متن درس
کتاب اقتدار وجودی و سلوک نفسانی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۴۵)
مقدمه: درآمدی بر اقتدار وجودی و سلوک نفسانی
انسان، در مسیر تحقق کمالات والای وجودی، نیازمند سفری عمیق و باطنی است که او را از قید و بندهای مادی و صوری رها سازد. این کتاب، که برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای ژرف و تأملبرانگیز است، به تبیین شرایط لازم برای دستیابی به مراتب متعالی وجود و اتصال به عوالم غیبی میپردازد. با تکیه بر مبانی فلسفی و عرفانی، این اثر میکوشد تا با زبانی روشن و متین، راهی نظاممند برای سلوک انسانی ترسیم نماید.
بخش اول: برتری انسان کامل بر محسوسات
جایگاه انسان کامل در فلسفه و عرفان
انسان کامل، به مثابه خلیفه الهی، از محدودیتهای مادی و صوری فراتر میرود و به مراتب غیبی وجود متصل میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این برتری، نه در تمسک به اسباب و علل مادی، بلکه در گسستن از قید و بندهای ظاهری و حرکت به سوی کمالات باطنی نهفته است. این دیدگاه، با آیه شریفه وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (اسراء: ۷۰؛ بهراستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم) همخوانی دارد، که کرامت انسان را در ظرفیت او برای تعالی وجودی نشان میدهد. انسان کامل، چونان پرندهای است که از قفس ماده رها شده و در آسمان بیکران غیب پرواز میکند.
درنگ: انسان کامل، با فراتر رفتن از محسوسات و اسباب مادی، به مراتب غیبی وجود متصل میشود و چونان خلیفه الهی، کرامت وجودی خود را متجلی میسازد. |
ناکافی بودن امور مادی برای قرب به حق
دستیابی به معارف والا و قرب به حق، با تکیه صرف بر امور مادی و صوری ممکن نیست. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که قرب حقی، نیازمند گسستن از محدودیتهای ظاهری و اتصال به عوالم باطنی است. این اصل، ریشه در عرفان اسلامی دارد و با آیه وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ (مائده: ۳۵؛ بهسوی او وسیلهای بجویید) همراستاست. این وسیله، همان تهذیب نفس و تقویت اراده است که انسان را از بند ماده رها میسازد. مانند جویباری که از سنگلاخهای کوهسار میگذرد، انسان باید از موانع مادی عبور کند تا به سرچشمه حقیقت دست یابد.
درنگ: قرب به حق، فراتر از تمسک به امور مادی و صوری است و نیازمند تهذیب نفس و اتصال به عوالم باطنی است. |
اقتدار نفسانی و نقش همت
برای نیل به مراتب متعالی، انسان باید در ظرف نفسانیت خویش اقتدار و همت را پرورش دهد. استاد فرزانه قدسسره این اقتدار را به مثابه نیرویی باطنی میدانند که انسان را از محدودیتهای مادی رها میسازد. این مفهوم، با نظریه جهاد اکبر در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که بر تقویت قوای روحانی و اراده تأکید میکند. مانند کشاورزی که با همت، زمین سخت را شکافته و بذر کمال میکارد، انسان نیز باید با ارادهای استوار، موانع نفسانی را کنار زند.
درنگ: اقتدار نفسانی، با پرورش همت و اراده، انسان را از محدودیتهای مادی رها کرده و به سوی کمالات باطنی هدایت میکند. |
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این کتاب، به تبیین جایگاه انسان کامل و ضرورت فراتر رفتن از محسوسات پرداخته است. انسان کامل، با گسستن از قید و بندهای مادی، به مراتب غیبی متصل میشود. قرب به حق، نیازمند تهذیب نفس و تقویت اراده است، و اقتدار نفسانی، کلید این سلوک است. این بخش، مانند چراغی است که مسیر سلوک را روشن میسازد و انسان را به سوی حقیقت وجودیاش رهنمون میکند.
بخش دوم: ضرورت تربیت و ورزش روحی
ساختار تربیتی و ورزش روحی
استاد فرزانه قدسسره، دستیابی به مراتب متعالی را در گرو ساختار تربیتی و ورزش روحی میدانند. این ورزش، شامل تمرینات معنوی مانند ذکر، عبادت و تهذیب نفس است که انسان را برای سلوک آماده میسازد. این مفهوم، با آثار عرفانی مانند «مصباح الشریعه» منسوب به امام صادق (ع) همخوانی دارد، که بر تربیت نفس تأکید میکند. مانند ورزشکاری که با تمرین مداوم، جسم خود را برای مسابقه آماده میسازد، سالک نیز باید روح خود را با تمرینات معنوی تقویت کند.
درنگ: ورزش روحی، شامل تمرینات معنوی مانند ذکر و عبادت، انسان را برای سلوک معنوی آماده میسازد و روح را به سوی کمال هدایت میکند. |
هدف سلوک: فراتر رفتن از ظرف ظاهر
هدف سلوک، قرار گرفتن انسان در فضایی است که قابلیت استفاده، ارتقا، ترمیم و تحقق کمالات را داشته باشد. استاد فرزانه قدسسره این هدف را به سیر از ظاهر به باطن تشبیه میکنند، که در عرفان اسلامی با نظریه تجلی ابنعربی همراستاست. انسان، مانند مسافری است که از دشتهای مادی به سوی قلههای باطنی حرکت میکند، و این حرکت، نیازمند گسستن از قید و بندهای صوری است.
درنگ: هدف سلوک، فراتر رفتن از ظرف ظاهر و ماده است تا انسان به فضایی دست یابد که قابلیت تحقق کمالات را داشته باشد. |
دسترسی به امور غیبی
انسان باید توانایی توسل به امور غیرمحسوس، ربوبیتها و ظهورات غیبی را کسب کند. استاد فرزانه قدسسره این توانایی را نتیجه تهذیب نفس و اتصال به اولیا میدانند. مانند دریانوردی که با استفاده از ستارگان، مسیر خود را در اقیانوس بیکران مییابد، سالک نیز با توسل به امکانات ربوبی، راه خود را در عالم غیب پیدا میکند.
درنگ: دسترسی به امور غیبی، با تهذیب نفس و توسل به ربوبیتها ممکن میشود و انسان را به شهود باطنی رهنمون میسازد. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به ضرورت تربیت و ورزش روحی برای دستیابی به کمالات وجودی پرداخته است. این ورزش، با تمرینات معنوی، انسان را از محدودیتهای مادی رها میسازد و به سوی عوالم غیبی هدایت میکند. هدف سلوک، قرار گرفتن در فضایی است که قابلیت تحقق کمالات را داشته باشد، و این مهم، با توسل به امکانات ربوبی ممکن میگردد. این بخش، مانند نقشهای است که مسیر سلوک را برای سالک روشن میسازد.
بخش سوم: باور به ناکافی بودن محسوسات
ایجاد باور به فراتر از محسوسات
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که انسان باید ابتدا باور کند که تمام اقتدار و قدرت در امور عادی و محسوس نیست. این باور، اساس سلوک عرفانی است و با آیه الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ (بقره: ۳؛ آنان که به غیب ایمان میآورند) همراستاست. انسان، مانند کودکی است که باید از بازی با اسباببازیهای مادی دست کشیده و به سوی حقیقت غیبی گام بردارد.
درنگ: باور به ناکافی بودن محسوسات، گام نخست سلوک عرفانی است و انسان را به سوی ایمان به غیب هدایت میکند. |
گرایش طبیعی به محسوسات
انسان به طور طبیعی، توان خود را در محسوسات میبیند و به وسایل مادی متمایل است. استاد فرزانه قدسسره این گرایش را به ترجیح حرکت سواره بر پیاده یا هوایی بر زمینی تشبیه میکنند. این تمایل، ریشه در نفس اماره دارد که انسان را به مادیات محدود میسازد. مانند پرندهای که به زمین چسبیده و از پرواز بازمانده، انسان نیز باید از این گرایش رها شود.
درنگ: گرایش طبیعی انسان به محسوسات، ریشه در نفس اماره دارد و مانع از حرکت به سوی کمالات باطنی میشود. |
فقدان توسل معنوی
در بسیاری از انسانها، به ویژه در حوزههای علمی، باور به توسل به اولیا، توکل به خدا و استفاده از امکانات ربوبی کمرنگ است. استاد فرزانه قدسسره این فقدان را مانعی برای سلوک معنوی میدانند. توسل، مانند کلیدی است که درهای غیب را میگشاید و انسان را به سوی حقیقت رهنمون میسازد.
درنگ: فقدان باور به توسل معنوی، مانع از اتصال به عوالم غیبی و تحقق کمالات وجودی است. |
گرایش به ابزار مادی
انسان در امور روزمره، به ابزار مادی مانند پول و روابط متوسل میشود، اما در امور معنوی مانند عبادت و مطالعه، به توسل غیبی فکر نمیکند. استاد فرزانه قدسسره این تضاد را نشانهای از غفلت از امکانات ربوبی میدانند. مانند مسافری که به جای استفاده از ستارگان آسمانی، به ابزار زمینی بسنده میکند، انسان نیز در سلوک خود از امکانات غیبی غافل است.
درنگ: گرایش به ابزار مادی در امور معنوی، نشانه غفلت از امکانات ربوبی و مانع سلوک معنوی است. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به ضرورت ایجاد باور به ناکافی بودن محسوسات و غلبه بر گرایشهای مادی پرداخته است. این باور، انسان را از بند نفس اماره رها کرده و به سوی ایمان به غیب هدایت میکند. فقدان توسل معنوی و گرایش به ابزار مادی، موانع اصلی سلوکاند. این بخش، مانند آینهای است که غفلت انسان را بازتاب داده و او را به سوی حقیقت غیبی رهنمون میسازد.
بخش چهارم: نقد رویکردهای صوری در علم دینی
تقسیمبندی انسانها: مادی و الهی
استاد فرزانه قدسسره، انسانها را به دو دسته مادی و الهی تقسیم میکنند، اما تأکید دارند که اکثر افراد، حتی مؤمنان، به محسوسات متکیاند. این تقسیمبندی، به تفاوت میان انسانهای عادی و اولیا اشاره دارد که اولیا از محدودیتهای مادی فراتر میروند. مانند دو راهی که یکی به سوی زمین و دیگری به سوی آسمان میرود، انسان باید مسیر الهی را برگزیند.
درنگ: اکثر انسانها، حتی مؤمنان، به محسوسات متکیاند، اما اولیا با فراتر رفتن از مادیات، به مراتب الهی دست مییابند. |
ناکامی معنوی پس از سالها تلاش
کسانی که سالها به محسوسات متکی بودهاند، پس از مدت طولانی به مراتب متعالی دست نمییابند. استاد فرزانه قدسسره این ناکامی را نتیجه رویکردهای مادی و صوری میدانند. مانند کشاورزی که در زمین شور بذر میکارد، تلاشهای ظاهری بدون تهذیب نفس به ثمر نمینشیند.
درنگ: تکیه بر محسوسات، مانع از دستیابی به مراتب متعالی است و تلاشهای ظاهری بدون تهذیب نفس بیثمر میماند. |
چالشهای ساختاری علم دینی
علم دینی، با برنامههای متناوب و عدم تمرکز کافی، از پرورش تبار انبیا بازمانده است. استاد فرزانه قدسسره این چالش را به پراکندگی در برنامههای علمی تشبیه میکنند که مانع استمرار در سلوک معنوی است. مانند جویباری که به دلیل پراکندگی، به دریا نمیرسد، علم دینی نیز نیازمند بازنگری است.
درنگ: پراکندگی در برنامههای علم دینی، مانع از پرورش تبار انبیا و تحقق سلوک معنوی است. |
خطر افول علم دینی
اگر علم دینی به تبار انبیا متصل نشود، به نهادهای دنیوی تبدیل شده و از رسالت اصلی خود بازمیماند. استاد فرزانه قدسسره این خطر را به انحراف از مسیر اصلی تشبیه میکنند. مانند درختی که از ریشه خود جدا شود، علم دینی بدون اتصال به غیب، به بار نمینشیند.
درنگ: علم دینی، بدون اتصال به تبار انبیا، به نهادی دنیوی تبدیل شده و از رسالت معنوی خود بازمیماند. |
تغییر جایگاه علم دینی در برابر علوم مدرن
در گذشته، علم دینی به دلیل قداست، بر علوم مدرن برتری داشت، اما امروزه این تمایز کمرنگ شده است. استاد فرزانه قدسسره این تغییر را نتیجه غفلت از علوم باطنی میدانند. مانند ستارهای که در روشنایی روز محو میشود، علم دینی نیز نیازمند احیای جایگاه معنوی خود است.
درنگ: کمرنگ شدن قداست علم دینی، نتیجه غفلت از علوم باطنی است و نیازمند احیای جایگاه معنوی است. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به نقد رویکردهای صوری در علم دینی و ضرورت اتصال به تبار انبیا پرداخته است. تکیه بر محسوسات، ناکامی معنوی را به دنبال دارد، و پراکندگی در برنامههای علمی، مانع از سلوک است. علم دینی، بدون اتصال به غیب، به نهادی دنیوی تبدیل میشود. این بخش، مانند هشداری است که علم دینی را به سوی احیای رسالت معنوی خود دعوت میکند.
بخش پنجم: الزام در سلوک و نقد احکام تکلیفیه
الزام در سلوک انبیا
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که انبیا هر کاری، از نفس کشیدن تا سکوت، را با الزام الهی انجام میدادند. این الزام، با آیه إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (انعام: ۱۶۲؛ بهراستی نماز من و آیین من و زندگی من و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانیان است) همراستاست. مانند سربازی که هر حرکتش با فرمان الهی هماهنگ است، انبیا نیز با الزام عمل میکردند.
درنگ: انبیا با الزام الهی عمل میکردند و هر کارشان، از نفس کشیدن تا سکوت، برای خدا بود. |
نقد احکام تکلیفیه برای سلوک
احکام تکلیفیه (واجب، حرام، مستحب، مکروه، مباح) برای مردم عادی مناسباند، اما برای سلوک عرفانی ناکارآمدند. استاد فرزانه قدسسره این احکام را به دلیل دلبخواهی (مستحب و مباح)، ایجاد طمع (واجب) یا ترس (حرام) برای تبار انبیا ناکافی میدانند. مانند ابزارهای ابتدایی که برای سفری ساده کافیاند، اما برای سفر به قلههای غیب ناکارآمدند.
درنگ: احکام تکلیفیه، به دلیل دلبخواهی یا ایجاد طمع و ترس، برای سلوک عرفانی و تبار انبیا ناکارآمدند. |
نیاز به الزام برای اتصال به غیب
برای اتصال به غیب و شهود، انسان باید با الزام عمل کند، نه با احکام دلبخواه یا ترسآور. استاد فرزانه قدسسره این الزام را به فناء فی الله در عرفان تشبیه میکنند. مانند شمعی که برای روشن کردن، باید در آتش ذوب شود، سالک نیز باید با الزام، خود را در راه خدا فدا کند.
درنگ: الزام در عمل، کلید اتصال به غیب و تحقق شهود عرفانی است. |
نیاز به مربی و تمرین معنوی
برای عمل با الزام، انسان به مربی و تمرینات معنوی نیاز دارد. استاد فرزانه قدسسره این نیاز را به حضور شیخ در تصوف تشبیه میکنند. مانند شاگردی که بدون استاد، در مسیر گمراه میشود، سالک نیز بدون مربی، به مقصد نمیرسد.
درنگ: مربی و تمرینات معنوی، برای عمل با الزام و تحقق سلوک ضروریاند. |
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به ضرورت الزام در سلوک و کاستی احکام تکلیفیه برای تبار انبیا پرداخته است. انبیا با الزام الهی عمل میکردند، و سالک نیز باید با الزام و تحت هدایت مربی، به سوی غیب حرکت کند. این بخش، مانند چراغی است که مسیر سلوک را از محدودیتهای صوری به سوی حقیقت باطنی روشن میسازد.
بخش ششم: ورزش اعضا و تهذیب جسم
نیاز به بدن رخش برای سلوک
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که برای قرار گرفتن در تبار انبیا، بدن باید مانند اسب رخش، پاک و آماده سلوک باشد. بدن ناسالم، مانند مرکبی ضعیف، سالک را به مقصد نمیرساند. مانند جنگجویی که بدون اسب نیرومند، در میدان نبرد ناکام میماند، سالک نیز نیازمند بدنی زنده و پاک است.
درنگ: بدن، مانند اسب رخش، باید پاک و آماده باشد تا سالک را در مسیر سلوک به مقصد برساند. |
مردگی بدن و موانع معنوی
بدن انسان، پر از سلولهای مرده است که مانع اتصال به ملائکه و عالم غیب میشود. استاد فرزانه قدسسره این مردگی را مانند نجاست ظاهری میدانند که عبادت را باطل میکند. مانند زمینی که پر از خار و خاشاک است، بدن ناپاک نیز مانع رشد بذر کمال میشود.
درنگ: سلولهای مرده در بدن، مانند نجاست، مانع اتصال به عالم غیب و تحقق سلوک معنویاند. |
تأثیر فضولات بدن بر معنویت
فضولات معده و یبوست، به مغز، اعصاب و روان آسیب میرساند و مانع سلوک میشود. استاد فرزانه قدسسره این تأثیر را در راستای طب اسلامی تبیین میکنند. مانند جویباری که با گل و لای مسدود شده، بدن ناپاک نیز راه روح را سد میکند.
درنگ: فضولات بدن، مانند یبوست، به روان و روح آسیب میرساند و مانع اتصال به غیب است. |
جسم اولیا و اتصال به روح
اولیای الهی به مرتبهای میرسند که جسمشان با روحشان یکی شده و لمس جسمشان به لمس روح منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره این مرتبه را «جرد مرد» مینامند. مانند آینهای که حقیقت را بدون حجاب بازتاب میدهد، جسم اولیا نیز روحشان را متجلی میسازد.
درنگ: جسم اولیا، با تهذیب کامل، به روح متصل شده و لمس آن، مانند لمس حقیقت باطنی است. |
ورزش اعضا و تقویت اراده
ورزش اعضا، با تمرکز بر هر عضو (چشم، گوش، انگشت) و تحت اراده، بدن را زنده و اراده را تقویت میکند. استاد فرزانه قدسسره این تمرین را برخلاف ورزشهای عمومی، نیازمند اراده میدانند. مانند نقاشی که با دقت هر خط را ترسیم میکند، سالک نیز باید هر عضو را با اراده ورزش دهد.
درنگ: ورزش اعضا، با تمرکز و اراده، بدن را از مردگی پاک کرده و اراده را برای سلوک تقویت میکند. |
تفاوت ورزش اعضا با ورزش عمومی
ورزش اعضا، برخلاف ورزشهای عمومی مانند بدنسازی، اراده را تقویت کرده و بدن را از مردگی پاک میسازد. استاد فرزانه قدسسره این تفاوت را به برتری تمرینات عرفانی بر ورزشهای مادی تشبیه میکنند. مانند فرق میان کندهکاری ظریف و تراشیدن سنگ با تیشه، ورزش اعضا نیازمند دقت و اراده است.
درنگ: ورزش اعضا، با تقویت اراده، از ورزشهای عمومی متمایز است و جسم و روح را برای سلوک آماده میسازد. |
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم، به ضرورت تهذیب جسم برای سلوک معنوی پرداخته است. بدن، مانند مرکبی رخش، باید پاک و آماده باشد. سلولهای مرده و فضولات بدن، موانع اتصال به غیباند، و ورزش اعضا، با تقویت اراده، این موانع را برطرف میکند. این بخش، مانند آینهای است که اهمیت جسم در سلوک را بازتاب داده و سالک را به سوی تهذیب هدایت میکند.
بخش هفتم: نماز بهعنوان ورزش اعضا و روح
نماز: عالیترین ورزش جسم و روح
استاد فرزانه قدسسره، نماز را عالیترین ورزش اعضا و جوارح میدانند که با حرکات ركوع، سجده و قیام، جسم و روح را تهذیب میکند. مانند معراجی که مؤمن را به سوی آسمانهای غیب میبرد، نماز حضورمند، انسان را به عالم الهی متصل میسازد.
درنگ: نماز، با حرکات ركوع و سجده، عالیترین ورزش جسم و روح است که انسان را به سوی کمال هدایت میکند. |
نقد نمازهای صوری و سریع
نمازهای سریع و صوری، فاقد خاصیت معنویاند و به بیماریهای جسمی و روانی منجر میشوند. استاد فرزانه قدسسره این نقد را به فقدان حضور قلب در عبادت نسبت میدهند. مانند نقاشی که تنها خطوطی بیروح میکشد، نماز صوری نیز از تهذیب محروم است.
درنگ: نمازهای صوری و سریع، فاقد خاصیت تهذیبیاند و به بیماریهای جسمی و روانی منجر میشوند. |
تأثیر ركوع و سجده طولانی
ركوع و سجده طولانی، مزاج را تخلیه و جسم و روح را پاک میکند. استاد فرزانه قدسسره این تأثیر را به حکمت عبادات در عرفان اسلامی نسبت میدهند. مانند جویباری که با جریان مداوم، زمین را پاک میکند، سجده طولانی نیز روح را از آلودگیها میرهاند.
درنگ: ركوع و سجده طولانی، با تخلیه مزاج، جسم و روح را برای سلوک معنوی آماده میسازد. |
خیر عبادت در سجاده
بزرگان گذشته، با عبادت طولانی در سجاده، خیر معنوی کسب کردند. استاد فرزانه قدسسره این خیر را به استمرار در عبادت نسبت میدهند. مانند درختی که با آبیاری مداوم به بار مینشیند، عبادت طولانی نیز روح را به کمال میرساند.
درنگ: عبادت طولانی در سجاده، خیر معنوی را به ارمغان میآورد و روح را به سوی کمال هدایت میکند. |
نقد نافلهخوانی و تندخوانی
در حوزههای علمی، نافلهخوانی به ریا تعبیر شده و تندخوانی جایگزین عبادت عمیق شده است. استاد فرزانه قدسسره این انحراف را مانع تهذیب میدانند. مانند کتابی که تنها ورق میخورد اما خوانده نمیشود، نافلههای صوری نیز بیاثرند.
درنگ: تندخوانی و نافلههای صوری، مانع از تهذیب معنوی و تحقق خاصیت عبادتاند. |
اهمیت زمانبندی در نماز
انواع نماز با زمانبندی دقیق، برای تهذیب جسم و روح طراحی شدهاند. استاد فرزانه قدسسره این تنوع را حکمت عبادات میدانند. مانند ساعتی که با دقت، زمان را تنظیم میکند، نماز نیز جسم و روح را متعادل میسازد.
درنگ: زمانبندی دقیق در انواع نماز، جسم و روح را برای سلوک معنوی متعادل میکند. |
نماز بهعنوان معراج مؤمن
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به روایت «الصلاة معراج المؤمن» (نماز، معراج مؤمن است)، تأکید دارند که نماز حضورمند، انسان را به عالم الهی متصل میکند. مانند پلی که از زمین به آسمان امتداد دارد، نماز سالک را به سوی کمال میبرد.
درنگ: نماز حضورمند، بهعنوان معراج مؤمن، انسان را به عالم الهی متصل کرده و به سوی کمال هدایت میکند. |
جمعبندی بخش هفتم
بخش هفتم، به نقش بیبدیل نماز در تهذیب جسم و روح پرداخته است. نماز، بهعنوان عالیترین ورزش اعضا، با ركوع و سجده طولانی، انسان را از آلودگیها پاک میکند. نقد تندخوانی و نافلههای صوری، هشداری است برای بازگشت به عبادت عمیق. این بخش، مانند نوری است که مسیر معراج مؤمن را روشن میسازد.
جمعبندی نهایی
این کتاب، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، سفری عمیق به سوی اقتدار وجودی و سلوک نفسانی را ترسیم کرده است. از برتری انسان کامل بر محسوسات تا ضرورت ورزش روحی، از باور به ناکافی بودن مادیات تا نقد رویکردهای صوری در علم دینی، از الزام در سلوک انبیا تا تهذیب جسم و نقش بیبدیل نماز، هر بخش، مانند نگینی در تاج وجود انسانی، به غنای این سفر افزوده است. انسان، با تهذیب نفس، تقویت اراده و عمل با الزام، میتواند به عوالم غیبی متصل شود. نماز، بهعنوان معراج مؤمن، کلید این سلوک است که با حضور قلب و تأنی، جسم و روح را به سوی کمال هدایت میکند. این اثر، مانند چراغی است که راه جویندگان حقیقت را روشن ساخته و به سوی مراتب عالی وجود رهنمون میشود.
با نظارت صادق خادمی |