متن درس
تجرد نفس و نقد مفهوم کلیت در حکمت اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۷۲)
دیباچه
حکمت اسلامی، بهعنوان یکی از ژرفترین نظامهای معرفتی، همواره در پی تبیین چیستی انسان و جایگاه او در نظام هستی بوده است. در این میان، مفهوم نفس ناطقه و تجرد آن، از دیرباز محور مباحث عمیق فلسفی بوده و فلاسفه بزرگ، از ابنسینا تا ملاصدرا، کوشیدهاند با استدلالهایی منطقی، این جوهر انسانی را از قید ماده رها سازند. اما پرسشهایی بنیادین، از جمله چیستی کلیت و رابطه آن با مصادیق، همچنان محل تأمل و نقد است. این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی انتقادی مفهوم تجرد نفس و نفی کلیت در خارج و ذهن میپردازد. با رویکردی جامع، این متن نهتنها استدلالهای سنتی را بازخوانی میکند، بلکه با نگاهی نوآورانه، به بازنگری دوقطبیسازیهای رایج در فلسفه، مانند محسوس و معقول، و ارائه دیدگاهی مبتنی بر تشخص و نظم هماهنگ عالم میپردازد. این بررسی، با بهرهگیری از تمثیلات و اشارات ادبی، کوشیده است مفاهیم پیچیده فلسفی را با بیانی روشن و متین برای مخاطبان آکادمیک تبیین نماید.
نقد تجرد نفس ناطقه و بازنگری استدلالهای سنتی
نوآوری در نقد تجرد نفس
بحث تجرد نفس ناطقه، بهویژه در پرتو نقدهای معاصر، از جایگاه ویژهای در حکمت اسلامی برخوردار است. این دیدگاه، که از سنتهای پیشین فاصله میگیرد، بر ضرورت بازنگری استدلالهای کهن در برابر پرسشهای نوین تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره، با رویکردی نوآورانه، استدلالهای سنتی فلاسفه، از جمله ابنسینا، را مورد بازخوانی قرار داده و به چالشهای منطقی آنها اشاره میکنند. این نقد، نهتنها بر ضعفهای استدلالی، بلکه بر نیاز به بازتعریف مفاهیم بنیادین فلسفه اسلامی تأکید دارد.
تجرد نفس در نگاه فلاسفه اسلامی
فلاسفه اسلامی، از صدر تا سدههای متأخر، نفس انسانی را، فارغ از مصادیق خاص، جوهر مجردی دانستهاند که از ماده و قیود آن آزاد است. این دیدگاه، که از معاویه تا هر انسان دیگر را دربرمیگیرد، بر پایه ادلهای یکسان بنا شده است. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به این اجماع فلسفی، بر این باورند که چنین دیدگاهی، هرچند ریشهدار، نیازمند بازنگری است تا با واقعیات وجودی هماهنگ گردد.
استدلال ابنسینا و دوقطبیسازی محسوس و معقول
ابنسینا، در یکی از برجستهترین استدلالهای خود، بر این نکته تأکید دارد که کلیت، چون در عالم محسوسات قابل مشاهده نیست، لاجرم معقول صرف و مجرد است. این استدلال، که بر دوقطبیسازی محسوس و معقول استوار است، در نگاه استاد فرزانه قدسسره، محل تأمل است. این دوقطبیسازی، که محسوس را در برابر معقول قرار میدهد، از منظر منطقی و وجود شناختی مورد خدشه قرار میگیرد. استاد، با نقد این دوگانگی، بر این باورند که چنین رویکردی، مانع از فهم مراتب پیچیده وجود میشود.
درنگ: نقد دوقطبیسازی محسوس و معقول، دریچهای نو به سوی فهم مراتب وجود میگشاید و نشان میدهد که واقعیت هستی، فراتر از تقسیمبندیهای سادهانگارانه است.
شعبههای بحث کلیت
بحث کلیت، در دو شعبه اساسی مطرح میشود: نخست، چیستی طبیعت انسان کلی و جایگاه آن در نظام هستی؛ و دوم، رابطه این طبیعت با نفس بهعنوان معقول صرف. استاد فرزانه قدسسره، با طرح این دو شعبه، بر پیچیدگی مفهوم کلیت و ضرورت بررسی دقیق آن تأکید دارند. این تقسیمبندی، نهتنها به چیستی مفاهیم کلی، بلکه به رابطه آنها با مصادیق و جایگاهشان در ذهن و خارج اشاره دارد.
چیستی انسان کلی و رابطه آن با مصادیق
تمایز انسان کلی از مصادیق
انسان کلی، بهعنوان مفهومی عام، از مصادیقی چون زید متمایز است. زید، با صبغه خاص خود، نمایندهای از انسان است، در حالی که انسان کلی، وجه عام و مشترک میان افراد را نشان میدهد. استاد فرزانه قدسسره، با تأمل در این تمایز، بر این نکته تأکید دارند که انسان کلی، فارغ از مصادیق، در ذهن شکل میگیرد، اما چیستی و نحوه ارتباط آن با افراد، پرسشی بنیادین است که نیازمند تأمل عمیق است.
پرسش از چیستی انسان کلی
انسان کلی چیست و چگونه با مصادیق خود، مانند زید، ارتباط مییابد؟ این پرسش، که در قلب فلسفه اسلامی جای دارد، به چیستی مفاهیم کلی و رابطه آنها با مصادیق میپردازد. استاد فرزانه قدسسره، با طرح این پرسش، بر این باورند که پیش از بررسی ارتباط انسان کلی با مصادیق، باید چیستی آن را در خارج یا ذهن روشن ساخت.
طبیعت در خارج یا ذهن
آیا طبیعت انسان کلی در خارج وجود دارد یا در ذهن؟ اگر در خارج است، چگونه با مصادیق متحد میشود؟ این پرسشها، که از دیرباز محل اختلاف فلاسفه بودهاند، در نگاه استاد فرزانه قدسسره، به نفی وجود مستقل طبیعت در خارج منجر میشود. ایشان، با تأکید بر حکمت متعالیه ملاصدرا، بر این باورند که طبیعت، مفهومی ذهنی است و در خارج، تنها مصادیق متشخص وجود دارند.
نقد اتحاد طبیعت با افراد
اتحاد طبیعت انسان کلی با مصادیق، چه به معنای افراد، اب و اولاد، یا کلی و فرد، با مشکلات منطقی و وجود شناختی مواجه است. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این مفهوم، بر این نکته تأکید دارند که اتحاد طبیعت با مصادیق، به دلیل فقدان کلیت در خارج، نمیتواند بهصورت منطقی تبیین شود. این دیدگاه، با اصالت وجود ملاصدرا همخوانی دارد و بر تشخص مصادیق تأکید میکند.
درنگ: نفی کلیت در خارج، به معنای تأکید بر تشخص مصادیق است که هر یک، با وجودی مستقل، در نظمی هماهنگ با دیگر موجودات عالم حرکت میکنند.
نفی کلیت در خارج
استاد فرزانه قدسسره، با صراحت بر این باورند که کلیت، بهعنوان موجودی مستقل، در خارج وجود ندارد. طبیعت انسان کلی، که فلاسفه آن را متحد با مصادیق میدانستند، در واقع مفهومی ذهنی است که از انتزاع مصادیق مشابه پدید میآید. این دیدگاه، با حکمت متعالیه همخوانی دارد و بر نفی وجود مستقل کلیت تأکید میکند.
انتزاع وحدت انسان
انسان کلی، وحدتی انتزاعی است که از شباهتهای میان افراد، مانند داشتن قلب، دست، و پا، در ذهن شکل میگیرد. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه این فرآیند به جمعآوری قطرات آب در ظرفی واحد، بر این نکته تأکید دارند که این وحدت، نه در خارج، بلکه در ذهن پدید میآید و از واقعیت مصادیق جدا نیست.
تمثیل آب و ظروف
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی بدیع، آب دریا، کوزه، و نهر را یکسان میدانند و ظروف را تمایزات اعتباری معرفی میکنند. آب، در هر ظرف، همان آب است، اما ظروف، با نامگذاریهای مختلف، تمایزاتی اعتباری ایجاد میکنند. این تمثیل، به وحدت ماهوی و تمایزات اعتباری در فلسفه اسلامی اشاره دارد و نشان میدهد که کلیت، مفهومی ذهنی و نه واقعی است.
اضافه حقیقی و بیانی
اضافه آب به گل یا کوزه، گاه حقیقی (مانند تغییر ماهیت در ترکیب) و گاه بیانی (مانند ظرف کوزه) است. استاد فرزانه قدسسره، با این تمایز، بر پیچیدگی مفاهیم فلسفی و نقش ذهن در ایجاد تمایزات تأکید دارند. این دیدگاه، به انواع اضافه در منطق و فلسفه اسلامی اشاره دارد و بر نفی کلیت بهعنوان موجودی مستقل تأکید میکند.
نفی ماهیت بهعنوان طبیعت
چون ماهیت، بهعنوان موجودی مستقل، در خارج وجود ندارد، طبیعت نیز بهعنوان واقعیتی جدا از مصادیق منتفی است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر اصالت وجود، بر این باورند که آنچه در خارج موجود است، مصادیق متشخصاند و طبیعت، تنها در ذهن شکل میگیرد.
درنگ: نفی ماهیت و طبیعت بهعنوان موجودات مستقل، به معنای تأکید بر اصالت وجود و تشخص مصادیق در عالم خارج است.
تشخص و نفی کلیت در مراتب وجود
کلیت منحصر به فرد ملائکه
ملائکه، مانند جبرئیل، دارای کلیت منحصر به فردی هستند که کلیت و تشخصشان یکی است. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به این اصل، بر این باورند که در موجودات روحانی، کلیت و تشخص در هم آمیختهاند و این وحدت، نشاندهنده نفی کلیت به معنای سنتی آن است.
تشخص در طبیعتها
در انسان، حیوان، و گیاه، تشخص با فردیت متحد است و کلیت وجود ندارد. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این دیدگاه، بر این باورند که هر موجودی، با تشخص خاص خود، در نظام هستی جای دارد و کلیت، بهعنوان مفهومی جدا از مصادیق، در خارج وجود ندارد.
نفی کلیت خدا، ملائکه، و انسان
خدا، ملائکه، و انسان، همگی اشخاص متشخصاند و کلیت در آنها وجود ندارد. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر تشخص محض در مراتب وجود تأکید دارند و هرگونه کلیت را، چه در ذات الهی و چه در موجودات مخلوق، نفی میکنند.
نقد کلیت خدا
خدا کلی نیست، بلکه شخصی متشخص است و بحث از کلیت او بیمعناست. استاد فرزانه قدسسره، با این تأکید، بر وحدت ذات الهی و نفی مفاهیم منطقی در توصیف خدا اشاره دارند. این دیدگاه، به اهمیت شناخت خدا بهعنوان مبنای تمام معارف اشاره دارد.
اولویت شناخت خدا
شناخت خدا، مقدم بر شناخت پیامبر و امام است، زیرا مبنای تمام معارف دینی است. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر ضرورت قرار دادن توحید در صدر معارف فلسفی و کلامی تأکید دارند.
درنگ: شناخت خدا، بهعنوان شخص متشخص و مبنای هستی، مقدم بر هر معرفت دیگری است و کلیت در ذات او جای ندارد.
تشخص در ذهن
مفاهیم در ذهن نیز متشخصاند و کلیت در ذهن وجود ندارد. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر نفی کلیت در ذهن و تأکید بر تشخص در ادراک اشاره دارند. این اصل، به نقش فعال ذهن در بازسازی مفاهیم بهصورت متشخص تأکید میکند.
نقد فلسفه کهن
فلسفه کهن، با اختراع مفهوم کلی، از واقعیت وجود فاصله گرفته است. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر ضرورت بازنگری مفاهیم سنتی و حرکت به سوی روشی علمی و جامع تأکید دارند.
دیدگاه ملاصدرا درباره کلی
ملاصدرا، کلی را سعه ذهنی میداند، نه موجودی مستقل در ذهن یا خارج. استاد فرزانه قدسسره، با تأیید این دیدگاه، بر این باورند که کلیت، مفهومی ذهنی است که از انتزاع مصادیق پدید میآید و وجود واقعی ندارد.
نفس بهعنوان مخترع
نفس، سازنده مفاهیم است و آنچه میبیند یا میشنود، در ذهن بازسازی میکند. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر نقش فعال نفس در ادراک و خلق مفاهیم متشخص تأکید دارند.
تشخص در ذهن و خارج
در ذهن و خارج، همهچیز متشخص است و کلیت وجود ندارد. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر وحدت تشخص در مراتب وجود و نفی کلیت در هر دو ساحت تأکید دارند.
تمثیل دیوار
دیوار، چه در خارج و چه در ذهن، متشخص است و کلیت ندارد. استاد فرزانه قدسسره، با این تمثیل، بر تشخص مفاهیم و مصادیق در فلسفه اسلامی تأکید دارند و نشان میدهند که ذهن، مفاهیم را بهصورت متشخص بازسازی میکند.
نقد شکل در ذهن
ذهن، شکلهای خارجی مانند فرش را بازسازی نمیکند، بلکه تشخصی ذهنی میسازد. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر تفاوت ادراک ذهنی و واقعیت خارجی تأکید دارند و نشان میدهند که ذهن، مفاهیم را بهصورت متشخص درک میکند.
نفی کلی در درس خارج
حتی در درس خارج، مفاهیم مانند انسان یا زید، متشخصاند و کلیت ندارند. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر کاربرد نفی کلیت در مباحث فلسفی و کلامی تأکید دارند.
درنگ: تشخص، بهعنوان جوهر هستی، در ذهن و خارج حاکم است و کلیت، مفهومی اعتباری است که از واقعیت وجود فاصله دارد.
نظم هماهنگ عالم و استقلال ذرات
نظم حرکت عالم
عالم، با نظمی هماهنگ و دقیق حرکت میکند، اما هیچ ذرهای به دیگری متصل نیست. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر پویایی عالم و استقلال ذرات در مراتب وجود تأکید دارند. این نظم، مانند رقصی هماهنگ، بدون اتصال یا اختلاط، موجودات را در کنار هم قرار میدهد.
تمثیل هواپیما
هواپیماها، که با نظم و سرعت هماهنگ سوختگیری میکنند، به هم متصل نیستند، بلکه در نظمی دقیق حرکت میکنند. استاد فرزانه قدسسره، با این تمثیل، به استقلال ذرات و هماهنگی آنها در عالم اشاره دارند.
آیه لَا تَزِرُوَازِرَةٌوِزْرَأَخْرَىٰ
آیه کریمه لَا تَزِرُوَازِرَةٌوِزْرَأَخْرَىٰ (سوره انعام، آیه ۱۶۴) به استقلال ذرات و عدم اتصال آنها اشاره دارد: «هیچ باربرداری بار دیگری را برنمیدارد». استاد فرزانه قدسسره، با تفسیر این آیه، بر استقلال وجودی هر ذره در عالم تأکید دارند و آن را فراتر از تفسیر سنتی، که محدود به عمل است، میدانند.
نقد تفسیر سنتی آیه
تفسیر سنتی آیه لَا تَزِرُوَازِرَةٌوِزْرَأَخْرَىٰ به عمل محدود شده، اما استاد فرزانه قدسسره، با تفسیری فلسفی، آن را به استقلال وجودی ذرات تعمیم میدهند. این دیدگاه، به ضرورت تفسیر آیات در متن وجود شناختی اشاره دارد.
تمثیل آرد و خمیر
آرد و خمیر، با وجود تفاوت، به هم متصل نیستند و تنها در نظمی کنار هم قرار دارند. استاد فرزانه قدسسره، با این تمثیل، بر استقلال ذرات و نظم هماهنگ در عالم تأکید دارند.
نفی کم متصل
در عالم، هیچ چیز متصل نیست؛ حتی شیشه و آرد، کنار هماند، نه متصل. استاد فرزانه قدسسره، با نقد مفهوم کم متصل در فلسفه کهن، بر استقلال ذرات و نفی اتصال تأکید دارند.
تمثیل خاکستر در باد
خاکستر در باد، نمادی از حرکت مستقل ذرات در عالم است. استاد فرزانه قدسسره، با این تمثیل، بر پویایی و استقلال ذرات در مراتب وجود تأکید دارند.
تمثیل تاکسی
در تاکسی، افراد کنار هماند، اما متصل نیستند، حتی با کیف بین آنها. استاد فرزانه قدسسره، با این تمثیل، بر استقلال موجودات و نفی اتصال در فلسفه تأکید دارند.
تمثیل رقص هماهنگ
رقص هماهنگ، بدون اتصال یا اختلاط، نشاندهنده نظم مستقل در حرکت است. استاد فرزانه قدسسره، با این تمثیل، به هماهنگی عالم بدون اتصال ذرات اشاره دارند.
تفاعل و تجاذب
ذرات عالم در تعامل و تجاذباند، اما به هم گیر نمیکنند. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر پویایی و استقلال در مراتب وجود تأکید دارند.
نفی دوخت و دوز
عالم، نه دوخته شده و نه گرهخورده، بلکه در نظمی هماهنگ است. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر نفی اتصالات مصنوعی و تأکید بر وحدت تشخص تأکید دارند.
تشخص بهعنوان تجلی حق
تمام عالم، تجلیات متشخص حقاند و کلیت وجود ندارد. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر وحدت تشخص و ارتباط آن با ذات الهی تأکید دارند.
درنگ: عالم، مجموعهای از تجلیات متشخص حق است که در نظمی هماهنگ، بدون اتصال یا اختلاط، حرکت میکنند.
نقد مادیت و تجرد در ادراک و نفس
ذهن و محسوس بودن
ذهن و محتوای آن، مانند مفاهیم کلی، ممکن است محسوس باشد، نه لزوماً معقول صرف. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر امکان مادیت ذهن و ادراکات آن تأکید دارند و دوقطبیسازی محسوس و معقول را به چالش میکشند.
نقد تقلیدی بودن علم دینی
علم دینی، در برخی موارد، به دلیل تقلید از پیشینیان، از استدلالهای دقیق فاصله گرفته است. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر ضرورت استقلال فکری و بازنگری در برابر علم مدرن تأکید دارند.
تنوع حواس انسانی
حواس انسانی، فراتر از پنج حس متعارف، هنوز بهطور کامل شناخته نشدهاند. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر پیچیدگی ادراک انسانی و محدودیت دانش بشری تأکید دارند.
نقد عناصر چهارگانه
عناصر عالم، فراتر از آب، خاک، باد، و آتشاند و علم مدرن بیش از صد عنصر شناسایی کرده است. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر محدودیت دیدگاههای سنتی و پیشرفت علم مدرن تأکید دارند.
تعامل عناصر با حواس
چشم، گوش، و حلقوم با عناصر ناشناخته تعامل دارند و ادراک، صرفاً حسی نیست. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر پویایی ادراک و نقش عناصر در حیات انسانی تأکید دارند.
انسان بهعنوان معجون
انسان، معجونی از عناصر است، نه صرفاً خاک، و جامع تمام مراتب وجودی است. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر جامعیت انسان در حکمت اسلامی و عرفان تأکید دارند.
نقد ابلیس
ابلیس، به دلیل جهل به جامعیت انسان، از سجده به او امتناع کرد. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر برتری انسان بر ملائکه در فلسفه و کلام اسلامی تأکید دارند.
نقد خرافات درباره جن
باورهای عامیانه درباره جن، مانند بختک، ناشی از جهل و بیسوادی است. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر ضرورت عقلانیت در برابر خرافات در فرهنگ دینی تأکید دارند.
تنوع تشخصات عالم
عالم، پر از تشخصات بیشمار است و کلیت در آن وجود ندارد. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر نفی کلیت و تأکید بر تشخص در مراتب وجود تأکید دارند.
تفاعل در تنفس
تنفس، انسان را با همه عالم در تعامل قرار میدهد و نفس، انبیا را در ذهن ظهور میدهد. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر جامعیت نفس و تعامل آن با مراتب وجود تأکید دارند.
ظرفیت ذهن
ذهن، ظرف تشخص است و معلومات را بهصورت متشخص دربرمیگیرد. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر نقش ذهن در ادراک متشخص و نفی کلیت تأکید دارند.
تمثیل کامپیوتر
کامپیوترهای اولیه حجیم بودند، اما اکنون اطلاعات عالم را در نوک سوزن جای میدهند. استاد فرزانه قدسسره، با این تمثیل، بر ظرفیت ماده برای ادراک و چالش تجرد تأکید دارند.
نقد تجرد ذهن
اگر ذهن ماده باشد، چگونه سعه ادراک دارد؟ ماده با ماده متفاوت است. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر چالش اثبات تجرد ذهن در برابر دیدگاههای مادی تأکید دارند.
درنگ: ذهن، بهعنوان ظرف تشخص، قادر است معلومات را بهصورت متشخص دربرگیرد، و این ظرفیت، چالش دوقطبیسازی ماده و مجرد را به نمایش میگذارد.
مراتب وجود و تحول ماده
مثال مغز استخوان
مغز استخوان، نرم و پرخاصیت، مجرد نیست، بلکه مادهای تحولیافته است. استاد فرزانه قدسسره، با این مثال، بر پیچیدگی ماده و نقش آن در حیات تأکید دارند.
فایده مغز استخوان
مصرف مغز استخوان، بهویژه برای زنان باردار، ارزش غذایی بالایی دارد. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر استفاده از منابع طبیعی در پزشکی سنتی تأکید دارند.
نفی تجرد مغز استخوان
مغز استخوان، با وجود نرمی و خاصیت، مجرد نیست، بلکه مادهای تحولیافته است. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر نفی تجرد ماده و تأکید بر مراتب آن تأکید دارند.
مراتب ماده و مجرد
عالم، شامل مراتب لایتناهی ماده، مجرد، و ماده-مجرد است. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر تشکیک در مراتب وجود در حکمت متعالیه تأکید دارند.
آیات خلق انسان
آیات کریمه فَكَسَوْنَاالْعِظَامَلَحْمًا (سوره حج، آیه ۲۳) و ثُمَّأَنْشَأْنَاهُخَلْقًاآخَرَ (سوره مؤمنون، آیه ۱۴) به مراحل خلق و تحول انسان اشاره دارند: «سپس استخوانها را با گوشت پوشاندیم؛ سپس او را در خلقی دیگر پدید آوردیم». استاد فرزانه قدسسره، با تفسیر این آیات، بر مراتب خلق و تحول وجودی انسان تأکید دارند.
نقد تجرد خلق آخر
خلق آخر در خلق انسان، لزوماً مجرد نیست و ممکن است ماده باشد. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر چالش دوقطبیسازی ماده و مجرد در تفسیر آیات تأکید دارند.
نقد روح پیشین
روح، پیش از بدن نیست و از مراتب ماده، مانند نطفه و علقه، پدید میآید. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر نفی استقلال روح از ماده در برخی تفاسیر تأکید دارند.
نقد دو روح
فلاسفه، به دو روح (قبل و بعد از بدن) قائل شدند، اما ملاصدرا آنها را جمع کرد. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر تلاش ملاصدرا برای هماهنگی دیدگاهها تأکید دارند.
روح از ماده
روح، از مراتب ماده، مانند نطفه و استخوان، پدید میآید. استاد فرزانه قدسسره، با این دیدگاه، بر مادهباوری در تفسیر روح و نفی استقلال آن تأکید دارند.
نقد روح الهی
آیه کریمه نَفَخْتُفِيهِمِنْرُوحِي (سوره حجر، آیه ۲۹) به معنای روح مستقل الهی نیست، بلکه مخلوقی است: «و از روح خود در او دمیدم». استاد فرزانه قدسسره، با این تفسیر، بر اضافی بودن روح و نفی تجرد مستقل آن تأکید دارند.
روح بهعنوان مخلوق
روح، مخلوقی مانند سایر مخلوقات است، نه جزء ذات الهی. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به روایت امام صادق علیهالسلام که میفرماید: «روح، مخلوقی است مانند دیگر مخلوقات»، بر این دیدگاه تأکید دارند.
آیه تنزل ملائکه
آیه کریمه تَنَزَّلُالْمَلَائِكَةُوَالرُّوحُ (سوره قدر، آیه ۴) روح را مخلوقی مستقل از جبرئیل و میکائیل میداند: «فرشتگان و روح در آن [شب] فرومیآیند». استاد فرزانه قدسسره، با این تفسیر، بر استقلال روح بهعنوان مخلوق تأکید دارند.
نقد دوگانهسازی
عالم، نه دوگانه (ماده یا مجرد)، بلکه پر از مراتب و تنوعات است. استاد فرزانه قدسسره، با این نقد، بر ضرورت دیدگاه مرتبهای در حکمت اسلامی تأکید دارند.
ترس از گستردگی عالم
نباید از گستردگی و تنوع عالم ترسید، بلکه باید آن را وجب کرد. استاد فرزانه قدسسره، با این اصل، بر اهمیت کاوش فلسفی در مراتب وجود تأکید دارند.
درنگ: عالم، با مراتب لایتناهی ماده و مجرد، نیازمند کاوشی عمیق است که از دوگانهسازیهای سادهانگارانه فراتر رود.
جمعبندی و فرجامسخن
این نوشتار، با بررسی عمیق تجرد نفس ناطقه و مفهوم کلیت در حکمت اسلامی، نشان داد که فلسفه اسلامی نیازمند بازنگری در برابر چالشهای معاصر است. استدلالهای سنتی، مانند استدلال ابنسینا مبتنی بر دوقطبیسازی محسوس و معقول، در برابر نقدهای مدرن، از جمله امکان مادیت ذهن، با چالشهایی مواجهاند. کلیت، چه در خارج و چه در ذهن، وجود ندارد و تمام هستی، از ذات الهی تا انسان، متشخص است. آیات کریمه قرآن کریم، مانند لَا تَزِرُوَازِرَةٌوِزْرَأَخْرَىٰ (سوره انعام، آیه ۱۶۴) و نَفَخْتُفِيهِمِنْرُوحِي (سوره حجر، آیه ۲۹)، به استقلال ذرات و مخلوق بودن روح اشاره دارند، اما تجرد آنها نیازمند تحلیل دقیق است. نفس، بهعنوان ظرف تشخص، مفاهیم را بهصورت متشخص بازسازی میکند و ماده، با مراتب لایتناهی خود، قادر به ادراک است. فلسفه اسلامی، با نفی مفاهیم کهن مانند کلیت و تأکید بر تشخص و نظم هماهنگ عالم، میتواند به سوی روشی علمی و جامع حرکت کند. این بازنگری، با گفتوگوی جهانی، جایگاه حکمت اسلامی را در جهان معاصر تثبیت خواهد کرد.
با نظارت صادق خادمی