متن درس
هستیشناسی قدرت باطنی در قرآن کریم و ضرورت احیای آن در علم دینی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۸۸)
مقدمه
قدرت، بهسان رودی ژرف و پرخروش، در وجود انبیا و اولیای الهی جاری بوده و هستیشناسی آن در قرآن کریم، چونان نوری درخشان، راهنمای اندیشمندان و جویندگان حقیقت است. این نوشتار، با تأمل در آیات نورانی سوره اعراف و سخنان استاد فرزانه قدسسره، به تبیین مفهوم قدرت باطنی در برابر قدرت ظاهری میپردازد. قدرت باطنی، که در اراده و نفس انبیا ریشه دارد، نهتنها از اقتدار مادی متمایز است، بلکه به دلیل ثبات وجودی و پیوند با حقیقت الهی، اصیلتر و پایدارتر است. این بحث، با نگاهی فلسفی و قرآنی، ضرورت احیای این قدرت را در علم دینی بررسی میکند تا در برابر چالشهای نوین، از جمله عرفانهای کاذب و انحرافات اجتماعی، دین و نظام انقلابی را مصون دارد.
بخش اول: چیستی قدرت در ساحت انبیا و اولیا
ماهیت قدرت در قرآن کریم
قدرت، در نگاه قرآن کریم، چونان جوهری است که در وجود انبیا و اولیا به کمال تجلی یافته است. این قدرت، چه در ساحت نظری که به علم تعبیر میشود و چه در ساحت عملی که به اقتدار شناخته میشود، در همه پیامبران الهی حضور داشته است. هیچ پیامبری از این موهبت بیبهره نبوده، و این امر، با مفهوم کمال وجودی در فلسفه اسلامی پیوندی عمیق دارد. انبیا، بهمثابه مظاهر صفات الهی، از هرگونه ناتوانی و ضعف مبرا بودهاند، و این اقتدار، ریشه در عصمت و هدایت الهی آنها دارد.
تمایز قدرت باطنی و ظاهری
قدرت، در نگاهی کلان، به دو گونه تقسیم میشود: قدرت ظاهری، که در دستان خلفا، سلاطین و شاهان دیده میشود، و قدرت باطنی، که در اراده و نفس انبیا و اولیا متجلی است. قدرت ظاهری، چونان سایهای گذرا، به ابزارهای مادی مانند لشکر و دستورات اجرایی وابسته است، حال آنکه قدرت باطنی، چونان خورشیدی پایدار، در عمق وجود و اراده پیامبران ریشه دارد. این تمایز، با مفهوم ولایت باطنی در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که قدرت نفسی را اصیلتر و پایدارتر میداند.
قدرت ظاهری، هرچند در نگاه نخست عظیم مینماید، به دلیل وابستگی به عوامل مادی، ناپایدار است. تاریخ گواه است که بسیاری از شاهان، که خود را قدرتمند میپنداشتند، در شبی تیره از پای درآمدند یا در لحظهای غافلگیر شدند. این ناپایداری، با مفهوم فناپذیری قدرت مادی در فلسفه سیاسی اسلامی همخوان است. در مقابل، قدرت باطنی، به دلیل پیوند با حقیقت الهی، از ثباتی بیهمتا برخوردار است و در همه حال، حتی در غربت و تنهایی انبیا، پابرجاست.
جامعیت قدرت در انبیا
قرآن کریم گواهی میدهد که هیچ پیامبری از قدرت بیبهره نبوده است. از صالح تا شعیب، هر یک بهگونهای قدرت الهی را متجلی ساختهاند. این جامعیت، با مفهوم شمولیت نبوت در فلسفه اسلامی همخوانی دارد، که انبیا را در اقتدار مشترک میداند. برای نمونه، شعیب علیهالسلام، آنچنان اقتداری داشت که موسی علیهالسلام، پیامبر اولوالعزم، در برههای کارگر او شد. این امر، نشانهای از ولایت نبوی است که شعیب را در ساحت باطنی قدرتمند ساخته بود.
بخش دوم: شعیب علیهالسلام، مظهر قدرت باطنی
پیام شعیب در قرآن کریم
قرآن کریم در سوره اعراف، شعیب علیهالسلام را چنین توصیف میکند:
وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
و به سوی مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم]. گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید که جز او خدایی برای شما نیست. بیتردید نشانهای روشن از پروردگارتان برای شما آمده است. پیمانه و ترازو را تمام دهید و اموال مردم را کم ندهید و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید. این برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید.
این آیه، شعیب علیهالسلام را بهمثابه پیامبری معرفی میکند که نهتنها به توحید دعوت میکند، بلکه عدالت اقتصادی و اجتماعی را در جامعهای پیشرفته ترویج میدهد. پیام او، با مفهوم هدایت اجتماعی در فلسفه قرآنی همخوانی دارد، که انبیا را اصلاحگران جامعه میداند.
اجتماعی بودن دعوت شعیب
شعیب علیهالسلام، قوم خود را به معاملهای عادلانه، پرهیز از کلاهبرداری و پایبندی به عدالت دعوت کرد. او در آیهای دیگر میفرماید:
وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ ۖ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ
و بر هر راهی ننشینید که تهدید کنید و از راه خدا بازدارید کسی را که به او ایمان آورده و آن را کج بخواهید، و یاد کنید زمانی را که اندک بودید پس شما را بسیار کرد، و بنگرید که عاقبت مفسدان چگونه بود.
این دعوت، نشاندهنده پیشرفته بودن جامعه مدین است که با نظام کیل و وزن، از تمدنی مادی برخوردار بود. بااینحال، انحراف این جامعه به فساد، با مفهوم فساد اجتماعی در فلسفه قرآنی پیوند دارد، که تمدن مادی بدون معنویت را به انحطاط میکشاند.
تهدید شعیب و اقتدار الهی
شعیب علیهالسلام، قوم خود را به صبر در برابر کفر دعوت کرد و عاقبت تکذیب را هشدار داد:
وَإِنْ كَانَ طَائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا ۚ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ
و اگر گروهی از شما به آنچه من بدان فرستاده شدهام ایمان آوردهاند و گروهی ایمان نیاوردهاند، پس صبر کنید تا خدا میان ما داوری کند، و او بهترین داوران است.
این تهدید، با مفهوم اقتدار نبوی در فلسفه اسلامی همخوانی دارد، که شعیب را واسطه قدرت الهی میداند. او قدرت را به خود نسبت نداد، بلکه به خدا ارجاع داد، که این امر با مفهوم توحید در حاکمیت و اخلاص در نبوت پیوند دارد.
تکذیب و عذاب قوم شعیب
قوم شعیب، به دلیل تکبر و استهزا، او را تهدید به اخراج کردند:
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ
اشرافیان قومش که تکبر ورزیده بودند، گفتند: ای شعیب، تو را از شهرمان بیرون خواهیم کرد.
این تکذیب، با مفهوم استکبار در برابر حق در فلسفه قرآنی همخوانی دارد. قوم شعیب، به دلیل جهل باطنی، قدرت نفسی او را باور نکردند و سرانجام، به عذابی سخت گرفتار شدند:
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ
پس زلزله آنها را فرو گرفت و در خانههایشان به رو درافتادند.
این عذاب، با مفهوم عدالت الهی در فلسفه قرآنی پیوند دارد، که تکذیب را با کیفر پاسخ میدهد. شعیب، پس از این عذاب، قوم خود را نصحیت کرد:
يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ
ای قوم من، پیامهای پروردگارم را به شما رساندم و برایتان خیرخواهی کردم.
این نصحیت، نشاندهنده ادای رسالت در فلسفه اسلامی است، که انبیا را مسئول هدایت قوم میداند.
بخش سوم: حمایت الهی و برکات ایمان
نصرت الهی برای انبیا
قرآن کریم، حمایت الهی از انبیا را چنین توصیف میکند:
وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ
و در هیچ شهری پیامبری نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختی و زیان گرفتیم.
این حمایت، با مفهوم نصرت الهی در فلسفه قرآنی همخوانی دارد، که خدا را پشتیبان انبیا در برابر کفر و فساد قوم میداند. این سختیها، بهمثابه ابزاری برای بیداری و هدایت، در خدمت رسالت نبوی قرار میگیرند.
برکات ایمان و عذاب تکذیب
قرآن کریم، برکات ایمان را چنین وعده میدهد:
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و پرهیزگاری کرده بودند، برکتهایی از آسمان و زمین بر آنها گشوده بودیم.
این برکت، با مفهوم فیض الهی در عرفان اسلامی پیوند دارد، که ایمان و تقوا را شرط نزول رحمت میداند. در مقابل، تکذیبکنندگان با عذاب گرفتار میشوند:
وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
ولی آنها تکذیب کردند، پس به سبب آنچه کسب میکردند، گرفتارشان کردیم.
این عذاب، با مفهوم جزای اعمال در فلسفه قرآنی همخوانی دارد، که کفر و فساد را با کیفر الهی پاسخ میدهد.
تصرف غیرطبیعی انبیا
برکت و عذاب انبیا، فراتر از چرخههای طبیعی فصول، به تصرف در کائنات وابسته است. این تصرف، با مفهوم کرامت نبوی در عرفان اسلامی پیوند دارد، که انبیا را قادر به دخل و تصرف در عالم غیب میداند. این قدرت، یا بهواسطه خود پیامبر، یا به امر الهی، یا به دست خدا از طریق پیامبر محقق میشود، و از زمینههای طبیعی متمایز است.
بخش چهارم: ضرورت احیای قدرت باطنی در علم دینی
نقد کاستی علم دینی
علم دینی، در مواجهه با چالشهای نوین، از اقتدار لازم برخوردار نیست. این کاستی، با مفهوم حجاب علم در فلسفه علم اسلامی پیوند دارد، که علم بدون عمل را ناکارآمد میداند. مطالعه طولانی و کاغذبازی، چونان زنجیری بر پای علم دینی، آن را از اقتدار معنوی محروم ساخته است. برای کسب قدرت، علم دینی باید از مشقنویسی صرف فراتر رود و به تمرین معنوی روی آورد.
چالش عرفانهای نوپدید
عرفانهای نوپدید، چونان نسیمی فریبنده، با تصرفات ظاهری، دلهای جویندگان حقیقت را به خود جذب کردهاند. این عرفانها، که گاه از سرزمینهای بیگانه وارد شدهاند، با نمایشهای ظاهری، خلأ معنوی جامعه را پر میکنند. این چالش، با مفهوم فتنههای معنوی در فلسفه اجتماعی اسلامی پیوند دارد، که انحراف را نتیجه ضعف داخلی میداند.
برخی عرفای داخلی، به دلیل ناتوانی نفسی و عدم تزکیه، از اقتدار لازم بیبهرهاند. این ناتوانی، با مفهوم نقصان سلوک در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که تزکیه را شرط اقتدار میداند. علم دینی، به جای توسل به جنجال و تنبیه، باید با قدرت معنوی، این عرفانها را اصلاح کند، چنانکه موسی علیهالسلام ساحران را با قدرت باطنی هدایت کرد.
ضرورت اقتدار معنوی
برای حفظ دین، تشیع و نظام انقلابی، علم دینی باید به اقتدار معنوی دست یابد. این اقتدار، با مفهوم جهاد علمی در فلسفه اسلامی پیوند دارد، که علم دینی را پشتیبان انقلاب میداند. قدرت معنوی، نه با استکبار و ثروت، بلکه با اخلاص و سلوک شبانه محقق میشود. مطالعه متعادل و تمرین معنوی، چونان دو بال، عالم دینی را به سوی اقتدار ربانی پرواز میدهند.
نقد اسراف و سوءاستفاده از منابع
اسراف در منابع، چونان چاپ مجلات و کاغذهای بلااستفاده، با مفهوم عدالت اقتصادی در فلسفه اسلامی ناسازگار است. این منابع، امانت فقرا هستند و باید به آنها بازگردد. حتی کاغذهای باطله، میتوانند بهمثابه سفرهای برای نیازمندان یا ابزاری برای بازیافت، به کار آیند. این رویکرد، با مفهوم اقتصاد اسلامی همخوانی دارد، که بازیافت و عدالت را ترویج میکند.
بخش پنجم: عذاب و کیفر در قرآن کریم
عذاب در خواب و بیداری
قرآن کریم، عذاب الهی را در دو حالت توصیف میکند:
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ
آیا مردم شهرها ایمناند که عذاب ما شبانگاه به سراغشان بیاید در حالی که خفتهاند؟
أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ
یا مردم شهرها ایمناند که عذاب ما در روز روشن به سراغشان بیاید در حالی که سرگرم بازیاند؟
این آیات، با مفهوم غافلگیری الهی و کیفر هوشیاری در فلسفه قرآنی پیوند دارند، که کفر را در هر حال، چه خواب و چه بیداری، با عذاب پاسخ میدهند. زندگی کافران، چونان بازیای بیهدف، با مفهوم غفلت وجودی در عرفان اسلامی همخوانی دارد.
عذاب بیصدا و طبع بر قلوب
قرآن کریم، عذابی بیصدا را توصیف میکند:
أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَنْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ ۚ وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ
آیا برای کسانی که پس از پیشینیان زمین را به ارث میبرند، روشن نشده که اگر بخواهیم به سبب گناهانشان گرفتارشان میکنیم و بر دلهایشان مهر مینهیم که دیگر نشنوند؟
این عذاب، با مفهوم طبع قلب در فلسفه قرآنی پیوند دارد، که کفر را با محرومیت از درک کیفر میدهد. تعلیق اقتضایی در این آیه، به گناهان وابسته است و با مفهوم علت و معلول قرآنی همخوانی دارد.
كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ
اینگونه خدا بر دلهای کافران مهر مینهد.
استفاده از اسم «کافرین» به جای ضمیر، ریتم قرآنی را عامتر میکند و با مفهوم بلاغت قرآنی همخوانی دارد، که تغییر ضمیر را معنادار میداند.
بیماریهای روحی
برخی بیماریها، نه روانی و نه درمانی، بلکه اختلالات روحیاند که با گناهان پیوند دارند. این امر، با مفهوم امراض قلبی در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که گناه را عامل اختلال روحی میداند. این بیماریها، درمانپذیر نیستند و نیازمند هدایت الهیاند.
بخش ششم: ضرورت تحول در علم دینی
هجرت پیامبر و قدرت در غربت
هجرت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، بهمثابه فراری برای حفظ رسالت، با مفهوم حفظ نبوت در فلسفه اسلامی پیوند دارد. حتی در غربت، انبیا از قدرت باطنی برخوردار بودند، که این امر، با مفهوم اقتدار باطنی در عرفان اسلامی همخوانی دارد.
خلع سلاح علم دینی
استعمار و سلاطین، علم دینی را از قدرت باطنی محروم کردند. این خلع سلاح، با مفهوم استعمار فرهنگی در فلسفه اجتماعی اسلامی پیوند دارد، که علم دینی را تضعیف کرده است. برای مصونیت نظام و انقلاب، علم دینی باید اقتدار خود را باز یابد.
نقد فتوای غیرمتخصص
برخی اساتید در رشتههای غیرفقهی، به صدور فتوا میپردازند، که با مفهوم تخصص فقهی در فلسفه علم اسلامی ناسازگار است. فتوا، امری تخصصی است که به مجتهدان محدود میشود و جهانبینی، جایگزین کتاب و سنت نمیشود.
کاستی در حفظ جایگاه
علم دینی، در ابتدای انقلاب، نتوانست جایگاه خود را حفظ کند. این کاستی، با مفهوم ضعف تشکیلاتی در فلسفه اجتماعی اسلامی پیوند دارد، که علم دینی را از تأثیرگذاری محروم کرد.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در آیات سوره اعراف و سخنان استاد فرزانه قدسسره، قدرت باطنی انبیا را بهمثابه جوهری نفسی و ربوبی تبیین کرد. انبیا، از شعیب تا موسی، با تصرف در کائنات، هدایت یا تنبیه قوم خود را رقم زدند. علم دینی، برای حفظ دین و نظام انقلابی، باید از کاغذبازی و مطالعه صرف فراتر رود و با تمرین معنوی، اقتدار باطنی را احیا کند. نقد عرفانهای نوپدید و فتواهای غیرمتخصص، بر ضرورت جهاد علمی و معنوی تأکید دارد. انسان، با سلوک شبانه و مطالعه متعادل، میتواند چونان انبیا، به اقتداری دست یابد که دین را در برابر چالشهای مدرن یاری کند.