در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1199

متن درس





فلسفه اعطای الهی و هماهنگی عنوان و معنون در آیات قرآنی

فلسفه اعطای الهی و هماهنگی عنوان و معنون در آیات قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۹۹)

مقدمه: درآمدی بر مفهوم اعطای الهی

مفهوم اعطای الهی، به‌عنوان یکی از محورهای بنیادین در الهیات اسلامی، در آیات قرآنی با عباراتی چون «أُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ» و «أُوتِيتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ» تجلی یافته است. این عبارات، که در آیات مربوط به انبیا و اولیا و حتی شخصیت‌هایی چون ملکه سبا به کار رفته‌اند، از منظری فلسفی و الهیاتی، دریچه‌ای به سوی فهم رابطه میان ظاهر و باطن انسان، یا به تعبیر دقیق‌تر، «عنوان» و «معنون» می‌گشایند. عنوان، به مثابه پوسته ظاهری و نمادهای دینداری، و معنون، به سان گوهر باطنی شامل ایمان، علم، و تقوا، در تعاملی پویا، کمال انسانی را رقم می‌زنند. این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی این رابطه و نقش آن در مراتب کمال انسانی می‌پردازد. هدف، تبیین این است که چگونه هماهنگی یا ناهماهنگی میان این دو عنصر، مسیر انسان را به سوی کمال یا رذالت هدایت می‌کند، و چگونه صدق، به‌عنوان جوهر هر عمل، حتی در کفر، می‌تواند بر ایمان کلیشه‌ای و بی‌روح برتری یابد.

بخش اول: تبیین مفهوم اعطای الهی در قرآن کریم

اعطای علم به انبیا: مرتبه‌ای از کمال

قرآن کریم در آیه‌ای از سوره نمل، به اعطای علم به داوود و سلیمان علیهما‌السلام اشاره می‌کند:

وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا ۖ وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ

و به‌راستی به داوود و سلیمان دانشی عطا کردیم و گفتند: سپاس خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری داد.

این آیه، اعطای الهی را به مثابه عطیه‌ای متعالی معرفی می‌کند که شامل علم، معرفت، و توحید است. این عطیه، که به انبیا و اولیا اختصاص دارد، نه‌تنها به معنای دانش ظاهری، بلکه شامل معرفتی عمیق است که در خدمت توحید و هدایت قرار می‌گیرد. این اعطا، به‌عنوان معنون، با عنوان نبوت و دینداری ظاهری همراه می‌شود و مرتبه‌ای کامل از کمال انسانی را محقق می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این نکته را چنین تبیین می‌کنند که اعطای الهی به انبیا، شامل اسباب و علل حقیقی است که هم مصداق (معنون) و هم عنوان را در بر می‌گیرد.

تمایز میان «اوتینا» و «اوتیت»

قرآن کریم در دو آیه دیگر، از عبارات مشابه اما متمایزی استفاده می‌کند:

وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ۖ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ

و سلیمان از داوود میراث برد و گفت: ای مردم، ما زبان پرندگان را آموخته‌ایم و از هر چیزی به ما عطا شده است.

إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ

من زنی یافتم که بر آنها پادشاهی می‌کند و از هر چیزی به او عطا شده و تختی بزرگ دارد.

تمایز میان «أُوتِينَا» (به ما داده شد) و «أُوتِيتْ» (به او داده شد) از منظر الهیاتی و فلسفی، حائز اهمیت است. «اوتینا» در مورد انبیا و مؤمنین صادق به کار رفته است که هم معنون (ایمان، علم، و تقوا) و هم عنوان (ظاهر دینی) را دارا هستند. در مقابل، «اوتیت» در مورد ملکه سبا، به اعطای مادی و معنوی بدون عنوان دینی کامل اشاره دارد. این تفاوت، نشان‌دهنده مراتب گوناگون اعطای الهی است. انبیا، به دلیل دارا بودن هر دو جنبه، در مرتبه‌ای کامل قرار دارند، در حالی که ملکه سبا، با وجود صدق در عبادت، به دلیل فقدان عنوان دینی کامل، در مرتبه‌ای ناقص ایستاده است.

درنگ: مراتب اعطای الهی

اعطای الهی در قرآن کریم، مراتبی دارد. انبیا و اولیا، با دارا بودن عنوان و معنون، کامل‌ترین مرتبه را دریافت می‌کنند، در حالی که افرادی چون ملکه سبا، با وجود صدق، به دلیل فقدان عنوان دینی کامل، در مرتبه‌ای ناقص قرار دارند.

بخش دوم: رابطه عنوان و معنون در کمال انسانی

تعریف عنوان و معنون

در این بررسی، «عنوان» به شکل ظاهری و نمادهای دینداری، مانند لباس عالم یا نشانه‌های ظاهری تقوا، و «معنون» به جوهر باطنی، شامل ایمان، علم، و تقوا، اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این دو مفهوم را به مثابه دو بال برای پرواز به سوی کمال انسانی توصیف می‌کنند. انسان کامل، کسی است که این دو را در هماهنگی کامل با یکدیگر داراست، مانند عالمی که هم علم دارد و هم لباس عالمانه بر تن کرده است. این هماهنگی، به مثابه باغی است که هم گل‌های زیبا (عنوان) و هم میوه‌های شیرین (معنون) را در خود جای داده است.

ارزش ذاتی عنوان در دینداری

قرآن کریم در آیه‌ای از سوره احزاب، به اسوه بودن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله اشاره می‌کند:

وَلَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ

و برای شما در [زندگی] رسول خدا سرمشقی نیکوست.

این آیه، بر اهمیت تقلید از پیامبر در هر دو جنبه ظاهر و باطن تأکید دارد. عنوان، مانند لباس دینی، ارزشی ذاتی دارد، زیرا به اسوه پیامبر متصل است. این عنوان، نه‌تنها نشانه‌ای از دینداری است، بلکه به مثابه جویباری است که برکت، صفا، و صدق را به زندگی فرد و جامعه جاری می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که تلبس به لباس دینی، به‌عنوان نشانه‌ای از تشبه به پیامبر و اولیا، نقش مهمی در هدایت جامعه ایفا می‌کند.

نقصان در فقدان یکی از دو عنصر

فقدان یکی از این دو عنصر (عنوان یا معنون) به نقصان در کمال انسانی منجر می‌شود. عالمی که علم دارد اما لباس دینی بر تن ندارد، مانند درختی است که میوه دارد اما شاخ و برگش فرو ریخته است؛ اثرگذاری اجتماعی او محدود می‌شود. در مقابل، فردی که لباس دینی دارد اما فاقد علم و تقواست، مانند پوسته‌ای توخالی است که نه‌تنها بی‌ثمر است، بلکه به تحریف دین می‌انجامد. استاد فرزانه قدس‌سره به تعبیری اشاره می‌کنند که «رب تال القرآن و القرآن یلعنه»؛ یعنی کسی که قرآن می‌خواند اما به دلیل فقدان معنون، مورد لعن قرآن قرار می‌گیرد. این حالت، به مثابه آتشی است که به جای روشنی، تاریکی می‌پراکند.

درنگ: هماهنگی عنوان و معنون

کمال انسانی در هماهنگی میان عنوان و معنون نهفته است. فقدان یکی از این دو، به نقصان منجر می‌شود، و بدتر از آن، عنوان بدون معنون به رذالت و تحریف دین می‌انجامد.

بخش سوم: اسباب و علل اعطای الهی

اسباب مصداقی و حقیقی

اعطای الهی، ریشه در اسباب و علل حقیقی دارد که گاه با عنوان همراه است و گاه بدون آن. انبیا مانند داوود و سلیمان، به دلیل دارا بودن هر دو جنبه، در مرتبه‌ای کامل از این اعطا بهره‌مند شدند. اما ملکه سبا، با وجود صدق در عبادت، به دلیل فقدان عنوان دینی کامل، در مرتبه‌ای ناقص قرار گرفت. استاد فرزانه قدس‌سره این تفاوت را به مثابه دو مسیر تشبیه می‌کنند: یکی که از در وارد خانه می‌شود و با اذن صاحب‌خانه از نعمت‌های او بهره می‌برد، و دیگری که از دیوار وارد می‌شود و گرچه به غذا دست می‌یابد، اما عملش حرام است.

نقش صدق در اثرگذاری اعمال

صدق، به‌عنوان جوهر هر عمل، حتی در کفر اثرگذار است. مشرک یا کافری که با اخلاص عبادت می‌کند، مانند ملکه سبا که به خورشید سجده می‌کرد، از برکات الهی بهره‌مند می‌شود، هرچند این بهره‌مندی ناقص است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که صدق، مانند نوری است که حتی در تاریکی کفر می‌درخشد، اما بدون هدایت عنوان دینی، به کمال کامل نمی‌رسد. این دیدگاه، بر اهمیت اخلاص در هر مرتبه‌ای از باور تأکید دارد.

خباثت عنوان بدون معنون

فردی که تنها عنوان دینی دارد اما فاقد ایمان، تقوا، و علم است، مصداق خباثت است. این حالت، به مثابه درختی است که شاخ و برگ دارد اما ریشه‌ای در خاک ندارد. قرآن کریم این گروه را به شدت نکوهش می‌کند:

كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ

نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید که انجام نمی‌دهید.

این آیه، ریا و سالوس را به‌عنوان بدترین عیب انسانی معرفی می‌کند که نه‌تنها به فرد آسیب می‌زند، بلکه دین را در نظر جامعه خوار می‌سازد.

درنگ: نقش صدق در اعمال

صدق، جوهر هر عمل است. حتی کافری که با اخلاص عبادت می‌کند، از برکات الهی بهره‌مند می‌شود، اما ایمان بدون صدق، به ریا و خباثت منجر می‌شود.

بخش چهارم: دسته‌بندی انسان‌ها و تأثیر اجتماعی

سه مرتبه انسانی

استاد فرزانه قدس‌سره انسان‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کنند:

  • مؤمنین: کسانی که هم عنوان و هم معنون دارند، مانند انبیا و اولیا، که در مرتبه‌ای کامل از کمال انسانی قرار دارند.
  • موفقین: کسانی که معنون دارند اما فاقد عنوان‌اند، مانند ملکه سبا، که با وجود صدق، به دلیل فقدان عنوان دینی کامل، ناقص‌اند.
  • سیاه‌بندان: کسانی که تنها عنوان دارند اما فاقد معنون‌اند، که به دلیل ریا و سالوس، زیان‌بارترین گروه‌اند.

این دسته‌بندی، مانند سه شاخه از یک درخت است: شاخه‌ای که هم گل و هم میوه دارد (مؤمنین)، شاخه‌ای که میوه دارد اما گلی ندارد (موفقین)، و شاخه‌ای که تنها گل‌های ظاهری دارد اما بی‌ثمر است (سیاه‌بندان). گروه سوم، مصداق این آیه‌اند:

خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ

در دنیا و آخرت زیان کردند و این همان زیان آشکار است.

تأثیر اجتماعی عنوان و معنون

عنوان، به‌عنوان میوه معنون، در جامعه معجزه می‌کند. عالمی که هم علم دارد و هم لباس دینی، مانند مشعلی است که نورش هم خود را روشن می‌کند و هم راه دیگران را می‌گشاید. اما عنوان بدون معنون، مانند سایه‌ای است که جز فریب و تاریکی، چیزی به ارمغان نمی‌آورد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که هماهنگی این دو، خیر و برکت را به جامعه می‌آورد، در حالی که ناهماهنگی، به تضعیف اعتماد به دین منجر می‌شود.

مثال‌های تاریخی و اجتماعی

تاریخ اسلام نمونه‌هایی از عالمانی را ارائه می‌دهد که به دلیل فقدان عنوان، اثرگذاری اجتماعی محدودی داشتند. در مقابل، افرادی که تنها ظاهر دینی داشتند، مانند پوسته‌ای بی‌محتوا، به تحریف دین و تضعیف اعتماد جامعه منجر شدند. استاد فرزانه قدس‌سره این نکته را با تمثیلی زیبا بیان می‌کنند: عالمی که علم دارد اما لباس دینی ندارد، مانند عاشقی است که معشوق را در دل دارد اما نشانه‌ای از عشق بر ظاهرش نیست؛ و فردی که لباس دینی دارد اما فاقد علم است، مانند بازیگری است که نقابی فریبنده بر چهره زده است.

درنگ: تأثیر اجتماعی هماهنگی

هماهنگی عنوان و معنون، مانند دو بال برای پرواز به سوی هدایت جامعه است. عالمی که هر دو را دارد، خیر و برکت می‌آفریند، اما عنوان بدون معنون، به تحریف دین و تضعیف اعتماد جامعه می‌انجامد.

بخش پنجم: نقد ریا و سالوس و حفظ حرمت دین

نقد ریا و سالوس

ریا و سالوس، به‌عنوان مصداق عنوان بدون معنون، بدترین عیب انسانی است. حدیث نبوی «مبغوض‌ترین مردم نزد خدا کسی است که ظاهرش بهتر از عملش باشد» این نکته را تأیید می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این رفتار را به مثابه بیماری‌ای می‌دانند که قلب انسان را فاسد می‌کند و دین را در نظر جامعه خوار می‌سازد. این افراد، مانند ابرهایی هستند که باران نمی‌بارند و تنها سایه‌ای فریبنده بر زمین می‌افکنند.

اهمیت هماهنگی ظاهر و باطن

انسان باید ظاهرش را با باطنش هماهنگ کند. اگر باطن ضعیف است، ظاهر نباید متظاهرانه باشد. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را با تمثیلی زیبا بیان می‌کنند: مانند کشاورزی که بذرهایش را به اندازه توان خاک می‌کارد، انسان نیز باید ظاهرش را به اندازه باطنش آراسته کند تا از ریا و سالوس دوری جوید.

حفظ حرمت دین در رفتار

حفظ حرمت دین، از طریق هماهنگی ظاهر و باطن، ضروری است. فردی که صادقانه ضعف خود را می‌پذیرد، مانند بیماری است که به پزشک مراجعه می‌کند و از او شفایابی می‌جوید. اما کسی که با ریا، ظاهر دینی را حفظ می‌کند، مانند بیماری است که بیماری‌اش را پنهان می‌کند و به مرگ نزدیک‌تر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که حفظ حرمت دین، نه‌تنها به فرد، بلکه به کل جامعه خیر می‌رساند.

حرمت ریش‌تراشی و ظاهر دینی

ریش‌تراشی، به‌عنوان عملی ظاهری، در سیاق دینی حرام تلقی می‌شود، زیرا سیره قطعی انبیا و اولیا بر حفظ ریش بوده است. اما اگر فردی فاقد ایمان باشد، ریش‌تراشی او گناه کمتری دارد تا حفظ ظاهر دینی بدون باطن. استاد فرزانه قدس‌سره این نکته را چنین تبیین می‌کنند: فردی که صادقانه کافر است و ظاهر دینی ندارد، مانند مسافری است که راه را گم کرده اما صادقانه در پی مقصد است؛ اما کسی که با ریا ظاهر دینی دارد، مانند بازیگری است که نقابی فریبنده بر چهره زده و دیگران را به گمراهی می‌کشاند.

درنگ: حرمت دین و صدق

حفظ حرمت دین، در گرو هماهنگی ظاهر و باطن است. صدق، حتی در کفر، از ایمان کلیشه‌ای برتر است، زیرا ریا و سالوس، دین را خوار می‌کنند.

بخش ششم: نقد افراط و تظاهر در رفتار

نقد افراط در ظاهرگرایی

افراط در ظاهرگرایی، مانند ریش بلند غیرمتعارف یا لباس نامتناسب، به تمسخر و تحریف دین منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این رفتار را به مثابه نمایشی می‌دانند که به جای جلب احترام، دین را به مضحکه می‌کشاند. اندازه‌گیری در ظاهر، مانند تنظیم آینه‌ای است که حقیقت باطن را به درستی بازتاب می‌دهد.

برتری کفر صادقانه بر ایمان کلیشه‌ای

کفر صادقانه، به دلیل داشتن صدق، از ایمان کلیشه‌ای برتر است. مشرکی که با اخلاص عبادت می‌کند، مانند چشمه‌ای است که گرچه آبش زلال نیست، اما جریان دارد و حیات می‌بخشد. اما ایمان کلیشه‌ای، مانند برکه‌ای است که راکد مانده و جز گنداب چیزی به بار نمی‌آورد. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را در فلسفه اخلاق اسلامی برجسته می‌کنند و تأکید دارند که صدق، جوهر هر عمل است.

نقد تکذیب آیات الهی

افرادی که به تکذیب آیات الهی می‌رسند، اغلب نتیجه ریا و سالوس هستند. این افراد، مانند کسانی هستند که به جای پیمودن راه حقیقت، در باتلاق فریب گرفتار شده‌اند. قرآن کریم این گروه را نکوهش می‌کند:

أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ

که آیات خدا را تکذیب کردند.

این تکذیب، نتیجه قساوت قلب و فقدان صدق است که به خسران در دنیا و آخرت منجر می‌شود.

نقد استفاده ابزاری از دین

استفاده ابزاری از دین، مانند کاسبی با دین یا تظاهر به دینداری، به بدبختی و فساد منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این رفتار را به مثابه دزدی از گنجینه‌ای مقدس می‌دانند که نه‌تنها گناهکار را به تباهی می‌کشاند، بلکه حرمت گنجینه را نیز لکه‌دار می‌کند. انسان باید از خدا رزق بخواهد، اما نه از راه دین‌بازی.

درنگ: پرهیز از ریا و دین‌بازی

ریا و استفاده ابزاری از دین، مانند سمی است که هم فرد را مسموم می‌کند و هم دین را در نظر جامعه خوار می‌سازد. صدق و اخلاص، تنها راه نجات از این دام است.

بخش هفتم: نقش عالمان دینی و مسئولیت اجتماعی

نقش عالمان در حفظ دین

عالمان دینی، اگر عنوان و معنون را با هم داشته باشند، مانند ستارگانی هستند که راه هدایت را روشن می‌کنند. روایت «کسی که از فقها نفس خود را حفظ کند و دینش را نگه دارد» این نکته را تأیید می‌کند. اما عالمانی که تنها ظاهر دینی دارند، به قول امام حسن علیه‌السلام، از لشکر یزید بدترند، زیرا به ضعفای جامعه آسیب می‌زنند. استاد فرزانه قدس‌سره این گروه را به مثابه گرگ‌هایی در لباس میش توصیف می‌کنند که به جای هدایت، گمراهی می‌آفرینند.

نقد تظاهر در رفتار اجتماعی

رفتارهایی مانند راه رفتن متظاهرانه یا تظاهر به قداست، مانند نقابی است که حقیقت را پنهان می‌کند و به ریا و سالوس منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این رفتارها را به بازیگری تشبیه می‌کنند که تماشاگران را فریب می‌دهد اما در نهایت خود نیز در این فریب گرفتار می‌شود.

جمع‌بندی بخش

این بخش نشان داد که عالمان دینی، با هماهنگی عنوان و معنون، می‌توانند جامعه را به سوی کمال هدایت کنند. اما تظاهر و ریا، مانند آفتی است که ریشه‌های دین را می‌خشکاند و اعتماد جامعه را سست می‌کند. صدق و اخلاص، کلید حفظ حرمت دین و اثرگذاری مثبت در جامعه است.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با تأمل در مفهوم اعطای الهی در آیات قرآنی، رابطه میان عنوان و معنون را در مراتب کمال انسانی بررسی کرد. انبیا و اولیا، با دارا بودن هر دو جنبه، مانند قله‌هایی هستند که در اوج کمال ایستاده‌اند. افرادی چون ملکه سبا، با وجود صدق، به دلیل فقدان عنوان دینی کامل، در دامنه این قله‌ها قرار دارند. اما بدترین گروه، سیاه‌بندان‌اند که با عنوان بدون معنون، مانند سایه‌هایی فریبنده، دین را به تباهی می‌کشانند. صدق، مانند جویباری زلال، جوهر هر عمل است و حتی در کفر، ارزشمندتر از ایمان کلیشه‌ای است. انسان باید با تکیه بر اسوه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، ظاهر و باطنش را هماهنگ سازد تا به کمال انسانی دست یابد. این دیدگاه، نه‌تنها در فلسفه اخلاق اسلامی، بلکه در روان‌شناسی اجتماعی و الهیات نیز راهنمایی برای دینداری صادقانه ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی