در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1119

متن درس






تحلیل فلسفی اقتدار انسان در گستره‌های وجودی

تحلیل فلسفی اقتدار انسان در گستره‌های وجودی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۱۹)

دیباچه

انسان، این موجود شگفت‌انگیز و خلیفه الهی، در مسیر وجودی خویش با پرسش‌های عمیقی مواجه است که ریشه در ماهیت نفس و جایگاه او در عالم دارند. یکی از این پرسش‌ها، شبهه‌ای است که ذهن بسیاری را به خود مشغول داشته: چرا مؤمنان، با وجود پایبندی به عبادات و تلاش‌های معنوی، گاه از اقتدارات ظاهری که در توانمندی‌های نفسانی افراد خبیث مشاهده می‌شود، محرومند؟ این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شماره ۱۱۱۹ استاد فرزانه قدس‌سره، ارائه‌شده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۸۸، به کاوشی فلسفی و عرفانی در این موضوع می‌پردازد. محور این بررسی، تمایز میان نفس سلیم و نفس خبیث و تأثیر این تمایز بر اقتدار انسان در سه گستره وجودی (کوتاه، متوسط، و بلند) است. این تحلیل، با استناد به تعالیم قرآنی و معارف اسلامی، تلاش دارد تا ضمن پاسخ به شبهه مذکور، به تبیین جایگاه انسان مؤمن در مسیر قرب الهی و محدودیت‌های ظاهری او بپردازد. ساختار این نوشتار، با افزودن عناوین تخصصی و توضیحات تفصیلی، به‌گونه‌ای طراحی شده که محتوایی منسجم و عمیق ارائه نماید.

بخش نخست: شبهه اقتدار در گستره‌های وجودی

طرح شبهه و ریشه‌های آن

پرسشی که در اذهان بسیاری شکل گرفته، این است که چرا مؤمنان، با وجود پایبندی به عبادات و تلاش‌های معنوی، در گستره‌های وجودی کوتاه (نفس)، متوسط (جهان مادی)، و بلند (جهان معنوی) از اقتدارات ظاهری نظیر آنچه در سحر و جادو دیده می‌شود، بی‌بهره‌اند؟ در مقابل، افراد با نفس خبیث به توانمندی‌های ظاهری دست می‌یابند که گاه در نظر عامه، نشانه‌ای از قدرت تلقی می‌شود. این شبهه، ریشه در مقایسه ظاهری میان توانمندی‌های نفسانی افراد خبیث و فقدان اقتدارات مشابه در مؤمنان دارد. این پرسش، به تفاوت ماهوی میان نفس سلیم و نفس خبیث و راستای حرکت آنها در مسیر وجودی اشاره دارد. همان‌گونه که آفتاب، روشنایی را به همه عالم می‌بخشد، اما سایه‌ها در گوشه‌ها پنهان می‌مانند، اقتدارات ظاهری گاه در نظر عامه، پررنگ‌تر از نور معنوی مؤمنان جلوه می‌کند.

درنگ: شبهه اقتدار انسان، ریشه در مقایسه نادرست میان توانمندی‌های ظاهری نفس خبیث و ارزش معنوی نفس سلیم دارد. این مقایسه، به تفاوت در راستای وجودی این دو نفس بازمی‌گردد.

تقسیم‌بندی نفس: سلیم و خبیث

نفس انسانی، بر اساس تعالیم قرآنی، به دو گونه سلیم و خبیث تقسیم می‌شود. نفس سلیم در مؤمن به مقام مطمئنه می‌رسد، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً (فجر: ۲۷-۲۸)؛ ای نفس مطمئنه، خشنود و مورد رضایت به سوی پروردگارت بازگرد. در مقابل، نفس غیرمؤمن به اماره بالسوء گرایش می‌یابد:
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (یوسف: ۵۳)؛ همانا نفس به بدی فرمان می‌دهد، مگر آنکه پروردگارم رحم کند. نفس خبیث، به دلیل انحراف از مسیر الهی، به پلیدی می‌رسد و به توانمندی‌های نفسانی نظیر سحر و جادو گرایش می‌یابد. نفس سلیم، همچون نهالی است که در خاک پاک الهی ریشه دوانده و به سوی نور حق رشد می‌کند، در حالی که نفس خبیث، چون گیاهی هرز، در تاریکی پلیدی پراکنده می‌شود.

راستا و سلایق در مسیر وجودی

انبیا و مؤمنان، در هر سه گستره وجودی، دارای راستای واحدی به سوی قرب الهی هستند، اما سلایق آنها متفاوت است. قرآن کریم می‌فرماید:
وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ (اسراء: ۵۵)؛ و به‌راستی برخی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم. این آیه، به تفاوت در مراتب و سلایق انبیا اشاره دارد، اما وحدت راستای آنها در آیه‌ای دیگر تأیید شده است:
لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ (بقره: ۲۸۵)؛ میان هیچ‌یک از پیامبران او فرق نمی‌گذاریم. این وحدت راستا، در مؤمنان نیز به صورت تنوع در اعمال قربی نظیر نماز، قرآن‌خوانی، و کارهای خیر جلوه‌گر می‌شود. همان‌گونه که رودخانه‌های گوناگون به سوی یک دریا جاری‌اند، مؤمنان نیز با سلایق متفاوت، به سوی قرب الهی حرکت می‌کنند.

درنگ: وحدت راستای قرب الهی در انبیا و مؤمنان، محور حرکت وجودی آنهاست، در حالی که تنوع سلایق، غنای معنوی این مسیر را افزون می‌کند.

بخش دوم: کمال نفس سلیم و انحراف نفس خبیث

کمال و اکمل بودن انبیا

همه انبیا به کمال وجودی دست یافته‌اند، اما برخی به مراتب اَکمل رسیده‌اند. هیچ‌یک از انبیا ناقص نیستند، بلکه همگی در مسیر قرب الهی به کمال رسیده‌اند. این دیدگاه، با فلسفه اسلامی که کمال را در نزدیکی به حق تعالی می‌داند، همخوانی دارد. انبیا، همچون ستارگان در آسمان هدایت، هر یک با نور خاص خویش، راه را به سوی حق می‌نمایانند، اما برخی با درخششی افزون‌تر، مراتب بالاتری را آشکار می‌سازند.

راستای قرب الهی در مؤمنان

مؤمنان برای دستیابی به کمالات، باید در راستای قرب الهی عمل کنند. اعمالی نظیر نماز، روزه، و قرآن‌خوانی، تنها در صورتی ارزشمندند که با نیت قرب الهی انجام شوند. قرآن کریم می‌فرماید:
إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ (عنکبوت: ۴۵)؛ همانا نماز از فحشا و منکر بازمی‌دارد. این آیه، بر نقش عبادات در حفظ راستای الهی و جلوگیری از انحراف تأکید دارد. مؤمن، همچون مسافری است که با قطب‌نمای قرب الهی، از گمراهی در امان می‌ماند.

تنوع سلایق در اعمال قربی

مؤمنان در اعمال قربی خود، سلایق متفاوتی دارند. برخی به قرآن‌خوانی، برخی به دعا، و برخی به کارهای خیر گرایش دارند. این تنوع، نه‌تنها نقص نیست، بلکه غنای معنوی جامعه مؤمنان را افزون می‌کند. همان‌گونه که باغی با گل‌های گوناگون زیباتر است، جامعه مؤمنان نیز با تنوع سلایق، به سوی کمال پیش می‌رود.

فقدان راستا در نفس خبیث

نفس خبیث، فاقد راستای الهی است و تنها بر اساس سلایق نفسانی عمل می‌کند. جادوگران، بر اساس سلایق شخصی در فکر، ذکر، حرکت، و ریاضت، به توانمندی‌های پلید نظیر سحر و جادو دست می‌یابند. این فقدان راستا، آنها را به پراکندگی وجودی می‌کشاند، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ (بقره: ۱۰۲)؛ و آنچه شیاطین در سلطنت سلیمان می‌خواندند، پیروی کردند. نفس خبیث، چون کشتی بی‌سکان، در امواج هوس‌های نفسانی سرگردان است.

درنگ: تفاوت بنیادین نفس سلیم و خبیث، در وجود راستای قرب الهی در اولی و فقدان آن در دومی است. این تمایز، مسیر کمال و پلیدی را از یکدیگر جدا می‌سازد.

بخش سوم: محدودیت‌ها و اقتدارات در جوامع مؤمن و غیرمؤمن

محدودیت‌های مؤمنان در گستره‌های وجودی

مؤمنان، به دلیل پایبندی به راستای قرب الهی، در گستره‌های متوسط و بلند وجودی از اقتدارات ظاهری محرومند. حتی در گستره کوتاه (نفس)، آنها از توانمندی‌های نفسانی نظیر سحر و جادو بی‌بهره‌اند. این محدودیت، نتیجه التزام به اصول الهی است که آنها را از گرایش به ابزارهای پلید بازمی‌دارد. مؤمن، مانند کوهی استوار، در برابر وسوسه‌های نفسانی ایستادگی می‌کند، حتی اگر این ایستادگی به محرومیت ظاهری منجر شود.

اقتدار ظاهری نفس خبیث

افراد با نفس خبیث، مانند جادوگران و رمال‌ها، در گستره کوتاه به اقتدارات ظاهری دست می‌یابند. این توانمندی‌ها، نتیجه آزادی عمل در بهره‌گیری از ابزارهای نفسانی و پلید است. قرآن کریم، به نقش شیاطین در این توانمندی‌ها اشاره دارد:
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ (بقره: ۱۰۲). این اقتدارات، اگرچه در ظاهر فریبنده‌اند، فاقد ارزش معنوی‌اند و مانند سرابی، تشنه حقیقت را به سوی گمراهی می‌کشانند.

شبهه کاستی عبادات

شبهه‌ای رایج این است که عبادات مؤمنان، نظیر نماز و روزه، نتیجه‌ای ملموس ندارد، در حالی که جادوگران به اقتدارات ظاهری دست می‌یابند. این شبهه، از مقایسه نادرست میان ارزش معنوی عبادات و اقتدار ظاهری نفسانی ناشی می‌شود. عبادات، انسان را به قرب الهی می‌رساند، در حالی که جادوگری، به دلیل پلیدی، فاقد ارزش معنوی است. همان‌گونه که نور خورشید، گرچه آرام و بی‌صدا، حیات‌بخش است، عبادات نیز در سکوت، روح انسان را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

ترس از فاسق شدن در عبادات

برخی مؤمنان، عبادات خود را نه از روی انگیزه‌های معنوی، بلکه از ترس فاسق شدن یا به دلیل وظیفه انجام می‌دهند. این رویکرد، نشان‌دهنده ضعف در نیت قربی است. عبادات واقعی، باید با نیت خالص و برای تقرب به حق انجام شوند، نه از روی اجبار یا ترس. مؤمن حقیقی، مانند عاشقی است که برای وصال معشوق گام برمی‌دارد، نه بنده‌ای که از ترس مجازات اطاعت می‌کند.

درنگ: عبادات مؤمنان، با نیت قرب الهی، ارزشی معنوی دارند که با اقتدارات ظاهری نفس خبیث قابل مقایسه نیست. این تفاوت، ریشه در ماهیت متضاد این دو مسیر دارد.

بخش چهارم: تأثیر محیط اجتماعی بر اقتدارات نفسانی

آزادی اجتماعی و بروز اقتدارات

در جوامع غیرمؤمن، مانند برخی کشورهای شرقی، جادوگران از آزادی اجتماعی برخوردارند و به‌صورت حرفه‌ای به فعالیت‌های نفسانی می‌پردازند. در مقابل، در جوامع مؤمن، محدودیت‌های دینی و اجتماعی مانع بروز چنین توانمندی‌هایی می‌شود. این تفاوت، نه به معنای فقدان استعداد در مؤمنان، بلکه نتیجه پایبندی به اصول الهی است. همان‌گونه که پرنده‌ای در قفس، بال‌هایش را نمی‌گشاید، استعدادهای نفسانی مؤمنان نیز در محدودیت‌های اجتماعی پنهان می‌مانند.

پنهان بودن اقتدارات در جوامع مؤمن

در جوامع مؤمن، اقتدارات نفسانی به دلیل محدودیت‌های اجتماعی پنهان می‌مانند، اما این به معنای نبود آنها نیست. استعدادهای معنوی، مانند گنجی در دل خاک، در انتظار شرایط مناسب برای بروز هستند. این دیدگاه، با ضرب‌المثل «گمان مبر که این بیشه خالی است» همخوانی دارد، که به وجود توانایی‌های نهفته در مؤمنان اشاره می‌کند.

خطر حسن‌ها در مقایسه با عیوب

گاه ویژگی‌های مثبت (حسن‌ها) در جامعه، به دلیل برانگیختن حسادت و طمع، خطرناک‌تر از عیوب‌اند. به عنوان مثال، دارایی ارزشمند مانند طلا، خطر سرقت را به دنبال دارد، در حالی که عیوب، مانند اعتیاد، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. این پارادوکس اجتماعی، نشان‌دهنده تأثیر محیط بر بروز یا پنهان ماندن توانمندی‌هاست.

مثال طلا و حلب در امنیت اجتماعی

آینه‌ای با ظاهر طلا اما از جنس حلب، امنیت بیشتری دارد تا آینه‌ای از طلای واقعی که خطر دزدی را به دنبال دارد. این مثال، به تفاوت میان ظاهر و باطن در امنیت اجتماعی اشاره دارد. مؤمنان، با پنهان نگه‌داشتن اقتدارات خود، از خطرات اجتماعی در امان می‌مانند، مانند گنجی که در خفا محافظت می‌شود.

درنگ: محدودیت‌های اجتماعی در جوامع مؤمن، اقتدارات نفسانی را پنهان نگه می‌دارد، اما این پنهان بودن، نشانه فقدان استعداد نیست، بلکه حفاظتی در برابر خطرات اجتماعی است.

بخش پنجم: نقد شبهات و پاسخ به پرسش‌ها

نادرستی تعمیم اقتدار به غیرمؤمنان

تصور اینکه همه افراد با نفس خبیث به اقتداراتی نظیر جادوگری دست می‌یابند، نادرست است. تنها تعداد محدودی از افراد چنین توانمندی‌هایی دارند، همان‌گونه که همه مؤمنان نیز از اقتدارات معنوی برخوردار نیستند. این نقد، به تعمیم نادرست شبهه پاسخ می‌دهد و نشان می‌دهد که اقتدارات نفسانی، چه در مؤمنان و چه در غیرمؤمنان، استثنایی و محدود است.

آزادی اجتماعی و جادوگری

در جوامع غیرمؤمن، آزادی اجتماعی به جادوگران امکان می‌دهد تا توانمندی‌های خود را آشکار کرده و حتی از آن کسب درآمد کنند. این آزادی، در جوامع مؤمن به دلیل محدودیت‌های دینی وجود ندارد. مانند پرنده‌ای که در آسمان آزاد پرواز می‌کند، جادوگران در جوامع غیرمؤمن فرصت بروز می‌یابند، اما در جوامع مؤمن، این استعدادها در قفس محدودیت‌ها محبوس‌اند.

مثال تاریخی مطربان

پس از انقلاب ۵۷، محدودیت‌های دینی سبب شد تا مطربان فعالیت‌های خود را پنهان کنند. با کاهش این محدودیت‌ها، آنها به‌تدریج فعالیت‌های خود را آشکار ساختند. این مثال، نشان‌دهنده تأثیر محیط اجتماعی بر بروز استعدادها و توانمندی‌هاست. همان‌گونه که بهار، گل‌ها را از خاک بیرون می‌آورد، آزادی اجتماعی نیز استعدادها را آشکار می‌سازد.

استعدادهای پنهان در جوامع مؤمن

در جوامع با محدودیت‌های اجتماعی، استعدادها پنهان می‌مانند، اما با ایجاد آزادی، این استعدادها آشکار می‌شوند. فعالیت‌هایی نظیر تعبیر خواب و استخاره در جوامع مؤمن، به دلیل محدودیت‌ها، به‌صورت محدود و پنهان انجام می‌شوند، اما این به معنای فقدان آنها نیست. استعدادهای معنوی، مانند چشمه‌ای زیر سنگ، در انتظار فرصتی برای جوشیدن‌اند.

درنگ: آزادی اجتماعی در جوامع غیرمؤمن، امکان بروز اقتدارات نفسانی را فراهم می‌کند، اما در جوامع مؤمن، محدودیت‌ها این استعدادها را پنهان نگه می‌دارند.

بخش ششم: نقد کلیشه‌های اجتماعی و پاسخ به شبهات

نادرستی برتری جوامع غیرمؤمن

تصور برتری جوامع غیرمؤمن از نظر مادی و معنوی بر جوامع مؤمن، نادرست است. مشکلات روحی و روانی در جوامع پیشرفته، به دلیل فقدان آرامش معنوی، به مراتب بیشتر است. این نکته، کلیشه‌های رایج درباره برتری جوامع غیرمؤمن را نقد می‌کند و نشان می‌دهد که ظاهر فریبنده، گاه حقیقت را پنهان می‌سازد.

فقر و مشکلات در جوامع پیشرفته

در جوامع پیشرفته، مانند آمریکا، فقر و گرسنگی وجود دارد، اما توسط مؤسسات خیریه پنهان می‌شود. این واقعیت، نشان‌دهنده وجود مشکلات اجتماعی در این جوامع است که با ظاهر پیشرفته آنها در تضاد است. مانند شهری که دیوارهایش با رنگ زینت شده، اما در زیر این زینت، ترک‌های عمیقی نهفته است.

برابری مشکلات در جوامع مؤمن و غیرمؤمن

مشکلات اجتماعی در جوامع مؤمن و غیرمؤمن به یک اندازه وجود دارد، اما نحوه بروز و مدیریت آنها متفاوت است. این نکته، به نقد دوگانه‌سازی میان این دو نوع جامعه می‌پردازد و نشان می‌دهد که هر جامعه‌ای با چالش‌های خاص خود مواجه است.

پتانسیل نهفته در جوامع مؤمن

اگر محدودیت‌های اجتماعی در جوامع مؤمن برداشته شود، اقتدارات نفسانی و معنوی به‌صورت گسترده بروز خواهند یافت. این پتانسیل، مانند بذری است که در انتظار باران بهار، در خاک خفته است. با فراهم شدن شرایط، این استعدادها شکوفا خواهند شد.

پرسش درباره کسب اقتدار در مؤمنان

پرسشی اساسی این است که چگونه مؤمنان می‌توانند به اقتدارات نفسانی مشابه جادوگران دست یابند، بدون آنکه به پلیدی گرایش پیدا کنند؟ این پرسش، چالش اصلی این بحث را برجسته می‌کند و نیازمند کاوش عمیق‌تر در راستای قرب الهی و توانمندی‌های معنوی است. مؤمن، مانند کاوشگری است که در جست‌وجوی گنجی الهی، باید راهی پاک و بی‌آلایش را بپیماید.

درنگ: پتانسیل نهفته در جوامع مؤمن، در صورت آزادی اجتماعی، می‌تواند به اقتدارات معنوی و نفسانی منجر شود، اما این اقتدارات باید در راستای قرب الهی باشند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوشی فلسفی و عرفانی در شبهه اقتدار انسان در گستره‌های وجودی پرداخت. نفس سلیم، با راستای قرب الهی، به سوی کمالات معنوی حرکت می‌کند، اما به دلیل پایبندی به اصول الهی و محدودیت‌های اجتماعی، از اقتدارات ظاهری نظیر سحر محروم است. در مقابل، نفس خبیث، به دلیل فقدان راستا و آزادی در بهره‌گیری از ابزارهای پلید، به توانمندی‌های نفسانی دست می‌یابد که فاقد ارزش معنوی‌اند. شبهه کاستی عبادات، از مقایسه نادرست میان این دو مسیر ناشی می‌شود. محدودیت‌های اجتماعی در جوامع مؤمن، استعدادهای نفسانی را پنهان نگه می‌دارد، اما این پنهان بودن، نشانه فقدان نیست. با آزادی اجتماعی، این استعدادها می‌توانند شکوفا شوند، مشروط بر آنکه در راستای قرب الهی باقی بمانند. این تحلیل، بر ضرورت تقویت راستای الهی و پرهیز از گرایش به پلیدی تأکید دارد تا انسان به جایگاه خلیفه‌اللهی خویش دست یابد.

با نظارت صادق خادمی