متن درس
سیر کمال انسانی و موانع قرب الهی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۵۹)
مقدمه: تأمل در سیر کمال انسانی
سیر کمال انسانی، سفری است ژرف و پرپیچوخم که در آن، آدمی در پی نزدیکی به حقیقت الهی گام برمیدارد. این مسیر، نهتنها با کسب کمالات و فضایل آراسته میشود، بلکه با موانعی پیچیده و ناشناخته نیز درآمیخته است که گاه از تیررس ادراک بشر به دور میمانند. استاد فرزانه قدسسره در درسگفتار شماره ۱۱۵۹، با نگاهی فلسفی و عرفانی، به تبیین این حقیقت پرداختهاند که دستیابی به مراتب والای قرب الهی، بهویژه قرب ثالث، بیش از آنکه به تلاشهای اثباتی وابسته باشد، به شناخت و رفع موانع نفسانی و ذهنی گره خورده است. این نوشتار، با بازآفرینی و تدوین علمی سخنان استاد، میکوشد تا این مفاهیم را با زبانی روشن و ساختاری نظاممند برای مخاطبان آکادمیک ارائه نماید.
بخش نخست: پیچیدگیهای وجودی انسان و محدودیتهای معرفتی
پیچیدگی موقعیت انسانی
انسان، موجودی است با ابعاد وجودی گسترده و عمیق که کمالات و نواقصش در شبکهای پیچیده از روابط و تأثیرات به هم تنیده شدهاند. بسیاری از این کمالات و نواقص، از ادراک آدمی پنهاناند و تنها بخشی از آنها در دسترس آگاهی او قرار دارند. این محدودیت معرفتی، که در فلسفه اسلامی بهویژه در آثار ابنسینا و ملاصدرا مورد توجه قرار گرفته، نشاندهنده عمق ناشناختههای وجودی انسان است. گویی انسان در برابر اقیانوسی از حقیقت ایستاده که تنها کرانههای آن را میتواند نظاره کند.
شناخت محدود کمالات و نواقص
شناخت انسان از کمالات و نواقص خویش، به بخشی از این گستره محدود است. بسیاری از نواقص و کمالات، از دید او پنهان میمانند و این ناآگاهی، خود به مثابه جهل مرکب عمل میکند؛ حالتی که انسان نهتنها از حقیقت بیاطلاع است، بلکه از ناآگاهی خود نیز بیخبر است. این محدودیت، مانعی اساسی در مسیر رشد معنوی ایجاد میکند، زیرا آدمی گاه در توهم شناخت کامل به سر میبرد.
تمرکز بر جهات مثبت و غفلت از موانع
در سیر کمال، انسان بیش از آنکه به موانع توجه کند، به کسب فضایل و اعمال مثبت روی میآورد. این عدم توازن، که گاه در نظامهای آموزشی دینی نیز مشاهده میشود، سبب میشود که موانع ناشناخته و نادیدهانگاشته شوند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این غفلت، ریشه بسیاری از ناکامیها در مسیر قرب الهی است.
درنگ: سیر کمال انسانی، بیش از آنکه به کسب کمالات وابسته باشد، به شناخت و رفع موانع نفسانی و ذهنی گره خورده است. غفلت از موانع، مانند ترمزی است که حرکت بهسوی مقصد را متوقف میسازد.
بخش دوم: تفاوتهای معرفتی و فرهنگی در سیر کمال
تفاوت در اصول کمال و موانع
در جوامع پیشرفته، اصول کمال و موانع با آنچه در نظامهای دینی تعریف شده، تفاوتهای بنیادین دارد. اگرچه در برخی کمالات، مانند فضایل اخلاقی، اشتراکاتی میان فرهنگها وجود دارد، اما تعریف بديهيات و موانع در این جوامع متفاوت است. این تفاوت، ریشه در مبانی معرفتشناختی دارد که در فلسفه اسلامی بهعنوان مبادی تصوری و تصدیقی بررسی میشوند. گویی هر فرهنگ، با عینک خاص خود به حقیقت مینگرد و مسیر کمال را به گونهای متفاوت ترسیم میکند.
تفاوت در تعریف بديهيات
بديهيات، که بهعنوان پایههای معرفتی هر نظام فکری شناخته میشوند، در نگاه دینی و غیر دینی بهگونهای متفاوت معنا مییابند. در نظام دینی، بديهيات بر مبنای وحی و عقل الهی تعریف میشوند، در حالی که در نظامهای غیر دینی، عقل بشری و تجربههای حسی محور قرار میگیرند. این تفاوت، بر نحوه مواجهه با موانع و کمالات تأثیر میگذارد.
جمعبندی بخش دوم
تفاوتهای معرفتی و فرهنگی در تعریف کمال و موانع، نشاندهنده پیچیدگیهای سیر الیالله است. برای سالک، شناخت این تفاوتها و تمرکز بر اصول دینی، بهویژه در مواجهه با موانع، ضرورتی انکارناپذیر است.
بخش سوم: قرب ثالث و اصول دستیابی به آن
دشواری دستیابی به قرب ثالث
قرب ثالث، بهعنوان مرتبهای والا در سلوک عرفانی، بهسادگی دستیافتنی نیست. این مرتبه، که در آثار عرفایی چون عطار و مولوی به تفصیل بحث شده، نیازمند عبور از موانع نفسانی و وجودی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این دشواری، نه از کمبود تلاش، بلکه از ناشناخته ماندن موانع سرچشمه میگیرد.
دو اصل بنیادین قرب ثالث
استاد فرزانه قدسسره دو اصل قرآنی را بهعنوان محورهای دستیابی به قرب ثالث معرفی میکنند:
«ما اُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ» (بینه: ۵)؛ «آنان فرمان نیافتند جز اینکه خدا را بپرستند».
«إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (انعام: ۱۶۲)؛ «نمازم و قربانیام و زندگی و مرگم برای خدا، پروردگار جهانیان است».
این دو اصل، محوریت اخلاص و عبودیت را در سیر الیالله نشان میدهند. سالکی که این دو را در وجود خویش نهادینه سازد، به مرتبهای میرسد که اعمال و نیاتش تنها برای خدا باشد.
آثار قرب ثالث
دستیابی به قرب ثالث، به ظهور رؤیت (مشاهده در خواب یا بیداری)، قوت، قدرت، همت، دولت، و تمکین در سالک منجر میشود. این آثار، که با مفاهیم عرفانی مانند کشف و شهود در آثار ابنعربی و قیصری همخوانی دارند، نشاندهنده تحول عمیق وجودی سالک است. گویی او به نوری دست یافته که تاریکیهای نفسانی را زایل میسازد.
درنگ: دو اصل «ما اُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ» و «إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ» محورهای بنیادین قرب ثالثاند که سالک را به رؤیت، قوت، و تمکین رهنمون میسازند.
انواع رؤیت و قدرت
سالک در قرب ثالث ممکن است به یکی از سه حالت دست یابد: صاحب رؤیت (مشاهده حقیقت)، صاحب قدرت (توانایی عمل)، یا صاحب تمکین (دارای هر دو). این تمایز، به تفاوتهای فردی در سلوک معنوی اشاره دارد که در عرفان اسلامی بهعنوان تنوع مقامات سالکان شناخته میشود.
تفاوت انبیا در کمالات
انبیا، بهعنوان پیشگامان سلوک الهی، در نوع کمالات خود متفاوت بودند. لقمان با حکمت و رؤیت، و موسی با قدرت و توانمندی شناخته میشدند. این تفاوت، نشاندهنده تنوع در مأموریتهای الهی است که در فلسفه نبوت بهعنوان تکاملبخشی به انسانها بررسی میشود.
جمعبندی بخش سوم
قرب ثالث، مرتبهای است که با اخلاص و عبودیت در پرتو دو اصل قرآنی دستیافتنی میشود. این مرتبه، با آثار وجودی چون رؤیت و تمکین همراه است، اما نیازمند شناخت و رفع موانع است که در بخش بعدی به تفصیل بررسی خواهد شد.
بخش چهارم: موانع سیر کمال و ضرورت رفع آنها
نقش موانع در ناکامیهای معنوی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که موانع، بیش از کمبود جهات اثباتی، عامل اصلی ناکامیها و عقبماندگیها در سیر کمالاند. این موانع، مانند ترمزی در ماشین، حرکت بهسوی مقصد را متوقف میسازند، حتی اگر سالک تلاشهای فراوانی انجام دهد.
تمثیل موانع
موانع، مانند ویروسی در بدن، مانع جذب کمالات میشوند و تلاشها را بیثمر میکنند. گویی بدن سالک، هرچه از کمالات دریافت میکند، به دلیل وجود این ویروسها از دست میدهد. این تمثیل، به تأثیر مخرب موانع نفسانی بر رشد معنوی اشاره دارد که در عرفان بهعنوان امراض قلبی شناخته میشوند.
ذهن هرزه و پراکندگی
ذهنی که کنترل نشود، مانند بادبادکی است که در آسمان هر سو میرود و به هیچ مقصدی نمیرسد. این ذهن هرزه، با پذیرش افکار بیمورد، مانع دستیابی به قرب ثالث میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که کنترل ذهن، بهعنوان گام نخست سلوک، ضروری است.
ذهن بهمثابه سطل آشغال
ذهن کنترلنشده، مانند سطل آشغالی است که هر آنچه بیمورد است در آن ریخته میشود. این افکار بیمورد، مانند میوهای خراب در یخچال، کمالات را فاسد میکنند و مانع رشد معنوی میشوند. گویی ذهن، به آشوبخانهای بدل میشود که هیچ کمالی در آن دوام نمیآورد.
درنگ: ذهن کنترلنشده، مانند سطل آشغالی است که با پذیرش افکار بیمورد، کمالات را فاسد میکند و مانع دستیابی به قرب الهی میشود.
دشواری پاکسازی ذهن
پاکسازی ذهن از افکار بیمورد، کاری بس دشوار است. این افکار، مانند دادههای دیجیتال در حافظهای که پاک نمیشوند، در نفس انسان تهنشین میگردند و تا روز قیامت باقی میمانند. این اصل، با آیه کریمه قرآن کریم همخوانی دارد:
«لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ» (سبأ: ۳)؛ «هیچ ذرهای از او پنهان نمیماند».
موفقیت علمای گذشته در کنترل موانع
علمای گذشته، مانند شیخ صدوق و شیخ مفید، با درسخواندن کوتاهمدت و کنترل موانع، به مراتب والای کمال دست یافتند. این موفقیت، نه از کثرت مطالعه، بلکه از پرهیز از موانع نفسانی و ذهنی سرچشمه میگرفت. گویی آنان، با بستن درهای ذهن به روی آشوبهای بیمورد، راه را برای کمال هموار ساختند.
نمونه ابنسینا
ابنسینا، با مطالعه محدود و تمرکز بر عبادت و مراقبه، به کمال رسید. او با حل مسائل خویش در خلوت عبادت و نماز، موانع را از سر راه برداشت و به مراتب والای معرفت دست یافت. این نمونه، نشاندهنده نقش کلیدی عبادت در رفع موانع است.
نقد غفلت از موانع
تمرکز بیشازحد بر جهات اثباتی، مانند کسب علم، و غفلت از موانع، مانع رشد معنوی است. این نقد، به ضعفهای موجود در نظامهای آموزشی دینی اشاره دارد که گاه به جای تهذیب نفس، بر انباشت دانش تأکید میکنند.
نمونه علامه حلی
علامه حلی، در سنین پایین و با درسخواندن اندک، به دلیل کنترل موانع به مراتب والای کمال رسید. این نمونه، نشاندهنده اهمیت تمرکز بر رفع موانع بهجای صرف جهات اثباتی است.
جمعبندی بخش چهارم
موانع، مانند سدهایی در مسیر رودخانه کمال، مانع از جریان یافتن فضایل به سوی مقصد میشوند. ذهن کنترلنشده، به آشوبخانهای بدل میشود که کمالات را فاسد میکند. علمای گذشته، با کنترل موانع، راه را برای کمال هموار ساختند، و این درس، ضرورتی برای بازنگری در روشهای سلوک معنوی است.
بخش پنجم: نقش تربیت و ابزارهای معنوی در رفع موانع
ضرورت تربیت و مربی
کنترل موانع، نیازمند تربیت، مربی، قوت، قدرت، همت، و عزت است. گویی سالک، برای عبور از این مسیر پرپیچوخم، به راهنمایی نیاز دارد که او را از گمراهیهای نفسانی برهاند.
نقش دعا و اذکار
دعاها، اذکار، و حرزها، ابزارهایی الهی برای دفع موانعاند. بهویژه دعای «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ» (ترجمه: پناه میبرم به خدا از وسوسههای شیاطین) و سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» (ترجمه: بگو او خداست، یگانه) به دلیل تأثیر قوی در دفع موانع، جایگاهی ویژه دارند.
تمثیل باد زدن اولیا
مدبرات الهی، مانند باد زدن برای اولیا، موانع را از آنان دور میکنند. گویی خداوند، با عنایت خویش، اولیای خود را از گزند موانع حفظ میسازد و راه را برایشان هموار میکند.
انواع موانع
موانع به سه دسته تقسیم میشوند: اختیاری (تحت کنترل انسان)، موانعی که توسط مدبرات الهی رفع میشوند، و موانعی که خداوند مانع نزدیک شدن آنها میشود. این تقسیمبندی، جامعیت موانع در سلوک معنوی را نشان میدهد.
درنگ: دعاها و اذکار، مانند سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، ابزارهایی الهی برای دفع موانعاند که سالک را در مسیر قرب یاری میرسانند.
اهمیت توجه در عبادات
توجه در عبادات، مانند نماز، بیش از درسخواندن اهمیت دارد. استاد فرزانه قدسسره نماز را به چهارپایی اهلی تشبیه میکنند که خود به سوی صاحبش میآید، در حالی که علم، مانند چهارپایی وحشی است که باید با تلاش به دست آید.
ناشناخته بودن برخی موانع
بسیاری از موانع، بهویژه در دستههای دوم و سوم، از ادراک انسان خارجاند. این حقیقت، با آیه کریمه قرآن کریم همخوانی دارد:
«وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ» (بقره: ۲۱۶)؛ «شاید چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و شاید چیزی را دوست دارید و آن برای شما شر است».
خودگفتاری منفی
انسان گاه با خود گفتوگوهایی منفی، مانند غیبت یا تهمت، انجام میدهد که موانع ذهنی ایجاد میکند. این خودگفتاری، مانند زخمی در نفس است که بهبود آن دشوار است.
جمعبندی بخش پنجم
رفع موانع، نیازمند تربیت، مربی، و بهرهگیری از ابزارهای معنوی مانند دعا و اذکار است. مدبرات الهی و عنایات خداوند، سالک را در این مسیر یاری میرسانند، اما توجه به عبادات و کنترل ذهن، گامهای بنیادین در این سلوکاند.
بخش ششم: نقد نظامهای آموزشی و پیشنهاد برای سلوک
تلاش بیثمر در علم دینی
استاد فرزانه قدسسره نقد میکنند که در نظامهای آموزشی دینی، با وجود تلاشهای بسیار، به دلیل غفلت از موانع، نتایج مطلوب حاصل نمیشود. طلاب، گاه سالها درس میخوانند، اما به دلیل موانع ذهنی و نفسانی، به کمال نمیرسند.
نقد ادعاهای بیاساس
برخی معاصران، با وجود سواد بیشتر، به دلیل عدم کنترل موانع، از کمال علمای گذشته عقب ماندهاند. این نقد، بر ضرورت تهذیب نفس در کنار کسب علم تأکید دارد.
نظر عالمان دینی
یکی از عالمان دینی معتقد بود که علمای گذشته، به دلیل موانع موجود در دوران معاصر، عالمان امروز را نکوهش میکردند. او تأکید داشت که حسن ظاهر برای عالم کافی است، اما این خود نشاندهنده اهمیت پرهیز از موانع اخلاقی است.
پیشنهاد فصل جداگانه برای موانع
استاد فرزانه قدسسره پیشنهاد میکنند که برای رفع موانع، باید فصلی جداگانه در سلوک معنوی گشوده شود. این پیشنهاد، بر ضرورت روششناسی نظاممند در عرفان عملی تأکید دارد.
درنگ: برای رفع موانع، باید فصلی جداگانه در سلوک معنوی گشوده شود که بر کنترل ذهن و پرهیز از افکار بیمورد تمرکز دارد.
جمعبندی بخش ششم
نقد نظامهای آموزشی دینی، بر ضرورت توجه به موانع در کنار جهات اثباتی تأکید دارد. پیشنهاد گشایش فصلی جداگانه برای موانع، دعوتی است به بازنگری در روشهای سلوک معنوی تا سالک بتواند با کنترل ذهن و رفع موانع، به کمال دست یابد.
جمعبندی نهایی
سیر کمال انسانی، سفری است که در آن، سالک با دو اصل بنیادین قرآنی به سوی قرب ثالث گام برمیدارد. اما این مسیر، بیش از آنکه به کسب کمالات وابسته باشد، به رفع موانع نفسانی و ذهنی گره خورده است. ذهن کنترلنشده، مانند آشوبخانهای است که کمالات را فاسد میسازد، و علمای گذشته با کنترل موانع، با تلاش اندک به مراتب والا رسیدند. دعاها و اذکار، ابزارهایی الهی برای دفع موانعاند، و توجه در عبادات، مانند نماز، نقشی کلیدی در این سلوک دارد. این نوشتار، دعوتی است به تأمل در موانع سلوک و بازنگری در روشهای تربیت معنوی، تا سالک بتواند در سایه عنایات الهی، به مقصد قرب رهنمون شود.
با نظارت صادق خادمی