در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1249

متن درس





فلسفه هدایت الهی: تأملاتی در انسان‌شناسی عرفانی و استمداد از غیب

فلسفه هدایت الهی: تأملاتی در انسان‌شناسی عرفانی و استمداد از غیب

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۲۴۹)

دیباچه: در جست‌وجوی حقیقت غیبی

انسان، در مسیر سلوک به سوی کمال، همواره در پی اتصال به حقیقت غیبی و بهره‌مندی از هدایت الهی است. این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه ۱۲۴۹، به بررسی انسان‌شناسی عرفانی و نقش استمداد از عوالم غیبی در مراتب مختلف حیات انسانی می‌پردازد. با تکیه بر تمایز میان استمداد عام و خاص، و با نقدی عمیق بر رویکردهای صوری در علوم دینی، این متن راهی را ترسیم می‌کند که انسان را از محدودیت‌های مادی و مفهومی به سوی معارف متعالی رهنمون می‌سازد.

بخش یکم: استمداد از غیب: مراتب و تمایزات

تمایز استمداد عام و خاص

استمداد از عوالم و موجودات غیبی، به دو گونه عام و خاص تقسیم می‌شود. استمداد عام، بهره‌گیری انسان‌ها از امکانات غیبی در امور روزمره زندگی است، مانند توکل در سختی‌ها یا الهامات ساده‌ای که گاه به ذهن خطور می‌کند. اما استمداد خاص، به مراتب متعالی‌تری چون فنون، علوم، و معارف اختصاص دارد که در آن، انسان با موجودات غیبی مانند ملائکه ارتباطی عمیق‌تر برقرار می‌کند. این تمایز، مانند تفاوت میان نسیمی است که برگ‌های درخت را به حرکت درمی‌آورد و طوفانی که ریشه‌های عمیق را تغذیه می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این دو نوع استمداد، هر یک کارکردی ویژه دارند و نمی‌توان آن‌ها را یکسان پنداشت.

درنگ: استمداد عام، برای امور روزمره است، اما استمداد خاص، به مراتب متعالی فنون، علوم، و معارف اختصاص دارد و با موجودات غیبی پیوندی عمیق‌تر می‌طلبد.

مراتب جامعه: فنون، علوم، معارف

جامعه انسانی در سه مرتبه وجودی تعریف می‌شود: فنون، که به کارهای ابزاری و مادی وابسته‌اند؛ علوم، که با صفات و قواعد سروکار دارند؛ و معارف، که به روئیت‌های قدسی و حقایق ربوبی مرتبط‌اند. فنون، مانند دستانی هستند که ابزار را به کار می‌گیرند تا نیازهای مادی را برآورده سازند. علوم، مانند چراغی هستند که با قواعد و اصول، راه عقل را روشن می‌کنند. اما معارف، مانند آینه‌ای هستند که نور حق را در دل سالک بازمی‌تابانند و او را به سوی حقیقت متعالی هدایت می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این مراتب را به‌عنوان سلسله‌ای از مراحل وجودی انسان معرفی می‌کنند که هر یک، نیازمند نوع خاصی از استمداد غیبی است.

درنگ: جامعه انسانی در سه مرتبه فنون (ابزاری)، علوم (قاعده‌مند)، و معارف (قدسی) تعریف می‌شود که هر یک کارکرد و استمداد خاص خود را دارند.

تفاوت استمداد در مراتب مختلف

استمداد از موجودات غیبی در هر یک از مراتب فنون، علوم، و معارف، ویژگی‌های متفاوتی دارد. در فنون، استمداد به تسهیل ابزارسازی و خلاقیت مادی کمک می‌کند. در علوم، به کشف قواعد و اصول عقلی یاری می‌رساند. اما در معارف، استمداد به شهود باطنی و روئیت حقایق الهی منجر می‌شود. این تفاوت، مانند سه شاخه از یک رود است که هر یک به مقصدی متفاوت جاری می‌شوند، اما همگی از یک سرچشمه الهی نشأت می‌گیرند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تنوع، نشان‌دهنده عمق تأثیر غیب بر مراتب مختلف وجود انسانی است.

درنگ: استمداد از غیب در فنون، علوم، و معارف متفاوت است و هر مرتبه، نوع خاصی از ارتباط با موجودات غیبی را می‌طلبد.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین استمداد عام و خاص، و تقسیم‌بندی مراتب جامعه به فنون، علوم، و معارف، چارچوبی برای فهم انسان‌شناسی عرفانی ارائه داد. استمداد عام، انسان را در امور روزمره یاری می‌کند، در حالی که استمداد خاص، به مراتب متعالی‌تر اختصاص دارد. هر مرتبه، از فنون ابزاری تا معارف قدسی، نیازمند نوع خاصی از ارتباط با غیب است که انسان را به سوی کمال وجودی هدایت می‌کند. این چارچوب، مانند نقشه‌ای است که راه‌های گوناگون سلوک را به سوی مقصد الهی نشان می‌دهد.

بخش دوم: معارف حقیقی و نقد علوم صوری

تعریف فنون، علوم، و معارف

استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی عمیق به انسان‌شناسی عرفانی، فنون را به کارهای ابزاری، علوم را به دانش‌های قاعده‌مند، و معارف را به روئیت‌های قدسی و شخصی تعریف می‌کنند. فنون، مانند کارگاه‌هایی هستند که با ابزار، نیازهای مادی را برآورده می‌سازند. علوم، مانند کتابخانه‌هایی هستند که قواعد و صفات را در خود جای داده‌اند. اما معارف، مانند گنبد آسمانی‌اند که حقیقت ربوبی را در دل سالک منعکس می‌کنند. معارف، با حقایق الهی، باطنات اسماء، و روئیت‌های یومیه و لیلیه پیوند دارند و از صفت‌پروری یا ابزارنگری فراتر می‌روند. این تعریف، مانند کلیدی است که درهای حقیقت را به روی سالک می‌گشاید.

درنگ: فنون به ابزار، علوم به قواعد، و معارف به روئیت‌های قدسی و حقایق ربوبی وابسته‌اند که مرتبه‌ای متعالی‌تر از علوم و فنون دارند.

نقد تعاریف رایج معارف

آنچه در کتاب‌ها و رسانه‌های دینی به‌عنوان معارف اسلامی معرفی می‌شود، مانند تاریخ تولد و مرگ افراد، احکام، یا مباحث کلامی و فلسفی، معارف حقیقی نیست، بلکه در بهترین حالت، علوم یا فنون‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره با نقدی صریح، این تعاریف را به ثبت احوال یا اسناد تشبیه می‌کنند که از حقیقت معرفت، یعنی روئیت‌های باطنی و اتصال به غیب، فاصله دارند. این نقد، مانند آینه‌ای است که انحرافات را نشان می‌دهد و دعوتی است به بازنگری در محتوای علوم دینی. معارف، به تعبیر ایشان، نه اطلاعات صوری، بلکه شهودهای وجودی‌اند که انسان را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازند.

درنگ: آنچه به‌عنوان معارف اسلامی در کتاب‌ها و رسانه‌ها ارائه می‌شود، علوم یا فنون است، نه معارف حقیقی که با روئیت‌های قدسی پیوند دارند.

نقد محتوای کتب علوم دینی

کتب علوم دینی در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها، اغلب به جای معارف، به علوم صوری یا اطلاعات تاریخی محدود شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این کتب را به باغی تشبیه می‌کنند که به جای گل‌های طبیعی، گل‌های مصنوعی در آن کاشته شده‌اند. این کتب، با تمرکز بر قواعد و اطلاعات ظاهری، از حقیقت معرفت که در شهود و اتصال به غیب نهفته است، غافل مانده‌اند. این نقد، دعوتی است به بازسازی علوم دینی با محوریت معارف حقیقی که انسان را به سوی کمال باطنی هدایت می‌کنند.

درنگ: کتب علوم دینی، به جای معارف حقیقی، به علوم صوری و اطلاعات ظاهری محدود شده‌اند و از حقیقت شهود و غیب فاصله دارند.

نقد مباحث کلام و فلسفه

بسیاری از مباحث کلام و فلسفه، به دلیل ماهیت قاعده‌محور و صوری خود، در زمره علوم قرار می‌گیرند، نه معارف. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این مباحث، مانند فرمول‌هایی هستند که در چارچوب عقل نظری محصورند و از شهود باطنی که معارف را تعریف می‌کند، دورند. این نقد، مانند ناقوسی است که ضرورت بازگشت به معرفت باطنی را به صدا درمی‌آورد و از علوم دینی می‌خواهد تا از قید مفاهیم نظری رها شوند و به سوی حقیقت وجودی حرکت کنند.

درنگ: مباحث کلام و فلسفه، به دلیل صوری بودن، علوم‌اند، نه معارف، و از شهود باطنی که معرفت را تعریف می‌کند، فاصله دارند.

ویژگی معارف حقیقی

معارف حقیقی، با حقایق ربوبی، باطنات اسماء الهی، و روئیت‌های یومیه و لیلیه پیوند دارند. این معارف، مانند چشمه‌ای هستند که از دل وجود جاری می‌شوند و قلب سالک را سیراب می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که معرفت، فراتر از صفت‌پروری یا ابزارنگری است و به شهودهای شخصی و اقتدار وجودی وابسته است. این ویژگی، معارف را از علوم و فنون متمایز می‌سازد و آن‌ها را به سوی مراتب متعالی هدایت می‌کند.

درنگ: معارف حقیقی، با حقایق ربوبی و روئیت‌های قدسی پیوند دارند و فراتر از صفت‌پروری و ابزارنگری‌اند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تعریف دقیق فنون، علوم، و معارف، و نقد تعاریف رایج در علوم دینی، به تمایز میان معارف حقیقی و علوم صوری پرداخت. معارف، به‌عنوان روئیت‌های قدسی، از علوم و فنون متمایزند و به شهود باطنی وابسته‌اند. نقد کتب و مباحث علوم دینی، دعوتی است به بازسازی محتوای آموزشی با محوریت معارف حقیقی. این بخش، مانند پلی است که از علوم ظاهری به سوی معارف باطنی گذر می‌کند و انسان را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: قرآن کریم و استمداد از مغیبات

کارکرد قرآن کریم برای خواص و عوام

قرآن کریم، به‌عنوان کتاب هدایت الهی، برای همه انسان‌ها سودمند است، اما کارکرد آن برای خواص (علما، عرفا، و حکما) عمیق‌تر و تخصصی‌تر است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه هُدًى لِلنَّاسِ (بقره: ۱۸۵؛ هدایت برای مردم)، تأکید دارند که خواص از شگردهای علمی و قوانین قرآنی بهره‌مند می‌شوند، در حالی که عوام به قرائت و فهم ظاهری آن بسنده می‌کنند. این تفاوت، مانند نور خورشیدی است که بر همه می‌تابد، اما تنها باغبانان ماهر می‌توانند از آن برای پرورش گل‌های معطر بهره گیرند. قرآن، برای خواص، مانند نقشه‌ای است که راه‌های باطنی را نشان می‌دهد.

درنگ: قرآن کریم برای خواص، به دلیل بهره‌گیری از شگردها و قوانین باطنی، کارکردی عمیق‌تر از عوام دارد.

ضرورت مغیبات برای خواص

موجودات غیبی، مانند جبرائیل، میکائیل، اسرافیل، عقل، و عالم ملکوت، برای خواص ضروری‌تر از عوام‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این موجودات، برای علما و عرفا، مانند پل‌هایی هستند که آن‌ها را به عوالم متعالی متصل می‌کنند. در مقابل، عوام از مغیبات برای توکل، تقویت، یا الهامات ساده بهره می‌برند. این تفاوت، مانند فاصله میان قله‌ای است که سالک بر آن ایستاده و دشتی است که عامه در آن گام برمی‌دارند. استمداد از مغیبات، برای خواص، شرط دستیابی به معارف متعالی است.

درنگ: موجودات غیبی، برای خواص، ضرورت بیشتری دارند و آن‌ها را به سوی معارف متعالی هدایت می‌کنند.

نقش موجودات غیبی در ذهن

موجودات غیبی، مانند ملائکه و جن، می‌توانند افکار را به ذهن انسان وارد یا از آن خارج کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این نقش را به نسیمی تشبیه می‌کنند که گاه گلبرگ‌های معرفت را به قلب می‌آورد و گاه غبار وسوسه را پراکنده می‌سازد. ملائکه، الهام‌بخش خیر و معرفت‌اند، در حالی که جن ممکن است وسوسه و فراموشی ایجاد کند. این تأثیر، مانند جریانی پنهان است که در رودخانه ذهن جاری می‌شود و جهت حرکت انسان را تعیین می‌کند.

درنگ: موجودات غیبی، با وارد کردن یا خارج کردن افکار، بر ذهن انسان تأثیر می‌گذارند و مسیر معرفت یا گمراهی را رقم می‌زنند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی کارکرد قرآن کریم و نقش موجودات غیبی، به اهمیت استمداد از مغیبات در دستیابی به معارف متعالی پرداخت. قرآن، برای خواص، منبعی برای شهود و علم باطنی است، در حالی که عوام از ظاهر آن بهره می‌برند. موجودات غیبی، به‌ویژه برای خواص، نقش کلیدی در هدایت به سوی معارف دارند. این بخش، مانند دری است که به سوی عوالم غیبی گشوده می‌شود و انسان را به اتصال با حقیقت دعوت می‌کند.

بخش چهارم: عوامل داخلی و تأثیرات تغذیه بر سلوک

تأثیر عوامل داخلی و خارجی بر ذهن

ذهن انسان، تحت تأثیر عوامل داخلی (مانند غذا و محیط) و خارجی (مانند موجودات غیبی) قرار دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که غذای حرام یا زیاد، مانند سمی است که ذهن را کدر و قلب را سنگین می‌کند. این عوامل، مانند بادهایی هستند که گاه ابرهای تاریک را بر آسمان دل می‌نشانند و گاه نور معرفت را پراکنده می‌سازند. کنترل این عوامل، شرط آمادگی برای دریافت نفوذات غیبی است.

درنگ: ذهن انسان، تحت تأثیر عوامل داخلی (غذا و محیط) و خارجی (موجودات غیبی) قرار دارد و کنترل آن‌ها برای سلوک ضروری است.

نقد عادات غذایی جامعه

عادات غذایی نادرست، مانند خوردن پنیر و چای شیرین در صبح، به کُندی، ضعف انرژی، و عصبانیت منجر می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این عادات را مانند کاشتن بذری ناسالم در خاک وجود می‌دانند که میوه‌های تلخ کینه و افسردگی به بار می‌آورد. ایشان توصیه می‌کنند که صبحانه باید مقوی و شامل غذاهایی چون گوشت و سبزی باشد تا جسم برای فعالیت روزانه آماده شود. این نقد، مانند هشداری است که انسان را از خواب غفلت بیدار می‌کند.

درنگ: عادات غذایی نادرست، مانند صبحانه سبک و غیرمقوی، به ضعف جسم و روان منجر می‌شوند و مانع سلوک معنوی‌اند.

تأثیر انواع غذا بر مزاج

غذاها، مانند شیره، ماست، زعفران، یا فلفل، تأثیرات متفاوتی بر مزاج و روان انسان دارند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که برخی غذاها کینه، عصبانیت، یا افسردگی ایجاد می‌کنند، در حالی که غذاهای مقوی، جسم و روح را متعادل می‌سازند. این تأثیر، مانند نقاشی‌ای است که هر رنگ آن، حالتی متفاوت در بوم وجود انسان خلق می‌کند. انتخاب غذای مناسب، مانند انتخاب ابزاری است که سالک را به سوی کمال هدایت می‌کند.

درنگ: غذاها با تأثیر بر مزاج، روان انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهند و انتخاب درست آن‌ها برای سلوک ضروری است.

نقد پرخوری و وعده‌های متعدد

پرخوری و افزایش وعده‌های غذایی به پنج یا شش بار در روز، به ضعف جسمی و ذهنی منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به روایت «مَنْ أَكَلَ فِي الْيَوْمِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ارْبَطُوا مِنَ الْبَهَائِمِ» (کسی که در روز سه بار غذا بخورد، به بهایم پیوندد)، پرخوری را نکوهش می‌کنند. این عادت، مانند باری سنگین است که بر دوش جسم و روح نهاده می‌شود و انسان را از تحرک معنوی بازمی‌دارد. ایشان توصیه می‌کنند که وعده‌ها به یک یا دو بار کاهش یابد و صبحانه مقوی با شام سبک جایگزین شود.

درنگ: پرخوری و وعده‌های متعدد، به کُندی جسم و روان منجر می‌شوند و با حکمت اسلامی ناسازگارند.

تأثیر استعمار بر تغذیه

استاد فرزانه قدس‌سره با نقدی تاریخی، تأثیر فرهنگ‌های بیگانه را بر تغییر عادات غذایی، مانند جابه‌جایی صبحانه و شام، بررسی می‌کنند. این تغییر، مانند ریشه‌کن کردن درختی کهن و کاشتن نهالی ناسازگار است که ثمره‌ای جز ضعف و کسالت ندارد. صبحانه‌های سبک و شام‌های سنگین، به مشکلات جسمی مانند آرتروز و خستگی منجر شده‌اند. این نقد، دعوتی است به بازگشت به حکمت تغذیه سنتی که جسم و روح را متعادل می‌سازد.

درنگ: تأثیر فرهنگ‌های بیگانه، با جابه‌جایی صبحانه و شام، به ضعف جسمی و روانی منجر شده و نیازمند اصلاح است.

حکم شرعی پرخوری

پرخوری، به دلیل اسراف و ضرر به جسم، حرام است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به قواعد فقهی «لَا ضَرَرَ» (ضرر در اسلام نیست) و «لَا إِسْرَافَ» (اسراف در دین نیست)، تأکید دارند که پرخوری، مانند ریختن آب در ظرف شکسته است که نه‌تنها سودی ندارد، بلکه به هدررفتن منابع و آسیب به جسم منجر می‌شود. این حکم، مانند ناقوسی است که انسان را به اعتدال و تهذیب دعوت می‌کند.

درنگ: پرخوری، به دلیل اسراف و ضرر به جسم، حرام است و مانع تهذیب نفس و سلوک معنوی می‌شود.

خاطره تغذیه در کودکی

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به گذشته، از صبحانه‌های مقوی مانند آبگوشت یاد می‌کنند که جسم را برای فعالیت روزانه آماده می‌کرد. در مقابل، مصرف پنیر و چای، مانند سوخت کاستی است که موتور وجود را از حرکت بازمی‌دارد. این خاطره، مانند گنجینه‌ای است که حکمت تغذیه سنتی را به نمایش می‌گذارد و دعوتی است به بازگشت به سبک زندگی سالم.

درنگ: تغذیه سنتی، با صبحانه‌های مقوی، جسم را برای فعالیت و سلوک آماده می‌کرد و از مصرف غیرضروری پنیر پرهیز داشت.

نقد مصرف پنیر و توصیه به لبنیات دیگر

پنیر، به دلیل طبیعت سرد و سنگین، برای مصرف زیاد مناسب نیست و به کُدی و کسالت منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، شیر، خامه، کره، و ماست را به‌عنوان جایگزین‌های مقوی توصیه می‌کنند که مانند سوخت پاک، جسم را برای حرکت معنوی آماده می‌سازند. این توصیه، مانند نسخه‌ای است که حکیم وجود برای سلامت جسم و روح تجویز می‌کند.

درنگ: پنیر، به دلیل مزاج سرد، برای مصرف زیاد مناسب نیست، اما شیر، خامه، و ماست جسم را تقویت می‌کنند.

روایت لقمة الصباح

روایت «لُقْمَةُ الصَّبَاحِ مِسْمَارُ الْبَدَنِ» (لقمه صبح، میخ بدن است) به اهمیت صبحانه مقوی برای استحکام جسم اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این روایت را مانند ستونی می‌دانند که بنای وجود را استوار می‌سازد. صبحانه مقوی، مانند میخی است که جسم را برای فعالیت‌های روزانه محکم می‌کند و از ضعف و کسالت جلوگیری می‌نماید.

درنگ: لقمه صبح، مانند میخی است که جسم را برای فعالیت‌های روزانه استوار می‌سازد و از کسالت جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با بررسی تأثیر عوامل داخلی مانند تغذیه بر سلوک، به ضرورت کنترل غذا و محیط برای آمادگی معنوی پرداخت. عادات غذایی نادرست، مانند پرخوری و مصرف غذاهای نامناسب، جسم و روان را از تعادل خارج می‌کنند. نقد فرهنگ‌های بیگانه و توصیه به صبحانه مقوی و شام سبک، راهی برای بازگشت به حکمت تغذیه اسلامی است. این بخش، مانند نقشه‌ای است که مسیر سلامت جسم و روح را برای سلوک معنوی ترسیم می‌کند.

بخش پنجم: سبک زندگی و ارتباط با آسمان

نقد زندگی در خانه‌های بسته

زندگی در خانه‌های بسته، با پرده‌های کشیده و هوای محدود، مانند قفسی است که روح انسان را محصور می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ (جاثیه: ۱۳؛ آنچه در آسمان‌ها و زمین است برای شما آماده کرد)، تأکید دارند که انسان باید رابطه‌اش را با آسمان و طبیعت حفظ کند. این ارتباط، مانند پنجره‌ای است که نور غیب را به قلب سالک می‌تاباند و او را برای دریافت نفوذات الهی آماده می‌سازد.

درنگ: زندگی در خانه‌های بسته، روح را از ارتباط با آسمان و غیب محروم می‌کند و مانع سلوک معنوی می‌شود.

خاطره زندان و پنجره کوچک

استاد فرزانه قدس‌سره از تجربه‌ای در زندان یاد می‌کنند که پنجره‌ای کوچک، موهبتی برای اتصال به نور و هوا بود. این پنجره، مانند روزنه‌ای بود که روح را از خفگی نجات می‌داد و امکان تنفس در فضای الهی را فراهم می‌کرد. این خاطره، مانند گوهری است که ارزش ارتباط با آسمان را حتی در تنگناها نشان می‌دهد.

درنگ: ارتباط با آسمان، حتی از طریق روزنه‌ای کوچک، روح را برای دریافت نفوذات غیبی آماده می‌سازد.

نقد مساجد مدرن

مساجد امروزی، برخلاف مساجد صدر اسلام که با آسمان و طبیعت پیوند داشتند، مانند خانه‌های بسته‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این مساجد را به قفس‌هایی تشبیه می‌کنند که روح عبادت را محصور می‌سازند. مساجد صدر اسلام، با فضای باز و ارتباط با آسمان، مانند باغ‌هایی بودند که روح مؤمن را به سوی خدا پرواز می‌دادند. این نقد، دعوتی است به بازسازی معماری آیینی با الهام از حکمت اسلامی.

درنگ: مساجد مدرن، با ساختار بسته، از ارتباط با آسمان محروم‌اند و روح عبادت را محدود می‌کنند.

توصیه به احیاء شب

استاد فرزانه قدس‌سره توصیه می‌کنند که انسان شب‌ها دو بار بیدار شود و با آسمان ارتباط برقرار کند، حتی بدون عبادت. این احیاء، مانند نسیمی است که غبار غفلت را از قلب می‌زداید و روح را برای دریافت الهامات غیبی آماده می‌سازد. این عمل، در فقه و عرفان، به تهذیب نفس و تقویت ارتباط با غیب کمک می‌کند.

درنگ: احیاء شب، با بیداری و ارتباط با آسمان، روح را برای دریافت نفوذات غیبی آماده می‌کند.

نقد سبک زندگی شبانه

فناوری‌های مدرن، مانند برق و تلویزیون، شب‌ها را از حالت معنوی خود خارج کرده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این سبک زندگی را مانند تاریکی‌ای می‌دانند که نور احیاء را خاموش می‌کند. در مقابل، سنت پیامبر (ص) که پس از عشاء به خواب می‌رفت و شب‌ها برای عبادت و اداره جامعه بیدار می‌شد، مانند چراغی است که راه زندگی متعادل را نشان می‌دهد.

درنگ: فناوری‌های مدرن، با مختل کردن احیاء شب، انسان را از دریافت‌های معنوی محروم کرده‌اند.

سنت پیامبر در شب‌ها

پیامبر اکرم (ص)، پس از نماز عشاء به خواب می‌رفت و شب‌ها برای عبادت، اداره جامعه، و زندگی خانوادگی بیدار می‌شد. استاد فرزانه قدس‌سره این سنت را مانند رودی جاری می‌دانند که هم جسم را سیراب می‌کند و هم روح را به سوی خدا هدایت می‌نماید. این الگو، نشان‌دهنده تعادل میان جسم و روح در سلوک پیامبرانه است.

درنگ: سنت پیامبر در احیاء شب و تعادل میان عبادت و زندگی، الگویی برای سلوک متعادل است.

خاطره جزیره کیش

استاد فرزانه قدس‌سره از تجربه‌ای در جزیره کیش یاد می‌کنند که شب‌ها با فعالیت گروهی و نیت قربت، امنیت برقرار می‌شد. این عمل، مانند مشعلی بود که تاریکی را می‌شکافت و برکت را به جامعه می‌آورد. این خاطره، نشان‌دهنده تأثیر عمل صالح در ایجاد امنیت و هدایت است.

درنگ: فعالیت شبانه با نیت قربت، مانند سنت پیامبر، امنیت و برکت را به جامعه می‌آورد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با نقد زندگی در محیط‌های بسته و توصیه به ارتباط با آسمان، به اهمیت سبک زندگی معنوی در سلوک پرداخت. احیاء شب، سنت پیامبر، و خاطره جزیره کیش، همگی نشان‌دهنده ضرورت اتصال به غیب و طبیعت برای تهذیب نفس‌اند. این بخش، مانند آینه‌ای است که انسان را به بازنگری در سبک زندگی و بازگشت به حکمت اسلامی دعوت می‌کند.

بخش ششم: عرفان، معرفت، و اصلاح علوم دینی

واردات قلبیه و ضرورت استمداد غیبی

معرفت، بدون نفوذات قلبیه و استمداد از غیب، ممکن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به نامه ابن‌عربی به فخر رازی («لَا تَأْكُلُوا مِنْ تَحْتِ أَقْدَامِكُمْ»، غذای خود را از زیر پایتان جمع نکنید)، تأکید دارند که علم حقیقی از منابع غیبی نشأت می‌گیرد، نه از منابع زمینی. این نفوذات، مانند بارانی هستند که خاک خشک قلب را سیراب می‌کنند و درخت معرفت را به بار می‌نشانند.

درنگ: معرفت، بدون نفوذات قلبیه و استمداد از غیب، ممکن نیست و علم زمینی برای آن کافی نیست.

نقد علم زمینی

علم محدود به منابع زمینی، مانند غذای حیوانات است که از زیر پا جمع می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این علم را مانند علوفه‌ای می‌دانند که تنها جسم را تغذیه می‌کند، اما روح را از معرفت محروم می‌سازد. این نقد، دعوتی است به فراتر رفتن از علوم صوری و اتصال به منابع غیبی برای دستیابی به معارف متعالی.

درنگ: علم زمینی، مانند غذای حیوانات، روح را از معرفت محروم می‌کند و برای سلوک کافی نیست.

نیاز عارف به غیب

عارف، بیش از عالم و فن‌کار، به استمداد از غیب نیاز دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عارف، برای تسخیر عوالم و شناخت موجودات غیبی، باید زیر آسمان بنشیند و با ملائکه ارتباط برقرار کند. این نیاز، مانند تشنگی‌ای است که تنها با چشمه غیب سیراب می‌شود و عارف را به سوی کمال هدایت می‌کند.

درنگ: عارف، برای تسخیر عوالم و معرفت، بیش از دیگران به استمداد از غیب نیاز دارد.

نقد علوم انسانی مدرن

علوم انسانی مدرن، به دلیل استفاده از محتوای کهنه و غیربومی، به بی‌اعتقادی و شکاکیت منجر می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این علوم را مانند ابزارهای فرسوده‌ای می‌دانند که پاسخگوی نیازهای نسل جدید نیستند. این نقد، دعوتی است به بازسازی علوم انسانی با تکیه بر معارف اسلامی و حکمت باطنی.

درنگ: علوم انسانی مدرن، به دلیل کهنگی و عدم تطبیق با زمان، به بی‌اعتقادی منجر شده و نیازمند بازسازی‌اند.

هوش نسل جدید

نسل جوان، به دلیل تجربه‌های تاریخی و فشارهای اجتماعی، از هوش و زیرکی بالایی برخوردار است. استاد فرزانه قدس‌سره این نسل را مانند الماسی می‌دانند که با تراش مناسب، می‌تواند درخشش معرفت را به نمایش بگذارد. این هوش، نیازمند هدایت با علوم به‌روز و معارف اسلامی است تا به کمال برسد.

درنگ: نسل جوان، با هوش و زیرکی خود، نیازمند علوم به‌روز و معارف اسلامی برای هدایت به سوی کمال است.

نقد سبک زندگی طلاب

سبک زندگی برخی طلاب، با اولویت دادن به دنیا و غفلت از احیاء شب و خانواده، از تبار انبیا فاصله دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این سبک را مانند راهی انحرافی می‌دانند که سالک را از مقصد دور می‌کند. اصلاح این سبک، مانند بازگشت به جاده‌ای است که به سوی کمال الهی هدایت می‌شود.

درنگ: سبک زندگی برخی طلاب، با غفلت از احیاء و خانواده، از تبار انبیا فاصله دارد و نیازمند اصلاح است.

توصیه به آزمایش خود

انسان باید خود را با آسمان آزمایش کند و با ریاضت، از تکبر و غفلت رها شود. استاد فرزانه قدس‌سره این آزمایش را مانند آینه‌ای می‌دانند که عیوب وجود را نشان می‌دهد و انسان را به سوی تواضع و معرفت هدایت می‌کند. این توصیه، مانند دعوتی است به خودآگاهی و تهذیب نفس.

درنگ: آزمایش خود با آسمان و ریاضت، انسان را از تکبر رها کرده و به معرفت هدایت می‌کند.

نقد تکبر و تشریفات

تکبر و تشریفات، مانند قبا و کباده، مانع تواضع و اتصال به غیب می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره سادگی را مانند کلیدی می‌دانند که درهای معرفت را می‌گشاید. این نقد، دعوتی است به زهد و فروتنی که سالک را به سوی خدا نزدیک می‌کند.

درنگ: تکبر و تشریفات، مانع تواضع و معرفت‌اند و سادگی، کلید اتصال به غیب است.

معراج پیامبر

معراج پیامبر (ص)، با بیداری شبانه و تردد به مسجد، محقق شد. استاد فرزانه قدس‌سره این معراج را مانند سفری باطنی می‌دانند که سالک را از خاک به افلاک می‌رساند. این الگو، نشان‌دهنده اهمیت احیاء شب و عمل صالح در سلوک معنوی است.

درنگ: معراج پیامبر، با احیاء شب و عمل صالح، الگویی برای سلوک باطنی به سوی خدا ارائه می‌دهد.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تأکید بر نفوذات قلبیه و ضرورت استمداد از غیب، به نقش عارف در تسخیر عوالم و نقد علوم صوری پرداخت. اصلاح سبک زندگی طلاب، آزمایش خود با آسمان، و رهایی از تکبر، راه‌هایی برای بازگشت به تبار انبیا هستند. این بخش، مانند چراغی است که مسیر معرفت و سلوک را روشن می‌سازد.

نتیجه‌گیری کل

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، انسان‌شناسی عرفانی را با محوریت استمداد از عوالم غیبی بررسی کرد. تمایز میان معارف حقیقی و علوم صوری، نقد عادات غذایی و سبک زندگی، و تأکید بر ارتباط با آسمان، همگی دعوتی‌اند به بازگشت به حکمت اسلامی و تبار انبیا. قرآن کریم، با هدایت خواص و عوام، و موجودات غیبی، با نفوذات قلبیه، انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازند. این نوشتار، مانند نقشه‌ای است که مسیر سلوک را از محدودیت‌های مادی به سوی افق‌های متعالی غیب ترسیم می‌کند.

با نظارت صادق خادمی