در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1114

متن درس





مراتب وجودی انسان و نسبت آن با قرب و بعد الهی

مراتب وجودی انسان و نسبت آن با قرب و بعد الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۱۴)

دیباچه

شناخت مراتب وجودی انسان و نسبت آن با قرب و بعد الهی، یکی از محورهای بنیادین فلسفه و عرفان اسلامی است. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۸۸، به بررسی نظام‌مند این موضوع می‌پردازد. با رویکردی فلسفی و عرفانی، این اثر مراتب وجودی انسان را در سه سطح نفسانی، روحانی و سری کاوش کرده و کارکردهای هر مرتبه را در نسبت با قرب و بعد الهی تبیین می‌نماید.

بخش یکم: مراتب وجودی انسان و کارکردهای آن

تمایز روش‌شناختی فلسفه و تفسیر

شناخت انسان در فلسفه و تفسیر، هرچند موضوعی مشترک دارد، اما از منظر روش‌شناختی متفاوت است. فلسفه به بررسی هستی‌شناختی و عرفانی انسان در چارچوب مراتب وجودی می‌پردازد، در حالی که تفسیر دینی ممکن است بر جنبه‌های دیگر تأکید کند. این درس‌گفتار بر حفظ استقلال روش‌شناختی فلسفه تأکید دارد، هرچند نزدیکی موضوعات گاه اجتناب‌ناپذیر است. این تمایز، به مثابه خطی است که مرزهای دو قلمرو معرفتی را از هم جدا می‌سازد، اما در عین حال امکان گفت‌وگو میان آن‌ها را فراهم می‌کند.

درنگ: استقلال روش‌شناختی فلسفه در تحلیل مراتب وجودی انسان، امکان تبیینی عمیق و نظام‌مند را فراهم می‌سازد، بدون آنکه در دام تفسیرهای دینی محض گرفتار شود.

این رویکرد، به پژوهشگر اجازه می‌دهد تا انسان را در چارچوبی هستی‌شناختی و فارغ از محدودیت‌های تفسیری بررسی کند. با این حال، نزدیکی موضوع انسان در هر دو حوزه، پیوندهای معنایی را ایجاد می‌کند که باید با دقت مدیریت شود تا از آمیختگی غیرضروری جلوگیری گردد.

تقسیم‌بندی مراتب وجودی انسان

انسان در سه مرتبه وجودی تعریف می‌شود: برد نفسانی (کوتاه)، برد روحانی (متوسط) و برد سری (عالی). برد نفسانی به قلمرو نفس انسانی مرتبط است که تحت تأثیر هواجس، طلوع و غروب‌های وجودی قرار دارد. این مرتبه، به عالم ناسوت نزدیک است و در آن، انسان می‌تواند تحت تأثیر نیروهای مثبت و منفی عمل کند. برد روحانی، به قلمرو روح و امر ربوبی اشاره دارد، چنان‌که در قرآن کریم آمده است: قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي (اسراء: ۸۵، بگو روح از امر پروردگار من است). برد سری، فراتر از امر، به مراتب خفی و اخفی می‌رسد که در غایت خفاست و به سر الهی مرتبط است.

این تقسیم‌بندی، ریشه در سنت عرفانی و فلسفی اسلامی دارد و مراتب وجود را در سلسله‌مراتب هستی‌شناختی تبیین می‌کند. برد نفسانی، مانند زمینی است که در آن خیر و شر در هم می‌آمیزند، برد روحانی، چون آسمانی است که نور امر الهی بر آن می‌تابد، و برد سری، چون قله‌ای است که در غایت نزدیکی به مبدأ الهی قرار دارد.

نقش قرب و بعد در مراتب وجودی

در بردهای متوسط و عالی، قرب به خدا عامل اصلی کارآیی است. اولیای الهی، عارفان فی‌الله و انبیای صادق به میزان قربشان به حق، توانایی‌هایی نظیر کشف، کرامت، الهام و وحی دارند. برای مثال، یک سالک بعید نمی‌تواند کشفی قرین داشته باشد، زیرا این توانمندی‌ها در گرو نزدیکی به مبدأ الهی است. در مقابل، در برد نفسانی، هم قرب و هم بعد می‌توانند کارآیی داشته باشند. حتی نیروهای منفی مانند ابلیس یا کدورت‌های نفسانی می‌توانند قدرتی ظاهری ایجاد کنند، مانند تسخیر، جادو یا سحر.

درنگ: قرب به خدا در مراتب روحانی و سری، منشأ کرامات و معجزات است، در حالی که در برد نفسانی، هم قرب و هم بعد می‌توانند به توانمندی‌های ظاهری منجر شوند.

این دوگانگی در قلمرو نفسانی، انسان را در برابر انتخابی سرنوشت‌ساز قرار می‌دهد: یا به سوی قرب الهی گام برمی‌دارد یا در دام بعد و نیروهای غیرالهی گرفتار می‌شود. این انتخاب، به مثابه دو راهی است که یکی به قله‌های معرفت می‌رسد و دیگری به پرتگاه‌های گمراهی.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین مراتب وجودی انسان و نقش قرب و بعد در هر مرتبه، چارچوبی نظام‌مند برای شناخت انسان ارائه می‌دهد. تمایز روش‌شناختی فلسفه و تفسیر، امکان تحلیل عمیق و مستقل مراتب وجودی را فراهم می‌سازد. بردهای نفسانی، روحانی و سری، هر یک کارکردهای خاص خود را دارند و قرب و بعد الهی، تعیین‌کننده نوع و ارزش این کارکردهاست. این بخش، با بهره‌گیری از تمثیلات، انسان را به مثابه موجودی چندلایه معرفی می‌کند که در هر لایه، با چالش‌ها و امکانات متفاوتی روبه‌روست.

بخش دوم: توانمندی‌های انسانی در مراتب وجودی

کارکرد اولیا و انبیا در مراتب عالی

اولیای الهی، عارفان فی‌الله و انبیای صادق، به دلیل قرب به حق، توانایی‌هایی نظیر تصرف در عالم، کشف و کرامت دارند. این توانایی‌ها متناسب با درجه قرب آنهاست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که یک سالک بعید نمی‌تواند کشفی قرین داشته باشد، زیرا کشف و کرامت در گرو نزدیکی به مبدأ الهی است. این توانمندی‌ها، مانند نوری است که از خورشید حق بر قلب اولیا می‌تابد و آنان را به انجام معجزات و کرامات قادر می‌سازد.

برخلاف تصور رایج، وحی در زمان غیبت نبوت تعطیل نمی‌شود. حدیث «لا نبی بعدی» (هیچ پیامبری پس از من نیست) به معنای پایان نبوت مرسلی و صاحب کتاب است، اما در باطن، درجات مختلفی از وحی و الهام در اولیا و عارفان وجود دارد. این افراد، بدون ادعای نبوت مرسلی، در ظرف خودشان الهامات و کراماتی دریافت می‌کنند که مانند جویبارهایی از اقیانوس بی‌کران فیض الهی است.

درنگ: تداوم فیض الهی در قالب الهام و کرامت، حتی پس از ختم نبوت مرسلی، پویایی نظام هدایت الهی را تضمین می‌کند.

این دیدگاه، با مفهوم ختم نبوت در اسلام سازگار است، اما بر تداوم فیض الهی تأکید دارد. اولیا و عارفان، مانند ستارگانی هستند که نور خود را از خورشید حق می‌گیرند و در تاریکی هدایتگر انسان‌ها می‌شوند.

قدرت‌نمایی در برد نفسانی

در برد نفسانی، انسان می‌تواند با استفاده از ابزارهایی نظیر جادو، تسخیر جن یا مواد مخدر به قدرت‌نمایی‌هایی دست یابد. این توانمندی‌ها، هرچند ظاهری و فریبنده‌اند، در دنیای معاصر رواج دارند و می‌توانند تأثیرات مادی مانند توقف قطار یا هواپیما داشته باشند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به موادی مانند «اشک خدا»، کراک و شیشه، این قدرت‌نمایی‌ها را نتیجه سوءاستفاده از برد نفسانی می‌دانند که ریشه در کج‌رفتاری و نجاست دارند و از منظر شرعی حرام‌اند.

این توانمندی‌ها، مانند سایه‌ای هستند که در غیاب نور حقیقی شکل می‌گیرند. در مقابل حالات روحانی ناشی از قرب به خدا، این حالات کاذب فاقد ارزش معنوی‌اند و به گمراهی منجر می‌شوند. برای مثال، در برخی فرهنگ‌ها، افراد با مصرف مواد یا استفاده از نجاست، به تسخیر جن یا اجسام دست می‌یابند، اما این اقدامات، در مقایسه با کرامات الهی، چون سرابی است که تشنه را سیراب نمی‌کند.

نقد دیدگاه ابن‌سینا در مقامات العارفین

ابن‌سینا در کتاب اشارات، معرفت و رویت عارفان را با حالات دیوانگان مقایسه کرده و معتقد است که هر دو می‌توانند به نوعی رویت دست یابند. استاد فرزانه قدس‌سره این مقایسه را نادرست می‌دانند، زیرا انبیا و اولیا از مراتب متوسط و عالی بهره می‌برند و حالات آنها با دیوانگی، که ریشه در برد نفسانی دارد، قابل قیاس نیست. ابن‌سینا، به دلیل عدم شناخت کافی از مقامات انبیا، در این مورد به خطا رفته است.

این نقد، مانند نوری است که تاریکی یک مقایسه نادرست را روشن می‌سازد. دیوانگی، نتیجه اختلالات نفسانی است، در حالی که معرفت اولیا و انبیا، میوه قرب الهی است. این تمایز، بر اصالت مراتب عرفانی و الهی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی توانمندی‌های انسانی در مراتب وجودی، تفاوت میان کرامات الهی و قدرت‌نمایی‌های نفسانی را تبیین می‌کند. اولیا و انبیا، با تکیه بر قرب الهی، به معجزات و کرامات دست می‌یابند، در حالی که در برد نفسانی، توانمندی‌های کاذب از طریق سحر، جادو یا مواد مخدر حاصل می‌شوند. نقد دیدگاه ابن‌سینا، بر ضرورت حفظ اصالت مراتب عرفانی تأکید دارد. این بخش، انسان را به مثابه موجودی معرفی می‌کند که در مراتب مختلف، با امکانات و مخاطرات متفاوتی روبه‌روست.

بخش سوم: چالش‌ها و راهکارهای علوم دینی

محدودیت‌های علم تجربی در تشخیص مشکلات وجودی

علم تجربی، با وجود پیشرفت‌های چشمگیر، هنوز قادر به تشخیص برخی مشکلات نفسانی و روحانی نیست. برای مثال، در مواردی مانند نازایی یا بیماری‌های خاص، دستگاه‌های آزمایشگاهی ممکن است نقصی تشخیص ندهند، اما مشکل همچنان وجود دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این محدودیت‌ها، نشان‌دهنده نارسایی علم مادی در برابر پیچیدگی‌های وجود انسانی است.

این محدودیت، مانند دیواری است که علم تجربی هنوز نتوانسته از آن عبور کند. در مقابل، حکمت الهی و عرفانی، با نگاهی جامع‌تر، می‌تواند ابعاد پنهان وجود انسان را کاوش کند. این نقد، بر ضرورت تلفیق علم و حکمت برای شناخت کامل انسان تأکید دارد.

امکان درمان مشکلات وجودی

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به قرآن کریم، عقیمی و مشکلات مشابه را امری غیرطبیعی و قابل درمان می‌دانند. با پیشرفت علم، می‌توان مشکلات نطفه‌ای یا رحمی را شناسایی و برطرف کرد. این دیدگاه، مانند امیدی است که در دل تاریکی مشکلات وجودی می‌درخشد و بر امکان‌پذیری درمان همه مسائل تأکید دارد.

درنگ: عقیمی و مشکلات وجودی، امری غیرطبیعی و قابل درمان است که با پیشرفت علم و حکمت الهی، می‌توان بر آن‌ها غلبه کرد.

این خوش‌بینی، ریشه در ایمان به فیض الهی دارد که هیچ مانعی را غیرقابل عبور نمی‌داند. این دیدگاه، انسان را به تلاش برای کشف راه‌حل‌های علمی و معنوی ترغیب می‌کند.

نقد روش‌های غیرالهی و ضرورت شناخت مسائل معاصر

استاد فرزانه قدس‌سره، استفاده از موادی مانند زعفران، «اشک خدا»، کراک یا شیشه را برای کسب حالات غیرعادی، نمونه‌ای از سوءاستفاده از برد نفسانی می‌دانند. این روش‌ها، در مقایسه با حالات روحانی ناشی از قرب به خدا، فاقد ارزش معنوی‌اند و به گمراهی می‌انجامند. علما باید با مسائل معاصر، مانند مواد مخدر و قدرت‌نمایی‌های نفسانی، آشنا شوند و با نهادهای انتظامی همکاری کنند تا این پدیده‌ها را از نزدیک بررسی کنند.

این ضرورت، مانند فراخوانی است برای بیداری علما در برابر چالش‌های معاصر. عدم شناخت این مسائل، علوم دینی را از تأثیرگذاری در جامعه بازمی‌دارد و آن را در برابر قدرت‌نمایی‌های جهانی ناتوان می‌سازد.

نقش علوم دینی در تقویت نظام اسلامی

علوم دینی باید به‌عنوان پشتوانه نظام اسلامی، با تقویت بنیه علمی و معنوی، در برابر قدرت‌نمایی‌های نفسانی و جهانی مقاومت کنند. این امر نیازمند بازنگری در ساختار و برنامه‌های علوم دینی است تا از فعالیت‌های بی‌ثمر فاصله گرفته و به سمت تولید علم و قدرت معنوی حرکت کنند. علوم دینی، مانند شارژری هستند که نظام اسلامی را با انرژی معنوی و علمی تغذیه می‌کنند.

این بازنگری، مانند بازسازی بنایی است که پایه‌های آن نیازمند استحکام است. علوم دینی باید با شناخت دقیق مسائل معاصر و تقویت مراتب روحانی و سری، به‌عنوان سپری در برابر چالش‌های جهانی عمل کنند.

نقد فقهی سحر و جادو

برخی از عالمان دینی، به دلیل عدم شناخت دقیق موضوع سحر و جادو، آن را حرام نمی‌دانستند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سحر و جادو، به دلیل ارتباط با نیروهای غیرالهی و نجاست، شرعاً حرام‌اند. این حرمت، مستقل از تجاوز یا آسیب به دیگران است و ریشه در ماهیت غیرالهی این اقدامات دارد.

این نقد، مانند خطی است که مرز میان حلال و حرام را روشن می‌سازد. سحر و جادو، به دلیل پیوند با نیروهای نفسانی و شیطانی، از منظر شرعی مطرود است و نیازمند بازنگری در احکام فقهی است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی چالش‌های علوم دینی و راهکارهای آن، بر ضرورت بازسازی روش‌شناسی این علوم تأکید دارد. محدودیت‌های علم تجربی، امکان درمان مشکلات وجودی، و ضرورت شناخت مسائل معاصر، از محورهای کلیدی این بخش است. علوم دینی باید با تقویت بنیه علمی و معنوی، به‌عنوان پشتوانه نظام اسلامی عمل کنند و با شناخت دقیق مسائل معاصر، در برابر چالش‌های جهانی ایستادگی کنند. این بخش، علوم دینی را به مثابه قلعه‌ای معرفی می‌کند که با استحکام پایه‌هایش، می‌تواند از ارزش‌های الهی دفاع کند.

نتیجه گیری کلی

این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی مراتب وجودی انسان در سه سطح نفسانی، روحانی و سری پرداخته و نقش قرب و بعد الهی را در کارکردهای هر مرتبه تبیین کرده است. در برد نفسانی، انسان می‌تواند تحت تأثیر نیروهای مثبت و منفی به توانمندی‌هایی دست یابد، اما این توانمندی‌ها اغلب فاقد ارزش معنوی‌اند و ممکن است شرعاً حرام باشند. در مقابل، در بردهای متوسط و عالی، قرب به خدا مبنای کرامات، الهامات و معجزات است که تنها در سایه ایمان و عبادت حاصل می‌شود. نقد دیدگاه‌های فلسفی مانند نظر ابن‌سینا، تأکید بر تفاوت معجزه و سحر، و ضرورت تقویت علوم دینی برای مقابله با چالش‌های جهانی، از محورهای کلیدی این اثر است. این نوشتار، با دعوت به بازنگری در روش‌شناسی علوم دینی، انسان را به سوی شناخت عمیق‌تر مراتب وجودی و تقویت پیوند با مبدأ الهی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی