضرورت بازسازی علم دینی بر پایه اصول قرآنی و عرفانی تأکید دارند تا از تقلید کورکورانه رهایی یابد.

صعود و نزول الهی

عالم هستی، در دو جریان صعود (بندگی) و نزول (رسالت) تعریف می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این جریان را به مانند دو بال پرنده‌ای می‌دانند که عالم را به سوی حق می‌برند. صعود، بازگشت به حق است و نزول، ظهور حق در عالم.

ریگ به‌عنوان مظهر الهی

حتی یک ریگ، اگر با معرفت زیارت شود، به مانند گوهری است که اسماء الهی (جبار، رحیم، لطیف) را در خود بازمی‌تاباند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مطرح می‌کنند که معرفت، کلید درک حضور الهی در همه مخلوقات است.

درنگ: هر مخلوقی، از ریگ تا انسان، اگر با معرفت زیارت شود، مظهر اسماء الهی است.

سلام موجودات به رسول‌الله (ص)

همه موجودات، از برگ درخت تا ریگ، به رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سلام می‌کنند، چنان‌که در کوچه‌های مدینه رخ داده است. استاد فرزانه قدس‌سره این روایت را گواهی بر حیات و شعور عالم می‌دانند که در پرتو ولایت پیامبر (ص) به جلوه درمی‌آید.

نقد روحانیت صرفاً علمی

روحانیت، به معنای صرف درس خواندن در علوم دینی نیست، بلکه نیازمند درگیری عمیق با حق و حرفه‌ای شدن در معرفت است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با تشبیه به ورزشکاران فینالیست تبیین می‌کنند که عمر خود را وقف کمال می‌کنند.

عالم ربانی به‌مثابه فینالیست

عالم ربانی، به مانند ورزشکاری فینالیست است که با درگیری مداوم با حق، به وصول می‌رسد. استاد فرزانه قدس‌سره این تشبیه را به کار می‌برند تا بر ضرورت تلاش حرفه‌ای در سیر و سلوک تأکید کنند.

ناشناخته بودن اولیای خدا

بسیاری از اولیای خدا، به مانند گنج‌هایی پنهان، گمنام‌اند و هیچ اثری از آنها باقی نمانده، اما به حق رسیده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این گمنامی را نشانه ارزش معرفت باطنی می‌دانند که فراتر از شهرت ظاهری است.

نقد شناخت سطحی حضرت زهرا (س)

شناخت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نباید به روایات ظاهری، مانند سجده در بدو تولد، محدود شود. استاد فرزانه قدس‌سره بر ضرورت معرفت عمیق به شخصیت معصومان تأکید دارند که فراتر از ظواهر است.

ولایت به‌عنوان رقص وجود

ولایت، به مانند رقصی است که همه موجودات را با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمومنین (علیه‌السلام) هماهنگ می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مطرح می‌کنند تا پویایی و حیات عالم در پرتو ولایت را نشان دهند.

نفی لوازم به‌عنوان وابستگی ظاهری

لوازم ذاتی، به مانند کت و شلواری که به ذات الهی نسبت داده شود، مفاهیمی غیرواقعی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره با طنزی فلسفی، این مفاهیم را نفی می‌کنند و بر تمرکز بر ذات بی‌نیاز الهی تأکید دارند.

همه هستی به‌عنوان ظهورات الهی

خداوند، همه مخلوقات را همواره در بر گرفته و نیازی به لوازم ذاتی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره عالم را ظهورات و تعینات الهی می‌دانند که به مانند آیینه‌هایی، جلوه‌های حق را بازمی‌تابانند.

عرفان به‌عنوان وصول عملی

عرفان، به مانند سفری است که با تأمل در مخلوقات، از ریگ تا انسان، آغاز می‌شود و به وصول عملی به حق می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مطرح می‌کنند تا عرفان را راهی عملی و نه نظری معرفی کنند.

درنگ: عرفان، وصول عملی به حق است که با تأمل در مخلوقات و درک اسماء الهی در آنها آغاز می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم این نوشتار، با تبیین عالم به‌مثابه ظهورات و تعینات الهی، بر حضور خداوند در همه عوالم و تنوع تعینات او تأکید کرد. انسان، به‌عنوان مظهر همه اسماء الهی، در ناسوت حقیقت خود را گم می‌کند، مگر آنکه با سیر و سلوک به وصول برسد. آیاتی چون
هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ و
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بر معیت قیومیه و پویایی نزولات الهی گواهی می‌دهند. این بخش، با نقد مفاهیم غیرواقعی و تأکید بر معرفت عملی، راه را برای فهمی ژرف از حقیقت الهی گشود.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با نقدی عمیق بر مفهوم لوازم ذاتی خداوند و تبیین عالم به‌مثابه ظهورات و تعینات الهی، نشان داد که مفاهیمی چون اعیان ثابته و صور مرتسمه، برساخته‌های ذهنی‌اند که وجود خارجی ندارند. عالم، به‌سان رودی جاری در جریان نزول (عنایت الهی) و صعود (بندگی) است و خداوند، با معیت قیومیه، همه عوالم را در بر گرفته، بدون نیاز به لوازم ذاتی. نقد فلسفه سنتی و تأکید بر ساختار چرخشی در علم و عرفان، دعوتی است به بازسازی علم دینی بر پایه اصول قرآنی و عرفانی. انسان، به‌عنوان مظهر همه اسماء الهی، با سیر و سلوک می‌تواند حقیقت گم‌شده خود را بازیابد و به وصول برسد. این اثر، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، گامی است در مسیر فهم ژرف‌تر حقیقت الهی و رهایی از خرافات فلسفی.

با نظارت صادق خادمی