متن درس
هستیشناسی نظام احسن در فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۰۳)
دیباچه: کاوش در نظام احسن و اقلیت کمال
قرآن کریم، چونان چشمهای زلال و بیکران، معرفت الهی را در کالبد کلمات جاری ساخته و نظام احسن را بهمثابه جوهرهای بنیادین در هستی و هدایت بشر به تصویر کشیده است. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی هستیشناختی و معرفتشناختی، به کاوش در مفهوم نظام احسن در فلسفه اسلامی میپردازد. هدف آن است که با تدبر در آیات و تحلیلهای فلسفی، چارچوبی نوین برای فهم این مفهوم ارائه شود که نهتنها با سنتهای فلسفی اسلامی همخوانی داشته باشد، بلکه پاسخگوی پرسشهای معاصر نیز باشد. نظام احسن، در این دیدگاه، نه صرفاً نظامی کامل و بینقص، بلکه سیستمی است که در آن اقلیتی به کمال میرسند و اکثریت در نقص باقی میمانند. این نوشتار، با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تحلیلهای عمیق فلسفی، تلاش میکند تا این مفهوم را در سه بخش اصلی تبیین نماید: نخست، چیستی نظام احسن و اقلیت کمال؛ دوم، محدودیتها و نقدهای وارد بر این مفهوم در عالم ناسوت؛ و سوم، امکان تحول عالم ناسوت به سوی تمامیت کمال.
بخش نخست: چیستی نظام احسن و اقلیت کمال
نظام احسن در قرآن کریم: اقلیت رستگاران
مفهوم نظام احسن در فلسفه اسلامی، که بهعنوان بهترین نظام ممکن در عالم خلقت شناخته میشود، در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره با رویکردی نوین بازتعریف شده است. این مفهوم، برخلاف برداشتهای سنتی که نظام احسن را نظامی بینقص و کامل برای همه موجودات میدانند، بر اقلیت کمال تأکید دارد. به بیان دیگر، نظام احسن سیستمی است که در آن تنها اقلیتی از موجودات به کمال و رستگاری دست مییابند. این دیدگاه ریشه در آیات قرآن کریم دارد، از جمله آیه شریفه:
فَمَن زُهْزِهَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ
پس هر کس از آتش [دوزخ] دور داشته شود و به بهشت درآید، قطعاً کامیاب شده است (آل عمران، ۱۸۵).
این آیه، رستگاری را نه برای همگان، بلکه برای گروهی خاص تعریف میکند که از آتش جهنم رهایی یافته و به بهشت راه مییابند. استاد فرزانه قدسسره این گروه را «الفائزون» و «المتقون» میخوانند که اقلیتی از انسانها را شامل میشوند. این دیدگاه، نظام احسن را بهعنوان نظامی مشروط به قیامت و احکام الهی معرفی میکند که در آن کمال تنها به اقلیتی اختصاص دارد و اکثریت در نقص و مشکلات گرفتارند.
درنگ: نظام احسن در قرآن کریم، سیستمی است که در آن اقلیتی به کمال و رستگاری میرسند، نه نظامی که همگان را به کمال برساند. |
تمایز نظام احسن با کمال مطلق
برخلاف برداشتهای سنتی که نظام احسن را نظامی کامل و بینقص میدانند، درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این نظام شامل نواقص و مشکلات نیز هست. این دیدگاه با نقد برداشتهای شاعرانه و عاشقانه از نظام احسن همراه است که عالم را از منظر مجنون به لیلی مینگرد و همهچیز را حسن و کمال میبیند. استاد فرزانه قدسسره این برداشت را با تمثیلی نقد میکنند: اگر حتی از نگاه شمر (شخصیت منفی تاریخی) همهچیز حسن دیده شود، این دیدگاه با واقعیتهای عالم ناسوت سازگار نیست. نظام احسن، چونان آیینهای است که هم نور کمال را بازمیتاباند و هم سایههای نقص را در خود جای داده است. این نظام، ترکیبی از کمال و نقص است که تنها در چارچوب قیامت و احکام الهی به کمال نهایی میرسد.
درنگ: نظام احسن، نظامی است که هم کمال و هم نقص را در بر میگیرد و تنها در قیامت به کمال نهایی میرسد. |
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، مفهوم نظام احسن را با تأکید بر اقلیت کمال تبیین کرد. برخلاف دیدگاههای سنتی که نظام احسن را نظامی بینقص میدانند، این مفهوم در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره بهعنوان سیستمی معرفی شد که در آن اقلیتی به رستگاری و کمال میرسند و اکثریت در نقص گرفتارند. این دیدگاه، با تکیه بر آیات قرآن کریم، نظام احسن را مشروط به قیامت و احکام الهی میداند و بر واقعیتگرایی در تحلیل فلسفی تأکید دارد. این بخش، چارچوبی نوین برای فهم نظام احسن ارائه داد که هم با سنتهای فلسفی اسلامی همخوانی دارد و هم پاسخگوی پرسشهای معاصر است.
بخش دوم: محدودیتهای نظام احسن در عالم ناسوت
نقصهای عالم ناسوت و محدودیتهای مادی
عالم ناسوت، یا دنیای مادی، بهخودیخود نمیتواند مصداق کامل نظام احسن باشد، زیرا در این عالم، ظلم، ستم، فقر و نابرابریهای اجتماعی غالب است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که نظام احسن تنها زمانی کامل میشود که با جهان آخرت تکمیل گردد. عالم ناسوت، چونان زمینی است که در آن بذرهای کمال کاشته شده، اما گلهای رستگاری تنها برای اقلیتی شکوفا میشوند. اکثریت انسانها در این عالم درگیر نقص و مشکلات هستند، و این محدودیتهای مادی مانع از تحقق کامل عدالت و کمال میگردد.
درنگ: عالم ناسوت بهخودیخود مصداق نظام احسن نیست و تنها در پیوند با قیامت به کمال میرسد. |
تضاد کمال و نقص در نظام احسن
نظام احسن، بهمثابه دو سوی یک سکه، هم کمال و هم نقص را در خود جای داده است. استاد فرزانه قدسسره این تضاد را با مفهوم فلسفی «تضاد در عالم خلقت» پیوند میدهند که در آن کمال و نقص بهعنوان دو جزء ضروری نظام هستی همزیستی دارند. اقلیتی که در قرآن کریم بهعنوان الفائزون و المتقون معرفی شدهاند، در برابر اکثریتی قرار دارند که در نقص و مشکلات گرفتارند. این دیدگاه، با نظریه وحدت وجود ملاصدرا سازگار است، اما با تأکید بر اقلیت کمال، رویکردی نوین ارائه میدهد.
نپختگی انسان و عالم ناسوت
یکی از مفاهیم کلیدی درسگفتار، «نپختگی» انسان و عالم ناسوت است. انسان، حتی انبیا و اولیا، به دلیل محدودیتهای ذاتی خود، کاملاً به کمال نهایی نرسیدهاند. استاد فرزانه قدسسره به «ترک اولی» انبیا اشاره میکنند که نوعی کاستی در برابر عصمت است، هرچند به عصمت لطمهای وارد نمیکند. این نپختگی، چونان خامی میوهای است که هنوز به شیرینی کامل نرسیده و نیازمند زمان و مراقبت است. حتی انبیا، با وجود عظمت معنوی، در چارچوب عالم ناسوت با محدودیتهایی مواجه بودهاند.
درنگ: نپختگی انسان و عالم ناسوت، مانع از تحقق کامل کمال در این عالم است، حتی برای انبیا و اولیا. |
تمایز حقیقت و واقعیت
درسگفتار تمایز مهمی بین حقیقت و واقعیت قائل میشود: واقعیت، آنچه در عالم وجود دارد، اعم از ظلم، ستم، پاکی یا طهارت؛ و حقیقت، آنچه دارای ارزش الهی و کمال است، مانند پاکی و طهارت. هر حقیقتی میتواند واقعیت داشته باشد، اما هر واقعیتی لزوماً حقیقت نیست. ظلم، واقعیتی است که وجود دارد، اما فاقد ارزش الهی و حقیقت است. استاد فرزانه قدسسره این تمایز را با تمثیلی روشن میکنند: عالم ناسوت، چونان بستری است که در آن واقعیتهای ناقص چون علفهای هرز روییدهاند، اما حقیقتهای الهی چون گلهای نادر در میان آنها میدرخشند.
درنگ: حقیقت، ارزش الهی و کمال است، در حالی که واقعیت شامل همهچیز، اعم از نقص و کمال، است. |
محدودیت حقیقت در عالم ناسوت
انسانها در عالم ناسوت بین حقیقت و واقعیت گرفتار شدهاند. حقیقت، به مقدار اندک در این عالم وجود دارد، و اکثریت با واقعیتهای ناقص، مانند ظلم و ستم، زندگی میکنند. حتی انبیا و اولیا، با وجود تلاش برای پیادهسازی حقیقت، نتوانستهاند آن را بهطور کامل در جامعه محقق کنند. استاد فرزانه قدسسره این محدودیت را به نپختگی ذاتی انسان و عالم ناسوت نسبت میدهند که مانع از غلبه حقیقت بر واقعیت میشود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، محدودیتهای عالم ناسوت را در تحقق نظام احسن بررسی کرد. عالم مادی، به دلیل وجود ظلم، ستم و نابرابری، نمیتواند بهتنهایی مصداق نظام احسن باشد و تنها در پیوند با قیامت به کمال میرسد. نپختگی انسان و عالم ناسوت، همراه با تمایز بین حقیقت و واقعیت، نشاندهنده چالشهای تحقق کمال در این عالم است. این بخش، با تکیه بر تحلیلهای فلسفی و قرآنی، بر ضرورت نگاه کلان به نظام خلقت تأکید دارد.
بخش سوم: امکان تحول عالم ناسوت به سوی تمامیت کمال
امکان اکثریت کمال در عالم ناسوت
درسگفتار این پرسش جسورانه را مطرح میکند: آیا عالم ناسوت میتواند به مرحلهای برسد که اکثریت موجودات به کمال دست یابند و اقلیتی در نقص باقی بمانند؟ این ایده، به تحول عالم ناسوت به سوی کمال اکثریتی اشاره دارد، مشابه آنچه در داستان آدم و نسناس (موجودات پیش از انسان) رخ داده است. استاد فرزانه قدسسره این تحول را با مفهوم تکامل تدریجی عالم پیوند میدهند که در آن، انسان همچنان دارای ویژگیهای مادی است، اما در جامعهای تعادلی و کمالیافته زندگی میکند.
درنگ: عالم ناسوت میتواند به مرحلهای از تکامل برسد که اکثریت به کمال دست یابند، بدون تغییر ماهیت مادی آن. |
تمامیت کمال در عالم ناسوت
استاد فرزانه قدسسره ایدهای نوین مطرح میکنند: آیا ممکن است عالم ناسوت به تمامیت کمال برسد، بدون اینکه به عالم ملکوت تبدیل شود؟ در این حالت، انسان همچنان دارای شهوت و ویژگیهای مادی است، اما در جامعهای آرمانی و کمالیافته زندگی میکند. این دیدگاه، چونان بذری است که در خاک عالم ناسوت کاشته شده و میتواند در آیندهای دور به درختی تناور از کمال تبدیل شود.
محدودیتهای زمانی و الهی
تحقق تمامیت کمال در عالم ناسوت ممکن است نیازمند بازههای زمانی طولانی، حتی میلیاردها سال، باشد. استاد فرزانه قدسسره به محدودیت عمر انسانی در برابر ابدیت الهی اشاره میکنند و میفرمایند که انسانها ممکن است در طول عمر خود شاهد این تحول نباشند، اما از منظر برزخ و قیامت میتوانند آن را نظاره کنند. این دیدگاه، با مفهوم فلسفی «ابدیت» در برابر «زمان محدود انسانی» پیوند دارد.
درنگ: تحقق تمامیت کمال در عالم ناسوت نیازمند زمانهای طولانی است که از عمر انسانی فراتر میرود. |
نقد مفهوم پایان عالم
درسگفتار این پرسش را مطرح میکند که آیا با پایان زندگی انسان کنونی و این دنیا، نظام احسن و کمال به پایان میرسد؟ پاسخ این است که خیر، عالم ادامه مییابد و ممکن است در جهانی دیگر، اکثریت به کمال و اقلیت به نقص برسند. این دیدگاه با آیه شریفه زیر مرتبط است:
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ
آنگاه که خورشید درهم پیچیده شود (تکویر، ۱).
این آیه به پایان نظام کنونی و آغاز نظامی جدید اشاره دارد که میتواند بستری برای تحقق اکثریت کمال باشد.
نقد محدودیت کمال در فلسفه سنتی
استاد فرزانه قدسسره دیدگاه سنتی فلسفه اسلامی را که معتقد است عالم کنونی بهترین نظام ممکن است و نمیتوان از آن بهتر آفرید، نقد میکنند. این دیدگاه برای خداوند محدودیت در خلقت قائل میشود، در حالی که برای خدا هیچ محدودیتی در خلق کمال وجود ندارد. این نقد، چونان کلیدی است که قفلهای سنتی فلسفه را میگشاید و امکان خلق نظامهای بهتر را مطرح میکند.
درنگ: برای خداوند هیچ محدودیتی در خلق نظامهای بهتر وجود ندارد، برخلاف دیدگاههای سنتی فلسفه اسلامی. |
پر شدن جهنم و بهشت در نظامهای مختلف
درسگفتار به آیهای اشاره میکند که جهنم را پر از انسانها و جنها توصیف میکند:
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالنَّاسِ
و بهراستی بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدهایم (اعراف، ۱۷۹).
اما استاد فرزانه قدسسره جهانی را تصور میکنند که در آن بهشت پر شود و جهنم خالی بماند، یا حتی جهانی که تنها نعیم و کمال وجود داشته باشد و دوزخی نباشد. این ایده، به امکان وجود جهانی آرمانی اشاره دارد که در آن کمال غالب است.
نقد سختگیری در برابر نپختگی
استاد فرزانه قدسسره سختگیری و تندروی در برابر نپختگی انسان و عالم ناسوت را نقد میکنند. تأکید بیش از حد بر حقیقتمداری، بدون توجه به واقعیتهای موجود، به شکست و گمراهی منجر میشود. این نقد، با تمثیلی آشپزی روشن میشود: اگر گوشتی نپخته باشد، افزودن حرارت بیش از حد آن را تلخ میکند؛ انسان و جامعه نیز نیازمند نرمش و تدریج در تربیت و اصلاح هستند.
درنگ: سختگیری در برابر نپختگی انسان و عالم ناسوت به شکست منجر میشود و نیازمند نرمش و تدریج است. |
نمونه تاریخی: استراتژی پیامبر در جذب ابوسفیان
درسگفتار به استراتژی پیامبر اکرم (ص) در جذب افرادی مانند ابوسفیان اشاره میکند. پیامبر با قرار دادن ابوسفیان در جایگاه کعبه، زمینه را برای جذب دیگران فراهم کرد، حتی اگر این افراد در ابتدا حقیقت کامل را نداشتند. این استراتژی، چونان پلی بود که واقعیتهای اجتماعی را به حقیقت دینی پیوند داد و نشاندهنده انعطافپذیری پیامبر در تبلیغ دین بود.
ارتداد پس از پیامبر
استاد فرزانه قدسسره به پدیده ارتداد پس از رحلت پیامبر اشاره میکنند که نشاندهنده عدم تثبیت کامل دین در جامعه بود. این امر به دلیل محدودیت زمانی پیامبر یا سختگیریهای بعدی رخ داد. این تحلیل، چونان آینهای است که نقصهای اجتماعی و تاریخی را بازمیتاباند و بر ضرورت انعطافپذیری در مدیریت جامعه تأکید دارد.
درنگ: ارتداد پس از پیامبر، نتیجه محدودیتهای زمانی و سختگیریهای بعدی بود که نشاندهنده نپختگی جامعه است. |
زندگی با واقعیت و حقیقت
درسگفتار پیشنهاد میکند که انسان باید واقعیتها و حقیقتهای خود را استخراج کرده و بر اساس نسبت بین این دو رفتار کند. سختگیری بیش از حد یا فرار از واقعیتها به شکست منجر میشود. این دیدگاه، چونان راهنمایی است که انسان را به سوی تعادل در زندگی فردی و اجتماعی هدایت میکند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، امکان تحول عالم ناسوت به سوی تمامیت کمال را بررسی کرد. استاد فرزانه قدسسره با نقد دیدگاههای سنتی فلسفه اسلامی، بر امکان خلق نظامهای بهتر تأکید کردند. آیات قرآن کریم، مانند دعوت به تأمل در پایان عالم و پر شدن جهنم، راه را برای فهم این تحول هموار میسازد. همچنین، نقد سختگیری و تأکید بر انعطافپذیری در مدیریت جامعه، راهکارهایی عملی برای تحقق حقیقت در بستر واقعیت ارائه میدهد.
نتیجهگیری کل
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، مفهوم نظام احسن را در فلسفه اسلامی با رویکردی نوین و انتقادی تبیین کرد. نظام احسن، بهعنوان سیستمی که در آن اقلیتی به کمال میرسند، نهتنها با آیات قرآن کریم همخوانی دارد، بلکه پاسخگوی چالشهای معاصر است. محدودیتهای عالم ناسوت، نپختگی انسان، و تمایز بین حقیقت و واقعیت، نشاندهنده پیچیدگیهای تحقق کمال در این عالم است. با این حال، امکان تحول عالم ناسوت به سوی اکثریت کمال و حتی تمامیت کمال، افقهای جدیدی را در فلسفه اسلامی میگشاید. استراتژی پیامبر اکرم (ص) در جذب افراد و نقد سختگیریهای غیرواقعبینانه، راهنمایی برای مدیریت جامعه و تربیت انسان ارائه میدهد. این نوشتار، با تدبر در آیات و تحلیلهای فلسفی، انسان را به تأمل در نظام خلقت و جایگاه خود در آن دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی |