در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1112

متن درس






کمال وجودی انسان: تأملات فلسفی-عرفانی

کمال وجودی انسان: تأملات فلسفی-عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۱۲)

دیباچه

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتار شماره ۱۱۱۲ استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در جایگاه وجودی انسان، کمال او، و چالش‌های پیش‌روی تحقق توانمندی‌هایش می‌پردازد. محور این پژوهش، شناخت دقیق برد، توان، و موقعیت انسان از دوران طفولیت و هموارسازی مسیر دستیابی به قرب و کمال است. با رویکردی فلسفی-عرفانی، این متن به نقد فرهنگ‌های منفی و یأس‌آور پرداخته و راهکارهایی برای رشد وجودی انسان پیشنهاد می‌دهد.

بخش یکم: چیستی انسان و کمال وجودی

انسان، آیینه تمام‌نمای هستی

انسان، موجودی چندبعدی است که در فلسفه اسلامی به‌عنوان خلیفه‌الله و آیینه تمام‌نمای هستی معرفی می‌شود. شناخت دقیق برد، توان، و موقعیت او، شرط اساسی برای تحقق کمال وجودی است. این شناخت، از دوران طفولیت آغاز می‌شود، جایی که انسان باید با پرسش‌های بنیادین درباره هویت و غایت خویش آشنا گردد. بدون این خودآگاهی، انسان در مسیر زندگی سرگردان می‌ماند و نمی‌تواند توقعات وجودی خود را شناسایی کند یا توانمندی‌هایش را به‌کار گیرد.

درنگ: انسان، موجودی پیچیده و چندبعدی است که شناخت دقیق ابعاد وجودی او، از کودکی تا بزرگسالی، بستر رشد و کمال را فراهم می‌سازد.

چنان‌که استاد فرزانه قدس‌سره فرموده‌اند، انسانی که بدون شناخت برد و توان خویش حرکت می‌کند، به مقصدی نمی‌رسد. این حرکت بی‌هدف، مانند سفری است در بیابانی بی‌انتها، که راهنمایی جز خودآگاهی و تأمل در خویشتن ندارد.

چالش‌های پیش‌روی کمال

برای دستیابی به کمال، انسان باید موانع درونی و بیرونی را از پیش‌رو بردارد. ناهنجاری‌های وجودی و اجتماعی، مانند سنگ‌هایی در مسیر رودخانه، جریان رشد را مختل می‌کنند. تبدیل این ناهنجاری‌ها به هنجار، نیازمند خودسازی، تربیت، و اصلاح فرهنگ اجتماعی است. فلسفه اسلامی تأکید دارد که کمال، نه مقصدی دست‌نیافتنی، بلکه جریانی پویا و در دسترس است، مشروط به رفع این چالش‌ها.

درنگ: رفع موانع درونی و بیرونی، شرط لازم برای هموارسازی مسیر کمال انسان است.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش نخست، انسان را موجودی معرفی کرد که با شناخت دقیق خویش و رفع موانع، می‌تواند به سوی کمال حرکت کند. این شناخت، از کودکی آغاز می‌شود و با پرسش‌های بنیادین درباره برد، توان، و جایگاه وجودی تقویت می‌گردد. انسان، چونان آیینه‌ای است که با صیقل خودآگاهی، نور حقیقت را بازمی‌تاباند.

بخش دوم: قرب و بعد، صفت عام یا خاص؟

مفهوم قرب و بعد در فلسفه و عرفان اسلامی

یکی از پرسش‌های بنیادین در انسان‌شناسی اسلامی، این است که آیا قرب و بعد انسان به مبدأ هستی صفتی عام است که همه انسان‌ها را در بر می‌گیرد، یا صفتی خاص که تنها گروهی برگزیده را شامل می‌شود؟ این پرسش، جهت‌گیری انسان‌شناسی و سلوک عرفانی را تعیین می‌کند. قرب، به معنای نزدیکی به حقیقت الهی، و بعد، به معنای دوری از آن، در دو سطح قابل بررسی است: قرب و بعد طبیعی، و قرب و بعد ارادی.

در مرتبه طبیعی و فطری، همه موجودات، از سنگ و گیاه تا انسان، در قرب به خدا برابرند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ

آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است برای خدا تسبیح می‌گویند (جمعه: ۱).

این آیه نشان می‌دهد که حتی کافر، در سطح طبیعی و فطری، تسبیح‌گوی پروردگار است، زیرا ذات وجودش به خدا وابسته است. اما در ظرف اراده و تصمیم، کفر یا ایمان نتیجه انتخاب‌های انسان است.

درنگ: در مرتبه فطری، همه موجودات در قرب به خدا برابرند، اما در ظرف اراده، انسان با انتخاب خود، به ایمان یا کفر می‌رسد.

امکان تحول وجودی

اگر قرب صفتی عام باشد، هیچ انسانی از امکان نزدیکی به خدا محروم نیست. حتی کافر می‌تواند با تحول ارادی، به ایمان و کمال دست یابد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ ۖ

خداوند بر دل‌ها و گوش‌ها و چشم‌هایشان مهر نهاده و بر چشمانشان پرده‌ای است (بقره: ۷).

این آیه، اگر به‌صورت اقتضایی تفسیر شود، نشان می‌دهد که موانع ایمان قابل رفع‌اند و کافر می‌تواند به ایمان بازگردد. این دیدگاه، به عمومیت قرب تأکید دارد و حتی ابلیس را نیز از امکان تحول مستثنا نمی‌داند، مادامی که زنده است.

درنگ: صفت عام بودن قرب، به امکان تحول وجودی همه انسان‌ها، حتی کافران، اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش به بررسی مفهوم قرب و بعد پرداخت و با استناد به آیات قرآن کریم و سخنان استاد فرزانه قدس‌سره، نشان داد که قرب به خدا صفتی عام است. این دیدگاه، به پویایی وجودی انسان و امکان تحول او تأکید دارد و فرهنگ یأس و ناامیدی را نقد می‌کند. انسان، چونان سنگ مرمری است که با صیقل اراده و خودسازی، به کمال می‌رسد.

بخش سوم: نقد فرهنگ منفی و پیشنهاد فرهنگ مثبت

تأثیر فرهنگ یأس‌آور بر روان انسان

اعتقاد به صفت خاص بودن قرب، به فرهنگی منفی و یأس‌آور در میان جوامع اسلامی منجر شده است. این فرهنگ، با تأکید بر ناتوانی انسان‌های عادی در رسیدن به کمال، به خودکم‌بینی و خشونت دامن زده است. استاد فرزانه قدس‌سره این باور را نقد کرده و آن را ریشه عقب‌ماندگی فرهنگی می‌دانند.

درنگ: فرهنگ منفی که قرب را صفتی خاص می‌داند، مانع رشد وجودی و اجتماعی انسان است، در حالی که باور به عمومیت قرب، به امیدواری و پیشرفت منجر می‌شود.

برای مثال، عالمان دینی که با طلبکاری و خشونت وارد خانه می‌شوند، به جای محبت و صفا، نفرت از دین را در میان نسل‌های بعدی ترویج می‌دهند. در مقابل، عالمانی که با تسلیم و محبت رفتار می‌کنند، زینت دین‌اند و به حفظ ارزش‌های معنوی کمک می‌کنند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد فرهنگ منفی، بر ضرورت ترویج فرهنگ مثبت تأکید کرد. باور به عمومیت قرب و کمال، انسان را از تکدی‌گری وجودی به سوی اقتدار و خودباوری سوق می‌دهد. این دیدگاه، زمینه‌ساز رشد فردی و اجتماعی است.

بخش چهارم: ظرفیت‌های نامحدود انسان

انسان، موجودی بدون ممنوعه

انسان، در نگاه عرفانی و فلسفی، موجودی است با ظرفیت‌های نامحدود. او می‌تواند با سلوک و عبادت به مراتب متعالی، حتی مقامات انبیا، دست یابد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که انسان می‌تواند «همه‌چیز» شود، چنان‌که موسی کلیم‌الله و عیسی روح‌الله شدند. این ظرفیت، ریشه در دعای عرفانی «اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ النَّبِيَّ وَآلَهُ وَأَخْرِجْنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ النَّبِيَّ وَآلَهُ» دارد که آرزوی رسیدن به مراتب خیر مطلق را بیان می‌کند.

درنگ: انسان، موجودی است با ظرفیت نامحدود که می‌تواند با سلوک عرفانی به مراتب الهی دست یابد.

نقد تفاسیر مادی و سطحی

استاد فرزانه قدس‌سره برخی تفاسیر مادی از مفاهیم عرفانی را نقد می‌کنند. برای مثال، حدیث «الفقر فخری» به معنای فقر مادی نیست، بلکه به فقر عرفانی، یعنی خالی بودن از غیر خدا، اشاره دارد. همچنین، شجره ممنوعه در قرآن کریم، نه میوه‌ای مادی، بلکه نماد معرفت باطنی است. این تفاسیر نادرست، انسان را به سوی تکدی‌گری وجودی و خودکم‌بینی سوق داده‌اند.

درنگ: تفاسیر مادی از مفاهیم عرفانی، انسان را از درک معانی باطنی و متعالی محروم کرده و به خودکم‌بینی منجر شده است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، بر ظرفیت نامحدود انسان برای رسیدن به کمال تأکید کرد. انسان، با سلوک و خودسازی، می‌تواند به مراتب متعالی دست یابد. نقد تفاسیر مادی، نشان‌دهنده نیاز به بازنگری در فهم مفاهیم عرفانی است تا انسان از خودکم‌بینی به سوی اقتدار وجودی حرکت کند.

بخش پنجم: نقش عالمان و فرهنگ‌سازی

مسئولیت عالمان دینی

عالمان دینی، به‌عنوان صیقل‌دهندگان وجود انسان، نقش مهمی در هدایت جامعه دارند. رفتار نادرست آنان، مانند طلبکاری یا خشونت، می‌تواند نسل‌های بعدی را از دین دور کند. در مقابل، عالمانی که با محبت و تسلیم عمل می‌کنند، زینت دین‌اند و به رشد معنوی جامعه کمک می‌کنند.

درنگ: عالمان دینی باید با محبت و تسلیم، زینت دین باشند و از نفرت‌پراکنی جلوگیری کنند.

فرهنگ مثبت و روان‌شناسی سازنده

باور به عمومیت قرب، به ترویج فرهنگی مثبت و روان‌شناسی سازنده منجر می‌شود. این فرهنگ، برخلاف باور به صفت خاص بودن قرب، انسان‌ها را به امیدواری و تلاش برای کمال تشویق می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فرهنگ منفی «نمی‌شود» و «آدم نمی‌شود»، ریشه خشونت و عقب‌ماندگی است.

درنگ: فرهنگ مثبت، با تأکید بر عمومیت قرب، به رشد وجودی و اجتماعی انسان‌ها کمک می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش بر نقش عالمان دینی و فرهنگ‌سازی مثبت تأکید کرد. عالمان، با رفتار محبت‌آمیز و ترویج باور به عمومیت قرب، می‌توانند جامعه را به سوی کمال هدایت کنند. فرهنگ مثبت، انسان را از یأس و خودکم‌بینی به سوی امید و پیشرفت سوق می‌دهد.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی جایگاه وجودی انسان و مسیر کمال او پرداخت. انسان، موجودی چندبعدی با ظرفیت‌های نامحدود است که می‌تواند با خودآگاهی، خودسازی، و سلوک عرفانی به مراتب متعالی دست یابد. باور به عمومیت قرب، به‌عنوان صفتی همگانی، انسان را از یأس و خودکم‌بینی به سوی امید و اقتدار وجودی هدایت می‌کند. نقد فرهنگ‌های منفی و تأکید بر فرهنگ مثبت، راه را برای رشد فردی و اجتماعی هموار می‌سازد. عالمان دینی، با رفتار محبت‌آمیز و تسلیمی، نقش کلیدی در این مسیر دارند. این نوشتار، انسان را به تأمل در ظرفیت‌های بی‌کران خویش و حرکت به سوی کمال دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی