متن درس
اقتدار باطنی انسان در فلسفه اسلامی: تأملی در تبار انبیا
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۶۹)
مقدمه
در سپهر اندیشه اسلامی، اقتدار باطنی انسان به مثابه گوهری تابناک، در کانون تأملات فلسفی و عرفانی جای دارد. این اقتدار، که ریشه در تبار انبیا دارد، نه در جلوههای ظاهری قدرت، بلکه در ژرفای نفس انسانی متجلی میشود. درسگفتار شماره ۱۲۶۹، ارائهشده در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۹، با استناد به آیات نورانی سوره انعام و تأملات عرفانی، به تبیین این اقتدار میپردازد و با نقدی عالمانه بر سختگیریهای غیرضروری، راه را برای فهمی نوین از دین و اخلاق در جامعه اسلامی هموار میسازد.
بخش اول: اقتدار باطنی در پرتو تبار انبیا
مفهوم اقتدار باطنی
اقتدار باطنی، که در فلسفه اسلامی به مثابه گوهر وجودی انسان شناخته میشود، از ویژگیهای برجسته تبار انبیاست. این اقتدار، برخلاف قدرتهای ظاهری چون لشکر و سرمایه، در نفس انسان ریشه دارد و او را به مراتب والای انسانی رهنمون میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این اقتدار، نه در پادگانها و بانکها، بلکه در ژرفای وجود انسان شکل میگیرد و به او توانی میبخشد که از محدودیتهای مادی فراتر میرود.
درنگ: اقتدار باطنی، برخلاف اقتدار خارجی که ناپایدار و شکننده است، انسان را به مرتبهای از عظمت میرساند که در سایه ایمان و طهارت نفس محقق میشود.
نقش سوره انعام در تبیین اقتدار
سوره انعام، به عنوان یکی از سورههای محتوایی قرآن کریم، ویژگیهای متمایزی دارد که آن را از سایر سورهها متمایز میسازد. این سوره، با تبیین اقتدار قدرتمحور انبیا، به مثابه چراغی راهنما در مسیر فهم فلسفه اسلامی عمل میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اسامی سورهها، هرچند به مناسبتهای غیرمحتوایی انتخاب شدهاند، اما محتوای سوره انعام بهگونهای است که اقتدار معنوی انبیا را با بیانی روشن و عمیق آشکار میسازد.
تأثیر شک و شرک بر کاهش اقتدار
شک و شرک، به مثابه دو مانع بزرگ در مسیر سلوک معنوی، قدرت باطنی انسان را فرو میکاهند. انسان گرفتار شک و شرک، به زندگیای عادی و بیروح گرفتار میشود که در آن هیچ نوآوری و تحولی مشاهده نمیگردد. این انسان، به تعبیر استاد فرزانه قدسسره، در خوابآلودگی و محدودیت ذهنی فرو میرود و از دستیابی به اقتدار معنوی باز میماند.
درنگ: شک و شرک، چون سایهای سنگین بر نفس انسان میافتند و او را از نور اقتدار باطنی محروم میسازند.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، به تبیین مفهوم اقتدار باطنی در فلسفه اسلامی پرداخت. این اقتدار، که در تبار انبیا متجلی است، در سایه ترک شک و شرک و ظلم به دست میآید. سوره انعام، به عنوان سورهای محتوایی، نقش کلیدی در روشنسازی این مفهوم دارد و انسان را به تأمل در ژرفای وجود خویش دعوت میکند.
بخش دوم: شروط سهگانه اقتدار معنوی
ترک شک، شرک، و ظلم
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیات سوره انعام، شروط سهگانهای را برای دستیابی به اقتدار معنوی معرفی میکنند: ترک شک، شرک، و ظلم. این شروط، که در عرفان اسلامی به مثابه ارکان سلوک شناخته میشوند، انسان را به سوی مقام نبوت باطنی هدایت میکنند. آیه شریفه الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ (انعام: ۸۲) به صراحت بیان میدارد که آنان که ایمان آوردند و ایمانشان را به ظلم نیالودند، ایمنی برای ایشان است و راهیافتگاناند.
درنگ: ترک شک، شرک، و ظلم، انسان را به امنیت و هدایت رهنمون میسازد و اقتدار باطنی او را در مسیر انبیا قرار میدهد.
نبوت باطنی و تداوم هدایت
هرچند پس از خاتمیت پیامبر اکرم (ص)، نبوت ظاهری پایان یافته است، اما نبوت باطنی، که در قالب الهامات و کرامات متجلی میشود، همچنان ادامه دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که انسان با ترک این سه مانع، میتواند به مرتبهای از هدایت باطنی دست یابد که او را در زمره اولیای الهی قرار میدهد.
تفاوت ظلم و شرک
در فلسفه اسلامی، شرک به مثابه ظلم به خدا تلقی میشود، اما هر ظلمی شرک نیست. کافری که به مردم ظلم نکرده باشد، به دلیل انکار خدا، مرتکب ظلم به ذات اقدس الهی شده است. این تمایز، به دقت در مفاهیم اخلاقی و معرفتی در فلسفه اسلامی اشاره دارد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تمرکز بر شروط سهگانه اقتدار معنوی، نشان داد که ترک شک، شرک، و ظلم، انسان را به سوی امنیت و هدایت رهنمون میسازد. این شروط، که در آیات سوره انعام متبلور شدهاند، راه را برای دستیابی به نبوت باطنی هموار میکنند و انسان را به سوی کمال وجودی هدایت مینمایند.
بخش سوم: نقد سختگیریهای فقهی و گشایش در فرهنگ شیعی
نقد سختگیریهای غیرضروری
استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه به برخی احکام فقهی، سختگیریهای غیرضروری را مانعی در مسیر جذب مردم به دین میدانند. به عنوان مثال، ممنوعیتهایی چون بشکن، کف زدن، یا رقص، اگر به فساد نینجامد، نباید حرام تلقی شوند. این دیدگاه، به اصل اباحه در فقه شیعی اشاره دارد که بر مبنای آن، همهچیز حلال است مگر خلافش ثابت شود.
درنگ: اصل اباحه در فقه شیعی، گشایشی گسترده در زندگی مردم فراهم میآورد و از سختگیریهای بیدلیل پرهیز میکند.
نقد نجاست در فقه
برخی احکام نجاست، مانند نجاست مرده یا عرق جنب از حرام، دلیل محکمی ندارند و نباید به سختگیری منجر شوند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که مؤمن، چه زنده و چه مرده، پاک است و اینگونه احکام نباید به آزار مردم منجر شوند.
نقد احتیاط افراطی
احتیاط افراطی، که در میان برخی فقهای پیشین رواج داشت، مانع زندگی راحت مردم میشود. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ (جاثیه: ۱۳)، تأکید میکنند که خدا آسمانها و زمین را برای انسان مسخر کرده و نباید با احتیاطهای بیمورد، زندگی را بر مردم تنگ کرد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد سختگیریهای غیرضروری در علم دینی، بر ضرورت گشایش در فرهنگ شیعی تأکید کرد. اصل اباحه، پرهیز از احتیاط افراطی، و بازنگری در برخی احکام، راه را برای زندگیای دلگشا و جذب مردم به دین هموار میسازد.
بخش چهارم: شجاعت معنوی و اخلاق خانوادگی
شجاعت حیدری و وجدتک
شجاعت امیرالمؤمنین (ع) نه در قدرت جسمانی، بلکه در گفتار معنوی او متجلی است: «نه از آتش تو میترسم و نه به بهشت تو طمع دارم، بلکه تو را شایسته پرستش یافتم.» این گفتار، که در عرفان اسلامی به «وجدتک» معروف است، برتری عمیقی بر «احببتک» دارد، زیرا حب متغیر است، اما وجد ثابت و پایدار.
درنگ: شجاعت حیدری در ایستادگی بر حق و ترک ترس و طمع است که انسان را به مرتبهای والا از عرفان میرساند.
اخلاق خانوادگی و محبت
استاد فرزانه قدسسره با تأکید بر محبت در روابط خانوادگی، رفتار ظالمانه با همسر و فرزندان را نکوهش میکنند. احترام به همسر، حتی با گفتار سادهای چون «سلام» یا «خسته نباشی»، ثوابی بیش از احترام به پیامبر دارد، زیرا خانواده به این محبت وابسته است.
نقد رفتار عالمان
رفتار نادرست برخی عالمان دینی، مانند تحقیر همسر یا گرفتن حقوق او، به اعتبار دین لطمه میزند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که عالمان باید با رفتار محبتآمیز، زینت دین باشند و از آبروریزی معصومین پرهیز کنند.
درنگ: محبت به خانواده، بهویژه از سوی عالمان، زینت دین است و ظلم به آنها، بزرگترین آبروریزی برای معصومین.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تبیین شجاعت معنوی امیرالمؤمنین (ع) و تأکید بر اخلاق خانوادگی، نشان داد که محبت و احترام در خانواده، از ارکان اصلی زندگی دینی است. نقد رفتار نادرست عالمان، دعوتی است به بازنگری در اخلاق اجتماعی و خانوادگی در فلسفه اسلامی.
بخش پنجم: بازنمایی شخصیتهای دینی و گشایش اجتماعی
نقد بازنمایی شخصیتهای دینی
استاد فرزانه قدسسره، بازنمایی نادرست شخصیتهایی چون محمد بن حنفیه در آثار هنری را نکوهش میکنند. این بازنماییها، که گاه با واقعیت تاریخی و معنوی همخوانی ندارند، شأن فرزندان انبیا را تحقیر میکنند. مسئولیت هدایت فرهنگی بر عهده عالمان است تا هنرمندان را به سوی بازنمایی صحیح رهنمون سازند.
توصیه به گشایش اجتماعی
جامعهای باز و آزاد، مردم را به سوی دین جذب میکند. استاد فرزانه قدسسره با نقد سختگیریهای بیمورد، مانند سرزنش جوانان به دلیل ظاهر یا رفتار، بر ضرورت تسامح در مسائل اجتماعی تأکید دارند. به عنوان مثال، قهقهه یا انداختن کت روی شانه، اگر به فساد نینجامد، اشکالی ندارد.
درنگ: جامعه باز و دلگشا، مردم را به سوی دین جذب میکند، در حالی که سختگیریهای بیمورد، آنها را از دین دور میسازد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با نقد بازنمایی نادرست شخصیتهای دینی و تأکید بر گشایش اجتماعی، به اهمیت تسامح در جذب مردم به دین اشاره کرد. عالمان دینی مسئولیت دارند تا با هدایت صحیح، هم شأن اولیا را حفظ کنند و هم جامعهای دلگشا برای مردم فراهم آورند.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تأمل در درسگفتار شماره ۱۲۶۹ استاد فرزانه قدسسره، اقتدار باطنی انسان را در پرتو تبار انبیا و با استناد به آیات سوره انعام تبیین کرد. ترک شک، شرک، و ظلم، به عنوان شروط سهگانه سلوک معنوی، انسان را به سوی امنیت و هدایت رهنمون میسازد. نقد سختگیریهای غیرضروری در علم دینی، تأکید بر اصل اباحه، و توصیه به محبت در روابط خانوادگی و اجتماعی، از دیگر محورهای این اثر است. شجاعت معنوی امیرالمؤمنین (ع)، که در گفتار «وجدتک اهلاً للعباده» متجلی است، انسان را به سوی مرتبهای والا از عرفان دعوت میکند. این نوشتار، با ارائه دیدگاهی جامع و عمیق، راه را برای پژوهشهای بیشتر در فلسفه، عرفان، و فقه شیعی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی