متن درس
تبیین فلسفه خلقت در پرتو عرفان و قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۰۸۴)
مقدمه: بازاندیشی در قاعده الواحد و تبیین خلقت الهی
این نوشتار، بازنویسی علمی و ساختارمند درسگفتار شماره ۱۰۸۴ استاد فرزانه قدسسره، ارائهشده در تاریخ ۲۹/۲/۱۳۸۸، است که به بررسی عمیق قاعده فلسفی «الواحد لا یصدر منه إلا الواحد» و نقد آن در نسبت با خلقت الهی میپردازد. این درسگفتار، با نگاهی انتقادی به محدودیتهای این قاعده، خلقت را بهمثابه انفجار نور و ظهور بیحد و مرز اسماء و صفات الهی معرفی کرده و هرگونه ترتیب مکانیکی یا صدور محدود را نفی میکند. با استناد به آیات قرآن کریم و پیوند با عرفان نظری و عملی، این بحث به بازسازی فلسفه اسلامی در چارچوبی وجودی و عرفانی یاری میرساند.
بخش نخست: نقد قاعده الواحد و لوازم آن در فلسفه خلقت
۱. بررسی لوازم پذیرش یا رد قاعده الواحد
قاعده «الواحد لا یصدر منه إلا الواحد»، که در فلسفه مشائی ریشه دارد، مدعی است که از وحدت ذاتی الهی، تنها یک موجود واحد صادر میشود. این درسگفتار، با بررسی لوازم پذیرش یا رد این قاعده، به تحلیل تأثیر آن بر مفهوم خلقت و قدرت الهی میپردازد. پذیرش این قاعده، خلقت را به فرایندی مکانیکی و محدود تقلیل داده و قدرت الهی را مقید میسازد، درحالیکه رد آن، افقهای جدیدی برای فهم خلقت بیحد و مرز گشوده و به تبیینی پویاتر از آفرینش الهی منجر میشود. این نقد، با پیوند به فلسفه صدرایی و عرفان نظری، نشان میدهد که قاعده الواحد در نسبت با ذات لایتعین الهی ناکافی است.
درنگ: قاعده الواحد، با ایجاد محدودیت در خلقت، با قدرت مطلقه الهی ناسازگار است و نیازمند بازاندیشی در چارچوب فلسفه اسلامی است. |
۲. بیارتباطی قاعده الواحد با ذات حق
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که قاعده الواحد نسبت به ذات الهی بیارتباط است، زیرا این قاعده، خلقت را به صدور مکانیکی فروکاسته و از تبیین ظهور بیحد اسماء و صفات الهی ناتوان است. برخلاف علل و معالیل جزئی که مسانخت میان آنها پذیرفته میشود، در نسبت با حق، این قاعده ناکارآمد بوده و نمیتواند عظمت آفرینش الهی را بازتاب دهد. همانگونه که آب و آتش نمیتوانند علت یکدیگر باشند، قاعده الواحد نیز نمیتواند پویایی خلقت الهی را تبیین کند.
۳. محدودیتهای مسانخت در علل و معالیل
اگرچه مسانخت میان علت و معلول در نظامهای جزئی پذیرفتنی است، اما در حوزه خلقت الهی، این اصل ناکافی است. استاد فرزانه قدسسره با تشبیه به آب و آتش، نشان میدهند که قاعده الواحد، با فرض وحدت مکانیکی، از تبیین کثرت بیمرز خلقت الهی بازمیماند. این نقد، تمایز میان علل جزئی و علت کلی (حق) را برجسته کرده و خلقت را فراتر از قیود مکانیکی معرفی میکند.
۴. خلقت دانهدانه و نقد نظام مشائی
پذیرش قاعده الواحد، خلقت را به فرایندی دانهدانه و محدود تبدیل میکند که با قدرت بیقید الهی ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره، با نقد نظام عقول عشره و فلاک تسعه مشائیان، این محدودیت را رد کرده و خلقت را جریانی بیمرز و لایتناهی معرفی میکنند. این دیدگاه، خلقت را نه بهصورت ترتیبی و مکانیکی، بلکه بهمثابه انفجاری از نور الهی میداند که همه اسماء و صفات را دربرمیگیرد.
درنگ: خلقت الهی، انفجار نور است که فراتر از ترتیب دانهدانه و قیود مکانیکی قاعده الواحد، همه اسماء و صفات را در ظهور بیمرز خود متجلی میسازد. |
۵. نقد علامه طباطبایی به قاعده الواحد
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به دیدگاه عالمان دینی در نهایه الحکمه، تأکید میکنند که قاعده الواحد قدرت الهی را مقید میسازد. این نقد، نشاندهنده تداوم بازاندیشی در فلسفه اسلامی معاصر است که قاعده الواحد را به دلیل ناسازگاری با قدرت مطلقه الهی ناکافی میداند. این ارجاع، مستندسازی علمی این درسگفتار را تقویت کرده و آن را با جریانهای فکری معاصر پیوند میدهد.
۶. نفی صدور در نسبت با حق
مفهوم صدور، که در فلسفه مشائی به خروج چیزی از باطن ذات الهی اشاره دارد، از سوی استاد فرزانه قدسسره نفی میشود. خلقت الهی ظهور است، نه صدور یا تولید مکانیکی. این دیدگاه، با تشبیه به تولد، نشان میدهد که تصور صدور، ذات لایتعین الهی را به قیود مادی یا مکانیکی فرومیکاهد. خلقت، ظهور بیمرز ذات و صفات الهی است که هیچگونه خروج یا تولید را دربرنمیگیرد.
۷. نفی مفهوم ولد الحق
استاد فرزانه قدسسره، با رد مفهوم ولد الحق، هرگونه تشبیه خلقت به تولید یا تولد را نفی میکنند. این دیدگاه، تمایز بنیادین میان خدا و مخلوق را تأیید کرده و از هرگونه شائبه شرک در فهم خلقت پرهیز میدهد. این نقد، با پیوند به کلام اسلامی، بر وحدت ذاتی الهی و بیمانندی آن تأکید دارد.
درنگ: خلقت الهی ظهور است، نه صدور یا تولید، و هرگونه تشبیه به ولد یا مکانیزمهای مادی نفی میشود. |
۸. محدودیت خلقت در چارچوب قاعده الواحد
قاعده الواحد، با ایجاد محدودیت در خلقت، به مغلولیت یدالله منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ﴿يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ﴾ (سوره مائده، آیه ۶۴: «دست خدا بسته است»)، این قاعده را ناسازگار با قدرت مطلقه الهی میدانند. این نقد، خلقت را جریانی بیقید و شرط معرفی کرده و هرگونه محدودیت را نفی میکند.
۹. رد ضرورت واسطه در خلقت
استاد فرزانه قدسسره، قاعده الواحد را به دلیل الزام به وجود واسطه در خلقت ناکافی میدانند. با تشبیه به یک گل که بهار را نمیسازد، ایشان تأکید دارند که خلقت الهی بیواسطه بوده و نظام عقول عشره و فلاک تسعه مشائیان نمیتواند عظمت آن را تبیین کند. این دیدگاه، خلقت را ظهوری مستقیم از ذات الهی میداند.
بخش دوم: خلقت لایتناهی و پیوند با قرآن کریم
۱۰. نفی تقید قدرت الهی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ﴿بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ﴾ (سوره مائده، آیه ۶۴: «بلکه هر دو دست او گشاده است»)، قدرت الهی را بیقید و شرط معرفی میکنند. این آیه، پویایی و لایتناهی بودن خلقت را تأیید کرده و هرگونه محدودیت را نفی میکند. خلقت الهی، با همه اسماء و صفات، در همه ظروف و تعینات، بیمرز و بیحد است.
درنگ: قدرت الهی، بیقید و شرط است و خلقت، جریانی لایتناهی است که همه اسماء و صفات را در بر میگیرد. |
۱۱. نفی حد و مرز در خلقت
خلقت الهی، عاری از هرگونه حد، مرز، زمان، مکان، ماده یا تجرد است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر لایتناهی بودن خلقت، آن را جریانی بیقید معرفی میکنند که از هرگونه تعین محدود آزاد است. این دیدگاه، با عرفان نظری همراستا بوده و خلقت را ظهوری بیمرز از ذات الهی میداند.
۱۲. خلقت بهمثابه انفجار نور
استاد فرزانه قدسسره، خلقت را انفجار نور و ظهور بیحد و مرز اسماء و صفات الهی معرفی میکنند. این تبیین، با تشبیه به انفجار نور، پویایی خلقت را نشان داده و هرگونه ترتیب مکانیکی را نفی میکند. این مفهوم، با عرفان ابنعربی پیوند خورده و خلقت را جریانی همزمان و بیمرز میداند.
۱۳. نفی آغاز و انجام در خلقت
خلقت الهی، فاقد اول و آخر است و هر لحظه، وسط جریان خلقت محسوب میشود. استاد فرزانه قدسسره، با پیوند به فلسفه صدرایی، محدودیتهای زمانی و مکانی را نفی کرده و خلقت را جریانی مستمر و بیمرز معرفی میکنند. این دیدگاه، خلقت را فراتر از قیود زمانی و مکانی قرار میدهد.
۱۴. تطبیق خلقت با قرآن کریم
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیات قرآن کریم، خلقت را بیمرز و غیرقابل تصور معرفی میکنند. آیه ﴿لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا﴾ (سوره کهف، آیه ۱۰۹: «اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکب شود، دریا پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان برسد، تمام میشود، هرچند نظیر آن را به مدد آوریم»)، عظمت خلقت را نشان میدهد. این آیه، ناتوانی بشر در درک کثرت و سرعت خلقت را تأیید کرده و قاعده الواحد را ناکافی میداند.
درنگ: قرآن کریم، با تأکید بر لایتناهی بودن کلمات الهی، خلقت را جریانی بیمرز معرفی کرده و قاعده الواحد را نفی میکند. |
۱۵. انفجار ظهورات الهی و شگفتی خلقت
خلقت، بهمثابه انفجار ظهورات اسماء و صفات الهی، چنان عظیم است که مغز انسان را متلاشی میکند. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه به شکاف مغز، عظمت خلقت را نشان داده و محدودیتهای ذهنی بشر را نقد میکنند. این دیدگاه، خلقت را فراتر از ظرفیت ادراک انسانی معرفی میکند.
۱۶. تجربه اولیاء در مواجهه با خلقت
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به حالات امام سجاد علیهالسلام در صحیفه سجادیه، خلقت را عاملی برای انکسار و مضمحل شدن اولیاء میدانند. این تجربه عرفانی، عظمت الهی را تأیید کرده و نشان میدهد که تأمل در خلقت، اولیاء را به فنای فیالله میرساند. این دیدگاه، فلسفه خلقت را با عرفان عملی پیوند میدهد.
بخش سوم: بازسازی عرفانی و فلسفی خلقت
۱۷. نقد عقلانیت خشک قاعده الواحد
استاد فرزانه قدسسره، قاعده الواحد را غیرعقلانی و مقلدانه دانسته و آن را فاقد مبنای فلسفی عمیق میدانند. این نقد، محدودیتهای منطق خشک مشائی را برجسته کرده و به سوی تبیینی وجودی و عرفانی حرکت میکند. قاعده الواحد، با تحمیل قیود مکانیکی، از فهم پویای خلقت بازمیماند.
۱۸. نور منبسط بهجای واحد
استاد فرزانه قدسسره، مفهوم واحد را به نور منبسط تفسیر کرده و حق را با همه اسماء و صفات معرفی میکنند. این تبیین، که با فلسفه اشراقی سهروردی پیوند دارد، خلقت را ظهور بیحد نور الهی میداند که فراتر از وحدت عددی است.
درنگ: نور منبسط، تبیینی پویا از خلقت ارائه میدهد که با فیض بیحد الهی سازگار بوده و قاعده الواحد را نفی میکند. |
۱۹. هستی بیسر و ته
حق و خلق، بهمثابه هستیهایی بیسر و ته، بدون اول، آخر، ظاهر یا باطن معرفی میشوند. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه به لایتناهی اسماء، محدودیتهای تصوری بشر را نقد کرده و خلقت را جریانی لایتناهی میدانند. این دیدگاه، خلقت را فراتر از قیود ذهنی بشر قرار میدهد.
۲۰. عظمت خلقت در قرآن کریم
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ﴿لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا﴾ (سوره کهف، آیه ۱۰۹: «اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکب شود، دریا پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان برسد، تمام میشود، هرچند نظیر آن را به مدد آوریم»)، عظمت خلقت را نشان میدهند. تفسیر مداد بهعنوان خود دریا، این مفهوم را عمیقتر کرده و ناتوانی بشر در درک خلقت را تأیید میکند.
۲۱. ناتوانی بشر در درک خلقت
عقل و روح بشر، از درک کثرت و سرعت خلقت ناتوان است. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه به دریا، این ناتوانی را برجسته کرده و خلقت را جریانی لایتناهی میدانند که از ظرفیت ادراک انسانی فراتر است.
۲۲. تواضع پیامبر در برابر عظمت خلقت
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ﴾ (سوره کهف، آیه ۱۱۰: «بگو: من فقط بشری مانند شما هستم که به من وحی شده است که خدای شما خدایی یگانه است»)، تواضع پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را در برابر عظمت خلقت نشان میدهند. این تواضع، بشریت پیامبر را با عظمت الهی پیوند داده و وحدت ذاتی حق را تأیید میکند.
۲۳. عمل صالح و لقاء الله
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ﴿فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴾ (سوره کهف، آیه ۱۱۰: «پس هر که به دیدار پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نکند»)، عمل صالح را مقدمه لقاء الله میدانند. این دیدگاه، پیوند میان حکمت عملی و نظری را تأیید کرده و عمل صالح را شرط درک عظمت الهی معرفی میکند.
درنگ: حکمت عملی (عمل صالح) مقدم بر حکمت نظری بوده و شرط لازم برای درک خلقت و لقاء الله است. |
۲۴. مقدم بودن حکمت عملی بر حکمت نظری
استاد فرزانه قدسسره، حکمت عملی را مقدم بر حکمت نظری دانسته و تأکید دارند که تهذیب نفس و عمل صالح، شرط درک فلسفی و عرفانی خلقت است. با تشبیه به گرم شدن بدن در ورزش، ایشان نشان میدهند که بدون آمادگی عملی، تأمل نظری در خلقت ناکافی و گاه گمراهکننده است.
۲۵. خطر تأمل فلسفی بدون تهذیب
استاد فرزانه قدسسره، با نقل خاطرهای از یکی از عالمان دینی، فلسفه بدون تهذیب نفس را خطرناک و گمراهکننده میدانند. این دیدگاه، ضرورت پیوند فلسفه با عرفان و اخلاق را تأیید کرده و عقلانیت خشک را نفی میکند. این نقد، با اشاره به تجربه تاریخی علم دینی، اهمیت تهذیب را برجسته میسازد.
۲۶. شکاف وجودی در تأمل خلقت
تأمل در خلقت، به دلیل عظمت آن، شکاف وجودی در انسان ایجاد میکند که ممکن است به اختلال منجر شود. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه به سکته در مواجهه با اعداد بزرگ، این تجربه عمیق را با عرفان پیوند داده و عظمت خلقت را نشان میدهند.
۲۷. کاستی بازی با مفهوم خدا
استاد فرزانه قدسسره، بازی با مفهوم خدا را ناکافی و فاقد خاصیت عرفانی میدانند. این نقد، با تشبیه طنزآمیز به انس با پول، محدودیتهای عقلانیت نظری را برجسته کرده و به سوی تجربه عرفانی حرکت میکند.
۲۸. تأثیر خلقت بر اولیاء
خلقت، وجود اولیاء را از تعلقات دنیوی تخلیه کرده و به فنای فیالله میرساند. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه طنزآمیز به تخلیه مثانه، این تأثیر عمیق را ملموس ساخته و تجربه عرفانی اولیاء را با فلسفه خلقت پیوند میدهند.
درنگ: خلقت الهی، اولیاء را به فنای فیالله رسانده و وجودشان را از تعلقات دنیوی تخلیه میکند. |
۲۹. زهد علوی و طلاق دنیا
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به طلاق سهگانه دنیا توسط امیرالمؤمنین علیهالسلام، زهد علوی را با فلسفه خلقت پیوند داده و دنیا را فاقد ارزش در برابر حق میدانند. این دیدگاه، نشان میدهد که اولیاء، به دلیل مواجهه با عظمت خلقت، از دنیا بینیاز میشوند.
۳۰. ضرورت تبیین فلسفی خلقت
استاد فرزانه قدسسره، انفجار خلقت را نیازمند تبیینی فلسفی میدانند که با تجربه اولیاء و قرآن کریم سازگار باشد. این تبیین، با نفی قاعده الواحد، خلقت را جریانی بیمرز و لایتناهی معرفی کرده و ضرورت بازسازی فلسفه اسلامی را تأیید میکند.
جمعبندی و نتیجهگیری
درسگفتار شماره ۱۰۸۴ استاد فرزانه قدسسره، با نقد قاعده الواحد و تبیین خلقت بهمثابه انفجار نور، به بازسازی فلسفه اسلامی در چارچوبی عرفانی و وجودی یاری میرساند. این درسگفتار، با رد محدودیتهای مکانیکی قاعده الواحد، خلقت را ظهور بیحد و مرز اسماء و صفات الهی معرفی کرده و هرگونه ترتیب یا صدور محدود را نفی میکند. نکات کلیدی این بحث عبارتند از:
- نقد قاعده الواحد: این قاعده، به دلیل تقید قدرت الهی، ناکافی است.
- نفی صدور: خلقت، ظهور است، نه صدور یا تولید مکانیکی.
- خلقت لایتناهی: خلقت، جریانی بیحد و مرز با همه اسماء و صفات الهی است.
- نفی آغاز و انجام: خلقت، فاقد مبدأ و مقصد زمانی یا مکانی است.
- انفجار نور: خلقت، ظهور همزمان و بیمرز ذات و صفات الهی است.
- مقدم بودن حکمت عملی: عمل صالح، شرط درک حکمت نظری و لقاء الله است.
- عظمت الهی: خلقت، مغز بشر را متلاشی کرده و اولیاء را به فنای فیالله میرساند.
این نوشتار، با ارائه رویکردی انتقادی و عرفانی، فرصتی برای تأمل در مباحث عمیق فلسفی و عرفانی فراهم آورده و خلقت را بهمثابه آیینهای از عظمت الهی معرفی میکند.
با نظارت صادق خادمی |