متن درس
وحدت وجود در فلسفه اسلامی: نقدی بر مفهوم اتحاد
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۰۶۹)
دیباچه
فلسفه اسلامی، چونان مشعلی فروزان در گستره اندیشه بشری، همواره کوشیده است تا حقیقت وجود و مراتب آن را با تکیه بر عقل و وحی تبیین نماید. درسگفتار شماره ۱۰۶۹، که در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۸۱ ارائه شده، به یکی از ژرفترین مسائل فلسفی، یعنی تمایز میان وحدت و اتحاد، پرداخته و با رویکردی انتقادی، آرای ملاصدرا را در این باب به چالش میکشد. این درسگفتار، با تأکید بر وحدت وجود بهعنوان حقیقت یگانه عالم، مفاهیمی چون ذات، ماهیت، و اتحاد را اعتباری و فاقد واقعیت وجودی میداند.
درنگ: وحدت وجود، حقیقت یگانه عالم است که هرگونه دوگانگی و اتحاد را نفی میکند و همه موجودات را ظهورات یک حقیقت واحد میداند.
بخش نخست: نقد مفهوم اتحاد در فلسفه اسلامی
اهمیت و دشواری بحث وحدت و اتحاد
بحث وحدت و اتحاد، بهسان پلی میان کثرت ظاهری و وحدت باطنی، از مسائل بنیادین فلسفه اسلامی است که هم چالشهای معرفتی را پدید آورده و هم راهحل آنها را در خود نهفته دارد. این موضوع، به دلیل عمق و پیچیدگی، نیازمند بررسی علمی و دقیق است، زیرا نمیتوان بهآسانی از آن گذشت. استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزند که این بحث، اگرچه سنگین، اما کلید فهم بسیاری از مسائل فلسفی است.
اختلاف میان فلاسفه در پذیرش اتحاد یا وحدت، ریشه در دو رویکرد متمایز دارد: گروهی اتحاد را، بهمعنای ترکیب دو چیز متمایز، پذیرفته و وحدت را مورد شبهه قرار دادهاند، حال آنکه استاد، با نفی اتحاد، وحدت را بهعنوان حقیقت یگانه عالم تأیید میکنند. این اختلاف، که بیش از هزار سال در فلسفه اسلامی مورد مناقشه بوده، نشاندهنده دشواری تبیین دقیق وحدت وجودی است.
درنگ: بحث وحدت و اتحاد، به دلیل عمق و پیچیدگی، کلید فهم مسائل فلسفی است و نیازمند رویکردی علمی و دقیق است.
نقد آرای صدرایی در باب اتحاد
ملاصدرا و فلاسفه متأخر، با شوری وصفناپذیر، مفهوم اتحاد، بهویژه اتحاد عاقل و معقول، را مطرح کردهاند، اما استاد فرزانه قدسسره این تبیین را نادرست میدانند. به باور ایشان، اتحاد، که مستلزم دوگانگی میان دو چیز متمایز است، با حقیقت وحدت وجود ناسازگار است. ملاصدرا معتقد است که وحدت در عالم عالیات و اتحاد در عالم دانیات حاکم است، اما این دوگانگی، به خلط مفاهیم وجودی و ماهوی منجر شده است. استاد، با تمثیلی زیبا، عالم را به لوحی واحد تشبیه میکنند که در مراتب مختلف، رنگها و نقشهای گوناگون میپذیرد، اما در ذات خود یگانه است.
استاد، با استناد به عبارات ملاصدرا در جلد سوم، صفحه ۳۲۹، به نقد این دیدگاه میپردازند. ایشان تأکید میکنند که در هستی، جز ظهورات و مراتب ظهور چیزی وجود ندارد. ظهور، اصل و مرتبه هر شیء است و مفاهیمی چون ماهیت، عدم، یا انسان، خود ظهوراتیاند که نمیتوانند با ظهور دیگر متحد شوند. وحدت ظهور با ظهور، به معنای یگانگی وجودی است، نه اتحاد دو چیز متمایز.
درنگ: اتحاد، به دلیل فرض دوگانگی، با وحدت وجود ناسازگار است؛ عالم تنها ظهورات یک حقیقت واحد است.
نقد مفهوم مراتب حرارت
ملاصدرا مراتب حرارت را انواع متخالفه میداند، اما استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را به دلیل ضعف در ساختار طبیعیات فلسفه صدرایی مردود میشمارند. حرارت، بهسان نوری واحد، یک حقیقت وجودی است و نمیتوان آن را به انواع تقسیم کرد. انواع، تنها در قلمرو ماهیت، با جنس و فصل، معنا دارند، حال آنکه حرارت، فارغ از این تقسیمات، یک حقیقت یگانه است. استاد با تمثیلی از آب جوش در دو ظرف، نشان میدهند که پس از ترکیب، حرارت واحد پدید میآید، نه اتحادی از دو حرارت متمایز. این وحدت، نشاندهنده یگانگی وجودی است که هرگونه دوگانگی را نفی میکند.
ملاصدرا، اتحاد دو حرارت بالفعل را محال میداند، اما استاد این محال بودن را رد میکنند، زیرا حرارت یک حقیقت است و در هر ظرف، تعینی خاص مییابد. این دیدگاه، به پویایی ظهورات وجودی اشاره دارد که فارغ از محدودیتهای ماهوی، در مراتب مختلف تجلی میکنند.
درنگ: حرارت، یک حقیقت وجودی است و مراتب آن، ظهورات یک حقیقت واحدند، نه انواع متخالفه.
نقد خلط وجود و معانی
ملاصدرا معانی متخالفه را متحد در وجود میداند، اما استاد فرزانه قدسسره این تبیین را به دلیل خلط وجود با مفاهیم اعتباری نادرست میخوانند. معانی، مفاهیماند و نمیتوانند با وجود، که حقیقتی یگانه است، مخلوط شوند. استاد، با تمثیلی از سنگ، گل، و شیر، تأکید میکنند که همه اینها ظهورات وجودند و نباید با مفاهیم اعتباری قاطی شوند. وحدت، تنها در ظرف وجود معنا دارد و خلط آن با معانی، از روششناسی فلسفی فاصله میگیرد.
ملاصدرا وحدت را مفهومی منتزع از وجود واحد میداند، اما این تبیین، به تقلیل وحدت به سطح مفهومی منجر شده و از حقیقت وجودی دور میافتد. استاد، با تأکید بر ظهورات وجودی، هرگونه خلط با مفاهیم اعتباری را نفی میکنند.
درنگ: وجود، حقیقتی یگانه است و نباید با مفاهیم اعتباری مانند معانی مخلوط شود.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، با نقد مفهوم اتحاد در فلسفه صدرایی، بر وحدت وجود بهعنوان حقیقت یگانه عالم تأکید کرد. استاد فرزانه قدسسره، با استدلالهای منطقی و تمثیلات روشن، مفاهیمی چون مراتب حرارت، معانی متخالفه، و اتحاد را اعتباری و فاقد واقعیت وجودی دانستند. این نقد، زمینهساز بازسازی فلسفه اسلامی در چارچوبی وجودی و علمی است که در بخشهای بعدی به تفصیل بررسی خواهد شد.
بخش دوم: نفی ذات و ماهیت در وحدت وجود
نقد مفهوم ذات و تعین خاص
استاد فرزانه قدسسره، با نقدی ژرف بر آرای ملاصدرا، مفهوم ذات را بهسان زنجیری میدانند که فلسفه را از حقیقت وجودی دور کرده است. ملاصدرا اتحاد دو ذات موجود را محال میداند، اما استاد تأکید میکنند که ذات اساساً وجود ندارد؛ همهچیز ظهور است. ایشان، با تمثیلی از ماست و دوغ، نشان میدهند که وجود، مانند ماست، در مراتب مختلف به دوغ یا دیگر تعینات تبدیل میشود، بدون آنکه ذاتی ثابت داشته باشد.
ملاصدرا هر وجود بالفعل را دارای تعین خاص میداند، اما استاد این دیدگاه را رد کرده و تعینات را نیز ظهورات وجود میشمارند که قابل تغییر و تحولاند. این پویایی، بهسان رودی جاری، در مراتب مختلف وجود تجلی مییابد و هیچ محدودیت ذاتی یا ماهوی ندارد.
درنگ: ذات و تعین خاص، مفاهیمی اعتباریاند و در عالم وجود، تنها ظهورات حاکماند.
نقد ماهیت و امکان تحول
ملاصدرا ماهیت با حد خاص را غیرقابل تبدیل میداند، اما استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را مردود میشمارند، زیرا ماهیت وجود ندارد؛ همهچیز ظهور است. ایشان، با تمثیلی از حیوانات (موش، گربه، سگ، شغال)، نشان میدهند که موجودات در مراتب مختلف قابل تبدیل به یکدیگرند. این تحول، بهسان رقص نور بر سطح آب، نشاندهنده پویایی وجودی است که هیچ مانعی در برابر آن وجود ندارد.
استاد، با استناد به شعر سعدی که میفرماید: «کمال همنشین در من اثر کرد»، تأکید میکنند که تحول وجودی، نتیجه همنشینی و شرایط محیطی است. اگر کمال همنشین اثر کند، انسان از خاک به مراتب بالاتر ارتقا مییابد، و این نشاندهنده فقدان ذات ثابت است.
درنگ: ماهیت، مفهومی اعتباری است و همه موجودات، بهسان ظهورات وجود، قابل تحولاند.
تمثیل خاک و گل
استاد، با تمثیلی زیبا از خاک و گل، نشان میدهند که خاک در اثر همنشینی با گل، بو یا ماهیت آن را میگیرد. این تحول، مانند خمیری است که در کوره شرایط، به شکلهای گوناگون درمیآید. اگر خاک در کنار گل قرار گیرد، یا بوی گل میگیرد یا خود به گل تبدیل میشود. این تمثیل، به پویایی ظهورات وجودی اشاره دارد که تحت تأثیر شرایط، تغییر مییابند.
استاد، با اشاره به امکان تولید انسان از حیوانات در شرایط آزمایشگاهی، تأکید میکنند که نطفه حیوانات، در رحم انسان، میتواند به انسان تبدیل شود. نطفهها در سه دستهاند: آماده تحول، دیر تحول، و غیرقابل تحول؛ اما همه در مراتب وجود قابل ارتقا یا تنزلاند.
درنگ: تحول وجودی، تحت شرایط مناسب، ممکن است و هیچ ذات یا ماهیت ثابتی مانع آن نیست.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با نقد مفاهیم ذات و ماهیت، بر پویایی ظهورات وجودی تأکید کرد. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلات عرفانی و استدلالهای فلسفی، نشان دادند که در عالم وجود، هیچ چیز ذات یا ماهیت ثابت ندارد. همه موجودات، بهسان ظهورات یک حقیقت واحد، در مراتب مختلف تجلی مییابند و قابل تحولاند. این دیدگاه، مبنای بازسازی فلسفه اسلامی در چارچوبی وجودی است.
بخش سوم: وحدت وجود و مراتب تجلی
وحدت وجود و نفی متضادات
استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر وحدت وجود، مفاهیمی چون واجب و ممکن، قوه و فعل، جوهر و عرض، و اعدام و ملكات را اعتباری میدانند. این مفاهیم، بهسان سایههایی بر دیوار وجود، فاقد واقعیتاند و نمیتوانند در وجود واحد قرار گیرند. استاد، با تمثیلی از وجود من، تأکید میکنند که وجود یک حقیقت یگانه است و هیچ دوگانگی در آن راه ندارد.
ملاصدرا متضادات را غیرقابل اتحاد میداند، اما استاد این دیدگاه را رد کرده و متضادات را نیز اعتباری میشمارند. ایشان، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم:
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيْهِ رَٰجِعُونَ
ما از آن خداییم و به سوی او بازمیگردیم (البقره: ۱۵۶)
تأکید میکنند که عالم، در حرکت به سوی وحدت الهی است و هیچ مانعی در این مسیر وجود ندارد.
درنگ: متضادات و تمایزات ماهوی، اعتباریاند و در وحدت وجود، همهچیز ظهور یک حقیقت یگانه است.
پویایی مراتب وجودی
استاد، با تمثیلی از سوختگیری هواپیماها در حرکت، نشان میدهند که ظهورات وجودی در مراتب مختلف، هماهنگ و پویا هستند. این هماهنگی، مانند رقص ستارگان در آسمان، نشاندهنده وحدت وجودی است که فارغ از ذات یا ماهیت، در مراتب گوناگون تجلی مییابد. ایشان، با اشاره به آیه:
كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ
بوزینگان راندهشده باشید (الأعراف: ۱۶۶)
تأکید میکنند که تحول وجودی، حتی در یک لحظه، ممکن است و هیچ محالی در برابر قدرت الهی وجود ندارد.
استاد، با تمثیلی از انسانهای سیاهپوست در محیط سفیدپوست و بالعکس، نشان میدهند که مراتب وجودی، تحت تأثیر شرایط، قابل تحولاند. این پویایی، بهسان رودی است که در مسیر خود، شکلهای گوناگون میپذیرد.
درنگ: مراتب وجودی، پویا و قابل تحولاند و هیچ مانعی در برابر ارتقا یا تنزل آنها وجود ندارد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تأکید بر وحدت وجود و پویایی مراتب تجلی، مفاهیم ماهوی و متضادات را اعتباری دانست. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیات قرآن کریم و تمثیلات عرفانی، عالم را بهسان ظهورات یک حقیقت واحد معرفی کردند که در مراتب مختلف، بدون محدودیت ذاتی، تجلی مییابد. این دیدگاه، مبنای فلسفهای نوین و وجودی است که از خلط مفاهیم اعتباری مبراست.
بخش چهارم: بازسازی فلسفه اسلامی و نقد نظام آموزشی
نقد مفاهیم ماهوی و شعرای غیروجودی
استاد فرزانه قدسسره، مفاهیمی چون ذات، ماهیت، و متضادات را، که ریشه در کلام عوامی دارند، غیرعلمی میدانند. ایشان، با نقدی بر اشعاری مانند «تربیت نااهل چون گردکان بر گنبد است»، تأکید میکنند که این اشعار، با تکیه بر ماهیت، به عقبماندگی فکری منجر شدهاند. استاد، با تمثیلی از خار و گل، نشان میدهند که خار با آب و خاک مناسب، به گل تبدیل میشود، و این نشاندهنده امکان تحول وجودی است.
ایشان، با اشاره به شعر «مس جان من را به نظر کیمیا کن»، بر قدرت تحول وجودی تأکید میورزند. این دیدگاه، مانند کیمیای الهی، نشان میدهد که هیچ چیز در عالم از تحول و ارتقا محروم نیست.
درنگ: مفاهیم ماهوی و اشعار غیروجودی، به عقبماندگی فکری منجر شدهاند و باید با وحدت وجود جایگزین شوند.
نقد نظام آموزشی علم دینی
استاد، نظام آموزشی علم دینی را به دلیل فقدان رویکرد علمی و مرتبهبندی دقیق، ناکارآمد میدانند. علم دینی، بهسان درختی تنومند، نیازمند ریشههای علمی و نظاممند است تا به بار نشیند. فقدان علوم طبیعی و نظام ارتقای علمی، به ترویج دانش ابتدایی و تقلید منجر شده است. استاد، با تمثیلی از جانبازان و علما، تأکید میکنند که برخلاف جانبازان که مرتبه مشخصی دارند، علما فاقد نظام مرتبهبندی علمیاند.
ایشان، با اشاره به برتری مداد علما بر دماء شهدا، تأکید میکنند که این برتری، بدون نظام علمی، مورد تردید است. علم دینی باید با علوم طبیعی و رویکردی روششناختی بازسازی شود تا از خطاهای معرفتی مبرا گردد.
درنگ: نظام آموزشی علم دینی، نیازمند بازسازی با رویکرد علمی و مرتبهبندی دقیق است.
امکان ارتقای مراتب
استاد، با استناد به دعای «اللهم ادخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد»، تأکید میکنند که هیچ مانعی برای ارتقای مرتبه وجود ندارد. این دعا، مانند کلیدی الهی، راه را برای تحول وجودی باز میکند. ایشان، با اشاره به آیه:
أَدْخِلْنِى مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِى مَخْرَجَ صِدْقٍ
مرا به ورودی صدق درآور و از خروجی صدق بیرون ببر (الإسراء: ۸۰)
بر امکان تحول در مراتب الهی تأکید میورزند. استاد، با تمثیلی از گدا و صاحبخانه، نشان میدهند که انسان باید با طلب خیرات، به ارتقای وجودی دست یابد.
درنگ: هیچ مانعی برای ارتقای مرتبه وجودی وجود ندارد و انسان با طلب خیرات، به وحدت الهی میرسد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با نقد مفاهیم ماهوی و نظام آموزشی علم دینی، بر ضرورت بازسازی فلسفه اسلامی تأکید کرد. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلات عرفانی و استناد به آیات قرآن کریم، نشان دادند که وحدت وجود، حقیقت یگانه عالم است و مفاهیم اعتباری و نظامهای آموزشی ناکارآمد باید اصلاح شوند. این دیدگاه، راه را برای فلسفهای نوین و علمی هموار میکند.
نتیجهگیری
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره ۱۰۶۹ استاد فرزانه قدسسره، به نقد مفهوم اتحاد و تأکید بر وحدت وجود در فلسفه اسلامی پرداخت. با تکیه بر استدلالهای منطقی، تمثیلات عرفانی، و آیات قرآن کریم، مفاهیمی چون ذات، ماهیت، و متضادات اعتباری دانسته شد و عالم بهسان ظهورات یک حقیقت واحد معرفی گردید. نقد نظام آموزشی علم دینی و تأکید بر بازسازی آن، دعوتی است به سوی فلسفهای نوین که با علوم طبیعی و معارف قرآنی پیوند خورده و از خطاهای معرفتی مبراست. این اثر، مانند مشعلی در تاریکی، راه را برای اندیشمندان و جویندگان حقیقت روشن میسازد.
با نظارت صادق خادمی