متن درس
هبات الهی و نقش آن در کمالات معنوی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۶۳)
مقدمه
در جستوجوی کمالات معنوی، انسان همواره در پی یافتن مسیری است که او را به سوی حقیقت و قرب الهی رهنمون سازد. این مسیر، که در فلسفه و عرفان اسلامی بهعنوان سلوک معنوی شناخته میشود، ترکیبی است از تلاشهای بشری و دریافت فیضهای الهی. درسگفتار شماره ۱۲۶۳، ارائهشده در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۸۹، با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم و تأملات عمیق فلسفی، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه انسان، در کنار کوششهای خویش، باید دل به هبات الهی ببندد تا به قلههای کمال دست یابد.
بخش نخست: تکیه بر اکتساب و محدودیتهای آن
اتکای بیشازحد به تلاش بشری
انسان، حتی انسان مؤمن، گاه چنان به زحمت و کوشش خویش تکیه میکند که از نقش فیض الهی غافل میماند. این اتکا، که گویی انسان را در چنبره خودمحوری گرفتار میسازد، مانعی است در مسیر سلوک معنوی. فلسفه اسلامی، تلاش انسانی را شرط لازم برای کمال میداند، اما آن را بهتنهایی کافی نمیبیند. انسان، مانند کشاورزی که بذر میافشاند، باید زمین دل خویش را برای باران رحمت الهی آماده سازد.
درنگ: اتکای بیشازحد به اکتساب، نشانه غفلت از توکل بر خداست که مانع دریافت فیض الهی میشود.
ارزش تلاش و همت
تلاش، کوشش و همت انسانی، در نگاه فلسفه اسلامی، ارزشمند و ضروری است. انسان موظف است که با پشتکار و جدیت، در مسیر کمال گام بردارد. این تلاش، مانند چراغی است که راه را روشن میکند، اما نور آن بهتنهایی نمیتواند مقصد نهایی را نمایان سازد. بدون نور الهی، این کوششها ناتمام میمانند.
تمایز اراده و امید
انسان، اراده خویش را بر تلاش استوار میسازد، اما امیدش را به خدا متکی نمیکند. این جدایی میان اراده و امید، مشکلی معنوی است که انسان را از دریافت برکات غیبی محروم میسازد. فلسفه اسلامی، توکل را پلی میان تلاش و فیض الهی میداند که انسان را به سوی کمالات رهنمون میسازد.
درنگ: توازن میان اراده مبتنی بر تلاش و امید متکی به خدا، شرط موفقیت در سلوک معنوی است.
کاستی تلاش بدون هبات الهی
تلاش انسانی، هرچند فراوان، بدون هبات الهی به نتیجه مطلوب نمیرسد. مانند کارگری که شب و روز زحمت میکشد، اما تنها به نان بخور و نمیری دست مییابد، کوششهای ناسوتی بهتنهایی نمیتوانند انسان را به قلههای کمال برسانند. هبات الهی، مانند بارانی است که زمین خشک تلاش را سیراب میسازد.
لزوم قرار گرفتن زیر چتر رحمت الهی
انسان باید خود را زیر چتر رحمت الهی قرار دهد تا از عنایات بیکران پروردگار بهرهمند شود. این چتر، مانند سایبانی است که انسان را از تندبادهای خودمحوری در امان میدارد و او را به سوی نور هدایت میکند.
درنگ: قرار گرفتن زیر چتر رحمت الهی، شرط لازم برای دریافت فیض و عنایات پروردگار است.
جمعبندی بخش نخست
این بخش نشان داد که تلاش انسانی، هرچند ضروری و ارزشمند، بدون توکل و امید به هبات الهی ناکافی است. انسان باید در کنار کوششهای خویش، دل به فیض الهی ببندد تا به کمالات معنوی دست یابد. فلسفه اسلامی، این توازن را کلید موفقیت در سلوک معنوی میداند.
بخش دوم: هبات الهی و نقش آن در کمالات معنوی
تمایز محب و محبوب
در عرفان اسلامی، میان محبین و محبوبین تفاوتی بنیادین وجود دارد. محبین، کسانیاند که با زحمت و تلاش به دنبال کمالاتاند، اما محبوبین از هبات الهی بهرهمند میشوند. محب، مانند کوهنوردی است که با سختی به سوی قله گام برمیدارد، اما محبوب، گویی بال پرواز الهی او را به یکباره به اوج میرساند.
درنگ: محبوبین، به دلیل دریافت هبات خاص الهی، از مرتبهای والاتر از محبین برخوردارند.
قدرت هبات الهی
هبات الهی، مانند اقیانوسی بیکران است که میتواند در لحظهای معادل کار صدساله را به انجام رساند. این فیض، مانند نوری است که تاریکیهای تلاش ناسوتی را در هم میشکند و انسان را به سوی کمال رهنمون میسازد.
عقل بهعنوان هبه الهی
در حدیثی آمده است: «عقل، هدیهای از جانب خداست و ادب، نتیجه زحمت انسانی است.» عقل، مانند گوهری است که خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده، و ادب، مانند لباسی است که با تلاش اکتساب میشود. این تمایز نشان میدهد که مواهب الهی، فراتر از کوششهای بشریاند.
استقلال عقل از دانش اکتسابی
عقل، به درسخواندن وابسته نیست. ممکن است فردی بیسواد عاقل باشد یا فردی باسواد کمعقل. این استقلال، نشاندهنده آن است که عقل، موهبتی الهی است که در ورای تلاشهای ناسوتی قرار دارد.
درنگ: عقل، بهعنوان هبه الهی، از دانش اکتسابی مستقل است و موهبتی ذاتی از جانب پروردگار است.
غفلت از عنایات الهی
انسان، گاه از عنایات الهی غافل میماند و حتی بسیاری از آنها را نمیبیند یا دور میریزد. این غفلت، مانند از دست دادن گوهری گرانبهاست که میتوانست انسان را به سوی کمال هدایت کند.
نزول خیرات سماوی و ارضی
خیرات سماوی و ارضی، از ملائکه، جن، و مخلوقات، به انسان میرسد، اما او غالباً متوجه این فیضها نمیشود. این خیرات، مانند بارانی است که بر زمین دل میبارد، اما انسان گاه از دریافت آن غافل است.
استشمام خیر و شر توسط اولیا
اولیای الهی، با شهود و کشف خویش، خیر و شر را استشمام میکنند و میفهمند کدام عالم به آنها نزدیک شده است. این توانایی، مانند حس بویایی معنوی است که اولیا را به سوی حقیقت هدایت میکند.
درنگ: اولیای الهی، با شهود معنوی، خیر و شر را استشمام کرده و به سوی حقیقت رهنمون میشوند.
صعود و نزول عوالم
عوالم ملکوت، جبروت، و اسماء و صفات، مانند ملائکه، صعود و نزول دارند. این پویایی، مانند چتری است که باز و بسته میشود و مراتب هستی را به انسان نزدیک یا دور میسازد.
آیه نزول ملائکه
در قرآن کریم آمده است: تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (قدر: ۴)؛ یعنی فرشتگان و روح در آن [شب قدر] به اذن پروردگارشان برای هر کاری نازل میشوند. این آیه، به ارتباط عوالم غیبی با عالم ناسوت اشاره دارد.
پویایی عالم مانند چتر
جهان هستی، مانند چتری است که باز و بسته میشود و مراتب آن بالا و پایین میروند. این پویایی، نشاندهنده انعطاف نظام هستی در فلسفه اسلامی است که انسان را به سوی دریافت فیض الهی دعوت میکند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تأکید بر نقش هبات الهی در کمالات معنوی، نشان داد که فیضهای غیبی، مانند اقیانوسی بیکران، میتوانند انسان را به سوی کمال هدایت کنند. تمایز محب و محبوب، استقلال عقل بهعنوان هبه الهی، و پویایی عوالم هستی، از مفاهیم کلیدی این بخشاند که انسان را به سوی توکل و انتظار فیض الهی رهنمون میسازند.
بخش سوم: آیات قرآنی و شواهد هبات الهی
دعای زکریا برای ذریه طیبه
در قرآن کریم آمده است: هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ (آل عمران: ۳۸)؛ یعنی آنجا بود که زکریا پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا، از نزد خود، فرزندی پاک به من عطا کن، که تو شنونده دعایی. این دعا، نشاندهنده قدرت دعا در جذب هبات الهی است.
درنگ: دعای زکریا، نمونهای از توکل و طلب هبات الهی است که انسان را به سوی کمال رهنمون میسازد.
بشارت ملائکه به زکریا
در آیهای دیگر آمده است: فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ (آل عمران: ۳۹)؛ یعنی پس فرشتگان او را در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود ندا دادند که خداوند تو را به یحیی بشارت میدهد. این بشارت، نشاندهنده نقش ملائکه در انتقال فیض الهی است.
اعتراض زکریا و پاسخ الهی
در آیه قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِي الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ (آل عمران: ۴۰)؛ یعنی گفت: پروردگارا، چگونه برای من فرزندی خواهد بود، حال آنکه پیری به من رسیده و همسرم نازاست؟ گفت: چنین است، خداوند آنچه را بخواهد انجام میدهد. این آیه، به قدرت بیکران الهی در رفع موانع اشاره دارد.
بشارت به مریم
در قرآن کریم آمده است: إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ (آل عمران: ۴۵)؛ یعنی آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به کلمهای از خود بشارت میدهد که نامش مسیح، عیسی بن مریم است، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است. این بشارت، نمونهای دیگر از نزول هبات الهی است.
اعتراض مریم و پاسخ الهی
در آیه قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ (آل عمران: ۴۷)؛ یعنی گفت: پروردگارا، چگونه برای من فرزندی خواهد بود، حال آنکه بشری به من دست نزده است؟ گفت: چنین است، خداوند آنچه را بخواهد میآفریند. این پاسخ، بر قدرت خلاقیت الهی تأکید دارد.
درنگ: اعتراض زکریا و مریم و پاسخ الهی، نشاندهنده قدرت بیکران خدا در خلق و رفع موانع است.
انباء الغیب و کمالات
در آیه ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ (آل عمران: ۴۴)؛ یعنی این از اخبار غیب است که به تو وحی میکنیم. انباء الغیب، مانند چشمهای است که معارف الهی را به سوی انسان جاری میسازد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تکیه بر آیات سوره آل عمران، نشان داد که هبات الهی، از طریق دعا، بشارت ملائکه، و انباء الغیب، انسان را به سوی کمالات معنوی هدایت میکند. این آیات، بر قدرت بیکران الهی و نقش توکل در دریافت فیض تأکید دارند.
بخش چهارم: ابزارهای جذب هبات الهی
نقش ذکر و دعا
در قرآن کریم آمده است: وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ (آل عمران: ۴۱)؛ یعنی پروردگارت را بسیار یاد کن و در شامگاه و بامداد تسبیح گوی. ذکر، مانند کلیدی است که درهای فیض الهی را میگشاید.
درنگ: ذکر و دعا، ابزارهای اصلی جذب هبات الهی و رسیدن به کمالات معنویاند.
خطر شمارهزدن اذکار
شمارهزدن اذکار، مانند محدود کردن چشمهای جوشان است که باید بیوقفه جاری باشد. ذکر باید با اخلاص و تداوم انجام شود تا فیض الهی را جذب کند.
دم حیات و خلق
دم، چه به معنای خون و چه به معنای روح، میتواند با ذکر و دعا خلق کند. خلق حضرت عیسی (ع) بدون آلت، نمونهای از این قدرت است که نشاندهنده نقش روح و ذکر در خلقت الهی است.
خواب و کشف حقایق
برخی حقایق، مانند گنجهایی پنهان، در خواب کشف میشوند. مانند جراحی که نیازمند بیهوشی است، خواب میتواند دروازهای به سوی دریافت معارف غیبی باشد.
درنگ: خواب، بهعنوان بستری برای کشف حقایق غیبی، نقش مهمی در سلوک معنوی دارد.
سه بخش زندگی
زندگی باید به سه بخش تقسیم شود: کار، خواب، و انتظار هبات الهی. این تقسیمبندی، مانند سه بال پرندهای است که انسان را به سوی کمال پرواز میدهد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش نشان داد که ذکر، دعا، و خواب، ابزارهاییاند که انسان را به سوی دریافت هبات الهی هدایت میکنند. این ابزارها، در کنار تلاش، انسان را به کمالات معنوی رهنمون میسازند.
بخش پنجم: نقد علم دینی و ضرورت توجه به انباء الغیب
تفاوت مؤمن و کافر
مؤمن، برخلاف کافر، باید به انباء الغیب دل ببندد، اما گاه مانند کافر عمل میکند و از خیرات آسمانی غافل میماند. این غفلت، مانند از دست دادن گوهری گرانبهاست که میتوانست انسان را به سوی حقیقت هدایت کند.
محب و انباء الغیب
محب باید به دنبال انباء الغیب باشد، برخلاف محبوب که خود نزول میکند. محب، مانند مسافری است که در پی مقصد میگردد، اما محبوب، گویی مقصد به سوی او میآید.
عدم وجود بیخودی در عالم
هیچچیز در عالم بیخود نیست؛ همهچیز قاعده و حساب دارد. این نظاممندی، مانند نقشهای است که تدبیر الهی را در هستی نشان میدهد.
درنگ: نظاممندی عالم، نشاندهنده تدبیر الهی است که هیچچیز در آن بیحساب نیست.
تلاش و مسیرهای متفاوت
مسیرهای رسیدن به هدف متفاوتاند؛ برخی با پول، برخی با زحمت، و برخی با هبات الهی. این تنوع، مانند رنگهای مختلف یک باغ است که هر یک به شکلی به زیبایی آن میافزایند.
فرار از خیر الهی
انسان گاه از خیر الهی فرار میکند، زیرا سنگینی آن را تحمل نمیکند. این فرار، مانند پرندهای است که از پرواز در آسمان بیکران میهراسد.
هبات الهی و خفگی
هبات الهی، مانند سیلی است که گاه انسان را خفه میکند یا از گرسنگی نجات میدهد. این شدت، نشاندهنده عظمت فیض الهی است که فراتر از ظرفیت ناسوتی انسان است.
ناتوانی ناسوت در جمع هبات
عالم ناسوت، به دلیل سقف پایین خود، نمیتواند هبات الهی را در خود جای دهد. مانند ظرفی کوچک که نمیتواند اقیانوسی را در خود نگه دارد، ناسوت در برابر فیض غیبی ناتوان است.
درنگ: ناتوانی ناسوت در جمع هبات الهی، انسان را به سوی توکل و انتظار فیض غیبی هدایت میکند.
داستان رزق و زحمت
داستانی از فردی نقل شده که از ترس کاهش رزق، از نماز خواندن پرهیز میکرد. این داستان، مانند آینهای است که محدودیتهای زحمت ناسوتی را در برابر هبات الهی نشان میدهد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با نقد علم دینی که گاه از انباء الغیب غافل میماند، بر ضرورت توجه به فیضهای غیبی تأکید کرد. تفاوت مؤمن و کافر، نقش انباء الغیب، و ناتوانی ناسوت در برابر هبات الهی، از مفاهیم کلیدی این بخشاند.
بخش ششم: آینده علم و هبات الهی
عدم وجود عقیم حقیقی
عقیمی، امری عرفی است و در آینده، با پیشرفت علم تحت تدبیر الهی، این مانع برطرف خواهد شد. این پیشرفت، مانند گشایش دریچهای نو به سوی امکانات الهی است.
تولید مثل بدون نطفه
در آینده، تولید مثل بدون نیاز به نطفه ممکن خواهد شد. این تحول، مانند انقلابی در نظام خلقت است که تحت اراده الهی رخ میدهد.
دهکده جهانی و انتخاب
جهان آینده، مانند ویترینی خواهد بود که انسان میتواند ویژگیهای فرزند خویش را انتخاب کند. این امکان، مانند گشایش باغی است که هر گل آن به انتخاب باغبان شکوفا میشود.
درنگ: پیشرفتهای علمی آینده، تحت تدبیر الهی، امکانات جدیدی را برای بشر فراهم خواهد ساخت.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با نگاهی به آینده علم و امکانات آن تحت تدبیر الهی، نشان داد که هبات الهی میتوانند در قالب پیشرفتهای علمی نیز تجلی یابند. این تحولات، انسان را به سوی درک عمیقتر از نظام الهی هدایت میکنند.
نتیجهگیری و جمعبندی
درسگفتار شماره ۱۲۶۳، با تکیه بر آیات سوره آل عمران و تأملات عمیق فلسفی و عرفانی، به تبیین نقش هبات الهی در دستیابی به کمالات معنوی پرداخت. این نوشتار نشان داد که تلاش انسانی، هرچند ضروری، بدون توکل و انتظار فیض الهی ناکافی است. هبات الهی، مانند اقیانوسی بیکران، میتوانند انسان را در لحظهای به قلههای کمال برسانند. تمایز محب و محبوب، نقش انباء الغیب، و اهمیت ذکر و دعا، از مفاهیم کلیدی این بحثاند که انسان را به سوی توازن میان تلاش و توکل هدایت میکنند. آیات قرآنی، مانند چراغهایی در مسیر سلوک، راه را برای دریافت فیض الهی روشن میسازند. این متن، با ارائه دیدگاهی عمیق و علمی، راه را برای پژوهشهای بیشتر در فلسفه و عرفان اسلامی هموار میسازد و انسان را به تأمل در نقش فیض الهی در زندگی معنوی دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی