متن درس
کمال انسانی در پرتو علم و معرفت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۲۷)
دیباچه
کمال، مقصد والای وجود انسانی است که چونان ستارهای درخشان، مسیر حیات آدمی را روشن میسازد. انسان، با فطرتی جویای کمال، در پی آن است که با ابزار علم یا معرفت، به قلههای تعالی دست یابد. این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در دو مسیر متمایز علم و معرفت میپردازد که هر یک، چونان دو بال، انسان را به سوی کمال رهنمون میشوند. علم، با قواعد و ابزارهای خود، در ساحت ناسوت عمل میکند و قدرت ظاهری را به ارمغان میآورد، حال آنکه معرفت، با رويت و شهود، به حقیقت باطنی راه مییابد. این اثر، با نگاهی عمیق به رابطه علم و قدرت، و معرفت و رويت، و با تأکید بر ضرورت تفکیک این دو مسیر، به تبیین چالشها و راهکارهای وصول به کمال میپردازد. تمامی مباحث، با حفظ امانت به محتوای اصلی، در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه شدهاند تا برای مخاطبان متخصص، راهگشا و روشنگر باشند.
بخش یکم: مبانی وصول به کمال انسانی
رويت و قدرت: دو رکن کمال
انسان در جستوجوی کمال، به دو محور بنیادین رويت و قدرت نیازمند است. رويت، چونان چراغی است که حقیقت را در پیشگاه ذهن آدمی آشکار میسازد، و قدرت، چونان بازویی است که این حقیقت را به فعلیت میرساند. این دو، به مثابه دو روی یک سکه، در مسیر کمال انسانی، مکمل یکدیگرند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اهتمام به این دو رکن، لازمه دستیابی به کمال است.
درنگ: رويت و قدرت، دو بال پرواز انسان به سوی کمالاند که بدون یکی، دیگری ناقص میماند.
فطرت انسانی و گرایش به کمال
هر انسانی، اعم از مؤمن یا کافر، در نهاد خویش به سوی کمال گرایش دارد. این گرایش فطری، چونان جویباری است که به سوی دریای بیکران کمال جاری است. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند که کمال یا از طریق علم، که دانستن است، یا از طریق معرفت، که شهود و رويت است، حاصل میشود. این تمایز، مسیرهای متفاوتی را برای تعالی انسان ترسیم میکند.
علم و معرفت: دو مسیر متمایز
علم، با تکیه بر قواعد و ابزارها، به دانستن ظاهری منجر میشود، در حالی که معرفت، با شهود و رويت، به حقیقت باطنی دست مییابد. علم، چونان نقشهای است که مسیر را نشان میدهد، اما معرفت، چونان سفری است که مقصد را در خود متجلی میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که کمال، یا از طریق علم یا از طریق معرفت به دست میآید، اما هر یک، اقتضائات خاص خود را دارند.
درنگ: علم، آگاهی ظاهری است که با قواعد و ابزارها شکل میگیرد، اما معرفت، شهود باطنی است که از قیود ابزار آزاد است.
پیوند علم و قدرت
علم و قدرت، دو وجه مکمل کمالاند. علمی که به قدرت منجر نشود، چونان سایهای است که در تاریکی محو میشود. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «علمی که قدرت نیافریند، خیال است و نه علم.» برای نمونه، دانستن مقدار پول در بانکی بدون توانایی تأثیرگذاری، علمی بیثمر است. این پیوند، نشاندهنده اصالت علم در گرو تحقق قدرت است.
اسمای الهی: علم و قدرت در مراتب ربوبی
اسمای الهی، به دو دسته علمی و قدرتی تقسیم میشوند، اما در ذات الهی، این دو متحدند. اسمای علمی، چونان نور دانش الهی، و اسمای قدرتی، چونان نیروی خلاقیت الهیاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اسمای قدرتی به اسمای علمی بازمیگردند و اسمای علمی، زمینهساز اسمای قدرتیاند. این وحدت، در مراتب خلقی به صورت متمایز ظاهر میشود.
درنگ: اسمای الهی، در عین تمایز علمی و قدرتی، در ذات الهی متحدند و کمال انسانی را در پرتو این وحدت میتوان جست.
جمعبندی بخش یکم
بخش یکم، با تبیین مبانی وصول به کمال، بر دو محور رويت و قدرت تأکید کرد. انسان، با فطرتی جویای کمال، از طریق علم یا معرفت به سوی تعالی حرکت میکند. علم، با قواعد و ابزارها، به قدرت ظاهری میرسد، اما معرفت، با شهود، به حقیقت باطنی راه مییابد. اسمای الهی، بهعنوان منشأ کمال، این دو مسیر را در بر دارند، اما وحدت آنها در ذات الهی، راهنمای انسان در این مسیر است.
بخش دوم: ابزارها و قواعد در مسیر علم
ابزارمحوری علوم و فنون
تمامی علوم و فنون، ابزارمحورند. فنون، با ابزارهای محسوس مانند تیشه و اره، و علوم، با ابزارهای غیرمحسوس مانند قواعد و اصول، عمل میکنند. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «فقيه، قاعده دارد و نجار، تیشه؛ هر دو ابزارند، اما یکی محسوس و دیگری غیرمحسوس.» این ابزارمحوری، علوم را در ساحت ناسوت قرار میدهد.
علوم غریبه: قاعدهمندی در ساحت ناسوت
علوم غریبه، مانند جفر، رمل و اسطرلاب، نیز قاعدهمحورند و میتوانند بهصورت نظاممند آموزش داده شوند. این علوم، چونان نقشههایی دقیق، با قواعد مشخص، قابل ترسیم و تعلیماند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این قاعدهمندی، امکان دسترسی همگانی به این علوم را فراهم میسازد.
درنگ: علوم غریبه، با قاعدهمندی، از مرموزیت به سوی دسترسی همگانی حرکت میکنند، اما همچنان در ساحت ناسوت باقی میمانند.
نظاممندی در علوم دینی
علوم دینی، مانند فقه و اصول، نیازمند نظاممندی و قاعدهمندیاند تا از پراکندگی و کاستی مصون مانند. استاد فرزانه قدسسره بر این باورند که نظاممندی، علوم دینی را به ابزارهایی کارآمد برای هدایت بشر تبدیل میکند. این امر، بهویژه در آموزش علوم غریبه، از اهمیتی بسزا برخوردار است.
اسمای الهی بهعنوان دارو
اسمای الهی، چونان داروهایی شفابخش، قادر به درمان امراض معنوی و مادیاند، اما این درمان، نیازمند قاعدهمندی است. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «اسمای الهی، اگر نظاممند شوند، میتوانند امراض را درمان کنند.» این قاعدهمندی، به کارایی عملی این اسما کمک میکند.
قرآن کریم: منبعی برای درمان
قرآن کریم، چونان گنجینهای بیپایان، درمان بسیاری از امراض، مانند وسواس، بدبینی و بیخوابی را در خود دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این درمانها، به دلیل فقدان قاعدهمندی، بلااستفاده ماندهاند. قاعدهمندی قرآنی، میتواند این گنجینه را به کارآمدترین شکل ممکن به خدمت بشر درآورد.
درنگ: قرآن کریم، منبعی بینظیر برای درمان امراض است، اما قاعدهمندی علمی، شرط بهرهبرداری از این گنجینه است.
علم استخاره: نمونهای از قاعدهمندی
علم استخاره، با تدوین قواعد مشخص، به علمی قابل آموزش تبدیل شده است. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند که این قاعدهمندی، امکان تعلیم همگانی را فراهم کرده، اما این علوم، همچنان در مرتبه ناسوت باقی میمانند و از معرفت ربوبی فاصله دارند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به بررسی ابزارها و قواعد در مسیر علم پرداخت. علوم و فنون، با ابزارهای محسوس و غیرمحسوس، در ساحت ناسوت عمل میکنند. علوم غریبه و دینی، با قاعدهمندی، به ابزارهایی کارآمد تبدیل میشوند، اما همچنان از معرفت ربوبی فاصله دارند. اسمای الهی و قرآن کریم، با قاعدهمندی، میتوانند امراض را درمان کنند، اما این امر، نیازمند نظاممندی علمی است.
بخش سوم: معرفت ربوبی و تمایز آن از علم
معصومین و معرفت ربوبی
معصومین، به دلیل برخورداری از معرفت ربوبی، از قیود علم قاعدهمحور آزادند. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «معصوم، نیازی به تمرین تیراندازی یا اسبسواری ندارد، زیرا با معرفت، به حقیقت دست مییابد.» این معرفت، به رويت و احاطه منجر میشود.
امیرالمؤمنین علیهالسلام و وضع علم نحو
امیرالمؤمنین علیهالسلام، بدون آموزش قواعد، علم نحو را وضع کردند، زیرا از طریق معرفت عمل میکردند. این امر، نشاندهنده برتری معرفت بر علم است که به خلاقیت و تشريع میانجامد.
درنگ: معرفت ربوبی، معصومین را از قیود علم آزاد میسازد و به خلاقیت و رويت حقیقت میرساند.
اختراعات انبیا از طریق معرفت
بسیاری از اختراعات بشری، مانند آنچه به حضرت آدم علیهالسلام منسوب است، از طریق معرفت، نه علم قاعدهمحور، محقق شدند. این اختراعات، نتیجه رويت و احاطه معرفتی انبیاست.
زندگی با علم یا معرفت
سؤال محوری این است که آیا انسان با علم زندگی میکند یا با معرفت؟ استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علوم دینی، مانند فقه و اصول، در ساحت علم قرار دارند و از معرفت ربوبی فاصله گرفتهاند.
ورثه انبیا یا ورثه علما؟
علوم دینی، به دلیل قاعدهمحوری، در مرتبه ناسوت باقی میمانند و از معرفت ربوبی فاصله دارند. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «ما خود را ورثه انبیا میدانیم، اما عملاً ورثه علما هستیم.» این انحراف، نتیجه تمرکز بر علم به جای معرفت است.
درنگ: علوم دینی، به دلیل قاعدهمحوری، از معرفت ربوبی فاصله گرفتهاند و در ساحت ناسوت محدود ماندهاند.
رويت در علم و معرفت
علم و معرفت، هر دو به رويت منجر میشوند، اما علم در برد کوتاه (ناسوت) و معرفت در برد متوسط و عالی (ملکوت و جبروت) عمل میکند. این تمایز، نشاندهنده محدودیتهای علم در برابر معرفت است.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به تبیین معرفت ربوبی و تمایز آن از علم پرداخت. معصومین، با معرفت ربوبی، از قیود علم آزادند و به رويت حقیقت میرسند. علوم دینی، به دلیل قاعدهمحوری، در ساحت ناسوت باقی میمانند و از معرفت ربوبی فاصله دارند. این تمایز، بر ضرورت تفکیک علم و معرفت تأکید دارد.
بخش چهارم: چالشها و راهکارهای وصول به معرفت
اختلاط علم و معرفت: مانع کمال
اختلاط علم و معرفت، چونان آمیختن آب و روغن، به کاستی هر دو منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «اگر علم و معرفت قاتی شوند، نه علم جواب میدهد و نه معرفت.» این اختلاط، مانع دستیابی به کمال است.
درنگ: اختلاط علم و معرفت، چونان آمیختن نور و سایه، به خاموشی هر دو میانجامد.
خودآگاهی در مطالعه
انسان باید بداند که در حال مطالعه علم است یا معرفت. استاد فرزانه قدسسره، با ذکر مثالی از کتابخانه فیضیه، به فردی اشاره میکنند که بدون توجه به محتوای کتاب، صفحات را ورق میزد. این فقدان خودآگاهی، به اختلاط علم و معرفت منجر میشود.
ترس و توهمات در علوم غریبه
ترس و مفاهیمی مانند بختک، توهماتی هستند که در علوم غریبه بهعنوان واقعیت مطرح میشوند، اما فاقد اصالتاند. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «این توهمات، نتیجه انحراف از معرفت و تمرکز بر علوم ظاهری است.»
گرایش بشر به امور غیرحقیقی
بشر، به دلیل مجانست با امور غیرحقیقی، به علوم ظاهری و مرموز گرایش دارد. استاد فرزانه قدسسره، با مثال گاوپرستی در هند، نشان میدهند که بشر، به جای حقیقت الهی، به ظواهر مادی متمایل است.
تجربه در قبرستان: دانشگاه معرفت
حضور در قبرستان، چونان دانشگاهی عظیم، به تأمل در مرگ و حقیقت میانجامد. استاد فرزانه قدسسره، با ذکر مثال مردهشوری که پس از پنجاه سال تنها استخوان دیده، بر محدودیتهای زندگی علمی بدون معرفت تأکید دارند.
درنگ: قبرستان، چونان دانشگاهی برای معرفت، انسان را به تأمل در حقیقت مرگ و کمال رهنمون میسازد.
ابزارهای معرفت: سادگی و معنویت
برای معرفت، ابزارهایی ساده چون جانماز، مهر، قرآن کریم و مفاتیح کافی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این ابزارها نباید با کتابهای علمی مخلوط شوند، تا از ويروسهای ذهنی مصون مانند.
تخلیه: شرط معرفت
تخلیه ذهن از قواعد علمی، شرط اساسی برای دستیابی به معرفت است. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «اگر قواعد علمی وارد سجاده شوند، معرفت مختل میشود.» این تخلیه، ذهن را برای رويت حقیقت آماده میسازد.
درنگ: تخلیه ذهن از قواعد علمی، چونان پاکسازی آینه از غبار، شرط رويت حقیقت در معرفت است.
تجدید وضو و تفاوتهای فردی
تجدید وضو، به تخلیه ذهن از قیود کمک میکند، اما بسته به حالات روحی افراد، وضوی کهنه یا نو کارایی متفاوتی دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این تنوع، به انعطاف در مسیر معرفت اشاره دارد.
تفکیک مکان علم و معرفت
مکان مطالعه علم، مانند کتابخانه، از مکان معرفت، مانند مسجد، باید جدا باشد. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «نماز، جای مطالعه نیست، اما مطالعه گاه جای نماز است.» این تفکیک، به تمرکز بر هر مسیر کمک میکند.
روایت معصومین و برتری معرفت
روایت منسوب به معصوم علیهالسلام میفرماید: نَحْنُ الْعُلَمَاءُ وَشِيعَتُنَا الْمُتَعَلِّمُونَ وَسَائِرُ النَّاسِ غَثَاءٌ (ما دانشمندانیم و شیعیانمان دانشآموزان و سایر مردم، چونان خس و خاشاکاند). این روایت، بر برتری معرفت معصومین بر علم تأکید دارد.
خطر فقدان قاعده در معرفت
معرفت، به دلیل فقدان قاعده، خطرناک است، زیرا بدون ضمانت اجرایی، ممکن است به خطا منجر شود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این خطر، ضرورت تمرین و ریاضت را در معرفت نشان میدهد.
عرفان رایج: علم، نه معرفت
عرفان رایج در کتابها، در واقع علم است، زیرا قاعدهمحور است. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «این عرفان، از معرفت اصیل فاصله دارد و در ساحت ناسوت باقی میماند.»
نابغه و اختلاط علم و معرفت
نابغه ممکن است علم و معرفت را در هم آمیزد، اما این اختلاط، به کاستی هر دو منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خودآگاهی، این خطر را مدیریت میکند.
درنگ: نابغه، به دلیل توانایی بالا، در معرض خطر اختلاط علم و معرفت است که با خودآگاهی میتوان آن را مدیریت کرد.
تشبیه لباس کار و مهمانی
اختلاط علم و معرفت، چونان رفتن به مهمانی با لباس کار یا کار با لباس مهمانی است. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند: «این اختلاط، به کاستی هر دو مسیر میانجامد.»
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به چالشها و راهکارهای وصول به معرفت پرداخت. اختلاط علم و معرفت، مانع دستیابی به کمال است و خودآگاهی، شرط اولیه رفع این اختلاط است. ابزارهای ساده معرفت، مانند جانماز و قرآن کریم، با تخلیه ذهن از قواعد علمی، به رويت حقیقت میرسند. علوم دینی، به دلیل قاعدهمحوری، از معرفت فاصله گرفتهاند و نیازمند تفکیکاند.
نتیجهگیری کل
کمال انسانی، مقصدی است که با دو بال علم و معرفت قابل دستیابی است. علم، با قواعد و ابزارها، در ساحت ناسوت عمل میکند و قدرت ظاهری را به ارمغان میآورد، اما بدون تبدیل به قدرت، به خیال محدود میماند. معرفت، با رويت و شهود، به حقیقت باطنی میرسد و از قیود ابزار آزاد است. علوم دینی، به دلیل قاعدهمحوری، از معرفت ربوبی فاصله گرفتهاند و نیازمند نظاممندیاند تا کارآمد شوند. قرآن کریم و اسمای الهی، گنجینههایی برای درمان امراضاند، اما این درمان، به قاعدهمندی نیاز دارد. اختلاط علم و معرفت، چونان آمیختن نور و سایه، به کاستی هر دو میانجامد. خودآگاهی، تخلیه ذهن، و تفکیک مکان و ابزار علم و معرفت، راهکارهایی برای وصول به کمالاند. این اثر، با تبیین این دو مسیر متمایز، راهنمایی برای جویندگان کمال در فضای علمی و دانشگاهی ارائه میدهد.
با نظارت صادق خادمی