متن درس
سلوک عقلانی و تخريب غفلت در حکمت اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۱۸)
دیباچه
در سپهر معرفت و سلوک، انسان بهسان مسافری است که در جادهای پرپیچوخم به سوی قلههای کمال و قرب الهی گام برمیدارد. حکمت اسلامی، با تکیه بر انسانشناسی عمیق و روشهای سلوکی نظاممند، راهنمایی است برای این سفر وجودی. درسگفتار شماره ۱۲۱۸ استاد فرزانه قدسسره، که در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۸۹ ایراد شده، به بررسی دو محور بنیادین در سلوک عقلانی میپردازد: سرشاخههای سلوک (تعادل و تنظیم نفس) و تخريب غفلتهای نفسانی..
بخش یکم: سرشاخههای سلوک و ضرورت تخريب غفلت
ماهیت دوگانه سلوک عقلانی
سلوک عقلانی، بهسان درختی تنومند، دارای سرشاخههایی است که رشد و بالندگی انسان را تضمین میکنند. این سرشاخهها شامل تعادل در نفس و تنظیم روابط وجودی انسان با خود، جامعه و هستی است. همزمان، تخريب غفلتهای نفسانی، بهمثابه ریشهکن کردن علفهای هرز، شرط لازم برای شکوفایی این درخت است. استاد فرزانه قدسسره، در درسگفتار خود، این دو محور را بهعنوان بنیادهای حرکت سلوکی معرفی میکنند. تعادل، انسان را به هماهنگی میان جسم و روح هدایت میکند، در حالی که تخريب غفلت، موانع درونی را از سر راه برمیدارد.
درنگ: سلوک عقلانی بر دو محور استوار است: تعادل نفسانی بهسان سرشاخههای حیاتبخش و تخريب غفلت بهمثابه ریشهکن کردن موانع درونی.
غفلت ثابت و یکنواخت: سد راه معرفت
غفلت، بهسان سایهای سنگین و یکنواخت، بر ساختار وجودی انسان چیره شده و او را از شناخت زیرساختهای نفسانی و حرکتیاش بازمیدارد. این غفلت، که در ذات خود ثابت و پایدار است، انسان را در چرخهای از ناآگاهی گرفتار میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این حالت، مانع اصلی در مسیر سلوک است، زیرا انسان را از تأمل در خویشتن و درک تأثیرات اعمالش محروم میکند.
درنگ: غفلت ثابت و یکنواخت، بهسان سدی در برابر جریان معرفت، انسان را از شناخت زیرساختهای وجودیاش بازمیدارد.
پرتلاطم بودن انسان: بازتابی از پیچیدگی وجود
انسان، بهمثابه دریایی پرتلاطم، در درون خود امواجی از تشتت، پریشانی و گاه پشیمانی را تجربه میکند. این تلاطم، که ریشه در پیچیدگی وجودی او دارد، او را از آرامش و استقرار دور میسازد. استاد فرزانه قدسسره، انسان را موجودی معرفی میکنند که دائماً در حال حرکت و تغییر است، اما بدون آگاهی از این حرکات، در دام غفلت گرفتار میماند. این تلاطم، اگرچه چالشبرانگیز است، فرصتی برای خودشناسی و تنظیم نفس فراهم میآورد.
درنگ: انسان، بهسان دریایی پرتلاطم، در پیچیدگی وجودی خود گرفتار است، اما این تلاطم، فرصتی برای خودشناسی و س dips ادامه یافتن به کمال است.
اعمال خیر و غفلت: پارادوکسی در سلوک
اعمال خیر، مانند نماز و روزه، اگرچه ارزشمند و ستودنیاند، در صورت همراهی با غفلت، نمیتوانند انسان را به کمال کامل برسانند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که خیر بودن اعمال، بهتنهایی کافی نیست؛ بلکه آگاهی از تأثیرات این اعمال بر نفس، شرط لازم برای بهرهمندی کامل از آنهاست. این دیدگاه، با مفهوم «علم نافع» در حکمت اسلامی همخوانی دارد، که علم را تنها در صورتی سودمند میداند که به معرفت و تحول درونی منجر شود.
درنگ: اعمال خیر، بدون آگاهی از تأثیرات نفسانی، بهسان گوهری است که در تاریکی غفلت، درخشش خود را از دست میدهد.
جمعبندی بخش یکم
بخش نخست این نوشتار، به تبیین سرشاخههای سلوک و ضرورت تخريب غفلت پرداخت. سلوک عقلانی، با تکیه بر تعادل نفسانی و رفع موانع درونی، انسان را به سوی کمال هدایت میکند. غفلت ثابت و یکنواخت، بهسان سدی در برابر معرفت، مانع از شناخت زیرساختهای وجودی میشود. انسان، بهعنوان موجودی پرتلاطم، نیازمند تأمل در حرکات و اعمال خود است تا از دام غفلت رهایی یابد. اعمال خیر، هرچند ارزشمند، بدون آگاهی از تأثیراتشان، به کمال کامل نمیرسانند. این بخش، زمینه را برای بررسی عمیقتر روشهای رفع غفلت در بخش بعدی فراهم میسازد.
بخش دوم: محاسبه اعمال و تخريب غفلت
مشاهده زیرساختهای حرکتی: کلید آگاهی
انسان، برای رهایی از غفلت، باید زیرساختهای حرکتی و نفسانی خود را مشاهده کند. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه زندگی انسان به تماشای فیلم، تأکید دارند که انسان غالباً به سطح ظاهری اعمال خود توجه میکند، اما از زیرساختهای آنها غافل است. برای مثال، همانگونه که تماشاگر تلویزیون از تکنیکهای تولید تصویر و صدا بیخبر است، انسان نیز از تأثیرات نفسانی اعمالش (مانند اثر نماز بر روح) ناآگاه میماند. این مشاهده، بهسان آینهای است که حقیقت وجود را به انسان نشان میدهد.
درنگ: مشاهده زیرساختهای حرکتی، بهسان آینهای زلال، انسان را از غفلت به سوی آگاهی هدایت میکند.
تمثیل تلویزیون: بازتاب غفلت انسانی
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی بدیع، زندگی انسان را به تماشای تلویزیون تشبیه میکنند. همانگونه که تماشاگر از تکنیکهای تولید فیلم و محتوای عمیق آن غافل است، انسان نیز از تأثیرات و تمثلات اعمال خود بیخبر میماند. این غفلت دوگانه – غفلت از تکنیکهای اعمال و غفلت از انعکاس آنها در نفس – مانع از بهرهمندی کامل از اعمال خیر میشود. برای مثال، نمازی که بدون توجه به اثرش بر نفس خوانده شود، مانند فیلمی است که بدون درک محتوای آن تماشا شده است.
درنگ: زندگی انسان، بهسان تماشای فیلمی است که بدون درک تکنیکها و معانی آن، به غفلت منجر میشود.
غفلت در خیر و شر: پیچیدگی آگاهی
غفلت، نهتنها در اعمال خیر، بلکه در اعمال شر نیز ممکن است. استاد فرزانه قدسسره، با مثالی از دزد آگاه (مانند گانگسترهای فیلمها)، نشان میدهند که آگاهی میتواند حتی در گناه نیز وجود داشته باشد. در مقابل، انسان خیر ممکن است به دلیل عدم توجه به تأثیرات اعمالش، در غفلت بماند. این پارادوکس، نشاندهنده پیچیدگی رابطه میان خیر، شر و آگاهی است. برای نمونه، انسانی که نماز میخواند اما از اثر آن بر نفس بیخبر است، مانند کوری است که کلیدی را میزند اما از روشنایی لامپ بیاطلاع میماند.
درنگ: غفلت، چه در خیر و چه در شر، انسان را از آگاهی و کمال محروم میسازد، در حالی که آگاهی حتی در گناه ممکن است.
محاسبه اعمال: ترازوی دل
محاسبه اعمال، بهسان ترازویی است که انسان با آن، وزن و ارزش اعمال خود را میسنجد. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به سیره یکی از عالمان دینی که با دقت اعمال خود را وزن میکرد، این روش را کلید تخريب غفلت میدانند. محاسبه، انسان را به تأمل در تفاوتهای کیفی و کمی اعمال (مانند کیفیت و کمیت نماز) دعوت میکند. این فرآیند، نیازمند صبوری و حوصله است، زیرا عجله، انسان را از تحلیل دقیق بازمیدارد.
درنگ: محاسبه اعمال، بهسان ترازویی در دل، انسان را به شناخت دقیق تأثیرات اعمالش هدایت میکند.
دفترچه صدشبه: ابزار محاسبه
استاد فرزانه قدسسره، برای محاسبه اعمال، استفاده از دفترچهای را پیشنهاد میکنند که در آن، انسان هر شب اعمال خود را ثبت و مقایسه کند. این دفترچه، که میتواند صد صفحه برای صد شب داشته باشد، بهسان نقشهای است که مسیر سلوک را روشن میسازد. انسان با ثبت حالات، انرژیهای جذبشده و دفعشده، و تأثیرات اعمال، میتواند تفاوتهای نفسانی خود را کشف کند.
درنگ: دفترچه صدشبه، بهسان نقشهای برای سلوک، انسان را به تحلیل دقیق اعمال و حالاتش دعوت میکند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به بررسی روشهای محاسبه اعمال و تخريب غفلت پرداخت. مشاهده زیرساختهای حرکتی، آگاهی از تکنیکها و تمثلات اعمال، و محاسبه دقیق آنها، انسان را از غفلت رهایی میبخشد. تمثیل تلویزیون، پیچیدگی غفلت در خیر و شر را نشان داد، در حالی که محاسبه اعمال، بهسان ترازویی، راه را برای معرفت و کمال هموار میکند. دفترچه صدشبه، بهعنوان ابزاری عملی، انسان را به تحلیل نظاممند نفس دعوت میکند. این بخش، زمینه را برای بررسی تأثیرات محیطی و تغذیه بر سلوک در بخش بعدی فراهم میسازد.
بخش سوم: تأثیرات محیطی و تغذیه بر سلوک
تأثیر تغذیه بر حالات نفسانی
تغذیه، بهسان سوختی برای جسم و روح، بر حالات نفسانی و عبادی انسان تأثیر میگذارد. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی از انواع نان (تافتون، سنگک، بربری)، نشان میدهند که هر نوع غذا، تأثیر متفاوتی بر نفس دارد. برای مثال، نانی که سنگین است یا از نظر شرعی حرام، میتواند انسان را از حال عبادت بازدارد. این تأثیرات، به ضرورت توجه به مزاج و حلالدرمانی اشاره دارند.
درنگ: تغذیه، بهسان سوختی برای نفس، با تأثیرات متفاوت بر حالات عبادی، نیازمند توجه و محاسبه است.
تفاوت آبها: بازتابی از مشاعر
آب، بهظاهر ساده، اما در تأثیرات نفسانی متفاوت است. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به آب قم و تفاوتهای آن با دیگر آبها، انسان را به تشخیص این تأثیرات دعوت میکنند. عدم توانایی در تشخیص تفاوت آبها، نشانه ضعف مشاعر است که انسان را از درک عمیق حالات نفسانی بازمیدارد. این تشخیص، بهسان کلیدی است که درهای خودشناسی را میگشاید.
درنگ: تفاوت آبها، بهسان آینهای برای مشاعر، ضرورت تقویت حس تشخیص در سلوک را نشان میدهد.
ثبات در اعمال: دستگاه مکانیکی نفس
سالک واقعی، بهسان دستگاهی مکانیکی، اعمال خود را به ثبات میرساند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این ثبات، از طریق محاسبه مستمر و ثبت اعمال در دفترچه به دست میآید. انسان با تنظیم حرکت، خواب، و عبادت خود، به هماهنگی وجودی میرسد که او را به کمال نزدیک میکند.
درنگ: ثبات در اعمال، بهسان دستگاهی مکانیکی، انسان را به هماهنگی و کمال وجودی هدایت میکند.
نقد اسطورهسازی از عارفان
اسطورهسازی از عارفان، مانند بایزید و حلاج، انسان را از تمرکز بر خود و محاسبه اعمالش بازمیدارد. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی عالمانه، تأکید دارند که سلوک واقعی، در خودشناسی و محاسبه نفس نهفته است، نه در پیروی از الگوهای اسطورهای. این دیدگاه، انسان را به خودمحوری در سلوک دعوت میکند.
درنگ: اسطورهسازی از عارفان، بهسان حجابی بر حقیقت، انسان را از خودشناسی و سلوک واقعی بازمیدارد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به بررسی تأثیرات محیطی و تغذیه بر سلوک و ضرورت ثبات در اعمال پرداخت. تغذیه و آب، با تأثیرات متفاوت بر نفس، نیازمند توجه و محاسبهاند. ثبات در اعمال، انسان را به هماهنگی وجودی میرساند، در حالی که نقد اسطورهسازی، بر خودمحوری در سلوک تأکید دارد. این بخش، با ارائه راهکارهای عملی، انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره ۱۲۱۸ استاد فرزانه قدسسره، به تحلیل عمیق سلوک عقلانی و تخريب غفلت در حکمت اسلامی پرداخت. سلوک، با تکیه بر تعادل نفسانی و محاسبه اعمال، انسان را از غفلت رهایی میبخشد. تمثیلات تلویزیون و جاده، پیچیدگی غفلت و ضرورت آگاهی را نشان دادند، در حالی که دفترچه صدشبه و محاسبه انرژیهای نفسانی، ابزارهایی عملی برای خودشناسی ارائه کردند. تأثیرات تغذیه و آب، بهعنوان عوامل محیطی، بر ضرورت توجه به مزاج و حلالدرمانی تأکید داشتند. نقد اسطورهسازی، انسان را به تمرکز بر خود و سلوک واقعی دعوت کرد. این اثر، دعوتی است به بازنگری در روشهای سلوک و معرفت، تا انسان بهسان آیینهای زلال، حقیقت عالم را در خود متجلی سازد.
با نظارت صادق خادمی