در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1123

متن درس





تحلیل فلسفی ساختار قدرت انسانی در ساحت نفس

تحلیل فلسفی ساختار قدرت انسانی در ساحت نفس: مقایسه مؤمن و غیرمؤمن

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۲۳)

مقدمه

در گستره فلسفه و کلام اسلامی، موضوع قدرت انسانی در ساحت نفس از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. این بحث، که ریشه در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی اسلامی دارد، به بررسی چگونگی فعلیت‌یافتن توانمندی‌های بالقوه نفس انسانی می‌پردازد و با مقایسه مؤمنان و غیرمؤمنان، تفاوت‌های بنیادین در مراتب قدرت را آشکار می‌سازد. استعداد، تربیت و ریاضت، به‌سان خاک حاصلخیزی هستند که بذر قدرت را در وجود انسان به بار می‌نشانند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل ساختار قدرت در ساحت نفس پرداخته و مراتب آن را در سه سطح کوتاه، متوسط و عالی بررسی می‌کند. علوم غریبه، به‌عنوان ابزارهایی در برد کوتاه، و علوم لدنی و ربوبی، به‌مثابه قله‌های متعالی قدرت، در این مسیر مورد کاوش قرار می‌گیرند.

بخش نخست: مبانی نظری ساختار قدرت انسانی

استعداد، تربیت و ریاضت: پیش‌نیازهای قدرت

قدرت انسانی، به‌سان نهالی است که در خاک وجود نفس ریشه می‌دواند و با آبیاری استعداد، تربیت و ریاضت به بار می‌نشیند. استعداد، ظرفیت بالقوه‌ای است که در نهاد هر انسان نهفته است؛ تربیت، به‌مثابه باغبانی است که این ظرفیت را پرورش می‌دهد؛ و ریاضت، تمرینی است که نفس را به سوی تعالی سوق می‌دهد. این سه عنصر، در چارچوب هستی‌شناسی اسلامی، زمینه‌ساز فعلیت‌یافتن قدرت در ساحت نفس هستند. در مؤمنان، این فرآیند با جهت‌گیری الهی همراه است و به مراتب متعالی وجود منجر می‌شود، در حالی که در غیرمؤمنان، فقدان این جهت‌گیری، قدرت را در سطحی ظاهری و محدود نگه می‌دارد.

درنگ: قدرت انسانی در ساحت نفس، از استعدادهای بالقوه نشأت می‌گیرد و با تربیت و ریاضت به فعلیت می‌رسد. این فرآیند، در مؤمنان به تعالی الهی و در غیرمؤمنان به نمودهای ظاهری محدود می‌شود.

تمایز مراتب قدرت: کوتاه، متوسط و عالی

قدرت نفس انسانی در سه مرتبه قابل بررسی است: برد کوتاه، که به علوم ابزارمحور وابسته است؛ برد متوسط، که به سوی علوم غیرابزاری پیش می‌رود؛ و برد عالی، که در قلمرو علوم لدنی و ربوبی قرار دارد. این مراتب، به‌سان پله‌های نردبانی هستند که انسان را از خاک به افلاک می‌رسانند. در برد کوتاه، ابزارهایی چون جفر، رمل و اسطرلاب به کار می‌روند، در حالی که در مراتب بالاتر، نفس از قیود ابزار رها شده و به اراده و تمکن الهی دست می‌یابد.

بخش دوم: علوم غریبه و قدرت در برد کوتاه

ماهیت علوم غریبه

علوم غریبه، مانند جفر، رمل، اسطرلاب، فراست و متوسمین، ابزارهایی قاعده‌مند هستند که در ساحت نفس عمل می‌کنند. این علوم، با تکیه بر اعداد، اشکال (مانند مثلث و مربع) و حروف (مانند ابجد)، امکان پیش‌بینی و تحلیل را فراهم می‌سازند. به‌سان نقشه‌ای که راه را در تاریکی نشان می‌دهد، این علوم قواعدی روشن دارند که با آموزش و تمرین، در دسترس همگان قرار می‌گیرند. با این حال، به دلیل وابستگی به ابزار، در مقایسه با علوم لدنی، در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دارند.

درنگ: علوم غریبه، به دلیل قاعده‌مندی و وابستگی به ابزار، در برد کوتاه نفس عمل می‌کنند و با آموزش، قابلیت دسترسی همگانی دارند.

کارایی علوم غریبه در مؤمنان و غیرمؤمنان

در مؤمنان، علوم غریبه با صفا و معنویت همراه است و نتایجی چون کرامات را به بار می‌آورد. برای نمونه، کرامات گزارش‌شده از عالمانی چون خواجه نصیرالدین طوسی و شیخ بهایی، اغلب با استفاده از ابزارهایی چون جفر و رمل پدید آمده‌اند. این کرامات، به‌سان گلی هستند که در خاک صفا شکوفا شده و با قواعد علمی آبیاری می‌گردد. در مقابل، غیرمؤمنان، مانند ساحران و مشرکین، نیز با بهره‌گیری از ابزارهای مشابه، قدرت‌نمایی می‌کنند، اما فقدان جهت‌گیری الهی، این قدرت را به سطحی ظاهری فرو می‌کاهد.

افول علوم غریبه در دوران مدرن

علوم غریبه‌ای چون لیمیا، فیمیا و کیمیا، که در گذشته به دلیل مرموزیت خود ارزشمند بودند، امروزه با پیشرفت علوم مدرن از رونق افتاده‌اند. به‌سان ستارگانی که در روشنایی روز محو می‌شوند، این علوم با تبدیل به قواعد علمی قابل آموزش، جایگاه پیشین خود را از دست داده‌اند. برای نمونه، کیمیای سنتی، که با صفا و باطن پاک به تبدیل مس به طلا می‌انجامید، جای خود را به شیمی مدرن داده که با آزمایشگاه و معادل U+064Eات، همان نتایج را بدون نیاز به صفا تولید می‌کند.

درنگ: پیشرفت علوم مدرن، علوم غریبه را از مرموزیت به قواعد عادی تبدیل کرده و وابستگی به صفا و باطن را با ابزارهای مکانیزه جایگزین ساخته است.

بخش سوم: علوم لدنی و ربوبی در مراتب متعالی

ماهیت علوم لدنی و ربوبی

علوم لدنی و ربوبی، که مختص انبیا و اولیای الهی‌اند، از قیود ابزار و قواعد آزادند و در برد متوسط و عالی نفس عمل می‌کنند. این علوم، به‌سان نوری هستند که از عالم غیب بر قلب اولیا تابیده و بدون واسطه، حقیقت را آشکار می‌سازد. برخلاف علوم غریبه، که به چیدمان اعداد و اشکال وابسته‌اند، علوم لدنی با اراده و تمکن الهی همراه‌اند و از محدودیت‌های مادی و زمانی فراتر می‌روند.

درنگ: علوم لدنی و ربوبی، به دلیل ماهیت غیرابزاری و ارتباط با عالم غیب، منحصر به انبیا و اولیای الهی‌اند و در مراتب متعالی نفس عمل می‌کنند.

فرازمانی بودن معصومین

معصومین علیهم‌السلام، به دلیل قرار گرفتن در مرتبه‌ای فراتر از نفس، از قیود زمانی و مادی آزادند. این فرازمانی بودن، به‌سان رهایی پرنده‌ای از قفس ماده است که در آسمان بی‌کران حقیقت پرواز می‌کند. قرآن کریم در آیه‌ای چنین می‌فرماید: ﴿فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ﴾ (بقره: ۲۴۳)؛ «پس خداوند به آنان گفت: بمیرید. سپس آنها را زنده کرد.» این آیه، به قدرت الهی در تعامل با حیات و موت اشاره دارد که در معصومین به‌صورت علوم لدنی متجلی می‌شود.

درنگ: معصومین، به دلیل فرازمانی بودن و بهره‌مندی از علوم لدنی، از قیود مادی و زمانی آزادند و در مرتبه‌ای متعالی‌تر از نفس قرار دارند.

تفاوت علوم لدنی با نبوغ و علوم ابزارمحور

نبوغ، مانند تفرس و بصیرت، در برد کوتاه نفس قرار دارد و نتیجه استعدادهای طبیعی است، اما علوم لدنی، به دلیل ماهیت الهی، از این محدودیت‌ها فراتر می‌روند. برای نمونه، شناسایی افراد از طریق قواعد (مانند انگشت‌نگاری یا چهره‌شناسی) در برد کوتاه نفس قرار دارد و به ابزار وابسته است، اما علوم لدنی، بدون نیاز به ابزار، حقیقت را آشکار می‌سازند.

بخش چهارم: آینده‌نگری و نقش علوم دینی

ضعف علم دینی در آینده‌نگری

علم دینی، به دلیل تمرکز بر گذشته و نقل قول‌های تاریخی، از توانایی پیش‌بینی تحولات آینده بازمانده است. این ضعف، به‌سان قایقی است که در ساحل گذشته لنگر انداخته و از حرکت به سوی افق‌های آینده بازمی‌ماند. علوم غریبه، مانند نجوم و رمل، با تکیه بر قواعد و معادلات، امکان پیش‌بینی دقیق را فراهم می‌کنند و می‌توانند علم دینی را به سوی آینده‌نگری سوق دهند.

درنگ: علم دینی، برای ایفای نقش هدایتی در جامعه، باید از گذشته‌نگری به آینده‌نگری حرکت کند و با تکیه بر علوم قاعده‌مند، توانایی پیش‌بینی تحولات را کسب نماید.

عادی‌سازی علوم غریبه در آینده

علوم غریبه، که در گذشته مرموز بودند، در آینده با پیشرفت تکنولوژی به علوم عادی تبدیل خواهند شد. برای نمونه، منار جنبان شیخ بهایی، که زمانی معجزه تلقی می‌شد، امروز با قواعد مهندسی قابل بازتولید است. این عادی‌سازی، به‌سان پرده‌ای است که از اسرار کنار رفته و حقیقت را در معرض دید همگان قرار می‌دهد.

اهمیت آموزش علوم قاعده‌مند

آموزش علوم قاعده‌مند، مانند جفر، رمل و نجوم، می‌تواند علم دینی را به ابزارهای پیش‌بینی مجهز کند. تقویم‌های بلندمدت منجمان، که با تکیه بر معادلات ریاضی آینده را پیش‌بینی می‌کنند، نمونه‌ای از کارایی این علوم هستند. این آموزش، به‌سان کلیدی است که درهای آینده را به روی علم دینی می‌گشاید.

نتیجه‌گیری

تحلیل ساختار قدرت انسانی در ساحت نفس، دریچه‌ای به سوی فهم مراتب وجودی انسان گشوده است. استعداد، تربیت و ریاضت، به‌عنوان ارکان اصلی این ساختار، نفس را از بالقوه به بالفعل می‌رسانند. علوم غریبه، با تکیه بر ابزار و قواعد، در برد کوتاه نفس عمل می‌کنند و در مؤمنان با صفا و معنویت همراه‌اند، اما در غیرمؤمنان، به دلیل فقدان جهت‌گیری الهی، به سطحی ظاهری فرو می‌کاهند. در مقابل، علوم لدنی و ربوبی، که مختص انبیا و اولیای الهی‌اند، از قیود مادی و زمانی آزادند و نفس را به مراتب روح و عقل ارتقا می‌دهند. علم دینی، برای ایفای نقش هدایتی در جامعه، باید از تمرکز بر گذشته به سوی آینده‌نگری حرکت کند و با آموزش علوم قاعده‌مند، توانایی پیش‌بینی و تحلیل تحولات را کسب نماید. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، کوشیده است تا این مفاهیم را با زبانی متین و علمی به مخاطبان عرضه دارد.

با نظارت صادق خادمی