متن درس
هستیشناسی قدرت الهی و نبوی در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۹۰)
دیباچه: تبیین قدرت در منظومه قرآنی
قرآن کریم، چونان چشمهای زلال و بیکران، معرفت الهی را در کالبد کلمات جاری ساخته و قدرت را بهمثابه جوهرهای بنیادین در هستی و هدایت بشر به تصویر کشیده است. این کتاب آسمانی، خداوند را قیوم و قادر مطلق معرفی میکند و انبیا و اولیا را مظاهر اقتدار معنوی و باطنی او میداند. قدرت در قرآن کریم، نهتنها صفتی الهی، بلکه نیرویی است که در وجود پیامبران و اولیای الهی تجلی یافته و در برابر چالشهای کفر و شرک، هدایت و تنبیه را به ارمغان آورده است. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در مفهوم قدرت الهی و نبوی در قرآن کریم میپردازد و با نگاهی هستیشناختی و معرفتشناختی، تلاش میکند تا جایگاه این مفهوم را در مواجهه با چالشهای معاصر علم دینی تبیین نماید. هدف آن است که با تدبر در آیات و روایات، راهی برای احیای اقتدار معنوی و علمی در برابر ناتوانیهای تحمیلشده بر جامعه دینی گشوده شود.
این نوشتار، با بهرهگیری از آیات سوره اعراف و روایات مرتبط، قدرت را در سه ساحت الهی، نبوی و انسانی بررسی میکند و با نقد تأثیرات استعمار بر علم دینی، بر ضرورت بازسازی این اقتدار تأکید میورزد. ساختار این کتاب، با عناوین و زیرعناوین تخصصی، بهگونهای طراحی شده که مفاهیم عمیق قرآنی را با زبانی روشن و متین برای مخاطبان آکادمیک ارائه دهد. در این مسیر، از تمثیلات و استعارات فاخر برای پروراندن معانی استفاده شده تا روح و پیام درسگفتارها بهصورت اصیل منتقل گردد.
بخش نخست: تبیین قدرت در قرآن کریم و تجلی آن در انبیا
قرآن کریم: کتابی با جوهره قدرت
قرآن کریم، چونان آیینهای که نور الهی را بازمیتاباند، کتابی است که ذات خداوند را مظهر قدرت مطلق معرفی میکند. این قدرت، نهتنها در خلقت و تدبیر عالم، بلکه در هدایت و تحول نفوس انسانی تجلی یافته است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که قرآن کریم، فراتر از یک متن هدایتی، کتابی قدرتی است که خداوند، بهعنوان قادر مطلق، در آن اراده خود را برای هدایت بشر متجلی ساخته است. این دیدگاه، با مفهوم «قیومیت الهی» در فلسفه اسلامی همخوانی دارد که خدا را نگهدارنده و مدبر کل هستی میداند. قدرت قرآنی، چونان رودی خروشان، در آیات الهی جاری است و انسان را به سوی فهم عظمت پروردگار و پذیرش هدایت او سوق میدهد.
درنگ: قرآن کریم، کتابی است که قدرت الهی را در کلام و هدایت متجلی میسازد و انسان را به تأمل در این اقتدار بیکران دعوت میکند. |
قدرت انبیا: تجلی اقتدار الهی در هدایت بشر
انبیا و اولیای الهی، چونان ستارگانی در آسمان هدایت، با اقتداری معنوی و باطنی در طول تاریخ ظاهر شدهاند. این قدرت، که ریشه در وحی و علم الهی دارد، انبیا را قادر ساخته تا در برابر جوامع کافر و مشرک، رسالت خویش را به انجام رسانند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که رسالت در میان قومی که به کفر و شرک آلودهاند، بدون اقتدار ممکن نیست. این اقتدار، نه از جنس زور مادی، بلکه از جنس معنویت، علم، وحی و اعجاز است که انبیا را از دیگران متمایز میسازد. این مفهوم، با «ولایت نبوی» در عرفان اسلامی پیوند دارد که پیامبران را مظهر تصرف الهی در نفوس و کائنات میداند.
تقسیمبندی قدرت: ظاهری و باطنی
قدرت در قرآن کریم به دو ساحت ظاهری و باطنی تقسیم میشود. قدرت ظاهری، که در دولتها و ابزارهای مادی مانند سوارهنظام و لشکر متجلی است، در برابر قدرت باطنی انبیا قرار میگیرد که از جنس معنویت، علم، وحی و کرامت است. استاد فرزانه قدسسره این تمایز را بهمثابه دو سوی یک سکه میدانند: ساحت ظاهری، که زودگذر و محدود است، و ساحت باطنی، که پایدار و ریشه در ذات الهی دارد. این تقسیمبندی، با مفهوم «مراتب قدرت» در فلسفه اسلامی همخوانی دارد که قدرت معنوی را اصیلتر و اثرگذارتر میداند.
درنگ: قدرت انبیا، برخاسته از معنویت و علم الهی، در برابر قدرت مادی دولتها، پایداری و اصالت بیشتری دارد. |
چالشهای معاصر: ناتوانی علم دینی در برابر ادعای قدرت غرب
جهان غرب، با تکیه بر پیشرفتهای علمی و تکنیکی، ادعای اقتدار میکند و علم دینی را به ناتوانی متهم میسازد. این چالش، که ریشه در شبهات تمدنی دارد، مدعی است که پیروان انبیا، که خود را وارثان رسالت الهی میدانند، فاقد قدرت معنوی و معجزهاند. استاد فرزانه قدسسره این شبهه را با نقد استعمار پاسخ میدهند که با جداسازی علم دینی از قرآن کریم، وحی و روایات، آن را از اقتدار معنوی تهی کرده است. این انقطاع، چونان خزانی که برگهای درختی را فرومیریزد، علم دینی را به حاشیه رانده و از ثمرات معنوی و علمی گذشتگان محروم ساخته است.
نقد استعمار: خلع سلاح علم دینی
استعمار، چونان دزدی که در تاریکی شب گنجینهای را به یغما میبرد، با جداسازی علم دینی از منابع اصیل آن، یعنی قرآن کریم، وحی و روایات، آن را خلع سلاح کرده است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این جدایی، علم دینی را از اقتدار معنوی و علمی محروم ساخته و آن را در برابر ادعاهای تمدن غرب ناتوان کرده است. این نقد، با مفهوم «استعمار فرهنگی» در فلسفه اجتماعی اسلامی همخوانی دارد که هویت دینی را هدف تضعیف قرار داده است.
درنگ: استعمار با جداسازی علم دینی از منابع اصیل، اقتدار معنوی آن را تضعیف کرده و آن را در برابر چالشهای تمدنی ناتوان ساخته است. |
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، قدرت را بهعنوان جوهرهای بنیادین در قرآن کریم معرفی کرد. این قدرت، در ذات الهی، انبیا و اولیا تجلی یافته و در برابر قدرتهای مادی، اصالت و پایداری بیشتری دارد. چالشهای معاصر، از جمله شبهات تمدنی غرب و تأثیرات استعمار، علم دینی را از این اقتدار محروم ساخته است. با این حال، بازگشت به منابع اصیل قرآنی و روایی میتواند این اقتدار را احیا کرده و علم دینی را در برابر ناتوانیهای تحمیلی توانمند سازد.
بخش دوم: تجلی قدرت الهی و نبوی در آیات سوره اعراف
رجفه قوم موسی: نشانه اقتدار الهی
قرآن کریم در سوره اعراف، آیه ۱۵۵، از واقعهای سخن میگوید که قدرت الهی را در برابر قوم موسی به نمایش میگذارد:
وَاخْتَارَ مُوسَىٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا ۖ فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ ۖ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا
و موسی از قوم خود هفتاد تن را برای میقات ما برگزید. پس چون زلزله آنها را فرا گرفت، گفت: پروردگارا، اگر میخواستی پیش از این آنها و مرا هلاک میکردی. آیا ما را به سبب آنچه سفیهانمان کردند هلاک میکنی؟
این آیه، رجفه را بهمثابه زلزلهای عظیم یا تکان شدیدی معرفی میکند که قوم موسی را در بر گرفت. استاد فرزانه قدسسره این واقعه را نشانهای از «تصرف الهی» در طبیعت میدانند که قدرت بیکران خداوند را به نمایش میگذارد. رجفه، چونان هشداری است که قوم را به سوی توبه و بازگشت به هدایت الهی سوق میدهد.
درنگ: رجفه قوم موسی، نشانهای از قدرت الهی است که طبیعت را در خدمت هدایت و تنبیه بشر قرار میدهد. |
جرأت نبوی موسی در گفتوگو با خدا
موسی علیهالسلام، در این آیه، با جرأتی نبوی با خداوند سخن میگوید و از او میپرسد که آیا به دلیل گناه سفیهان، او و قومش را هلاک خواهد کرد. این جرأت، که با فروتنی همراه است، نشانه اقتدار معنوی موسی است که او را قادر میسازد تا در برابر خداوند، چونان فرزندی که با پدر سخن میگوید، با شجاعت و خلوص سخن بگوید. استاد فرزانه قدسسره این گفتوگو را با مفهوم «جرأت نبوی» در فلسفه اسلامی پیوند میدهند که انبیا را صاحب اقتداری میداند که ریشه در اخلاص و نزدیکی به خدا دارد.
نقد گوسالهپرستی و فتنه الهی
موسی علیهالسلام گوسالهپرستی قوم را به خداوند نسبت نمیدهد، بلکه آن را فتنهای الهی میخواند که برای امتحان و هدایت قوم طراحی شده است. این دیدگاه، با مفهوم «فتنه الهی» در فلسفه قرآنی همخوانی دارد که امتحان را ابزاری برای هدایت یا گمراهی انسان میداند. استاد فرزانه قدسسره در این باره به شعری منسوب به ناصر خسرو اشاره میکنند که خلقت شیطان را به امتحان الهی پیوند میدهد:
اگر ریگی به کفش خود نداری / چرا باید که شیطان آفریدی؟
این شعر، که با مفهوم «جبر و اختیار» در فلسفه اسلامی مرتبط است، خلقت شیطان را بخشی از سنت الهی برای آزمایش انسان میداند. موسی، برخلاف ابلیس که در برابر خدا استکبار ورزید، پس از اعتراض، فروتنی میکند و خدا را ولی خود میخواند: «أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ» (انت ولینا، پس ما را ببخش و بر ما رحم کن که تو بهترین آمرزندگان هستی).
درنگ: موسی علیهالسلام، با جرأت و فروتنی، گوسالهپرستی را فتنه الهی میخواند و از خدا طلب مغفرت میکند، که نشانه اخلاص نبوی است. |
چشمههای موسی: معجزه نبوی
قرآن کریم در سوره اعراف، آیه ۱۶۰، از معجزه موسی علیهالسلام سخن میگوید:
وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا ۚ وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا
و آنها را به دوازده سبط که امتهایی بودند تقسیم کردیم و به موسی هنگامی که قومش از او آب خواستند وحی کردیم که عصایت را به سنگ بزن. پس دوازده چشمه از آن جوشید.
این آیه، معجزه موسی را در جوشیدن چشمهها از سنگ به تصویر میکشد که نشانهای از «تصرف نبوی» در طبیعت است. استاد فرزانه قدسسره این معجزه را با مفهوم «کرامات نبوی» پیوند میدهند که انبیا را قادر به دخل و تصرف در کائنات میداند.
من و سلوى: فیض الهی بر قوم موسی
در ادامه آیه ۱۶۰ آمده است:
وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ
و ابر را بر آنها سایهگستر کردیم و من و سلوى بر آنها نازل کردیم.
نزول من و سلوى، چونان بارانی از برکت الهی، نشانه فیض بیکران خداوند بر قوم موسی است. استاد فرزانه قدسسره این واقعه را با مفهوم «فیض الهی» در عرفان اسلامی پیوند میدهند که خدا را منبع برکت و رزق برای بندگان میداند.
نافرمانی قوم و عذاب بوزینه شدن
قرآن کریم در آیه ۱۶۶ سوره اعراف میفرماید:
فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ
پس چون از آنچه نهی شده بودند سرکشی کردند، به آنها گفتیم: بوزینگانی راندهشده باشید.
این آیه، عذاب بوزینه شدن را بهعنوان کیفر الهی برای نافرمانی قوم معرفی میکند. استاد فرزانه قدسسره این واقعه را با مفهوم «کیفر الهی» پیوند میدهند که نافرمانی را با تحولی وجودی مجازات میکند. این قدرت الهی، که قادر است انسان را به بوزینه تبدیل کند، نشانهای از اقتدار بیکران خداوند است.
درنگ: عذاب بوزینه شدن، نشانهای از قدرت مطلق الهی است که نافرمانی را با تحول وجودی کیفر میدهد. |
نتق الجبل: حرکت احتزازی کوه
قرآن کریم در آیه ۱۷۱ سوره اعراف میفرماید:
وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ
و هنگامی که کوه را بالای سرشان برافراشتیم، چنانکه گویی سایبانی بود و گمان کردند که بر آنها فرو خواهد افتاد.
واژه «نتق» به معنای حرکت احتزازی یا تپشی کوه است که نشانهای از تصرف الهی در طبیعت است. استاد فرزانه قدسسره این واقعه را با مفهوم «لغتشناسی قرآنی» پیوند میدهند و آن را از «نطق» (تکلم) متمایز میکنند. برخی مفسران، از ترس پذیرش معجزه، جبل را به ابر تفسیر کردهاند، اما این تفسیر، که با «تأویل محافظهکارانه» مرتبط است، از شگفتی معجزه میکاهد.
درنگ: نتق الجبل، نشانهای از تصرف الهی در طبیعت است که کوه را با حرکتی احتزازی بر فراز قوم برمیافرازد. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تکیه بر آیات سوره اعراف، قدرت الهی و نبوی را در وقایعی چون رجفه، چشمههای موسی، من و سلوى، و نتق الجبل به تصویر کشید. این آیات، اقتدار خداوند و انبیا را در هدایت و تنبیه قوم نشان میدهند. موسی علیهالسلام، با جرأت و فروتنی، در برابر خدا سخن میگوید و معجزات او نشانهای از تصرف نبوی در طبیعت است. این بخش، بر ضرورت تدبر در آیات قرآنی برای فهم قدرت الهی تأکید دارد.
بخش سوم: ضرورت احیای قدرت معنوی در علم دینی
نقد ترس از دشمن و خودباختگی فرهنگی
استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت شجاعت در برابر دشمن تأکید دارند و از ترس برخی از ساخت فیلمهای دینی انتقاد میکنند. بهعنوان مثال، فیلمی با عنوان «مس» در جهان جایزه برده، اما در داخل با سرکوب مواجه شده است. این خودباختگی، که با مفهوم «جهاد فرهنگی» در فلسفه اجتماعی اسلامی مرتبط است، مانع از حفظ هویت دینی در برابر چالشهای تمدنی میشود.
قدرت و ایمان: پیوند ناگسستنی
ایمان به خداوند، به دلیل اقتدار بیکران اوست. قرآن کریم در آیه ۱۷۱ سوره اعراف میفرماید: «خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (آنچه به شما دادهایم با قدرت بگیرید و آنچه در آن است یاد کنید، شاید پرهیزگار شوید). این آیه، ایمان را با مشاهده قدرت الهی پیوند میدهد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که ایمان، چونان گیاهی است که در خاک قدرت الهی میروید و معجزات انبیا این قدرت را به بشر نشان میدهند.
درنگ: ایمان به خدا، از مشاهده قدرت بیکران او در معجزات و آیات قرآنی سرچشمه میگیرد. |
رشد با قدرت: دینامیسم اجتماعی
هر جریانی، دینی یا غیر دینی، با قدرت رشد میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که قدرت در دین، از جنس معنویت، علم و معرفت است، نه ابزارهای مادی. این قدرت، با مفهوم «ولایت معنوی» در عرفان اسلامی پیوند دارد که دین را از قدرتهای چوب و چماق متمایز میکند.
سادگی و تواضع ائمه: زهد علوی
ائمه معصومین علیهمالسلام، با وجود اقتدار معنوی، ساده و متواضع بودند. روایتی از امام رضا علیهالسلام نقل شده که ایشان در حمام، به درخواست فردی، پشت او را کیسه کشیدند، در حالی که آن فرد نمیدانست او کیست. استاد فرزانه قدسسره این تواضع را با مفهوم «زهد علوی» در فلسفه اخلاق اسلامی پیوند میدهند که قدرت را با فروتنی همراه میسازد.
درنگ: ائمه معصومین علیهمالسلام، با وجود اقتدار معنوی، الگوی سادگی و تواضع بودند که قدرت را با زهد پیوند میداد. |
تواضع عالمان دینی: نمونهای از زهد علمایی
استاد فرزانه قدسسره به نمونهای از تواضع یکی از عالمان دینی اشاره میکنند که با وجود عظمت علمی، خود را در حمام کیسه میکشیدند. این تواضع، که با مفهوم «زهد علمایی» مرتبط است، نشانهای از قدرت معنوی است که با فروتنی همراه میشود. تکبر و استکبار، برخلاف تصور، از بیقدرتی ناشی میشود و افراد متکبر از کمبود شخصیت رنج میبرند.
امکان علمی معجزات: پیوند علم و کرامت
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اولیای الهی میتوانند معجزاتی چون نتق الجبل را با علم امروز اثبات کنند. روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده که ایشان با چرخاندن خانه، قدرت خود را به اصحاب نشان دادند. این روایت، با مفهوم «کرامت ولایی» در عرفان اسلامی پیوند دارد که ائمه را صاحب تصرف در کائنات میداند.
ناتوانی علم دینی: بحرانی معاصر
علم دینی، به دلیل جدایی از منابع اصیل قرآنی و روایی، از اقتدار معنوی و علمی محروم شده است. استاد فرزانه قدسسره این ناتوانی را با مفهوم «بحران علم دینی» پیوند میدهند که آن را از رسالت جهانی محروم ساخته است. احیای این اقتدار، نیازمند بازگشت به قرآن کریم و سنت نبوی است.
درنگ: ناتوانی علم دینی، نتیجه انقطاع از منابع اصیل قرآنی و روایی است که باید با احیای اقتدار معنوی جبران شود. |
ملکوت آسمانها و زمین: دعوت به تدبر
قرآن کریم در آیه ۱۸۵ سوره اعراف میفرماید:
أَوَلَمْ يَنْظَرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَىٰ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ
آیا در ملکوت آسمانها و زمین و آنچه خدا آفریده ننگریستند؟ و اینکه شاید اجلشان نزدیک شده باشد.
این آیه، انسان را به تدبر در ملکوت آسمانها و زمین دعوت میکند. استاد فرزانه قدسسره ملکوت را زایشگاه مخلوقات و مرگ میدانند که خلقت را فرآیندی مستمر و پویا معرفی میکند. این تدبر، با مفهوم «تجوید وجودی» در فلسفه اسلامی پیوند دارد که خلقت را جریانی مداوم میداند.
درنگ: ملکوت آسمانها و زمین، زایشگاه خلقت و مرگ است که انسان را به تأمل در قدرت الهی دعوت میکند. |
نزدیکی مرگ و علم ولایی
استاد فرزانه قدسسره به روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام اشاره میکنند که در شب نوزدهم رمضان به آسمان نگاه میکردند تا اجل خویش را ببینند. این نگاه، با مفهوم «علم ولایی» در عرفان اسلامی پیوند دارد که ائمه را عالم به غیب میداند. همچنین، روایاتی از آگاهی حیوانات، مانند مرغابیها، به مرگ نقل شده که با مفهوم «غریزه حیوانی» مرتبط است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، بر ضرورت احیای اقتدار معنوی و علمی در علم دینی تأکید کرد. آیات قرآنی، مانند دعوت به تدبر در ملکوت، و روایات، مانند تواضع ائمه و علم ولایی آنها، راه را برای بازسازی این اقتدار هموار میسازد. علم دینی، برای رهایی از ناتوانی، باید به منابع اصیل قرآنی و روایی بازگردد و با شجاعت در برابر چالشهای تمدنی، هویت دینی را حفظ کند.
نتیجهگیری کل
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، قدرت را بهعنوان جوهرهای بنیادین در قرآن کریم و سنت نبوی تبیین کرد. آیات سوره اعراف، از رجفه و چشمههای موسی تا نتق الجبل و عذاب بوزینه شدن، قدرت الهی و نبوی را در هدایت و تنبیه بشر به نمایش میگذارند. انبیا و اولیا، با اقتداری معنوی و علمی، راهنمایان بشر بودهاند، اما علم دینی، تحت تأثیر استعمار، از این اقتدار محروم شده است. بازگشت به قرآن کریم، وحی و روایات، چونان کلیدی است که قفل ناتوانی را میگشاید و علم دینی را به جایگاه شایستهاش بازمیگرداند. انسان، با تدبر در ملکوت و تأمل در آیات الهی، میتواند به این قدرت متصل شود و در برابر چالشهای مدرن، هویت دینی و تمدنی خویش را حفظ کند.
با نظارت صادق خادمی |