در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1175

متن درس

 

تأملات فلسفی در تجرد نفس ناطقه انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۷۵)

مقدمه

بحث تجرد نفس ناطقه انسانی، چونان گوهری گرانبها در سپهر فلسفه اسلامی، از دیرباز کانون تأملات عمیق فلاسفه بوده است. این موضوع، که در تقاطع متافیزیک، الهیات، و علوم تجربی قرار دارد، به دلیل پیچیدگی‌های مفهومی و چالش‌های ناشی از مواجهه با دیدگاه‌های مادی‌گرایانه، از سنگینی و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. استاد فرزانه قدس‌سره، در درس‌گفتار شماره ۱۱۷۵، با نگاهی نقادانه و ژرف، استدلال‌های سنتی در اثبات تجرد نفس را مورد بررسی قرار داده و با تکیه بر اصول فلسفی و قرآنی، محدودیت‌های این استدلال‌ها را در برابر معیارهای علمی مدرن آشکار می‌سازند. این نوشتار، با بازسازی دقیق محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تکمیلی، کوشیده است تا این تأملات را در قالبی علمی، دانشگاهی، و با زبانی فاخر و متین ارائه دهد. متن پیش‌رو، با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات ادبی، مفاهیم پیچیده فلسفی را به‌گونه‌ای روشن و منسجم برای مخاطبان فرهیخته بازنمایی می‌کند، در حالی که روح و پیام اصلی درس‌گفتار را با وفاداری کامل حفظ می‌نماید.

بخش نخست: چیستی تجرد نفس و اهمیت آن

پیچیدگی و سنگینی مسئله تجرد نفس

بحث تجرد نفس ناطقه انسانی، چونان قله‌ای رفیع در سلسله جبال فلسفه اسلامی، از پیچیده‌ترین و سنگین‌ترین مسائل متافیزیک به شمار می‌رود. این موضوع، که به ماهیت وجودی انسان و رابطه ذهن و ماده می‌پردازد، نه تنها در فلسفه اسلامی، بلکه در گفتمان جهانی فلسفه ذهن و علوم اعصاب، جایگاهی ویژه دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این مسئله، به دلیل عمق مفهومی و ارتباط آن با هویت انسانی، نیازمند نگاهی دقیق و استدلالی است.

درنگ: تجرد نفس ناطقه، چونان گوهری در اعماق متافیزیک، از سنگین‌ترین مسائل فلسفی است که هویت انسانی را در تقاطع ماده و معنا مورد کاوش قرار می‌دهد.

اهتمام جهانی به مسئله تجرد

تجرد نفس، نه تنها در حوزه‌های علمیه، بلکه در سپهر جهانی دانش، چونان مشعلی فروزان، مورد توجه و اهتمام قرار دارد. این مسئله، به‌ویژه در مواجهه با علوم تجربی مدرن، مانند فیزیولوژی و روان‌شناسی، که بر مادیت ذهن تأکید دارند، از اهمیتی دوچندان برخوردار است. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به این مواجهه، بر ضرورت ارائه استدلال‌هایی دقیق و علمی در برابر دیدگاه‌های مادی‌گرایانه تأکید می‌ورزند.

مخالفان علمی و ضرورت استدلال‌های دقیق

مخالفان نظریه تجرد نفس، دانشمندانی هستند که با تکیه بر روش‌های تجربی و علمی، ذهن را به فرایندهای مادی مغز فرو می‌کاهند. این گروه، که از ابزارهای دقیق علوم اعصاب بهره می‌گیرند، استدلال‌های عرفی و عام‌فهم را نمی‌پذیرند. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد رویکردهای ساده‌انگارانه، بر این باورند که برای دفاع از تجرد نفس، باید با زبانی علمی و منطقی با این دانشمندان گفت‌وگو کرد، تا چونان پلی استوار، میان فلسفه اسلامی و علم مدرن ارتباط برقرار شود.

درنگ: مواجهه با دانشمندان مادی‌گرا، چونان میدان نبردی فکری، نیازمند استدلال‌هایی دقیق و علمی است که از پیش‌فرض‌های عرفی به دور باشد.

جمع‌بندی بخش نخست

بحث تجرد نفس ناطقه انسانی، به‌سان دریایی ژرف، از پیچیدگی و اهمیتی بی‌نظیر برخوردار است. این مسئله، که در تقاطع فلسفه و علم قرار دارد، به دلیل مواجهه با دیدگاه‌های مادی‌گرایانه، نیازمند استدلال‌هایی دقیق و منطقی است. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر این چالش، راه را برای کاوشی عمیق‌تر در این موضوع هموار می‌سازند.

بخش دوم: نقد استدلال‌های سنتی تجرد نفس

استدلال‌های علامه طباطبایی و ریشه‌های فلسفی آن

استدلال‌های سنتی در اثبات تجرد نفس، که ریشه در فلسفه ابن‌سینا دارند و توسط علامه طباطبایی در اصول فلسفه و روش رئالیسم به زبانی ساده بیان شده‌اند، از دیرباز محور بحث‌های متافیزیکی بوده‌اند. این استدلال‌ها، چونان ستون‌هایی کهن در بنای فلسفه اسلامی، بر تمایز میان ماده متغیر و علم ثابت استوارند. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به این استدلال‌ها، به ساده‌سازی آن‌ها توسط علامه برای مخاطبان عام‌تر توجه نشان می‌دهند، اما در عین حال، محدودیت‌های این رویکرد را مورد نقد قرار می‌دهند.

استدلال انطباق بزرگ بر کوچک

یکی از استدلال‌های سنتی، بر این اصل استوار است که انطباق جهان بزرگ (کبیر) بر ذهن کوچک (صغیر) ممکن نیست. این استدلال، چونان نقشی بر آب، می‌کوشد با تمایز میان ابعاد مادی و غیرمادی، تجرد نفس را اثبات کند. استاد فرزانه قدس‌سره این استدلال را به دلیل سادگی و پیش‌فرض‌های عرفی، ناکافی می‌دانند، زیرا نمی‌تواند در برابر نقدهای علمی مقاومت کند.

تمایز ماده متغیر و علم ثابت

استدلال دیگر، بر این ادعا استوار است که ماده متغیر است، اما علم ثابت است؛ بنابراین، علم نمی‌تواند مادی باشد و باید مجرد تلقی شود. این استدلال، مانند چراغی در تاریکی، در نگاه اول روشنگر به نظر می‌رسد، اما استاد فرزانه قدس‌سره با نقدی عمیق، آن را به چالش می‌کشند. ایشان تأکید دارند که این استدلال، به دلیل ساده‌انگاری و عدم توجه به پیچیدگی‌های علم و ماده، نمی‌تواند تجرد نفس را به‌درستی اثبات کند.

درنگ: استدلال‌های سنتی، چونان بناهایی کهن، گرچه ریشه در حکمت اسلامی دارند، در برابر معیارهای علمی مدرن به دلیل سادگی و پیش‌فرض‌های عرفی، شکننده‌اند.

نقد منطقی استدلال‌ها

استدلال‌های سنتی، از دو منظر نقضی و تحلیلی مورد نقد قرار می‌گیرند. از منظر نقضی، مثال‌هایی مانند ثبات ظاهری سنگ یا متغیر بودن علم، ادعای تمایز ماده و علم را تضعیف می‌کنند. از منظر تحلیلی، پیش‌فرض دوگانه‌سازی ماده و مجرد، بدون توجه به مراتب وجود، مشکل‌آفرین است. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به این ضعف‌ها، بر ضرورت بازنگری در این استدلال‌ها تأکید می‌ورزند.

جمع‌بندی بخش دوم

استدلال‌های سنتی در اثبات تجرد نفس، گرچه ریشه در حکمت کهن اسلامی دارند، به دلیل سادگی و پیش‌فرض‌های عرفی، در برابر نقدهای علمی مدرن ناکافی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره با نقدی دقیق، این استدلال‌ها را به چالش کشیده و بر ضرورت ارائه استدلال‌هایی علمی‌تر و منطقی‌تر تأکید دارند.

بخش سوم: پویایی علم و ماده

متغیر بودن علم

استاد فرزانه قدس‌سره، برخلاف ادعای سنتی مبنی بر ثبات علم، تأکید دارند که علم، مانند ماده، متغیر است. این دیدگاه، چونان نسیمی که پرده‌های پیش‌فرض‌های کهن را کنار می‌زند، به پویایی فرایندهای ذهنی اشاره دارد. علم، مانند حوضی است که اگر آب تازه به آن نرسد، کم یا خالی می‌شود. این تمثیل، به نیاز مداوم به بازسازی و تجدید معلومات در ذهن دلالت دارد.

تمثیل حوض و فراموشی

برای تبیین پویایی علم، استاد تمثیلی از حوض ارائه می‌دهند: علم، مانند آبی در حوض است که اگر تازه نشود، راکد شده و به‌تدریج از بین می‌رود. این امر، در فراموشی معلومات یا اختلال در آن‌ها، مانند حفظ آیات قرآن کریم، آشکار است. حافظ قرآن، اگر به قرائت مداوم نپردازد، دچار اختلال یا فراموشی می‌شود، که نشان‌دهنده متغیر بودن علم است.

درنگ: علم، چونان جویباری جاری، متغیر است و بدون تجدید و بازسازی، مانند حوضی راکد، کم یا خالی می‌شود.

ماده و ثبات نسبی

استاد با نقد ادعای متغیر بودن مطلق ماده، به ثبات نسبی برخی مواد، مانند سنگ مرمر، اشاره می‌کنند. سنگ، که سال‌ها بدون تغییر محسوس باقی می‌ماند، نشان می‌دهد که ماده لزوماً متغیر نیست. این تمثیل، چونان آینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، مغالطه استنتاج تجرد از ثبات ظاهری را آشکار می‌سازد.

احساس تغییر و محدودیت‌های عرفی

استاد تأکید دارند که تغییر یا ثبات، به احساس انسانی وابسته است، نه به حقیقت موضوع. سبزیجات به‌سرعت تغییر می‌کنند و این تغییر محسوس است، اما سنگ، با ثبات ظاهری، به نظر ثابت می‌آید. این دیدگاه، مانند نوری که تاریکی پیش‌فرض‌های عرفی را می‌زداید، نشان می‌دهد که ادراک تغییر نمی‌تواند معیار تجرد باشد.

جمع‌بندی بخش سوم

علم و ماده، هر دو در بستری از پویایی قرار دارند. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد ادعای ثبات علم و متغیر بودن مطلق ماده، بر ضرورت بازنگری در استدلال‌های سنتی تأکید می‌ورزند. تمثیل‌هایی چون حوض و سنگ، این حقیقت را روشن می‌سازند که تجرد نفس نمی‌تواند بر پایه پیش‌فرض‌های عرفی اثبات شود.

بخش چهارم: مراتب وجود و رد دوگانه‌سازی

مراتب بی‌شمار وجود

استاد فرزانه قدس‌سره، با تکیه بر اصل تشکیک وجود در فلسفه ملاصدرا، تأکید دارند که بین ماده و ماده، ماده و مجرد، و مجرد و مجرد، مراتب بی‌شماری وجود دارد. این اصل، چونان دریچه‌ای به سوی حقیقت، دوگانه‌سازی ساده‌انگارانه ماده و مجرد را باطل می‌کند. این دیدگاه، امکان وجود مراتب میانی را مطرح ساخته و استدلال‌های سنتی را به چالش می‌کشد.

نفس ناطقه و اجزای آن

نفس ناطقه، چونان بنایی جامع، شامل حافظه، وجدان، عاطفه، و روح است. استاد تأکید دارند که همه این اجزا، متغیرند و نمی‌توان یکی را از دیگری جدا کرد. این دیدگاه، مانند آینه‌ای که حقیقت نفس را بازمی‌تاباند، ادعای تجرد نفس به دلیل ثبات را رد می‌کند.

درنگ: نفس ناطقه، چونان مجموعه‌ای به‌هم‌پیوسته، شامل همه اجزای ذهنی و عاطفی است که در پویایی مدام قرار دارند.

رد ثبات مطلق

استاد با استناد به آیه کریمه «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرحمن: ۲۹)، که می‌فرماید: «هر روز او در کاری است»، بر پویایی همه هستی، حتی شأن الهی، تأکید می‌ورزند. این دیدگاه، چونان مشعلی فروزان، هرگونه تصور ثبات مطلق، حتی در مورد خدا، را باطل می‌سازد.

كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ

هر روز او در کاری است.

نقد تصور بت‌گونه از خدا

تصور خدا به‌صورت موجودی ثابت، مانند بتی خشک و بی‌روح، ناشی از خطای ذهن انسانی است. استاد با تمثیلی از مورچه‌ای که خدا را با شاخک تصور می‌کند، به محدودیت‌های ذهن در درک حقیقت الهی اشاره دارند. این نقد، مانند نسیمی که غبار جهل را می‌زداید، بر ضرورت بازنگری در الهیات تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی بخش چهارم

مراتب بی‌شمار وجود و پویایی همه اجزای هستی، از جمله نفس ناطقه، دوگانه‌سازی ماده و مجرد را باطل می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تکیه بر اصول فلسفی و قرآنی، بر ضرورت فهمی عمیق‌تر از خدا و نفس تأکید دارند، تا از تصورات نادرست و عرفی پرهیز شود.

بخش پنجم: قواعد و علم: تمایز و پایداری

تمایز علم و قواعد

استاد فرزانه قدس‌سره، علم را از قواعد متمایز می‌دانند. علم، مانند جویباری جاری در ذهن، متغیر است، اما قواعد، مانند سنگ‌نوشته‌هایی جاودان، پایدارند. قواعدی مانند «دو دو تا چهار تا» یا قواعد فقهی و نحوی، خارج از نفس ناطقه‌اند و به انسان وابسته نیستند. این تمایز، مانند جداسازی گوهر از سنگ، به روشن شدن ماهیت علم و قواعد کمک می‌کند.

محل قواعد

قواعد ثابت، مانند «دو دو تا چهار تا»، در نفس ناطقه جای ندارند، بلکه موجوداتی خارجی‌اند که در کتاب‌ها و نظام‌های منطقی ثبت شده‌اند. استاد با اشاره به این نکته، بر تفاوت میان علم ذهنی و قواعد خارجی تأکید دارند، که مانند دو ساحل متفاوت یک رودخانه، از یکدیگر متمایزند.

درنگ: قواعد، چونان کتیبه‌هایی جاودان، از علم ذهنی متمایزند و پایداری آن‌ها به ثبت خارجی وابسته است.

پیچیدگی قواعد

فهم قواعد ساده، مانند «دو دو تا چهار تا»، نیازمند علوم متعددی است، از شناخت اعداد تا تصدیق نتایج. این پیچیدگی، مانند بافتی ظریف در تاروپود دانش، نشان‌دهنده عمق فرایندهای شناختی است که نمی‌توان آن‌ها را به سادگی به نفس ناطقه فروکاست.

پایداری قواعد و ناپایداری علم

با مرگ انسان، علم از بین می‌رود، اما قواعد، مانند قرآن کریم که به دلیل ثبت کتبی حفظ شده، باقی می‌مانند. استاد با اشاره به از بین رفتن تورات و انجیل در نبود ثبت مکتوب، بر پایداری قواعد ثبت‌شده تأکید دارند، در حالی که علم ذهنی، مانند نسیمی گذرا، ناپایدار است.

جمع‌بندی بخش پنجم

تمایز میان علم و قواعد، چونان خطی روشن میان دو ساحت، به فهم دقیق‌تر تجرد نفس کمک می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر ناپایداری علم و پایداری قواعد، استدلال‌های سنتی را به چالش کشیده و بر ضرورت توجه به این تمایز تأکید می‌ورزند.

بخش ششم: رد ثبات و پویایی هستی

عدم تکرار در تجلی

استاد با استناد به اصل عرفانی «لَا تَكْرَارَ فِي التَّجَلِّي»، تأکید دارند که در عالم هستی، هیچ تکراری وجود ندارد. این اصل، مانند نوری که تاریکی‌های ذهن را می‌زداید، نشان می‌دهد که هر لحظه و هر نفس، جدید و متمایز است. این دیدگاه، ادعای ثبات علم یا ماده را باطل می‌سازد.

تمثیل آتش چرخان

برای تبیین پویایی هستی، استاد تمثیلی از آتش چرخان ارائه می‌دهند: آنچه به نظر یک دایره ثابت می‌آید، در حقیقت حرکتی مداوم است. علم و ماده نیز، مانند این آتش، در پویایی مدام‌اند و ثبات آن‌ها، خطایی ادراکی است.

درنگ: هستی، چونان آتشی چرخان، در پویایی مدام است و هیچ تکرار یا ثباتی در آن یافت نمی‌شود.

تفاوت مراتب وجود

جهان، برزخ، و قیامت، مانند سه ساحت متمایز، هیچ عینیتی با یکدیگر ندارند. استاد با استناد به آیه کریمه «نُسَوِّيهِ بَنَانَهُ» (القیامة: ۴)، که می‌فرماید: «ما نوک انگشتانش را بازمی‌گردانیم»، بر تحول وجودی انسان در مراتب مختلف تأکید دارند. این تحول، مانند بازسازی بنایی کهن با مصالحی نو، نشان‌دهنده پویایی هستی است.

نُسَوِّيهِ بَنَانَهُ

ما نوک انگشتانش را بازمی‌گردانیم.

غفلت و ادراک حقیقت

غفلت انسانی، مانند پرده‌ای سنگین، مانع از درک حقایق وجودی و عذاب‌های متعالی است. استاد تأکید دارند که بیداری از این غفلت، چونان گشودن دریچه‌ای به سوی نور، به فهم عمیق‌تر هستی کمک می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

پویایی هستی و عدم تکرار در تجلی، چونان جریانی خروشان، هرگونه تصور ثبات را باطل می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تکیه بر اصول عرفانی و قرآنی، بر تحول مدام در علم، ماده، و مراتب وجود تأکید دارند، تا فهمی نوین از تجرد نفس ارائه دهند.

بخش هفتم: ضرورت روش علمی در فلسفه

گفت‌وگو با دانشمندان علمی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که برای اثبات تجرد نفس، باید با دانشمندان علمی به زبانی علمی سخن گفت. استدلال‌های عرفی، مانند کتیبه‌ای فرسوده، در برابر نقدهای مدرن ناکارآمدند. این دیدگاه، مانند دعوتی به میدان نبرد فکری، بر ضرورت روش‌های دقیق و منطقی تأکید دارد.

تمثیل جمونگ و قواعد

استاد با اشاره به فیلمی تاریخی، نشان می‌دهند که قواعد ثبت‌شده، مانند باروت‌سازی، می‌توانند علم را بازتولید کنند، بدون وابستگی به انسان. این تمثیل، مانند آینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، بر استقلال قواعد از علم ذهنی تأکید دارد.

نقد ماهیت و تأکید بر وجود

استاد با تکیه بر فلسفه ملاصدرا، ماهیت را چونان سرابی دروغین می‌دانند و حرکت را در وجود، نه در عرض یا جوهر، تعریف می‌کنند. خدا نیز، به‌عنوان وجودی متحرک، در پویایی مدام است، چنان‌که آیه کریمه «لَا نَوْمَ لَهُ وَلَا سَخَدَ» اشاره دارد: «نه خوابی او را فرا می‌گیرد و نه غفلتی.» این دیدگاه، مانند نوری که تاریکی‌های فلسفه سنتی را می‌زداید، بر وجودگرایی تأکید دارد.

درنگ: حرکت در وجود، چونان جریانی خروشان، ماهیت را باطل ساخته و خدا را در پویایی مدام نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش هفتم

روش علمی و تأکید بر وجودگرایی، راه را برای فهمی نوین از تجرد نفس هموار می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد ماهیت و استدلال‌های عرفی، بر ضرورت گفت‌وگوی علمی با دانشمندان مدرن تأکید دارند، تا فلسفه اسلامی در برابر چالش‌های معاصر استوار بماند.

نتیجه‌گیری

بحث تجرد نفس ناطقه انسانی، چونان دریایی ژرف و پرتلاطم، از پیچیده‌ترین مسائل فلسفه اسلامی است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه و عمیق، استدلال‌های سنتی مبتنی بر ثبات علم و تمایز آن از ماده متغیر را به چالش کشیده و محدودیت‌های عرفی و منطقی آن‌ها را آشکار ساخته‌اند. علم، مانند جویباری جاری، و ماده، مانند سنگی با ثبات نسبی، هر دو در پویایی مدام‌اند. مراتب بی‌شمار وجود، دوگانه‌سازی ماده و مجرد را باطل می‌سازد، و قواعد، مانند کتیبه‌هایی جاودان، از علم ذهنی متمایزند. آیات کریمه «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» و «نُسَوِّيهِ بَنَانَهُ»، پویایی هستی و تحول وجودی انسان را نشان می‌دهند. این تأملات، با دعوت به روش علمی و بازنگری در الهیات، فلسفه اسلامی را به سوی گفت‌وگویی سازنده با علم مدرن سوق می‌دهند.

با نظارت صادق خادمی