در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1110

متن درس





کتاب انسان‌شناسی عرفانی

انسان‌شناسی عرفانی: درآمدی بر تحقق وجودی انسان

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۱۰)

دیباچه

انسان، آن موجود شگرف و جامع‌الاطراف، در کانون تأملات فلسفی و عرفانی قرار دارد. این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در عمق وجود انسان می‌پردازد و با نقد رویکردهای مفهوم‌محور در انسان‌شناسی، طرحی عملی برای تحقق مراتب متعالی وجودی او ارائه می‌دهد. هدف این نوشتار، نه صرفاً تبیین مفاهیم، بلکه رهنمون ساختن انسان به سوی شکوفایی باطنی است که چون غنچه‌ای در صبحگاه جان، به رویش و بالندگی می‌رسد.

بخش یکم: نقد انسان‌شناسی مفهومی

محدودیت‌های شناخت مفهومی

شناخت انسان، در صورتی که به مفاهیم کلی و انتزاعی محدود بماند، از تأثیرگذاری ژرف بی‌بهره است. توصیفاتی چون «انسان بزرگ است» یا جایگاه او در علم الهی، ملکوت و لاهوت، هرچند ارزشمند، به تنهایی نمی‌توانند عطش وجودی انسان را فرو نشانند. این مفاهیم، به تعبیر قرآن کریم، «لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ» (غاشیه: ۷) هستند، یعنی نه سیر می‌کنند و نه از گرسنگی وجودی می‌کاهند.

درنگ: مفاهیم کلی انسان‌شناسی، بدون تحقق عینی، به رشد وجودی منجر نمی‌شوند. انسان‌شناسی حقیقی، در جان انسان رخ می‌دهد و به شکوفایی باطنی می‌انجامد.

این نقد، ریشه در محدودیت‌های رویکردهای نظری دارد. در فلسفه و عرفان اسلامی، شناخت انسان تنها زمانی به بار می‌نشیند که به تحول باطنی منجر شود. مفاهیم، مانند نقشه‌ای هستند که مقصد را نشان می‌دهند، اما بدون گام نهادن در مسیر، راه به مقصود نمی‌برد.

کاستی الفاظ و عبارات

تکرار عباراتی چون «انسان عظیم است» یا «انسان چنین و چنان است»، بدون پیوند با عمل، به نتیجه‌ای نمی‌رسد. این الفاظ، هرچند فاخر، مانند پوسته‌ای توخالی‌اند که محتوایی در آن شکوفا نمی‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسان‌شناسی حقیقی، آن است که در جان انسان رخ دهد؛ گویی صبحگاهان، غنچه‌ای در دل او بشکفد، راهی گشوده شود و چشمانش به نور بصیرت روشن گردد.

درنگ: انسان‌شناسی حقیقی، در تحقق باطنی و شکوفایی جان انسان نهفته است، نه در انباشت مفاهیم و الفاظ.

تفاوت انسان‌شناسی مفهومی و عملی

مباحث مفهومی، هرچند در کتب انسان‌شناسی فراوان‌اند، به رشد، ظهور، وحی، نبوت، کرامت، همت، قدرت یا عزت وجودی نمی‌انجامند. این کتب، مانند باغی هستند که شاخ و برگ بسیار دارند، اما میوه‌ای به بار نمی‌آورند. در مقابل، انسان‌شناسی عملی، به تحقق عینی در جان انسان می‌انجامد و او را به مراتبی چون بصیرت، الهام و رويت رهنمون می‌سازد.

انبیا و اولیای الهی، نه با مباحثه مفهومی، بلکه با تحققات باطنی در جانشان، به مراتب قرب و لطف الهی دست یافتند. این تحققات، مانند چشمه‌ای جوشان، از درون جان آن‌ها سر برآورد و عالم را به نور معرفت روشن ساخت.

درنگ: موفقیت انبیا و اولیا، نتیجه تحقق باطنی در جانشان بود، نه انباشت مفاهیم نظری.

جمع‌بندی بخش یکم

انسان‌شناسی مفهومی، هرچند در تبیین جایگاه انسان ارزشمند است، بدون پیوند با عمل، به رهایی وجودی نمی‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد این رویکرد، انسان را به سوی تحقق عینی و شکوفایی باطنی دعوت می‌کنند. این بخش، بر ضرورت گذر از الفاظ و مفاهیم به سوی تجربه عینی تأکید دارد، گویی انسان باید از سایه مفاهیم به نور حقیقت گام نهد.

بخش دوم: طرح عملی برای تحقق وجودی

سؤال بنیادین انسان‌شناسی

سؤال اصلی در انسان‌شناسی، این است که انسان برای ورود به محتوای وجودی خود و دستیابی به مراتب متعالی چون وحی، کرامت، بصیرت، همت، تمکین، اراده، قدرت، الهام، رويت و مشاهده، چه باید کند؟ این پرسش، مانند مشعلی است که مسیر انسان را در تاریکی وجود روشن می‌سازد.

درنگ: انسان‌شناسی عملی، در پی پاسخ به این سؤال است که انسان چگونه می‌تواند قوای وجودی خود را شکوفا سازد و به مراتب متعالی دست یابد.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسان باید از رکود مفهومی خارج شود و با جنبش وجودی، به سوی تحقق مراتب متعالی گام بردارد. این حرکت، مانند رودی است که از سرچشمه جان برمی‌خیزد و به دریای حقیقت می‌پیوندد.

دو دسته انسان: محبین و محبوبین

انسان‌ها در مسیر سلوک، به دو دسته تقسیم می‌شوند: محبین و محبوبین. محبین، عاشقانی‌اند که با تلاش، ریاضت و کوشش، راه به سوی حقیقت می‌شکافند، مانند کاروانی که در بیابان معرفت، با زحمت به مقصد می‌رسد. محبوبین، اما، کسانی‌اند که از بالا به پایین می‌آیند، گویی با جذبه الهی به سوی مقصود کشیده می‌شوند.

درنگ: محبین با سلوک عملی و محبوبین با عنایت الهی به قرب می‌رسند، اما انسان عادی باید مسیر محبین را بپیماید.

کتب عرفانی چون مصباح‌الحدیه، منازل‌السائرین، اسفار اربعه، فصوص‌الحکم و فتوحات مکیه، برای محبین نگاشته شده‌اند و راهنمای سلوک عملی‌اند. محبوبین، اما، از این کتب بی‌نیازند، زیرا جذبه الهی آن‌ها را به مقصد می‌رساند.

سه رکن سلوک محبین

استاد فرزانه قدس‌سره برای انسان عادی که در سنین مختلف به بیداری وجودی رسیده، سه رکن اساسی در سلوک محبین پیشنهاد می‌دهند: معرفت، حلال‌درمانی و سجاده (نماز، دعا و ذکر). این سه رکن، مانند سه ستون استوار، بنای وجودی انسان را برافراشته می‌سازند.

درنگ: معرفت، حلال‌درمانی و سجاده، سه رکن اصلی سلوک محبین‌اند که با تعهد به آن‌ها، موفقیت تضمین شده است.

رکن اول: معرفت

معرفت، به معنای شناخت عینی و جزئی، در مقابل علم کلی و مفهومی قرار دارد. علم، مانند نقشه‌ای است که مقصد را نشان می‌دهد، اما معرفت، گام نهادن در مسیر و لمس حقیقت است. در زبان عربی، «علم» ناقص و کلی است، مانند «عَلَمْتُ أَنَّهُ شَاعِرٌ» (دانستم که او شاعر است)، اما «معرفت» تام و جزئی است، مانند «عَرَفْتُ زَيْدًا» (زید را شناختم).

برای کسب معرفت، انسان باید دفترچه‌ای تهیه کند و اعتقادات خود را به نگارش درآورد. این خودآزمایی، مانند آینه‌ای است که حقیقت باورهای انسان را نمایان می‌سازد. باید پرسید: «واقعاً به چه ایمان دارم؟» آیا به خدا، پیامبر یا امام زمان یقین دارم؟ این یقین، مانند ریشه‌ای است که درخت وجود را استوار می‌سازد.

درنگ: معرفت، شناخت عینی و جزئی است که با خودآزمایی و بازنگری اعتقادات حاصل می‌شود.

اعتقادات صوری، مانند کاخی بی‌بنیان، فرو می‌ریزند. استاد فرزانه قدس‌سره هشدار می‌دهند که باورهای بدون یقین، مانند سرابی در بیابان، انسان را به یأس می‌کشانند. برای مثال، اعتقاد به امام زمان، بدون معرفت عینی، به نتیجه نمی‌رسد و ممکن است به ناامیدی منجر شود.

رکن دوم: حلال‌درمانی

حلال‌درمانی، به معنای پرهیز از حرام و مصرف حلال، شرط اساسی رشد وجودی است. حرام‌خوری، مانند سمی است که قوای باطنی انسان را زایل می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی فاخر می‌فرمایند: مانند ماشینی که تنها با بنزین سوپر حرکت می‌کند، انسان نیز با حلال‌درمانی به مراتب متعالی می‌رسد.

قرآن کریم نیز در آیه‌ای فرموده است: «فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ» (کهف: ۱۹)، یعنی به خوراک و نوشیدنی‌ات بنگر. این آیه، به نظارت بر تغذیه جسمی و معنوی انسان اشاره دارد. حرام‌خوری، مانع دستیابی به کشف، کرامت، وحی و الهام است، اما حلال‌درمانی، مانند چشمه‌ای زلال، جان انسان را سیراب می‌کند.

درنگ: حلال‌درمانی، شرط لازم برای شکوفایی قوای باطنی انسان است و حرام‌خوری، مانع تحقق وجودی است.

تمایز بین حرام‌زاده و حرام‌خور نیز قابل تأمل است. حرام‌زاده ممکن است به مراتب علمی برسد، اما حرام‌خور، به دلیل آلودگی باطنی، از مراتب وجودی محروم می‌ماند. این تمایز، مانند خطی روشن، مرز بین علم صوری و معرفت عینی را نمایان می‌سازد.

رکن سوم: سجاده

سجاده، که شامل نماز، دعا و ذکر است، رکن سوم سلوک محبین است. این رکن، مانند پلی است که انسان را به آسمان معرفت متصل می‌سازد. اما بدون معرفت و حلال‌درمانی، سجاده نیز بی‌ثمر است و ممکن است به ریا و سالوس منجر شود. قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ» (عنکبوت: ۴۵)، یعنی همانا نماز از زشتی و ناپسند بازمی‌دارد. اما نمازی که با ریا و نمایش همراه باشد، نه تنها بازدارنده نیست، بلکه به خباثت می‌انجامد.

استاد فرزانه قدس‌سره به نقد نمازهای نمایشی می‌پردازند که با بلندگو و برای جلب توجه خلق خوانده می‌شوند. این نمازها، مانند نمایشی فریبنده، از اخلاص تهی‌اند. قرائت‌های غلط در نماز نیز، که ناشی از فقدان معرفت و آموزش صحیح است، مانع تأثیرگذاری عبادت می‌شوند.

درنگ: سجاده، با اخلاص و معرفت، انسان را به مراتب متعالی می‌رساند، اما بدون این دو، به ریا و خباثت منجر می‌شود.

تضمین موفقیت سلوک محبین

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محال است انسانی، با هر سن و استعدادی، این سه رکن را دنبال کند و به موفقیت نرسد. این تضمین، مانند مشعلی است که امید را در دل سالک روشن می‌سازد. انسان عادی، که در بیست، سی یا پنجاه سالگی به بیداری وجودی رسیده، با تعهد به این سه رکن، به شکوفایی باطنی دست خواهد یافت.

درنگ: تعهد به معرفت، حلال‌درمانی و سجاده، موفقیت انسان در سلوک را تضمین می‌کند.

نقد علم دینی صوری

علم دینی، اگر به مفاهیم صوری محدود بماند، مانند درختی بی‌ثمر است. حفظ قرآن کریم با چهارده روایت، هرچند ارزشمند، بدون معرفت عینی، به وحی و کرامت نمی‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به حافظ شیرازی، که به فصاحت و بلاغت شهره بود، تأکید می‌کنند که حافظه قوی و دانش صوری، مانند گنجی بی‌استفاده، به تحقق وجودی منجر نمی‌شود.

اعتقادات صوری، مانند باور به ظهور امام زمان بدون یقین، به یأس و بی‌اعتقادی می‌انجامد. پیش‌بینی‌های غیرمستند درباره ظهور، مانند سرابی فریبنده، انسان را از مسیر حقیقت دور می‌سازد. علم دینی باید به مناظره‌های علمی منجر شود تا معرفت عینی را تقویت کند.

درنگ: علم دینی صوری، بدون معرفت عینی، به رشد وجودی منجر نمی‌شود و ممکن است به یأس و گمراهی بینجامد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با ارائه طرحی عملی برای سلوک محبین، انسان را به سوی تحقق وجودی رهنمون می‌سازد. معرفت، حلال‌درمانی و سجاده، سه رکنی هستند که مانند سه بال، انسان را به سوی آسمان حقیقت پرواز می‌دهند. نقد علم دینی صوری و تأکید بر خودآزمایی، انسان را از رکود مفهومی به سوی جنبش وجودی هدایت می‌کند.

بخش سوم: جایگاه انسان در عرفان اسلامی

عظمت انسان

انسان، به دلیل جامعیت وجودی، از انبیا و اولیا برتر است، زیرا آن‌ها بخشی از حقیقت انسان‌اند. انسان، مانند دریایی بی‌کران، تمام مراتب وجود را در خود جای داده و به‌عنوان خلیفه‌الله، توانایی زیرورو کردن عالم را با اراده، دل و چشم خود دارد.

درنگ: انسان، به دلیل جامعیت وجودی، از انبیا و اولیا برتر است و توانایی تحول عالم را دارد.

ضرورت حرکت و جنبش وجودی

انسان باید از رکود خارج شود و با جنبش وجودی، به سوی تحقق مراتب متعالی گام بردارد. این حرکت، مانند جریان رودی است که از سنگلاخ‌ها می‌گذرد و به دریا می‌رسد. استاد فرزانه قدس‌سره انسان را به پویایی دعوت می‌کنند و از او می‌خواهند که مانند کاروانی خستگی‌ناپذیر، راه حقیقت را بپیماید.

نقد ادعاهای کذب

بسیاری از ادعاهای کتب عرفانی درباره کشف، رويت و معاینه، کذب یا مبالغه‌آمیز هستند، اما اصل این امور حقیقت دارد. انسان‌های متعالی، مانند ستارگانی در آسمان عرفان، گواه این حقیقت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره بر ضرورت تفکیک حقیقت از مبالغه تأکید دارند.

درنگ: اصل مراتب متعالی چون کشف و رويت حقیقت دارد، اما ادعاهای کذب باید از حقیقت تفکیک شوند.

جمع‌بندی بخش سوم

انسان، به‌عنوان خلیفه‌الله، جایگاه بی‌همتایی در عرفان اسلامی دارد. این بخش، با تأکید بر عظمت وجودی انسان و ضرورت حرکت به سوی تحقق مراتب متعالی، او را به پویایی و خودسازی دعوت می‌کند. نقد ادعاهای کذب، انسان را به سوی حقیقت‌جویی و معرفت عینی رهنمون می‌سازد.

نتیجه‌گیری

این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، انسان را به سفری عمیق در عمق وجودش دعوت می‌کند. نقد انسان‌شناسی مفهومی، ارائه طرحی عملی برای سلوک محبین و تأکید بر عظمت وجودی انسان، مانند سه مشعل، مسیر حقیقت را روشن می‌سازند. معرفت، حلال‌درمانی و سجاده، سه رکنی هستند که انسان عادی را به مراتب متعالی رهنمون می‌کنند. انسان، مانند درختی است که با ریشه‌های معرفت، آبیاری حلال‌درمانی و نور سجاده، به بار می‌نشیند و میوه‌های وحی، کرامت و بصیرت به ارمغان می‌آورد. این اثر، دعوتی است به سوی خودسازی و شکوفایی باطنی، تا انسان به جایگاه والای خود به‌عنوان خلیفه‌الله دست یابد.

با نظارت صادق خادمی