در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1198

متن درس





تحلیل فلسفی مفهوم شیء و معرفت در آیات قرآنی

تحلیل فلسفی مفهوم شیء و معرفت در آیات قرآنی با تأکید بر سوره‌های نمل و نحل

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۹۸)

مقدمه: درآمدی بر هستی‌شناسی قرآنی

مفهوم «شیء» در قرآن کریم، چونان دری گران‌بها در خزانه معرفت الهی، کلیدی است برای فهم نظام آفرینش و جایگاه موجودات در آن. این مفهوم، که در گستره آیات قرآنی با بسامدی چشمگیر حضور دارد، نه‌تنها به مصادیق مادی و ظاهری محدود نمی‌شود، بلکه افق‌هایی وسیع از معرفت، شعور و مراتب وجودی را در برابر دیدگان خردمندان می‌گشاید. این نوشتار، با تأمل در آیات سوره‌های نمل و نحل، و با رویکردی فلسفی و معرفت‌شناختی، به کاوش در چیستی «شیء» و ویژگی‌های معرفتی آن می‌پردازد. هدف، تبیین جایگاه اشیاء به‌عنوان موجوداتی برخوردار از شعور، تسبیح و سجده در نظام هستی‌شناسی اسلامی است که ریشه در حکمت متعالیه و عرفان اسلامی دارد. این بررسی، با تکیه بر آیات قرآنی و تحلیل‌های عمیق فلسفی، می‌کوشد تا دریچه‌ای نو به سوی فهم حقیقت اشیاء و ارتباط آنها با انسان و خالق بی‌چون و چرا بگشاید.

بخش نخست: گستره مفهومی شیء در قرآن کریم

بسامد و اهمیت واژه شیء

واژه «شیء» در قرآن کریم با بسامدی قابل‌توجه، در ۲۰۲ مورد به‌صورت مفرد، ۷۷ مورد به‌صورت «شیئاً» و ۴ مورد به‌صورت جمع (اشیاء و اشیائهم) به‌کار رفته است که در مجموع ۲۸۳ مرتبه را در بر می‌گیرد. این فراوانی، چونان آینه‌ای شفاف، بازتاب‌دهنده اهمیت محوری این مفهوم در نظام معرفتی قرآن کریم است. شیء، در نگاه قرآنی، فراتر از یک موجود مادی، به هر آن‌چه دارای وجود است، اعم از مادی و غیرمادی، ذهنی و خارجی، اطلاق می‌شود. این دیدگاه، هم‌سو با نظریه وحدت وجود در فلسفه ملاصدرا، هر موجود را دارای مرتبه‌ای از وجود می‌داند که در سلسله مراتب هستی جای گرفته است.

درنگ: بسامد ۲۸۳ مورد واژه «شیء» در قرآن کریم، نشان‌دهنده جایگاه بنیادین آن در هستی‌شناسی قرآنی است که هر موجود را، از ذره‌ای ناچیز تا انسان، در بر می‌گیرد.

تمایز میان صفات الهی و ویژگی‌های ذاتی شیء

بخش عمده آیات مرتبط با «شیء» به صفات الهی نظیر علم، قدرت و احاطه خداوند بر اشیاء اشاره دارند، چنان‌که در آیه شریفه آمده است:

إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
(هرآینه خداوند بر هر چیز تواناست). با این حال، محور این نوشتار، نه نسبت اشیاء با صفات الهی، بلکه ویژگی‌های ذاتی خود اشیاء است. در فلسفه اسلامی، شیء به‌عنوان مصداقی از موجودات، می‌تواند برخوردار از صفاتی چون علم، معرفت و شعور باشد. این تمایز، چونان جداسازی گوهر از صدف، ما را به سوی کاوش در هستی‌شناسی خود اشیاء رهنمون می‌سازد که با اصل وحدت شعور در نظام آفرینش هم‌خوانی دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

مفهوم «شیء» در قرآن کریم، فراتر از یک واژه، به مثابه کلیدی برای فهم نظام هستی‌شناختی آفرینش است. بسامد بالای این واژه و تمایز میان صفات الهی و ویژگی‌های ذاتی اشیاء، دعوتی است به تأمل در حقیقت وجودی اشیاء که نه‌تنها مظهر صفات الهی‌اند، بلکه خود دارای مراتب شعور و معرفت‌اند. این بخش، بستری برای ورود به تحلیل‌های عمیق‌تر در بخش‌های بعدی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: معرفت و شعور اشیاء در قرآن کریم

شعور و تسبیح اشیاء

پرسش بنیادین این است که آیا اشیاء خود دارای معرفت، علم یا شعور هستند؟ قرآن کریم، با اشاره به ویژگی‌هایی چون تسبیح، سجده و خشیت اشیاء، پاسخ مثبتی به این پرسش می‌دهد. آیه شریفه می‌فرماید:

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
(آنچه در آسمان‌ها و زمین است برای خدا تسبیح می‌گویند). این آیه، چونان نغمه‌ای آسمانی، تأیید می‌کند که همه موجودات، از سنگ و خاک تا ستارگان، در برابر حق تعالی دارای ادراک و شعورند. در فلسفه عرفانی، تسبیح به معنای ادراک وجودی موجودات در برابر خالق است که مراتب متفاوت وجودی آنها را نشان می‌دهد.

درنگ: تسبیح اشیاء در قرآن کریم، نشانه‌ای از شعور ذاتی آنهاست که در مراتب وجودی متفاوت، جلوه‌گر حکمت الهی می‌شود.

محدودیت تفاسیر سنتی

تفاسیر سنتی، چه در میان شیعه و چه سنی، کمتر به ویژگی‌های معرفتی ذاتی اشیاء پرداخته و بیشتر بر نسبت آنها با صفات الهی تمرکز کرده‌اند. این رویکرد، چونان نگریستن به سایه به جای اصل، از تحلیل هستی‌شناختی اشیاء غفلت ورزیده است. این غفلت، ضرورت بازخوانی قرآن کریم با نگاهی فلسفی و معرفت‌شناختی را برجسته می‌سازد تا حقیقت اشیاء در پرتو حکمت الهی روشن گردد.

ابواب و امکانات وجودی اشیاء

آیه شریفه ۷ سوره زخرف می‌فرماید:

وَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ
(و بر ایشان درهای هر چیز را گشودیم). مفهوم «ابواب» در این آیه، چونان کلیدی زرین، به امکانات وجودی و مراتب معرفتی اشیاء اشاره دارد. در فلسفه اسلامی، هر شیء دارای درهایی است که به خزائن معرفتی و امکانات وجودی آن راه می‌برد. این درها، چونان دروازه‌هایی به سوی حقیقت، انسان را به کشف مراتب باطنی اشیاء دعوت می‌کنند.

رحمت و اشیاء

آیه ۱۵۶ سوره اعراف می‌فرماید:

وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ
(و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است). این آیه، چونان بارانی رحمانی، بیانگر آن است که همه اشیاء در دایره رحمت الهی جای دارند و می‌توانند به‌عنوان موجوداتی رحمتی تلقی شوند. در فلسفه عرفانی ابن‌عربی، اشیاء به‌عنوان مظاهر رحمت الهی، دارای ارزش وجودی و معرفتی‌اند که انسان را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

درنگ: رحمت واسعه الهی، چونان جریانی بی‌پایان، همه اشیاء را در بر گرفته و آنها را به مظاهری از حکمت و معرفت تبدیل کرده است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش نشان داد که اشیاء در قرآن کریم، فراتر از موجودات بی‌جان، دارای شعور، تسبیح و مراتب معرفتی‌اند. آیاتی چون تسبیح موجودات و رحمت واسعه الهی، گواه این حقیقت‌اند که اشیاء در نظام آفرینش، نه‌تنها مظهر صفات الهی، بلکه برخوردار از امکانات وجودی و معرفتی‌اند که در تعامل با انسان، او را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازند.

بخش سوم: خزائن و مراتب وجودی اشیاء

خزائن اشیاء

آیه ۲۱ سوره حجر می‌فرماید:

وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ
(و هیچ چیز نیست مگر آنکه خزائنش نزد ماست و جز به اندازه معین آن را فرو نمی‌فرستیم). مفهوم «خزائن» در این آیه، چونان گنجینه‌ای بی‌کران، به امکانات بالقوه و مراتب وجودی اشیاء اشاره دارد. در فلسفه ملاصدرا، هر ذره از هستی دارای مراتب غیرمتناهی است که در خزائن الهی ذخیره شده و به‌تدریج در نظام آفرینش ظاهر می‌شود. این دیدگاه، با نظریه حرکت جوهری هم‌خوانی دارد که هر موجود را در حال صیرورت و تحول دائمی می‌داند.

درنگ: خزائن اشیاء، چونان گنجینه‌های بی‌پایان الهی، امکانات بالقوه هر موجود را در خود نهفته دارند که به‌تدریج در حرکت جوهری به فعلیت می‌رسند.

غیرمتناهی بودن ذرات

هر ذره از اشیاء، به دلیل برخورداری از خزائن غیرمتناهی، دارای امکانات وجودی بی‌پایان است که در حرکت دائمی خود، مراتب جدیدی را ظاهر می‌کند. این دیدگاه، چونان نوری که از منشور حقیقت می‌گذرد، مراتب وجود را در ذرات ناچیز هستی آشکار می‌سازد. در فلسفه ملاصدرا، هر ذره، مصداقی از شیء است که در فرآیند حرکت جوهری، به سوی کمال پیش می‌رود.

ظلال اشیاء

آیه ۴۸ سوره نحل می‌فرماید:

أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَىٰ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ
(آیا به آنچه خدا از هر چیز آفریده ننگریسته‌اند که سایه‌هایشان از راست و چپ می‌گردد). «ظلال» در این آیه، چونان سایه‌ای که از حقیقت وجود بر زمین می‌افتد، به آثار و ظهورات وجودی اشیاء اشاره دارد. این حرکت سایه‌ها، نشانه‌ای از تحول دائمی موجودات در نظام آفرینش است که با نظریه حرکت جوهری هم‌خوانی دارد.

سجده و استکبار اشیاء

آیه ۴۹ سوره نحل می‌فرماید:

وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ
(و برای خدا سجده می‌کنند آنچه در آسمان‌ها و زمین است). این آیه، چونان نغمه‌ای از تسلیم موجودات در برابر حق، نشان می‌دهد که اشیاء، برخلاف انسان که ممکن است گرفتار استکبار شود، از هرگونه خودبزرگ‌بینی به دورند. در فلسفه عرفانی، سجده اشیاء، نشانه انقیاد وجودی آنها در برابر خالق است که شعور ذاتی آنها را آشکار می‌سازد.

درنگ: سجده اشیاء، چونان نشانه‌ای از انقیاد وجودی، گواه شعور ذاتی آنهاست که در برابر حق تعالی به تسلیم و خضوع درمی‌آیند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با کاوش در مفاهیم خزائن، ظلال و سجده اشیاء، نشان داد که هر شیء در نظام آفرینش، دارای امکانات غیرمتناهی و مراتب وجودی است که در حرکت جوهری به سوی کمال پیش می‌رود. این ویژگی‌ها، اشیاء را به موجوداتی زنده و پویا تبدیل می‌کند که در تعامل با انسان، او را به سوی حقیقت و کمال هدایت می‌کنند.

بخش چهارم: معرفت موجودات و تعامل انسان با اشیاء

منطق طیر و معرفت موجودات

آیه ۱۶ سوره نمل می‌فرماید:

وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ
(و سلیمان از داوود میراث برد و گفت: ای مردم، به ما زبان پرندگان آموخته شده و از هر چیز به ما داده شده است). استفاده از فعل مجهول «عُلِّمْنَا» در این آیه، چونان دریچه‌ای به سوی امکان تعلیم معرفت، نشان می‌دهد که معرفت موجودات، حتی برای غیرانسان، آموختنی است. این دیدگاه، با اصل وحدت شعور در نظام آفرینش هم‌خوانی دارد که همه موجودات را دارای مراتب معرفتی می‌داند.

معرفت ملکه سبا

آیه ۲۳ سوره نمل می‌فرماید:

إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ
(من زنی را یافتم که بر آنها فرمانروایی می‌کند و از هر چیز به او داده شده و تخت عظیمی دارد). این آیه، چونان گواهی بر جامعیت نظام کمال، نشان می‌دهد که حتی غیرمؤمنان نیز می‌توانند به مراتب بالایی از معرفت و امکانات وجودی دست یابند.

درنگ: معرفت موجودات، چونان گوهری نهفته در خزائن الهی، برای همه، حتی غیرمؤمنان، قابل دسترسی است و نشان‌دهنده جامعیت نظام آفرینش است.

تأثیر پرستش بر وجود انسان

پرستش، حتی اگر به موجوداتی چون خورشید یا ماه باشد، می‌تواند اثری مثبت بر وجود انسان بگذارد، زیرا هر شیء دارای خزائن و ملکوت است که می‌تواند در انسان تحول ایجاد کند. این دیدگاه، چونان نوری که از دل تاریکی می‌درخشد، نشان می‌دهد که تعامل با اشیاء، حتی در قالب پرستش ظاهری نادرست، می‌تواند انسان را به سوی حقیقت سوق دهد.

تأثیر روانی و معرفتی اشیاء

تعامل با اشیاء، مانند آب، سبزه یا حیوانات، می‌تواند قساوت قلب را کاهش دهد و به انسان آرامش و معرفت ببخشد. در روان‌شناسی اسلامی و عرفانی، طبیعت به‌عنوان مظهر الهی، انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کند. این تعامل، چونان نسیمی که بر شاخسار دل می‌وزد، قساوت را از قلب می‌زداید و معرفت را در آن می‌کارد.

نقد پرستش نادرست

پرستش موجودات نادرست، مانند امور زشت و خشن، انسان را به سوی انحطاط می‌کشاند، در حالی که پرستش موجودات متعالی، مانند خدا یا مظاهر طبیعی، او را به سوی کمال می‌برد. این دیدگاه، با اخلاق اسلامی هم‌خوانی دارد که پرستش را عملی وجودی می‌داند که می‌تواند انسان را به سوی خیر یا شر هدایت کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش نشان داد که معرفت موجودات، از منطق طیر تا امکانات وجودی ملکه سبا، در دسترس انسان است و تعامل با اشیاء، چه در قالب پرستش متعالی و چه تعامل روانی، می‌تواند او را به سوی کمال هدایت کند. این تعامل، در پرتو حکمت قرآنی، راهی است به سوی خودشناسی و خداشناسی.

بخش پنجم: خودشناسی و معرفت اشیاء

ملکوت و هویت اشرافی اشیاء

مفهوم «ملکوت» در قرآن کریم، چونان باطن گوهرین اشیاء، به حقیقت و مراتب باطنی آنها اشاره دارد. در دیدگاه ابن‌عربی، ملکوت عالم معانی و حقایق است که هر شیء در آن مرتبه‌ای از وجود و شعور دارد. این هویت اشرافی، انسان را به شناخت خزائن و امکانات وجودی اشیاء دعوت می‌کند.

درنگ: ملکوت اشیاء، چونان آینه‌ای از حقیقت الهی، مراتب باطنی و معرفتی آنها را آشکار می‌سازد و انسان را به سوی خودشناسی رهنمون می‌کند.

ضرورت خودشناسی از طریق اشیاء

انسان برای شناخت خود و رسیدن به کمال، باید خزائن و ملکوت اشیاء را بشناسد و از زندگی‌های کلیشه‌ای و تکراری دوری کند. این دیدگاه، با اصل «من عرف نفسه فقد عرف ربه» هم‌خوانی دارد که شناخت اشیاء را راهی برای خودشناسی و خداشناسی می‌داند. این شناخت، چونان سفری به سوی حقیقت، انسان را از ظلمت نادانی به نور معرفت می‌رساند.

جمع‌بندی بخش پنجم

شناخت ملکوت و خزائن اشیاء، کلید خودشناسی و خداشناسی است. انسان با تأمل در مراتب وجودی اشیاء و دوری از زندگی‌های تکراری، می‌تواند به سوی کمال وجودی خویش گام بردارد و حقیقت نظام آفرینش را در یابد.

نتیجه‌گیری نهایی

مفهوم «شیء» در قرآن کریم، چونان گوهری در صدف حکمت الهی، فراتر از یک موجود مادی، به‌عنوان حقیقتی وجودی با خزائن، ملکوت و مراتب معرفتی معرفی شده است. آیات سوره‌های نمل و نحل، چونان چراغ‌هایی روشنگر، نشان می‌دهند که اشیاء دارای شعور، تسبیح و سجده‌اند و در تعامل با انسان، او را به سوی کمال هدایت می‌کنند. این تحلیل، با اصول فلسفه اسلامی، به‌ویژه نظریه وحدت وجود و حرکت جوهری ملاصدرا، هم‌خوانی دارد و نظام آفرینش را مبتنی بر حکمت و رحمت الهی می‌داند که همه اشیاء را در بر می‌گیرد. این نوشتار، دعوتی است به بازخوانی قرآن کریم با نگاهی فلسفی و معرفت‌شناختی که انسان را به سوی فهم عمیق‌تر حقیقت اشیاء و جایگاه او در نظام هستی رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی