در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1030

متن درس





کاوش در مبانی وجود و ظهور در فلسفه اسلامی

کاوش در مبانی وجود و ظهور در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۰۳۰)

دیباچه

در گستره حکمت اسلامی، مفاهیم بنیادینی چون وجود، شیئیت، تشخص و ظهور، چونان ستارگانی در آسمان معرفت می‌درخشند که هر یک با نوری خاص، راه را بر جویندگان حقیقت روشن می‌سازند. این نوشتار، که برگرفته از درس‌گفتار شماره ۱۰۳۰ استاد فرزانه قدس‌سره است، به کاوشی عمیق و نقادانه در این مفاهیم می‌پردازد. با نگاهی نو به تمایز میان وجود به‌عنوان حقیقتی ذاتی و متعالی، و شیئیت به‌عنوان وصفی عام و انتزاعی، این گفتار در پی بازتعریف رابطه میان حق و خلق از منظری عرفانی و فلسفی است. نقد آرای صدرالمتألهین، به‌ویژه در مساوات وجود و شیئیت، و تأکید بر وحدت وجود، از ویژگی‌های برجسته این بحث است که با تمثیلاتی بدیع و استدلالاتی استوار، به تبیینی روشن و جامع از این مفاهیم دست می‌یابد.

بخش نخست: مفاهیم بنیادین وجود، شیئیت و تشخص

تعریف و تمایز مفاهیم

در فلسفه اسلامی، مفاهیم شیء، وجود، جزئیت، شخص و تشخص، هر یک جایگاه ویژه‌ای دارند و به‌عنوان پایه‌های فرهنگ فلسفی نوین شناخته می‌شوند. شیء، وصفی عام و انتزاعی است که بر همه موجودات، حتی بر ذات متعالی حق تعالی، اطلاق می‌گردد، اما فاقد وجود خارجی است. وجود، حقیقتی ذاتی و متعالی است که تنها به ذات حق اختصاص دارد. جزئیت، به معنای محدودیت و تعین، و تشخص، به‌عنوان وصف ظهورات الهی، در مراتب وجودی تحلیل می‌شوند. شخص، وصفی است که تنها به ذات حق تعالی اطلاق می‌شود، زیرا مخلوقات، به دلیل فقدان ذات مستقل، نمی‌توانند شخص باشند.

درنگ: شیئیت، وصفی انتزاعی و عام است که بر همه موجودات اطلاق می‌شود، اما وجود، حقیقتی ذاتی و مختص ذات حق است. تشخص، وصف ظهورات الهی است، اما شخص، تنها به ذات متعالی حق تعالی اختصاص دارد.

نفی شیئیت خارجی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شیء، در خارج وجود ندارد، بلکه عنوانی عام و انتزاعی است که بر همه موجودات اطلاق می‌شود. این مفهوم، به‌عنوان وصفی فلسفی، بر موجودات اتصاف می‌یابد، اما حقیقتی خارجی ندارد. به تعبیر ایشان، شیء، چونان سایه‌ای است که بر اشیا می‌افتد، اما خود، موجودی مستقل نیست. این دیدگاه، با نقد مفهوم شیئیت در فلسفه سنتی، بر تمایز میان حقیقت وجود و وصف انتزاعی شیئیت تأکید دارد.

شیئیت الهی در قرآن کریم

در تأیید این دیدگاه، قرآن کریم در آیه‌ای بدیع، خداوند را به‌عنوان شيء لا كالأشياء معرفی می‌کند:

لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (الشورى: ۱۱)

ترجمه: چیزى مانند او نیست، و او شنوا و بیناست.

این آیه، بر متعالی بودن ذات حق از هرگونه مشابهت تأکید دارد، اما امکان اطلاق وصف شیئیت به‌صورت انتزاعی را فراهم می‌سازد. بدین معنا که خداوند، متعالی از اشیاء است، اما می‌توان به‌صورت مفهومی و انتزاعی، وصف شیئیت را بر او اطلاق کرد.

وجود به‌مثابه ذات

وجود، در این گفتار، به‌عنوان حقیقتی ذاتی تعریف می‌شود که تنها به ذات حق تعالی اختصاص دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که وجود، یعنی ذات‌دار، و صفت وجود، به شخص حق تعالی اطلاق می‌شود. این تعریف، وجود را از هرگونه تعدد و ترکیب بری می‌داند و آن را حقیقتی متعالی معرفی می‌کند که فاعل همه فاعلیت‌ها و مبدأ همه ظهورات است.

درنگ: وجود، حقیقتی ذاتی و مختص ذات حق است که از هرگونه سبب، ترکیب و تعدد مبراست. این حقیقت، مبدأ همه فاعلیت‌ها و ظهورات است.

تشخص و ظهورات الهی

در این گفتار، تشخص، وصف ظهورات الهی است، اما شخص، تنها به ذات حق تعالی اطلاق می‌شود. مخلوقات، به دلیل فقدان ذات مستقل، نمی‌توانند شخص باشند، بلکه ظهورات و تعینات فعل الهی‌اند. این تمایز، با تمثیلی زیبا روشن می‌شود: مخلوقات، چونان جلوه‌های نور خورشیدند که بر زمین می‌تابند، اما خود، خورشید نیستند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، با کاوش در مفاهیم بنیادین وجود، شیئیت و تشخص، به تبیین تمایز میان این مفاهیم پرداخت. شیئیت، به‌عنوان وصفی انتزاعی، از وجود، که حقیقتی ذاتی و متعالی است، متمایز شد. تشخص، وصف ظهورات الهی، و شخص، صفت ذات حق معرفی گردید. این تحلیل، با استناد به آیات قرآن کریم و نقد مفاهیم سنتی، راه را برای فهمی عمیق‌تر از رابطه حق و خلق هموار ساخت.

بخش دوم: نقد اشتراک وجودی و بازتعریف ظهور

نفی اشتراک لفظی در وجود

استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر وحدت وجود، اشتراک لفظی در وجود میان حق و خلق را نفی می‌کنند. وجود، حقیقتی است که تنها به ذات حق تعالی اختصاص دارد، و مخلوقات، ظهورات و تعینات فعل الهی‌اند. این دیدگاه، با نقد اشتراک معنوی وجود در فلسفه صدرایی، بر تمایز میان حقیقت وجود و ظهورات تأکید دارد.

درنگ: وجود، مختص ذات حق است و مخلوقات، ظهورات فعل الهی‌اند. اشتراک لفظی یا معنوی در وجود میان حق و خلق وجود ندارد.

وجود و ظهور در حق و خلق

در این گفتار، وجود به‌عنوان حقیقت ذاتی حق و ظهور به‌عنوان صفت مشترک میان حق و خلق تعریف می‌شود. ظهور خلق، فعل حق است و در ظرف ذات، نه تعین است و نه ظهور. این تمایز، با تمثیلی زیبا روشن می‌شود: وجود، چونان خورشیدی است که نورش بر همه چیز می‌تابد، و مخلوقات، چونان سایه‌هایی‌اند که از این نور پدید می‌آیند.

نقد دیدگاه صدرالمتألهین

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه صدرالمتألهین را در مساوات وجود و شیئیت نقد می‌کنند. صدرا در اسفار اربعه (جلد اول، صفحه ۵۳) وجود را حقیقتی بی‌سبب و غیرقابل تالیف می‌داند، اما آن را با شیئیت مساوق می‌شمارد. استاد، این مساوات را نادرست می‌دانند، زیرا شیئیت، مفهومی انتزاعی و عام است، در حالی که وجود، حقیقتی ذاتی و غیرقابل تعدد است.

درنگ: وجود، حقیقتی ذاتی و غیرقابل تعدد است، و مساوات آن با شیئیت، که وصفی انتزاعی است، نادرست است.

وحدت وجود و نفی تعدد

استاد تأکید دارند که وجود، ثانی ندارد و قابل تعدد نیست. این دیدگاه، با نقل از اسفار اربعه (جلد اول، صفحه ۵۳) تأیید می‌شود، جایی که صدرا وجود را حقیقتی غیرقابل ترکیب و تعدد می‌داند. استاد، این حقیقت را به وحدت ذاتی خداوند پیوند می‌زنند و مخلوقات را ظهورات این حقیقت واحد معرفی می‌کنند.

فاعلیت وجود و نفی عروض

وجود، فاعل فواعل، صورت صور و غایت غایات است. هیچ‌چیز بر وجود عارض نمی‌شود، بلکه همه تعینات، ظهورات وجود الهی‌اند. این دیدگاه، با تمثیلی روشن می‌شود: وجود، چونان چشمه‌ای است که همه جویبارها از آن سرچشمه می‌گیرند، اما خود، از هیچ چشمه‌ای سیراب نمی‌شود.

نقد اشتراک وجودی و تعطیل

استاد، دیدگاه‌هایی را که وجود را به خدا و مخلوقات مشترک می‌دانند، نقد می‌کنند. اطلاق وجود به خدا و خلق، به تشریک می‌انجامد، و نفی وجود از خدا، به تعطیل منجر می‌شود. ایشان، وجود را مختص ذات حق می‌دانند و مخلوقات را ظهورات فعل الهی معرفی می‌کنند.

درنگ: اطلاق وجود به خدا و خلق، به تشریک، و نفی وجود از خدا، به تعطیل می‌انجامد. وجود، مختص ذات حق است و مخلوقات، ظهورات‌اند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با نقد اشتراک وجودی و بازتعریف ظهور، به تبیین رابطه میان حق و خلق پرداخت. وجود، به‌عنوان حقیقتی ذاتی و غیرقابل تعدد، مختص ذات حق است، و مخلوقات، ظهورات فعل الهی‌اند. نقد دیدگاه صدرایی در مساوات وجود و شیئیت، و تأکید بر وحدت وجود، از ویژگی‌های برجسته این بخش است.

بخش سوم: نقد ماهیت‌گرایی و اعیان ثابته

نقد ماهیت‌گرایی

استاد فرزانه قدس‌سره، ماهیت را مفهومی غیرواقعی و دروغین می‌دانند و وجود را حقیقتی ذاتی و عینی معرفی می‌کنند. ماهیت، چونان سرابی است که در بیابان معرفت پدیدار می‌شود، اما با نزدیک شدن، جز وهم و خیال نیست. این دیدگاه، با نقد ماهیت‌گرایی در فلسفه سنتی، بر اصالت وجود تأکید دارد.

درنگ: ماهیت، مفهومی غیرواقعی و وهمی است، و وجود، حقیقتی ذاتی و عینی است که تنها به ذات حق تعالی اختصاص دارد.

اعیان ثابته و ظهورات

اعیان ثابته، در این گفتار، نه موجودات مستقل و نه باطل، بلکه ظهورات الهی‌اند. استاد، با نقد دیدگاه‌هایی که اعیان ثابته را موجوداتی مستقل می‌دانند، آن‌ها را جلوه‌های نور الهی معرفی می‌کنند که وابسته به وجود حق‌اند.

ظهور و سایه الهی

مخلوقات، چونان سایه‌های الهی‌اند که از نور وجود حق پدید می‌آیند. این تمثیل، با الهام از عرفان نظری، مخلوقات را ظهوراتی وابسته به ذات حق معرفی می‌کند که فاقد وجود مستقل‌اند.

درنگ: مخلوقات، سایه‌ها و ظهورات الهی‌اند که فاقد ذات مستقل بوده و تنها به نور وجود حق وابسته‌اند.

مثال غار و سایه

استاد، با تمثیلی از غار، مخلوقات را به سایه‌هایی تشبیه می‌کنند که در غار معرفت پدیدار می‌شوند، اما ذات حق را به‌طور کامل نشان نمی‌دهند. این تمثیل، با الهام از عرفان نظری و تمثیل غار افلاطون، بر محدودیت معرفت بشری نسبت به ذات الهی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نقد ماهیت‌گرایی و بازتعریف اعیان ثابته به‌عنوان ظهورات الهی، به تبیین رابطه میان حق و خلق از منظری عرفانی پرداخت. مخلوقات، به‌عنوان سایه‌ها و ظهورات الهی، فاقد ذات مستقل‌اند و تنها جلوه‌های نور وجود حق‌اند.

بخش چهارم: نقدهای تاریخی و روش‌شناختی

نقد اسناد تاریخی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه، به تردید در اسناد تاریخی، مانند خانه شیخ بهایی یا قبر صدرالمتألهین، اشاره می‌کنند. این نقد، بر ضرورت روش‌شناسی دقیق در بررسی اسناد تاریخی تأکید دارد و از سطحی‌نگری در این حوزه برحذر می‌دارد.

نقد جابجایی قبور

جابجایی قبور اولیا یا باز کردن ضرایح بدون دلیل معتبر، در این گفتار نقد شده است. استاد، با لحنی تمثیلی، این اقدامات را به مثابه دست‌درازی به مقدسات می‌دانند و بر احترام به اولیا تأکید دارند.

توحید و حضور الهی

استاد، با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم، بر حضور الهی در همه‌جا تأکید می‌کنند:

فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ (البقرة: ۱۱۵)

ترجمه: پس به هر سو رو کنید، آنجا وجه خداست.

این آیه، بر توحید عبادی و حضور متعالی خداوند در همه‌جا دلالت دارد و نیاز به کعبه مادی را نفی می‌کند.

درنگ: خداوند در همه‌جا حضور دارد و نیازی به کعبه مادی نیست، زیرا وجه الله در هر سو متجلی است.

نقد تثلیث وجودی

استاد، ایده تثلیث وجودی (خدا، مخلوقات، و چیزی سوم) را نقد می‌کنند و مخلوقات را ظهورات الهی می‌دانند. این دیدگاه، با تأکید بر وحدت وجود، هرگونه تعدد در حقیقت وجود را نفی می‌کند.

نفی نور ذاتی مخلوقات

مخلوقات، فاقد نور ذاتی‌اند و وجودشان عرضی است. استاد، با تمثیلی زیبا، مخلوقات را به سایه‌هایی تشبیه می‌کنند که از نور وجود حق پدید می‌آیند، اما خود، نور ذاتی ندارند.

وجود و ظلمات

وجود، نور الهی است و غیر آن، ظلمات. این دیدگاه، با تمثیلی عرفانی، وجود را چونان نوری می‌داند که همه چیز را روشن می‌سازد، و غیر آن را تاریکی و وهم معرفی می‌کند.

درنگ: وجود، نور الهی است و غیر آن، ظلمات و تاریکی است. مخلوقات، فاقد نور ذاتی و صرفاً ظهورات نور وجود‌اند.

نقد اصطلاح واجب الوجود

استاد، اصطلاح واجب الوجود را غیرضروری می‌دانند، زیرا وجود، خود، حقیقت ذاتی خداوند است. این نقد، با تأکید بر اصالت وجود، هرگونه تمایز میان وجود واجب و ممکن را نفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقدهای تاریخی و روش‌شناختی، به بررسی اسناد تاریخی، جابجایی قبور، و مفاهیم توحیدی پرداخت. تأکید بر حضور الهی در همه‌جا، نفی تثلیث وجودی، و نقد اصطلاح واجب الوجود، از ویژگی‌های این بخش است.

بخش پنجم: بازاندیشی در فلسفه اسلامی

نقد ناهمگونی آرای صدرایی

استاد فرزانه قدس‌سره، فلسفه صدرالمتألهین را به دلیل ترکیب ناهمگون دیدگاه‌ها نقد می‌کنند. ایشان، این فلسفه را چونان پارچه‌ای می‌دانند که از تکه‌های گوناگون دوخته شده و نیاز به صاف شدن و تنقیح دارد.

درنگ: فلسفه صدرایی، به دلیل ترکیب ناهمگون دیدگاه‌ها، نیازمند تنقیح و صاف شدن است تا به زبانی روشن و عام‌پسند ارائه گردد.

فلسفه به‌مثابه زبان عام

فلسفه، علمی برون‌مرزی است که باید به زبانی روشن و عام‌پسند ارائه شود. استاد، با تمثیلی زیبا، فلسفه را به چشمه‌ای تشبیه می‌کنند که آب زلالش باید به همه جهانیان برسد، نه اینکه در کنج خانه پنهان بماند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با نقد ناهمگونی آرای صدرایی و تأکید بر ضرورت ارائه فلسفه به زبانی عام‌پسند، به بازاندیشی در فلسفه اسلامی دعوت می‌کند. این بخش، فلسفه را به‌عنوان زبانی جهانی برای ترویج حکمت دینی معرفی می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با کاوش در مفاهیم بنیادین وجود، شیئیت، تشخص و ظهور، به تبیینی عمیق و نقادانه از فلسفه اسلامی دست یافت. با نقد آرای صدرایی و تأکید بر وحدت وجود، رابطه میان حق و خلق از منظری عرفانی و فلسفی بازتعریف شد. مخلوقات، به‌عنوان ظهورات و سایه‌های الهی، فاقد ذات مستقل‌اند و وجود، حقیقتی ذاتی و متعالی است که تنها به ذات حق تعالی اختصاص دارد. نقد مفاهیم سنتی، مانند ماهیت‌گرایی و مساوات وجود و شیئیت، و ارائه تمثیلات بدیع، از ویژگی‌های برجسته این گفتار است. این نوشتار، با دعوت به بازاندیشی در فلسفه اسلامی و ارائه آن به زبانی عام‌پسند، راه را برای ترویج حکمت دینی در گستره جهانی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی