در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1142

متن درس





کتاب وصول سالک: تحلیل فلسفی و عرفانی معرفت‌شناسی و قدرت وجودی

وصول سالک: تحلیل فلسفی و عرفانی معرفت‌شناسی و قدرت وجودی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۴۲)

دیباچه

این کتاب، بازتابی است از درس‌گفتارهای عمیق و ژرف استاد فرزانه قدس‌سره در حوزه انسان‌شناسی و سلوک عرفانی که به تحلیل فرایند وصول سالک به مقام رویت یا قدرت وجودی می‌پردازد. این اثر با رویکردی فلسفی و عرفانی، به کاوش در ساختارهای ایجابی و سلبی لازم برای ظهور قدرت یا رویت در سالک پرداخته و بر شناخت شگرد وجودی (کک وجود) به‌عنوان کلید موفقیت در سلوک تأکید می‌ورزد. این کتاب با نقد رویکردهای رایج در سلوک که به انباشت اعمال پراکنده و بی‌ثمر می‌انجامد، بر ضرورت شناسایی مسیر اختصاصی هر فرد در سلوک اصرار دارد. نرمی وجودی به‌عنوان شرط بنیادین عرفان در برابر خشکی و یبوست ذهنی و قلبی قرار گرفته و تفاوت‌های شریعت، طریقت و حقیقت با دقتی فلسفی تبیین شده‌اند. مطالب این اثر با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، موانع سلوک، نقش مربی و اهمیت خودشناسی را مورد تحلیل قرار داده و چارچوبی علمی و عرفانی برای فهم سلوک و تحقق وصول حقیقی ارائه می‌دهد.

بخش نخست: تبیین وصول سالک و ساختارهای ایجابی و سلبی

مفهوم وصول و اهمیت آن

وصول سالک به مقام رویت (معرفت بصری) یا قدرت (توان وجودی) محور اصلی این درس‌گفتار است. این فرایند، سلوک را سفری هدفمند برای دستیابی به معرفت و توان الهی معرفی می‌کند. رویت، به معنای شهود حقیقت و درک باطنی است، در حالی که قدرت، تجلی توان وجودی سالک در مواجهه با حقیقت هستی است. این دو، مقاصد والای سلوک‌اند که سالک را به شکوفایی وجودی می‌رسانند.

درنگ: وصول سالک به رویت یا قدرت، هدف غایی سلوک است که از طریق شناخت شگرد وجودی و رفع موانع تحقق می‌یابد.

ساختارهای ایجابی و سلبی در سلوک

وصول سالک نیازمند دو ساختار متمایز است: ایجابی و سلبی. ساختار ایجابی به معنای ایجاد شرایط مثبت نظیر عبادت، طهارت، خیرات یا ریاضت است که سالک را به سوی مقصد سوق می‌دهد. ساختار سلبی، رفع موانعی چون ظلم، خشکی ذهن یا تندی قلب را شامل می‌شود. این دو ساختار، مکمل یکدیگرند و بدون هماهنگی میان آن‌ها، وصول ممکن نیست. همان‌گونه که نهال برای رشد نیازمند خاک حاصلخیز (ایجابی) و رفع علف‌های هرز (سلبی) است، سالک نیز باید بستر وجودی خود را برای وصول آماده سازد.

شناخت نیاز دل در ظرف ایجابی

در ظرف ایجابی، سالک باید نیاز دل خود را بشناسد: آیا دل او به عبادت، طهارت، خیرات یا ریاضت گرایش دارد؟ شناخت این نیاز، مانند یافتن کلید قفل وجود است که بدون آن، درهای معرفت گشوده نمی‌شود. دل، محور سلوک است و میل درونی آن، راهنمای سالک در مسیر وصول. برای مثال، برخی دل‌ها با اشک و آه به سوی حق پرواز می‌کنند، در حالی که برخی دیگر با ریاضت و انفاق به مقصد می‌رسند.

درنگ: شناخت نیاز دل، کلید ورود به سلوک است؛ زیرا دل، محور حرکت سالک و راهنمای او به سوی وصول است.

نقد آش معرفتی و اعمال پراکنده

استاد فرزانه قدس‌سره، رویکردهای رایج در سلوک را به پختن آش تشبیه کرده‌اند که در آن، سالک با افزودن اعمال پراکنده و بی‌نظم، به نتیجه‌ای نمی‌رسد. این آش معرفتی، نماد تلاش‌های بی‌ثمر است که به دلیل فقدان شگرد وجودی، سالک را پس از سال‌ها به رویت یا قدرت نمی‌رساند. اعمال عبادی مانند نماز و روزه، اگرچه ارزشمندند، بدون شناخت شگرد وجودی، به تنهایی کافی نیستند. این نقد، بر ضرورت هدفمندی و تمرکز در سلوک تأکید دارد.

استعاره آش شله‌قلمکار، به زیبایی نارسایی این رویکرد را نشان می‌دهد. همان‌گونه که کدبانویی مواد مانده و بی‌ارزش را در آش می‌ریزد و آن را بی‌فایده می‌کند، سالک نیز با انباشت اعمال بی‌ربط به شگرد وجودی خود، راه وصول را مسدود می‌سازد. این انباشت، مانند بار سنگینی است که نه تنها سالک را به مقصد نمی‌رساند، بلکه او را در مسیر زمین‌گیر می‌کند.

درنگ: آش معرفتی، نماد اعمال پراکنده و بی‌ثمر است که بدون شگرد وجودی، سالک را به وصول نمی‌رساند.

موانع سلبی در سلوک

در ظرف سلبی، موانعی چون ظلم به نفس یا دیگران، خشکی ذهن، تندی قلب یا بخل، سالک را از حرکت بازمی‌دارند. ظلم، مانند خاری است که در پای سالک فرو می‌رود و او را زمین‌گیر می‌کند. خشکی ذهن و قلب، مانند خاکی خشک و بی‌حاصل است که نهال عرفان در آن نمی‌روید. رفع این موانع، شرط لازم برای ادامه سلوک است و بدون آن، هیچ تلاش ایجابی به ثمر نمی‌نشیند.

نرمی وجودی: شرط بنیادین عرفان

نرمی وجود، به‌عنوان شرط ضروری عرفان، در برابر خشکی و یبوست ذهنی و قلبی قرار دارد. وجود نرم، مانند کشی است که قابلیت وسعت و گسترش دارد، در حالی که وجود خشک، مانند نخی است که با اندک کششی پاره می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در تاریخ عرفان، وجودهای نرم موفق‌تر بوده‌اند. جوانی، به دلیل انعطاف‌پذیری طبیعی، فرصتی طلایی برای سلوک است، در حالی که با افزایش سن، خشکی وجود غالب می‌شود و سلوک را دشوار می‌سازد.

درنگ: نرمی وجود، مانند کشش نهال، شرط ضروری سلوک است؛ وجود خشک، به عرفان راه نمی‌یابد.

بخش دوم: شریعت، طریقت و حقیقت

تمایز شریعت و طریقت

شریعت، مانند شناسنامه یا قباله، قانونی ثابت و پایدار است که چارچوب سلوک را تعیین می‌کند. طریقت، محتوای این چارچوب را باز می‌کند و به سالک اجازه می‌دهد با انعطاف و آزادی، مسیر خود را بپیماید. شریعت، مانند رودخانه‌ای است که جریان طریقت را به سوی دریای حقیقت هدایت می‌کند. این دو، نه در تقابل، بلکه مکمل یکدیگرند. شریعت، فرم است و طریقت، محتوا؛ شریعت، عنوان است و طریقت، معنون.

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (انعام: ۵۹) تأکید دارند که شریعت، کتاب مبین است و شامل همه‌چیز، از تر و خشک، می‌شود: «هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی روشن است». این آیه، جامعیت شریعت را نشان می‌دهد و تفسیر نادرست برخی درویشان را که شریعت را کوچک و طریقت را بزرگ می‌دانند، رد می‌کند.

درنگ: شریعت و طریقت، مکمل‌اند؛ شریعت، قانون ثابت و طریقت، محتوای پویای آن است.

نقد خشکی عارضی در شریعت

خشکی برخی شریعت‌داران، عارضی است و به ذات شریعت مربوط نمی‌شود. برای مثال، تأکید بیش‌ازحد بر ظواهر مانند تجوید (تلفظ دقیق «ربع»)، خشکی عارضی ایجاد می‌کند که مانع سلوک است. این خشکی، مانند پوسته‌ای است که مانع شکوفایی باطن می‌شود. همچنین، نرمی طریقت نباید به لاابالی‌گری منجر شود؛ نرمی، با ضابطه و در چارچوب شریعت معنا می‌یابد.

شریعت و طریقت در عمل

شریعت، مانند شناسنامه، ثبات دارد و حتی پس از مرگ نیز حفظ می‌شود. طریقت، مانند انسانی است که در این شناسنامه متجلی می‌شود و با انعطاف، مسیر رشد را می‌پیماید. سالک می‌تواند در طریقت، نافله بخواند یا نخواند، کم یا زیاد انجام دهد، اما این آزادی نباید به فساد یا خروج از چارچوب شریعت منجر شود. شریعت، مانند قباله‌ای است که ملک را ثبت می‌کند، و طریقت، مانند باغی است که در این ملک شکوفا می‌شود.

بخش سوم: شگرد وجودی (کک وجود) و نقش آن در سلوک

مفهوم شگرد وجودی

شگرد وجودی یا «کک وجود»، استعداد و ویژگی منحصربه‌فرد هر سالک است که او را به وصول می‌رساند. این شگرد، مانند کلیدی است که قفل وجود را می‌گشاید و سالک را به سوی رویت یا قدرت هدایت می‌کند. شناخت این شگرد، نیازمند خودشناسی، مربی و تمرین است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بدون یافتن کک وجود، اعمال پراکنده، مانند پختن آش، به معراج نمی‌انجامد.

درنگ: شگرد وجودی (کک وجود)، کلید وصول سالک است که با خودشناسی و هدایت مربی کشف می‌شود.

تنوع شگردها و نقش مربی

شگرد وجودی هر فرد متفاوت است: برای برخی، تجدید وضو راه وصول است؛ برای برخی، حفظ وضو. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به روایت «یکفیک عشر سنین» (یک تیمم برای ده سال کافی است)، بر دوام طهارت در برخی مزاج‌ها تأکید دارند. برخی سالکان، مانند مرغابی، با وضوهای مکرر موفق‌اند، در حالی که برخی دیگر با حفظ وضو به قرب می‌رسند. این تنوع، نشان‌دهنده پیچیدگی وجود انسانی است که یافتن شگرد آن، نیازمند مربی و آزمایشگاه وجودی است.

استاد با ذکر مثالی از هندوانه‌فروش، بر اهمیت شگرد اختصاصی تأکید می‌کنند: طلبه‌ای که با نگاه، هندوانه سالم را تشخیص می‌داد، شگردی منحصربه‌فرد داشت. این شگرد، مانند موهبتی است که سالک باید آن را در خود کشف کند. مربی، مانند پزشکی است که نبض وجود سالک را می‌گیرد و شگرد او را تجویز می‌کند.

نقد آموزش یکسان و سبک زندگی تکراری

استاد فرزانه قدس‌سره، آموزش یکسان در علم دینی را نقد می‌کنند که شگرد وجودی افراد را نادیده می‌گیرد. این آموزش، مانند ریختن همه در قالبی یکسان است که استعدادهای منحصربه‌فرد را سرکوب می‌کند. سبک زندگی تکراری برخی طلاب، مانند درس، نماز جماعت و مباحثه، به آش معرفتی منجر می‌شود که وصول را ناممکن می‌سازد. استاد با ذکر خاطره‌ای شخصی، نشان می‌دهند که حتی عباداتی چون مسجد رفتن، اگر با مزاج سالک سازگار نباشد، او را آزار می‌دهد.

درنگ: آموزش یکسان و سبک زندگی تکراری، شگرد وجودی سالک را نادیده می‌گیرد و به آش معرفتی منجر می‌شود.

نمونه‌های تاریخی و قرآنی

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به آیه رَبِّ إِنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ (قمر: ۱۰) که می‌فرماید: «پروردگارا، من مغلوبم، پس یاری کن»، بر تواضع حضرت موسی علیه‌السلام تأکید دارند. این تواضع، مانند خاکی حاصلخیز است که بذر وصول را می‌پروراند. همچنین، اصحاب ائمه و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، هر یک شگردی منحصربه‌فرد داشتند که با وجود عمومیت، آن‌ها را متمایز می‌ساخت.

مثال چوپان که به پیامبری رسید، نشان‌دهنده آن است که وصول، نیازمند تواضع و تسلیم است، نه ادعا. این مثال، مانند آینه‌ای است که حقیقت سلوک را بازمی‌تاباند: سالک باید مغلوبیت خود را در برابر حق بپذیرد تا به نصرت الهی دست یابد.

بخش چهارم: جمع‌بندی و راهکارهای عملی

شکوفایی وجودی و ضرورت خودشناسی

هدف نهایی سلوک، شکوفایی وجودی سالک از طریق وصول به معرفت یا قدرت است. این شکوفایی، مانند گلی است که با شناخت شگرد وجودی و رفع موانع، در باغ وجود سالک می‌شکفد. خودشناسی، مانند چراغی است که مسیر سلوک را روشن می‌کند. سالک باید با تأمل در دل خود، شگرد وجودی‌اش را بیابد و بر آن سرمایه‌گذاری کند.

اعمال پراکنده، مانند آش ناپاکی است که حتی با ترفندهای ظاهری، به معراج نمی‌رسد. استاد فرزانه قدس‌سره با استعاره‌ای طنزآمیز، از آشی سخن می‌گویند که با افزودن مواد ناپاک، غیرقابل‌تحمل می‌شود. این استعاره، بر ضرورت پالایش اعمال و تمرکز بر شگرد وجودی تأکید دارد.

نقش مربی و تمرین در یافتن شگرد

یافتن شگرد وجودی، نیازمند مربی، تمرین و آزمایشگاه وجودی است. مربی، مانند باغبانی است که نهال وجود سالک را می‌پرورد و او را از آفات ظلم و خشکی حفظ می‌کند. تمرین، مانند دست زدن به نبض وجود است که شگرد را آشکار می‌سازد. استاد با اشاره به بازی‌های سنتی مانند گل‌بازی، تأکید دارند که سالک باید مانند بازیکنی ماهر، سر گل یا ته گل را هدف گیرد و از وسط زدن که به باخت می‌انجامد، پرهیز کند.

نقد اعمال بی‌مورد و سرمایه‌گذاری بر شگرد

اعمال بی‌ربط به شگرد وجودی، مانند هزینه‌های بی‌مورد در سلوک‌اند که سالک را از مقصد دور می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سالک باید مانند سرمایه‌گذاری هوشمند، بر شگرد خود (درد، اشک، عبادت یا طهارت) تمرکز کند و سایر اعمال را فرع قرار دهد. این تمرکز، مانند ریختن آب به پای نهال اصلی است که آن را به بار می‌نشاند.

درنگ: سرمایه‌گذاری بر شگرد وجودی، مانند آبیاری نهال اصلی، سالک را به شکوفایی وجودی می‌رساند.

نتیجه‌گیری کلی

این اثر، با رویکردی فلسفی و عرفانی، فرایند وصول سالک به مقام رویت یا قدرت را در چارچوب ساختارهای ایجابی و سلبی تحلیل کرده است. شگرد وجودی (کک وجود)، مانند کلیدی است که درهای معرفت و قدرت را می‌گشاید. نرمی وجود، شرط بنیادین عرفان است و خشکی، مانعی در برابر آن. شریعت و طریقت، مانند فرم و محتوا، مکمل یکدیگرند و سالک باید با شناخت شگرد خود و رفع موانع، به شکوفایی وجودی دست یابد. نقد آموزش یکسان و سبک زندگی تکراری، بر ضرورت کالبدشکافی فردی تأکید دارد. این کتاب، با ارائه چارچوبی علمی و عرفانی، راهنمایی برای سالکان و پژوهشگران در مسیر سلوک و خودشناسی است.

با نظارت صادق خادمی