در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1156

متن درس





فلسفه ارتزاق فی سبیل الله و جایگاه آن در سلوک عرفانی و علمی عالمان دینی

فلسفه ارتزاق فی سبیل الله و جایگاه آن در سلوک عرفانی و علمی عالمان دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۵۶)

مقدمه: درآمدی بر فلسفه ارتزاق فی سبیل الله

در سپهر معرفت دینی و حکمت اسلامی، جایگاه عالمان دینی به‌سان نگهبانان امانت وحی و ورثه انبیا، از اهمیتی بی‌بدیل برخوردار است. این جایگاه، که در خدمت به دین و جامعه تعریف می‌شود، نه تنها به رشد و تازگی معارف الهی می‌انجامد، بلکه نیازمند نظامی است که عزت، استقلال و قداست عالم را تضمین نماید. ارتزاق فی سبیل الله، به‌مثابه شغلی مقدس، راهی است که عالم را از وابستگی به تکدی و دولت رها می‌سازد و او را در مسیر سلوک معنوی و علمی به سوی مراتب والای قرب الهی رهنمون می‌کند. این نوشتار، با تأمل در فلسفه ارتزاق فی سبیل الله، به بررسی نقش آن در حفظ شأن عالمان، نظام‌مندی حوزه‌های علمی، و پرهیز از آفت‌های قشری‌گری و وابستگی مالی می‌پردازد. با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات، این بررسی تلاش دارد تا این مفاهیم را به‌سان چراغی روشن در مسیر سالکان معرفت و حکمت ترسیم کند، در حالی که با نگاهی عمیق به چالش‌های کنونی و راهکارهای پیشنهادی، دعوتی است به سوی خودآگاهی، نظام‌مندی و تعالی معنوی.

بخش اول: چیستی فلسفه و پیوند آن با زندگی و جامعه

فلسفه در متن حیات اجتماعی

فلسفه، در نگاه استاد فرزانه قدس‌سره، فراتر از ذهنیت‌های انتزاعی است و باید در بستر جامعه و مصادیق اجتماعی، حکمت معقول و اندیشه انسانی را به منصه ظهور رساند. این دیدگاه، فلسفه را به‌سان پلی میان عقل و عمل می‌بیند که با مسائل واقعی جامعه درآمیخته و راه‌حل‌هایی عقلانی برای چالش‌های حیات انسانی ارائه می‌دهد. فلسفه‌ای که از متن جامعه جدا افتد، به‌سان درختی بی‌ریشه است که هرچند شاخ و برگ دارد، اما از حیات‌بخشی به جامعه ناتوان است.

درنگ: فلسفه، علمی عملی است که در متن جامعه و مصادیق اجتماعی، حکمت معقول را برای هدایت اندیشه انسانی به کار می‌گیرد.

فقه به‌مثابه بخشی از حکمت عملی

فقه، هنگامی که بر ملاکات عقلی و حکمی استوار باشد، خود بخشی از فلسفه عملی است. برخلاف تصور رایج که فقه را تنها به نقل و روایات محدود می‌کند، استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فتوای فقهی، اگر بر اساس عقلانیت و ملاکات حکمی صادر شود، در زمره حکمت عملی قرار می‌گیرد. این دیدگاه، با حکمت متعالیه ملاصدرا همخوانی دارد که عقل و نقل را در هم‌آمیخته و فلسفه را به‌سان جریانی می‌داند که معرفت را با عمل پیوند می‌زند.

درنگ: فقه، هنگامی که بر ملاکات عقلی و حکمی استوار باشد، بخشی از فلسفه عملی است و از نقل‌محوری صرف فراتر می‌رود.

جمع‌بندی بخش اول

فلسفه، به‌سان جریانی زلال، از ذهنیت‌های انتزاعی به سوی عمل در متن جامعه جاری می‌شود. این علم، با پیوند میان عقل و عمل، راه را برای هدایت انسانی هموار می‌سازد. فقه، به‌عنوان بخشی از حکمت عملی، زمانی که بر عقلانیت استوار باشد، در این جریان جای می‌گیرد و به رشد معرفت دینی یاری می‌رساند. این دیدگاه، دعوتی است به بازاندیشی در نقش فلسفه و فقه در حیات اجتماعی، تا به‌سان چراغی، مسیر تعالی جامعه را روشن سازد.

بخش دوم: ارتزاق فی سبیل الله و جایگاه عالمان دینی

شغل فی سبیل الله: قداست در خدمت به دین

ارتزاق عالمان دینی، نه از باب فقر و نیاز، بلکه از منظر شغلی مقدس تعریف می‌شود که فی سبیل الله است. این شغل، به‌سان طبیبی که به درمان بیماران می‌پردازد یا معلمی که به تعلیم دانش مشغول است، در راستای خدمت به دین و جامعه قرار دارد. قداست این شغل، از نسبت آن با وحی، قرآن کریم و رسالت الهی سرچشمه می‌گیرد. عالم دینی، با جلادادن احکام و معارف دین، به‌سان زرگری است که گوهر دین را صیقل می‌دهد و به جامعه عرضه می‌کند.

این دیدگاه، عالم را از جایگاه گدا و وابسته به دیگران متمایز می‌سازد. به‌سان کشاورزی که با کاشت و برداشت، حیات زمین را تضمین می‌کند، عالم نیز با ترویج معارف دینی، حیات معنوی جامعه را بارور می‌سازد. این شغل، نه تنها به رشد و تازگی دین می‌انجامد، بلکه عالم را به مراتب والای قرب الهی نزدیک می‌کند.

درنگ: ارتزاق عالم دینی از باب شغل فی سبیل الله است که با خدمت به دین و جامعه، قداست و عزت نفس او را تضمین می‌کند.

گستردگی مفهوم فی سبیل الله

مفهوم فی سبیل الله، فراتر از عالمان دینی، هر فعالیتی را در بر می‌گیرد که در راستای خدمت به دین باشد. به‌سان سپاهی که در پیاده‌نظام یا سواره‌نظام به دفاع از مرزهای ایمان می‌پردازد، هر کس که با نیت خالص در راه خدا گام بردارد، در این مسیر مقدس جای می‌گیرد. این گستردگی، به جهان‌شمولی ظرفیت‌های انسانی در خدمت به دین اشاره دارد و نشان می‌دهد که فی سبیل الله، به‌سان دری گشوده، همه را به سوی خدمت به حق فرا می‌خواند.

درنگ: فی سبیل الله، هر فعالیتی را که در راستای خدمت به دین باشد در بر می‌گیرد و محدود به عالمان دینی نیست.

اقتضایی بودن تبلیغ دین

تبلیغ دین، برای عالم واجب نیست، بلکه اقتضایی است و به شرایط و استحسان وابسته است. با این حال، در مواقع ضرورت، این وظیفه به وجوب می‌رسد، همان‌گونه که پزشک در برابر بیمار در حال مرگ موظف به درمان است. این اصل، با مفهوم وجوب کفایی در فقه همخوانی دارد. به‌سان پلی که در زمان نیاز، راه را برای عبور همگان باز می‌کند، عالم در شرایط ضرورت، موظف است با تبلیغ دین، جامعه را از تاریکی جهل برهاند.

درنگ: تبلیغ دین، اقتضایی است و در شرایط ضرورت، به وجوب می‌رسد، مشابه وظیفه پزشک در درمان بیمار.

جواز دریافت مزد برای خدمت دینی

عالم دینی، همان‌گونه که پزشک یا کاسب برای کار خود مزد دریافت می‌کنند، می‌تواند برای خدمت فی سبیل الله مزد بگیرد، مشروط بر اینکه این امر با قداست شغل او منافات نداشته باشد. این دریافت، به‌سان دستمزدی است که باغبان برای پرورش گل‌ها می‌گیرد؛ نه از سر نیاز، بلکه به‌عنوان پاداش خدمتی که به حیات معنوی جامعه عرضه می‌دارد.

درنگ: دریافت مزد برای خدمت فی سبیل الله، با حفظ قداست شغل عالم، جایز است و با عزت نفس او سازگار است.

جمع‌بندی بخش دوم

شغل فی سبیل الله، به‌سان گوهر درخشانی است که عالم دینی با صیقل‌دادن آن، نور معرفت را در جامعه پراکنده می‌سازد. این شغل، با قداست خود، عالم را از وابستگی به تکدی و فقر رها کرده و به سوی مراتب والای سلوک معنوی هدایت می‌کند. گستردگی مفهوم فی سبیل الله، همه انسان‌ها را به خدمت در راه خدا دعوت می‌کند، در حالی که اقتضایی بودن تبلیغ و جواز دریافت مزد، به انعطاف و عزت این مسیر اشاره دارد. این بخش، عالمان را به حفظ شأن و تمرکز بر خدمت خالصانه به دین فرا می‌خواند.

بخش سوم: نقد نظام کنونی علم دینی و ضرورت نظام‌مندی

فقدان نظام‌مندی در علم دینی

علم دینی، برخلاف مشاغل اجتماعی مانند اصناف که دارای قواعد و نظام مشخصی هستند، از نظام‌مندی لازم برخوردار نیست. این فقدان، به اقتضایی بودن فعالیت‌هایی چون درس‌خوانی و تبلیغ منجر شده و به کارایی و استقلال علم دینی آسیب رسانده است. به‌سان شهری که بدون نظم و قانون، در هرج‌ومرج فرو می‌رود، علم دینی نیز بدون نظام‌مندی، از تحقق جایگاه والای خود بازمی‌ماند.

درنگ: فقدان نظام‌مندی در علم دینی، به اقتضایی بودن فعالیت‌ها و کاهش کارایی آن منجر شده است.

نقد سیستم شهريه و فرهنگ تکدی

سیستم شهريه در علم دینی، به‌سان نان گدایی، روشی منسوخ و مخدوش‌کننده شأن عالمان است. این سیستم، که ریشه در گذشته‌ای دارد که عالمان از سر ناچاری به آن تن می‌دادند، امروز با نیازهای جامعه مدرن سازگار نیست. فرهنگ تکدی، به‌سان سایه‌ای است که بر نور عزت عالمان افتاده و جایگاه آن‌ها را به‌عنوان وارثان انبیا تضعیف کرده است.

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی بدیع، این سیستم را به لاف‌دوزی تشبیه می‌کنند که به قدر دوغی که می‌آورد، پنبه می‌زند. این تمثیل، به آشفتگی و نبود نظام در توزیع منابع اشاره دارد، جایی که عالم به‌جای تمرکز بر خدمت به دین، درگیر دریافت شهریه‌ای ناچیز و غیرنظام‌مند می‌شود.

درنگ: سیستم شهريه، به‌سان نان گدایی، شأن عالمان را مخدوش کرده و نیازمند جایگزینی با سیستمی نظام‌مند است.

لزوم نظام‌مندی مالی در علم دینی

علم دینی نیازمند سیستمی شفاف برای مدیریت درآمدهای دینی مانند خمس، زکات و صدقات است. این نظام، باید درآمد و هزینه‌ها را به‌دقت محاسبه کرده و از هدررفت منابع و وابستگی به دولت یا مردم جلوگیری کند. به‌سان خزانه‌ای که با نظم و حساب، ثروت ملت را حفظ می‌کند، علم دینی نیز باید با مدیریت مالی شفاف، استقلال و اقتدار خود را تضمین نماید.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بودجه علم دینی باید از وجوهات شرعی تأمین شود، نه از اموال عمومی که متعلق به مردم است. این دیدگاه، به استقلال علم دینی از دولت اشاره دارد و مصرف غیرشفاف وجوهات را نقد می‌کند.

درنگ: علم دینی نیازمند نظام مالی شفاف برای مدیریت درآمدهای دینی است تا از وابستگی و هدررفت منابع جلوگیری شود.

پیشنهاد تدوین قانون اساسی برای علم دینی

برای رفع آشفتگی کنونی، علم دینی نیازمند قانون اساسی است که درآمد، هزینه و وظایف عالمان را مشخص سازد. این قانون، به‌سان نقشه‌ای است که مسیر حرکت علم دینی را ترسیم می‌کند و از پراکندگی و اقتضایی بودن فعالیت‌ها جلوگیری می‌نماید. استاد فرزانه قدس‌سره پیشنهاد می‌کنند که این قانون، با ویرایش دقیق و در بازه‌ای شش‌ماهه، تدوین شود تا علم دینی به جایگاه شایسته خود دست یابد.

درنگ: تدوین قانون اساسی برای علم دینی، درآمد، هزینه و وظایف عالمان را نظام‌مند کرده و اقتدار آن را تقویت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

علم دینی، به‌سان جویباری است که بدون نظم و هدایت، در معرض پراکندگی و هدررفت قرار دارد. فقدان نظام‌مندی، سیستم شهريه و فرهنگ تکدی، به شأن عالمان آسیب رسانده و آن‌ها را از تحقق جایگاه وارثان انبیا باز داشته است. پیشنهاد تدوین قانون اساسی و نظام‌مندی مالی، به‌سان چراغی است که مسیر اصلاح را روشن می‌سازد و علم دینی را به سوی استقلال و اقتدار هدایت می‌کند.

بخش چهارم: قداست شغل عالمان و پرهیز از آفت‌های اخلاقی

امانت‌داری و قداست شغل عالم

شغل عالم دینی، به‌سان امانتی الهی، باید از هرگونه شائبه تجسس و جاسوسی منزه باشد. عالم، به‌سان پناهگاهی است که مردم با اطمینان به او پناه می‌برند و اسرار خود را با او در میان می‌گذارند. هرگونه فعالیتی که اعتماد عمومی را مخدوش کند، به‌سان خدشه‌ای است بر این امانت الهی. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالم باید امین ناموس و اسرار مردم باشد و از هر کاری که شأن او را زیر سؤال برد، پرهیز نماید.

درنگ: عالم دینی باید امین ناموس و اسرار مردم باشد و از هرگونه تجسس و فعالیتی که اعتماد عمومی را مخدوش کند، پرهیز نماید.

جواز شغل دوم و نقد دو شغلی بودن

عالمان می‌توانند شغل دومی داشته باشند، مشروط بر اینکه با شئون عالمانه منافات نداشته باشد. به‌سان خطاطی که با هنر خود به زیبایی دین می‌افزاید، شغل دوم باید با قداست شغل فی سبیل الله سازگار باشد. با این حال، ایده‌آل برای عالم، تک‌شغلی بودن است، زیرا دو شغلی بودن، به‌سان باری است که انرژی و تمرکز او را از خدمت به دین می‌رباید.

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی، عالم دو شغلی را به کشاورزی تشبیه می‌کنند که نیمی از روز را به بیل‌زدن و نیمی را به تحقیق می‌گذراند. این تقسیم انرژی، به کاهش کیفیت کارهای علمی منجر می‌شود، چنان‌که علامه طباطبایی، به دلیل سال‌ها باغبانی از سر ناچاری، نتوانست تمام توان خود را به تألیف آثاری چون المیزان اختصاص دهد.

درنگ: ایده‌آل برای عالم، تک‌شغلی بودن است، زیرا دو شغلی بودن، تمرکز و انرژی لازم برای خدمت به دین را کاهش می‌دهد.

تفاوت تکدی و گدایی

تکدی، که به معنای دراز کردن دست برای گرفتن مال است، عملی حرام‌تر از گدایی تلقی می‌شود. گدایی، هرچند محترمانه‌تر است، اما هر دو برای عالم ناپسندند، زیرا عزت نفس او را مخدوش می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به عالمان گذشته، مانند مرحوم ادیب، نشان می‌دهند که آن‌ها با کارهایی چون تدریس و کتاب‌فروشی، از تکدی پرهیز کرده و عزت خود را حفظ نمودند.

درنگ: تکدی، عملی حرام‌تر از گدایی است و هر دو برای عالم ناپسندند، زیرا عزت نفس او را مخدوش می‌کنند.

نمونه‌های تاریخی: عالمان و پرهیز از تکدی

مرحوم ادیب، عالمی برجسته، با وجود فقر، از تکدی پرهیز کرد و با تدریس و کار علمی، رزق خود را تأمین نمود. او، به‌سان ستاره‌ای در آسمان معرفت، با صفا و وارستگی، طلبه‌ها را به سوی حکمت رهنمون می‌ساخت. داستان‌هایی از زندگی او، مانند درس‌گفتن با شوق و بی‌توجهی به اذیت شاگردان، نشان‌دهنده عمق معنوی و عزت نفس اوست.

علامه طباطبایی نیز، به دلیل فقر، سال‌ها به باغبانی مشغول بود، که این امر از تمرکز او بر تألیف المیزان کاست. این نمونه‌ها، به‌سان آینه‌ای، تأثیر فقر بر بهره‌وری علمی عالمان را نشان می‌دهند و ضرورت نظام‌مندی مالی را آشکار می‌سازند.

درنگ: عالمان گذشته، مانند مرحوم ادیب و علامه طباطبایی، با پرهیز از تکدی و انجام کارهای حلال، عزت نفس خود را حفظ کردند.

جمع‌بندی بخش چهارم

شغل عالم دینی، به‌سان امانتی الهی، نیازمند قداست و امانت‌داری است. پرهیز از تجسس و حفظ اعتماد عمومی، به عالم عزت و اقتدار می‌بخشد. جواز شغل دوم، هرچند با شرایط خاص جایز است، اما تک‌شغلی بودن، عالم را به حرفه‌ای شدن در خدمت به دین سوق می‌دهد. نمونه‌های تاریخی، مانند مرحوم ادیب و علامه طباطبایی، نشان‌دهنده تلاش عالمان برای حفظ عزت نفس در برابر فقر است، در حالی که نقد دو شغلی بودن، به ضرورت تمرکز بر کارهای اصلی دین اشاره دارد.

بخش پنجم: مظلومیت تاریخی عالمان و اصلاح ساختار علم دینی

ظلم تاریخی به عالمان دینی

عالمان دینی در طول تاریخ، بارها مورد ظلم و آزار قرار گرفته‌اند، که این امر به کاهش جایگاه و تأثیرگذاری آن‌ها منجر شده است. به‌سان پرندگانی که در قفس تنگ جامعه گرفتار شده‌اند، عالمان بزرگ، گاه از سوی خودی و گاه از بیگانه، مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به عالمان برجسته، تأکید دارند که این مظلومیت، مانع از شکوفایی کامل ظرفیت‌های علمی و معنوی آن‌ها شده است.

درنگ: ظلم تاریخی به عالمان دینی، جایگاه و تأثیرگذاری آن‌ها را تضعیف کرده و ضرورت حمایت از آن‌ها را آشکار می‌سازد.

مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) و درس‌هایی برای عالمان

امیرالمؤمنین (ع)، به دلیل عدم پذیرش جامعه، به کارهایی چون پینه‌دوزی گیوه مشغول شدند، نه از سر فقر، بلکه به دلیل بیکاری تحمیلی. این مظلومیت، به‌سان آینه‌ای است که نشان می‌دهد حتی بزرگ‌ترین عالمان و اولیا نیز از بی‌مهری جامعه در امان نبوده‌اند. قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (ما از آن خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم) (بقره: ۱۵۶). این آیه، به رجوع همه موجودات به سوی حق اشاره دارد و درس صبر و استقامت را به عالمان می‌آموزد.

درنگ: مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) نشان‌دهنده بی‌مهری جامعه به عالمان و اولیاست که درس صبر و استقامت را به آن‌ها می‌آموزد.

لزوم نظام‌مندی برای حفظ امانت شیعه

نظام کنونی علم دینی، نتیجه قرن‌ها خون دل خوردن شیعه است و به‌سان امانتی گران‌سنگ، نیازمند حفظ و نظام‌مندی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این امانت، با تدوین قانون اساسی و نظام مالی شفاف، می‌تواند به جایگاه شایسته خود دست یابد. این نظام‌مندی، به‌سان ستونی است که بنای علم دینی را استوار می‌سازد و از پراکندگی و هدررفت منابع جلوگیری می‌کند.

درنگ: نظام‌مندی علم دینی، امانت شیعه را حفظ کرده و جایگاه آن را به‌عنوان نهادی مستقل و مقتدر تقویت می‌کند.

حرفه‌ای شدن عالمان در جهان مدرن

در جهان مدرن، تک‌شغلی بودن و حرفه‌ای شدن در خدمت به دین، به موفقیت عالمان منجر می‌شود، مشابه حرفه‌هایی چون پزشکی و ورزش. به‌سان ورزشکاری که با تمرکز بر یک رشته به اوج می‌رسد، عالم نیز با تمرکز بر تحقیق و تبلیغ دین، می‌تواند به مراتب والای وراثت انبیا دست یابد. واگذاری وظایف غیرضروری، مانند اداره محضر ازدواج و طلاق، به دیگران، عالم را از پراکندگی نجات می‌دهد و او را به سوی کارهای اصلی دین هدایت می‌کند.

درنگ: تک‌شغلی بودن و حرفه‌ای شدن، عالمان را به موفقیت در خدمت به دین سوق داده و از پراکندگی وظایف جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

مظلومیت تاریخی عالمان و اولیا، به‌سان هشداری است که ضرورت حمایت و نظام‌مندی علم دینی را گوشزد می‌کند. تجربه امیرالمؤمنین (ع) و عالمان بزرگی چون علامه طباطبایی، نشان‌دهنده تأثیر فقر و بی‌مهری جامعه بر بهره‌وری علمی است. نظام‌مندی و حرفه‌ای شدن، به‌سان دو بال، عالمان را به سوی تعالی معنوی و علمی پرواز می‌دهد و امانت شیعه را در برابر هدررفت و پراکندگی حفظ می‌کند.

بخش ششم: تجربه انقلاب ۵۷ و فرصت اصلاح علم دینی

انقلاب ۵۷ و بستر اصلاح

انقلاب ۵۷، به‌سان سپیده‌دم نوینی، بستری برای احیای هویت دینی و اصلاح ساختار علم دینی فراهم آورده است. این فرصت، که نتیجه قرن‌ها مبارزه و خون دل خوردن شیعه است، می‌تواند با نظام‌مندی و مدیریت شفاف منابع، علم دینی را به جایگاه شایسته خود برساند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بدون نظام‌مندی، این فرصت به هدر می‌رود و علم دینی در آشفتگی کنونی باقی می‌ماند.

درنگ: انقلاب ۵۷، بستری برای اصلاح علم دینی فراهم کرده که نیازمند نظام‌مندی و مدیریت شفاف منابع است.

نقد وابستگی مالی به دولت و مردم

وابستگی مالی علم دینی به دولت یا مردم، به دلیل فقدان شفافیت و نظام‌مندی، به جایگاه آن آسیب رسانده است. این وابستگی، به‌سان بندی است که علم دینی را از پرواز در آسمان استقلال بازمی‌دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بودجه علم دینی باید از وجوهات شرعی تأمین شود و از اموال عمومی که متعلق به مردم است، استفاده نشود.

درنگ: وابستگی مالی به دولت یا مردم، جایگاه علم دینی را تضعیف کرده و نیازمند استقلال از طریق وجوهات شرعی است.

تمرکز بر کارهای اصلی دین

عالمان باید بر کارهای اصلی دین، مانند تحقیق و حل مشکلات دینی، تمرکز کنند و از مشاغل غیرمرتبط پرهیز ورزند. این اصل، با مفهوم «الاهم و فالاهم» در فقه همخوانی دارد که اولویت‌بندی وظایف را بر اساس اهمیت آن‌ها توصیه می‌کند. به‌سان باغبانی که به پرورش گل‌های اصلی باغ می‌پردازد، عالم نیز باید انرژی خود را صرف تحقیق و تبلیغ دین نماید.

درنگ: عالمان باید بر تحقیق و تبلیغ دین تمرکز کنند و از مشاغل غیرمرتبط که انرژی آن‌ها را پراکنده می‌کند، پرهیز ورزند.

جمع‌بندی بخش ششم

انقلاب ۵۷، به‌سان فرصتی زرین، بستری برای اصلاح ساختار علم دینی فراهم آورده است. این فرصت، با نظام‌مندی مالی، استقلال از دولت و مردم، و تمرکز بر کارهای اصلی دین، می‌تواند علم دینی را به جایگاه والای خود برساند. عالمان، به‌سان نگهبانان این امانت، باید با حرفه‌ای شدن و پرهیز از پراکندگی، به تعالی معنوی و علمی جامعه یاری رسانند.

نتیجه‌گیری: دعوت به نظام‌مندی و تعالی معنوی

این نوشتار، با تأمل در فلسفه ارتزاق فی سبیل الله، نشان داد که عالمان دینی، به‌سان وارثان انبیا، باید از طریق شغلی مقدس و نظام‌مند ارتزاق کنند تا عزت، استقلال و قداست آن‌ها حفظ شود. شغل فی سبیل الله، که با رشد و تازگی دین پیوند خورده، از وابستگی به تکدی و دولت منزه است و نیازمند سیستمی شفاف برای مدیریت وجوهات شرعی است. فقدان نظام‌مندی در علم دینی، به آشفتگی مالی و کاهش اقتدار عالمان منجر شده و اصلاح آن، از طریق تدوین قانون اساسی و حرفه‌ای شدن عالمان، ضروری است. نمونه‌های تاریخی، مانند مرحوم ادیب و علامه طباطبایی، نشان‌دهنده تأثیر فقر و دو شغلی بودن بر بهره‌وری علمی است، در حالی که مظلومیت اولیا، چون امیرالمؤمنین (ع)، درس صبر و استقامت را به عالمان می‌آموزد. انقلاب ۵۷، فرصتی بی‌نظیر برای اصلاح ساختار علم دینی فراهم آورده که با تمرکز بر کارهای اصلی دین و پرهیز از پراکندگی، می‌تواند به تعالی معنوی و علمی جامعه منجر شود. این نوشتار، عالمان را به خودآگاهی، نظام‌مندی و سلوک در مسیر وراثت انبیا دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی