متن درس
تعینات و حرکت در نظام هستی: بازخوانی انتقادی مفاهیم فلسفی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۸۵)
دیباچه
حکمت اسلامی، بهسان دریایی ژرف، همواره در پی کشف رموز هستی و جایگاه انسان در نظام آفرینش بوده است. درسگفتار شماره ۱۱۸۵، ارائهشده در چهاردهم اردیبهشتماه ۱۳۸۹، بهعنوان یکی از درخشانترین نمونههای تأملات فلسفی در حوزه حکمت متعالیه، به بررسی عمیق تعینات، حرکت، و مراتب وجود در نظام هستی میپردازد. این گفتار، با نگاهی انتقادی به مفاهیم سنتی فلسفه، مانند ابعاد وجود، هیلای اولی، و تقسیمبندیهای بسیط و مرکب، به بازسازی دیدگاهی نوین مبتنی بر وحدت وجود و پویایی تعینات نفسی همت گمارده است. با بهرهگیری از آیات قرآن کریم، مانند هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ (الحدید: ۳؛ اوست اول و آخر) و يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (الجمعة: ۱؛ آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میکند)، این درسگفتار پیوندی استوار میان فلسفه، دین، و علوم تجربی برقرار میسازد.
پویایی و تعینات در نظام هستی
حرکت بهمثابه جوهر عالم
نظام هستی، بهسان رودخانهای بیکران، در جریان دائمی حرکت و تحول است. استاد فرزانه قدسسره در این درسگفتار، عالم را مجموعهای از تعینات متفاوتی میدانند که در تمام جهات شناختهشده و ناشناخته، از صدر مخلوقات تا ذیل آن، در سیر و حرکتاند. این حرکت، نهتنها در ابعاد مادی، مانند طول، عرض، و عمق، بلکه در مراتب تجردی و معنوی نیز جاری است. این دیدگاه، که ریشه در حرکت جوهری ملاصدرا دارد، بر پویایی و تحول دائمی عالم تأکید میورزد و نشان میدهد که هر ذره، در هر لحظه، در حال ظهور و بروز تعینات جدیدی است که هویت آن را شکل میدهد.
نقد تقسیمبندیهای سنتی ابعادی
فلسفه کلاسیک، با تقسیمبندی ابعادی مانند نقطه (بدون بعد)، خط (یکبعدی)، سطح (دوبعدی)، و جسم (سهبعدی)، کوشیده است تا ساختار هستی را تبیین کند. اما استاد فرزانه قدسسره این تقسیمبندیها را فاقد بنیانی استوار میدانند و بیان میدارند که این مفاهیم، تنها بخشی از حرکتهای شناختهشده را دربرمیگیرند. بهسان نقشهای که تنها گوشهای از سرزمین پهناور را نشان میدهد، این تقسیمبندیها از تبیین ابعاد ناشناخته و حرکتهای تجردی عاجزند. این نقد، به محدودیتهای فلسفه ارسطویی اشاره دارد و با فیزیک مدرن، که به ابعاد بالاتر و مفهوم فضا-زمان میپردازد، همخوانی نسبی دارد.
ابعاد ناشناخته و حرکتهای تجردی
استاد فرزانه قدسسره به وجود حرکتهای ناشناخته در عالم اشاره میکنند که فراتر از ابعاد مادیاند. این حرکتها، که شامل تحولات تجردی و معنوی میشوند، هنوز برای بشر بهطور کامل شناخته نشدهاند. بهسان ستارگانی که در آسمان شب پنهاناند، این ابعاد ناشناخته نیازمند ابزارهای معرفتی فراتر از علوم تجربیاند. این دیدگاه، که ریشه در حکمت متعالیه دارد، بر محدودیتهای معرفتشناختی بشر و ضرورت کاوش در مراتب وجودی تأکید میورزد.
درنگ: نظام هستی، با حرکتهای مادی و تجردی بیشمار، فراتر از تقسیمبندیهای سنتی ابعادی است و نیازمند نگاهی جامع به مراتب وجود است.
تعینات بسیط و مرکب: بازنگری در مفاهیم فلسفی
تعینات بسیط و مرکب در فلسفه اسلامی
استاد فرزانه قدسسره تعینات را به دو دسته بسیط (فى نفسه) و مرکب (مع الغیر) تقسیم میکنند، اما با نگاهی نوآورانه، بیان میدارند که حتی تعینات بسیط نیز در ذات خود مرکباند. بهسان گوهری که در ظاهر یکپارچه به نظر میرسد اما در باطن از لایههای متعدد تشکیل شده، هر تعین بسیط، دارای تعدد و تشخص درونی است. این دیدگاه، که ریشه در وحدت وجود دارد، بر پیچیدگی تعینات و نسبیت وحدت آنها تأکید میورزد.
نقد مفهوم بسیط و مرکب
استاد فرزانه قدسسره با نقدی عمیق، بیان میدارند که هر آنچه در عالم بسیط پنداشته شود، در حقیقت مرکب است و هر آنچه ریز فرض گردد، درشت است. این دیدگاه، بهسان آینهای که حقیقت اشیاء را واژگونه نشان میدهد، مفاهیم سنتی را به چالش میکشد. آنچه در فلسفه بهعنوان بسیط شناخته میشود، در تحلیل عمیقتر، دارای تعدد و ترکیب است، و این تعدد، نشاندهنده مراتب درونی وجود است.
تمثیل ذرات و تعینات
استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی بدیع، ذرات عالم را به رقصندگانی تشبیه میکنند که هر یک، با تعینات خاص خود، در نظمی هماهنگ حرکت میکنند. هر ذره، از جماد تا انسان، غرق در تجدد و تعین است و این تعینات، چه بسیط و چه مرکب، هویت آن را شکل میدهند. این تمثیل، بهسان نغمهای که از ساز هستی برمیخیزد، بر پویایی و تنوع تعینات در عالم تأکید دارد.
درنگ: تعینات بسیط، در حقیقت مرکباند و هر ذره، با تعدد درونی خود، در نظمی پویا و هماهنگ در عالم سیر میکند.
نقد مفاهیم سنتی و بازسازی فلسفی
نقد هیلای اولی
استاد فرزانه قدسسره مفهوم هیلای اولی را، که در فلسفه ارسطویی و ابنسینایی بهعنوان ماده اولیه و بدون صورت تعریف شده، به چالش میکشند. با استناد به تمثیل ابنسینا، که هیلای اولی را به دختری زشت تشبیه کرده که از دیده شدن میگریزد، ایشان بیان میدارند که هیلای اولی وجود خارجی ندارد. این نقد، بهسان تیری که به قلب مفاهیم کهن فرومیرود، بر محدودیتهای فلسفه کلاسیک در تبیین ماده اولیه تأکید میورزد و به دیدگاه افلاطونی نزدیک میشود که جسم را بسیط و غیرقابل تجزیه به ماده و صورت میداند.
نقد دیدگاههای ارسطو و افلاطون
استاد فرزانه قدسسره، با احترام به ارسطو و افلاطون، دیدگاههای آنها درباره ماده و صورت را ناکافی میدانند. ایشان بیان میدارند که این مفاهیم، که در زمان خود گامی بزرگ در فلسفه بودند، در برابر پیچیدگیهای عالم امروز نارسایند. این نقد، نه بهمنزله تخریب، بلکه بهسان بازسازی بنایی کهن است که نیازمند مرمت و نوآوری است.
نفی آغاز و پایان در هستی
با استناد به آیه کریمه هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ (الحدید: ۳؛ اوست اول و آخر)، استاد فرزانه قدسسره بیان میدارند که عالم و ذات الهی بیآغاز و بیپایاناند. هیچ ذرهای بهعنوان اولین یا آخرین قابل شناسایی نیست، و این دیدگاه، بهسان دری بیکران، مفهوم تسلسل و دور را در فلسفه رد میکند و بر بیکرانگی مراتب وجود تأکید میورزد.
درنگ: هیلای اولی وجود خارجی ندارد و عالم، با بیآغازی و بیپایانی خود، فراتر از مفاهیم سنتی ماده و صورت است.
صفات اشیاء و تعینات وجودی
مهندسی پزشکی و تحلیل صفات
استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی از مهندسی پزشکی، تفاوت میان صنعت پزشکی (ساخت ابزار به دستور پزشک) و مهندسی پزشکی حقیقی (تحلیل صفات ذاتی اشیاء) را تبیین میکنند. ایشان بیان میدارند که مهندسی پزشکی حقیقی، که در قرآن کریم و دین نهفته است، به تحلیل عمیق صفات و تعینات اشیاء میپردازد. این دیدگاه، بهسان چراغی که تاریکیهای معرفت را روشن میسازد، بر ضرورت شناخت مراتب وجودی در علوم تأکید دارد.
صفات حروف و ذرات
با اشاره به صفات حروف در تجوید، مانند ترقیق، تدقیق، استعلاء، و استفلا، استاد فرزانه قدسسره به پیچیدگی صفات ذرات در عالم اشاره میکنند. هرچه ذرات ریزتر شوند، بزرگتر و پیچیدهتر میگردند، بهسان جهانی که در دل یک ذره نهفته است. این تشبیه، از تجوید به فلسفه پل میزند و نشاندهنده عمق تحلیل صفات در نظام هستی است.
صفات حلال، حرام، و طیب
استاد فرزانه قدسسره به صفات حلال، حرام، طیب، و غصبی در اشیاء، مانند گندم، اشاره میکنند و بیان میدارند که این صفات، تعینات وجودیاند که به شرایط و زمینهها بستگی دارند. بهعنوان مثال، گندم خوب، آردشده، و غصبی، هر یک صفتی خاص دارند که هویت آن را شکل میدهد. این دیدگاه، بهسان ترازویی دقیق، نشاندهنده تأثیر تعینات بر احکام شرعی است.
تمایز طیب و حلال
استاد فرزانه قدسسره تمایز میان طیب و حلال را تبیین میکنند و بیان میدارند که طیب بودن لزوماً به معنای حلال بودن نیست، و بالعکس. بهعنوان مثال، کفنفروشی حلال است اما طیب نیست، و دزدی از حرم، هرچند غصبی، ممکن است طیب باشد. این تمایز، بهسان نوری که بر مرزهای فقه و فلسفه میتابد، پیچیدگی صفات اشیاء را نشان میدهد.
درنگ: صفات حلال، حرام، و طیب، بهعنوان تعینات وجودی، از ذات اشیاء جدا نبوده و با تغییر شرایط، قابل تحولاند.
ضرورت ریزبینی در فلسفه و فقه
نقد عامنگری در فلسفه
استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت ریزبینی در شناخت صفات و خصوصیات اشیاء تأکید میورزند و عامنگری را برای فلسفه ناکافی میدانند. فلسفه، بهسان میکروسکوپی دقیق، نیازمند تحلیل جزئیات و مراتب وجودی است تا بتواند حقیقت اشیاء را آشکار سازد. این دیدگاه، با روششناسی علمی مدرن همخوانی دارد و بر دقت در تحلیل فلسفی تأکید میورزد.
نقد عامنگری در علم دینی
استاد فرزانه قدسسره عامنگری در علم دینی، مانند تعریف کر (سه وجب و نیم)، را مورد نقد قرار میدهند و آن را فاقد دقت علمی میدانند. این تعریف، که بهعنوان معیاری برای پاکی آب مطرح است، نیازمند تحلیل علمی صفات آب و تأثیرات آلودگی بر آن است. این نقد، بهسان فراخوانی برای بازنگری در علم دینی، بر ضرورت پیوند آن با فلسفه و علوم تجربی تأکید دارد.
تناقض ظاهری در احکام نجاست
استاد فرزانه قدسسره به تناقض ظاهری در احکام نجاست اشاره میکنند، مانند نجس شدن آب کر با آلودگی اندک و پاک ماندن آن با ورود سگ. این تناقض، که بهسان معمایی فلسفی است، نیازمند تحلیل عمیق صفات ذاتی اشیاء است تا هماهنگی میان احکام شرعی و واقعیتهای وجودی برقرار گردد.
ضرورت تحلیل فلسفی در علم دینی
استاد فرزانه قدسسره بیان میدارند که بدون فلسفه، تحلیل مسائل دینی، مانند کر و نجاست، ممکن نیست و عامنگری به عقبماندگی منجر میشود. فلسفه، بهسان کلیدی که قفل معارف دینی را میگشاید، میتواند به رفع ابهامات و تناقضات در احکام شرعی کمک کند.
درنگ: ریزبینی فلسفی و پیوند آن با علم دینی، راهحلی برای رفع تناقضات ظاهری و پیشرفت معارف اسلامی است.
شعور در موجودات و پیوند فلسفه و دین
شعور عام در هستی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه کریمه يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (الجمعة: ۱؛ آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میکند)، بیان میدارند که همه موجودات، از جمادات تا انسان، دارای شعور تسبیح و سجدهاند. این دیدگاه، که بهسان نغمهای الهی در سراسر عالم طنینانداز است، بر وحدت وجودی و حضور شعور در تمام مراتب وجود تأکید میورزد.
نقد تفکیک ذویالعقول و غیرذویالعقول
استاد فرزانه قدسسره تفکیک میان ذویالعقول و غیرذویالعقول را رد میکنند و بیان میدارند که این تقسیمبندی، ریشه در عامنگری دارد. قرآن کریم، با اشاره به تسبیح همه موجودات، نشان میدهد که شعور، محدود به انسان یا حیوان نیست، بلکه در تمام عالم جاری است. این دیدگاه، بهسان پلی میان فلسفه و عرفان، بر وحدت شعور در هستی تأکید دارد.
نقد روایت «اکثر اهل الجنة البلهاء»
استاد فرزانه قدسسره روایت «اکثر اهل الجنة البلهاء» (بیشتر بهشتیان ابلهاند) را به شدت نقد میکنند و آن را نتیجه عامنگری و سوءتفاهم میدانند. ایشان این روایت را با روایت «المؤمن کیس» (مؤمن زیرک است) مقایسه کرده و بر تناقض ظاهری آن تأکید میورزند. این نقد، بهسان تیغی که خرافات را میشکافد، بر ضرورت بازنگری در روایات با ابزارهای عقلانی و فلسفی تأکید دارد.
ضرورت پیوند فلسفه و دین
استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت آشتی فلسفه و دین تأکید میکنند و بیان میدارند که بدون این پیوند، علوم دینی و فلسفی رشد نمیکنند. این دیدگاه، بهسان فراخوانی برای پروژهای بلندمدت، پیشنهاد میدهد که فلسفه و دین بهصورت علمی و نظاممند همگرا شوند تا معارف اسلامی در جهان معاصر تثبیت گردد.
درنگ: شعور عام در هستی، از جماد تا انسان، و پیوند فلسفه با دین، راهحلی برای پیشرفت معارف اسلامی و رفع عامنگری است.
امکان ساخت نفس و تحول ماده
نفس بهمثابه تراکم تعینات
استاد فرزانه قدسسره بیان میدارند که نفس، مانند سنگ، نبات، و حیوان، مجموعهای از تعینات است که با تراکم و تجدد متفاوت، هویت مییابد. بهسان گوهری که از تراکم ذرات شکل میگیرد، نفس ناطقه نیز از مراتب ماده و تعینات آن ظهور میکند. این دیدگاه، بر پویایی و تحول در مراتب وجود تأکید دارد.
امکان ساخت نفس توسط بشر
استاد فرزانه قدسسره با نگاهی آیندهنگرانه، بیان میدارند که بشر در آینده قادر خواهد بود با استفاده از مواد، نفس ناطقه بسازد، همانگونه که خدا و طبیعت این کار را انجام دادهاند. این ایده، بهسان بذری که در خاک علم کاشته شده، با پیشرفتهای زیستفناوری و هوش مصنوعی همخوانی دارد و نشاندهنده خوشبینی به تواناییهای بشری است.
تحول ماده و حلالیت اشیاء
استاد فرزانه قدسسره بیان میدارند که تمام اشیاء، از سنگ تا فاضلاب، با تغییر تعینات و تصفیه، میتوانند به حلال تبدیل شوند. بهعنوان مثال، فاضلاب تصفیهشده به آب پاک تبدیل میشود، و این تحول، بهسان کیمیاگری وجودی، نشاندهنده پویایی ماده و امکان تغییر صفات آن است.
درنگ: نفس ناطقه، نتیجه تراکم تعینات است و بشر، با تقلید از نظام خلقت، قادر به ساخت آن خواهد بود.
جمعبندی و فرجامسخن
درسگفتار شماره ۱۱۸۵، بهسان چراغی که در تاریکیهای معرفت میدرخشد، به بررسی عمیق تعینات و حرکت در نظام هستی پرداخته و مفاهیم سنتی فلسفه، مانند هیلای اولی، ابعاد وجود، و تقسیمبندیهای بسیط و مرکب را به چالش کشیده است. با تأکید بر پویایی و مراتب وجود، این گفتار دیدگاهی نوین مبتنی بر وحدت وجود و تعینات نفسی ارائه میدهد. آیات قرآن کریم، مانند هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ (الحدید: ۳؛ اوست اول و آخر) و يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (الجمعة: ۱؛ آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میکند)، پیوند عمیق این درسگفتار با معارف دینی را نشان میدهند. نقد عامنگری در علم دینی و تأکید بر ضرورت پیوند فلسفه با دین، این گفتار را به متنی پیشرو و روزآمد تبدیل کرده است. نفس، بهعنوان مجموعهای از تعینات، و امکان ساخت آن توسط بشر، نشاندهنده عمق و گستردگی این تأملات است. این بازنویسی، با حفظ تمامی جزییات و محتوای اصلی، کوشیده است تا این درسگفتار را در قالبی علمی و فاخر ارائه دهد، بهگونهای که هم برای مخاطبان آکادمیک جذاب باشد و هم روح حکمت اسلامی را بهصورت اصیل منتقل نماید.
با نظارت صادق خادمی