متن درس
انسانشناسی قرآنی و اقتدار وجودی در پرتو آیات سوره انعام
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۷۰)
مقدمه
انسان، بهمثابه آینهای تمامنما از هستی، موجودی است که گستره وجودیاش از محدودیتهای اشیاء مادی فراتر میرود و به افق بیکران الهی متصل میشود. شناخت این موجود شگفتانگیز، که در قرآن کریم بهعنوان مظهر حق و صاحب کمالات بیشمار معرفی شده، وظیفهای است بس دشوار و عظیم. درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، با تمرکز بر آیات ۸۳ تا ۹۰ سوره انعام، به تبیین این حقیقت میپردازد که انسان تنها در ساحت رهایی از دو آفت بزرگ—تکدی و خودنمایی—میتواند به اقتدار وجودی خویش دست یابد.
بخش اول: گستره وجودی انسان و پیچیدگی شناخت آن
نارسایی شناخت اشیاء مادی در برابر انسان
شناخت انسان، به دلیل شعاع بیکران وجودیاش، کاری است بس دشوار و متفاوت از شناسایی اشیاء مادی. اشیائی چون قاشق، چنگال یا کارد، به سبب محدودیتهایشان، بهآسانی در چارچوب واژگان و تعاریف جای میگیرند. این اشیاء، با حدود و ثغور مشخص، در قلمرو حس و ماده محصورند و ذهن انسان میتواند آنها را بهتمامی دربرگیرد. اما انسان از این مقوله نیست؛ او موجودی است که گستره وجودیاش به وسعت هستی و حتی به افق الوهیت متصل است. این حقیقت، انسان را از دایره تنگ تعاریف مادی خارج ساخته و به موجودی بدل کرده که یا خالق او خداست یا او خود خالق خداست.
درنگ: انسان، برخلاف اشیاء مادی که در محدودیتهایشان قابل تعریفاند، موجودی است با شعاع وجودی بیکران، که شناخت او نیازمند نگاهی فراتر از چارچوبهای مادی و زبانی است.
انسان در نگاه فلسفی و قرآنی
در حکمت متعالیه، انسان بهعنوان «عالم صغیر» شناخته میشود؛ آینهای که تمامی اسما و صفات الهی را در خود منعکس میکند. قرآن کریم نیز انسان را بهعنوان مظهر حق، صاحب وحی، اعجاز، کمال و قدرت معرفی میکند. این تعریف، انسان را از موجودی صرفاً مادی که در بازارها راه میرود و غذا میخورد، متمایز میسازد. انسان در این نگاه، موجودی است که میتواند جن و ملائکه را در خدمت خود داشته باشد یا از جن بترسد؛ این دوگانگی، بیانگر قوس صعود و نزول وجودی اوست که در عرفان اسلامی به زیبایی تبیین شده است.
انسان و خلقت نورانی
بر اساس روایات، انبیا و ائمه علیهمالسلام از نور خلق شدهاند و خود خالق جن و ملائکهاند: «خالق النور النبی، خالق الملک الحسن». این بیان، به ولایت تکوینی انبیا اشاره دارد که آنان را دارای قدرتی خلاقه و الهی میداند. انسان در این مرتبه، نهتنها مخلوق خداست، بلکه به اذن الهی، خود در آفرینش مشارکت میورزد و این مشارکت، او را به جایگاهی رفیع ارتقا میدهد.
جمعبندی بخش اول
این بخش به تبیین پیچیدگی شناخت انسان و تمایز او از اشیاء مادی پرداخت. انسان، بهعنوان موجودی با ظرفیت بیکران، از محدودیتهای واژگانی و مادی فراتر میرود و در نگاه قرآنی، مظهر حق و صاحب کمالات الهی است. این حقیقت، زمینهساز بحثهای بعدی درباره اقتدار وجودی انسان و موانع تحقق آن خواهد بود.
بخش دوم: تبار انبیا و ویژگیهای متمایز آنها
آیات ۸۳ تا ۹۰ سوره انعام: معرفی تبار انبیا
آیات ۸۳ تا ۹۰ سوره انعام، با بیانی شکوهمند، تبار انبیا را معرفی میکند. خداوند در این آیات میفرماید:
وَتِلْکَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ
ترجمه: و این حجت ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم؛ درجات هر که را بخواهیم بالا میبریم.
این آیات، انبیا را بهعنوان حاملان برهان الهی معرفی میکنند که در برابر قوم خود، با اقتداری بیمانند، ایستادگی کردهاند. این اقتدار، ریشه در اتصال به مبدأ الهی دارد و انبیا را از سایرین متمایز میسازد.
ویژگیهای تبار انبیا
انبیا، بهعنوان انسانهای کامل، دارای ویژگیهایی هستند که آنها را از سایرین متمایز میکند. خداوند در آیهای دیگر میفرماید:
الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ
ترجمه: کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ظلم نیالودند.
این ویژگی، به عصمت انبیا اشاره دارد که ایمانشان را با هیچ ظلمی نیامیختند. این عصمت، آنها را به ساحت قدسی رهنمون ساخته و از هرگونه آلودگی مادی و معنوی مصون داشته است.
درنگ: تبار انبیا، با ایمان خالص و عصمت از ظلم، بهعنوان الگویی برای انسان کامل معرفی شدهاند که در ساحت قدسی، از هرگونه آلودگی مصوناند.
امنیت و آرامش تبار انبیا
انبیا، برخلاف انسان عامه که در اضطراب و آشفتگی به سر میبرد، از امنیتی الهی برخوردارند. خداوند میفرماید:
أُولَٰئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ
ترجمه: آناناند که ایمنی برایشان است و راهیافتگاناند.
این امنیت، که در فلسفه اسلامی به «سکینه الهی» تعبیر میشود، نتیجه ایمان خالص و اتصال به مبدأ الهی است. انبیا، با آرامشی بیمانند، عبادت میکنند، میخوابند و بیدار میشوند، بیآنکه اضطراب یا وسواس آنها را آشوب کند.
نقد برداشتهای نادرست از انبیا
برخی، بهاشتباه، انبیا را افرادی پرآشوب و شاکی معرفی کردهاند. این برداشت، که ریشه در تحریف شخصیت انبیا دارد، حقیقت وجودی آنها را مخدوش میسازد. انبیا، بهویژه امیرالمؤمنین علیهالسلام، در ساحت آرامش و اقتدار الهی قرار دارند و از نزولهای اجتماعی به معنای آزردگی مصوناند. این نزول، نشانه ناکامی جامعه است، نه ضعف انبیا.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تمرکز بر آیات سوره انعام، تبار انبیا را بهعنوان انسانهایی با ایمان خالص، عصمت و امنیت الهی معرفی کرد. این ویژگیها، انبیا را بهعنوان الگویی برای احیای اقتدار وجودی انسان مطرح میسازد و راه را برای بحث درباره موانع این اقتدار هموار میکند.
بخش سوم: موانع اقتدار وجودی انسان
تکدی و نان پست
یکی از بزرگترین موانع تحقق اقتدار وجودی انسان، تکدی و وابستگی به نان پست است. تکدی، که در علم دینی بهعنوان نشانهای از انحطاط معنوی شناخته میشود، انسان را از جایگاه رفیع خود فرو میکاهد و او را به موجودی حقیر بدل میسازد. این وابستگی، نهتنها اقتدار معنوی را سلب میکند، بلکه علمی که با چنین نانی تولید شود، آلوده و بیارزش است.
درنگ: تکدی و وابستگی به نان پست، انسان را از اقتدار وجودی محروم ساخته و علم تولیدشده با آن را آلوده و بیارزش میکند.
فیلمبازی و خودنمایی
آفت دیگر، فیلمبازی یا خودنمایی و غنمایی است که در فلسفه اخلاق اسلامی به «ریا» تعبیر میشود. انبیا، برخلاف هنرمندان که در نقشهای گوناگون ظاهر میشوند، خودشان بودند و حقنمایی میکردند. این اصالت، آنها را از هرگونه تظاهر و خودنمایی مصون داشت و به جایگاه خدانمایی رهنمون ساخت.
نقد وابستگی اقتصادی
وابستگی اقتصادی، مانند وابستگی به منابع نفتی، مانع رشد و خلاقیت است. در علم دینی، این وابستگی بهعنوان نشانهای از انحطاط اقتصادی شناخته میشود که انسان را از تلاش و جهاد اقتصادی بازمیدارد. بهجای آن، برخی به سوءاستفاده از مفاهیم دینی، مانند امامزادهسازی، روی میآورند که خود نشانهای از انحراف دینی است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش به بررسی دو آفت اصلی تکدی و فیلمبازی پرداخت که مانع تحقق اقتدار وجودی انساناند. رفع این موانع، با تکیه بر خودسازی و تهذیب نفس، انسان را به سوی جایگاه واقعیاش هدایت میکند.
بخش چهارم: راهکارهای احیای اقتدار وجودی
اقتدا به هدایت انبیا
خداوند به پیامبر خاتم دستور میدهد که به هدایت انبیا اقتدا کند:
فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ
ترجمه: پس به هدایت آنان اقتدا کن.
این اقتدا، که در فلسفه قرآنی به «اسوه حسنه» تعبیر میشود، انسان را به سوی کمال رهنمون میسازد. انبیا، با اخلاص و رهایی از طمع مادی، الگویی بیبدیل برای انسان ارائه میدهند.
اخلاص و رهایی از طمع
انبیا مزد خود را تنها از خدا میطلبیدند:
قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا
ترجمه: بگو: برای آن از شما پاداشی نمیخواهم.
این اخلاص، که در عرفان اسلامی به توکل و رهایی از طمع تعبیر میشود، انسان را از وابستگیهای مادی آزاد ساخته و به سوی خدانمایی هدایت میکند.
درنگ: اخلاص و رهایی از طمع، انسان را به جایگاه خدانمایی رهنمون ساخته و از موانع مادی و معنوی آزاد میکند.
خودسازی و تهذیب نفس
برای احیای اقتدار وجودی، خودسازی و تهذیب نفس ضروری است. این خودسازی، که در عرفان اسلامی بهعنوان شرط کمال شناخته میشود، انسان را از آفتهای تکدی و خودنمایی رها ساخته و به سوی کمال بیکران سوق میدهد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر اقتدا به انبیا، اخلاص و خودسازی، راهکارهایی برای احیای اقتدار وجودی انسان ارائه داد. این راهکارها، انسان را به سوی جایگاه واقعیاش بهعنوان مظهر حق هدایت میکنند.
نتیجهگیری و جمعبندی
انسان، بهمثابه موجودی با شعاع وجودی بیکران، در قرآن کریم بهعنوان مظهر حق و صاحب کمالات الهی معرفی شده است. آیات ۸۳ تا ۹۰ سوره انعام، با معرفی تبار انبیا، این حقیقت را آشکار میسازند که انسان تنها در ساحت رهایی از تکدی و خودنمایی میتواند به اقتدار وجودی خویش دست یابد. انبیا، با ایمان خالص، عصمت، امنیت الهی و اخلاص، الگویی بیبدیل برای انسان ارائه میدهند. علم دینی، بهعنوان وارث این میراث، باید با رفع آفتهای تکدی و خودنمایی، اقتدار معنوی و علمی خود را بازیابد و به جایگاه هدایتگران جهانی بازگردد. این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، کوشید تا این مفاهیم را با زبانی متین و علمی تبیین کند و راه را برای تأملات عمیقتر در انسانشناسی قرآنی هموار سازد.
با نظارت صادق خادمی