در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1160

متن درس





فلسفه نفس انسانی و مراتب رشد آن

فلسفه نفس انسانی و مراتب رشد آن: کاوشی در تجرد، تناسخ و کمال وجودی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۶۰)

مقدمه

نفس انسانی، به‌سان گوهر تابناکی در عالم وجود، همواره محور تأملات عمیق فلسفی، عرفانی و الهیاتی بوده است. این جوهر وجودی، که سرچشمه حیات و حرکت آدمی است، در نسبت با مراتب کمال، از خیرات و قربات تا قله رفیع قرب ثالث، جایگاهی بی‌بدیل دارد. پرسش‌های بنیادین درباره چیستی نفس، تجرد یا مادیت آن، و نو یا کهنه بودنش، ذهن فلاسفه، متکلمان و عالمان دینی را قرن‌ها به خود مشغول داشته است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی ماهیت نفس انسانی، تمایز آن از دیگر موجودات، و چالش‌های فلسفی مرتبط با تجرد و تناسخ می‌پردازد. با رویکردی تحلیلی و با بهره‌گیری از زبانی وزین و علمی، این اثر در پی تبیین جایگاه نفس در سلوک معنوی و دستیابی به مراتب ربوبیت است. آیات قرآن کریم، به‌سان مشعلی راهنما، و تأملات عرفانی و فلسفی، به‌مثابه آینه‌ای برای بازتاب حقیقت، در این مسیر همراه ما خواهند بود.

بخش نخست: چیستی نفس انسانی و سرچشمه‌های کمال

ماهیت نفس و جایگاه آن در وجود انسانی

نفس انسانی، به‌سان روحی که در کالبد وجود دمیده شده، عامل حیات، حرکت و کمال آدمی است. این جوهر، که ترکیبی از عقل، حس، وجدان، عاطفه و حافظه است، انسان را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که نفس، به‌مثابه سرمایه‌ای وجودی، زمینه‌ساز رشد انسان در مسیر خیرات و قربات است. این رشد، که از فعل و آثار آدمی سرچشمه می‌گیرد، او را به مراتب عالی قرب ثالث رهنمون می‌شود، جایی که انسان از نفس‌محوری به ربوبیت و ربانیت انتقال می‌یابد.

درنگ: نفس انسانی، به‌سان پلی میان عالم ماده و معنا، انسان را به سوی مراتب ربوبیت و اتصال به عالم قدس هدایت می‌کند.

این دیدگاه، با مفهوم سلوک در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که انسان را موجودی پویا در مسیر کمال می‌داند. قرب ثالث، به‌سان قله‌ای رفیع، مرتبه‌ای است که انسان در آن به تجلی صفات الهی نائل می‌شود.

تمایز نفس انسانی از نفس نباتی، حیوانی و ملائکه‌ای

نفس انسانی، در قیاس با نفس نباتی، حیوانی و ملائکه‌ای، از ویژگی‌هایی برخوردار است که آن را به موجودی بی‌همتا بدل می‌سازد. نفس نباتی، تنها به رشد و تغذیه محدود است، و نفس حیوانی، با ادراکات حسی و غریزی تعریف می‌شود. نفس ملائکه‌ای، هرچند مجرد است، اما از اختیار و عقل ناطقه انسانی بی‌بهره است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که تنها نفس انسانی، به دلیل دارا بودن عقل و اختیار، قادر به دستیابی به کمال الهی است. این تمایز، ریشه در فلسفه ارسطویی و اسلامی دارد که نفس ناطقه را جوهر کمال انسان می‌داند.

نفس و ارتباطات عالم

نفس انسانی، در ظرف عالم، از طریق ارتباطات جمعی و کلی، به تحقق عینی و فعلی دست می‌یابد. این ارتباط، به‌سان رشته‌ای نامرئی، انسان را با کل عالم پیوند می‌دهد و او را به موجودی متصل به هستی بدل می‌سازد. این دیدگاه، با مفهوم وحدت وجود در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که انسان را در شبکه‌ای از روابط وجودی با کل هستی می‌داند.

جمع‌بندی بخش نخست

نفس انسانی، به‌مثابه جوهر حیات و کمال، انسان را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد و زمینه‌ساز رشد او در مسیر قرب الهی است. این جوهر، با دارا بودن عقل، حس، وجدان و عاطفه، انسان را به سوی مراتب ربوبیت هدایت می‌کند. تمایز نفس انسانی از نفس نباتی، حیوانی و ملائکه‌ای، در عقل ناطقه و اختیار نهفته است، که او را به موجودی پویا و کمال‌جو بدل می‌سازد.

بخش دوم: تجرد نفس و چالش‌های فلسفی

تجرد یا مادیت نفس: پرسشی دیرین

یکی از پرسش‌های بنیادین فلسفه نفس، تجرد یا مادیت آن است. فلاسفه اسلامی، مانند ملاصدرا، نفس را مجرد می‌دانند، در حالی که متکلمان، با تأکید بر توحید، معتقدند که غیر از خداوند، هیچ موجودی مجرد نیست و نفس انسانی، هرچند لطیف، مادی است. استاد فرزانه قدس‌سره این چالش را به‌سان جدالی میان دو دیدگاه متضاد توصیف می‌کنند: یکی که نفس را جوهر مجرد و دیگری که آن را ماده‌ای لطیف می‌داند.

دلایل سنتی تجرد نفس، مانند ظرفیت بالای ذخیره اطلاعات و ادراک کلیات، با پیشرفت‌های علمی مدرن، مانند ذخیره‌سازی داده‌ها در دیسک‌های کوچک، زیر سؤال رفته است. دانشمندان معاصر، با استناد به توانایی ماده در ذخیره اطلاعات، نیاز به تجرد را نفی می‌کنند. این نقد، به‌سان تیغی دو لبه، فلسفه سنتی را به بازنگری دعوت می‌کند.

درنگ: اثبات تجرد نفس در برابر نقدهای علمی مدرن، نیازمند بازنگری دلایل سنتی و ارائه براهین نوین است.

نقد متکلمان و دیدگاه مادی نفس

متکلمان، با تأکید بر لطافت ماده، نفس را موجودی مادی می‌دانند که به‌سان آبی در گل، در بدن انسان جریان دارد. این دیدگاه، که ریشه در کلام اشعری و معتزلی دارد، برای حفظ توحید، تجرد را به خداوند اختصاص می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و معتقدند که توصیف نفس به‌عنوان ماده‌ای لطیف، نمی‌تواند تمایز وجودی آن با دیگر موجودات را به‌درستی تبیین کند.

نقد دلایل سنتی تجرد

دلایل سنتی تجرد، مانند عدم امکان ذخیره اطلاعات در ماده، با پیشرفت‌های فناوری، مانند هارددیسک‌های کوچک، به چالش کشیده شده‌اند. این نقد، به‌سان آیینه‌ای، ضعف‌های فلسفه سنتی را نمایان می‌سازد و ضرورت ارائه دلایل جدید را گوشزد می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فلسفه نفس باید با علم مدرن همگام شود تا بتواند پاسخگوی چالش‌های معاصر باشد.

تأیید تجرد نفس در قرآن کریم

قرآن کریم، به‌سان مشعلی فروزان، به خلقت نفس در فرآیند تکوین انسان اشاره دارد. آیه فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ (مؤمنون: ۱۴) بیان می‌دارد: «سپس استخوان‌ها را با گوشت پوشاندیم، آن‌گاه او را به‌صورت خلقی دیگر پدید آوردیم. پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.» این آیه، به خلقت نفس به‌عنوان خلق دیگر پس از تکوین جسم اشاره دارد، که می‌تواند مؤید تجرد نفس باشد.

جمع‌بندی بخش دوم

بحث تجرد یا مادیت نفس، یکی از دشوارترین مسائل فلسفی است که فلاسفه و متکلمان را قرن‌ها به خود مشغول داشته است. در حالی که فلاسفه نفس را مجرد می‌دانند، متکلمان آن را مادی و لطیف می‌پندارند. نقدهای علمی مدرن، دلایل سنتی تجرد را به چالش کشیده و ضرورت بازنگری فلسفه نفس را گوشزد می‌کنند. قرآن کریم، با اشاره به خلقت نفس به‌عنوان خلق دیگر، راهنمایی برای این تأملات ارائه می‌دهد.

بخش سوم: تناسخ و نو یا کهنه بودن نفس

نفس نو یا کهنه: پرسشی فلسفی

پرسش از نو یا کهنه بودن نفس، به این معناست که آیا نفس انسانی بديع و مختص هر فرد است یا دست‌دوم و تناسخی؟ استاد فرزانه قدس‌سره این پرسش را به‌سان دو راهی سرنوشت‌ساز توصیف می‌کنند: اگر نفس بديع باشد، انسان به مراتب ربوبیت و اتصال به عالم قدس دست می‌یابد؛ اما اگر کهنه باشد، مانند مجموعه‌ای از صفات موجودات پیشین، رفتار انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

تناسخ، که نفس را در چرخه‌ای از انتقال میان بدن‌ها می‌داند، با عقاید اسلامی در تضاد است. برخی، با انگیزه انکار آخرت، تناسخ را ترویج می‌کنند، زیرا چرخه انتقال نفس، نیاز به قیامت را نفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و آن را با مفهوم خلقت الهی در قرآن کریم ناسازگار می‌دانند.

درنگ: تناسخ، با انکار آخرت، در تضاد با عقاید اسلامی است و نفس بديع، زمینه‌ساز کمال و قرب الهی انسان است.

نفس بديع و استقلال انسانی

نفس بديع، که مختص هر فرد و متناسب با ساختار وجودی اوست، انسان را موجودی مستقل و مسئول اعمالش می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسان، نه عروسکی است که دیگران آن را حرکت دهند، بلکه با نفس خود، به‌سان ستاره‌ای درخشان، مسیر کمال را می‌پیماید. این دیدگاه، با مفهوم اختیار و استقلال در فلسفه اسلامی همخوانی دارد.

نقد تناسخ در عرفان

برخی عرفا، مانند مولوی، با تأثیرپذیری از مفاهیم شرقی، نفس را تحت تأثیر موجودات پیشین می‌دانند که به تناسخ نزدیک است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و آن را با عقاید اسلامی ناسازگار می‌دانند. تشبیه عالم به خیال یا وهم، که در برخی آثار عرفانی دیده می‌شود، به دین و عقلانیت آسیب می‌زند و نیازمند پالایش است.

جمع‌بندی بخش سوم

پرسش از نو یا کهنه بودن نفس، یکی از مسائل کلیدی فلسفه نفس است. تناسخ، که نفس را دست‌دوم و منتقل از موجودات پیشین می‌داند، با عقاید اسلامی در تضاد است و با انگیزه انکار آخرت ترویج می‌شود. نفس بديع، که مختص هر فرد است، انسان را به سوی مراتب ربوبیت و استقلال وجودی هدایت می‌کند.

بخش چهارم: نقد عرفان خیالی و ضرورت بازنگری فلسفه نفس

نقد دیدگاه خیالی عالم

دیدگاه عرفانی که عالم را خیال و وهم می‌داند، مانند سخنان برخی عرفا، به حقیقت عالم آسیب می‌زند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مردود دانسته و تأکید دارند که عالم و مخلوقات، ظهور حق‌اند و حقیقت دارند. این دیدگاه، با حکمت متعالیه همخوانی دارد که عالم را دارای حقیقت وجودی، اما وابسته به خداوند می‌داند.

تشبیه عالم به هیچ یا باد، که در برخی اشعار عرفانی دیده می‌شود، به‌سان نسیمی گمراه‌کننده، به دین و عقلانیت آسیب می‌رساند. استاد فرزانه قدس‌سره این تشبیهات را نقد کرده و بر ضرورت پالایش عرفان از خرافات تأکید دارند.

ضرورت بازنگری فلسفه نفس

فلسفه نفس، به‌سان درختی کهنسال، نیازمند هرس و بازنگری است. استاد فرزانه قدس‌سره معتقدند که این فلسفه باید علمی، مدرن و پخته شود، با دلایل متقن و حذف دلایل مشکل‌دار. این بازنگری، به‌سان بازسازی بنایی کهن، باید با دقت و بر اساس براهین منطقی و علمی انجام شود.

درنگ: فلسفه نفس نیازمند بازنگری علمی و مدرن است تا با دلایل متقن، از چالش‌های معاصر رهایی یابد.

روش بررسی نفس

بررسی نفس، به‌سان سفری اکتشافی، باید با تحلیل موجودات و مشکلات آن آغاز شود، نه با تخریب یا اصلاح کلی. این روش، که با حکمت متعالیه سازگار است، به‌سان نقشه‌ای دقیق، مسیر مطالعه نفس را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

نقد دیدگاه‌های خیالی عرفان و ضرورت بازنگری فلسفه نفس، دو محور کلیدی این بخش هستند. عالم، به‌سان آینه‌ای از حقیقت الهی، دارای وجود واقعی است و نباید به خیال یا وهم تقلیل یابد. فلسفه نفس، برای پاسخگویی به چالش‌های معاصر، نیازمند بازسازی علمی و منطقی است.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

نفس انسانی، به‌سان مشعلی فروزان در عالم وجود، سرچشمه حیات، حرکت و کمال آدمی است. این جوهر، که از عقل، حس، وجدان و عاطفه تشکیل شده، انسان را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد و او را به سوی مراتب ربوبیت و قرب ثالث هدایت می‌کند. پرسش‌های بنیادین درباره تجرد یا مادیت نفس، نو یا کهنه بودن آن، و تمایزش از نفس نباتی، حیوانی و ملائکه‌ای، قرن‌ها ذهن فلاسفه و متکلمان را به خود مشغول داشته است. فلاسفه، نفس را مجرد می‌دانند، در حالی که متکلمان آن را مادی و لطیف می‌پندارند. نقدهای علمی مدرن، دلایل سنتی تجرد را به چالش کشیده و ضرورت بازنگری فلسفه نفس را گوشزد می‌کنند. تناسخ، که نفس را دست‌دوم و منتقل از موجودات پیشین می‌داند، با عقاید اسلامی در تضاد است و با انگیزه انکار آخرت ترویج می‌شود. قرآن کریم، با اشاره به خلقت نفس به‌عنوان خلق دیگر، راهنمایی برای این تأملات ارائه می‌دهد. فلسفه نفس، برای پاسخگویی به چالش‌های معاصر، نیازمند بازسازی علمی و منطقی است تا جایگاه آن در سلوک معنوی و قرب الهی تبیین گردد.

این اثر، به‌سان باغی پربار، تلاشی است برای روشن ساختن ابعاد گوناگون نفس انسانی و جایگاه آن در هستی. امید است که این تأملات، راهنمایی برای جویندگان حقیقت باشد و زمینه‌ساز مطالعات عمیق‌تر در این حوزه گردد.

با نظارت صادق خادمی