متن درس
تبیین انتقادی مفاهیم ماده، صورت و طبیعت در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۰۳)
مقدمه
مباحث ماده، صورت و طبیعت، چونان ستونهای استوار فلسفه اسلامی، در آثار بزرگانی چون ارسطو، ابنسینا و صدرالمتألهین جایگاهی ویژه یافتهاند. این مفاهیم، که از دیرباز محور تأملات فلسفی بودهاند، نهتنها در فهم چیستی اجسام و موجودات مادی نقشی بنیادین دارند، بلکه در تبیین حرکت، تغییر و تعینات وجودی عالم ماده نیز راهگشایند. با این حال، محدودیتهای تاریخی در ابزارهای شناخت و تحلیل، فلاسفه را به سوی مفاهیم کلی و ذهنگرایانه سوق داده و گاه از واقعیت خارجی اجسام غافل ساخته است. این نوشتار، با رویکردی انتقادی و مبتنی بر وحدت وجودی، به بازخوانی و نقد این مفاهیم میپردازد و با بهرهگیری از تحلیلهای تجربی و الهی، دیدگاهی نوین ارائه میدهد. همانند رودی که از سرچشمههای معرفت الهی سرچشمه میگیرد و به دریای حقیقت میپیوندد، این اثر در پی آن است که با زدودن غبار پیشفرضهای سنتی، نوری تازه بر واقعیت اجسام و خصوصیات آنها بیفکند.
بخش نخست: بازخوانی مفاهیم ماده و صورت در فلسفه اسلامی
محدودیتهای تاریخی در شناخت اجسام
در روزگاران گذشته، فقدان ابزارهای پیشرفته برای تجزیه و تحلیل مواد، فلاسفه را به بررسی اجسام درشت و خصوصیات ظاهری آنها محدود ساخته بود. این محدودیت، مانع از شناخت دقیق ذرات بنیادین و آثار آنها میشد و تحلیلهای فلسفی را به سوی مفاهیم کلی چون ماده، ماهیت، وجود و طبیعت سوق میداد. همانند کاوشگری که در تاریکی غار، تنها با نور مشعلی اندک به جستوجو میپردازد، فلاسفه ناچار بودند به ذهنیت و مفاهیم انتزاعی تکیه کنند. علوم تجربی مدرن، با ابزارهای دقیق، این امکان را فراهم آورده تا اجسام در سطح ذرات ریز بررسی شوند و از اینرو، تحلیلهای فلسفی سنتی نیازمند بازنگریاند.
نقد مفهوم ماهیت در تحلیل فلسفی
مفهوم ماهیت، که در فلسفه سنتی بهعنوان یکی از ارکان تحلیل اجسام مطرح بوده، در این دیدگاه فاقد بنیادی معتبر تلقی میشود. وجود، به دلیل غیرقابلتجزیه بودن در حوزه طبیعیات، از تحلیل تجربی خارج است و ماده بهعنوان محور اصلی بحث باقی میماند. این نقد، که ریشه در دیدگاه صدرایی دارد، ماهیت را امری ذهنی و غیرمستقل از وجود میداند و بر ناکافی بودن تحلیلهای مبتنی بر آن تأکید میورزد. همانند سایهای که بدون نور واقعیتی ندارد، ماهیت نیز در برابر وجود، فاقد استقلال است.
| درنگ: مفهوم ماهیت، به دلیل ذهنی بودن و فقدان استقلال وجودی، نمیتواند مبنای تحلیل دقیق اجسام در طبیعیات قرار گیرد. |
تقسیمبندی ماده در فلسفه سنتی
در فلسفه سنتی، ماده به سه دسته بسیط، مرکب و مفرد تقسیم میشود. ماده مرکب، که از ترکیب هیولا (ماده اولیه) و صورت (شکل یا فعل) پدید میآید، جسم را تشکیل میدهد. این دیدگاه، که ریشه در فلسفه ارسطویی دارد، توسط ابنسینا و صدرالمتألهین پذیرفته شده است. تمایز میان قوه (هیولا) و فعل (صورت)، مبنای تحلیل تغییرات و حرکت در اجسام قرار گرفته است. این تقسیمبندی، مانند نقشهای که راههای یک سرزمین را بهصورت کلی ترسیم میکند، برای فهم اولیه مفید است، اما در تبیین واقعیت خارجی اجسام ناکافی است.
بخش دوم: نقد ترکیب ماده و صورت
وحدت جسم در واقعیت خارجی
برخلاف دیدگاه سنتی که جسم را مرکب از ماده و صورت میداند، این تحلیل تأکید دارد که جسم در عالم خارج، واحدی یکپارچه است که تمامی خصوصیات، ذرات، لوازم و عوارض (داخلی و خارجی) را در خود جای داده است. تمایز میان ماده و صورت، صرفاً تحلیلی ذهنی است و در واقعیت خارجی جایگاهی ندارد. جسم، مانند رودی است که از چشمههای گوناگون تغذیه میشود، اما در جریان خود یکپارچه و بیتقسیم است. این دیدگاه، با رد دوگانگی ماده و صورت، بر وحدت وجودی جسم تأکید میورزد.
| درنگ: جسم در عالم خارج، واحدی یکپارچه است و تمایز میان ماده و صورت، صرفاً تحلیلی ذهنی است که با واقعیت خارجی همخوانی ندارد. |
تفاوت دیدگاه ارسطو و افلاطون
ارسطو جسم را مرکب از ماده و صورت میدانست، در حالی که افلاطون به چنین ترکیبی قائل نبود و بیشتر بر ایدههای مجرد و غیرمادی تأکید داشت. دیدگاه ارسطو، که توسط فلاسفه اسلامی چون ابنسینا و صدرالمتألهین پذیرفته شد، در این تحلیل نادرست تلقی میشود. ارسطو، مانند معماری که بنایی را با مصالح دوگانه میسازد، جسم را از قوه و فعل ترکیب کرده، اما این تحلیل، از واقعیت خارجی جسم دور است.
نقد تحلیل قوه و فعل
تحلیل ارسطویی که جسم را دارای دو ظرف قوه (هیولا) و فعل (صورت) میداند، در این دیدگاه ناکافی و محدودکننده است. این تحلیل، به دلیل عدم توجه به ترکیب خارجی و اجزای واقعی جسم، به مشکلات فلسفی منجر شده است. مانند نقشهای که تنها خطوط کلی را نشان میدهد، این تحلیل از جزئیات دقیق واقعیت غافل مانده است.
تمایز ماده خارجی و ماده مقابل صورت
این تحلیل میان دو مفهوم ماده تمایز قائل میشود: ماده خارجی (جسم واقعی در عالم خارج) و ماده مقابل صورت (مفهوم فلسفی هیولا). ماده مقابل صورت، که در فلسفه سنتی مطرح است، در این دیدگاه رد شده و جسم خارجی بهعنوان تنها واقعیت معتبر تلقی میشود. این تمایز، مانند جداسازی نور از سایه، واقعیت خارجی را از مفاهیم ذهنی متمایز میسازد.
وحدت جسم در حالت بسیط و مرکب
جسم، چه در حالت بسیط و چه مرکب، یک واقعیت واحد است که ممکن است به لحاظ ذرات مفرد یا ترکیب آنها تحلیل شود. ذرات مفرد، که پیش از تشکیل جسم وجود دارند، به دلیل فقدان ابزارهای تجربی در گذشته، قابل شناسایی نبودند. این دیدگاه، مانند نگریستن به درختی است که چه در ریشه و چه در شاخسار، یکپارچگی خود را حفظ میکند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش با نقد ترکیب سنتی ماده و صورت، بر وحدت وجودی جسم تأکید کرد و تمایزهای ذهنی میان قوه و فعل را ناکافی دانست. جسم، بهعنوان واقعیتی یکپارچه، از هرگونه دوگانگی فلسفی مبراست و تحلیلهای سنتی نیازمند بازنگریاند.
بخش سوم: نقد مفاهیم سنتی طبیعت و خصوصیات مواد
نقد ذهنگرایی در طبیعیات
فلاسفه سنتی، به دلیل فقدان ابزارهای تجربی، در طبیعیات به ذهنیت و مفاهیم کلی مانند ماده، صورت، جنس و فصل تکیه کردند. این رویکرد، مانند نقاشی که تنها با تخیل و بدون مشاهده طبیعت خلق میشود، از واقعیت خارجی فاصله گرفته است. این تحلیل بر ضرورت تحلیل تجربی و دقیق اجسام تأکید دارد.
تقسیمبندی ماده در ذهن و خارج
فلاسفه ماده را به سه دسته لا بشرط، بشرط لا و بشرط شیء تقسیم کردند. ماده لا بشرط در ذهن (مانند مفهوم انسان بهعنوان حیوان) و ماده بشرط لا در خارج (جسم واقعی) وجود دارد. این تقسیمبندی، که ریشه در منطق ارسطویی دارد، در این تحلیل ذهنی و غیرواقعی تلقی میشود. مانند نقشهای که تنها در ذهن ترسیم شده و با زمین واقعی همخوانی ندارد، این تقسیمبندی از واقعیت خارجی دور است.
نقد دیدگاه صدرالمتألهین درباره طبیعت
صدرالمتألهین در جلد سوم اسفار، طبیعت را در حیز (مکان) مرکب و مشروط میداند، نه در حیز مطلق. این دیدگاه، به دلیل فقدان ابزارهای تجربی برای تحلیل ذرات بسیط، ناکافی است. مانند ستارهشناسی که بدون تلسکوپ به آسمان مینگرد، این تحلیل از جزئیات دقیق محروم مانده است.
نقد تحلیلهای کلی در طبیعیات
تحلیلهای فلسفی درباره آب، خاک، هوا و آتش، به دلیل تمرکز بر کلیات و عدم توجه به اجزای ریز، ناکافیاند. این دیدگاه، مانند باغبانی که تنها به شاخهها مینگرد و از ریشهها غافل است، از تحلیل دقیق محروم است.
نقد مفهوم طبیعت در آب
فلاسفه سنتی آب را دارای برودت (سردی) ذاتی میدانستند، اما این تحلیل بیان میدارد که آب فاقد طبیعت ذاتی است و خصوصیات آن (سردی، گرمی، یخزدگی یا بخار شدن) به عوامل خارجی مانند حرارت و چیدمان ذرات بستگی دارد. آب، مانند آینهای است که نور محیط را بازمیتاباند و خود بیرنگ است.
| درنگ: خصوصیات مواد، مانند سردی یا گرمی آب، به چیدمان ذرات و شرایط محیطی وابسته است و هیچ طبیعت ذاتی در مواد وجود ندارد. |
وحدت خصوصیات در مواد مختلف
تفاوت میان مایع و جامد، مانند آب، آهن یا قند، صرفاً به چیدمان ذرات و خصوصیات آنها بستگی دارد. برای مثال، آهن در حالت مذاب مانند آب سیال میشود. این دیدگاه، مانند نگریستن به رنگهای گوناگون یک رنگینکمان، همه مواد را در وحدتی ذاتی میبیند.
نقد مفاهیم رطوبت، برودت و یبوست
مفاهیمی چون رطوبت، برودت و یبوست، که در فلسفه طبیعی سنتی برای توصیف مواد به کار میرفتند، فاقد اساس علمیاند. این خصوصیات، مانند نقوشی که بر اثر باد بر شنها نقش میبندد، به چیدمان ذرات و شرایط محیطی وابستهاند.
نفی ضدیت در اجسام
مفهوم ضدیت در اجسام (مانند تلخی، شیرینی یا شوری) رد شده و تفاوتها صرفاً به مراتب و تعینات ذرات وابستهاند. همه موجودات، مانند نتهای یک سمفونی الهی، در هماهنگی با مبدأ هستیاند و ضدیت وجودی ندارند.
| درنگ: در عالم ماده، هیچ ضدیت وجودی وجود ندارد و تفاوتها صرفاً مراتب و تعینات ذراتاند که به مبدأ الهی بازمیگردند. |
جمعبندی بخش سوم
این بخش با نقد مفاهیم سنتی طبیعت و خصوصیات مواد، بر ضرورت تحلیل تجربی و دقیق ذرات تأکید کرد. مفاهیم ذهنی چون رطوبت و برودت، که در فلسفه سنتی رواج داشتند، فاقد اساس علمیاند و باید با تحلیلهای مبتنی بر چیدمان ذرات جایگزین شوند.
بخش چهارم: کاربردهای عملی و الهیاتی تحلیلهای نوین
تفسیر آیه قرآنی و امکان استفاده از همه مواد
قرآن کریم در آیهای فرموده است: كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ طَبَحٌ (هر چیزی برای شما پاک است). این آیه، با تفسیری عرفانی و فلسفی، بر امکان استفاده از همه مواد (حتی سنگ و آهن) بهعنوان غذا تأکید دارد، مشروط به رعایت اصول علمی و شرعی. مانند زمینی که هر بذری را در خود میپروراند، عالم ماده نیز برای انسان فراهم است تا از همه موجودات بهرهمند شود.
| درنگ: همه مواد، از سنگ تا آهن، در صورت رعایت اصول علمی و شرعی، میتوانند بهعنوان غذا مورد استفاده قرار گیرند. |
نقد کمبود غذا در جهان
کمبود غذا در جهان، نه به دلیل فقدان منابع، بلکه به دلیل نادانی در استفاده از مواد و توزیع ناعادلانه منابع است. با پیشرفت علم تغذیه، همه مواد میتوانند بهعنوان غذا مورد استفاده قرار گیرند. مانند باغی که میوههایش به دلیل ناآگاهی دور ریخته میشود، منابع عالم نیز به دلیل عدم شناخت هدر میروند.
نقد حرکت قسری و طبیعی
مفهوم حرکت قسری (تحمیلشده) و طبیعی مورد نقد قرار گرفته و بیان شده که حرکت سنگ (مانند افتادن به پایین) نه از قسری فرار میکند و نه به طبیعت میرسد، بلکه تحت تأثیر عوامل خارجی است. مانند پرندهای که در باد پرواز میکند، حرکت اجسام نیز به عوامل خارجی وابسته است.
نقد روششناسی سنتی در علم دینی
روششناسی سنتی در علم دینی، که از نقد و اشکال میپرهیزد، مانع پیشرفت علمی است. علم، مانند درختی است که با هرس شدن شکوفا میشود، و بدون نقد و اصلاح، از رشد بازمیماند.
تسخیر الهی و وحدت موجودات
همه موجودات تحت تسخیر الهی قرار دارند و میتوانند با یکدیگر تعامل کنند. این دیدگاه، مانند شبکهای الهی که همه موجودات را به هم پیوند میدهد، بر امکان استفاده از همه مواد با رعایت اصول علمی تأکید دارد.
نقش خاک در تغذیه و شرع
مصرف خاک، اگر به روش علمی و بدون ضرر انجام شود، از نظر شرعی حرام نیست. این دیدگاه، مانند چشمهای که آب زلال را به هر ظرف میریزد، بر حلال بودن همه مواد در چارچوب شرع و علم تأکید دارد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش با تأکید بر امکان استفاده از همه مواد در چارچوب علمی و شرعی، به نقد مفاهیم سنتی حرکت و روششناسی علم دینی پرداخت. تفسیر قرآنی و دیدگاه تسخیر الهی، مبنای این تحلیل نوین را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار با بازخوانی انتقادی مفاهیم ماده، صورت و طبیعت در فلسفه اسلامی، به رد پیشفرضهای ارسطویی و ارائه دیدگاهی نوین مبتنی بر وحدت وجودی و تسخیر الهی پرداخت. نقد ترکیب ماده و صورت، نفی ماهیت و ضدیت در اجسام، و تأکید بر تحلیل تجربی ذرات، از دستاوردهای اصلی این تحلیل است. همچنین، تأکید بر امکان استفاده از همه مواد بهعنوان غذا با رعایت اصول علمی و شرعی، و نقد کمبود غذا به دلیل نادانی و توزیع ناعادلانه، نشاندهنده رویکردی جامع و کاربردی است. این اثر، مانند چراغی در مسیر معرفت، میتواند مبنایی برای تحقیقات آکادمیک و بازنگری در فلسفه طبیعی باشد.
| با نظارت صادق خادمی |