در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 998

متن درس





فلسفه حرکت و حیات: بازخوانی انتقادی حرکت در فلسفه اسلامی

فلسفه حرکت و حیات: بازخوانی انتقادی حرکت در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۹۸)

دیباچه: حرکت، آیینه تحولات وجودی

حرکت، چون جریانی خروشان در بستر هستی، از دیرباز ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. در فلسفه اسلامی، این مفهوم نه‌تنها به‌عنوان پلی میان قوه و فعل، بلکه به‌مثابه تجلی فعل الهی در عالم طبیعت فهم شده است. درس‌گفتار حاضر، که از بیانات استاد فرزانه قدس‌سره استخراج شده، با نگاهی نقادانه به تحلیل حرکت، به‌ویژه در پدیده‌های زیستی چون نبض و تنفس، می‌پردازد.

بخش یکم: چالش‌های تاریخی در فهم حرکت

محدودیت‌های روش‌شناختی در فلسفه سنتی

فیلسوفان پیشین، در تحلیل حرکت، اغلب به جنبه‌های حاشیه‌ای آن، چون مقولات ماهیت، مکان، و کیفیت، توجه نشان داده‌اند و از اصل حرکت فاصله گرفته‌اند. این رویکرد، چونان تلاش برای ترسیم نقش‌جهانی با قلم محدود، آنان را از درک ژرفای حرکت باز داشته است. در آثار برجسته‌ای چون شفا و اسفار، حرکت به‌عنوان انتقال از قوه به فعل تعریف شده، اما این تعریف، در مواجهه با پیچیدگی‌های پدیده‌های زیستی، ناکافی می‌نماید.

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به صفحه ۲۱۱ اسفار، به اشکالات فیلسوفان در تقسیم‌بندی حرکت به اقسام طبیعی، قسری، ارادی، و عرضی اشاره می‌کنند. این تقسیم‌بندی‌ها، به دلیل پیش‌فرض‌های متافیزیکی، از واقعیت تجربی حرکت دور شده‌اند. برای مثال، حرکت نبض، که پیش چشم همگان است، در چارچوب‌های سنتی به درستی تبیین نشده است.

ابهام در تعیین فاعل و مسیر حرکت

حرکت، چون رودی که سرچشمه‌اش در هاله‌ای از ابهام است، در فلسفه سنتی با پرسش‌هایی بنیادین مواجه بوده است. فیلسوفان در تعیین فاعل حرکت (ارادی یا طبیعی) و مسیر آن (آیا مکانی است، یا کیفی، یا کمی؟) به اختلاف نظرهای عمیقی رسیده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به حرکت نبض، این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا این حرکت ارادی است، یا طبیعی، یا قسری؟ این ابهام، نشان‌دهنده محدودیت‌های مفهومی در تحلیل پدیده‌های زیستی است.

در فلسفه ارسطویی، حرکت به مقولاتی چون أین (مکان)، کیف (کیفیت)، و کم (کمیت) تقسیم می‌شود، اما حرکت‌های زیستی، مانند نبض و تنفس، به دلیل ماهیت چندلایه، در این چارچوب‌ها نمی‌گنجند. این محدودیت، چونان قفسی است که پرنده پویای حرکت را در بند خود نگه می‌دارد.

درنگ: فیلسوفان سنتی، در تحلیل حرکت، به دلیل تمرکز بر مقولات انتزاعی، از واقعیت تجربی آن، به‌ویژه در پدیده‌های زیستی چون نبض، فاصله گرفته‌اند. این محدودیت، ضرورت بازاندیشی در مفاهیم فلسفی را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش نخست این نوشتار، با نگاهی نقادانه، چالش‌های تاریخی در فهم حرکت را بررسی کرد. محدودیت‌های روش‌شناختی و پیش‌فرض‌های مقوله‌ای، فیلسوفان را از درک ژرفای حرکت باز داشته است. این نقد، دعوتی است به بازخوانی انتقادی متون فلسفی و تلفیق آن‌ها با روش‌های علمی مدرن، تا حرکتی که چون خونی در رگ‌های هستی جاری است، به شایستگی فهم شود.

بخش دوم: حرکت نبض و تنفس: پیچیدگی‌های پدیده‌های زیستی

نبض و تنفس: نمونه‌هایی از حرکت چندعلتی

حرکت نبض و تنفس، چونان آیینه‌ای که انعکاس کل نظام هستی را در خود دارد، از پیچیده‌ترین پدیده‌های زیستی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر این دو حرکت، به ناتوانی فیلسوفان در تعیین نوع آن‌ها (ارادی، طبیعی، قسری، یا عرضی) اشاره می‌کنند. نبض، که با هر تپش، حیات را در عروق جاری می‌سازد، نه‌تنها به قلب، بلکه به عوامل متعددی چون غذا، هوا، فضا، و گلبول‌های خون وابسته است.

این وابستگی چندگانه، چونان شبکه‌ای در هم‌تنیده، حرکت نبض را از چارچوب‌های سنتی خارج می‌کند. فیلسوفان، در کتب طبی چون شروح قانون ابن‌سینا، با استدلال‌های گوناگون، حرکت نبض را به اقسام مختلف نسبت داده‌اند، اما به اجماع نرسیده‌اند. این اختلافات، نشان‌دهنده عمق پیچیدگی حرکت‌های زیستی و ضرورت تحلیل چندلایه است.

نقد تحلیل ارادی بودن تنفس

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی دقیق بر تحلیل ابن‌سینا، که تنفس را ارادی می‌داند، استدلال می‌کنند که تنفس، به دلیل ادامه یافتن در خواب، نمی‌تواند صرفاً ارادی باشد. ابن‌سینا، در پاسخ به این اعتراض، اراده را ناخودآگاه معرفی می‌کند، اما این پاسخ، چونان کلیدی که قفلی را نگشاید، ناکافی است. اراده، مانند گاز یا ترمزی در خودرو، می‌تواند در تنفس دخالت کند، اما این دخالت، تنفس را ارادی نمی‌سازد، بلکه فاعلی خارجی است.

تنفس، چونان نسیمی که در هماهنگی با طبیعت می‌وزد، نتیجه تعامل نظام‌مند میان طبیعت، اراده، و عوامل خارجی است. این دیدگاه، با فیزیولوژی مدرن که تنفس را ترکیبی از کنترل خودکار (مغز) و ارادی می‌داند، همخوانی دارد.

تأثیر عوامل خارجی بر نبض

حرکت نبض، چونان رودی که از چشمه‌های گوناگون تغذیه می‌شود، تحت تأثیر عوامل خارجی چون غذا (سبک یا سنگین)، فیبر، کالری، و حتی شرایط محیطی قرار دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این عوامل، نبض را از حالت صرفاً طبیعی یا ارادی خارج می‌کنند. برای مثال، غذای سنگین، چون باری بر دوش عروق، نبض را کند یا تند می‌سازد، و هوای آلوده، چون سمی در رگ‌ها، بر تپش‌های قلب اثر می‌گذارد.

این تحلیل، با پزشکی مدرن که رژیم غذایی و محیط را عوامل کلیدی در سلامت قلب و عروق می‌داند، هم‌راستاست. نبض، آیینه‌ای است که نه‌تنها جسم، بلکه کل نظام هستی را در خود بازمی‌تاباند.

درنگ: حرکت نبض و تنفس، نه ارادی، نه طبیعی، و نه قسری، بلکه نتیجه تعاملات چندگانه میان جسم، روح، و عوامل خارجی است. این پیچیدگی، ضرورت تحلیل چندلایه و فراتر از چارچوب‌های سنتی را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تمرکز بر حرکت نبض و تنفس، پیچیدگی‌های پدیده‌های زیستی را به تصویر کشید. این حرکات، که چون تار و پودی در بافت حیات در هم تنیده‌اند، از چارچوب‌های سنتی فلسفی فراتر می‌روند. نقد تحلیل‌های ارادی و تأکید بر چندعلتی بودن این حرکات، دعوتی است به بازاندیشی در مفاهیم فلسفی با بهره‌گیری از علوم مدرن.

بخش سوم: قانون ابن‌سینا و جایگاه آن در علم و فلسفه

عظمت علمی کتاب قانون

کتاب قانون ابن‌سینا، چونان گوهری در تاج دانش اسلامی، در بیش از ۱۵۰ زبان ترجمه شده و در مراکز علمی جهان مورد توجه قرار گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره، این اثر را علمی‌تر از شفا می‌دانند، زیرا ماهیت تشریحی و تجربی آن، امکان ارائه به مجامع علمی را فراهم ساخته است. قانون، چونان پلی میان علم و فلسفه، عظمت دانش اسلامی را به جهانیان نشان می‌دهد.

این اثر، در قرون وسطی در اروپا تدریس می‌شد و تأثیر عمیقی بر پزشکی مدرن گذاشت. برخلاف آثار فلسفی که گاه در انتزاع گرفتار می‌شوند، قانون با تشرریح دقیق جسم، راه را برای فهم علمی طبیعت گشوده است.

انقطاع طب از علوم دینی

با جدا شدن طب از علوم دینی، کتاب قانون از برنامه‌های آموزشی کنار گذاشته شد و این امر، به کاهش توجه به علوم طبیعی در این حوزه‌ها انجامید. استاد فرزانه قدس‌سره، این انقطاع را چونان گسستی در زنجیره دانش می‌دانند که جامعیت علمی را مخدوش کرده است. در گذشته، علمای برجسته، علوم طبیعی، ریاضیات، و موسیقی را مطالعه می‌کردند، اما این جامعیت، در دوران معاصر کم‌رنگ شده است.

این نقد، دعوتی است به بازنگری در برنامه‌های آموزشی علوم دینی و احیای علوم طبیعی به‌عنوان بخشی از میراث علمی اسلامی.

اشکالات در متون فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به بخش طبیعیات اسفار، به اشکالات متعدد در تحلیل‌های طبیعی اشاره می‌کنند. این اشکالات، نتیجه عدم مطالعه دقیق علوم طبیعی توسط فیلسوفان است. برخلاف امور عامه که کمتر دچار خطا هستند، طبیعیات، به دلیل پیچیدگی و نیاز به تحلیل تجربی، پر از نادرستی‌هاست.

این نقد، چونان چراغی در تاریکی، ضرورت بازخوانی انتقادی متون فلسفی و تلفیق آن‌ها با علوم تجربی را روشن می‌سازد.

درنگ: کتاب قانون ابن‌سینا، به دلیل ماهیت علمی و تشریحی، از آثار فلسفی چون شفا پیشی گرفته و ضرورت احیای علوم طبیعی در برنامه‌های آموزشی علوم دینی را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تأکید بر جایگاه علمی قانون و نقد انقطاع علوم طبیعی از علوم دینی، به اهمیت تلفیق علم و فلسفه پرداخت. این بخش، چونان دعوتی به احیای میراث علمی اسلامی، بر لزوم بازنگری در آموزش و پژوهش تأکید دارد.

بخش چهارم: پیوند جسم و روح در حرکت

نقش روان‌شناختی در حرکت نبض

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی زیبا، غذا را ابتدا دریافت‌شده توسط چشم و روح می‌دانند. وضعیت روانی، چون خستگی یا نگرانی، بر جذب غذا و حرکت نبض اثر می‌گذارد. این دیدگاه، چونان آینه‌ای که جسم و روح را در خود متحد می‌سازد، بر پیوند عمیق این دو ساحت تأکید دارد.

این تحلیل، با پزشکی روان‌تنی مدرن که بیماری‌های جسمی را به عوامل روانی مرتبط می‌داند، همخوانی دارد. نبض، نه‌تنها تپش عروق، بلکه انعکاس روح در جسم است.

حرکت بدل ما یتحلل

جایگزینی ذرات غذا در بدن، که در فلسفه اسلامی به بدل ما یتحلل معروف است، حرکتی پیچیده است که نه ارادی و نه طبیعی، بلکه نتیجه تعاملات چندگانه است. این فرآیند، چونان چرخه‌ای که حیات را در بدن تجدید می‌کند، از چارچوب‌های سنتی فراتر می‌رود.

این دیدگاه، با متابولیسم سلولی در زیست‌شناسی مدرن که جایگزینی مواد را فرآیندی چندمرحله‌ای می‌داند، هم‌راستاست.

قوه حیوانی و حرکت نبض

برخی محققین، حرکت نبض را به قوه حیوانی نسبت می‌دهند، اما استاد فرزانه قدس‌سره این تحلیل را ناکافی می‌دانند. قوه حیوانی، چونان نیرویی ناشناخته، نیازمند تبیین دقیق‌تری است که در فلسفه سنتی به‌طور کامل محقق نشده است.

این نقد، دعوتی است به بازاندیشی در مفاهیم فلسفی با بهره‌گیری از علوم مدرن، تا قوه حیوانی، که چون رازی در دل حیات نهفته است، به شایستگی فهم شود.

درنگ: حرکت نبض، نتیجه پیوند جسم و روح است و تحت تأثیر عوامل روانی، غذایی، و محیطی قرار دارد. این پیوند، ضرورت تحلیل چندلایه و فراتر از مفاهیم سنتی را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تأکید بر پیوند جسم و روح در حرکت نبض، به پیچیدگی‌های حیات پرداخت. این بخش، چونان دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر حیات، بر ضرورت تلفیق فلسفه، علم، و حکمت تأکید دارد.

بخش پنجم: حیات و مرگ: بازخوانی مفاهیم از منظر فلسفی و شرعی

پیوند حیات در اعضای بدن

استاد فرزانه قدس‌سره، حیات را چونان جریانی هماهنگ در قلب، مغز، و نبض توصیف می‌کنند. توقف یکی از این اعضا، چون مغز، به توقف دیگران، مانند نبض، منجر می‌شود. این هماهنگی، مانند ارکستری است که هر ساز در آن نقشی حیاتی دارد.

این دیدگاه، با فیزیولوژی مدرن که قلب و مغز را به‌عنوان سیستم‌های به‌هم‌پیوسته تحلیل می‌کند، همخوانی دارد. حیات، نتیجه این هماهنگی است که در نبض متجلی می‌شود.

نقد تشخیص مرگ در طب سنتی

توقف قلب یا مغز، لزوماً به معنای مرگ نیست. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به مواردی که افراد پس از ایست قلبی زنده می‌مانند، به محدودیت‌های طب سنتی در تشخیص مرگ اشاره می‌کنند. این دیدگاه، چونان هشداری است که حیات، فراتر از معیارهای ظاهری است.

این نقد، با پزشکی مدرن که مرگ مغزی را معیار مرگ می‌داند، در تضاد است و بر پیچیدگی حیات تأکید دارد.

حیات نهانی و توصیه‌های شرعی

برخی بدن‌ها، حتی پس از مرگ ظاهری، به دلیل چیدمان طبیعی با خاک، حیات نهانی دارند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به توصیه‌های شرعی چون آرام گذاشتن مرده و خواندن إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ، به حساسیت مرده حتی پس از مرگ ظاهری تأکید می‌کنند.

این دیدگاه، با عرفان اسلامی که حیات را پدیده‌ای چندلایه می‌داند، همخوانی دارد. شريعت، چونان نگهبانی دانا، به حفظ این حیات نهانی توجه دارد.

درنگ: حیات، فراتر از معیارهای ظاهری چون توقف قلب یا مغز، دارای لایه‌های نهانی است که شريعت با توصیه‌های خود به آن توجه دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با بازخوانی مفاهیم حیات و مرگ، به پیچیدگی‌های این پدیده‌ها از منظر فلسفی و شرعی پرداخت. این بخش، چونان سفری به اعماق حیات، بر ضرورت فهم چندلایه و تلفیق علم و حکمت تأکید دارد.

بخش ششم: آیات قرآنی و حکمت عملی در حرکت

تعادل در خوردن و تأثیر آن بر نبض

قرآن کریم، در آیه كُلُوا وَٱشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا (سوره اعراف، آیه ۳۱؛ بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید)، بر تعادل در مصرف غذا تأکید دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، پرخوری را چون باری بر دوش عروق می‌دانند که بر حرکت نبض اثر منفی می‌گذارد.

این دیدگاه، با توصیه‌های پزشکی مدرن برای رژیم غذایی متعادل هم‌راستاست. تعادل، چونان کلیدی است که سلامت جسم و روح را تضمین می‌کند.

خوردن به‌اندازه عمل

آیه كُلُوا وَٱشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره طور، آیه ۱۹؛ بخورید و بیاشامید گوارا به [پاداش] آنچه انجام می‌دادید)، خوردن را به عمل مشروط می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، این آیه را هم به تعادل جسمانی (خوردن به‌اندازه فعالیت) و هم به عدالت معنوی (خوردن حلال) تفسیر می‌کنند.

این تفسیر، با اخلاق اسلامی که مصرف حلال را شرط سلامت روح و جسم می‌داند، همخوانی دارد. خوردن حلال، چونان آبی زلال، روح و جسم را پاکیزه می‌سازد.

درنگ: آیات قرآنی، با تأکید بر تعادل و حلال بودن غذا، بر سلامت جسم و روح و تأثیر آن بر حرکت نبض تأکید دارند.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با استناد به آیات قرآنی، حکمت عملی در حرکت را به تصویر کشید. تعادل و حلال بودن غذا، چونان دو بال، جسم و روح را در مسیر سلامت و کمال هدایت می‌کنند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتار استاد فرزانه قدس‌سره، حرکت را چونان جریانی پویا در بستر هستی تحلیل کرد. از چالش‌های تاریخی در فهم حرکت تا پیچیدگی‌های نبض و تنفس، از عظمت قانون ابن‌سینا تا پیوند جسم و روح، و از حیات نهانی تا حکمت قرآنی، هر بخش، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر حیات گشود. این کتاب، دعوتی است به بازاندیشی در مفاهیم فلسفی با بهره‌گیری از علوم مدرن و حکمت اسلامی، تا حرکت، که چون خونی در رگ‌های هستی جاری است، به شایستگی فهم شود.

با نظارت صادق خادمی