در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1177

متن درس

 

نقد دوگانه‌سازی ماده و تجرد در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۷۷)

مقدمه: بازنگری در مبانی فلسفی ماده و تجرد

فلسفه اسلامی، در سیر تاریخی خود، همواره کوشیده است تا با نگاهی عمیق به وجود، چیستی انسان و مراتب هستی را تبیین نماید. یکی از چالش‌های بنیادین این فلسفه، تمایز میان ماده و تجرد و نحوه فهم این دو در بستر وجودی انسان است. استاد فرزانه قدس‌سره، در درس‌گفتار شماره ۱۱۷۷، با نگاهی انتقادی به دوگانه‌سازی‌های سنتی ماده و تجرد، بر پیچیدگی مراتب وجود و محدودیت‌های ادراک انسانی تأکید ورزیده‌اند. این نوشتار، با بازآفرینی علمی و نظام‌مند این درس‌گفتار، می‌کوشد تا با زبانی روشن و ساختاری دانشگاهی، به تحلیل مراتب ماده، نقد پیش‌فرض‌های عرفی، و بازنگری در روش‌های فهم متون دینی بپردازد. گویی این گفتار، دعوتی است به تأمل در اقیانوس بی‌کران وجود، که در آن، هر موج، لایه‌ای از حقیقت را نمایان می‌سازد.

بخش نخست: نقد دوگانه‌سازی ماده و تجرد

محدودیت‌های دوگانه‌سازی سنتی

تصور انسان به‌عنوان ترکیبی ساده از ماده (مانند استخوان، ماهیچه، و رگ) و تجرد، از منظر استاد فرزانه قدس‌سره، فاقد وزانت علمی کامل است. این دوگانه‌سازی، که در فلسفه سنتی ریشه دارد، با پیشرفت‌های علوم زیستی مدرن، از جمله زیست‌شناسی و فیزیولوژی، به چالش کشیده شده است. گویی این تصور، مانند نقشی ساده بر صفحه‌ای پیچیده است که نمی‌تواند عمق و گستردگی حقیقت وجودی انسان را بازتاب دهد.

پیچیدگی‌های مراتب ماده

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که میان اجزای مادی بدن، از استخوان تا مویرگ‌ها و اعصاب، میلیاردها مرتبه و تفاوت وجود دارد. این تفاوت‌ها، نه‌تنها در ساختار ظاهری، بلکه در کارکردها و لایه‌های وجودی آن‌ها نمایان است. برای مثال، استخوان با سفتی خود، ماهیچه با انعطاف‌پذیری، و مغز استخوان با نرمی‌اش، هر یک لایه‌هایی از ماده را نشان می‌دهند که نمی‌توان آن‌ها را به یک سطح واحد تقلیل داد. این دیدگاه، با اصل تشکیک وجود در فلسفه ملاصدرا همخوانی دارد، که وجود را در مراتب گوناگون و پیوسته می‌بیند.

نادرستی مقایسه‌های ساده‌انگارانه

مقایسه استخوان با مویرگ‌ها و ادعای تجرد مویرگ‌ها به دلیل تفاوت ظاهری با استخوان، از منظر استاد، نادرست است. این مقایسه‌های ساده‌انگارانه، که گاه در استدلال‌های فلسفی سنتی دیده می‌شود، به مغالطه می‌انجامد. گویی فیلسوف، با نگاهی سطحی، سعی در جداسازی ماده از تجرد دارد، در حالی که حقیقت، در لایه‌های عمیق‌تر و ناشناخته‌تر نهفته است.

لایه‌های وجودی ماده

استخوان، ماهیچه، و مغز استخوان، هر یک دارای لایه‌های متعددی هستند که تفاوت‌های کیفی و کمی را آشکار می‌سازند. این لایه‌ها، مانند برگ‌های کتابی کهن، هر یک روایتی از پیچیدگی ماده را بازگو می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تنوع، نشان‌دهنده عمق مراتب ماده است که نمی‌توان آن را به‌سادگی ماده یا مجرد نامید.

ریزه‌کاری‌های مغز و محدودیت‌های دوگانه‌سازی

مغز انسان، با ریزه‌کاری‌های بی‌شمارش، نمونه‌ای برجسته از پیچیدگی‌های ماده است. این عضو، که جایگاه فرایندهای ذهنی است، نمی‌تواند به‌سادگی ماده یا مجرد تلقی شود. علوم مدرن، مانند نوروساینس، نشان داده‌اند که مغز، با وجود مادی بودن، توانایی انجام فرایندهای پیچیده‌ای را دارد که گاه به اشتباه به تجرد نسبت داده می‌شود. گویی مغز، مانند دریچه‌ای است که نور معرفت را از ماده به سوی ادراک هدایت می‌کند.

درنگ: دوگانه‌سازی ماده و تجرد، که در فلسفه سنتی رایج است، با پیچیدگی‌های علوم زیستی مدرن ناسازگار است. ماده، در مراتب بی‌شمار خود، از استخوان تا مغز، لایه‌هایی از وجود را آشکار می‌سازد که نمی‌توان آن‌ها را به‌سادگی ماده یا مجرد نامید.

گستردگی مراتب ماده

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فاصله میان مراتب ماده، مانند تفاوت میان استخوان و مویرگ‌ها، بیش از فاصله‌ای است که فلاسفه سنتی میان ماده و تجرد قائل بودند. این گستردگی، نشان‌دهنده پیوستگی و تشکیک در مراتب وجود است که با نگرش‌های دوقطبی سنتی سازگار نیست. گویی ماده، مانند رودی است که در مسیر خود، شاخه‌های بی‌شماری را در بر می‌گیرد.

محدودیت ادراک انسانی

ادراک مراتب ماده و تجرد، به دلیل گستردگی و پیچیدگی، برای بشر دشوار است. این محدودیت، که ریشه در ناتوانی شناختی انسان دارد، مانع از فهم کامل نظام وجودی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به مانند اقیانوسی توصیف می‌کنند که بشر تنها کرانه‌های آن را می‌تواند نظاره کند، در حالی که عمق آن از دسترس او خارج است.

ماده و رؤیت‌پذیری

برخی ظروف مادی، مانند ذرات ریز، از دید انسان پنهان‌اند، اما این غیرقابل رؤیت بودن، به معنای تجرد آن‌ها نیست. استاد تأکید دارند که ماده، حتی در ظریف‌ترین اشکال خود، همچنان ماده است و نمی‌توان به صرف غیرقابل رؤیت بودن، آن را مجرد دانست. این دیدگاه، مانند نوری است که تاریکی‌های پیش‌فرض‌های نادرست را زایل می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

نقد دوگانه‌سازی ماده و تجرد، دعوتی است به بازنگری در پیش‌فرض‌های فلسفی سنتی. مراتب ماده، از استخوان تا مویرگ‌ها و مغز، چنان گسترده و پیچیده‌اند که نمی‌توان آن‌ها را در چارچوب‌های دوقطبی جای داد. این بخش، با تأکید بر محدودیت‌های ادراک انسانی و کاستی مقایسه‌های ساده‌انگارانه، زمینه را برای تحلیل عمیق‌تر مراتب وجود فراهم می‌سازد.

بخش دوم: مراتب وجود و گستردگی عوالم

سلسله مراتب وجود

استاد فرزانه قدس‌سره، با الهام از فلسفه اسلامی، مراتب وجود را از ماده به ماده، ماده به مجرد، و مجرد به مجرد، تا ظرف حق تعالی، به‌عنوان عوالمی عظیم توصیف می‌کنند. این سلسله مراتب، مانند نردبانی است که از خاک تا افلاک امتداد یافته و هر پله آن، حقیقتی نو را آشکار می‌سازد.

دشواری ادراک عوالم

ادراک این عوالم، به دلیل گستردگی و پیچیدگی، برای بشر آسان نیست. استاد تأکید دارند که فهم این مراتب، نیازمند تأمل عمیق و روش‌های دقیق فلسفی است. گویی انسان، مانند مسافری است که در بیابانی بی‌انتها، تنها گوشه‌ای از حقیقت را می‌تواند نظاره کند.

تمثیل هجده هزار عالم

گفتن «هجده هزار عالم» آسان است، اما شمارش و فهم آن‌ها کاری بس دشوار است. این تمثیل، به دشواری درک تنوع و گستردگی عوالم وجودی اشاره دارد، که در متافیزیک اسلامی به‌عنوان یکی از مسائل بنیادین بررسی می‌شود.

شبه‌جمع عالمین

آیه کریمه «رَبُّ الْعَالَمِينَ» (فاتحه: ۲) به معنای «پروردگار جهانیان» است. استاد فرزانه قدس‌سره توضیح می‌دهند که «عالمین» شبه‌جمع است، زیرا جمع در زبان عربی حداقل به سه عالم دلالت دارد، اما در نگاه عرفی، تنها دنیا و آخرت ذکر می‌شوند. این تحلیل، به محدودیت‌های تفسیر ادبی و کلامی سنتی اشاره دارد.

نقد شبه‌جمع

ادعای شبه‌جمع برای «عالمین»، ناشی از ساده‌انگاری و عرفی‌گری در تفسیر است. استاد تأکید دارند که این دیدگاه، نمی‌تواند عمق متافیزیکی عوالم را بازتاب دهد. گویی این تفسیر، مانند نقشه‌ای ناقص است که تنها بخشی از سرزمین حقیقت را نشان می‌دهد.

برزخ و دیگر عوالم

علاوه بر دنیا و آخرت، عالم برزخ و دیگر عوالم نیز وجود دارند. این تکمیل تصویر عوالم، نشان‌دهنده جامعیت نظام وجودی در فلسفه اسلامی است که نمی‌توان آن را به دو عالم محدود کرد.

درنگ: مراتب وجود، از ماده به ماده، ماده به مجرد، و مجرد به مجرد، تا ظرف حق تعالی، عوالمی عظیم را در بر می‌گیرد که ادراک آن‌ها نیازمند تأمل عمیق و روش‌های دقیق فلسفی است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تأکید بر سلسله مراتب وجود و گستردگی عوالم، نشان داد که دوگانه‌سازی‌های عرفی، مانند دنیا و آخرت، نمی‌توانند حقیقت نظام وجودی را بازتاب دهند. آیه کریمه «رَبُّ الْعَالَمِينَ» و تمثیل هجده هزار عالم، دعوتی است به تأمل در عمق و تنوع عوالم، که فهم آن‌ها نیازمند نگاهی فراتر از پیش‌فرض‌های عرفی است.

بخش سوم: نقد روش‌های آموزشی و فهم متون دینی

محدودیت‌های روش‌های سنتی

استاد فرزانه قدس‌سره نقد می‌کنند که در نظام‌های آموزشی دینی، به‌ویژه در گذشته، متون دینی مانند قرآن کریم و روایات بدون معلم و به‌صورت عرفی مطالعه می‌شدند. این روش، به گمراهی و فهم ناقص منجر شده است. گویی طلاب، مانند مسافرانی بی‌راهنما، در مسیری پرپیچ‌وخم گام برمی‌داشتند.

قرآن کریم و ضرورت معلم

قرآن کریم، به‌عنوان کتابی درسی، نیازمند معلم و روش علمی است. استاد تأکید دارند که مطالعه خودسرانه قرآن کریم، بدون هدایت استاد، نمی‌تواند به فهم عمیق منجر شود. این دیدگاه، مانند نوری است که مسیر مطالعه نظام‌مند را روشن می‌سازد.

روایات و نیاز به کرسی علمی

روایات نیز، مانند قرآن کریم، نیازمند کرسی علمی و آموزش نظام‌مند هستند. خودآموزی روایات، حتی برای علما، به گمراهی می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که روایات، به سه دسته عرفی، خاص، و اخص تقسیم می‌شوند و فهم دسته اخص، نیازمند دانش فلسفی است.

اشتباهات علمای گذشته

حتی علمایی مانند شیخ صدوق و دیگران، در فهم برخی روایات دچار اشتباه شده‌اند، زیرا فاقد استاد و روش علمی بودند. این حقیقت، نشان‌دهنده پیچیدگی روایات و ضرورت آموزش تخصصی است.

علم رجال و درایة الحدیث

علم رجال و درایة الحدیث، از فهم معنای روایات جدا هستند. استاد تأکید دارند که این علوم، هرکدام تخصص خاص خود را می‌طلبند و نمی‌توان آن‌ها را با مطالعه عرفی جایگزین کرد.

پیشنهاد کرسی علمی برای روایات

استاد فرزانه قدس‌سره پیشنهاد می‌کنند که روایات نیازمند کرسی علمی و آموزش نظام‌مند باشند. این پیشنهاد، مانند دعوتی است به بازسازی نظام آموزشی دینی، تا روایات از گزند تفسیرهای نادرست در امان بمانند.

درنگ: قرآن کریم و روایات، به‌عنوان متون مقدس، نیازمند معلم و کرسی علمی هستند. خودآموزی این متون، حتی برای علما، به گمراهی می‌انجامد و فهم عمیق آن‌ها نیازمند روش‌های نظام‌مند و دانش فلسفی است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد روش‌های سنتی آموزش دینی، بر ضرورت مطالعه نظام‌مند قرآن کریم و روایات تأکید کرد. خودآموزی، بدون هدایت استاد، به فهم ناقص و گمراهی منجر می‌شود. پیشنهاد کرسی علمی برای روایات، دعوتی است به بازنگری در نظام‌های آموزشی دینی، تا حقیقت متون مقدس در پرتو روش‌های علمی آشکار شود.

بخش چهارم: ادبیات و علوم دینی

محدودیت‌های ادبیات در فهم علوم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که دانستن ادبیات، برای فهم علوم دینی مانند فقه کافی نیست. فقه، علمی مستقل است که قواعد و روش‌های خاص خود را دارد. گویی ادبیات، مانند کلیدی است که درهای اولیه را می‌گشاید، اما نمی‌تواند تمامی قفل‌های علم دینی را باز کند.

تجربه مرحوم ادیب نیشابوری

یکی از عالمان دینی، که استاد از او یاد می‌کنند، معتقد بود که ادبیات برای فهم فقه کافی است. اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست می‌دانند و تأکید دارند که فقه، نیازمند تخصص و روش‌های خاص خود است.

شبهه ابن غیبه

شبهه ابن غیبه در کتاب لمعه، نمونه‌ای است که نشان می‌دهد فقه فراتر از ادبیات است. این شبهه، که در مباحث فقهی مطرح می‌شود، نیازمند تحلیل‌های تخصصی است که با دانش ادبی به‌تنهایی قابل فهم نیست.

ادبیات، فلسفه، و روایات

ادبیات، فلسفه، و روایات، هرچند لازم‌اند، اما برای فهم وحی کافی نیستند. استاد تأکید دارند که لسان وحی، زبانی ویژه است که نیازمند ترکیبی از علوم مختلف و روش‌های دقیق است.

درنگ: ادبیات، فلسفه، و روایات، هرچند برای فهم علوم دینی لازم‌اند، اما کافی نیستند. فقه و دیگر علوم دینی، نیازمند تخصص و روش‌های خاص خود هستند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد تصور نادرست از کفایت ادبیات برای فهم علوم دینی، بر استقلال علوم مانند فقه تأکید کرد. تجربه عالمان گذشته و شبهه ابن غیبه، نشان‌دهنده پیچیدگی‌های علوم دینی و ضرورت روش‌های تخصصی است.

بخش پنجم: ماده، تجرد، و فرایندهای ذهنی

مغز و فرایندهای ذهنی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که مغز، به‌عنوان عضوی مادی، توانایی انجام فرایندهای ذهنی را دارد، بدون آنکه نیاز به تجرد باشد. این دیدگاه، با یافته‌های علوم مدرن همخوانی دارد و نشان‌دهنده کفایت ماده در تبیین فرایندهای شناختی است.

نقد دوگانه‌سازی عرفی

دوگانه‌سازی ماده و تجرد، مانند دنیا و آخرت یا شب و روز، ساده‌انگارانه است. استاد تأکید دارند که این دوقطبی‌سازی‌ها، ریشه در پیش‌فرض‌های عرفی دارند و نمی‌توانند حقیقت نظام وجودی را بازتاب دهند.

ظرفیت مغز در نگه‌داری اطلاعات

مغز، برخلاف استخوان، ظرفیت نگه‌داری اطلاعات را دارد، اما همچنان ماده است. این تفاوت کارکردی، نشان‌دهنده تنوع در مراتب ماده است، نه تجرد آن.

وحی و مراتب تجرد

نفس، در مراتب بالای تجرد، می‌تواند صاحب وحی شود، اما این امر عمومی نیست. استاد تأکید دارند که وحی، به مراتب خاصی از تجرد وابسته است که با شيطنت متفاوت است.

شيطنت و تجرد

آیه کریمه «يُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ» (انعام: ۱۲۱) به معنای «به دوستانشان وحی می‌کنند»، نشان‌دهنده وحی شیطانی است که با وحی الهی متفاوت است. این تمایز، به تفاوت مراتب تجرد در عرفان اسلامی اشاره دارد.

درنگ: مغز، به‌عنوان عضوی مادی، توانایی انجام فرایندهای ذهنی را دارد، بدون آنکه نیاز به تجرد باشد. وحی الهی و شیطانی، در مراتب متفاوتی از تجرد قرار دارند.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر کفایت ماده در تبیین فرایندهای ذهنی، دوگانه‌سازی‌های عرفی را نقد کرد. مغز، به‌عنوان عضوی مادی، توانایی‌های شگفت‌انگیزی دارد، اما وحی الهی و شیطانی، در مراتب متفاوتی از تجرد قرار دارند که نیازمند تحلیل‌های عمیق‌تر است.

بخش ششم: پویایی وجود و نقد سكون

گستردگی عوالم وجود

استاد فرزانه قدس‌سره، عوالم وجود را از ماده به ماده، ماده به مجرد، و مجرد به مجرد، بسیار گسترده توصیف می‌کنند. این گستردگی، مانند آسمانی است که ستارگان بی‌شمار آن، هر یک نوری متفاوت می‌افشانند.

مراتب ماده به مجرد

از مویرگ‌ها به تخیل، و از تخیل به روح، مراتب وجودی متفاوتی وجود دارد. این مراتب، مانند پلی است که ماده را به تجرد پیوند می‌دهد، بدون آنکه یکی به دیگری تقلیل یابد.

روح و ذات الهی

روح، هرچند مجرد است، اما با ذات الهی یکی نیست. استاد تأکید دارند که مراتب مجرد نیز متفاوت‌اند و نمی‌توان روح را با خدا یکی دانست.

نقد دوقطبی‌سازی‌های عرفی

دوگانه‌سازی ماده و تجرد، مانند شب و روز، ریشه در پیش‌فرض‌های عرفی دارد. استاد تأکید دارند که این دوقطبی‌سازی‌ها، نمی‌توانند پویایی و تنوع وجود را بازتاب دهند.

تنوع لحظه‌ای وجود

هر لحظه از عالم، رنگ و ورژن متفاوتی دارد. استاد این تنوع را به مانند جویباری توصیف می‌کنند که در هر لحظه، جلوه‌ای نو از خود نشان می‌دهد.

اسامی شب و روز

اعراب، برای ساعات شب و روز اسامی متعددی وضع کرده‌اند، که نشان‌دهنده تنوع و پویایی در نظام وجود است. این اسامی، مانند نشانه‌هایی هستند که به پیچیدگی ادراک انسانی اشاره دارند.

ماده و تجرد در کارکرد

ماده و تجرد می‌توانند در کارکرد یکسان باشند. دیوار و مغز، هر دو ماده‌اند، اما کارکردهای متفاوتی دارند. این دیدگاه، به رد تفاوت ماهوی بین ماده و تجرد در کارکردهای ذهنی اشاره دارد.

نقد استدلال‌های عرفی

استدلال‌های عرفی، مانند ثبات علم برای اثبات تجرد، ناکارآمد هستند. استاد تأکید دارند که ثبات ظاهری، مانند ثبات سنگ، نمی‌تواند تجرد را اثبات کند.

درنگ: عوالم وجود، از ماده به مجرد و مجرد به مجرد، بسیار گسترده‌اند. دوگانه‌سازی‌های عرفی، مانند ماده و تجرد یا شب و روز، نمی‌توانند پویایی و تنوع نظام وجودی را بازتاب دهند.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تأکید بر گستردگی عوالم وجود و پویایی لحظه‌ای آن‌ها، دوگانه‌سازی‌های عرفی را نقد کرد. مراتب ماده و تجرد، مانند جویباری در جریان، هر لحظه جلوه‌ای نو از حقیقت را آشکار می‌سازند.

بخش هفتم: کون بعد الکون و بازسازی وجود

نقد کون و فساد

استاد فرزانه قدس‌سره، نظریه کون و فساد ارسطویی را نقد می‌کنند و تأکید دارند که هستی، «کون بعد الکون» است، نه کون و فساد. این دیدگاه، به پویایی و تداوم وجود اشاره دارد، که در آن، هیچ چیز از بین نمی‌رود، بلکه تحول می‌یابد.

آیه کریمه و بازسازی وجود

آیه کریمه «نُسَوِّيهِ بَنَانَهُ» (قیامة: ۴) به معنای «ما نوک انگشتانش را بازمی‌گردانیم»، نشان‌دهنده بازسازی دقیق وجود انسان در قیامت است. این آیه، به پیوستگی ماده و تجرد در مراتب وجودی اشاره دارد.

ماده و تجرد در قیامت

در قیامت، ماده و تجرد با هم‌اند و هیچ چیز از بین نمی‌رود. استاد تأکید دارند که این بازسازی، مانند نقشی است که بر صفحه وجود دوباره ترسیم می‌شود.

مهر و محبت

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به شعر «دانى که زآدمى چه ماند پس مرگ / مهر و محبت است و باقى همه هیچ»، تأکید دارند که تنها مهر و محبت پس از مرگ باقی می‌مانند. این ارزش‌های متعالی، مانند گوهری درخشان در میان خاکستر دنیا می‌درخشند.

درنگ: هستی، «کون بعد الکون» است، نه کون و فساد. در قیامت، ماده و تجرد با هم بازسازی می‌شوند و تنها مهر و محبت به‌عنوان ارزش‌های متعالی باقی می‌مانند.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با نقد نظریه کون و فساد، بر پویایی و تداوم وجود تأکید کرد. آیه کریمه «نُسَوِّيهِ بَنَانَهُ» و تأکید بر مهر و محبت، نشان‌دهنده بازسازی وجود و ماندگاری ارزش‌های متعالی است.

بخش هشتم: حرکت و نظم وجودی

نظم و حرکت در هستی

جهان، با نظم و حرکت خود، گسیختگی ندارد و به‌صورت ظاهری ثابت به نظر می‌آید. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این نظم، مانند رشته‌ای است که تمام اجزای هستی را به هم پیوند می‌دهد.

نقد سكون نسبی

سكون نسبی، توهمی بیش نیست؛ همه چیز در حال حرکت است. استاد تأکید دارند که حتی آنچه ثابت به نظر می‌آید، در باطن متحرک است، مانند خانه‌ای که با نظم حرکت می‌کند و سقفش فرو نمی‌ریزد.

حرکت متشابه

حتی حرکت متشابه نیز وجود ندارد؛ هر موجودی ممتاز است. این دیدگاه، به تشخص هر موجود و رد تشابه در هستی اشاره دارد.

حیات الهی

آیه کریمه «يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ» (آل عمران: ۲) به معنای «ای زنده، ای پاینده»، به حیات الهی اشاره دارد. استاد تأکید دارند که حیات خدا، با آثار حیات انسانی متفاوت است.

حرکت و آثار

هر حرکت، آثار خاص خود را دارد. حرکت خدا، با حرکت خلق متفاوت است، مانند نسیمی که در آسمان وجود جریان دارد و از نسیم‌های زمینی متمایز است.

درنگ: جهان، با نظم و حرکت خود، گسیختگی ندارد. سكون نسبی، توهمی است و هر موجود، با حرکت خاص خود، ممتاز است.

جمع‌بندی بخش هشتم

این بخش، با تأکید بر نظم و حرکت در هستی، سكون نسبی را توهمی دانست. حیات الهی و تنوع در آثار حرکت، نشان‌دهنده پویایی و تشخص هر موجود در نظام وجودی است.

بخش نهم: تمثل و تجرد

تمثل جبرییل

آیه کریمه «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ» (نحل: ۲) به معنای «فرشتگان و روح فرو می‌آیند»، به تمثل جبرییل اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که جبرییل، در ظرف تجرد، تمثل مادی می‌آفریند، بدون آنکه خود ماده شود.

تمایز تمثل و مادیت

تمثل جبرییل، مانند خلق یک نقش بر صفحه وجود است، نه تبدیل او به ماده. این اصل، با حاشیه ملا عبدالله بر منطق همخوانی دارد که می‌گوید: «الملک یتشکل باشکال المختلفه» (فرشته به اشکال گوناگون متمثل می‌شود).

مراتب وحی

وحی، دارای مراتب مختلفی است، از وحی به زنبور تا وحی به انبیا. استاد تأکید دارند که این مراتب، مانند نغمه‌های مختلف یک سمفونی، هر یک جلوه‌ای متفاوت از حقیقت را نشان می‌دهند.

وحی شیطانی

آیه کریمه «يُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ» (انعام: ۱۲۱) به معنای «به دوستانشان وحی می‌کنند»، نشان‌دهنده وحی شیطانی است که نجس و متفاوت از وحی الهی است.

درنگ: جبرییل، در ظرف تجرد، تمثل مادی می‌آفریند، بدون آنکه خود ماده شود. وحی، دارای مراتب مختلفی است که با وحی شیطانی متفاوت است.

جمع‌بندی بخش نهم

این بخش، با تأکید بر تمثل جبرییل و مراتب وحی، نشان داد که تجرد، مانند نوری است که در ظروف مختلف، جلوه‌های متفاوتی می‌یابد. تمایز وحی الهی و شیطانی، بر پیچیدگی مراتب وجودی دلالت دارد.

بخش دهم: ضرورت روش علمی در فلسفه

نقد عرفی‌گری

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فلسفه مدرن، با قواعد عرفی قابل پیگیری نیست. عرفی‌گری و ساده‌انگاری، مانند غباری است که دید حقیقت را تیره می‌سازد.

کنار گذاشتن دوقطبی‌سازی

دوگانه‌سازی‌های عرفی، مانند زن و مرد یا ماده و تجرد، باید کنار گذاشته شوند. استاد تأکید دارند که این دوقطبی‌ها، نمی‌توانند پیچیدگی‌های نظام وجودی را بازتاب دهند.

خنثی و ابهام

آیه کریمه «مَنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى» (قیامة: ۳۹) به معنای «از نر یا ماده»، نشان‌دهنده عدم وجود خنثی است. این آیه، به رد ابهام در تعیین مراتب وجودی اشاره دارد.

تمثیل قرص

عرف، قرص را گچ می‌داند، اما داروساز ترکیبات آن را می‌شناسد. این تمثیل، به تفاوت بین ادراک عرفی و علمی و ضرورت تخصص در فلسفه اشاره دارد.

درنگ: فلسفه مدرن، نیازمند روش‌های علمی و دوری از عرفی‌گری است. دوگانه‌سازی‌های عرفی، مانند ماده و تجرد، نمی‌توانند حقیقت نظام وجودی را بازتاب دهند.

جمع‌بندی بخش دهم

این بخش، با تأکید بر ضرورت روش‌های علمی در فلسفه، عرفی‌گری و دوگانه‌سازی‌های سنتی را نقد کرد. آیه کریمه «مَنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى» و تمثیل قرص، نشان‌دهنده نیاز به دوری از پیش‌فرض‌های عرفی و اتخاذ روش‌های دقیق است.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با بازآفرینی درس‌گفتار شماره ۱۱۷۷ استاد فرزانه قدس‌سره، به نقد دوگانه‌سازی ماده و تجرد در فلسفه اسلامی پرداخت. مراتب ماده، از استخوان تا مغز، چنان گسترده و پیچیده‌اند که نمی‌توان آن‌ها را در چارچوب‌های دوقطبی جای داد. آیات کریمه قرآن کریم، مانند «رَبُّ الْعَالَمِينَ» و «نُسَوِّيهِ بَنَانَهُ»، به گستردگی عوالم و بازسازی وجود در قیامت اشاره دارند. جبرییل، در تمثل خود، ماده را خلق می‌کند، بدون آنکه خود ماده شود. نقد روش‌های سنتی آموزش دینی، بر ضرورت مطالعه نظام‌مند قرآن کریم و روایات تأکید دارد. فلسفه مدرن، با رد عرفی‌گری و دوقطبی‌سازی، به بازنگری در مفاهیم بنیادین دعوت می‌کند. این نوشتار، مانند مشعلی است که راه تأمل در حقیقت وجود را روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی