متن درس
تبیین علم الهی و اعیان ثابته در فلسفه و عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۰۵۳)
مقدمه: درآمدی بر علم الهی و اعیان ثابته
حوزه فلسفه و عرفان اسلامی، بهویژه در تبیین مفاهیم بنیادینی چون علم الهی و اعیان ثابته، همواره کانون تأملات عمیق حکما و عرفا بوده است. این مفاهیم، که در هسته هستیشناسی اسلامی جای دارند، نهتنها به فهم رابطه حقتعالی با مخلوقات یاری میرسانند، بلکه به بازشناسی جایگاه انسان در نظام هستی نیز کمک میکنند. در این نوشتار، برگرفته از درسگفتار شماره ۱۰۵۳ استاد فرزانه قدسسره، به بررسی دقیق و انتقادی این مفاهیم پرداخته میشود. هدف آن است که با نگاهی وحدتگرا و با بهرهگیری از تمثیلات و تبیینهای عرفانی، حقیقت علم الهی و جایگاه اعیان ثابته در مراتب وجودی روشن گردد. این بررسی، با نقد آرای حکما و عرفایی چون ملاصدرا و محیالدین ابنعربی، تلاش دارد تا از محدودیتهای مفهومی و زبانی عبور کرده و به تبیینی ناب از علم الهی دست یابد.
بخش اول: مفهوم اعیان ثابته در عرفان اسلامی
ماهیت اعیان ثابته و ظرف واحدیت
در عرفان اسلامی، اعیان ثابته بهعنوان علم حقتعالی به مخلوقات در ظرف واحدیت متصور میشوند. این ظرف، که با ظهور اسما و صفات الهی همراه است، بهنوعی کثرت ظاهری را در خود جای میدهد. بااینحال، این کثرت نه ذاتی، بلکه اعتباری است و از منظر عرفانی، در مرتبه احدیت، که فراتر از هرگونه کثرت است، جایگاهی ندارد. اعیان ثابته، بهمثابه مظاهر علمی حق، در مرتبهای میانی میان ذات بسیط الهی و عالم خلق قرار میگیرند.
درنگ: اعیان ثابته، بهعنوان علم الهی به مخلوقات، در ظرف واحدیت متصورند و کثرت ظاهری آنها صرفاً در مرتبه ظهور اسما و صفات است، نه در ذات بسیط حق. |
تمایز احدیت و واحدیت
احدیت، حقیقتی است که فراتر از واحدیت قرار دارد و هیچگونه کثرتی را برنمیتابد. در مقابل، واحدیت به مرتبهای اشاره دارد که اسما و صفات الهی در آن ظهور مییابند و کثرت ظاهری را به همراه دارند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم الهی باید در همه مراتب وجودی، از ذات گرفته تا احدیت و واحدیت، حضور داشته باشد. این حضور، نه بهمعنای مرتبهبندی، بلکه بهمثابه وحدتی بسیط است که در همه ساحات هستی جریان دارد.
نقد مرتبهبندی در علم الهی
نسبت دادن مراتب به علم الهی، مانند اینکه در واحدیت باشد و در احدیت یا ذات حضور نداشته باشد، به خطا میرود. چنین دیدگاهی، که به افلاطونیسم تشبیه شده، علم الهی را به مراتب اعتباری محدود میکند. علم حقتعالی، بهعنوان حقیقتی بسیط، از هرگونه تقسیم یا مرتبهبندی مبراست و در همه ساحات هستی، از ذات تا ظهورات، بهصورت یکپارچه حضور دارد.
درنگ: علم الهی، به دلیل وحدت ذاتی، فراتر از مراتب اعتباری است و نمیتوان آن را به واحدیت یا احدیت محدود کرد. |
بخش دوم: نقد آرای ملاصدرا و محیالدین ابنعربی
اشکالات متقابل صدرا و ابنعربی
استاد فرزانه قدسسره با نگاهی انتقادی، به بررسی آرای ملاصدرا و محیالدین ابنعربی میپردازند. اشکالات ملاصدرا به ابنعربی، و بالعکس، به دلیل وابستگی به مفاهیم سنتی و محدودیتهای زبانی، از ارائه تبیینی کامل از علم الهی بازمیمانند. هر دو حکیم، اگرچه در تبیین علم الهی کوشیدهاند، اما به دام مفاهیمی چون اتحاد، تابعیت، یا کثرت افتادهاند که با حقیقت بسیط علم الهی سازگار نیست.
نقد تعریف ملاصدرا از اعیان ثابته
ملاصدرا در عبارتی بحثبرانگیز، اسما و صفات الهی و متعلقات آنها را اعیان ثابته میداند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نقد کرده و تأکید دارند که اعیان ثابته صرفاً علم الهی به مخلوقات است، نه خود اسما و صفات که عین ذات الهیاند. اسما و صفات، بهمثابه تجلیات ذاتی حق، از اعیان ثابته، که وزان خلقی دارند، متمایزند.
درنگ: اسما و صفات الهی عین ذاتاند و نمیتوان آنها را با اعیان ثابته، که علم الهی به مخلوقات است، یکی دانست. |
نقد عبارت «في الأزل باللا جعل»
عبارت ملاصدرا که اعیان ثابته در ازل بدون جعل هستند، به دلیل استفاده از مفاهیم اعتباری چون ازل و جعل، مورد انتقاد قرار گرفته است. این مفاهیم، که در چارچوب زمانی و اعتباری معنا مییابند، نمیتوانند حقیقت بسیط علم الهی را تبیین کنند. علم الهی، بهمثابه نوری که در همه مراتب هستی ساری است، از محدودیتهای زمانی و مکانی مبراست.
نقد مفهوم اتحاد
مفهوم اتحاد میان اعیان ثابته و وجود واجب، به دلیل فرض دوگانگی، نادرست است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که مخلوقات ظهور حقاند، نه متحد با آن. اتحاد، که به تعدد میان دو چیز اشاره دارد، نمیتواند رابطه میان حق و خلق را، که در چارچوب وحدت وجود فهمیده میشود، تبیین کند. هستی، بهمثابه تجلی نور الهی، از هرگونه دوگانگی مبراست.
درنگ: مخلوقات ظهور حقاند، نه متحد با آن، و علم الهی با مفهوم اتحاد قابل تبیین نیست. |
بخش سوم: وحدت ذاتی علم الهی
علم الهی، عین وجود الهی
علم الهی به ذات حقتعالی، عین وجود اوست. نمیتوان میان علم و وجود الهی تمایزی قائل شد، زیرا هرگونه تمایز به تبعث، تعدد، یا دخول و خروج میانجامد که با بساطت ذات الهی ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره با تأکید بر این وحدت، علم الهی را بهمثابه نوری میدانند که در همه مراتب هستی، از ذات تا ظهورات، جریان دارد.
اعیان ثابته بهمثابه ظهور ذات
اعیان ثابته یا به وجود ذات الهی قائم و مقوماند یا بهمثابه ظهورات ذاتی حق در عالم خلق متجلی میشوند. این تمایز میان وجود علمی (قائم به ذات) و وجود عینی (ظهور خارجی) نشاندهنده سلسله مراتب وجودی در عرفان اسلامی است. اعیان ثابته، بهمثابه مظاهر علمی حق، پلی میان ذات بسیط و عالم کثرتاند.
درنگ: اعیان ثابته یا قائم به ذات الهیاند یا ظهورات ذاتی حق در عالم خلقاند، و این تمایز مراتب وجودی را روشن میکند. |
نقد کثرت در اعیان ثابته
کثرت در اعیان ثابته وزان خلقی است، نه ذاتی. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که کثرت، که ویژگی عالم خلق است، نمیتواند به علم الهی نسبت داده شود. علم الهی، بهعنوان حقیقتی بسیط، فاقد هرگونه کثرت است و اعیان ثابته، بهمثابه مظاهر علمی، در مرتبه ذات الهی کثرتی ندارند.
عینیت اسما و صفات با ذات
اسما و صفات الهی عین ذاتاند و کثرتی ندارند. این اسما و صفات، بهمثابه تعینات ذاتی حق، در مرتبهای پیش از ظهورات خلقی قرار دارند. تعین حق به اسما و صفات، و سپس تعین تعینات به اعیان ثابته و وجودات خارجی، سلسله مراتب وجودی را شکل میدهد که در آن کثرت صرفاً در مرتبه خلق پدیدار میشود.
بخش چهارم: مراتب وجودی و شوونات الهی
تعینات وجودی و ظهورات الهی
تعین حق به اسما و صفات، و سپس تعین تعینات به اعیان ثابته و وجودات خارجی، نشاندهنده جریان هستی از ذات به سوی خلق است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه کریمه «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنْتُمْ» (سوره الحدید، آیه ۴: او با شماست هر کجا که باشید)، تأکید دارند که حقتعالی با همه مخلوقات است، اما خلق نمیتواند با ذات حق باشد. این حضور، بهمثابه ظهور ذاتی حق در عالم است، نه اتحاد یا دوگانگی.
درنگ: حق با همه مخلوقات است، اما خلق با حق نیست؛ این حضور، ظهور ذاتی حق است، نه اتحاد. |
نقد علم الهی در ذات
علم الهی به اشیاء در ذات حق نیست، بلکه ذات حق خود علم است. این دیدگاه، که علم الهی را از هرگونه ظرف یا مظروف مبرا میداند، با بساطت ذات الهی سازگار است. استاد فرزانه قدسسره با نقد دیدگاه متکلمان، که صفات قدیمه (مانند قدمای ثمانیه) را داخل در ذات میدانند، تأکید دارند که علم و صفات الهی عین ذاتاند، نه چیزی زائد یا داخل در آن.
نقد دخول و خروج در ذات
فرض علم در ذات الهی، به دخول، خروج، تعدد، یا تبعث میانجامد که با وحدت ذاتی ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره با بهرهگیری از تمثیلی منطقی، میان ذات و ذاتی در منطق ارسطویی و الهیات عرفانی تمایز قائل میشوند. در منطق، ذات (مانند انسان) با ذاتی (جنس و فصل) متمایز است، اما در الهیات، علم و صفات عین ذاتاند و هیچگونه جزئیت یا تعددی ندارند.
بخش پنجم: وحدت علم و کمال الهی
وحدت علم و وجود
عبارت «كلّه العلم و كلّه الكمال» بر وحدت علم و کمال الهی تأکید دارد. این وحدت، هرگونه تبعث، تعدد، یا انضمام را نفی میکند. علم الهی، بهمثابه نوری که از ذات حق ساطع میشود، در همه مراتب هستی جریان دارد و هیچگونه کثرتی را برنمیتابد.
درنگ: علم الهی عین وجود و کمال الهی است و از هرگونه تبعث یا تعدد مبراست. |
تمایز معرفت انسانی و حقیقت الهی
دو دستگاه معرفتی وجود دارد: معرفت انسانی، که مراتب دارد، و حقیقت الهی، که خود نیز مراتب ذاتی دارد، اما این مراتب کثرتی نیستند. معرفت انسانی، به دلیل محدودیتهای بشری، به مراتب گوناگونی چون رزاقیت، عالمیت، یا ذات تقسیم میشود، اما حقیقت الهی، بهمثابه نوری یگانه، در همه مراتب بهصورت بسیط حضور دارد.
مراتب حقیقت الهی
حقیقت الهی با اسما و صفاتی چون الله، رحمان، و رحیم مراتب ذاتی دارد، اما این مراتب شوونات و تعینات ذاتیاند، نه کثرت اعتباری. استاد فرزانه قدسسره با نقد دیدگاههای تنزیهی افراطی، که حق را بیمرتبه میدانند، تأکید دارند که مراتب حق ذاتیاند و با وحدت او سازگارند.
بخش ششم: تمثیلات و تبیینهای عرفانی
تمثیل خمیر و نان سنگک
استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی بدیع، علم الهی به اشیاء را به علم خمیر به صد نان سنگک تشبیه میکنند. در این تمثیل، نانها در خمیر بالقوه موجودند، نه بالفعل. این مثال، به علم ذاتی الهی اشاره دارد که همه اشیاء را در خود دارد، بدون آنکه کثرت یا فعلیت خارجی داشته باشند.
درنگ: علم الهی به اشیاء، مانند علم خمیر به نان سنگک، بالقوه است و کثرت یا فعلیت خارجی ندارد. |
نقد سبق معلوم در علم الهی
علم الهی سبق علم دارد، نه سبق معلوم. معلومات در علم الهی به وجه علمی موجودند، نه به وجه مخلوقیت. این دیدگاه، که علم الهی را از هرگونه کثرت یا مشابهت مبرا میداند، بر وحدت ذاتی علم تأکید دارد.
خاطرات نانوایی و نقد کثرت
استاد فرزانه قدسسره با خاطرهای طنزآمیز از نانوایی و حضور سوسک در خمیر، بهصورت غیرمستقیم بر وحدت ذاتی علم الهی تأکید میکنند. کثرت ظاهری، مانند سوسکها در خمیر، در حقیقت الهی جای ندارد و صرفاً در مرتبه خلق پدیدار میشود.
نقد وضعیت گذشته و تحول اجتماعی
اشاره به وضعیت غیربهداشتی گذشته، مانند مدرسه فیضیه، به ضرورت تحول در معرفت و عمل انسانی اشاره دارد. این تحول، مشابه نیاز به بازنگری در فهم علم الهی است که باید از محدودیتهای مفهومی و زبانی رها شود.
بخش هفتم: علم الهی بهمثابه شوون ذاتی
علم شوونی، نه کثرتی
علم الهی به مخلوقات شوونی است، نه کثرتی. حقتعالی شوونات ذاتی خود را میداند، و این آگاهی فاقد هرگونه کثرت است. استاد فرزانه قدسسره با نقد دیدگاههای کلامی، بهویژه دیدگاه اهل سنت که اراده یا قدرت الهی را به فعل وابسته میدانند، تأکید دارند که اراده و قدرت الهی به موجودیت ذاتی، نه فعل، وابسته است.
درنگ: علم الهی به مخلوقات شوونی است، نه کثرتی، و حق شوونات ذاتی خود را میداند. |
قدرت و اراده الهی
قدرت الهی، مانند علم، به موجودیت ذاتی وابسته است، نه به فعل یا مفعول. خداوند قادر است پیش از هر مقدوری، و این قدرت، بهمثابه صفتی ذاتی، از هرگونه کثرت مبراست.
تمایز علم و فعل الهی
علم الهی فاقد کثرت است، اما فعل الهی در خارج کثرت مییابد. این تمایز، به تفاوت میان مراتب ذاتی و ظهوری اشاره دارد. علم الهی در مرتبه ذات بسیط است، اما فعل در مرتبه خلق به کثرت متجلی میشود.
بخش هشتم: معرفت انسانی و حقیقت الهی
تمایز معرفت و حقیقت
معرفت انسانی، که مراتب دارد، نباید با حقیقت الهی، که خود نیز مراتب ذاتی دارد، مخلوط شود. معرفت خلق، به دلیل محدودیتهای بشری، با معرفت حق متفاوت است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این تمایز، برای فهم صحیح رابطه میان حق و خلق ضروری است.
درنگ: معرفت انسانی و حقیقت الهی دو دستگاه متمایزند؛ معرفت خلق مراتب دارد، اما حقیقت حق بسیط است. |
انسان کامل و قرب الهی
انسان کامل با علم، ایمان، عبادت، و طهارت به قرب الهی میرسد. این ویژگیها، که در مرتبه خلق ظهور مییابند، نشاندهنده سلوک عرفانی انسان برای رسیدن به مراتب معرفتی و قرب الهی است.
توجه یکسان الهی
توجه الهی به همه موجودات یکسان است، اما ظهور آن به اقتضای موجودات متفاوت میشود. این توجه، بهمثابه صفتی کمالی، در همه موجودات حضور دارد، اما به لیاقت موجودات در آنها متجلی میشود.
درنگ: توجه الهی به همه موجودات یکسان است، اما ظهور آن به اقتضای لیاقت موجودات متفاوت میشود. |
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار شماره ۱۰۵۳ استاد فرزانه قدسسره، به تبیین علم الهی و اعیان ثابته در چارچوبی وحدتگرا پرداخت. با نقد آرای ملاصدرا و ابنعربی، تأکید شد که علم الهی، بهمثابه نوری بسیط، در همه مراتب هستی جریان دارد و از هرگونه کثرت، اتحاد، یا مرتبهبندی مبراست. اعیان ثابته، بهعنوان مظاهر علمی حق، پلی میان ذات بسیط و عالم کثرتاند. استناد به آیه کریمه «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنْتُمْ» (سوره الحدید، آیه ۴: او با شماست هر کجا که باشید) و بهرهگیری از تمثیلات بدیع، مانند خمیر و نان سنگک، به روشن شدن مفاهیم پیچیده یاری رساند. تمایز میان معرفت انسانی و حقیقت الهی، و تأکید بر شوونات ذاتی حق، این تبیین را در بستر عرفان اسلامی قرار داد. این اثر، با حفظ تمامی جزئیات و مفاهیم اصلی، تلاش کرد تا با زبانی فاخر و علمی، نوری بر حقیقت علم الهی و جایگاه اعیان ثابته در هستیشناسی اسلامی بیفکند.
با نظارت صادق خادمی |