متن درس
کاوشی در فلسفه توحیدی: تبیین ماده، صورت و تشخص در حکمت اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۰۴۳)
دیباچه
حکمت اسلامی، بهمثابه گوهری تابناک در گستره معرفت بشری، همواره کوشیده است تا با نگاهی عمیق و وجودمحور، رازهای آفرینش را بکاود و حقیقت هستی را در پرتو توحید بازشناسد. درسگفتار شماره ۱۰۴۳، که در این نوشتار بازنویسی و تدوین شده، به بررسی مفاهیم بنیادین ماده، صورت و تشخص در فلسفه اسلامی پرداخته و با رویکردی نقادانه، کاستیهای تبیینهای سنتی را به چالش میکشد. این گفتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و نگرشی توحیدی، بر ضرورت بازسازی فلسفهای مبتنی بر وجود و پرهیز از ابهامات مفهومی تأکید دارد.
بخش نخست: مبانی مفهومی و ضرورت شفافیت در فلسفه
شفافیت مفهومی: پایهای برای حکمت راستین
فلسفه، بهسان آیینهای که حقیقت را بازمیتاباند، تنها زمانی به کمال خویش میرسد که عبارات آن از وضوح و روشنی برخوردار باشند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که عبارات فلسفی باید معانی روشن و قابل ادراک عقلی داشته باشند، چرا که کلیگوییهای مبهم، فلسفه را به ورطه عرفانزدگی یا تعبدگرایی میکشاند. این اصل، همچون مشعلی فروزان، راه را برای فهم دقیق مفاهیم فلسفی هموار میسازد و از پراکندهگوییهای غیرعلمی برحذر میدارد.
درنگ: عبارات فلسفی باید از شفافیت مفهومی برخوردار باشند تا ادراک عقلی را ممکن سازند و از کلیگوییهای مبهم که به عرفانزدگی یا تعبدگرایی منجر میشود، پرهیز شود.
چالشهای تبیین تشخص در فلسفه
تشخص، ماده و صورت، چونان سه رکن اصلی در حکمت اسلامی، همواره از پیچیدهترین موضوعات فلسفی بودهاند. تبیین دقیق این مفاهیم، بهسان بافتن تاروپودی ظریف، نیازمند روششناسی دقیق و پرهیز از ابهام است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به دشواریهای این تبیین، بر لزوم نگرشی نوین و وجودمحور تأکید میورزند که از سطح مفاهیم ذهنی فراتر رود و به حقیقت خارجی هستی دست یابد.
درنگ: تبیین مفاهیم ماده، صورت و تشخص در فلسفه اسلامی نیازمند روششناسی دقیق است تا از ابهامات مفهومی و ذهنیگرایی پرهیز شود.
بخش دوم: تسبیح و سجده موجودات در پرتو قرآن کریم
تسبیح و سجده در هستیشناسی قرآنی
قرآن کریم، بهمثابه کتابی آسمانی و راهنمای حقیقت، در آیات متعدد به تسبیح و سجده تمامی موجودات در برابر پروردگار اشاره دارد. آیه شریفه «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند) و آیه «يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (هر که در آسمانها و زمین است برای او سجده میکند)، گواهی بر این حقیقتاند که همه موجودات، از جمادات تا موجودات زنده، در حال تسبیح و سجدهاند. این تسبیح و سجده، نه به معنای عرفی و ظاهری، بلکه به معنای وجودی و ذاتی است که در حرکت، حیات و وجود هر موجود نهفته است.
درنگ: تسبیح و سجده موجودات در قرآن کریم، حقیقتی وجودی است که در ذات و حرکت هر موجود جاری است و از معنای عرفی و ظاهری فراتر میرود.
چالش فهم تسبیح موجودات
تبیین چگونگی تسبیح موجودات، بهویژه جماداتی چون سنگ، از دشوارترین مسائل فلسفی است. استاد فرزانه قدسسره با نقد تبیینهای سنتی، بر این باورند که فلسفه اسلامی در توضیح این حقیقت وجودی ناکام مانده و اغلب به کلیگوییهای عرفانی یا تعبدی بسنده کرده است. این نقد، چونان تلنگری بر آگاهی فلسفی، بر ضرورت بازاندیشی در این مفهوم تأکید میورزد.
درنگ: فلسفه سنتی در تبیین چگونگی تسبیح موجودات، بهویژه جمادات، نارسا بوده و نیازمند نگرشی وجودمحور و دقیق است.
تمایز تسبیح عرفی و وجودی
تسبیح در معنای عرفی، چون گفتن «سبحانالله» یا چرخاندن تسبیح دستی، با تسبیح وجودی موجودات تفاوت دارد. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی زیبا، این تمایز را روشن میسازند: همانگونه که آب خوردن (مشروب) و غذا خوردن (ماکول) مفاهیمی روشن و متمایزند، تسبیح وجودی نیز حقیقتی متعالی است که در ذات هستی نهفته است. این تمایز، چونان خطی روشن میان حقیقت و مجاز، فلسفه را از فروافتادن در ورطه ابهام نجات میدهد.
درنگ: تسبیح وجودی موجودات، حقیقتی متعالی و متمایز از تسبیح عرفی است که در حرکت و ذات هر موجود جاری است.
بخش سوم: نقد مفاهیم سنتی ماده و صورت
ابهام در کاربرد الفاظ: نمونه شرب تنباکو
استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی از «شرب تنباکو» (دود کشیدن)، به ابهام در کاربرد الفاظ در فلسفه اشاره دارند. شرب تنباکو، نه مشروب (مایع) است و نه ماکول (جامد)، و این ابهام نشاندهنده ضرورت تعریف دقیق مفاهیم است. این تمثیل، چونان آینهای، کاستیهای زبانی در فلسفه را بازمیتاباند و بر لزوم صداقت علمی در مواجهه با ابهامات تأکید میکند.
درنگ: کاربرد الفاظ مبهم، مانند «شرب تنباکو»، فلسفه را به ورطه ابهام میکشاند و نیازمند تعریف دقیق و علمی است.
نقد ترکیب ماده و صورت
یکی از چالشهای بنیادین در فلسفه اسلامی، تبیین رابطه ماده و صورت و تقدم یکی بر دیگری است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به قاعده «الواحد لا یصدر منه الا الواحد» (از واحد جز واحد صادر نمیشود)، ترکیب ماده و صورت را مورد نقد قرار میدهند. این قاعده، چونان کلیدی برای گشودن قفل این پارادوکس، نشان میدهد که خلقت ماده و صورت نمیتواند بهصورت همزمان رخ دهد، چرا که این امر با وحدت فاعل منافات دارد.
درنگ: قاعده الواحد، ترکیب همزمان ماده و صورت را ناممکن میسازد و بر ضرورت بازاندیشی در تبیین خلقت تأکید دارد.
نقد مفهوم صورت مطلقه
استاد فرزانه قدسسره با رد مفهوم صورت مطلقه، بر این باورند که همه صورتها خاص و متشخصاند. این دیدگاه، چونان نسیمی که غبار از آیینه حقیقت میزداید، بر واقعیت تشخص در عالم خارج تأکید میورزد و مفاهیم ذهنی و موهوم را نفی میکند.
درنگ: صورت مطلقه وجود ندارد؛ همه صورتها خاص و متشخصاند و در عالم خارج بهصورت واقعی حضور دارند.
تمثیل سقف و ستون
برای تبیین رابطه ماده و صورت، استاد فرزانه قدسسره از تمثیلی زیبا بهره میجویند: عقل مجرد، ماده را مانند سقفی با ستونهای متبدل (صورتها) حفظ میکند. این تمثیل، چونان تصویری زنده، نشان میدهد که ماده بدون صورت نمیتواند تحقق یابد، همانگونه که سقف بدون ستون فرومیریزد.
درنگ: ماده، مانند سقفی است که با ستونهای متبدل صورتها حفظ میشود، و بدون صورت، تحقق آن ناممکن است.
بخش چهارم: بساطت اجسام و وجودمحوری
نفی ترکیب در اجسام
استاد فرزانه قدسسره با نفی ترکیب ماده و صورت در اجسام، بر این باورند که جسم، تشخصی واحد است و نه ترکیبی از دو جوهر. این دیدگاه، چونان موجی که ساحل مفاهیم موهوم را میشوید، بر وحدت وجودی اجسام تأکید میکند و ماهیت را امری موهوم میداند.
درنگ: اجسام بسیطاند و ترکیب ماده و صورت ندارند؛ جسم، تشخصی واحد و وجودی است.
تشخصات وجودی و بیکرانگی هستی
استاد فرزانه قدسسره همه موجودات را تشخصات وجودی میدانند که نه ماده و نه صورت، بلکه ظهورات حقیقت وجودند. این دیدگاه، با تأکید بر بیکرانگی هستی، چونان دریایی بیانتها، نشان میدهد که نه در کوچکترین و نه در بزرگترین، هستی پایانی ندارد.
درنگ: همه موجودات، تشخصات وجودیاند و هستی، نه در کوچکترین و نه در بزرگترین، پایانی ندارد.
نقد مفاهیم ذهنی بزرگی و کوچکی
مفاهیم بزرگی و کوچکی، بهسان سایههایی در ذهن، اموری نسبیاند و در عالم خارج، همه چیز متشخص است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به روایتی از امام صادق علیهالسلام که فرمود: «خدا بزرگتر از هر چیز است»، بر عظمت الهی فراتر از ادراک انسانی تأکید میورزند.
درنگ: بزرگی و کوچکی، مفاهیم ذهنیاند و در عالم خارج، همه چیز متشخص است؛ خدا بزرگتر از توصیف است.
بخش پنجم: توازن علم و عبادت
ارزش معنوی قرائت قرآن کریم
قرآن کریم، چونان چشمهای زلال، حتی در صورت عدم فهم کامل، اثری معنوی بر قلب خواننده میگذارد. آیه شریفه «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» (از قرآن آنچه میسر است بخوانید) بر اهمیت قرائت مستمر تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی از عالمان پیشین، بر ارزش عبادت و قرائت قرآن، حتی بدون فهم عمیق، تأکید میورزند.
درنگ: قرائت قرآن کریم، حتی بدون فهم کامل، اثری معنوی دارد و به زندگی انسان نور میبخشد.
نقد کسادی عبادت در عصر حاضر
استاد فرزانه قدسسره با تأسف از کمرنگ شدن سجده، مهر و جانماز در زندگی مدرن، بر ضرورت احیای عبادت تأکید دارند. این نقد، چونان هشداری به قلبهای غافل، دعوت به بازگشت به معنویت و عبادت است.
درنگ: کاهش اهمیت عبادت در فرهنگ معاصر، ضرورت احیای سجده و قرائت قرآن کریم را دوچندان میسازد.
توازن علم و عبادت
استاد فرزانه قدسسره با تأکید بر لزوم توازن میان علم و عبادت، بر این باورند که علم بدون سجده و عبادت بدون علم، هر دو ناکافیاند. این دیدگاه، چونان دو بال برای پرواز روح، انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
درنگ: علم و عبادت، چونان دو بال، برای نیل به کمال انسانی ضروریاند و توازن میان آنها حیاتی است.
جمعبندی
درسگفتار شماره ۱۰۴۳، چونان گوهری درخشان در حکمت اسلامی، به کاوش در مفاهیم ماده، صورت و تشخص پرداخته و با نقدی عمیق بر تبیینهای سنتی، بر ضرورت بازسازی فلسفهای توحیدی و وجودمحور تأکید دارد. این گفتار، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، حقیقت تسبیح و سجده موجودات را تبیین کرده و بر نفی مفاهیم موهوم و تأکید بر تشخصات وجودی اصرار میورزد. همچنین، با اشاره به موفقیت عالمان پیشین در عبادت و نقد کاستیهای علمی، بر لزوم توازن میان علم و سجده تأکید میکند. این نوشتار، با بازنویسی تمامی جزئیات و تحلیلهای اصلی، کوشیده است تا این معارف والا را در قالبی علمی و فاخر به مخاطبان عرضه دارد.
با نظارت صادق خادمی