متن درس
کاوشی در اعیان ثابته: تبیین فلسفی و عرفانی در حکمت اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۰۴۸)
دیباچه
در سپهر اندیشه اسلامی، مفهوم اعیان ثابته چونان گوهری درخشان، در تقاطع فلسفه و عرفان میدرخشد. این مفهوم، که در آثار بزرگانی چون ابنعربی و صدرالمتألهین جایگاهی محوری دارد، دریچهای است به سوی فهم رابطه میان وجود، ماهیت، و علم الهی به مخلوقات. اعیان ثابته، چونان آیینهای که تجلیات اسما و صفات الهی را بازمیتاباند، نهتنها چیستی مخلوقات را در مرتبه علم الهی تبیین میکند، بلکه به پرسشهای بنیادین درباره نسبت وجود و ماهیت پاسخ میدهد. درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، با رویکردی نقادانه و عمیق، به کاوش در این مفهوم پرداخته و با استناد به متون فلسفی و عرفانی، تفاوتها و شباهتهای اعیان ثابته با مفاهیمی چون ماهیت و حقایق امکانیه را بررسی کرده است.
بخش نخست: مفهوم اعیان ثابته در فلسفه و عرفان
چیستی اعیان ثابته
اعیان ثابته، چونان ستارگانی در آسمان حکمت اسلامی، در متون فلسفی و عرفانی جایگاهی والا دارند. این مفهوم، که در آثار ابنعربی و صدرالمتألهین به تفصیل بحث شده، به وجودات علمی مخلوقات در نزد حق تعالی اشاره دارد. در عرفان، اعیان ثابته مظاهر اسما و صفات الهی در علم حقاند، در حالی که در فلسفه، گاه با ماهیات یا حقایق امکانیه یکسان انگاشته شدهاند. این دوگانگی، پرسشهایی بنیادین را برمیانگیزد: آیا اعیان ثابته همان ماهیاتاند؟ آیا با حقایق امکانیه یکیاند؟ یا هویتی متمایز دارند؟
درنگ: اعیان ثابته، بهعنوان پلی میان فلسفه و عرفان، رابطه وجود و علم الهی را تبیین میکنند و در عرفان، مظاهر اسما و صفات الهی در علم حقاند.
استاد فرزانه قدسسره، با طرح این پرسشها، به ضرورت تبیین دقیق این مفهوم تأکید دارند. اعیان ثابته، برخلاف ماهیات که مفاهیمی ذهنی و اعتباریاند، وجوداتی علمی در نزد حق تعالیاند که پیش از خلقت عالم، در علم الهی ثابت و پابرجا هستند. این وجودات، چونان نوری که از خورشید وجود الهی ساطع میشود، پیش از تحقق خارجی مخلوقات، در مرتبه علم حق حضور دارند.
دیدگاه صدرالمتألهین درباره اعیان ثابته
صدرالمتألهین، در برخی از عبارات خویش، اعیان ثابته را با ماهیات و حقایق امکانیه یکسان میداند. او در اسفار اربعه (جلد اول، ص ۴۰۹) میفرماید: «فإنا قد نتصور بعض الماهیات بکنهها مع قطع النظر عن غیرها»، یعنی ماهیات را به ذات خود، بدون لحاظ وجود یا عدم، تصور میکنیم. در این دیدگاه، اعیان ثابته همان ماهیات کلی یا حقایق ممکنهاند که با تحقق وجود، متشخص میشوند. اما این یکسانانگاری، چونان بنایی سست، مورد نقد قرار میگیرد.
درنگ: صدرالمتألهین گاه اعیان ثابته را با ماهیات یکسان میداند، اما این یکسانانگاری از منظر عرفانی مورد نقد است، زیرا اعیان ثابته وجودات علمیاند، نه مفاهیم ذهنی.
استاد فرزانه قدسسره، با نقد این دیدگاه، تأکید میکنند که اعیان ثابته، برخلاف ماهیات که مفاهیمی ذهنیاند، وجوداتی علمی در نزد حق تعالیاند. این تمایز، ریشه در اصل اصالت وجود دارد که وجود را اصل و ماهیت را اعتباری میداند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تبیین مفهوم اعیان ثابته، جایگاه آن را در فلسفه و عرفان روشن ساخت. اعیان ثابته، چونان مظاهری از اسما و صفات الهی، در علم حق پیش از خلقت عالم حضور دارند. نقد یکسانانگاری صدرایی میان اعیان ثابته و ماهیات، بر تفاوت بنیادین این دو مفهوم تأکید دارد. این بخش، با طرح پرسشهایی درباره چیستی اعیان ثابته، بنیادی برای کاوشهای بعدی فراهم آورد.
بخش دوم: تمایز اعیان ثابته و ماهیات
ماهیت بهماهو: مفهومی ذهنی
ماهیت، چونان سایهای در آینه ذهن، مفهومی است که بدون لحاظ وجود یا عدم تصور میشود. صدرالمتألهین در اسفار (جلد اول، ص ۴۰۹) میفرماید: «ونحکم على الماهیة… إلا هی»، یعنی ماهیت، به خودی خود، چیزی جز خودش نیست. این دیدگاه، ماهیت را بهعنوان مفهومی ذهنی تعریف میکند که مستقل از وجود یا عدم تصور میشود. اما این استقلال، چونان بنایی بیریشه، مورد نقد قرار میگیرد.
درنگ: ماهیت بهماهو، مفهومی ذهنی است که بدون وجود، فاقد تحقق واقعی است و نمیتواند حقیقت اعیان ثابته را تبیین کند.
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که ماهیت، بدون وجود، چیزی جز مفهوم ذهنی نیست. این دیدگاه، با اصل اصالت وجود سازگار است، زیرا ماهیت، تنها در سایه وجود معنا مییابد. در مقابل، اعیان ثابته، وجوداتی علمی در نزد حق تعالیاند که پیش از خلقت، در علم الهی حضور دارند.
نقد دیدگاه معتزله
معتزله، ماهیات را در عالمی موهوم به نام «حالستان» تصور میکردند که نه موجودند و نه معدوم. این دیدگاه، چونان خیالی باطل، مورد نقد قرار میگیرد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به عرفان، تأکید میکنند که اعیان ثابته، برخلاف ماهیات معتزله که معدومات ثابتهاند، وجوداتی علمی در علم حقاند.
درنگ: معتزله ماهیات را معدومات ثابته میدانستند، در حالی که عرفا اعیان ثابته را وجودات علمی در علم حق میدانند.
این تمایز، بر تفاوت بنیادین میان دیدگاه فلسفی و عرفانی تأکید دارد. اعیان ثابته، چونان نوری که از علم الهی ساطع میشود، وجودی واقعی در مرتبه علم حق دارند، در حالی که ماهیات، مفاهیمی ذهنی و اعتباریاند.
دیدگاه عرفا درباره اعیان ثابته
عرفا، اعیان ثابته را وجودات علمی خلقی در نزد حق تعالی میدانند. این وجودات، چونان مظاهری از اسما و صفات الهی، پیش از خلقت عالم در علم حق حضور دارند. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به عبارات عرفانی، تأکید میکنند که اعیان ثابته، برخلاف ماهیات، وجوداتی علمیاند که در علم الهی ثابت و پابرجا هستند.
درنگ: اعیان ثابته، وجودات علمی خلقی در علم حقاند که پیش و پس از خلقت، در علم الهی ثابتاند.
این دیدگاه، با تأکید بر وحدت علم الهی، کثرت را به مرتبه خلق نسبت میدهد. اعیان ثابته، چونان آیینهای که نور الهی را بازمیتاباند، در علم حق واحدند، اما در مرتبه خلق، کثرت مییابند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با بررسی تمایز میان اعیان ثابته و ماهیات، نشان داد که اعیان ثابته، وجوداتی علمی در نزد حق تعالیاند، در حالی که ماهیات، مفاهیمی ذهنی و اعتباریاند. نقد دیدگاه معتزله و یکسانانگاری صدرایی، بر ضرورت تبیین دقیق این مفاهیم تأکید دارد. این بخش، با تکیه بر دیدگاه عرفانی، اعیان ثابته را بهعنوان مظاهر اسما و صفات الهی تبیین کرد.
بخش سوم: اعیان ثابته و علم الهی
وجودات علمی پیش از خلقت
اعیان ثابته، چونان نوری که در علم الهی پیش از خلقت عالم ساطع است، وجوداتی علمیاند که در مرتبه علم حق حضور دارند. صدرالمتألهین در اسفار (جلد دوم، ص ۳۴۹) میفرماید: «الوجودات الخاصة لها مرتبة سابقة اجمالیة»، یعنی وجودات خاصه، مرتبهای اجمالی و سابق در علم حق دارند. این مرتبه، اعیان ثابته را تشکیل میدهد.
درنگ: اعیان ثابته، وجودات علمی خلقیاند که پیش از خلقت عالم، در علم حق حضور دارند.
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به این دیدگاه، تأکید میکنند که اعیان ثابته، مظاهر اسما و صفات الهی در علم حقاند. این وجودات، پیش از تحقق خارجی، در علم الهی ثابتاند و با خلقت، در عالم خارج ظهور مییابند.
نقد یکسانانگاری اعیان و ماهیات
یکسانانگاری اعیان ثابته و ماهیات، چونان خطایی در شناخت گوهر حقیقت، مورد نقد قرار میگیرد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که اعیان ثابته، وجوداتی علمی در علم حقاند، در حالی که ماهیات، مفاهیمی ذهنی و فاقد تحقق واقعیاند. این تمایز، با اصل اصالت وجود سازگار است که وجود را اصل و ماهیت را اعتباری میداند.
درنگ: یکسانانگاری اعیان ثابته و ماهیات نادرست است، زیرا اعیان ثابته وجودات علمیاند و ماهیات، مفاهیم ذهنی.
این نقد، بر ضرورت بازنگری در دیدگاههای صدرایی تأکید دارد. اعیان ثابته، چونان مظاهر وجود حق، از ماهیات که مفاهیمی اعتباریاند، متمایزند.
علم فعلی و ذاتی حق
اعیان ثابته، نمود علم فعلی حق به مخلوقاتاند، نه علم ذاتی او. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که علم فعلی حق، که به مخلوقات تعلق میگیرد، با علم ذاتی او که به ذاتش مربوط است، متفاوت است. اعیان ثابته، چونان تجلیات علم فعلی حق، در مرتبه خلق ظهور مییابند.
درنگ: اعیان ثابته، نمود علم فعلی حق به مخلوقاتاند، نه علم ذاتی او.
این تمایز، بر وحدت علم الهی تأکید دارد. کثرت در اعیان ثابته، وصف خلقی است و در مرتبه علم حق، هیچ کثرتی وجود ندارد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با کاوش در رابطه اعیان ثابته و علم الهی، نشان داد که این وجودات، نمود علم فعلی حق به مخلوقاتاند. نقد یکسانانگاری اعیان و ماهیات، بر تفاوت بنیادین این دو مفهوم تأکید دارد. این بخش، با تبیین وحدت علم الهی و کثرت در مرتبه خلق، عمق دیدگاه عرفانی را آشکار ساخت.
بخش چهارم: نقد ذهنگرایی و سادهسازی مفاهیم
نقد پیچیدگیهای زبانی در عرفان
عبارات عرفانی، چونان «أنكحت، متعت، زوجت»، گاه به پیچیدگی و ابهام در تبیین مفاهیم منجر شدهاند. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این عبارات، بر ضرورت سادهسازی مفاهیم دینی تأکید میکنند. آیه شریفه يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ (قمر: ۱۷) به معنای «ما قرآن کریم را برای تذکر آسان کردیم»، بر این ضرورت دلالت دارد.
درنگ: پیچیدگیهای زبانی در عرفان، مانع فهم مفاهیم دینی است و سادهسازی، لازمه رشد معارف اسلامی در جهان است.
این دیدگاه، بر لزوم ارائه مفاهیم دینی بهگونهای روان و قابل فهم تأکید دارد. پیچیدگیهای زبانی، چونان غباری بر آینه حقیقت، مانع از درک مفاهیم عمیق عرفانی میشوند.
نقد ذهنگرایی در فلسفه
ذهنگرایی، که ماهیات را بهعنوان مفاهیمی مستقل از وجود تصور میکند، چونان خطایی در شناخت حقیقت، مورد نقد قرار میگیرد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که ماهیات، بدون وجود، فاقد تحقق واقعیاند و نمیتوانند حقیقت اعیان ثابته را تبیین کنند.
درنگ: ذهنگرایی، با فروکاستن ماهیات به مفاهیم ذهنی، از تبیین حقیقت اعیان ثابته ناتوان است.
این نقد، بر اصل اصالت وجود تأکید دارد و ماهیات را مفاهیمی اعتباری میداند که تنها در سایه وجود معنا مییابند.
مثال فقیه و فقه
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی بدیع، اعیان ثابته را به علم فقه در فقیه تشبیه میکنند. علم فقه در فقیه، چونان نوری مجرد، بدون رنگ، بو، یا صورت است. این علم، پیش از ظهور در قالب مسائل، مجرد و بیصورت است، اما با ظهور، شکل و صورت مییابد. اعیان ثابته نیز، چونان علم الهی به مخلوقات، پیش از خلقت، مجرد و بیصورتاند.
درنگ: اعیان ثابته، چونان علم فقه در فقیه، وجوداتی علمی و مجردند که پیش از ظهور، بیصورتاند.
این تمثیل، عمق دیدگاه عرفانی را در تبیین اعیان ثابته نشان میدهد. علم الهی، چونان نوری که در مرتبه تجرد حضور دارد، با خلقت، در عالم خارج ظهور مییابد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با نقد پیچیدگیهای زبانی و ذهنگرایی، بر ضرورت سادهسازی مفاهیم دینی و تبیین دقیق اعیان ثابته تأکید کرد. تمثیل فقیه و فقه، اعیان ثابته را بهعنوان وجودات علمی مجرد تبیین کرد و نشان داد که این وجودات، پیش از ظهور، بیصورتاند.
بخش پنجم: مخلوقات بهعنوان ظهورات الهی
ظهور مخلوقات بهعنوان مظاهر الهی
تمام عالم خلق، چونان آیینهای که نور الهی را بازمیتاباند، ظهور اسما و صفات حق تعالی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که اعیان ثابته، مظاهر این اسما و صفات در علم حقاند. این دیدگاه، مخلوقات را نمود کمالات الهی میداند.
درنگ: تمام عالم خلق، ظهور اسما و صفات الهی است و اعیان ثابته، مظاهر این اسما در علم حقاند.
این دیدگاه، با اصل وحدت وجود سازگار است. مخلوقات، چونان تجلیات نور الهی، نمود کمالات حقاند و هیچ نقص ذاتی در آنها نیست.
نقد بدبینی به مخلوقات
برخی دیدگاهها، که مخلوقات را ناقص و بدبخت میدانند، چونان خطایی در شناخت حقیقت، مورد نقد قرار میگیرند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که مخلوقات، ظهورات الهیاند و هرچه حق تعالی دارد، بهصورت تنزیلی در آنها موجود است.
درنگ: مخلوقات، ظهورات الهیاند و بدبینی به آنها، خطایی در فهم کمالات الهی است.
این نقد، بر عزت مخلوقات تأکید دارد. مخلوقات، چونان فرزندان نور الهی، نمود کمالات حقاند و هیچ نقص ذاتی در آنها نیست.
نقد تمثیلهای تحقیرآمیز
تمثیلهایی چون «سگ حسین»، که مخلوقات را تحقیر میکنند، چونان پردهای تاریک بر حقیقت، مورد نقد قرار میگیرند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که مخلوقات، ظهورات الهیاند و شایسته عزت و احتراماند.
درنگ: تمثیلهای تحقیرآمیز، با عزت مخلوقات بهعنوان ظهورات الهی ناسازگارند.
این نقد، بر ضرورت احترام به مخلوقات تأکید دارد. مخلوقات، چونان تجلیات نور الهی، شایسته عزت و کرامتاند.
صفات منفی و اقتضائات وجودی
صفات منفی، چون بخل، ذاتی انسان نیستند، بلکه اقتضائات وجودیاند. آیه شریفه إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ (یوسف: ۵۳) به معنای «نفس، قطعاً به بدی فرمان میدهد»، بر این اقتضائات دلالت دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این صفات، ذاتی مخلوقات نیستند، بلکه از اقتضائات وجودی سرچشمه میگیرند.
درنگ: صفات منفی، اقتضائات وجودیاند، نه ذاتی مخلوقات.
این دیدگاه، بر کمال ذاتی مخلوقات تأکید دارد. مخلوقات، چونان ظهورات الهی، از نقص ذاتی مبرا هستند.
شعر عرفانی و تبیین کمالات
شعر عرفانی، چونان «از آن جانب بود ایجاد و تکمیل / وزین جانب بود هر لحظه تبدیل»، بر کمال مخلوقات تأکید دارد. این شعر، مخلوقات را نمود کمالات الهی میداند و از نسبت دادن نقص به آنها پرهیز میکند.
درنگ: شعر عرفانی، با تأکید بر ایجاد و تکمیل مخلوقات، بر کمال آنها بهعنوان ظهورات الهی دلالت دارد.
این دیدگاه، با اصل وحدت وجود سازگار است و مخلوقات را نمود کمالات الهی میداند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با تبیین مخلوقات بهعنوان ظهورات الهی، بر عزت و کمال آنها تأکید کرد. نقد بدبینی و تمثیلهای تحقیرآمیز، همراه با تبیین اقتضائات وجودی و شعر عرفانی، نشان داد که مخلوقات، نمود کمالات الهیاند و از نقص ذاتی مبرا هستند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، چونان سفری در ژرفای حکمت اسلامی، به کاوش در مفهوم اعیان ثابته پرداخت. اعیان ثابته، چونان مظاهر اسما و صفات الهی، در علم حق پیش از خلقت عالم حضور دارند و از ماهیات، که مفاهیمی ذهنی و اعتباریاند، متمایزند. نقد یکسانانگاری صدرایی، ذهنگرایی، و بدبینی به مخلوقات، بر ضرورت تبیین دقیق این مفاهیم تأکید دارد. این اثر، با تکیه بر آیات قرآن کریم، روایات، و تمثیلات عرفانی، دریچهای به سوی فهم عمیقتر حکمت اسلامی گشود و خواننده را به تأمل در رابطه وجود، علم الهی، و مخلوقات دعوت کرد.
با نظارت صادق خادمی