متن درس
ارتباط با عوالم غیبی و نقش ملائکه در هدایت وجودی انسان: کاوشی در فلسفه و عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۵۳)
دیباچه
انسان، این موجود شگفتانگیز و آیینهدار صفات الهی، در مسیر سلوک و نیل به کمال، پیوسته در پی پیوند با عوالم غیبی و بهرهمندی از موجودات متعالی، بهویژه ملائکه، است. درسگفتار شماره ۱۲۵۳، که در تاریخ چهاردهم دیماه ۱۳۸۹ در محضر استاد فرزانه قدسسره ایراد شده، به کاوش در امکان و ضرورت ارتباط انسان با عوالم غیبی و نقش ملائکه در هدایت وجودی او میپردازد. این نوشتار، با نگاهی فلسفی و عرفانی، به نقد غفلت کنونی جامعه اسلامی از این ارتباط پرداخته و بر ضرورت بازگشت به الگوی انبیا و اولیای الهی تأکید دارد. هدف این اثر، ارائه دیدگاهی جامع و منسجم به جایگاه انسان در نظام هستی و نقش ملائکه بهعنوان ایادی الهی در تدبیر عالم و هدایت انسان است. با استناد به آیات قرآن کریم، روایات، و تحلیلهای فلسفی و عرفانی، این کتاب راهنمایی است برای پژوهشگران و سالکانی که در پی فهم حقیقت وجود و ارتباط آن با غیباند.
بخش نخست: امکان و ضرورت ارتباط با عوالم غیبی
امکان بهرهمندی از موجودات غیبی
انسان، بهعنوان موجودی برخوردار از ظرفیتهای وجودی بیکران، قادر است از موجودات غیبی، اعم از ملائکه و غیرملائکه، بهرهمند شود. این موجودات، بهصورت ناخودآگاه، امدادهایی به انسان عرضه میدارند و امکان استمداد آگاهانه از آنها نیز برای او فراهم است. این ارتباط، نه تنها ممکن، بلکه ضرورتی وجودی برای تحقق کمال انسانی است.
درنگ: انسان قادر است از موجودات غیبی، بهویژه ملائکه، بهصورت آگاهانه و ناخودآگاه بهرهمند شود. |
این امکان، چونان کلیدی است که درهای عوالم متعالی را به روی انسان میگشاید و او را به سوی قلههای معرفت رهنمون میسازد.
نقد غفلت از ارتباط با غیب
جامعه اسلامی، حتی در حوزههای علمی، از ارتباط با عوالم غیبی غافل مانده و هیچ تمایلی به استمداد از این عوالم نشان نمیدهد. این غفلت، که استاد فرزانه قدسسره آن را نوعی گمراهی میدانند، زندگی مسلمانان را از نظر وجودی با زندگی غیرمسلمانان همسان ساخته است. فقدان این ارتباط، هویت اسلامی را از روح معنوی خود تهی کرده و جامعه را به سوی انحراف وجودی سوق داده است.
درنگ: غفلت از ارتباط با عوالم غیبی، نوعی گمراهی است که هویت اسلامی را از روح معنوی آن تهی میسازد. |
این غفلت، چونان پردهای تاریک است که نور معرفت غیبی را از قلب جامعه اسلامی بازمیدارد.
مقایسه رویکرد اسلامی و غیراسلامی به غیب
در حالی که جوامع غیرمسلمان، با وجود عدم یقین به عوالم غیبی، از طریق ابزارهای علمی، صنعتی، و حتی هنری مانند فیلم و سریال، به تسخیر این عوالم میپردازند، جامعه اسلامی، با وجود یقین به وجود این عوالم، هیچ حرکتی در این راستا انجام نمیدهد. این انفعال، نشانهای از دوری از حقیقت ایمان و طلب معرفت است.
درنگ: جامعه اسلامی، با وجود یقین به غیب، از جوامع غیرمسلمان در بهرهمندی از عوالم غیبی عقب مانده است. |
این انفعال، چونان خواب غفلت است که جامعه اسلامی را از پرواز به سوی آسمانهای معرفت بازمیدارد.
تفاوت هویت اسلامی و ساختار زندگی کنونی
گرچه جامعه اسلامی در ظاهر پایبند به آداب دینی است، اما فقدان ارتباط با عوالم غیبی، ساختار زندگی آن را از جوامع غیرمسلمان متمایز نمیسازد. این وضعیت، نشاندهنده نبود طلب و اشتیاق برای پیوند با ملائکه و موجودات غیبی است. استاد فرزانه قدسسره این فقدان را نشانهای از انحراف از هویت اسلامی میدانند.
درنگ: فقدان ارتباط با غیب، هویت اسلامی را از جوامع غیرمسلمان متمایز نمیسازد. |
این انحراف، چونان گم شدن گوهر ایمان در میان خاکستر عادات روزمره است.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار به تبیین امکان و ضرورت ارتباط انسان با عوالم غیبی پرداخت. انسان، بهعنوان موجودی برخوردار از ظرفیتهای متعالی، قادر است از ملائکه و موجودات غیبی بهرهمند شود. غفلت جامعه اسلامی از این ارتباط، نوعی انحراف از هویت دینی است که باید با بازگشت به الگوی انبیا اصلاح شود.
بخش دوم: الگوی انبیا و اولیا در ارتباط با غیب
تلاش انبیا و اولیا برای پیوند با غیب
انبیا و اولیای الهی، با دلبستگی، آرزو، و ریاضت، بهدنبال ارتباط با عوالم غیبی بودند. این تلاش، که با طلب و درخواست همراه بود، آنها را به مراتب متعالی وجودی رهنمون ساخت. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این الگو، مبنای تحقق کمال انسانی و وراثت انبیاست.
درنگ: انبیا و اولیا، با طلب و ریاضت، به عوالم غیبی متصل شده و به کمال وجودی دست یافتند. |
این تلاش، چونان سفری است که سالک را از کویر عادات به سرزمینهای سبز معرفت میرساند.
نقد وضعیت علم دینی در حوزههای علمیه
علم دینی در حوزههای علمیه، بهجای دنبال کردن الگوی انبیا، به تکرار کتب و مشقنویسی نظری محدود شده است. این رویکرد، از تحقق وراثت انبیا و دستیابی به مراتب غیبی جلوگیری کرده و علم دینی را از جامعیت وجودی تهی ساخته است.
درنگ: علم دینی، با محدودیت به مشقنویسی نظری، از وراثت انبیا و معرفت غیبی محروم مانده است. |
این محدودیت، چونان قفسی است که پرنده علم دینی را از پرواز به سوی آسمانهای شهود بازمیدارد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این نوشتار به الگوی انبیا و اولیا در ارتباط با عوالم غیبی پرداخت. تلاش آنها برای پیوند با غیب، مبنای تحقق کمال انسانی است. نقد وضعیت علم دینی، بر ضرورت بازگشت به این الگو تأکید دارد تا علم دینی از محدودیتهای نظری رهایی یابد.
بخش سوم: مرجعیت قرآن کریم در تبیین غیب
لزوم استناد به قرآن کریم
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که تبیین ارتباط با عوالم غیبی باید به قرآن کریم مستند شود. تجربه شخصی ایشان در اولویت قرار دادن روایات بهجای قرآن، بهعنوان خطایی معرفتی نقد شده است. قرآن کریم، بهعنوان ثقل اکبر، مبنای تمامی استدلالهای دینی است.
درنگ: قرآن کریم، مبنای اصلی تبیین ارتباط با عوالم غیبی و مرجع تمامی استدلالهای دینی است. |
این مرجعیت، چونان چراغی است که مسیر معرفت را در تاریکیهای گمراهی روشن میسازد.
دعا برای حفظ هدایت
دعای قرآنی «پروردگارا، دلهایمان را پس از آنکه هدایتمان کردی، منحرف مکن» (آل عمران: ۸) بر ضرورت توکل و استمداد از خدا برای دوری از انحراف تأکید دارد.
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا
درنگ: دعا برای حفظ هدایت، نشانه ضرورت توکل و استمداد از خدا برای دوری از گمراهی است. |
این دعا، چونان سپری است که قلب را از تیرهای انحراف حفظ میکند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم این نوشتار بر مرجعیت قرآن کریم در تبیین ارتباط با عوالم غیبی تأکید کرد. استناد به قرآن، بهعنوان ثقل اکبر، و دعا برای حفظ هدایت، راه را برای فهم حقیقت غیب هموار میسازد.
بخش چهارم: نقش ملائکه در تدبیر عالم و هدایت انسان
ملائکه بهعنوان ایادی الهی
ملائکه، بهعنوان ایادی و مجاری الهی، عالم را اداره میکنند. بدون حضور آنها، نظم وجودی عالم مختل شده و شیاطین بر انسان چیره میشوند. استاد فرزانه قدسسره ملائکه را نیروهای الهی میدانند که نظم هستی را حفظ میکنند.
درنگ: ملائکه، بهعنوان ایادی الهی، نظم وجودی عالم را حفظ کرده و انسان را از چیرگی شیاطین نجات میدهند. |
این نقش، چونان ستونهایی است که بنای عالم را استوار نگه میدارد.
کثرت عوالم و موجودات
مفهوم «پروردگار جهانیان» در قرآن کریم (فاتحه: ۲) بر کثرت حقیقی عوالم نزولی و صعودی دلالت دارد. انسان، در میان این عوالم بینهایت، با ملائکه در تعامل مداوم است.
رَبِّ الْعَالَمِينَ
درنگ: کثرت عوالم، نشانهای از بینهایت بودن مراتب هستی و تعامل مداوم انسان با ملائکه است. |
این کثرت، چونان دریایی است که انسان در امواج آن با موجودات غیبی همنوا میشود.
رفع موانع وجودی توسط ملائکه
ملائکه، با رفع موانع وجودی، انسان را در سیر کمال هدایت میکنند. در صورت فقدان این هدایت، انسان دچار سقوط معنوی میشود. استاد فرزانه قدسسره این نقش را کلیدی در تحقق کمال انسانی میدانند.
درنگ: ملائکه، با رفع موانع وجودی، انسان را در مسیر کمال هدایت میکنند. |
این هدایت، چونان نسیمی است که ابرهای تاریکی را از آسمان وجود انسان کنار میزند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم این نوشتار به نقش ملائکه در تدبیر عالم و هدایت انسان پرداخت. ملائکه، بهعنوان ایادی الهی، نظم هستی را حفظ کرده و انسان را از موانع وجودی رهایی میبخشند. کثرت عوالم، تعامل مداوم انسان با این موجودات را نشان میدهد.
بخش پنجم: شواهد قرآنی از حضور ملائکه در زندگی انسانی
داستان هاروت و ماروت
در آیه ۱۰۲ سوره بقره، قرآن کریم به نزول هاروت و ماروت در بابل برای مقابله با جادوگری اشاره دارد: «و آنچه را که شیاطین در پادشاهی سلیمان خوانده بودند، پیروی کردند … و آنچه بر دو فرشته در بابل، هاروت و ماروت، نازل شده بود.»
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُوهُ الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ … وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ
استاد فرزانه قدسسره این واقعه را نمونهای از دخالت ملائکه در امور انسانی برای اصلاح انحرافات میدانند.
درنگ: هاروت و ماروت، نمونهای از دخالت ملائکه در امور انسانی برای اصلاح انحرافاتاند. |
این دخالت، چونان گروه ضربت الهی است که نظم را به جامعه آشوبزده بازمیگرداند.
تمثل ملائکه بهصورت انسانی
هاروت و ماروت، بهصورت انسانی ظاهر شدند تا مردم از آنها نترسند. اگر بهصورت ملکی ظاهر میشدند، وحشت عمومی ایجاد میشد. این تمثل، نشاندهنده انعطافپذیری ملائکه در تعامل با انسان است.
درنگ: تمثل ملائکه بهصورت انسانی، نشانه انعطافپذیری آنها در تعامل با بشر است. |
این انعطاف، چونان پلی است که فاصله میان عالم غیب و ناسوت را پر میکند.
داستان حضرت مریم و روح الهی
در آیه ۱۷ سوره مریم، قرآن کریم به تمثل روح الهی بهصورت بشری برای حضرت مریم اشاره دارد: «پس از آنان پردهای برگرفت، آنگاه روح خود را بهسوی او فرستادیم و برای او بهصورت انسانی راستقامت تجسم یافت.»
فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا
استاد فرزانه قدسسره این واقعه را نمونهای از حضور ملائکه در زندگی انسانی برای اجرای مأموریت الهی میدانند.
درنگ: تمثل روح الهی برای حضرت مریم، نشانه حضور ملائکه در اجرای مأموریتهای الهی است. |
این حضور، چونان نوری است که در لحظه استیصال، راه را به سوی حقیقت میگشاید.
تفسیر آیه «إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا»
در آیه ۱۸ سوره مریم، حضرت مریم میفرماید: «گفت: من از تو به خدای رحمان پناه میبرم، اگر پرهیزگاری.»
قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا
استاد فرزانه قدسسره این آیه را نشانهای از انسانی بودن ظاهر روح الهی میدانند، زیرا تقوا صفتی بشری است و ملائکه از آن مستثنیاند.
درنگ: اشاره به تقوا در آیه، نشاندهنده انسانی بودن ظاهر روح الهی است. |
این ظرافت، چونان گوهر قرآنی است که حقیقت تعامل ملائکه با انسان را آشکار میسازد.
تفسیر آیه «كَذَٰلِكَ»
در آیه ۲۱ سوره مریم، روح الهی میفرماید: «گفت: چنین است، پروردگارت گفته است: این بر من آسان است.»
قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ
استاد فرزانه قدسسره کلمه «كَذَٰلِكَ» را نشانه قاعدهای عام میدانند که انسان نیز میتواند از ملائکه برای تحقق امور بهرهمند شود.
درنگ: کلمه «كَذَٰلِكَ» به قاعدهای عام اشاره دارد که انسان میتواند از ملائکه بهرهمند شود. |
این قاعده، چونان قانونی است که امکان تعامل انسان با غیب را در دسترس قرار میدهد.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم این نوشتار به شواهد قرآنی از حضور ملائکه در زندگی انسانی پرداخت. داستان هاروت و ماروت و حضرت مریم، نمونههایی از دخالت ملائکه در امور انسانیاند. تمثل بهصورت انسانی و ظرافتهای قرآنی، مانند اشاره به تقوا و کلمه «كَذَٰلِكَ»، بر انعطافپذیری و امکان تعامل با ملائکه تأکید دارند.
بخش ششم: نجابت ایرانی و نقد تحریفات استعماری
نجابت تاریخی ایرانیان
ایرانیان، حتی در دوران باستان، از نجابت ذاتی برخوردار بودند که پذیرش خالصانه اسلام را تسهیل کرد. این پذیرش، برخلاف ادعاهای استعماری، اختیاری و نه اجباری بود. استاد فرزانه قدسسره این نجابت را عاملی کلیدی در هویت دینی ایرانیان میدانند.
درنگ: نجابت ذاتی ایرانیان، پذیرش خالصانه اسلام را تسهیل کرد. |
این نجابت، چونان گوهری است که قلب ایرانیان را به سوی حقیقت دینی رهنمون ساخت.
نقد تحریفات استعماری
تصاویر استعماری از حضرت مریم و عیسی، با تحریفات جنسی، در تضاد با نجابت ایرانی و اسلامی است. استاد فرزانه قدسسره این تحریفات را تلاشی برای تحمیل عقاید غیراخلاقی بر جوامع میدانند.
درنگ: تحریفات استعماری، با نجابت ایرانی و اسلامی در تضاد است. |
این تحریفات، چونان زهری است که حقیقت دینی را در کام جوامع مسموم میسازد.
نقش قم بهعنوان پایگاه شیعه
شهر قم، از قرن اول هجری، پایگاه شیعه بوده و نقش کلیدی در حفظ هویت شیعی داشته است. استاد فرزانه قدسسره این نقش را نشانهای از اهمیت تاریخی و معنوی قم میدانند.
درنگ: قم، از قرن اول هجری، پایگاه شیعه و مرکز معنوی بوده است. |
این جایگاه، چونان قلعهای است که هویت شیعی را در برابر طوفانهای تاریخ حفظ کرده است.
تمایز نجابت و سادهلوحی
نجابت ایرانیان صفتی مثبت است، اما سادهلوحی، که گاهی با آن همراه بوده، میتواند آسیبزا باشد. استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت هوشیاری در کنار نجابت تأکید دارند.
درنگ: نجابت، صفتی مثبت است، اما سادهلوحی میتواند به علم دینی آسیب برساند. |
این تمایز، چونان خطکشی است که مسیر حقیقت را از بیراهه جدا میسازد.
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم این نوشتار به نجابت تاریخی ایرانیان و نقد تحریفات استعماری پرداخت. نجابت ایرانی، زمینهساز پذیرش خالصانه اسلام بود، در حالی که تحریفات استعماری، حقیقت دینی را مخدوش کردهاند. نقش قم بهعنوان پایگاه شیعه و تمایز نجابت و سادهلوحی، بر ضرورت حفظ هویت دینی تأکید دارند.
بخش هفتم: آیندهشناسی و سهولت الهی در برابر محدودیتهای طبیعی
آیندهشناسی تولید انسان
استاد فرزانه قدسسره پیشبینی میکنند که در آینده، بشر قادر به تولید انسان در کارخانههای آدمسازی خواهد بود، مشابه سهولتی که ملائکه در داستان حضرت مریم نشان دادند.
درنگ: بشر در آینده قادر به تولید انسان با سهولت الهی خواهد بود. |
این پیشبینی، چونان افقی است که پیشرفتهای بشری را در پرتو الگوی الهی نمایان میسازد.
سهولت الهی در برابر سختیهای طبیعی
فرآیندهای طبیعی، مانند زایمان، با سختی همراهاند، اما ملائکه، با سهولت الهی، این فرآیندها را تسهیل میکنند. استاد فرزانه قدسسره این تفاوت را نشانه برتری معرفت الهی بر محدودیتهای طبیعی میدانند.
درنگ: ملائکه، با سهولت الهی، محدودیتهای طبیعی را رفع میکنند. |
این سهولت، چونان نسیمی است که سختیهای طبیعت را به لطافت الهی تبدیل میکند.
واقعیت حضور ملائکه در زندگی
حضور ملائکه در زندگی انسان، از جمله در فرآیندهای زیستی مانند زایمان، واقعیتی است که به دلیل غفلت، به طنز و تمسخر تبدیل شده است. استاد فرزانه قدسسره این غفلت را مانعی برای فهم حقیقت میدانند.
درنگ: حضور ملائکه در زندگی انسان، واقعیتی است که غفلت، آن را به طنز تبدیل کرده است. |
این واقعیت، چونان گوهری است که در زیر خاک غفلت مدفون شده و نیازمند کشف است.
جمعبندی بخش هفتم
بخش هفتم این نوشتار به آیندهشناسی تولید انسان و سهولت الهی در برابر محدودیتهای طبیعی پرداخت. حضور ملائکه در زندگی انسان، واقعیتی است که باید از غفلت رهایی یابد تا حقیقت وجودی آن آشکار شود.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در امکان و ضرورت ارتباط انسان با عوالم غیبی و نقش ملائکه در هدایت وجودی او پرداخت. غفلت جامعه اسلامی از این ارتباط، انحرافی از هویت دینی است که باید با بازگشت به الگوی انبیا اصلاح شود. آیات قرآن کریم، مانند داستان هاروت و ماروت و حضرت مریم، بر حضور فعال ملائکه در زندگی انسانی تأکید دارند. ملائکه، بهعنوان ایادی الهی، نظم عالم را حفظ کرده و انسان را در سیر کمال هدایت میکنند. نجابت ایرانی، زمینهساز پذیرش خالصانه اسلام بود، اما تحریفات استعماری و غفلت کنونی، این حقیقت را مخدوش کرده است. آیندهشناسی تولید انسان و سهولت الهی، افقهای جدیدی را برای فهم تعامل با غیب میگشاید. این کتاب، دعوتی است به بازاندیشی در هویت دینی و بازگشت به تبار انبیا برای نیل به کمال انسانی و معرفت الهی.
با نظارت صادق خادمی |