در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1065

متن درس





تبیین انتقادی وحدت و اتحاد در فلسفه اسلامی با تأکید بر وجود و مراتب آن

تبیین انتقادی وحدت و اتحاد در فلسفه اسلامی با تأکید بر وجود و مراتب آن

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۰۶۵)

آیه آغازین

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

مقدمه: درآمدی بر وحدت و اتحاد در فلسفه اسلامی

فلسفه اسلامی، به‌مثابه نوری که حقیقت وجود را در مراتب گوناگونش می‌کاود، همواره در پی تبیین مفاهیم بنیادینی چون وحدت و اتحاد بوده است. این مفاهیم، که در هسته هستی‌شناسی اسلامی جای دارند، نه‌تنها به فهم رابطه ذات الهی با مخلوقات یاری می‌رسانند، بلکه جایگاه وجود و مراتب آن را در نظام هستی روشن می‌سازند. درس‌گفتار شماره ۱۰۶۵، ارائه‌شده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۸۸، با رویکردی انتقادی و روش‌شناختی، به بررسی مفهوم وحدت و اتحاد در فلسفه اسلامی می‌پردازد. این درس‌گفتار، با تأکید بر محوریت وجود به‌عنوان موضوع بنیادین فلسفه، از خلط این مفهوم با امور غیرفلسفی مانند ماهیت، مفهوم، یا عدم انتقاد می‌کند و بر ضرورت پایبندی به حدود و ثغور علمی تأکید دارد.

بخش اول: محوریت وجود در فلسفه اسلامی

وجود به‌مثابه موضوع فلسفه

فلسفه، در مقام علمی که به کاوش در حقیقت هستی می‌پردازد، وجود و مراتب آن را به‌عنوان موضوع بنیادین خود برمی‌گزیند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فیلسوف، همان‌گونه که ریاضیدان به عدد و مهندس به شکل محدود است، نمی‌تواند جز وجود و تعینات آن را محور تأملات خود قرار دهد. این دیدگاه، که ریشه در اصالت وجود ملاصدرا دارد، وجود را حقیقتی یگانه می‌داند که همه مراتب هستی از آن نشأت می‌گیرند.

درنگ: موضوع فلسفه، وجود و مراتب آن است و فیلسوف نمی‌تواند جز وجود و تعینات آن را مبنای علمی خود قرار دهد.

مراتب وجود و ظهورات آن

هستی، به‌مثابه جریانی نورانی، از وجود و مراتب آن تشکیل می‌شود، نه از ترکیب وجود با مفاهیمی چون ماهیت، عدم، یا اسم. مراتب وجود، که همان تعینات و ظهورات وجود واحدند، در فلسفه اسلامی به‌عنوان مظاهر حقیقت وجود فهمیده می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر این نکته، هرگونه خلط وجود با مفاهیم اعتباری را نادرست می‌دانند و آن را به خروج از قلمرو فلسفه تشبیه می‌کنند.

درنگ: هستی از وجود و مراتب آن تشکیل می‌شود و مفاهیمی چون ماهیت یا عدم، صرفاً ظهورات ذهنی و اعتباری‌اند.

نقد خلط وجود با غیروجود

خلط وجود با مفاهیمی چون ماهیت، مفهوم، یا عدم، به انحراف فلسفه از مسیر علمی خود می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که وجود و ماهیت، وجود و مفهوم، یا وجود و عدم، در فلسفه معنا ندارند، زیرا یا وجودند یا هیچ. این دیدگاه، که ریشه در نظریه وحدت وجود دارد، مفاهیم غیروجودی را اعتباری دانسته و بر محوریت وجود به‌عنوان حقیقت یگانه تأکید می‌کند.

درنگ: وجود، حقیقت یگانه است و خلط آن با مفاهیم اعتباری مانند ماهیت یا عدم، فلسفه را از وزان علمی محروم می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست این نوشتار، با تأکید بر محوریت وجود در فلسفه اسلامی، نشان داد که فلسفه تنها به وجود و مراتب آن می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد خلط وجود با مفاهیم غیرفلسفی، بر ضرورت پایبندی به حدود علمی تأکید کرده و مراتب وجود را به‌عنوان ظهورات حقیقت واحد معرفی نمودند. این تبیین، که ریشه در آرای صدرایی دارد، فلسفه را به‌عنوان علمی متمایز از دیگر رشته‌ها معرفی می‌کند که تنها در قلمرو وجود معنا می‌یابد.

بخش دوم: ضرورت تخصص‌گرایی در فلسفه و علوم مرتبط

حدود علمی و تخصص‌گرایی

هر علمی، به‌مثابه نوری که قلمرو خاص خود را روشن می‌سازد، دارای حدود و ثغوری است که رعایت آن‌ها برای حفظ وزان علمی ضروری است. استاد فرزانه قدس‌سره با قیاس فلسفه با علوم دیگر، مانند طب و فقه، تأکید دارند که همان‌گونه که طبیب به صحت و مرض بدن و فقیه به افعال مکلف می‌پردازد، فیلسوف نیز تنها باید به وجود و مراتب آن بپردازد. خروج از این حدود، به خلط علوم و کاهش اعتبار علمی می‌انجامد.

درنگ: هر علمی دارای حدود مشخصی است و خروج از این حدود، به خلط علوم و کاهش وزان علمی منجر می‌شود.

تمثیلات روشنگرانه در تخصص‌گرایی

استاد فرزانه قدس‌سره با بهره‌گیری از تمثیلاتی بدیع، ضرورت تخصص‌گرایی را تبیین می‌کنند. برای مثال، فقیهی که درباره جراحی شکم زنی باردار و متوفی نظر می‌دهد، مانند طبیبی است که درباره پاکی یا نجاست سخن می‌گوید. این تمثیلات، که به‌سان آیینه‌ای حقیقت را بازمی‌تابانند، نشان می‌دهند که دخالت در حوزه‌های غیرتخصصی، به آشوب معرفتی می‌انجامد. فقیه باید مسائل پزشکی را به طبیب و طبیب مسائل شرعی را به فقیه ارجاع دهد، همان‌گونه که فیلسوف باید در قلمرو وجود باقی بماند.

درنگ: دخالت غیرمتخصصان در علوم، مانند فقیهی که درباره جراحی نظر می‌دهد یا طبیبی که درباره نجاست سخن می‌گوید، به آشوب معرفتی می‌انجامد.

نقد خلط علوم در سنت‌های علمی

استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی انتقادی، به خلط علوم در سنت‌های علمی اسلامی اشاره می‌کنند. علوم انسانی دینی، به دلیل عدم رعایت حدود علمی، گاه از وزان معرفتی محروم می‌شوند. ادعای جامعیت در معقول و منقول، که به‌سان تلاش برای دربرگرفتن آسمان و زمین در مشتی خاک است، به نقالی و بلغورات علمی منجر می‌شود. این نقد، بر ضرورت بازسازی علوم انسانی دینی با روش‌های تخصصی تأکید دارد.

درنگ: ادعای جامعیت در معقول و منقول، بدون رعایت تخصص، به نقالی و کاهش اعتبار علمی علوم انسانی دینی می‌انجامد.

تمثیل قهوه‌خانه و آشوب معرفتی

استاد فرزانه قدس‌سره، خلط علوم را به گفت‌وگوهای قهوه‌خانه‌ای تشبیه می‌کنند که در آن همه‌چیز درهم می‌آمیزد. قهوه‌خانه، که به‌سان کشکولی از موضوعات گوناگون است، نمادی از فقدان روش‌شناسی علمی است. فلسفه، هنگامی که از قلمرو وجود خارج می‌شود، به چنین آشوبی گرفتار می‌گردد و از وزان علمی خود بازمی‌ماند.

درنگ: خلط علوم، مانند گفت‌وگوهای قهوه‌خانه‌ای، فاقد روش‌شناسی علمی است و فلسفه را به نقالی تبدیل می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تأکید بر ضرورت تخصص‌گرایی در علوم، نشان داد که رعایت حدود علمی برای حفظ اعتبار معرفتی ضروری است. استاد فرزانه قدس‌سره با بهره‌گیری از تمثیلات روشنگرانه، مانند قیاس با طب و فقه یا تشبیه به قهوه‌خانه، خلط علوم را نقد کرده و بر لزوم پایبندی به قلمرو وجود در فلسفه تأکید نمودند. این بخش، زمینه را برای بررسی عمیق‌تر مفهوم وحدت و اتحاد در قلمرو وجود فراهم می‌سازد.

بخش سوم: وحدت و اتحاد در قلمرو وجود

اتحاد در ظرف وجود

اتحاد، به‌مثابه پیوندی نورانی میان مراتب هستی، تنها در قلمرو وجود معنا دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اتحاد میان وجود و وجود، وجود و مرتبه وجود، یا وجود و تعین وجود ممکن است، اما اتحاد میان وجود و مفاهیمی چون ماهیت، عرض، یا انسان، به دلیل اعتباری بودن این مفاهیم، نادرست است. این دیدگاه، ریشه در نظریه وحدت وجود دارد که هستی را به‌عنوان حقیقتی یگانه می‌بیند.

درنگ: اتحاد تنها در قلمرو وجود معنا دارد و خلط آن با مفاهیم اعتباری مانند ماهیت یا عرض، نادرست است.

نقد ترکیب وجود با مفاهیم اعتباری

فیلسوفان سنتی گاه وجود را با مفاهیم اعتباری مانند ماهیت، عرض، یا انسان ترکیب کرده‌اند که به انحراف فلسفه از مسیر علمی خود می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره این رویکرد را نقد کرده و تأکید دارند که وجود، به‌مثابه نوری که همه مراتب هستی را دربرمی‌گیرد، نمی‌تواند با مفاهیم اعتباری درآمیزد. این نقد، بر ضرورت حفظ خلوص فلسفه در قلمرو وجود تأکید دارد.

درنگ: ترکیب وجود با مفاهیم اعتباری، مانند ماهیت یا عرض، فلسفه را از خلوص علمی محروم می‌کند.

وحدت وجود و موجود

وحدت وجود و موجود، به معنای یکی شدن انسان با خدا نیست، زیرا چنین تفسیری به فرض دوگانگی میان حق و خلق می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره با رد این سوءتفاهم، تأکید دارند که وحدت وجود، حقیقتی است که دوگانگی را نفی می‌کند. هستی، به‌مثابه جریانی یگانه، از وجود و تعینات آن تشکیل می‌شود و هیچ‌گونه دوگانگی یا تعددی در آن راه ندارد.

درنگ: وحدت وجود و موجود، به معنای یکی شدن با خدا نیست، بلکه نفی دوگانگی و تأکید بر یگانگی حقیقت وجود است.

نقد سوءتفاهم‌های وحدت وجود

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به سوءتفاهم‌های رایج درباره وحدت وجود، مانند ارتباط آن با جبر، تأکید دارند که جبر، مفهومی سیاسی و غیرفلسفی است که در تاریخ توسط برخی حکام برای کنترل جامعه مطرح شده است. وحدت وجود، به‌مثابه نوری که همه مراتب هستی را دربرمی‌گیرد، هیچ ارتباطی با جبر ندارد و خلط این دو، ناشی از نافهمی است.

درنگ: وحدت وجود هیچ ارتباطی با جبر ندارد و جبر، مفهومی سیاسی است که برای کنترل جامعه مطرح شده است.

تمثیل ماست خیکی و جبر

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی بدیع، جبر را به ماست خیکی تشبیه می‌کنند که برای جلوگیری از حرکت و اعتراض مردم طراحی شده است. این تمثیل، که به‌سان آینه‌ای حقیقت را بازمی‌تاباند، نشان می‌دهد که جبر، برخلاف وحدت وجود، ریشه در اغراض سیاسی دارد و نمی‌تواند در چارچوب فلسفه اسلامی جای گیرد.

درنگ: جبر، به‌مثابه ماست خیکی، ابزاری سیاسی برای سرکوب است و با وحدت وجود بی‌ارتباط است.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تمرکز بر مفهوم وحدت و اتحاد در قلمرو وجود، نشان داد که این مفاهیم تنها در چارچوب وجود معنا دارند. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد خلط وجود با مفاهیم اعتباری و سوءتفاهم‌هایی مانند ارتباط وحدت وجود با جبر، بر ضرورت تبیین دقیق و علمی این مفاهیم تأکید نمودند. تمثیلات بدیع، مانند ماست خیکی، به روشن شدن این مفاهیم یاری رساندند.

بخش چهارم: نقد رویکردهای غیرتخصصی در علوم دینی

نقد دخالت غیرمتخصصان در فلسفه

استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی انتقادی، به دخالت غیرمتخصصان در حوزه فلسفه اشاره می‌کنند. برخی از عالمان دینی، بدون تخصص در فلسفه، به نقد مفاهیمی چون وحدت وجود پرداخته‌اند که به کاهش اعتبار علمی منجر شده است. این دخالت‌ها، که به‌سان ورود ناخوانده به باغ معرفت است، فلسفه را به وادی نقالی سوق می‌دهد.

درنگ: دخالت غیرمتخصصان در فلسفه، به کاهش اعتبار علمی و تبدیل فلسفه به نقالی می‌انجامد.

نقد آثار ضدفلسفی

آثار ضدفلسفی، که گاه در حوزه‌های علمی دینی منتشر می‌شوند، فاقد وزان علمی‌اند و از سوی افرادی نگاشته می‌شوند که تخصص لازم را ندارند. استاد فرزانه قدس‌سره این آثار را به دلیل فقدان روش‌شناسی علمی نقد کرده و آن‌ها را به گفت‌وگوهای غیرعلمی تشبیه می‌کنند که از حقیقت فلسفه دورند.

درنگ: آثار ضدفلسفی فاقد وزان علمی‌اند و از سوی غیرمتخصصان نگاشته می‌شوند.

تمثیل آنوریسم و انحراف علمی

استاد فرزانه قدس‌سره، خروج فیلسوف از قلمرو وجود را به آنوریسم تشبیه می‌کنند که به‌سان تورمی غیرطبیعی، به انحراف علمی می‌انجامد. این تمثیل، که به زیبایی حقیقت را بازمی‌تاباند، نشان می‌دهد که خروج از حدود علمی، به آشوب معرفتی و کاهش اعتبار فلسفه منجر می‌شود.

درنگ: خروج فیلسوف از قلمرو وجود، مانند آنوریسم، به انحراف علمی و کاهش اعتبار فلسفه می‌انجامد.

نقد خلط فقه و فلسفه

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به نمونه‌هایی از خلط فقه و فلسفه، مانند قضاوت‌های غیرعلمی درباره وحدت وجود در متون فقهی، بر ضرورت رعایت حدود علمی تأکید دارند. برای مثال، برخی متون فقهی، قائلان به وحدت وجود را با مفاهیم غیرفلسفی مقایسه کرده‌اند که نشان‌دهنده عدم فهم دقیق فلسفه است.

درنگ: خلط فقه و فلسفه، مانند قضاوت‌های غیرعلمی درباره وحدت وجود، به کاهش اعتبار معرفتی می‌انجامد.

تأکید بر ادب علم

ادب علم، به‌مثابه گوهری که عالم را از نقالی متمایز می‌سازد، در رعایت حدود علمی نهفته است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به توصیه یکی از عالمان برجسته دینی، تأکید دارند که عالمان باید در حوزه تخصصی خود سخن بگویند و از دخالت در رشته‌های غیرتخصصی پرهیز کنند.

درنگ: ادب علم، در رعایت حدود علمی و پرهیز از دخالت در رشته‌های غیرتخصصی نهفته است.

تمثیل بقالی چندکاره

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی طنزآمیز، عالمی که در همه علوم دخالت می‌کند را به بقالی تشبیه می‌کنند که هم پزشک است، هم مرده‌شور، و هم قرآن‌خوان. این تمثیل، که به‌سان آیینه‌ای حقیقت را بازمی‌تاباند، نشان می‌دهد که عدم تخصص‌گرایی، علوم را به سطح غیرعلمی تنزل می‌دهد.

درنگ: دخالت عالم در همه علوم، مانند بقالی چندکاره، به تنزل اعتبار علمی می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقد رویکردهای غیرتخصصی در علوم دینی، بر ضرورت رعایت حدود علمی تأکید کرد. استاد فرزانه قدس‌سره با بهره‌گیری از تمثیلات بدیع، مانند آنوریسم و بقالی چندکاره، نشان دادند که دخالت غیرمتخصصان در فلسفه و خلط علوم، به کاهش اعتبار معرفتی و تبدیل فلسفه به نقالی می‌انجامد. این بخش، بر اهمیت ادب علم و تخصص‌گرایی تأکید نمود.

بخش پنجم: بازسازی علوم انسانی دینی

ضرورت بازسازی علوم انسانی دینی

استاد فرزانه قدس‌سره با نقد عقب‌ماندگی علوم انسانی دینی، بر ضرورت بازسازی این علوم با روش‌های تخصصی و علمی تأکید دارند. خلط علوم و نقد غیرتخصصی فلسفه، به‌سان سدی در برابر پیشرفت معرفتی، علوم انسانی دینی را از پویایی محروم کرده است. این بازسازی، نیازمند پایبندی به روش‌شناسی علمی و رعایت حدود هر رشته است.

درنگ: عقب‌ماندگی علوم انسانی دینی، ناشی از خلط علوم و نقد غیرتخصصی است و بازسازی آن نیازمند روش‌های علمی است.

نقد قضاوت‌های غیرعلمی در علوم دینی

برخی قضاوت‌های غیرعلمی در علوم دینی، مانند نقد وحدت وجود بدون تخصص فلسفی، به کاهش اعتبار معرفتی این علوم منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به نمونه‌هایی از متون فقهی، تأکید دارند که عالمان دینی باید در حوزه تخصصی خود سخن بگویند و از قضاوت درباره مفاهیم فلسفی بدون تخصص پرهیز کنند.

درنگ: قضاوت‌های غیرعلمی در علوم دینی، مانند نقد وحدت وجود بدون تخصص، به کاهش اعتبار معرفتی می‌انجامد.

نقد سوءتفاهم‌های فلسفی

سوءتفاهم‌هایی مانند ارتباط وحدت وجود با جبر یا قضاوت‌های غیرعلمی درباره مفاهیم فلسفی، ریشه در عدم تخصص دارند. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد این سوءتفاهم‌ها، تأکید دارند که وحدت وجود، به‌مثابه نوری که همه مراتب هستی را دربرمی‌گیرد، از مفاهیم غیرفلسفی مانند جبر مبراست.

درنگ: سوءتفاهم‌های فلسفی، مانند ارتباط وحدت وجود با جبر، ناشی از عدم تخصص و فهم نادرست است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با تأکید بر ضرورت بازسازی علوم انسانی دینی، نشان داد که خلط علوم و قضاوت‌های غیرعلمی، به عقب‌ماندگی معرفتی منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد سوءتفاهم‌های فلسفی و تأکید بر روش‌های تخصصی، راه را برای تبیین علمی مفاهیم فلسفی مانند وحدت و اتحاد هموار نمودند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شماره ۱۰۶۵ استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین انتقادی مفهوم وحدت و اتحاد در فلسفه اسلامی پرداخت. با تأکید بر محوریت وجود به‌عنوان موضوع بنیادین فلسفه، نشان داده شد که وحدت و اتحاد تنها در قلمرو وجود معنا دارند و خلط آن‌ها با مفاهیم اعتباری مانند ماهیت یا عدم، به انحراف فلسفه می‌انجامد. نقد رویکردهای غیرتخصصی در علوم دینی، به‌ویژه خلط فقه و فلسفه، و تأکید بر ادب علم، از نکات برجسته این درس‌گفتار بود. تمثیلات بدیع، مانند قهوه‌خانه، آنوریسم، و ماست خیکی، به روشن شدن مفاهیم پیچیده یاری رساندند. این اثر، با حفظ تمامی جزئیات و مفاهیم اصلی، تلاش کرد تا با نگاهی علمی و منسجم، حقیقت وحدت و اتحاد را در چارچوب فلسفه اسلامی تبیین نماید و ضرورت بازسازی علوم انسانی دینی را با روش‌های تخصصی برجسته سازد.

با نظارت صادق خادمی