متن درس
تبیین مراتب علم و معرفت در انسانشناسی عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۳۸)
مقدمه
شناخت مراتب علم و معرفت، چونان سفری است در ژرفای وجود انسانی که در پی حقیقت و قرب به ذات بیتعین الهی گام برمیدارد. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای با شماره ۱۱۳۸ (مورخ ۲۰/۱۰/۱۳۸۸)، به کاوش در مراتب علم و معرفت در انسانشناسی عرفانی میپردازد. بحث حاضر، با نگاهی فلسفی و عرفانی، علم را در مراتب گوناگون آن بررسی کرده و محدودیتهای علم ظاهری را در برابر معرفت حقیقی به تصویر میکشد. هدف این اثر، تبیین چارچوبی است که راه را از ظن و گمان به سوی یقین و فراتر از آن، به قرب ذاتی پروردگار هموار سازد. این مسیر، چونان صعودی است از دامنههای پرپیچوخم علم ظاهری به قلههای رفیع معرفت ذاتی، که تنها با تخلیه، خودشناسی و رگهشناسی وجودی میسر میگردد.
بخش یکم: ماهیت و محدودیتهای علم ظاهری
تعریف و جایگاه علم ظاهری
علم ظاهری، که در این نوشتار از آن با عنوان «علم اول» یاد میشود، مجموعهای است از ظن، شک، گمان، وهم و خیال که همگی فاقد حقیقت علمیاند. این مرتبه از علم، حتی در صورت اعتبار ظاهری، چون ظن معتبر در فقه، از حقیقت معرفتی بیبهره است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم ظاهری، هرچند در حوزههایی چون فقه و علوم نقلی کاربرد دارد، اما در برابر معرفت حقیقی، چونان سایهای است که از نور حقیقت فاصله دارد. این علم، در بهترین حالت، حجتی است ظاهری که به کار عمل میآید، اما راه به حقیقت نمیبرد.
درنگ: علم ظاهری، مشتمل بر ظن، شک، گمان، وهم و خیال، فاقد حقیقت علمی است و تنها در مقام عمل، حجتی ظاهری به شمار میرود. |
حجت در نظام فقهی
در نظام فقهی، فقها به حجت استناد میجویند، نه به علم حقیقی. حجت، امری است ظاهری که ممکن است با حقیقت همراه نباشد. به تعبیر استاد فرزانه قدسسره، عالمان دینی فرمودهاند: «من حجت دارم»، اما این حجت، از جنس علم نیست، بلکه ظنی معتبر است که در قلمرو عمل شرعی کفایت میکند. این تمایز، نشاندهنده محدودیت علم ظاهری است که در فقه و علوم نقلی، بهویژه در استناد به روایات، برجسته میشود. روایات، به دلیل نقل معنا و عدم اطمینان از لسان معصوم، در حوزه علم ظاهری قرار میگیرند و حجتی ظاهریاند.
محدودیتهای علم ظاهری در علوم نقلی و عقلی
علم ظاهری، نهتنها در فقه و روایات، بلکه در دلایل عقلی نیز محدود است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که استدلالهای عقلی، مانند «جهان متغیر است، هر متغیری حادث است، پس جهان حادث است»، در مرتبه علم ظاهری قرار دارند و از حقیقت معرفتی بیبهرهاند. این استدلالها، هرچند در فلسفه و کلام کاربرد دارند، اما به دلیل تعلق به مرتبه ظاهری، ناکافیاند برای وصول به معرفت حقیقی. این محدودیت، چونان دیواری است که راه را به سوی حقیقت مسدود میسازد.
نقد نظام آموزشی علوم دینی
یکی از چالشهای اساسی در نظام آموزشی علوم دینی، تمرکز بیش از حد بر علم ظاهری است. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی بدیع، این علم را به ابزارهای نجاری و بنایی تشبیه میکنند که برای کارهای ساده کفایت میکنند، اما برای ساختن سازههای پیچیده معرفتی، ناکارآمدند. این تمرکز، چونان درختی است که شاخ و برگ آن هرس نشده و از باروری بازمانده است. علوم دینی، از صرف و نحو تا فقه و روایات، همگی در حوزه علم ظاهری قرار دارند و طلاب، به جای صعود به مراتب بالاتر، در این مرتبه درجا میزنند.
درنگ: تمرکز نظام آموزشی علوم دینی بر علم ظاهری، چونان درختی بیهرس است که از رویش معرفتی بازمیماند. |
جمعبندی بخش یکم
علم ظاهری، هرچند در قلمرو عمل و استدلال کاربرد دارد، اما از حقیقت معرفتی بیبهره است. این علم، شامل ظن، شک، گمان، وهم و خیال، در بهترین حالت، حجتی ظاهری است که در فقه و علوم نقلی به کار میآید. بااینحال، تمرکز بیش از حد بر این مرتبه، مانع وصول به معرفت حقیقی میشود. نظام آموزشی علوم دینی نیازمند بازنگری است تا از درجا زدن در علم ظاهری به سوی مراتب عالیتر معرفت حرکت کند.
بخش دوم: آسیبشناسی عرفان کاذب و توهمات
توهمات در عرفان
یکی از آسیبهای بزرگ در مسیر معرفت، گرفتار آمدن در دام توهمات است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بسیاری از مدعیان عرفان، انعکاسهای ذهنی و خیالات را معرفت میپندارند. این توهمات، چونان آینهای شکستهاند که حقیقت را تحریف میکنند. بسیاری از کتب عرفانی، به دلیل آمیختگی با خرافات و خیالپردازی، از اعتبار معرفتی برخوردار نیستند و بیش از نود درصد محتوای آنها را توهمات تشکیل میدهد.
خرافات و کاهش اعتبار عرفان
آمیختگی عرفان با خرافات، از عوامل اصلی کاهش اعتبار معرفت عرفانی است. استاد فرزانه قدسسره با نقدی صریح، خاطرنشان میسازند که خیالپردازیهای عرفانی، چونان علفهای هرزیاند که باغ معرفت را از شکوفایی بازمیدارند. این خرافات، که گاه در قالب خوابها و رؤیاهای غیرحقیقی ظاهر میشوند، مانع از آن میشوند که جویندگان حقیقت به معرفت حقیقی دست یابند.
درنگ: آمیختگی عرفان با خرافات و توهمات، چونان علفهای هرزی است که باغ معرفت را از شکوفایی بازمیدارد. |
نقد خیالپردازی در عرفان
خیالپردازی، یکی از عوامل اصلی شکست عرفان است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به کتب عرفانی، تأکید دارند که این خیالات، چونان سرابیاند که جوینده را از چشمه حقیقت دور میسازند. مدعیان عرفان، گاه با توهم کشف و شهود، از مسیر حقیقت منحرف میشوند و این انحراف، اعتبار معرفت عرفانی را کاهش داده است.
جمعبندی بخش دوم
عرفان کاذب، با آمیختگی به توهمات و خرافات، از حقیقت معرفت دور افتاده است. این آسیب، که ریشه در خیالپردازی دارد، مانع وصول به معرفت حقیقی میشود. جویندگان حقیقت باید با پالایش ذهن از توهمات، راه را به سوی معرفت حقیقی هموار سازند.
بخش سوم: مراتب قرب و معرفت ذاتی
سلسلهمراتب قرب
استاد فرزانه قدسسره مراتب قرب را به سه سطح تقسیم میکنند: علم ظاهری (قرب صوری)، علم دوم (قرب اول یا یقین بیشک)، و معرفت ثالث (قرب ذاتی). علم ظاهری، چونان پوستهای است که حقیقت را در خود نهان کرده است. علم دوم، یقینی است که از شک و شبهه مبراست و قرب اول را رقم میزند. اما معرفت ثالث، که قرب ذاتی است، چونان قلهای است که تنها محبوبین بدان میرسند.
درنگ: معرفت ثالث، قرب ذاتی است که چونان قلهای رفیع، تنها در دسترس محبوبین پروردگار قرار دارد. |
یقین و قرب دوم
یقین، که در مراتب عینالیقین و حقالیقین ظاهر میشود، قرب دوم و مرتبهای متوسط است. این مرتبه، هرچند متعالی است، اما همچنان از قرب ذاتی فاصله دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که یقین، چونان پلی است که جوینده را از علم ظاهری به سوی معرفت ذاتی هدایت میکند، اما خود مقصود نهایی نیست.
واحدیت و انبیا
انبیای الهی، در مرتبه واحدیت و قرب اسمائی قرار دارند. این مرتبه، هرچند والاست، اما از قرب ذاتی که مخصوص محبوبین است، متمایز است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به آیات قرآن کریم، خاطرنشان میسازند که انبیا در حوزه اسماء و صفات الهی عمل میکنند، نه در ساحت ذات بیتعین.
معرفت ذاتی و سفيدآباد
معرفت ثالث، که قرب ذاتی است، در ساحت سفيدآباد پروردگار قرار دارد. این مرتبه، فراتر از واحدیت و احدیت است و چونان دریایی بیکران، حقیقت ذات الهی را در خود جای داده است. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی بدیع، این مرتبه را سفيدآباد مینامند که نشانهای است از بیتعینی و عظمت ذات.
نقد دیدگاه راغب
استاد فرزانه قدسسره با نقدی بر راغب، خاطرنشان میسازند که وی به اشتباه معرفت را پایینتر از یقین دانسته است. در حالی که معرفت ثالث، فراتر از یقین است و به ذات الهی منتهی میشود. این نقد، چونان چراغی است که خطای مفهومی را روشن میسازد و راه را برای فهم صحیح معرفت هموار میکند.
آیات نفس در قرآن کریم
آیات مربوط به نفس در قرآن کریم، چونان گوهری درخشان، به حقیقت ذات الهی اشاره دارند. آیه ﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾ (آل عمران: ۳۰) به معنای «روزی که هر نفسی آنچه از خیر کرده حاضر یابد و آنچه از شر کرده آرزو کند که میان او و آن فاصلهای دور باشد و خداوند شما را از خودش بر حذر میدارد و خداوند به بندگان مهربان است»، بر حضور ذات الهی تأکید دارد. این آیه، برخلاف تفسیر برخی که آن را جلالی میدانند، به رحمانیت ذات اشاره دارد.
جمعبندی بخش سوم
مراتب قرب، از علم ظاهری تا معرفت ذاتی، مسیری است که جوینده حقیقت را به سوی پروردگار هدایت میکند. معرفت ثالث، که قرب ذاتی است، فراتر از یقین و مخصوص محبوبین است. آیات نفس در قرآن کریم، این حقیقت را روشن میسازند و راه را برای وصول به ذات هموار میکنند.
بخش چهارم: تخلیه و پالایش معرفتی
ضرورت تخلیه معرفتی
تخلیه معرفتی، چونان هرس درختی است که شاخ و برگهای زائد آن مانع باروریاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که انباشت علم ظاهری، مانند انباشت غذا در معده، به بیماری معرفتی منجر میشود. انسان باید با پالایش ذهن از ظن و گمان، راه را برای رویش معرفت حقیقی هموار سازد.
درنگ: تخلیه معرفتی، چونان هرس درخت، شرط رویش حقیقت و باروری معرفت است. |
مثال حافظ و پالایش شعر
استاد فرزانه قدسسره با اشاره به حافظ، خاطرنشان میسازند که وی اشعار غیرحقیقی خود را دور میریخت و تنها اشعار ناب را نگه میداشت. این پالایش، چونان تخلیه معرفتی است که جوینده را از انباشتهای زائد رها میسازد و به حقیقت نزدیک میکند.
قرآن کریم و پاکنويس
قرآن کریم، چونان پاکنويسی است از صحف پیشین، اما انسان از آن بهره نمیبرد، زیرا تخلیه نمیکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بدون پالایش ذهن، فهم حقیقت قرآن کریم ممکن نیست.
بخل معرفتی
بخل در تخلیه معرفت، مانند انباشت غذا در معده، مانع رشد است. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی از روانشناسی بهداشتی، خاطرنشان میسازند که تخلیه، گاه با قرص و گاه با شیاف انجام میشود. این تمثیل، بر ضرورت پالایش در سلوک تأکید دارد.
نقد نظام آموزشی علوم دینی
نظام آموزشی علوم دینی، با تأکید بر حفظ دائمی علم ظاهری، مانع تخلیه و رشد است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به عالمان دینی، خاطرنشان میسازند که برخی، حتی در تعقیبات نماز، به مرور علوم ظاهری چون الفیه ابن مالک میپردازند. این انباشت، چونان باری است که جوینده را از صعود بازمیدارد.
ریزش و رویش
عدم ریزش علم ظاهری، مانع رویش معرفتی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که مانند درختی که هرس نشود، انباشت علم ظاهری، مزه و باطن معرفت را فاسد میسازد. ریزش، شرط رویش است.
جمعبندی بخش چهارم
تخلیه معرفتی، کلید وصول به حقیقت است. انباشت علم ظاهری، مانند زبالهای است که راه را مسدود میسازد. جوینده حقیقت باید با پالایش ذهن، مانند هرس درخت، به سوی رویش معرفتی حرکت کند.
بخش پنجم: رگهشناسی و آزمایشگاه معرفتی
رگهشناسی وجودی
استاد فرزانه قدسسره با مفهومی بدیع، از رگهشناسی وجودی سخن میگویند. انسان باید رگههای وجودی خود، که محب یا محبوب بودن او را نشان میدهند، شناسایی کند. این رگهها، چونان طلایی در دل سنگاند که با کاوش، حقیقت وجود را آشکار میسازند.
درنگ: رگهشناسی وجودی، چونان کاوش طلایی در دل سنگ است که حقیقت محب یا محبوب بودن انسان را آشکار میسازد. |
رگههای طلایی در افراد
حتی در افرادی که به ظاهر بدند، رگههای طلایی وجود دارد. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به شخصیتهایی چون حرمله و شمر، تأکید دارند که این رگهها، ظرفیت تحول را در انسان نشان میدهند. این اصل، چونان امیدی است که در تاریکترین وجودها نیز نور حقیقت را میجوید.
آزمایشگاه معرفتی
هر عالم باید آزمایشگاهی معرفتی در کنار سجاده خود تأسیس کند. این آزمایشگاه، چونان کارگاهی است که جوینده در آن، رگههای وجودی خود را میکاود و حقیقت را از ناخالصیها جدا میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این آزمایشگاه، به سادگی یک سجاده است، اما کارکردی عظیم دارد.
رگهشناسی در جامعه
جامعه باید رگهشناسی را بهعنوان رشتهای معرفتی توسعه دهد. استاد فرزانه قدسسره پیشنهاد میکنند که با شناسایی استعدادهای افراد، میتوان جامعهای ساخت که هر فرد در جایگاه شایسته خود قرار گیرد. این اصل، چونان نقشهای است که راه پیشرفت جامعه را ترسیم میکند.
نقد نظام آموزشی
نظام آموزشی کنونی، با یکسانسازی دروس، مانع کشف استعدادها و رگهشناسی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که باید کودکان را در آزمایشگاه معرفتی بررسی کرد تا استعدادهایشان مشخص شود. این نقد، چونان آینهای است که کاستیهای نظام آموزشی را نشان میدهد.
جمعبندی بخش پنجم
رگهشناسی وجودی و تأسیس آزمایشگاه معرفتی، دو کلید اساسی در مسیر خودشناسی و معرفتاند. انسان با کاوش در رگههای وجودی خود و پالایش آنها در آزمایشگاه معرفت، میتواند به حقیقت وجود خود و قرب الهی دست یابد.
بخش ششم: آیات و روایات در تبیین معرفت
آیات نفس و لقا
آیات نفس در قرآن کریم، چونان نوریاند که حقیقت ذات الهی را روشن میسازند. آیه ﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾ (آل عمران: ۳۰) به معنای «روزی که هر نفسی آنچه از خیر کرده حاضر یابد و آنچه از شر کرده آرزو کند که میان او و آن فاصلهای دور باشد و خداوند شما را از خودش بر حذر میدارد و خداوند به بندگان مهربان است»، به حضور ذات الهی اشاره دارد. این آیه، برخلاف تفسیر جلالی برخی، رحمانیت ذات را نشان میدهد.
لن ترانی و محدودیت موسی
آیه ﴿لَنْ تَرَانِي﴾ (اعراف: ۱۴۳) به معنای «هرگز مرا نخواهی دید»، محدودیت موسی علیهالسلام را در برابر رؤیت ذات الهی نشان میدهد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این محدودیت، به دلیل جلالی بودن موسی است که مانع وصول به ذات میشود.
تجلی و کوه
تجلی الهی در قرآن کریم، برای کوه بود، نه موسی. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به «خر موسی صعقا»، تأکید دارند که این عبارت به معنای اغمای موسی نیست، بلکه به تجلی برای کوه اشاره دارد. این تفسیر، دقت در فهم آیات را نشان میدهد.
دعای معرفت
دعای «خداوندا، خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت»، چونان کلیدی است که در قنوت، درهای معرفت را میگشاید. این دعا، بر اولویت شناخت ذات الهی تأکید دارد.
درنگ: دعای «خداوندا، خودت را به من بشناسان»، چونان کلیدی است که درهای معرفت ذاتی را میگشاید. |
جمعبندی بخش ششم
آیات قرآن کریم و دعاهای معرفتی، راهنمای جویندگان حقیقتاند. آیات نفس و لقا، به ذات الهی اشاره دارند و دعای معرفت، مسیر شناخت را هموار میسازد. این آیات و روایات، چونان چراغیاند که راه را به سوی قرب ذاتی روشن میکنند.
بخش هفتم: خودانتقادی و اصلاح معرفتی
خودانتقادی در علوم دینی
خودانتقادی در علوم دینی، نشانه انصاف و راه اصلاح است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که نقد درونی، از اشکالات بیرونی جلوگیری میکند. این خودانتقادی، چونان آینهای است که کاستیهای نظام معرفتی را نشان میدهد و راه را برای پیشرفت هموار میسازد.
وسعت علوم دینی
علوم دینی باید در دنیا و معرفت وسعت یابند. استاد فرزانه قدسسره با دعایی خالصانه، خواستار توسعه علوم دینی در ساحت معرفتاند. این وسعت، چونان دریایی است که جویندگان را به سوی حقیقت بیکران هدایت میکند.
جمعبندی بخش هفتم
خودانتقادی و وسعت علوم دینی، دو بال برای پرواز به سوی حقیقتاند. علوم دینی باید با نقد درونی و توسعه معرفتی، از محدودیتهای علم ظاهری رها شوند و به سوی معرفت ذاتی صعود کنند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با تبیین مراتب علم و معرفت، راه را از علم ظاهری به سوی معرفت ذاتی روشن ساخت. علم ظاهری، هرچند در عمل کاربرد دارد، اما از حقیقت بیبهره است. عرفان کاذب، با توهمات و خرافات، مانع وصول به حقیقت میشود. معرفت ثالث، که قرب ذاتی است، مقصد نهایی جویندگان حقیقت است که تنها با تخلیه، رگهشناسی و آزمایشگاه معرفتی میسر میگردد. آیات قرآن کریم و دعاهای معرفتی، چونان چراغیاند که این مسیر را روشن میکنند. علوم دینی نیازمند بازنگری و خودانتقادیاند تا از درجا زدن در علم ظاهری به سوی معرفت حقیقی حرکت کنند. این اثر، چونان نقشهای است که جوینده را از دامنههای ظن و گمان به قلههای رفیع معرفت ذاتی هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی |