در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1090

متن درس





انسان‌شناسی فلسفی و نقد مشابهت‌نداشتن در هستی

انسان‌شناسی فلسفی و نقد مشابهت‌نداشتن در هستی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۰۹۰)

مقدمه

انسان، چونان گوهری بی‌همتا در ساحت هستی، از دیرباز موضوع تأملات عمیق فلسفی بوده است. درس‌گفتار حاضر، با تمرکز بر انسان‌شناسی فلسفی، به بررسی جایگاه بی‌مانند انسان در نظام آفرینش پرداخته و با نگاهی نقادانه، تعاریف سنتی انسان را از منظر مشابهت‌نداشتن مورد ارزیابی قرار می‌دهد. این نوشتار، با رویکردی وجودی و انتقادی، بر آن است تا با کاوش در محتوای وجودی انسان، معیارهای تمایز او از سایر موجودات را تبیین نماید. نقد کاستی‌های طبیعیات فلسفی در آثار کلاسیک، نظیر اسفار و شفا، و تأکید بر ضرورت بازنگری روش‌شناختی در فلسفه اسلامی، از دیگر محورهای محوری این بحث است.

بخش اول: پیچیدگی وجودی انسان و نقد تعریف از طریق مشابهت‌نداشتن

تنوع در محتوای وجودی انسان

انسان، موجودی است چندوجهی که سبقه‌ها، حیثیات، اعضا، و قوای متفاوت او، امکان حصرش در موقعیتی خاص را ناممکن می‌سازد. این پیچیدگی وجودی، چونان دریایی ژرف، هر تلاش برای ساده‌سازی ماهیت انسان را به چالش می‌کشد. انسان نه‌تنها در قوای جسمانی و روحانی خود چندگانه است، بلکه در ادراکات و توانایی‌هایش نیز از تنوعی شگفت‌انگیز برخوردار است. این ویژگی، انسان را به مثابه آینه‌ای می‌سازد که انعکاس تجلیات بی‌کران الهی را در خود جای داده است.

درنگ: پیچیدگی وجودی انسان، مانع از حصر او در تعریفی ساده‌انگارانه می‌شود و او را موجودی چندوجهی و بی‌همتا معرفی می‌کند.

تمایز انسان از دیگر موجودات

در ساحت هستی، انسان از منظر فلسفه، حکمت، و معارف قرآنی، موجودی است که مشابهی برای او یافت نمی‌شود. این تمایز، نه‌تنها در ظرف تجربه بشری، بلکه در گستره حکمت و معرفت دینی نیز تأیید می‌شود. انسان، چونان قله‌ای رفیع در میان موجودات، جایگاهی بی‌مانند دارد که هیچ موجود دیگری نمی‌تواند در آن با او هماوردی کند. این بی‌همتایی، ریشه در محتوای وجودی انسان دارد که در ادامه تبیین خواهد شد.

مشابهت‌نداشتن به‌عنوان اصل عام

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به اصل قرآنی «لا تکرار فی التجلی»، تأکید می‌کنند که در تجلیات الهی، هیچ‌گونه تکراری وجود ندارد. هر موجودی در عالم آفرینش، یگانه و بی‌تکرار است، چنان‌که خداوند از هیچ موجودی دو نمونه نیافریده است. این یگانگی، چونان امضایی الهی بر پیشانی هر ذره از هستی، تمامی مخلوقات را ممتاز و بی‌همتا می‌سازد. از این‌رو، مشابهت‌نداشتن، اصلی عام است که نه‌تنها به انسان، بلکه به تمامی موجودات عالم تسری می‌یابد.

درنگ: مشابهت‌نداشتن، اصلی عام در تمامی موجودات است و نمی‌تواند به‌تنهایی معیار تمایز انسان باشد.

نقد تعریف انسان از طریق مشابهت‌نداشتن

تعریف انسان از طریق مشابهت‌نداشتن، به دلیل عمومیت این ویژگی در تمامی موجودات، ناکافی است. اگرچه انسان، مشابهی در عالم ندارد، این ویژگی به‌تنهایی نمی‌تواند عظمت او را تبیین کند، زیرا هر ذره‌ای در هستی، از سنگ و گیاه تا حیوان و فرشته، یگانه و بی‌تکرار است. این نقد، چونان چراغی راهنما، فلاسفه را به سوی جستجوی معیاری دقیق‌تر برای تعریف انسان هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست این نوشتار، با کاوش در پیچیدگی وجودی انسان و نقد تعریف او از طریق مشابهت‌نداشتن، نشان داد که انسان موجودی چندوجهی و بی‌همتاست. با این حال، مشابهت‌نداشتن، به دلیل عمومیت در تمامی موجودات، نمی‌تواند معیار تمایز انسان باشد. این بخش، با تأکید بر اصل «لا تکرار فی التجلی»، یگانگی تمامی مخلوقات را تأیید کرده و زمینه را برای بررسی محتوای وجودی انسان به‌عنوان معیار اصلی تمایز فراهم می‌سازد.

بخش دوم: محتوای وجودی انسان و تمایز او از دیگر موجودات

محتوای وجودی به‌عنوان معیار تمایز

استاد فرزانه قدس‌سره، محتوای وجودی انسان، شامل ادراکات، قوا، و توانایی‌های منحصربه‌فرد او، را معیار اصلی تمایز او از سایر موجودات معرفی می‌کنند. انسان، در این منظر، نه‌تنها به دلیل فقدان مشابه، بلکه به سبب عمق و گستردگی محتوای وجودی‌اش، بی‌همتاست. ادراکات عمیق، توانایی‌های عملی، و قوای روحانی انسان، او را به موجودی بدل ساخته که هیچ موجود دیگری در عالم شناخته‌شده نمی‌تواند با او در این ساحت برابری کند.

درنگ: محتوای وجودی انسان، شامل ادراکات و توانایی‌های بی‌همتای او، معیار اصلی تمایز او از دیگر موجودات است.

نفی محتوای افضل از انسان

در سلسله مراتب وجودی، هیچ موجودی با محتوای وجودی برتر از انسان در عالم شناخته‌شده یافت نمی‌شود. این ادعا، نه‌تنها جایگاه رفیع انسان را در هستی تأیید می‌کند، بلکه برتری او را در برابر سایر مخلوقات، از جمله ملائکه، برجسته می‌سازد. انسان، چونان گوهری درخشان در تاج آفرینش، از منظر محتوایی بی‌رقیب است.

تمایز انسان از ملائکه

یکی از ویژگی‌های ممتاز انسان، توانایی عصيان و مخالفت است که در ملائکه یافت نمی‌شود. این توان، که از اختیار انسان سرچشمه می‌گیرد، نه‌تنها نقص نیست، بلکه کمالی است که انسان را از ملائکه متمایز می‌سازد. ملائکه، به دلیل طبیعت مجبول خود، فاقد این توانایی‌اند و از این‌رو، در برابر انسان، از منظر اختیار، ناقص تلقی می‌شوند. این ویژگی، چونان کلیدی طلایی، درهای کمال انسانی را می‌گشاید.

درنگ: توانایی عصيان و اختیار، کمالی است که انسان را از ملائکه متمایز می‌سازد و نقص ملائکه را در این ساحت آشکار می‌کند.

نقد برتری ملائکه

برخی از متکلمان، با تکیه بر برداشت‌های سنتی، ملائکه را برتر از انسان دانسته‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، این دیدگاه را ناکافی و عقب‌مانده می‌دانند و تأکید می‌کنند که توانایی اختیاری انسان، او را در جایگاهی برتر قرار می‌دهد. این نقد، چونان نسیمی تازه، غبار از باورهای کهن می‌زداید و افق جدیدی در انسان‌شناسی فلسفی می‌گشاید.

پیچیدگی محتوای انسان و طواف معرفتی

محتوای وجودی انسان، چنان ژرف و پیچیده است که شناخت آن، نه با احاطه، بلکه با طواف مداوم ممکن می‌شود. همان‌گونه که کعبه را با طواف می‌شناسیم، انسان نیز با تأمل مداوم و عمیق شناخته می‌شود. این تشبیه، چونان چراغی در مسیر معرفت، راه را برای درک عظمت انسان روشن می‌سازد.

درنگ: شناخت انسان، مانند شناخت خداوند، نیازمند طواف معرفتی است، نه احاطه کامل.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تمرکز بر محتوای وجودی انسان، او را موجودی بی‌همتا معرفی کرد که از منظر ادراکات، قوا، و توانایی‌های اختیاری، در عالم شناخته‌شده بی‌رقیب است. نقد برتری ملائکه و تأکید بر طواف معرفتی، نشان‌دهنده عمق و پیچیدگی انسان‌شناسی فلسفی است که این درس‌گفتار به آن پرداخته است.

بخش سوم: نقد طبیعیات فلسفی و ضرورت بازنگری

کاستی‌های طبیعیات فلسفی

طبیعیات فلسفی، به‌ویژه در آثاری چون جلدهای چهارم و پنجم اسفار و شفا، از اشکالات علمی و عبارتی فراوانی رنج می‌برد. این کاستی‌ها، که ریشه در عدم تحقیق کافی و انقطاع از علوم تجربی دارند، مانع از ارائه تبیینی جامع در این حوزه شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، این اشکالات را نشانه‌ای از انفعال علمی در فلسفه سنتی می‌دانند و بر ضرورت بازنگری تأکید دارند.

درنگ: طبیعیات فلسفی در آثار کلاسیک، به دلیل اشکالات علمی و عبارتی، نیازمند بازنگری عمیق است.

قطع ارتباط با علوم تجربی

حذف طبیعیات از متون فلسفی، نظیر بدایه و نهایه، و کم‌توجهی به این حوزه در سنت‌های آموزشی، رابطه فلسفه اسلامی را با علوم تجربی گسسته است. این انقطاع، چونان سدی در برابر پیشرفت علمی، مانع از پویایی فلسفه در مواجهه با مسائل روز شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این وضعیت را نقد کرده و بر ضرورت پیوند مجدد با علوم تجربی تأکید می‌ورزند.

نقد روش تدریس طبیعیات

روش تدریس طبیعیات در حوزه‌های علمی، به دلیل فقدان اساتید متخصص و اشکالات محتوایی، ناکارآمد بوده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به تجربه تدریس منظومه در تعطیلات و تابستان‌ها، بر اهمیت برنامه‌ریزی آموزشی و تدریس تخصصی تأکید دارند. این تجربه، چونان مشعلی فروزان، راه را برای اصلاح روش‌های آموزشی روشن می‌سازد.

نقد آثار کلاسیک و ضرورت بازنگری در جوهر و عرض

آثار کلاسیک، نظیر قوانین، به دلیل کاستی‌ها و ناقص ماندن، نتوانسته‌اند نیازهای علمی را برآورده سازند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به مشکلات چاپ آثار برخی عالمان دینی در حوزه جوهر و عرض، بر ضرورت بازنگری در این مباحث تأکید دارند. این نقد، چونان دعوتی به بازسازی، فلسفه اسلامی را به سوی پویایی و نوآوری سوق می‌دهد.

درنگ: مباحث جوهر و عرض در فلسفه اسلامی نیازمند بازنگری علمی و دقیق است تا کاستی‌های موجود رفع گردد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد کاستی‌های طبیعیات فلسفی و قطع ارتباط با علوم تجربی، بر ضرورت بازنگری در روش‌شناسی و محتوای فلسفه اسلامی تأکید کرد. تجربه‌های آموزشی و نقد آثار کلاسیک، راه را برای اصلاح و پویایی فلسفه هموار می‌سازد.

نتیجه‌گیری

درس‌گفتار شماره ۱۰۹۰، با کاوش در انسان‌شناسی فلسفی، انسان را موجودی بی‌همتا معرفی کرد که محتوای وجودی او، شامل ادراکات، قوا، و توانایی‌های اختیاری، معیار اصلی تمایز او از سایر موجودات است. نقد مشابهت‌نداشتن به‌عنوان اصلی عام، و تأکید بر یگانگی تمامی مخلوقات، نشان‌دهنده عمق وجودی این بحث است. همچنین، نقد کاستی‌های طبیعیات فلسفی و دعوت به پیوند با علوم تجربی، افقی نو در بازسازی فلسفه اسلامی می‌گشاید. این نوشتار، با ارائه تبیینی جامع و منسجم، دعوتی است به تأمل عمیق در جایگاه انسان و ضرورت بازنگری در فلسفه سنتی، تا چونان مشعلی فروزان، راه معرفت را روشن سازد.

با نظارت صادق خادمی