متن درس
فلسفه مراتب علم و عالمان در نسبت با قرب ثالث و سلوک معنوی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۵۸)
مقدمه
در جستوجوی حقیقت و کمال، علم و عالمان دینی جایگاهی بس رفیع دارند. این نوشتار، با تأمل در مراتب علم و مقام عالمان در نسبت با سلوک معنوی و دستیابی به قرب ثالث، تلاشی است برای تبیین فلسفی و عرفانی این موضوع. با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، دو اصل بنیادین محور این بررسی قرار گرفته است: نخست، تساوی عالمان در نسبت به دین و انتساب به امام زمان (عج)، و دوم، تفاوت در مراتب کمالات معنوی و علمی آنان. این پژوهش، با نگاهی عمیق به جایگاه عالمان ربانی در مقام قرب ثالث، موانع تحقق این مرتبه را در حوزههای علمی کاوش میکند و با رویکردی قرآنی و عرفانی، راههای دستیابی به این مقام والا را روشن میسازد. مخاطبان این اثر، پژوهشگران حوزههای فلسفه، عرفان و الهیات هستند که در پی درک عمیقتری از نسبت علم و معنویتاند.
بخش اول: مراتب علم و عالمان در نسبت با دین
تساوی عالمان در نسبت به دین
عالمان دینی، از طلبه نوآموز تا مجتهد برجسته، در نسبت به دین و انتساب به امام زمان (عج) برابرند. این تساوی، ریشه در مفهوم وراثت انبیا دارد که عالمان را بهعنوان وارثان رسالت الهی معرفی میکند. احترام به هر عالم، نشانهای از صفا و طهارت باطن است، گویی آیینهای که پاکی قلب مؤمن را بازمیتاباند.
درنگ: احترام به عالم دینی، فارغ از مرتبه علمی او، نشانهای از اخلاص و طهارت نفس است و در نسبت به دین، همه عالمان برابرند.
این اصل با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ (بقره: ۲۸۵)، که بر تساوی انبیا در رسالت تأکید میکند: «میان هیچیک از پیامبرانش فرق نمیگذاریم». این تساوی، در مورد عالمان نیز صادق است، چه طلبهای نوپا و چه فقیهی برجسته.
تفاوت مراتب کمالات عالمان
با وجود تساوی در نسبت به دین، عالمان در مراتب کمالات معنوی و علمی متفاوتاند. این تفاوت، مشابه تمایزی است که قرآن کریم میان انبیا قائل شده است: فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (بقره: ۲۵۳)، یعنی «برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری دادیم». عالمان نیز در ادب، فقاهت، حکمت و فلسفه مراتب گوناگونی دارند، اما این تفاوت، شأن مشترکشان در نسبت به دین را مخدوش نمیسازد.
احترام به عالم: آزمونی برای نفس
احترام به عالم، مانند بوسیدن دست او یا جفت کردن کفشش، آزمونی است برای سنجش طهارت باطن. این عمل، گویی کلیدی است که قفل دل را میگشاید و میزان اخلاص مؤمن را آشکار میسازد. بیاحترامی یا بیاعتنایی به عالم، نشانهای از آلودگی نفسانی و بیماری روحی است، چنانکه قلب بیمار، از تکریم اولیای الهی روی میگرداند.
در فرهنگ اسلامی، بهویژه در خانوادههای مؤمن، احترام به عالم سنتی ریشهدار است. این سنت، نهتنها نشانهای از ایمان است، بلکه بستری برای خودسازی و تزکیه نفس فراهم میکند.
بخش دوم: خباثت نفسانی و موانع سلوک عالم
نفسانیت و طلب احترام
عالمی که در پی احترام یا تمجید است، گرفتار خباثت نفسانی و بیماری روحی است. طلب احترام، مانند ربایی است که در مقابل هدیهای خالصانه قرار میگیرد. همانگونه که در فقه، هدیه دادن مستحب و ربا گرفتن حرام است، احترام به عالم کرامت است، اما طلب آن از سوی عالم، نشانهای از کمبود شخصیت و نفسانیت.
درنگ: طلب احترام از سوی عالم، نشانه خباثت نفسانی است و با تواضع و اخلاص عالم ربانی در تضاد قرار دارد.
این اصل، ریشه در اخلاق اسلامی دارد که عالم را به تواضع و دوری از خودبینی دعوت میکند. عالمی که طلب احترام میکند، شایستگی تقلید، تدریس یا پیشنمازی را از دست میدهد، زیرا نفسانیت او با عدالت و اخلاص ناسازگار است.
ریاکاری و تظاهر در احترام
احترام به عالم باید از سر اخلاص باشد. هرگونه ریا یا سالوسی، ارزش این عمل را باطل میکند. گویی احترام ریاکارانه، نقابی است که قلب را از نور اخلاص محروم میسازد. همچنین، استفاده از تکهکلامها یا القاب غیرمخلصانه، نشانهای از نفسانیت است و باید از آن پرهیز شود.
آزار عالم و گناه کبیره
آزار عالم یا ضعیف، گناهی کبیره است که پیامدهای سنگین الهی به دنبال دارد. این اصل، ریشه در روایات اسلامی دارد که آزار اولیا و ضعفا را از بزرگترین گناهان میشمارد. گویی آزار عالم، تیری است که قلب دین را نشانه میگیرد و ایمان فرد را به مخاطره میاندازد.
بخش سوم: قرب ثالث و سلوک معنوی
مفهوم قرب ثالث
قرب ثالث، مرتبهای والا در سلوک معنوی است که عالم در آن، تمام اعمالش را عبادی میکند. این مرتبه، با اخلاص کامل و شهود الهی همراه است و عالم را به مقام وراثت انبیا میرساند. آیه شریفه قرآن کریم این مقام را تبیین میکند: وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حَنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ (بینه: ۵)، یعنی «به آنان دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند و در حالی که دین را برای او خالص کرده و یکتاپرست باشند، و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، و این است دین استوار».
درنگ: قرب ثالث، مرتبهای است که عالم در آن، تمام اعمالش را با اخلاص کامل برای خدا انجام میدهد و به شهود و رؤیت الهی دست مییابد.
این آیه، با آیه دیگری از قرآن کریم پیوند دارد: إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (انعام: ۱۶۲)، یعنی «همانا نماز من و قربانیام و زندگی و مرگم برای خدای پروردگار جهانیان است». این پیوند، اخلاص کامل عالم ربانی را در همه شئون زندگی نشان میدهد.
آثار قرب ثالث
در مرتبه قرب ثالث، چشم دل عالم گشوده میشود و او به شهود، رؤیت و مکاشفات دست مییابد. این آثار، مانند دیدن مناظر غیبی یا درک حضور اولیای الهی، نشانهای از وراثت انبیا است. گویی عالم در این مقام، دریچهای به سوی عالم معنا میگشاید و با نور الهی روشن میشود.
تمرین برای رسیدن به قرب ثالث
دستیابی به قرب ثالث نیازمند تمرین مداوم اخلاص و نیت قربت در همه اعمال است. ذکر آیات وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ و إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي راهی است برای تمرکز بر اخلاص و دوری از نفسانیت. عالم باید از ظلم، غیبت و تهمت پرهیز کند تا آثار شهود در او ظاهر شود.
بخش چهارم: نقد علم دینی و ضرورت تجربه معنوی
تعطیلی قرب ثالث در علم دینی
یکی از چالشهای علم دینی، کاهش توجه به سلوک معنوی و تعطیلی مرتبه قرب ثالث است. این امر، عالمان را از دستیابی به مقامات والای وراثت انبیا بازمیدارد. گویی علم دینی، بدون پیوند با تجربه معنوی، به پوستهای بیروح بدل شده است که تنها ظاهر را حفظ میکند.
درنگ: تعطیلی قرب ثالث در علم دینی، مصیبتی است که عالمان را از شهود و رؤیت الهی محروم ساخته و ضرورت بازگشت به سلوک معنوی را برجسته میکند.
عافیتطلبی و بیحاصلی
عالمی که عافیتطلب است و از درد و بلا پرهیز میکند، به شهود و رؤیت دست نمییابد. این عالم، مانند مردهشوری است که جز استخوان چیزی نمیبیند. بلاها و سختیها، گویی کورهای هستند که نفس را صیقل میدهند و عالم را به سوی کمال معنوی هدایت میکنند.
اهمیت فضای معنوی حوزهها
حوزههای علمی، به دلیل حضور ارواح طیبه عالمان ربانی، دارای فضایی معنوی و برکت خاص هستند. این فضا، مانند بقعهای مقدس، بستری برای سلوک عالمان فراهم میکند. بیاعتقادی به این فضا، ایمان و دیانت را به خطر میاندازد.
بخش پنجم: کار دنیوی و نسبت آن با قرب ثالث
کار دنیوی در مراتب قرب
در مراتب قرب اول و دوم، کار دنیوی جایز است، مشروط بر اینکه شأن عالمانه را مخدوش نکند و حرام نباشد. اما در قرب ثالث، عالم از کار دنیوی پرهیز میکند، زیرا تمام اعمالش عبادی است. این تمایز، با آیه وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ همخوانی دارد که اخلاص کامل را در عبادت ترسیم میکند.
تفاوت کار توسلی و تعبدی
کارهای توسلی با نیت قربت، عبادی میشوند، اما کارهای تعبدی، مانند نماز، نمیتوانند توسلی باشند. این تمایز، ریشه در فقه اسلامی دارد و راه را برای عبادی کردن اعمال روزمره باز میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با کاوش در مراتب علم و عالمان، نشان داد که عالمان در نسبت به دین برابرند، اما در کمالات معنوی و علمی متفاوتاند. احترام به عالم، نشانه کرامت است، اما طلب احترام از سوی او، خباثت نفسانی. قرب ثالث، مرتبهای والا است که عالم در آن، تمام اعمالش را عبادی میکند و به شهود و رؤیت دست مییابد. علم دینی، بدون پیوند با سلوک معنوی، از دستیابی به این مقام بازمیماند. تمرین اخلاص، پرهیز از نفسانیت و توجه به فضای معنوی حوزهها، راههایی برای رسیدن به این مرتبهاند. این اثر، دعوتی است به عالمان و پژوهشگران برای بازگشت به سلوک معنوی و تجربه ملموس معارف الهی.
با نظارت صادق خادمی