در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1092

متن درس





انسان‌شناسی فلسفی و ضرورت تشبیک معرفتی

انسان‌شناسی فلسفی و ضرورت تشبیک معرفتی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۰۹۲)

دیباچه

انسان‌شناسی فلسفی، به‌مثابه یکی از بنیادی‌ترین شاخه‌های معرفت بشری، در پی کاوش چیستی و کیستی انسان است. این دانش، نه‌تنها به شناخت نظری انسان بسنده نمی‌کند، بلکه با پیوند میان معرفت نظری و عملی، به دنبال تحقق وجودی انسان در مسیر کمال است. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۱۰۹۲، ارائه‌شده در تاریخ ۱۳/۷/۱۳۸۸، با رویکردی عمیق و تأمل‌برانگیز، انسان را موجودی پیچیده و دارای لایه‌های بی‌پایان معرفی کرده و بر ضرورت درهم‌تنیدن معرفت نظری با عمل تأکید ورزیده‌اند. /p>

بخش نخست: تمایز معرفت نظری و عملی در انسان‌شناسی

تبیین مفهوم معرفت نظری و عملی

معرفت انسانی، به دو گونه نظری و عملی تقسیم می‌شود. معرفت نظری، مانند گزاره «آتش گرم است» یا «آب روان است»، به توصیف ویژگی‌های اشیاء در سطح ذهنیت بسنده می‌کند و فاقد الزام عملی است. در مقابل، معرفت عملی، مانند گزاره «نماز واجب است»، انسان را به کنش و تحقق وامی‌دارد. استاد فرزانه قدس‌سره انسان‌شناسی را در زمره معرفت عملی جای داده و تأکید کرده‌اند که شناخت انسان، برخلاف شناخت اشیاء بی‌جان، نمی‌تواند صرفاً در حوزه ذهنیت باقی بماند. این شناخت، مانند وجوب نماز، انسان را گرفتار مسائل عملی می‌کند: یادگیری، به‌کاربستن و استیفای آن در زندگی.

تمثیل آتش و نماز، به‌زیبایی این تمایز را روشن می‌سازد. همان‌گونه که آتش گرم است و این گزاره در سطح توصیف می‌ماند، شناخت انسان نیز اگر به توصیف ویژگی‌های او محدود شود، به انفعال می‌انجامد. اما وجوب نماز، انسان را به فراگیری احکام، رعایت شکیات و استیفای آن در عمل ملزم می‌کند. انسان‌شناسی نیز باید چنین باشد: معرفتی که انسان را به تأمل در خویشتن و حرکت به سوی تحقق وجودی سوق دهد.

درنگ: انسان‌شناسی، معرفتی عملی است که انسان را به کنش و تحقق وامی‌دارد، نه صرفاً توصیفی نظری مانند شناخت اشیاء بی‌جان.

پیوند معرفت و عمل

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شناخت انسان، مانند شناخت آتش یا آب، نمی‌تواند در سطح ذهنیت متوقف شود. انسان، موجودی است با محتوای غنی و لایه‌های بی‌پایان (لایتناهی فعلی)، که شناخت او مستلزم ورود به ساحت عمل است. این پیوند، انسان را از انفعال نظری به سوی پویایی عملی سوق می‌دهد. همان‌گونه که وجوب نماز، انسان را به یادگیری احکام، رعایت شکیات و انجام آن ملزم می‌کند، شناخت انسان نیز باید انسان را به تأمل در هویت خویش و حرکت به سوی کمال وادارد.

این دیدگاه، با فلسفه عملی و عرفان نظری هم‌راستاست. در فلسفه عملی، معرفت به‌عنوان مقدمه عمل تلقی می‌شود، و در عرفان نظری، شناخت انسان به تحقق وجودی او گره خورده است. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیل نماز، این مفهوم را ملموس ساخته‌اند: همان‌گونه که ندانستن شکیات، نماز را باطل می‌کند، ندانستن و به‌کارنگرفتن معرفت انسانی نیز به بطلان شناخت می‌انجامد.

نقد رویکردهای نظری در انسان‌شناسی

یکی از محورهای اصلی درس‌گفتار، نقد رویکردهای صرفاً نظری در انسان‌شناسی است. استاد فرزانه قدس‌سره معتقدند که توصیف انسان با گزاره‌هایی مانند «انسان این است» یا «انسان چنان است»، بدون ورود به ساحت عمل، مانند توصیف ویژگی‌های اشیاء بی‌جان است. این رویکرد، معرفت را به انباشت ذهنیات تقلیل می‌دهد و از اثرگذاری عملی بازمی‌ماند. در مقابل، انسان‌شناسی باید مانند وجوب نماز، انسان را به کنش و تحقق وادارد.

این نقد، با فلسفه انتقادی و عرفان عملی هم‌راستاست. در فلسفه ارسطویی، معرفت نظری به‌عنوان هدف نهایی تلقی می‌شود، اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را ناکافی دانسته و بر ضرورت تحقق عملی معرفت تأکید دارند. این رویکرد، انسان‌شناسی را از سطح توصیف به ساحت وجودی ارتقا می‌دهد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست درس‌گفتار، با تمایز میان معرفت نظری و عملی، انسان‌شناسی را معرفتی عملی معرفی می‌کند که انسان را به کنش و تحقق وامی‌دارد. نقد رویکردهای نظری، تأکید بر پیوند معرفت و عمل، و تمثیل نماز، این بخش را به تبیینی روشن و عمیق از انسان‌شناسی فلسفی تبدیل کرده است. این دیدگاه، انسان را نه‌تنها موضوع شناخت، بلکه عامل تحقق معرفت می‌داند و از انفعال نظری به سوی پویایی عملی دعوت می‌کند.

بخش دوم: تشبیک معرفتی و روش‌شناسی انسان‌شناسی

مفهوم تشبیک معرفتی

استاد فرزانه قدس‌سره مفهوم «تشبیک» (شبکه‌سازی معرفتی) را به‌عنوان روشی نوین در انسان‌شناسی معرفی کرده‌اند. تشبیک، به معنای درهم‌تنیدن معرفت نظری و عملی است، به‌گونه‌ای که شناخت انسان به تحقق وجودی او منجر شود. این مفهوم، برخلاف اصطکاک یا انعکاس، به شبکه‌ای از معرفت اشاره دارد که انسان را در خود گرفتار می‌کند و او را به سوی کمال سوق می‌دهد.

تمثیل مکانیک، این مفهوم را به‌زیبایی روشن می‌سازد. همان‌گونه که مکانیک با بستن پیچ‌ها به ترتیب، موتور را به کار می‌اندازد، انسان‌شناسی نیز باید با تشبیک معرفت نظری و عملی، انسان را به تحقق وجودی برساند. این روش‌شناسی، شناخت را از سطح مفاهیم و عبارات فراتر برده و به ساحت عمل می‌کشاند.

درنگ: تشبیک معرفتی، شبکه‌سازی معرفت نظری و عملی است که انسان را از انفعال نظری به سوی تحقق وجودی سوق می‌دهد.

نقد مطالعه بدون تشبیک

استاد فرزانه قدس‌سره مطالعه بدون تشبیک را بی‌فایده دانسته و آن را به انباشت کتاب در گونی تشبیه کرده‌اند. همان‌گونه که انباشت کتاب‌ها بدون به‌کاربستن آن‌ها، جز سنگینی و وزر و وبال نیست، مطالعه بدون تشبیک نیز به رشد معرفتی منجر نمی‌شود. این نقد، با نقل از شیخ بهایی تقویت شده است که انباشت دانش بدون عمل را مانند جمع‌آوری خار توسط خارکن می‌داند که جز خستگی و مرگ به بار نمی‌آورد.

این دیدگاه، با حکمت اسلامی هم‌راستاست. حکمت، به معنای معرفتی است که به عمل منجر شود، و دانش بدون عمل، به غرور، تکبر و خودبزرگ‌بینی می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به تجربه شخصی خود (محبت به معلم عرب و گوزن)، تأثیر معرفت عملی بر انسان را نشان داده و از دست رفتن این محبت در اثر انباشت دانش بدون عمل را نقد کرده‌اند.

تشبیک در سیره انبیا و اولیا

استاد فرزانه قدس‌سره سیره انبیا و اولیا را نمونه‌ای از تشبیک معرفتی معرفی کرده‌اند. در قرآن کریم، آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا﴾ (سوره نساء، آیه ۱۳۶: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، ایمان بیاورید») ایمان را نتیجه علم و عمل معرفی می‌کند. انبیا و اولیا، با درهم‌تنیدن معرفت و عمل، به فضیلت رسیده‌اند، و این فضیلت، نه از سواد یا اقتدار، بلکه از تحقق معرفت در وجودشان نشأت گرفته است.

این دیدگاه، با انسان‌شناسی قرآنی پیوند دارد. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به انفاق امیرالمؤمنین علیه‌السلام، عمل را نتیجه معرفت مشبک دانسته و آن را الگویی برای انسان‌شناسی عملی معرفی کرده‌اند. این بخش، تشبیک را به‌عنوان روشی برای تحقق معرفت در سیره اولیا تبیین می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم درس‌گفتار، با معرفی مفهوم تشبیک معرفتی، روش‌شناسی نوینی در انسان‌شناسی ارائه می‌دهد. تشبیک، به‌عنوان شبکه‌سازی معرفت نظری و عملی، انسان را از انفعال نظری به سوی تحقق وجودی سوق می‌دهد. نقد مطالعه بدون تشبیک، تأکید بر سیره انبیا و اولیا، و تمثیلات مکانیک و گونی کتاب، این بخش را به تبیینی عمیق و ملموس از انسان‌شناسی عملی تبدیل کرده است.

بخش سوم: وحدت انسانیت و تفاوت‌های تحققی

وحدت انسانیت

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به مفهوم «لا تفاوت فی خلق الرحمان»، وحدت انسانیت را تأیید کرده و تأکید دارند که انسان‌ها از حیث انسانیت هیچ تفاوتی ندارند. این وحدت، به معنای برابری همه انسان‌ها در گوهر وجودی است، چه معصوم باشند و چه غیرمعصوم، چه مؤمن باشند و چه کافر.

این دیدگاه، با فلسفه وجودی و عرفان نظری هم‌راستاست. انسان، به‌مثابه موجودی با محتوای غنی و لایه‌های بی‌پایان، در گوهر وجودی خود یکسان است، و تفاوت‌ها تنها در ساحت تحقق و تشخص پدیدار می‌شوند. این تبیین، انسان‌شناسی را از سطح توصیف به ساحت وجودی ارتقا می‌دهد.

درنگ: انسان‌ها از حیث انسانیت برابرند، و تفاوت‌ها تنها در ساحت تحقق و تشخص پدیدار می‌شوند.

تفاوت‌های تحققی و تشخصی

استاد فرزانه قدس‌سره تفاوت‌های میان انسان‌ها را ناشی از علل، آسیب‌ها، مبادی و خصوصیات تحققی و تشخصی دانسته‌اند. این تفاوت‌ها، مانند بزرگی و کوچکی، زیبایی و زشتی، ایمان و کفر، در ساحت تحقق و تشخص پدید می‌آیند و به گوهر انسانیت خللی وارد نمی‌کنند. این دیدگاه، پویایی وجود انسان را تأیید کرده و تفاوت‌ها را در مراتب تحقق معرفی می‌کند.

تمثیل بزرگ و کوچک، این مفهوم را ملموس می‌سازد. همان‌گونه که یک درخت در خاک‌های مختلف به اشکال گوناگون رشد می‌کند، انسان نیز در بسترهای متفاوت به مراتب گوناگون تحقق می‌یابد. این تبیین، انسان‌شناسی را به ساحت وجودی و عملی پیوند می‌دهد.

دقت در مفهوم انسان

استاد فرزانه قدس‌سره بر ضرورت دقت در مفهوم «انسان» تأکید کرده و آن را مشابه دقت در فهم «نماز» دانسته‌اند. همان‌گونه که فهم دقیق احکام و شکیات، شرط صحت نماز است، شناخت دقیق انسان نیز مستلزم تأمل در محتوای وجودی اوست. این تأکید، روش‌شناسی علمی در انسان‌شناسی را تأیید کرده و شناخت سطحی را نفی می‌کند.

این دیدگاه، با علوم اسلامی پیوند دارد. در فقه، ندانستن شکیات به بطلان نماز می‌انجامد، و در انسان‌شناسی، ندانستن محتوای وجودی انسان به بطلان معرفت منجر می‌شود. این تبیین، انسان‌شناسی را به‌عنوان دانشی پویا و عملی معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم درس‌گفتار، با تأکید بر وحدت انسانیت و تبیین تفاوت‌های تحققی، انسان‌شناسی را به ساحت وجودی ارتقا می‌دهد. وحدت انسانیت، نقد تفاوت‌های ظاهری، و تأکید بر دقت در مفهوم انسان، این بخش را به تبیینی عمیق از گوهر انسان تبدیل کرده است. این دیدگاه، انسان را موجودی واحد و در عین حال پویا معرفی می‌کند که در ساحت تحقق به مراتب گوناگون می‌رسد.

بخش چهارم: نقد علم بدون عمل و خطرات آن

خطرات انباشت دانش

استاد فرزانه قدس‌سره انباشت دانش بدون عمل را به شدت نقد کرده و آن را به جمع‌آوری خار توسط خارکن تشبیه کرده‌اند. همان‌گونه که خارکن با انباشت خار، زیر بار آن خسته و درمانده می‌شود، دانشمند بدون عمل نیز زیر بار دانش بی‌ثمر خود به غرور، تکبر و خودبزرگ‌بینی گرفتار می‌شود.

این نقد، با حکمت اسلامی پیوند دارد. استاد فرزانه قدس‌سره با نقل از شیخ بهایی، علم بدون عمل را «وزر و وبال» دانسته و تأکید کرده‌اند که دانش بدون تشبیک، نه‌تنها به رشد منجر نمی‌شود، بلکه به افول و بدبختی می‌انجامد. این دیدگاه، ضرورت تحقق عملی معرفت را برجسته می‌سازد.

درنگ: دانش بدون عمل، به غرور و قساوت قلب منجر می‌شود و انسان را از رشد معرفتی بازمی‌دارد.

نقد علم دینی بدون تشبیک

استاد فرزانه قدس‌سره علم دینی بدون تشبیک را نیز نقد کرده و آن را به انباشت دانش بدون اثرگذاری عملی تشبیه کرده‌اند. این علم، اگرچه در ظاهر ارزشمند است، اما بدون پیوند با عمل، به خودبزرگ‌بینی و قساوت قلب می‌انجامد. این نقد، به‌گونه‌ای تعدیل‌شده، بر کاستی‌های رویکردهای نظری در علم دینی تأکید دارد و ضرورت تشبیک را در این حوزه برجسته می‌سازد.

تمثیل طلبه‌ای که پس از سال‌ها تحصیل به غرور گرفتار می‌شود، این نقد را ملموس می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به تجربه شخصی خود (محبت به معلم عرب)، نشان داده‌اند که معرفت عملی، محبت و سادگی را در انسان زنده نگه می‌دارد، اما انباشت دانش بدون عمل، این محبت را از بین می‌برد.

نقد شعر نادانی

استاد فرزانه قدس‌سره شعر «علم هرچه بیشتر خوانی گر عمل در تو نیست نادانی» را نقد کرده و عمل را معلول معرفت مشبک معرفی کرده‌اند. عمل، نه صرفاً کنش مکانیکی، بلکه نتیجه درهم‌تنیدن معرفت نظری و عملی است. این دیدگاه، با اشاره به انفاق امیرالمؤمنین علیه‌السلام، عمل را ظهور معرفت مشبک دانسته و آن را الگویی برای انسان‌شناسی عملی معرفی می‌کند.

این نقد، با سیره اهل بیت علیهم‌السلام پیوند دارد. انفاق امیرالمؤمنین علیه‌السلام، به‌عنوان نمونه‌ای از عمل مشبک، نشان‌دهنده پیوند عمیق معرفت و عمل است که انسان را به کمال می‌رساند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم درس‌گفتار، با نقد انباشت دانش بدون عمل، خطرات علم بدون تشبیک را برجسته کرده و ضرورت پیوند معرفت و عمل را تأیید می‌کند. نقد علم دینی، تأکید بر محبت به عالمان دینی، و تبیین عمل به‌عنوان معلول معرفت مشبک، این بخش را به تبیینی عمیق از کاستی‌های معرفت نظری تبدیل کرده است.

بخش پنجم: خودشناسی عملی و فازبندی معرفت

خودشناسی عملی

استاد فرزانه قدس‌سره خودشناسی عملی را محور انسان‌شناسی دانسته و آن را به برش پیاز تشبیه کرده‌اند. همان‌گونه که پیاز برش‌خورده، میکروب‌ها را جذب یا دفع می‌کند، انسان نیز باید در وجود خویش تأمل کند تا جذب و دفع‌های وجودی خود را بشناسد. این تأمل، انسان را به فهم دقیق هویت خویش و حرکت به سوی تحقق سوق می‌دهد.

این دیدگاه، با روان‌شناسی فلسفی و عرفان عملی هم‌راستاست. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به خواب و بیداری، پوست و جزئیات وجودی، انسان‌شناسی را به سطح جزئیات زیسته گسترش داده و معرفت را ملموس ساخته‌اند.

درنگ: خودشناسی عملی، تأمل در جذب و دفع‌های وجودی است که انسان را به تحقق معرفت سوق می‌دهد.

فازبندی معرفت

استاد فرزانه قدس‌سره شناخت انسان را فرآیندی تدریجی و فازبه‌فاز معرفی کرده‌اند. این شناخت، مانند استارت زدن موتور، ذره‌به‌ذره تحقق می‌یابد و مستلزم تأمل عملی است. انسان باید در هر فاز، وجود خود را بررسی کند و ببیند چه میزان از خصوصیات انسانی در او تحقق یافته است.

تمثیل موتور، این مفهوم را ملموس می‌سازد. همان‌گونه که مکانیک با بستن پیچ‌ها به ترتیب، موتور را به کار می‌اندازد، انسان نیز باید با تشبیک معرفت، وجود خود را فازبه‌فاز به کمال برساند. این دیدگاه، انسان‌شناسی را به‌عنوان دانشی پویا و عملی معرفی می‌کند.

نقد دیوارشناسی

استاد فرزانه قدس‌سره انسان‌شناسی بدون تشبیک را «دیوارشناسی» نامیده و آن را نقد کرده‌اند. این نقد، کاستی‌های معرفت نظری را برجسته کرده و ضرورت تحقق عملی معرفت را تأیید می‌کند. انسان‌شناسی، اگر به توصیف محدود شود، مانند شناخت دیوار است که هیچ اثر وجودی ندارد.

این دیدگاه، با فلسفه انتقادی پیوند دارد. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به موجودات دیگر (جن، ملک)، تأکید کرده‌اند که شناخت انسان، برخلاف شناخت دیگر موجودات، باید به عمل منجر شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم درس‌گفتار، با تأکید بر خودشناسی عملی و فازبندی معرفت، انسان‌شناسی را به ساحت وجودی و عملی ارتقا می‌دهد. خودشناسی عملی، فازبندی معرفت، و نقد دیوارشناسی، این بخش را به تبیینی عمیق از روش‌شناسی انسان‌شناسی تبدیل کرده است.

بخش ششم: نقد عرفان نظری و مقامات عارفان

نقد مقامات ابن‌سینا

استاد فرزانه قدس‌سره مقامات عارفان ابن‌سینا را فاقد منزل و تشبیک دانسته و آن را نقد کرده‌اند. ابن‌سینا، اگرچه نابغه‌ای در فلسفه و طب بوده، اما در عرفان، چسبیده به این حوزه بوده و فاقد تجربه زیسته عرفانی است. این نقد، محدودیت‌های عرفان نظری را برجسته کرده و تشبیک را معیار عرفان اصیل معرفی می‌کند.

در مقابل، خواجه نصیرالدین طوسی، به‌عنوان عارفی چکیده، منازل السایرین را تبیین کرده و منزل را مقدمه مقام دانسته است. این تمایز، فرآیند عرفانی را پویا معرفی کرده و تشبیک را با عرفان پیوند می‌دهد.

نقد عطار و چسبیدگی

استاد فرزانه قدس‌سره عطار را نیز چسبیده به عرفان دانسته و او را از خواجه متمایز کرده‌اند. عطار، اگرچه در شعر و عرفان نام‌آور است، اما فاقد تجربه زیسته عرفانی است. این نقد، تمایز میان عرفان اصیل و تقلیدی را تأیید کرده و تشبیک را معیار عرفان اصیل معرفی می‌کند.

اشاره به «هفت شهر عشق»، این نقد را با عرفان نظری پیوند می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عارفان اصیل، با تشبیک معرفت، به کمال می‌رسند، درحالی‌که چسبیدگان به عرفان، در سطح نظری باقی می‌مانند.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم درس‌گفتار، با نقد عرفان نظری ابن‌سینا و عطار، ضرورت تشبیک در عرفان را برجسته کرده و تمایز منزل و مقام را تبیین می‌کند. این بخش، عرفان را به‌عنوان دانشی عملی معرفی کرده و تشبیک را معیار اصالت آن می‌داند.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار شماره ۱۰۹۲ استاد فرزانه قدس‌سره، با تبیین انسان‌شناسی فلسفی، به ضرورت پیوند معرفت نظری و عملی پرداخته و مفهوم تشبیک را به‌عنوان روشی نوین برای تحقق معرفت معرفی کرده است. این درس‌گفتار، با نقد رویکردهای صرفاً نظری، تأکید بر وحدت انسانیت، و ارائه روش‌شناسی تشبیک، انسان‌شناسی را به ساحت وجودی و عملی ارتقا داده است. نکات کلیدی این درس‌گفتار عبارتند از:

  1. انسان‌شناسی، معرفتی عملی است که انسان را به کنش و تحقق وامی‌دارد.
  2. تشبیک معرفتی، شبکه‌سازی معرفت نظری و عملی است که انسان را به کمال می‌رساند.
  3. انسان‌ها از حیث انسانیت برابرند، و تفاوت‌ها در ساحت تحقق پدیدار می‌شوند.
  4. دانش بدون عمل، به غرور و قساوت قلب می‌انجامد.
  5. خودشناسی عملی، تأمل در جذب و دفع‌های وجودی است.
  6. شناخت انسان، فرآیندی تدریجی و فازبه‌فاز است.
  7. سیره انبیا و اولیا، الگویی برای تشبیک معرفتی است.

این اثر، با ارائه رویکردی انتقادی و عملی، به مخاطبان فرصتی برای تأمل در مباحث عمیق فلسفی ارائه می‌دهد و انسان‌شناسی را به‌عنوان دانشی پویا و اثرگذار معرفی می‌کند.

با نظارت صادق خادمی