متن درس
انسان، ظرف جامعیت هستی: بازتابی فلسفی در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۷۵)
دیباچه
انسان، در نگاه فلسفه اسلامی، چونان آیینهای است که توانایی بازتاب تمامی صفات و اسماء الهی را در خود نهفته دارد. این موجود شگفتانگیز، که در میان مخلوقات بیهمتاست، ظرف جامعی است که میتواند هستی را در خود جای دهد و با فعالسازی قوای وجودیاش، به جایگاهی رفیع در ساحت خلافت الهی دست یابد. درسگفتار شماره ۱۲۷۵، ارائهشده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۸۹، با نگاهی عمیق به جایگاه انسان در نظام هستی، به تبیین ظرفیتهای بیکران او و موانعی که شیطان در مسیر تعالیاش قرار میدهد، میپردازد.
بخش نخست: انسان، ظرف جامعیت هستی
انسان، آیینه تمامنمای هستی
انسان در نظام آفرینش، موجودی است که هیچ مخلوقی از او جامعتر نیست. او چونان ظرفی است که توانایی دربرگرفتن تمامی موجودات عالم را در خود دارد. این جامعیت، نهتنها به معنای توانایی ادراک و فهم موجودات دیگر است، بلکه به ظرفیت تجلی صفات الهی در وجود او اشاره دارد. انسان، بهواسطه این ویژگی، میتواند به جایگاهی دست یابد که زیر پر حق قرار گیرد و گسترهای بیکران از امکانات وجودی را در خود متجلی سازد.
درنگ: انسان، بهمثابه ظرف جامعیت هستی، توانایی بازتاب تمامی صفات الهی را در خود دارد و هیچ موجودی از او جامعتر نیست.
محدودیت انسان بدوی
انسان در حالت بدوی، که قرآن کریم از او با تعبیر يَأْكُلُ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ یاد میکند، موجودی محدود و کوچک است. این انسان، که حرکتش کوتاهدامنه و افق دیدش تنگ است، تنها به دنبال تأمین نیازهای ابتدایی زندگی است. او در دایرهای تنگ از دغدغههای روزمره گرفتار شده و از ظرفیتهای عظیم وجودیاش غافل است. این محدودیت، نه از ذات انسان، بلکه از عدم فعالسازی قوای وجودی او ناشی میشود.
زندگی عادی و دغدغههای محدود
بسیاری از انسانها به زندگی عادی بسنده میکنند و بیش از تأمین نیازهای مادی و روزمره، به چیزی نمیاندیشند. این گروه، که غرق در امور دنیویاند، حتی تصور دستیابی به مراتب بالاتر وجودی را ندارند و از پیگیری آن بازمیمانند. این سطحینگری، مانعی است که انسان را در قفس تنگ زندگی مادی محبوس میکند و او را از پرواز در آسمان معرفت بازمیدارد.
بخش دوم: خلافت و شیطان، کلید تعالی انسان
خلافت و گستره وجودی انسان
انسان با اتصاف به وصف خلافت الهی و آگاهی از خصومت شیطان، به گسترهای بیمانند دست مییابد. این خلافت، که مقامی الهی است، انسان را به جایگاهی میرساند که زیر پر حق قرار گیرد. در این مقام، قوای وجودی انسان چون چتری باز میشود و حس، نفس، روح، و عقل او گسترش مییابد. این گسترش، انسان را به موجودی فوق تصور بشر تبدیل میکند که توانایی رقابت با ملائکه و جن را دارد.
درنگ: انسان با وصف خلافت و دشمنشناسی، به گسترهای فوق تصور بشر میرسد که قوای وجودیاش چون چتری باز میشود.
باز شدن مشاعر انسانی
هنگامی که انسان به وصف خلافت و خصومت با شیطان نگریسته میشود، مشاعر او فعال میگردد. قوای وجودیاش، از حس و نفس گرفته تا روح و عقل، مانند چتری که در برابر باران گشوده میشود، باز شده و تواناییهای او متفاوت میگردد. این فعالسازی، انسان را از محدودیتهای زندگی عادی رها کرده و او را به سوی تعالی معنوی هدایت میکند.
انسان عادی و محدودیتهایش
انسان عادی، که تنها به خوردن و گشتن در بازارها مشغول است، بیش از پنج درصد از توان وجودیاش را به فعلیت نمیرساند. این انسان، گرفتار نفس فکسنی و حس محدود است و مشاعرش بسته و غیرفعال باقی میماند. او مانند اتوبوسی است که با چند مسافر خالی حرکت میکند یا قطاری که کوپههایش نیمهخالی است. این تعطیلی قوا، انسان را در سطحی نازل نگه میدارد و او را از بهرهگیری از ظرفیتهای عظیم وجودیاش محروم میسازد.
نیمسوختگی انسان
انسان عادی مانند کاغذ یا هیزمی است که تنها بخشی از آن سوخته و نود درصد وجودش مرده و زنده نشده است. این تعبیر، به تعطیلی قوای وجودی انسان اشاره دارد که حتی پس از شصت سال زندگی، در جهل باقی میماند. قرآن کریم در این باره میفرماید: فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِهِمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا، و این جهل، حتی در دنیا و پس از سالها زندگی نیز ادامه مییابد.
بخش سوم: شیطان، دشمن پنهان انسان
ماهیت شیطان و گستره آن
شیطان، برخلاف تصور برخی که آن را خیال یا قصه میپندارد، موجودی واقعی و قدرتمند است. ابلیس، بهعنوان شخصیتی واحد، با حضرت آدم همرتبه است، اما شیطان گسترهای وسیعتر دارد که شامل شیاطین جنی، انسی، ناری، و خاکی میشود. این گستره، نشاندهنده تأثیر عمیق شیطان بر تمامی ابعاد وجودی انسان است.
درنگ: شیطان، گسترهای شامل شیاطین جنی، انسی، ناری، و خاکی است که بهعنوان رقیب انسان، کارشکنی و خرابکاری میکند.
ابزارهای شیطان در گمراهی انسان
شیطان با ابزارهای متعددی چون وسوسه، ترساندن، و امر به فحشا، انسان را از مسیر تعالی بازمیدارد. قرآن کریم در این باره میفرماید: الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ (شیطان شما را از فقر میترساند و به فحشا فرمان میدهد). همچنین، آیه الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ به لمس شیطان اشاره دارد که انسان را به اختلالات روانی و معنوی گرفتار میکند.
استعاذه، سپر در برابر شیطان
استعاذه، یعنی پناهجویی به خدا با گفتن أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، مانند لباسی است که انسان را از گزند شیطان حفظ میکند. این سپر، نهتنها برای انسان عادی، بلکه برای عارف و حتی پیامبر نیز ضروری است، زیرا شیطان حتی به کاملترین انسانها نیز حمله میکند.
درنگ: استعاذه، چونان سپری است که انسان را از گزند شیطان حفظ میکند و برای همه، حتی پیامبران، ضروری است.
ضعف کید شیطان در برابر اقویا
قرآن کریم در آیه إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا (همانا کید شیطان ضعیف است) به ضعف کید شیطان در برابر اقویا و مؤمنان اشاره دارد. این ضعف، نه به معنای ناتوانی مطلق شیطان، بلکه به ماهیت توهمی ابزارهای او مانند وسوسه و ترس اشاره دارد که در برابر ایمان و معرفت، بیاثر میشود.
بخش چهارم: ایمان، کلید پیروزی بر شیطان
نقش ایمان در خنثیسازی کید
ایمان، نه قلدری یا زور بازو، سلاح اصلی در برابر کید شیطان است. قرآن کریم میفرماید: فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ (پس با دوستان شیطان بجنگید). این مبارزه، نهتنها با دشمنان ظاهری، بلکه با اولیای شیطان در درون و بیرون انسان است که تنها با ایمان ممکن میشود.
رحمت الهی و مقاومت در برابر شیطان
قرآن کریم در آیه وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز اندکی از شیطان پیروی میکردید) به نقش رحمت الهی در محافظت از انسان اشاره دارد. بااینحال، گروه اندکی حتی بدون این رحمت، توان مقاومت در برابر شیطان را دارند، که این نشاندهنده قدرت ایمان و معرفت است.
نقد سادهانگاری شیطان
تصور شیطان بهعنوان موجودی پشمکی و بیاهمیت، خطایی است که به شکست انسان منجر میشود. شیطان، دشمنی قدرتمند است که با ابزارهای روانی و معنوی، انسان را به دام میاندازد. این سادهانگاری، انسان را از دشمنشناسی و آمادگی برای مبارزه بازمیدارد.
جمعبندی
انسان، بهمثابه ظرف جامعیت هستی، دارای ظرفیتهایی بیکران است که با خلافت الهی و دشمنشناسی، میتواند به مراتب والای وجودی دست یابد. شیطان، بهعنوان رقیب اصلی انسان، با ابزارهایی چون وسوسه، ترس، و فحشا، او را از این مسیر بازمیدارد. استعاذه و ایمان، دو سلاح اصلی انسان در این مبارزهاند که او را به سوی تعالی هدایت میکنند. این درسگفتار، با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیلهای عمیق فلسفی، راه را برای تأملات بیشتر در این حوزه هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی