متن درس
انسانشناسی فلسفی و عرفانی: بازنویسی درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۴۳)
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۴۳)
مقدمه
این نوشتار، بازنویسی جامعی از درسگفتار شماره ۱۲۴۳ استاد فرزانه قدسسره است که در تاریخ ۹ / ۹ / ۱۳۸۹ ارائه شده و به بررسی عمیق انسانشناسی فلسفی و عرفانی با محوریت اقتدار وجودی انسان میپردازد. هدف این اثر، تبیین جایگاه انسان بهمثابه موجودی برخوردار از توانمندیهای بیکران برای اتصال به حقایق متعالی است. با تأکید بر سلامت نفس، علم ارادی، و تهذیب وجودی، این متن راههای دستیابی به مراتب متعالی وجود را روشن میسازد و نقدی بر محدودیتهای علوم غیرارادی ارائه میدهد.
بخش نخست: حقیقت انسان و اقتدار وجودی
غفلت از حقیقت انسان در علوم
در متون علمی، بهویژه در سنتهای معرفتی، غالباً به جنبههای حاشیهای انسان پرداخته شده و حقیقت وجودی او، محتوای باطنیاش، و اقتدار ذاتیاش کمتر مورد توجه قرار گرفته است. انسان، چون گوهری درخشان در نظام هستی، دارای جایگاهی است که قرآن کریم آن را با کرامت ذاتی توصیف میکند: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (اسراء: ۷۰؛ و بهراستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم). این کرامت، به معنای توانمندی انسان برای صعود به مراتب متعالی وجود است، اما غفلت از این حقیقت، شناخت انسان را به مباحث جنبی محدود کرده و از ژرفای وجودی او غافل مانده است.
درنگ: غفلت از حقیقت وجودی انسان در علوم، شناخت او را به مباحث جنبی محدود کرده و از اقتدار ذاتیاش غافل مانده است.
سه فاز حرکت به سوی اقتدار وجودی
برای دستیابی به اقتدار وجودی، انسان باید در سه فاز حرکت کند: سلامت نفس، چابکی نفس، و قوت نفس. سلامت نفس، چون آب زلالی است که هرگونه آلودگی را از خود میزداید؛ چابکی نفس، چون پرندهای سبکبال است که بهسوی آسمان معرفت پرواز میکند؛ و قوت نفس، چون ستونی استوار است که در برابر طوفانهای مسیر مقاومت میورزد. این سه ویژگی، انسان را برای اتصال به عوالم متعالی و موجودات آماده میسازد.
درنگ: اقتدار وجودی انسان در گرو سلامت نفس، چابکی نفس، و قوت نفس است که او را برای اتصال به حقایق متعالی آماده میکند.
اهمیت سلامت نفس و فکر
نفس سالم، قوی، و متحرک، شرط اساسی برای برقراری ارتباط با عوالم و موجودات است. هرگونه خلل در سلامت نفس، مانند شکستگی در پلی است که انسان را به حقایق متعالی متصل میکند. قرآن کریم رستگاری انسان را در گرو تهذیب نفس میداند: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (شمس: ۹؛ بهراستی هر که آن را پاک کرد، رستگار شد). این سلامت، شامل پاکی از رذائل، تقویت قوای روحانی، و تحرک در مسیر معرفت است.
درنگ: سلامت نفس و فکر، شرط اساسی برای اتصال به حقایق متعالی است و هر خللی در آن، این ارتباط را مختل میکند.
تشابه با اصول مکانیکی
همانگونه که در عالم مکانیک، سیستمی دقیق و صحیح برای ایجاد جرقه و اتصال لازم است، در عالم معرفت نیز سلامت نفس و فکر برای اتصال به حقایق متعالی ضروری است. این تشبیه، هماهنگی میان نظام مادی و معنوی را نشان میدهد؛ مانند ماشینی که تنها با قطعات سالم و هماهنگ به حرکت درمیآید، نفس نیز با سلامت و چابکی به سوی حقیقت سیر میکند.
درنگ: سلامت نفس و فکر، مانند سیستمی دقیق در عالم مکانیک، برای ایجاد جرقه معرفت و اتصال به حقایق ضروری است.
بخش دوم: نقش رزق حلال و تعادل قوا
اهمیت حلال بودن ارتزاق
رزق حلال، چون آبی پاک است که نفس را شستوشو میدهد و آن را برای سیر معنوی آماده میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که انبیا و اولیا در نوع خوراک، رفتار، و تعاملات خود با دیگران متمایز بودند. خوراک ناپاک، مانند سمی است که نفس را سنگین کرده و از تحرک معنوی بازمیدارد. روایات اسلامی نیز بر تأثیر رزق حلال بر سلامت روح تأکید دارند.
درنگ: رزق حلال، مانند آبی پاک، نفس را برای سیر معنوی آماده میکند و خوراک ناپاک، آن را سنگین و ناتوان میسازد.
تأثیر سنگینی خوراک بر نفس
خوراک سنگین، چون باری گران بر دوش نفس، توان آن را کاهش داده و از چابکی و تحرکش میکاهد. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به تأثیر مادیات بر معنویت، پرهیز از پرخوری و توجه به کیفیت خوراک را بخشی از تهذیب نفس میدانند. این مفهوم با زهد در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که پرهیز از زیادهروی را راهی برای سبکبالی روح میداند.
درنگ: خوراک سنگین، توان نفس را کاهش داده و مانع چابکی و تحرک معنوی آن میشود.
تعادل میان قوای نفس
تمرکز بیشازحد بر یک قوه، مانند حافظه، میتواند قوای دیگر، مانند تفکر، را تضعیف کند. تعادل میان قوای نفس، چون هماهنگی میان اجزای یک ساز، برای اقتدار وجودی ضروری است. در فلسفه اسلامی، نفس انسانی مجموعهای از قوای متعادل است که هماهنگی آنها برای دستیابی به کمال لازم است.
درنگ: تعادل میان قوای نفس، مانند هماهنگی اجزای یک ساز، برای اقتدار وجودی انسان ضروری است.
بخش سوم: انواع علم و ویژگیهای آن
دو ظرف علم و اراده
اقتدار انسان در دو ظرف اصلی تجلی مییابد: ظرف علم و ظرف اراده. علم، چون نوری است که مسیر وجود را روشن میکند، و اراده، چون نیرویی است که انسان را به سوی مقصد رهنمون میسازد. استاد فرزانه قدسسره علم را به سه نوع تقسیم میکنند: علم حقی، علم خلقی ارادی، و علم خلقی غیرارادی. این تقسیمبندی، مراتب معرفتی انسان را در نظام هستی نشان میدهد.
درنگ: اقتدار انسان در دو ظرف علم و اراده تجلی مییابد؛ علم، نور مسیر، و اراده، نیروی حرکت است.
علم حقی و ویژگیهای آن
علم حقی، علم اطلاقی خداوند است که هیچگونه نسيان یا فراموشی در آن راه ندارد: لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ (سبأ: ۳؛ هیچچیز به اندازه ذرهای از او پنهان نمیماند). این علم، مختص ذات الهی است و با صفت ستاری خداوند، که عیوب بندگان را میپوشاند بدون آنکه فراموش کند، مرتبط است.
درنگ: علم حقی، علم اطلاقی خداوند است که هیچگونه نسيان در آن راه ندارد و با صفت ستاری او مرتبط است.
تفاوت اسمای ستاری و غفاری
اسمای ستاری و غفاری خداوند، هر یک ویژگی متفاوتی دارند. ستاری، چون پردهای است که عیوب بندگان را میپوشاند، اما غفاری، چون جریانی است که گناهان را میآمرزد. هیچیک به معنای فراموشی نیست، بلکه نشانه حکمت الهی در حفظ حریم و آمرزش بندگان است.
درنگ: اسمای ستاری و غفاری، به ترتیب به معنای پوشاندن عیوب و آمرزش گناهاناند، اما هیچیک فراموشی نیست.
علم خلقی و تقسیمبندی آن
علم خلقی به دو نوع ارادی و غیرارادی تقسیم میشود. علم ارادی، مختص انبیا و اولیاست که تحت اراده آنهاست؛ یعنی میتوانند انتخاب کنند چه ببینند و چه نبیند (شَاءَ وَ يَرَى، شَاءَ وَ لَا يَرَى). این علم، مانند پرندهای است که به اراده صاحبش پرواز میکند یا مینشیند.
درنگ: علم خلقی به ارادی و غیرارادی تقسیم میشود؛ علم ارادی، مختص انبیا و اولیاست و تحت کنترل کامل آنهاست.
ویژگی علم ارادی در اولیا
علم اولیا، چون نوری است که به اراده آنها روشن یا خاموش میشود. این علم، تحت کنترل کامل آنهاست و میتوانند انتخاب کنند چه چیزی را رویت کنند یا نکنند. این ویژگی، نشانه اقتدار وجودی اولیاست که نفسشان را به مراتب متعالی رساندهاند.
درنگ: علم ارادی اولیا، تحت کنترل کامل آنهاست و نشانه اقتدار وجودی آنهاست.
نقش فراموشی در سلامت روان
فراموشی برخی امور، چون پردهای است که غمهای سنگین را از پیش چشم انسان میزداید. استاد فرزانه قدسسره با استناد به توحید مفضل، از قول امام صادق علیهالسلام، فراموشی را خیر الهی میدانند، زیرا اگر انبیا و اولیا همهچیز را دائماً رویت میکردند، آشفتگی روانی پیدا میکردند.
درنگ: فراموشی، خیر الهی است که از آشفتگی روانی انبیا و اولیا جلوگیری میکند.
بخش چهارم: محدودیتهای علم غیرارادی
علم غیرارادی و آشفتگی ذهن
علم غیرارادی، مانند انباری پر از اشیاء درهمریخته است که قابل استفاده نیست. این علم، چون کودکی سرکش و بینظم، ذهن را در هنگام عبادت یا تأمل بهسوی امور متفرقه میکشاند و از تمرکز بازمیدارد. استاد فرزانه قدسسره این علم را سست، ضعیف، و فاقد استجماع میدانند.
درنگ: علم غیرارادی، مانند انباری درهمریخته، فاقد کارایی است و ذهن را در هنگام عبادت آشفته میکند.
نماز و تمرکز ارادی
در هنگام گفتن «الله اکبر» در نماز، ذهن باید مانند کاسهای خالی از هر چیزی جز خدا باشد. علم غیرارادی، چون مهمانی ناخوانده، در این لحظه وارد ذهن شده و تمرکز را مختل میکند. این علم، ارزش معرفتی ندارد و انسان را از حضور قلب در عبادت بازمیدارد.
درنگ: در نماز، ذهن باید از هر چیزی جز خدا خالی باشد؛ علم غیرارادی، مانع این تمرکز است.
ارزش علم ارادی در برابر علم غیرارادی
یک مثقال علم ارادی، چون گوهری درخشان، از صد خروار علم غیرارادی ارزشمندتر است. علم ارادی، مانند پرندهای جهنده است که تحت کنترل انسان به سوی حقیقت پرواز میکند، در حالی که علم غیرارادی، چون انباری ضایعات، فاقد کارایی است.
درنگ: یک مثقال علم ارادی، از صد خروار علم غیرارادی ارزشمندتر است، زیرا جهنده و تحت کنترل است.
نقد روانشناسی مدرن
استاد فرزانه قدسسره ادعای روانشناسی مدرن مبنی بر تأثیر ضمیر ناخودآگاه بر رفتار را بیاساس میدانند. در دیدگاه اسلامی، تمام علوم انسانی، حتی ضمیر ناخودآگاه، تحت اراده کلی قرار دارند. اولیا، برخلاف انسانهای عادی، حتی ادراکات ناخودآگاه خود را تحت کنترل اراده دارند.
درنگ: ضمیر ناخودآگاه تحت اراده کلی انسان است؛ اولیا حتی ادراکات ناخودآگاه خود را تحت کنترل دارند.
تمرین تخلیه ذهن
برای دستیابی به علم ارادی، باید ذهن را مانند کاسهای خالی از افکار متفرقه کرد. استاد فرزانه قدسسره تمرین روزانه چند دقیقهای برای تخلیه ذهن را توصیه میکنند، که مانند پاکسازی زمینی برای کاشت بذر معرفت است.
درنگ: تمرین تخلیه ذهن، پیشنیاز دستیابی به علم ارادی و پاکسازی نفس از افکار متفرقه است.
بخش پنجم: علم ارادی و کارایی آن
بینهایت بودن علم انسان
علم انسان، حتی در کودکی، چون دریایی بیکران است که تمامی موجودات عالم را در خود جای داده است. اما این علم، به دلیل فقدان اراده، مانند گنجی پنهان است که به فعلیت نمیرسد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که بدون اراده، این علم بینهایت کارایی ندارد.
درنگ: علم انسان بینهایت است، اما بدون اراده، مانند گنجی پنهان، فاقد کارایی است.
ثروتمندان گرسنه و علم غیرارادی
علم غیرارادی، مانند ثروتی است که در دسترس ثروتمندان گرسنه قرار دارد، اما نمیتوانند از آن بهره ببرند. استاد فرزانه قدسسره با این تشبیه، کاستی علم غیرارادی را نشان میدهند که به دلیل فقدان کنترل، ارزش معرفتی ندارد.
درنگ: علم غیرارادی، مانند ثروت ثروتمندان گرسنه، به دلیل فقدان کنترل، فاقد کارایی است.
آزمایشگاه علم ارادی
برای ارادی کردن علم، باید آزمایشگاهی معنوی ایجاد کرد که در آن علم تحت کنترل قرار گیرد. این آزمایشگاه، مانند کارگاهی است که گوهر علم را صیقل داده و آن را برای پرواز به سوی حقیقت آماده میسازد.
درنگ: آزمایشگاه معنوی، فضایی برای پرورش علم ارادی و آمادهسازی آن برای اتصال به حقیقت است.
نشخوار علم برای تثبیت آن
علم، مانند خوراکی است که باید نشخوار شود تا تثبیت گردد. استاد فرزانه قدسسره با این تشبیه، بر اهمیت تکرار و تعمق در علم برای تبدیل آن به علم ارادی تأکید میکنند. این فرآیند، مانند نشخوار حیوان، علم را از حالت خام به حالت کارآمد تبدیل میکند.
درنگ: نشخوار علم، از طریق تکرار و تعمق، آن را به علم ارادی و کارآمد تبدیل میکند.
بخش ششم: خطر علم اطلاقی و نقش مربی
خطر علم اطلاقی
علم اطلاقی، چون آتشی سوزان است که اگر در انسان رخ دهد، میتواند او را به جنون، خستگی، یا حتی مرگ سوق دهد. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به داستان پیامبر اکرم (ص) و نقل مولوی (كَلِّمِينِي يَا حُمَيْرَاء؛ با من سخن بگو، ای حمیرا)، تأکید میکنند که علم اطلاقی برای انسان خطرناک است و نیازمند هدایت مربی است.
درنگ: علم اطلاقی، مانند آتشی سوزان، میتواند انسان را به جنون یا مرگ سوق دهد، مگر تحت هدایت مربی.
نقش مربی در کنترل علم اطلاقی
مربی، چون لنگری است که سالک را از غرق شدن در دریای علم اطلاقی نجات میدهد. بدون هدایت مربی، علم اطلاقی میتواند انسان را ذوب کرده یا به دیوانگی و خستگی سوق دهد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که مربی، با هدایت سالک، او را در مسیر صحیح نگه میدارد.
درنگ: مربی، مانند لنگری، سالک را از خطر علم اطلاقی نجات داده و او را در مسیر صحیح هدایت میکند.
انواع علم و کارایی آنها
علم حقی، اطلاقی و مختص خداوند است. علم معصومین، ارادی و تحت مشیت آنهاست. علم انسانهای عادی، اهمالی و فاقد کارایی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که تنها علم ارادی، مانند پرندهای سبکبال، میتواند انسان را به سوی حقیقت سوق دهد.
درنگ: علم ارادی، تنها علم کارآمد است که انسان را به سوی حقیقت سوق میدهد.
جمعبندی
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره ۱۲۴۳ استاد فرزانه قدسسره، به تبیین انسانشناسی فلسفی و عرفانی با محوریت اقتدار وجودی انسان پرداخت. سلامت نفس، چابکی نفس، و قوت نفس، پیشنیازهای اتصال به حقایق متعالیاند. علم ارادی، بهعنوان کلید دستیابی به مراتب متعالی، از علم غیرارادی و اهمالی متمایز است. رزق حلال، تعادل قوای نفس، و تمرین تخلیه ذهن، انسان را برای پرورش علم ارادی آماده میسازد. خطر علم اطلاقی و نقش مربی در هدایت سالک، از دیگر نکات کلیدی این بحث است. این اثر، با نگاهی عمیق به فلسفه و عرفان اسلامی، راهکارهایی برای احیای اقتدار وجودی انسان ارائه میدهد.
با نظارت صادق خادمی