در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1189

متن درس

 

کاوش در مفاهیم نفس، ذات و شخص در فلسفه اسلامی با استناد به قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۸۹)

درآمدی بر مفاهیم بنیادین فلسفه اسلامی

در سپهر اندیشه اسلامی، مفاهیم «نفس»، «ذات» و «شخص» چون ستارگانی درخشنده، محور تأملات عمیق فلسفی‌اند که به چیستی وجود، هویت و ماهیت موجودات می‌پردازند. این مفاهیم، که در حکمت متعالیه و دیگر مکاتب فلسفی اسلامی جایگاهی والا دارند، نه‌تنها در فهم انسان و جایگاه او در نظام هستی، بلکه در شناخت دیگر موجودات، از جمادات تا حیوانات و حتی ذات باری‌تعالی، نقشی کلیدی ایفا می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار خویش، با تکیه بر قرآن کریم به‌عنوان گنجینه‌ای بی‌بدیل از معرفت و لغت، این مفاهیم را با دقتی بی‌مانند کاویده و به تبیین معانی و روابط آن‌ها پرداخته‌اند. قرآن کریم، چون چراغی فروزان، راهنمای فهم این اصطلاحات است که با زبانی بلیغ و عمیق، حقایق وجودی را در خود نهفته دارد.

بخش یکم: چیستی نفس، ذات و شخص در نگاه قرآنی

اهمیت مفاهیم بنیادین در فلسفه اسلامی

مفاهیم «نفس»، «ذات» و «شخص» از ارکان اصلی تأملات فلسفی در سنت اسلامی‌اند که به پرسش‌هایی بنیادین درباره ماهیت وجود پاسخ می‌دهند. این اصطلاحات، که در آثار حکمایی چون ملاصدرا و منتقدان او مانند حاجی سبزواری مورد بحث قرار گرفته‌اند، در تمایز و اشتراک با یکدیگر، پرده از اسرار هویت موجودات برمی‌دارند. نفس، به‌عنوان جوهر مجردی که حیات و ادراک موجودات زنده را رقم می‌زند، ذات، به‌مثابه حقیقت و ماهیت یک موجود، و شخص، به‌عنوان تجلی فردیت و تعین وجودی، هر یک دریچه‌ای به سوی فهم هستی می‌گشایند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که برای فهم دقیق این مفاهیم، هیچ مرجعی برتر از قرآن کریم نیست، که چون کتابی لغوی و معرفتی، معانی اصیل واژگان را با ظرافتی بی‌همتا ارائه می‌دهد.

درنگ: قرآن کریم، به‌مثابه گنجینه‌ای بی‌بدیل از معرفت، مرجع اصلی فهم مفاهیم فلسفی چون نفس، ذات و شخص است که با زبانی دقیق و عمیق، حقایق وجودی را آشکار می‌سازد.

این دیدگاه، که ریشه در حکمت متعالیه دارد، بر این اصل استوار است که زبان قرآن، به‌عنوان کلام الهی، دارای عمقی بی‌نهایت است و فهم آن نیازمند تأمل و دقت است. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر این نکته، قرآن را نه‌تنها کتاب هدایت، بلکه منبعی برای استخراج معانی فلسفی می‌دانند که می‌تواند مبنای تحلیل‌های عمیق حکمی قرار گیرد.

اختلاف در گستره نفس: از نبات تا حیوان

یکی از مسائل محوری در فلسفه اسلامی، گستره کاربرد مفهوم نفس است. ملاصدرا، حکیم برجسته حکمت متعالیه، معتقد است که نفس از نباتات آغاز می‌شود و در همه موجودات زنده، از گیاه تا انسان، حضور دارد. این دیدگاه، که بر تجرد نفس تأکید دارد، حیات را در تمامی مراتب وجود، از نبات تا انسان، به نفس وابسته می‌داند. در مقابل، حاجی سبزواری این نظر را نقد کرده و معتقد است که نفس تنها به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای ادراک و حرکت ارادی‌اند، یعنی حیوانات و انسان‌ها. این اختلاف‌نظر، ریشه در تفاوت در تعریف نفس و رابطه آن با حیات و ادراک دارد. استاد فرزانه قدس‌سره با طرح این اختلاف، بر ضرورت رجوع به قرآن کریم برای حل این نزاع تأکید می‌ورزند و قرآن را معیاری برای سنجش این دیدگاه‌ها می‌دانند.

قرآن کریم: مرجع لغوی و معرفتی

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی زیبا، قرآن کریم را چون چشمه‌ای زلال معرفی می‌کنند که معانی اصیل واژگان را در خود جای داده و برای فهم دقیق مفاهیم فلسفی، هیچ منبعی برتر از آن نیست. این کتاب الهی، با زبانی که هم بلیغ است و هم عمیق، مرجعی بی‌نظیر برای استخراج معانی واژگانی چون «نفس»، «ذات» و «شخص» است. فهم این معانی، گرچه نیازمند تأمل و ژرف‌نگری است، اما چون گوهری گران‌بها، ارزش این تلاش را دارد. قرآن کریم، به‌مثابه کتابی لغوی، نه‌تنها معانی ظاهری واژگان را روشن می‌سازد، بلکه با سیاق و بافت خود، لایه‌های عمیق‌تر معرفت را نیز نمایان می‌کند.

جمع‌بندی بخش یکم

مفاهیم نفس، ذات و شخص، چون سه رکن استوار فلسفه اسلامی، در فهم چیستی وجود و هویت موجودات نقشی بی‌بدیل دارند. اختلاف‌نظر میان حکما درباره گستره نفس، از نبات تا حیوان، نشان‌دهنده عمق این مباحث است. قرآن کریم، به‌عنوان مرجعی بی‌همتا، راهنمای فهم این اصطلاحات است و با زبانی که هم دقیق است و هم عمیق، معانی اصیل را به پژوهشگران عرضه می‌دارد. این بخش، زمینه را برای کاوش دقیق‌تر این مفاهیم در آیات قرآنی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: مفهوم «شخص» در قرآن کریم

بررسی واژه «شخص» و مشتقات آن

در قرآن کریم، واژه «شخص» به‌صورت مستقیم به کار نرفته، بلکه مشتقات آن، مانند «تشخص» و «شاخصه»، در دو آیه خاص دیده می‌شود. این آیات، که در سوره‌های ابراهیم و انبیاء آمده‌اند، به معنای تیز شدن و تمرکز بصر در روز قیامت اشاره دارند. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر این نکته، بر دقت قرآن در کاربرد واژگان تأکید می‌ورزند و معتقدند که این کاربرد، نشان‌دهنده عمق معرفتی کلام الهی است.

تحلیل آیه ۴۲ سوره ابراهیم

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ
ترجمه: و هرگز مپندار که خدا از آنچه ستمگران انجام می‌دهند غافل است. جز این نیست که [کیفر] آنان را برای روزی به تأخیر می‌اندازد که در آن روز دیده‌ها خیره می‌ماند.

استاد فرزانه قدس‌سره در تحلیل این آیه، «تشخص» را به معنای تیز شدن و تمرکز بصر تفسیر می‌کنند، نه ساکن شدن یا توقف، که در برخی ترجمه‌ها به‌غلط آمده است. این معنا، به لحظه‌ای در روز قیامت اشاره دارد که آگاهی انسان‌ها به اوج خود می‌رسد و حقیقت اعمالشان برایشان آشکار می‌شود. تشخص، در اینجا، به‌مثابه آگاهی متمرکز و دقیق، در مقابل غفلت قرار می‌گیرد که حالتی از پراکندگی و بی‌توجهی است.

درنگ: «تشخص» در قرآن کریم به معنای تیز شدن و تمرکز بصر است، نه ساکن شدن، و نشان‌دهنده لحظه‌ای است که انسان با آگاهی کامل با حقیقت اعمال خود مواجه می‌شود.

نقد ترجمه‌های نادرست

استاد فرزانه قدس‌سره با نقدی دقیق، ترجمه‌هایی را که «تشخص» را به معنای ساکن شدن یا توقف چشم معنا کرده‌اند، رد می‌کنند. واژه «شخص» از ریشه‌ای به معنای دیدن دقیق و متمرکز است و در قرآن کریم هیچ‌گاه به معنای ساکن شدن به کار نرفته است. این نقد، بر اهمیت رجوع به ریشه‌های لغوی و سیاق آیات تأکید دارد و نشان می‌دهد که فهم دقیق قرآن نیازمند دقت در معانی واژگان است.

تحلیل آیه ۹۷ سوره انبیاء

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ
ترجمه: و چون وعده راستین نزدیک آید، ناگاه چشمان کافران خیره شود [و گویند:] ای وای بر ما، که از این [واقعه] در غفلت بودیم، بلکه ما ستمکار بودیم.

در این آیه نیز، «شاخصه» به معنای تیز شدن بصر است و لحظه‌ای را توصیف می‌کند که کافران با حقیقت مواجه شده و از غفلت خارج می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تقابل بین تشخص و غفلت، نشان‌دهنده دو حالت وجودی انسان است: غفلت، که حالتی از پراکندگی و دوری از حقیقت است، و تشخص، که حالتی از تمرکز و نزدیکی به حقیقت را نشان می‌دهد.

تشخص در مقابل غفلت

در نگاه قرآنی، تشخص به‌مثابه آگاهی متمرکز و دقیق، در مقابل غفلت قرار دارد که دیدی کلی و پراکنده را نشان می‌دهد. این تقابل، چون دو سوی یک سکه، دو حالت وجودی انسان را نمایان می‌سازد: غفلت، که انسان را در تاریکی بی‌خبری نگه می‌دارد، و تشخص، که چون نوری درخشان، حقیقت را بر او آشکار می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تقابل را کلیدی در فهم معرفت و ادراک در فلسفه اسلامی می‌دانند.

تشخص و معرفت

معرفت، که ادراکی دقیق و جزئی است، به تشخص وابسته است، درحالی‌که علم، که دانشی کلی و عمومی است، به این تمرکز نیازی ندارد. تشخص، چون ذره‌بینی است که جزئیات حقیقت را نمایان می‌سازد، و معرفت، چون گوهری است که در پرتو این تمرکز به دست می‌آید. این دیدگاه، در فلسفه اسلامی، بر اهمیت دقت در فرآیند شناخت تأکید دارد.

تشخص و تربیت الهی

در نظام تربیت الهی، خداوند گناهان را فوراً مجازات نمی‌کند، بلکه آن‌ها را برای روز قیامت، که روز تشخص ابصار است، به تأخیر می‌اندازد. این تأخیر، چون مهلتی حکیمانه، به انسان فرصت می‌دهد تا در دنیا به غفلت ادامه دهد، اما در قیامت، با تشخص و آگاهی کامل، با حقیقت اعمال خود روبه‌رو شود. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی از تربیت پدرانه، این حکمت الهی را به پدری تشبیه می‌کنند که خطاهای فرزند را انبار می‌کند تا در لحظه‌ای مناسب، او را به تأمل و اصلاح وا دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

مفهوم «شخص» در قرآن کریم، نه به معنای فردیت عرفی، بلکه به معنای تیز شدن و تمرکز بصر در لحظه مواجهه با حقیقت است. آیات سوره‌های ابراهیم و انبیاء، این معنا را با ظرافتی بی‌نظیر بیان می‌کنند و تقابل تشخص و غفلت را به‌عنوان دو حالت وجودی انسان نشان می‌دهند. این بخش، با نقد ترجمه‌های نادرست و تبیین دقیق معانی قرآنی، بر اهمیت رجوع به سیاق و ریشه‌های لغوی تأکید دارد و زمینه را برای بررسی مفهوم «ذات» فراهم می‌آورد.

بخش سوم: مفهوم «ذات» در قرآن کریم

کاربرد «ذات» در آیات قرآنی

واژه «ذات» در قرآن کریم حدود سی بار به کار رفته، اما هیچ‌گاه به معنای موصوف یا موجودی مستقل نیست، بلکه به‌عنوان صفت یا محتوای یک چیز به کار می‌رود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این کاربرد، با دیدگاه حکمت متعالیه همخوانی دارد، که جز خدا، هیچ موجودی را دارای ذات مستقل نمی‌داند. آیاتی چون وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (ترجمه: و خدا به حقیقت سینه‌ها داناست) نشان‌دهنده این معناست که «ذات» به حقیقت و محتوای یک چیز اشاره دارد.

درنگ: در قرآن کریم، «ذات» به معنای صفت و حقیقت یک چیز است، نه موجودی مستقل، که این با نفی ذات مستقل برای غیر خدا در حکمت متعالیه سازگار است.

تحلیل آیات مرتبط با «ذات»

آیات متعددی، مانند وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (ترجمه: و از خدا پروا کنید که خدا به حقیقت سینه‌ها داناست) و وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ (ترجمه: و میان خود را اصلاح کنید)، نشان‌دهنده کاربرد «ذات» به معنای حقیقت و محتواست. در آیه وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا (ترجمه: و هر بارداری بار خود را فرو نهد)، «ذات» به موجودی اشاره دارد که دارای حمل است، اما باز هم به‌عنوان صفت به کار رفته است. همچنین، در آیاتی مانند وَحَمَلْنَاهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ (ترجمه: و او را بر [کشتی] دارای تخته‌ها و میخ‌ها حمل کردیم) و وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ (ترجمه: و سوگند به آسمان دارای برج‌ها)، «ذات» به معنای دارا بودن و صفت یک چیز است.

عدم وجود «ذات» به معنای موصوف

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در قرآن کریم، «ذات» هیچ‌گاه به معنای موجودی مستقل (موصوف) به کار نرفته، بلکه همواره به‌عنوان صفت یا ویژگی یک چیز آمده است. این دیدگاه، با حکمت متعالیه همخوانی دارد که معتقد است موجودات غیر از خدا، تنها تعینات و ظهورات الهی‌اند و ذات مستقلی ندارند. این نکته، نقدی بر برخی تفاسیر عرفی است که ذات را به معنای ماهیت مستقل می‌دانند.

جمع‌بندی بخش سوم

مفهوم «ذات» در قرآن کریم، به‌مثابه صفت و حقیقت اشیاء، با ظرافتی بی‌نظیر به کار رفته و هیچ‌گاه به معنای موجودی مستقل نیست. این کاربرد، با دیدگاه فلسفی حکمت متعالیه همخوانی دارد و نشان‌دهنده عمق معرفتی قرآن در تبیین مفاهیم فلسفی است. این بخش، با تبیین آیات مرتبط، زمینه را برای بررسی مفهوم «نفس» فراهم می‌آورد.

بخش چهارم: مفهوم «نفس» در قرآن کریم

گستره کاربرد «نفس» در قرآن

واژه «نفس» در قرآن کریم ۳۰۸ بار به کار رفته و معانی متعددی دارد که از گستردگی و تراکم وجودی تا رقابت و پیشتازی را در بر می‌گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که قرآن، به‌مثابه کتابی لغوی، معانی دقیق «نفس» را با ظرافتی بی‌همتا ارائه می‌دهد. این واژه، به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای حیات پیشرفته، تراکم و گسترش وجودی‌اند.

تحلیل آیه ۱۸ سوره تکویر

وَالصَّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ
ترجمه: و سوگند به صبح چون دم زند.

در این آیه، «تنفس» به معنای گسترش و وسعت است، نه نفس داشتن به معنای ذات. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این کاربرد، به فعل باز شدن و گسترش صبح اشاره دارد، نه وجود ذاتی نفس در آن. «تنفس»، چون نسیمی که در سپیده‌دم می‌وزد، نشان‌دهنده گستردگی و حیات است، اما به معنای ذات‌مندی نیست.

درنگ: «تنفس» در قرآن کریم به معنای گسترش و وسعت است و به موجودات دارای حیات پیشرفته اشاره دارد که تراکم و قوت وجودی دارند.

تحلیل آیه ۲۶ سوره مطففین

يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ خِتَامُهُ مِسْكٌ ۚ وَفِي ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ
ترجمه: از شرابی ناب که مهر شده نوشانیده می‌شوند، مهری از مشک. و در این [نعمت] باید که طالبان بر یکدیگر پیشی گیرند.

«تنافس» در این آیه به معنای رقابت و پیشی گرفتن است و به موجوداتی اشاره دارد که دارای نفس بالفعل‌اند، یعنی موجوداتی پیشرفته، قوی و متراکم. استاد فرزانه قدس‌سره این موجودات را «متنافسون» می‌نامند که چون ستارگان درخشان، در رقابت‌های وجودی پیشتازند.

تمایز نفس بالقوه و بالفعل

استاد فرزانه قدس‌سره موجودات دارای نفس را به دو دسته تقسیم می‌کنند: نفس‌دارهای بالقوه، مانند انسان‌های معمولی که استعداد کمال دارند، و نفس‌دارهای بالفعل، مانند اولیاء و انبیاء که به کمال وجودی رسیده‌اند. این تمایز، چون خطی میان استعداد و فعلیت، مراتب وجودی را در فلسفه اسلامی روشن می‌سازد.

عدم اطلاق نفس به جمادات

قرآن کریم به جمادات، مانند سنگ، نفس اطلاق نمی‌کند، برخلاف برخی دیدگاه‌های عرفانی که به سنگ نفس ناطقه نسبت داده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و تأکید دارند که نفس، به موجودات دارای حیات پیشرفته محدود است. جمادات، گرچه دارای وجود و شعورند، فاقد نفس به معنای قرآنی آن‌اند.

نفس و حیوانات

اطلاق نفس به حیوانات در قرآن تنها به اعتبار مرگ، در آیه كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ (ترجمه: هر نفسی مرگ را می‌چشد)، صورت گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این کاربرد، به معنای داشتن نفس مستقل برای حیوانات نیست، بلکه به اعتبار اشتراک در مرگ است.

نفس و انسان کامل

انسان کامل، به‌عنوان موجودی با نفس بالفعل، دارای تراکم، قوت و گسترش است و در قرآن به‌عنوان «متنافسون» توصیف شده است. این موجودات، چون کوه‌هایی استوار، در برابر شداید تغییر نمی‌یابند و در رقابت‌های وجودی پیشتازند. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، که انسان کامل را چون آهن سخت توصیف می‌کند، این مفهوم را تبیین می‌کنند: «اگر کشته شود و زنده شود و باز کشته شود، تغییر نمی‌کند.»

درنگ: انسان کامل، به‌عنوان نفس بالفعل، دارای تراکم و قوت وجودی است و در قرآن کریم به‌عنوان «متنافسون» توصیف شده که در رقابت‌های وجودی پیشتازند.

جمع‌بندی بخش چهارم

مفهوم «نفس» در قرآن کریم، با گستردگی و تراکم وجودی تعریف می‌شود و به موجودات دارای حیات پیشرفته، مانند انسان و در مواردی حیوانات، اطلاق می‌گردد. آیات سوره‌های تکویر و مطففین، این معنا را با ظرافتی بی‌نظیر بیان می‌کنند و تمایز میان نفس بالقوه و بالفعل را روشن می‌سازند. این بخش، با تبیین دقیق کاربرد «نفس» در قرآن، بر محدودیت این مفهوم به موجودات پیشرفته تأکید دارد.

بخش پنجم: حکمت الهی و تربیت قرآنی

تربیت الهی در پرتو تشخص

در نظام تربیت الهی، خداوند گناهان را فوراً مجازات نمی‌کند، بلکه آن‌ها را برای روز قیامت، که روز تشخص ابصار است، به تأخیر می‌اندازد. این تأخیر، چون مهلتی حکیمانه، به انسان فرصت می‌دهد تا در دنیا به غفلت ادامه دهد، اما در قیامت، با آگاهی کامل، با حقیقت اعمال خود روبه‌رو شود. استاد فرزانه قدس‌سره این حکمت را به پدری تشبیه می‌کنند که خطاهای فرزند را انبار می‌کند تا در لحظه‌ای مناسب، او را به تأمل و اصلاح وا دارد.

نقش ریتم‌های شب و روز در حیات

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به آیه وَالصَّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ، بر تفاوت ریتم‌های شب و روز تأکید دارند. صبح، با تنفس و گسترش خود، فرصتی برای بیداری و فعالیت است، درحالی‌که شب، با عسعس و آرامش خود، زمان استراحت است. این تفاوت ریتم‌ها، چون موجی در اقیانوس حیات، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند. فهم این ریتم‌ها، برای بهره‌مندی از فرصت‌های وجودی ضروری است.

جمع‌بندی بخش پنجم

حکمت الهی در تربیت انسان، با تأخیر مجازات و ایجاد فرصت برای تأمل، و نیز با بهره‌مندی از ریتم‌های شب و روز، انسان را به سوی معرفت و کمال هدایت می‌کند. این بخش، با تبیین این حکمت در پرتو آیات قرآنی، بر عمق معرفتی قرآن کریم تأکید دارد.

نتیجه‌گیری نهایی

کاوش در مفاهیم «نفس»، «ذات» و «شخص» در قرآن کریم، چون سفری در اعماق اقیانوس معرفت، حقایقی ژرف را آشکار می‌سازد. «شخص»، به‌مثابه تمرکز و تیز شدن ادراک، در مقابل غفلت قرار دارد و لحظه مواجهه با حقیقت را نشان می‌دهد. «ذات»، به‌عنوان صفت و حقیقت اشیاء، هیچ‌گاه به معنای موجودی مستقل نیست و با حکمت متعالیه در نفی ذات مستقل برای غیر خدا همخوانی دارد. «نفس»، با ویژگی‌های گستردگی و تراکم، به موجودات دارای حیات پیشرفته اطلاق می‌شود و انسان کامل را به‌عنوان پیشتاز رقابت‌های وجودی معرفی می‌کند. قرآن کریم، چون گنجینه‌ای بی‌پایان، مرجعی بی‌نظیر برای فهم این مفاهیم است و با زبانی که هم دقیق است و هم عمیق، راهنمای حکما و پژوهشگران در مسیر معرفت است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، تلاشی است برای بازنمایی این حقایق در قالبی علمی و آکادمیک، تا چون چراغی در مسیر معرفت‌جویان بدرخشد.

با نظارت صادق خادمی