در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1029

متن درس





کاوشی در مفاهیم شیء، وجود، جزئیت، شخص و تشخص در فلسفه و عرفان اسلامی

کاوشی در مفاهیم شیء، وجود، جزئیت، شخص و تشخص در فلسفه و عرفان اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۰۲۹)

دیباچه

در گستره حکمت و عرفان اسلامی، مفاهیمی چون شیء، وجود، جزئیت، شخص و تشخص، چونان ستارگانی در آسمان معرفت می‌درخشند که هر یک، وجهی از حقیقت هستی را آشکار می‌سازند. این مفاهیم، نه‌تنها بنیان‌های نظری فلسفه اسلامی را استوار می‌کنند، بلکه در تبیین رابطه میان خالق و مخلوق، راه به سوی فهم توحید می‌گشایند. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوشی عمیق در این مفاهیم می‌پردازیم تا تمایزات مفهومی و وجودی آن‌ها را در پرتو حکمت متعالیه و عرفان نظری روشن سازیم.

بخش یکم: مبانی مفهومی شیء، وجود و جزئیت

تبیین مفهوم شیء

مفهوم «شیء» در فلسفه اسلامی، چونان ظرفی گسترده، همه موجودات را در بر می‌گیرد. این عنوان، نه حقیقتی مصداقی در خارج، بلکه مفهومی حاکی است که بر هر آنچه در حوزه هستی قرار دارد، اطلاق می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «شیء، عنوانی عام است که بر فرش، انسان، حیوان و حتی پروردگار اطلاق می‌گردد، اما با این قید که پروردگار لَا كَالْأَشْيَاءِ است، یعنی نه مانند دیگر اشیاء.» این تمایز، ریشه در تنزیه ذات الهی دارد که فراتر از هرگونه تشبیه به مخلوقات است.

درنگ: شیء، مفهومی حاکی و عام است که بر همه موجودات، حتی ذات الهی، اطلاق می‌شود، اما ذات حق با قید لَا كَالْأَشْيَاءِ متمایز است.

این مفهوم، چونان آیینه‌ای است که همه موجودات را در خود بازمی‌تاباند، اما خود، حقیقتی مستقل در خارج ندارد. شیء، صفتی معقول و فلسفی است که از اتصاف موجودات به هستی ناشی می‌شود، نه آنکه خود، موجودیتی جداگانه داشته باشد.

وجود: حقیقتی عینی و خارجی

در برابر مفهوم شیء، «وجود» چونان جوهری ناب، حقیقتی عینی و خارجی است. وجود، نه‌تنها صفتی برای موجودات، بلکه ذات هستی است که در پروردگار متعال به‌صورت مطلق و بی‌حد متجلی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند: «وجود، حقیقتی خارجی است که ذات دارد و در حق تعالی به کمال ظهور می‌یابد.» این دیدگاه، با نفی تقسیم وجود به خالق و مخلوق، بر وحدت وجودی تأکید می‌ورزد و مخلوقات را ظهورات و افعال الهی می‌داند، نه موجوداتی مستقل.

درنگ: وجود، حقیقتی عینی است که ذات الهی را متجلی می‌سازد؛ مخلوقات، ظهورات این وجودند، نه موجوداتی مستقل.

این تبیین، چونان مشعلی فروزان، راه را از کثرت ظاهری مخلوقات به وحدت ذاتی حق می‌گشاید و هرگونه تشبیه میان خالق و مخلوق را نفی می‌کند.

جزئیت: حقیقی و اضافی

جزئیت، صفتی است که موجودات را از حیث وجود خارجی یا ارتباط با دیگر موجودات تبیین می‌کند. جزئیت حقیقی، به موجودی اطلاق می‌شود که ثانی ندارد و در ذات الهی متجلی است. در مقابل، جزئیت اضافی، به موجوداتی چون زید و عمرو تعلق می‌گیرد که در نسبت با یکدیگر، تعدد و کثرت می‌یابند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «جزئیت حقیقی، مختص ذات حق است که ثانی ندارد؛ اما مخلوقات، همگی جزئیت اضافی دارند، زیرا در کثرت ظهور می‌یابند.»

درنگ: جزئیت حقیقی، صفت ذات الهی است که ثانی نمی‌پذیرد؛ جزئیت اضافی، صفت مخلوقات است که در کثرت متجلی می‌شود.

این تمایز، چونان خط‌کشی دقیق، مرز میان وحدت ذاتی حق و کثرت ظهوری مخلوقات را روشن می‌سازد و از هرگونه خلط میان خالق و مخلوق پرهیز می‌دهد.

جمع‌بندی بخش یکم

مفاهیم شیء، وجود و جزئیت، هرکدام وجهی از حقیقت هستی را نمایان می‌کنند. شیء، چونان مفهومی فراگیر، همه موجودات را در بر می‌گیرد، اما وجود، حقیقتی عینی است که در ذات الهی به کمال می‌رسد. جزئیت، در دو گونه حقیقی و اضافی، تمایز میان وحدت ذاتی حق و کثرت ظهوری مخلوقات را آشکار می‌سازد. این مبانی، چونان پایه‌هایی استوار، بنای فلسفه توحیدی را در حکمت متعالیه و عرفان اسلامی تقویت می‌کنند.

بخش دوم: شخص و تشخص در پرتو توحید

شخص: صفت ذات الهی

مفهوم «شخص» در فلسفه و عرفان اسلامی، صفتی است که به ذات الهی اختصاص دارد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «شخص، وصف ذاتی است که ثانی برنمی‌دارد؛ تنها پروردگار، شخص حقیقی است، زیرا ذات او از هرگونه تعدد و کثرت مبراست.» مخلوقات، به دلیل فقدان ذات مستقل، فاقد شخصیت حقیقی‌اند و تنها در سایه تشخص، به‌عنوان ظهورات الهی، هویت می‌یابند.

درنگ: شخص، صفت ذات الهی است که ثانی ندارد؛ مخلوقات، به دلیل فقدان ذات مستقل، شخص نیستند.

این تبیین، چونان کلیدی زرین، درهای فهم توحید را می‌گشاید و از هرگونه تشبیه میان خالق و مخلوق جلوگیری می‌کند.

تشخص: صفت فعلی و ظهوری

تشخص، در برابر شخص، صفتی است که هم به ذات الهی و هم به مخلوقات اطلاق می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «تشخص، صفت فعلی پروردگار و مخلوقات است؛ مخلوقات، به‌عنوان افعال الهی، تشخص دارند، اما شخص نیستند.» تشخص، چونان لباسی است که بر قامت ظهورات الهی دوخته شده و مراتب کثرت و تعین را در عالم مخلوقات پدیدار می‌سازد.

درنگ: تشخص، صفت فعلی است که هم در ذات الهی و هم در مخلوقات به‌صورت ظهورات متجلی می‌شود.

این دیدگاه، با تأکید بر وابستگی وجودی مخلوقات، عالم را چونان آیینه‌ای می‌بیند که تجلیات الهی را بازمی‌تاباند.

نقد تعاریف سنتی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه، به بررسی تعاریف سنتی از تشخص، مانند دیدگاه عالمان دینی پیشین، می‌پردازند و آن‌ها را ناکافی می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: «تعریف تشخص به‌عنوان عین ذات، نادرست است، زیرا تشخص، صفتی فعلی است، نه ذاتی.» این نقد، راه را برای تبیینی دقیق‌تر از رابطه میان ذات و فعل الهی هموار می‌سازد.

درنگ: تشخص، صفتی فعلی است، نه ذاتی؛ نقد تعاریف سنتی، به تبیین دقیق‌تر توحید یاری می‌رساند.

این نقد، چونان بادبانی است که کشتی معرفت را به سوی ساحل حقیقت هدایت می‌کند و از توقف در تعاریف نارسا بازمی‌دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

مفاهیم شخص و تشخص، چونان دو بال معرفت، در فهم توحید نقش اساسی دارند. شخص، صفت ذاتی حق است که ثانی نمی‌پذیرد، در حالی که تشخص، صفت فعلی است که هم در ذات الهی و هم در مخلوقات ظهور می‌یابد. نقد تعاریف سنتی، این مفاهیم را از ابهام می‌رهاند و تبیینی روشن از رابطه میان خالق و مخلوق ارائه می‌دهد.

بخش سوم: ظهورات الهی و وحدت وجودی

مخلوقات به‌مثابه ظهورات

مخلوقات، در نظام توحیدی، نه موجوداتی مستقل، بلکه ظهورات و افعال الهی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «مخلوقات، خیال نیستند، بلکه ظهورات، تعینات وجودی و افعال الهی‌اند.» این دیدگاه، با رد خیال‌انگاری برخی عرفا، بر واقعیت وجودی مخلوقات به‌عنوان مظاهر حق تأکید می‌ورزد.

درنگ: مخلوقات، ظهورات و افعال الهی‌اند، نه خیال؛ این دیدگاه، واقعیت وجودی عالم را تأیید می‌کند.

این تبیین، عالم را چونان باغی پرشکوه می‌بیند که هر گل و برگ آن، جلوه‌ای از زیبایی بی‌کران حق است.

نفی رابطه علّی سنتی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نفی رابطه علّی سنتی میان خالق و مخلوق، می‌فرمایند: «مخلوقات، معلول خدا نیستند، بلکه ظهورات او هستند.» این دیدگاه، از هرگونه استقلال‌انگاری برای مخلوقات پرهیز می‌کند و آن‌ها را چونان سایه‌هایی می‌بیند که از نور وجود الهی پدید آمده‌اند.

درنگ: مخلوقات، ظهورات الهی‌اند، نه معلول؛ این دیدگاه، استقلال ظاهری مخلوقات را نفی می‌کند.

این اصل، چونان کلیدی است که قفل‌های تشبیه را می‌گشاید و راه به سوی توحید ناب می‌گشاید.

وحدت ذاتی و کثرت ظهوری

در نظام توحیدی، ذات الهی، وحدتی بی‌طرف و فراگیر دارد، در حالی که مخلوقات، در کثرت ظهوری متجلی می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیات کریمه قرآن کریم می‌فرمایند: فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ (هر کجا رو کنید، آنجا وجه خداست) و إِنِّي مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنْتُمْ (من با شما هستم هر کجا باشید). این آیات، به حضور همه‌جایی و بی‌طرفی ذات الهی اشاره دارند.

درنگ: ذات الهی، وحدتی بی‌طرف دارد؛ مخلوقات، در کثرت ظهوری متجلی‌اند و آیات قرآنی، این حضور را تأیید می‌کنند.

این آیات، چونان ستارگانی درخشان، راهنمای سالکان در مسیر فهم وحدت وجودی‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

مخلوقات، چونان جلوه‌های نور الهی، ظهورات و افعال حق‌اند که در کثرت ظهوری متجلی می‌شوند. نفی رابطه علّی سنتی و تأکید بر وحدت ذاتی حق، بنیان توحید را استوار می‌سازد. آیات قرآن کریم، این حقیقت را چونان مشعلی فروزان روشن می‌کنند و راه را به سوی فهم عمیق توحید هموار می‌سازند.

بخش چهارم: نقد و بررسی تعاریف و تمثیلات

نقد تمثیلات عامیانه

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی عالمانه، تمثیلات عامیانه‌ای چون روغن (چرب)، نمک (شور) و آب (تر) را برای تبیین توحید ناکافی می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: «این تمثیلات، به دلیل نارسایی در بیان وحدت ذاتی حق، نمی‌توانند حقیقت الهی را تبیین کنند.» این نقد، بر ضرورت استفاده از مفاهیم دقیق فلسفی تأکید می‌ورزد.

درنگ: تمثیلات عامیانه، به دلیل نارسایی، برای تبیین توحید کافی نیستند و باید به مفاهیم فلسفی روی آورد.

این نقد، چونان تیغی تیز، پرده‌های ابهام را می‌درد و راه را برای تبیینی دقیق‌تر هموار می‌سازد.

نقد مفهوم کلی در ذهن

در فلسفه و عرفان اسلامی، مفهوم کلی در ذهن، چونان سرابی است که حقیقت ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «ذهن، جای کلی نیست؛ همه چیز در ذهن، تشخص و شخصیت دارد.» این دیدگاه، با رد تعریف سنتی علم به‌مثابه صورت اشیاء، بر ماهیت شخصیتی ادراک ذهنی تأکید می‌ورزد.

درنگ: ذهن، ظرف تشخص است، نه کلی؛ علم، ادراک وجودی است، نه صورت اشیاء.

این تبیین، ذهن را چونان آیینه‌ای می‌بیند که تشخص اشیاء را ثبت می‌کند، نه مفاهیم کلی را.

ثبت اعمال در نفس انسانی

نفس انسانی، چونان لوحی محفوظ، همه اعمال و افکار را ثبت می‌کند و هیچ‌چیز از آن محو نمی‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «نفس، همه چیز را نگه می‌دارد، حتی آنچه انسان گمان می‌کند پاک شده است.» این دیدگاه، با استناد به حکمت اسلامی، بر جاودانگی اعمال در نفس تأکید دارد.

درنگ: نفس انسانی، چونان لوحی محفوظ، همه اعمال را ثبت می‌کند و هیچ‌چیز محو نمی‌شود.

این اصل، انسان را به تأمل در اعمال خویش فرا می‌خواند و مسئولیت‌پذیری وجودی را گوشزد می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

نقد تمثیلات عامیانه و تعاریف سنتی، راه را برای تبیینی دقیق‌تر از مفاهیم فلسفی و عرفانی هموار می‌سازد. ذهن، به‌عنوان ظرف تشخص، و نفس، به‌عنوان لوح محفوظ، نقش اساسی در فهم رابطه انسان و خدا دارند. این نقدها، چونان نسیمی خنک، گرد و غبار ابهام را از چهره حقیقت می‌زدایند.

نتیجه‌گیری کل

کاوش در مفاهیم شیء، وجود، جزئیت، شخص و تشخص، چونان سفری است در اقیانوس بی‌کران معرفت توحیدی. این مفاهیم، هر یک چونان نگینی در تاج حکمت اسلامی می‌درخشند و راه را به سوی فهم وحدت ذاتی حق و کثرت ظهوری مخلوقات هموار می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه و تبیینی ژرف، این مفاهیم را از چارچوب‌های سنتی رها ساخته و در پرتو حکمت متعالیه و عرفان نظری، به تبیینی نوین رسانده‌اند. آیات قرآن کریم، چونان مشعل‌هایی فروزان، این مسیر را روشن می‌سازند و بر حضور همه‌جایی و بی‌طرفی ذات الهی تأکید می‌ورزند. این اثر، نه‌تنها دعوتی است به تأمل در مبانی فلسفی و عرفانی، بلکه زمینه‌ای است برای گفت‌وگویی معاصر در باب توحید و رابطه خالق و مخلوق.

با نظارت صادق خادمی