در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1057

متن درس





کاوشی در هستی‌شناسی عرفانی: تبیین ثابتات ازلی و عدم ازلی

کاوشی در هستی‌شناسی عرفانی: تبیین ثابتات ازلی و عدم ازلی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۰۵۷)

دیباچه

جهان هستی، چونان آیینه‌ای زلال، جلوه‌گاه تجلیات بی‌کران ذات احدیت است که در آن، هر موجودی چون شعاعی از نور الهی، هویت و تحقق می‌یابد. در این میان، مفاهیم فلسفی و کلامی چون ثابتات ازلی و عدم ازلی، چونان رشته‌های ظریفی از تار و پود معرفت، در اندیشه عالمان دینی جایگاهی ویژه یافته‌اند. این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوشی عمیق در این مفاهیم پرداخته و با رویکردی عرفانی و انتقادی، تلاش دارد تا پرده از رازهای هستی‌شناختی این عناوین بردارد. س

بخش نخست: پیشینه و چیستی ثابتات ازلی و اعیان ثابته

پیشینه بحث اعیان ثابته

بحث اعیان ثابته، به مثابه یکی از ارکان بنیادین در فلسفه و عرفان اسلامی، در دیدگاه حکیمان، متکلمان و عارفان مورد کاوش قرار گرفته و در متون کهن، معانی آن به روشنی تبیین شده است. این مفهوم، که در عرفان و فلسفه به ماهیت اشیاء گره خورده، به‌عنوان پیش‌درآمد بحث ثابتات ازلی، جایگاهی محوری دارد. اعیان ثابته، چونان سایه‌های ازلی در علم الهی، تجلی هویت اشیاء پیش از تحقق خارجی آن‌هاست.

معرفی مفهوم ثابتات ازلی

ثابتات ازلی، مفهومی است که در گستره علوم اسلامی، از کلام و فلسفه گرفته تا عرفان و حتی اصول و فقه، حضوری پررنگ دارد. این مفهوم، که با استصحاب ازلی (چه در قسم کلی و چه در قسم جزئی) پیوندی ناگسستنی دارد، به مثابه پلی میان معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی عمل می‌کند. ثابتات ازلی، در نگاه متکلمان و فلاسفه، به ظرف حدوث و هویت اشیاء در علم الهی اشاره دارد و از این‌رو، با اعیان ثابته قرابت می‌یابد.

قرابت و تمایز ثابتات ازلی و اعیان ثابته

گرچه ثابتات ازلی و اعیان ثابته در مبانی معرفتی و هستی‌شناختی قرابت دارند، اما تمایز آن‌ها در رویکردهای متفاوتشان نهفته است. اعیان ثابته، در عرفان و فلسفه، به ماهیت اشیاء نظر دارد، حال آنکه ثابتات ازلی، به ظرف حدوث، زمان، علم الهی و هویت اشیاء گره خورده است. این دو مفهوم، چونان دو شاخه از یک ریشه، در برخی جنبه‌ها یکسان و در برخی جهات متمایزند. به تعبیری، اعیان ثابته چونان نقش‌نگاری از ماهیت اشیاء در علم الهی است، در حالی که ثابتات ازلی، به ظرفی اشاره دارد که حدوث و تحقق اشیاء را در خود جای می‌دهد.

درنگ: ثابتات ازلی و اعیان ثابته، هرچند قریب‌المخرج‌اند، اما در تمرکز بر ماهیت (اعیان) و حدوث (ثابتات) متمایز می‌شوند. این تمایز، ریشه در تفاوت‌های معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی میان عرفان و کلام دارد.

حضور ثابتات ازلی در علوم اسلامی

ثابتات ازلی و عدم ازلی، به دلیل پیوند با بحث حدوث اشیاء، در علوم گوناگون اسلامی، از فلسفه و عرفان گرفته تا فقه و اصول، جایگاهی ویژه یافته‌اند. این مفاهیم، به‌ویژه در کلام، به‌عنوان ابزاری برای تبیین علم پیشین الهی و نحوه تحقق اشیاء در ظرف خلقت مطرح شده‌اند. این حضور گسترده، نشان از اهمیت این مفاهیم در ساختار معرفتی علوم اسلامی دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با معرفی پیشینه اعیان ثابته و ثابتات ازلی، به تبیین قرابت و تمایز این دو مفهوم پرداخت. اعیان ثابته، با تمرکز بر ماهیت اشیاء، و ثابتات ازلی، با تأکید بر ظرف حدوث و علم الهی، دو وجه از یک حقیقت را نمایان می‌سازند. این بخش، بستری برای ورود به نقدهای عرفانی و فلسفی در بخش‌های بعدی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: نقد مفهوم عدم ازلی و تبیین علم الهی

رد وجود عدم ازلی

یکی از مهم‌ترین محورهای درس‌گفتار، رد مفهوم عدم ازلی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که وصف ازل به عدم سازگار نیست و هیچ فضایی به نام عالم عَدَمی قابل تصور نیست. عدم، چونان سایه‌ای موهوم، فاقد تحقق خارجی است و نمی‌توان آن را به‌عنوان واقعیتی ازلی در نظر گرفت. این دیدگاه، ریشه در نظریه وحدت وجود دارد که تنها وجود را حقیقت محض می‌داند.

نقد ظرف عَدَمی

مفهوم عالم عدم، به‌عنوان ظرفی که بتوان وصف ازلی به آن نسبت داد، به‌کلی رد می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که هیچ فضایی به نام عالم عدم وجود ندارد، زیرا عدم، به مثابه نقيض وجود، تنها در ذهن انتزاع می‌شود و در خارج، هیچ تحققی ندارد. این نقد، به روشنی نشان می‌دهد که مفاهیم کلامی چون عدم ازلی، ساخته‌های ذهنی متکلمان‌اند که با حقیقت وجودی ناسازگارند.

درنگ: عدم ازلی، به دلیل ناسازگاری وصف ازل با عدم، فاقد حقیقت است. عدم، تنها به‌عنوان نقيض وجود در ذهن انتزاع می‌شود و هیچ ظرف یا عالم مستقلی ندارد.

علت طرح مفاهیم عدم ازلی و ثابتات ازلی

متکلمان، به دو دلیل به بحث از عدم ازلی و ثابتات ازلی روی آوردند: نخست، تلاش برای تصور عالم پیش از خلقت، و دوم، ضعف در شناخت‌شناسی. آن‌ها گمان می‌کردند که عالم، پیش از تحقق خارجی، در ظرفی خاص در علم الهی حضور داشته است. این تصور، ریشه در نیاز به تبیین علم پیشین الهی دارد، اما به دلیل فقدان شناخت‌شناسی دقیق، به مفاهیمی اعتباری و غیرواقعی انجامید.

تصور عالم پیش از خلقت

متکلمان بر این باور بودند که عالم، پیش از خلقت، به‌گونه‌ای در علم الهی حضور داشته و خداوند به حقیقت آن آگاه بوده است. این دیدگاه، تلاشی است برای تبیین علم پیشین الهی، اما به دلیل خلط میان مفاهیم ماهوی و وجودی، به نتایجی نادرست منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم الهی، فراتر از ظرف خلقت است و نیازی به تصور عالم پیش از عالم ندارد.

علم الهی پیش از خلقت

علم الهی به عالم، منوط به تحقق خارجی عالم نیست. خداوند، پیش از خلقت، به تمامی موجودات در ظرف علم فعلی خود آگاه بوده است. این علم، چونان نوری ازلی، در ذات الهی متجلی است و نیازی به معلومات خارجی ندارد. این دیدگاه، با استناد به آیات قرآن کریم، علم الهی را حضوری و ظهوری می‌داند.

وَلا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا (الأنعام: ۵۹)
و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر اینکه او آن را می‌داند.

تبیین عرفانی علم الهی

علم الهی، به مثابه فعل و ظهور ذات حق، فراتر از هرگونه ظرف یا معلوم است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم الهی، نه حصولی است و نه به مکان یا زمان وابسته. این علم، چونان تجلی ذاتی الهی، تمامی موجودات را در بر می‌گیرد و نیازی به تصور اعیان، ثابتات یا عدم ازلی ندارد.

درنگ: علم الهی، فعل و ظهور ذات حق است که فراتر از ظرف زمان و مکان، تمامی موجودات را در بر می‌گیرد و نیازی به معلومات ازلی یا ابدی ندارد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با نقد مفهوم عدم ازلی و تبیین علم الهی، بر وحدت وجود تأکید کرد. عدم، به‌عنوان نقيض وجود، فاقد تحقق خارجی است و مفاهیمی چون عالم عَدَمی یا ثابتات ازلی، ساخته‌های ذهنی متکلمان‌اند که با حقیقت وجودی ناسازگارند. علم الهی، به مثابه تجلی ذاتی، نیازی به ظرف یا معلوم ندارد و تمامی هستی را در بر می‌گیرد.

بخش سوم: نقد مفاهیم کلامی و تبیین وحدت وجود

رد عالم پیش از عوالم

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هیچ عالمی پیش از عوالم وجود ندارد، زیرا قبل و بعد، مفاهیمی نسبی و اعتباری‌اند که در ظرف ذهن انتزاع می‌شوند. عالم، چونان جلوه‌ای از ذات الهی، فاقد اول و آخر حقیقی است. این دیدگاه، با رد تصور متکلمان از عالم پیش از خلقت، بر وحدت وجود تأکید می‌کند.

خداوند خشک کالذی نیست

استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که خداوند، خشک کالذی (فاقد مخلوق) نیست، زیرا ذات الهی همواره با خلقت همراه است. خلقت، چونان تجلی ذاتی حق، از ازل تا ابد جاری است و هیچ‌گاه منقطع نمی‌شود. این دیدگاه، به نظریه وحدت وجود اشاره دارد که موجودات را ظهورات الهی می‌داند.

نسبیت قبل و بعد

قبليت و بعديت در خلقت، نسبی و انتزاعی است و به مقایسه ذهنی وابسته است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که موجودات، در ظرف خودشان، به شخصیت فعلی خودشان هستند و فاقد قبل و بعد ذاتی‌اند. این دیدگاه، به محدودیت‌های زبانی و ذهنی در تبیین خلقت اشاره دارد که با حقیقت وجودی ناسازگار است.

نقل روایات قبليت

روایاتی چون «خالق قبل کل مخلوق» و «رازق قبل کل مرزوق» به قبليت رتبی، نه زمانی، اشاره دارند. این قبليت، چونان مرتبه‌ای از تجلیات الهی، در ظرف وجود متجلی است و نه در زمان. استاد فرزانه قدس‌سره این روایات را در چارچوب عرفانی تفسیر می‌کنند که بر وحدت وجود تأکید دارد.

ترجمه روایت: «خالق پیش از هر مخلوقی است» و «رازق پیش از هر مرزوقی است.»

شخصیت وجودی موجودات

همه موجودات، در ظرف خودشان، به شخصیت فعلی خودشان هستند و فاقد قبل و بعد ذاتی‌اند. این دیدگاه، به وحدت وجود اشاره دارد که موجودات را به‌عنوان ظهورات الهی معرفی می‌کند، نه موجوداتی مستقل با قبل و بعد حقیقی.

درنگ: موجودات، در ظرف خود، فاقد قبل و بعد ذاتی‌اند و به‌عنوان ظهورات الهی، تنها در مقایسه ذهنی دارای نسبیت‌اند.

رد اوليت و آخريت حقیقی

متکلمان، با فرض اوليت حقیقی (یک بود، یک نبود) و آخريت حقیقی (پایان خلقت در قیامت)، گمان می‌کردند که خلقت دارای آغاز و انجام مشخص است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را رد کرده و تأکید دارند که خلقت الهی پایان‌ناپذیر است و بهشت و دوزخ، پایان عالم نیستند.

نسبیت در نفس الامر

نفس الامر، به مثابه حقیقتی جامع، همه موجودات را در بر می‌گیرد و نسبیت قبل و بعد را شامل می‌شود، اما خود فاقد این تمایزات است. این مفهوم عرفانی، موجودات را در ظرف حقیقت وجودی‌شان بی‌نیاز از قبل و بعد معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نقد مفاهیم کلامی چون عالم پیش از عوالم و اوليت و آخريت حقیقی، بر وحدت وجود تأکید کرد. موجودات، به‌عنوان ظهورات الهی، فاقد قبل و بعد ذاتی‌اند و نسبیت این مفاهیم، تنها در مقایسه ذهنی پدیدار می‌شود. روایات قبليت، در چارچوب عرفانی، به مراتب وجودی اشاره دارند، نه زمان.

بخش چهارم: نقد شناخت‌شناسی و تبیین علم انسانی

ضعف شناخت‌شناسی متکلمان

استاد فرزانه قدس‌سره، ضعف شناخت‌شناسی را ریشه اصلی طرح مفاهیمی چون عدم ازلی و ثابتات ازلی می‌دانند. متکلمان، به دلیل ناتوانی در تبیین علم الهی، به مفاهیمی اعتباری چون اعیان ثابته، ثابتات ازلی و عدم ازلی روی آوردند. این ضعف، به خلق مفاهیمی منجر شد که فاقد حقیقت وجودی‌اند.

نیاز به معلوم در علم الهی

متکلمان معتقد بودند که علم الهی نیازمند معلوم است و از این‌رو، مکان‌هایی چون اعیان ثابته، ثابتات ازلی یا عدم ازلی را برای معلومات الهی فرض کردند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست دانسته و تأکید دارند که علم الهی، ظهور ذاتی حق است و نیازی به معلوم ندارد.

ضعف جهانی در شناخت‌شناسی

بحث شناخت، در علوم اسلامی و حتی در سطح جهانی، کمتر مورد تحقیق قرار گرفته و ناقص مانده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شناخت‌شناسی، کلید حل بسیاری از مسائل فلسفی و کلامی است و ضعف در این حوزه، به خلق مفاهیم اعتباری انجامیده است.

نقد وجود ذهنی در فلسفه

مفاهیم وجود ذهنی، وجود علمی و وجود حق، در فلسفه اسلامی به‌صورت ناقص تبیین شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفاهیم را به دلیل ضعف شناخت‌شناسی نادرست دانسته و تأکید دارند که علم، حقیقتی وجودی و ظهوری است، نه صورتی ذهنی.

مشکلات مضاعف متکلمان

متکلمان، علاوه بر مشکلات فلاسفه، به دلیل ضعف بیشتر در شناخت‌شناسی، به مفاهیم اعتباری روی آوردند. این ضعف، به خلق مفاهیمی چون حال، ثابت و عدم ازلی منجر شد که با حقیقت وجودی ناسازگارند.

رد علم حصولی

استاد فرزانه قدس‌سره، علم حصولی را در انسان و خداوند رد کرده و علم را تعینی ظهوری و وجودی می‌دانند. علم، چونان نوری در نفس، بدون نیاز به ورود و خروج معلومات، ظهور می‌یابد.

وَكُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا (النحل: ۷۸)
و شما چیزی نمی‌دانستید.

درنگ: علم، حقیقتی ظهوری و وجودی است که در انسان و خداوند، بدون نیاز به صورت‌های حصولی، به‌عنوان تجلی نفس یا ذات الهی متجلی می‌شود.

علم به‌عنوان نفس

علم انسانی، عین نفس است و نیازی به ورود و خروج معلومات ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم، چونان قدرتی نهفته در نفس، با فعلیت ظهور می‌یابد و هیچ‌چیز خارجی در آن وارد نمی‌شود.

علم به‌عنوان افاضه

علم در انسان، ظرفی افاضي است که بدون ورود و خروج، به‌عنوان تعینی وجودی ظهور می‌یابد. این دیدگاه، علم را به خلاقیت ذاتی نفس پیوند می‌دهد که با افاضه الهی متجلی می‌شود.

تمایز علم کسبی و حصولی

علم کسبی، ایجاد تعینات در نفس است، نه ورود صورت، برخلاف علم حصولی که نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم کسبی، چونان شکوفایی استعدادهای نهفته در نفس، بدون نیاز به ورود خارجی، ظهور می‌یابد.

مقایسه علم با قدرت

علم، مانند قدرت، در نفس موجود است و با فعلیت، ظهور می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی زیبا، علم را به قدرتی تشبیه می‌کنند که چونان گوهری در نفس، با تلاش و فعلیت، درخشش می‌یابد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقد ضعف شناخت‌شناسی متکلمان و فلاسفه، علم را به‌عنوان حقیقتی وجودی و ظهوری معرفی کرد. علم الهی و انسانی، بدون نیاز به صورت‌های حصولی، به‌عنوان تجلی ذات یا نفس متجلی می‌شود. این دیدگاه، با رد مفاهیم اعتباری، بر وحدت وجود تأکید دارد.

بخش پنجم: دیدگاه صدرایی و نقد مفاهیم کلامی

نقل دیدگاه ملاصدرا

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به اسفار اربعه (جلد اول، فصل هشتم، صفحه ۷۵)، دیدگاه ملاصدرا را نقل می‌کنند که وجود را مساوق شیئیت می‌داند. ملاصدرا، مفاهیمی چون حال، ثابت و عدم ازلی را رد کرده و تأکید دارد که هر شیء، وجود است و هر وجود، شیء.

مساوات وجود و شیئیت

وجود و شیئیت، مساوق‌اند، به این معنا که هر جا شیئیتی است، وجود است و هر جا وجود است، شیئیتی است. این دیدگاه صدرایی، مفاهیم کلامی چون حال و ثابت را نادرست می‌داند، زیرا تنها وجود و عدم (به‌عنوان نقيض وجود) تحقق دارند.

تمایز تساوی و تساوق

تساوق وجود و شیئیت، فراتر از تساوی است، زیرا تساوی به کمیت محدود است، اما تساوق به حقیقت وجودی اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که وجود و شیء، در حقیقت یکی‌اند، اما در حیثیات مفهومی متفاوت‌اند.

درنگ: وجود و شیئیت، مساوق‌اند و مفاهیمی چون حال، ثابت و عدم ازلی، به دلیل ناسازگاری با این مساوات، فاقد حقیقت‌اند.

رد ترادف وجود و شیء

وجود و شیء، مترادف نیستند، اما مساوق‌اند و حیثیات متفاوتی دارند. این تمایز، به تفاوت مفهومی میان وجود و شیء اشاره دارد، اما وحدت آن‌ها را در تحقق وجودی تأیید می‌کند.

نقد مقابل بودن عدم و وجود

عدم و وجود، متقابل نیستند، بلکه عدم، نقيض وجود است و تحقق خارجی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عدم، تنها در ذهن به‌عنوان رفع شیء انتزاع می‌شود.

نقيض بسيط و مرکب

نقيض وجود، می‌تواند بسيط (عدم) یا مرکب (لا وجود) باشد، اما در هر صورت، مقابل وجود نیست. این تمایز منطقی، به رد مفاهیم کلامی چون حال و ثابت کمک می‌کند.

مثال بصر و عمی

بصر (دیدن) و عمی (کوري)، نقيض‌اند، مانند وجود و عدم. عمی، مقابل بصر نیست، بلکه رفع آن است. این مثال، به روشنی نشان می‌دهد که عدم، تنها رفع وجود است، نه واقعیتی مستقل.

رد وجود حال و ثابت

مفاهیمی چون حال و ثابت، به دلیل ناسازگاری با مساوات وجود و شیئیت، وجود ندارند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تنها وجود و نقيض آن (عدم) قابل تصور است.

عدم به‌عنوان مفهوم ذهنی

عدم، در ذهن وجود دارد، اما در خارج تحقق ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عدم، به‌عنوان نقيض وجود، مفهومی انتزاعی است که در مقایسه با وجود شکل می‌گیرد.

نقد منظومه حاجی

مرحوم حاجی در منظومه، بحث عدم را طرداً للباب می‌داند، اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست دانسته و تأکید دارند که عدم، بحث شناخت است، نه طرداً للباب.

عدم به‌عنوان وجود ذهنی

بحث عدم در فلسفه، در واقع بحث وجود ذهنی است که به شناخت مربوط می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عدم، به‌عنوان مفهومی ذهنی، در مقایسه با وجود خارجی انتزاع می‌شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با استناد به دیدگاه صدرایی، مساوات وجود و شیئیت را تبیین کرد و مفاهیم کلامی چون حال، ثابت و عدم ازلی را رد نمود. وجود، تنها حقیقت است و عدم، به‌عنوان نقيض آن، مفهومی ذهنی است که فاقد تحقق خارجی است.

بخش ششم: نقد مفهوم ماهیت و تبیین حقیقت وجود

نقد دیدگاه متکلمان درباره ذات

متکلمان، وجود و عدم را صفت ذات (ماهیت) می‌دانند، اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را به دلیل ضعف شناخت‌شناسی نادرست می‌دانند. آن‌ها تأکید دارند که ذات، جز در خداوند، وجود ندارد و همه موجودات، فعل و ظهور الهی‌اند.

رد ذات غیر الهی

غیر از خدا، هیچ‌چیز ذات ندارد و همه موجودات، به‌عنوان ظهورات الهی، فاقد استقلال وجودی‌اند. این دیدگاه عرفانی، به نظریه وحدت وجود اشاره دارد که هستی را جلوه‌ای از ذات حق می‌داند.

نقد سخافت دیدگاه متکلمان

ملاصدرا، دیدگاه متکلمان درباره ذات و صفات را سخيف و موهوم می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره نیز این نقد را تأیید کرده و تأکید دارند که مفاهیم کلامی، به دلیل ضعف معرفتی، فاقد حقیقت‌اند.

رد تقدم ماهیت بر وجود

ماهیت، متأخر از وجود است و بدون وجود، قابل اشاره نیست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ماهیت، مفهومی ذهنی است که پس از تحقق وجود شکل می‌گیرد.

نقد مفهوم ماهیت

ماهیت، به مثابه مفهومی دروغین، فاقد حقیقت است و همه هستی، چه در ذهن و چه در خارج، وجود است. این دیدگاه، با رد مفاهیم ماهوی، بر وحدت وجود تأکید دارد.

درنگ: ماهیت، مفهومی ذهنی و متأخر از وجود است و همه هستی، چه در ذهن و چه در خارج، وجود است که به‌عنوان تنها حقیقت متجلی می‌شود.

تمایز مفهوم و ماهیت

ملاصدرا معتقد است هر ماهیت، مفهومی دارد، اما هر مفهومی ماهیت ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست دانسته و تأکید دارند که همه مفاهیم، وجود علمی دارند و نیازی به تمایز میان مفهوم و ماهیت نیست.

وجود به‌عنوان حقیقت

وجود، تنها حقیقت است و نیازی به اصالت ندارد، زیرا مقابل آن باطل است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که وجود، حقیقتی بسیط است که تمامی هستی را در بر می‌گیرد.

نقد اصالت ماهیت

اصالت ماهیت، به دلیل ناسازگاری با حقیقت وجود، نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که وجود، تنها حقیقت است و ماهیت، مفهومی ذهنی است.

علم به‌عنوان وجود علمی

مفاهیم ذهنی، وجود علمی دارند و نیازی به تمایز میان ماهیت و مفهوم نیست. این دیدگاه، علم را به‌عنوان حقیقتی وجودی معرفی می‌کند که در ظرف ذهن متجلی می‌شود.

نقد جنگ فلسفی

جنگ هزارساله میان اصالت وجود و اصالت ماهیت، بی‌ثمر بوده است، زیرا نه وجود اصیل است و نه ماهیت. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حقیقت وجود، فراتر از این نزاع‌هاست.

ضعف شناخت‌شناسی علوم عقلی

ضعف شناخت‌شناسی در علوم عقلی، ریشه بسیاری از مسائل ناشناخته در فلسفه و کلام است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شناخت‌شناسی، کلید حل این مسائل است.

نقد اقناع ذهنی متکلمان

مفاهیمی چون عدم ازلی و ثابتات ازلی، اقناع ذهنی متکلمان بوده‌اند، نه حقیقت. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این مفاهیم، به دلیل ضعف شناخت‌شناسی، فاقد حقیقت‌اند.

نقد مکان‌یابی علم الهی

علم الهی، نیازی به کاسه یا ظرف ندارد و فرض مکان برای آن نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم الهی، حقیقتی بسیط است که فراتر از مفاهیم مکانی است.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با نقد مفاهیم ماهوی و کلامی، بر حقیقت وجود تأکید کرد. ماهیت، مفهومی ذهنی و متأخر از وجود است و علم الهی، به‌عنوان تجلی ذاتی، نیازی به ظرف یا معلوم ندارد. این دیدگاه، با رد نزاع‌های فلسفی، به سوی وحدت وجود هدایت می‌شود.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با کاوشی عمیق در مفاهیم ثابتات ازلی و عدم ازلی، تلاش کرد تا پرده از رازهای هستی‌شناختی این مفاهیم بردارد. با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، مفاهیم کلامی چون عدم ازلی، حال و ثابت، به‌عنوان ساخته‌های ذهنی متکلمان رد شد و علم الهی و انسانی، به‌عنوان تعیناتی ظهوری و وجودی تبیین گردید. تأکید بر وحدت وجود، نشان داد که تنها وجود، حقیقت محض است و مفاهیم ماهوی و کلامی، فاقد تحقق خارجی‌اند. آیات قرآن کریم، چونان چراغی هدایت‌گر، علم الهی را حضوری و فراگیر نشان داد و ضعف شناخت‌شناسی علوم عقلی، به‌عنوان ریشه بسیاری از مسائل، مورد نقد قرار گرفت. این کتاب، با ارائه ساختاری علمی و دانشگاهی، امیدوار است که راه را برای پژوهش‌های آتی در حوزه هستی‌شناسی عرفانی هموار سازد.

با نظارت صادق خادمی