متن درس
شناخت انسان و اقتدار معنوی در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۱۰)
دیباچه
انسان، این گوهر بیهمتای آفرینش، در نگاه قرآن کریم موجودی است که در اوج عظمت و کرامت آفریده شده و تواناییهای بیکران او، او را از تمامی مخلوقات متمایز میسازد. درسگفتار استاد فرزانه قدسسره در جلسه ۱۳۱۰، با محوریت آیات سوره نحل، به کاوش در این حقیقت والا میپردازد و انسان را بهعنوان خلیفهالله معرفی میکند که قادر است با اتصال به معارف قرآنی و علوم ربوبیت، اقتداری معنوی و مادی را به ظهور رساند.
بخش یکم: جایگاه انسان در نظام هستی
انسان، آینه صفات الهی
انسان در نگاه قرآن کریم، موجودی است که خداوند هیچ مخلوقی را در حد و مرتبه او نیافریده است. این موجود شگرف، به مثابه آینهای زلال، قابلیت بازتاب تمامی صفات الهی را در خود نهفته دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که انسان از تمام عوالم و مخلوقات، اعم از جن و ملک، برتر است و این برتری، ریشه در نفخه الهی دارد که در او دمیده شده است. این جایگاه والا، انسان را به موجودی تبدیل میکند که میتواند بزرگترین قدرت پس از پروردگار باشد و جلوهای از تمامی صفات الهی را در وجود خویش متبلور سازد.
درنگ: انسان، بهعنوان خلیفهالله، دارای ظرفیت بینهایت برای تجلی صفات الهی و دستیابی به اقتدار معنوی است که او را از تمامی مخلوقات متمایز میسازد. |
این دیدگاه، ریشه در فلسفه و عرفان اسلامی دارد که انسان را بهعنوان موجودی برخوردار از استعدادهای بیکران معرفی میکند. این استعدادها، انسان را قادر میسازد تا با تهذیب نفس و اتصال به معارف الهی، به مراتبی از وجود دست یابد که در آن، تمامی عالم تحت تسخیر او قرار گیرد.
تنزل انسان از جایگاه اصلی
با وجود این عظمت ذاتی، انسان به دلیل سستی، کژی و غفلت از فطرت الهی خویش، به مرتبهای نازل تنزل یافته است. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی بدیع، این تنزل را به گربهای تشبیه میکنند که زمانی ببر یا پلنگی رشید بوده، اما در گذر زمان، به موجودی ضعیف در گوشه آشپزخانه بدل گشته که تنها به دنبال تهمانده غذا است. این وضعیت، نتیجه دوری از معارف قرآنی و عدم بهرهگیری از ظرفیتهای ذاتی انسان است. انسان امروز، به جای آنکه در اوج اقتدار معنوی و مادی سیر کند، به موجودی محدود به خور و خواب تبدیل شده که از توانمندیهای بیکران خود غافل مانده است.
این تنزل، ریشه در عوامل محیطی و اجتماعی دارد. استاد با اشاره به تأثیر والدین و جامعه در این انحراف، تأکید میکنند که خداوند انسان را بهعنوان موجودی قدرتمند آفریده، اما خرابیهای محیطی و تربیتی، او را به این مرتبه فروکاسته است. این دیدگاه، با استناد به کلام امام صادق علیهالسلام که میفرماید: «بما کسبت ایدیهم» (نتیجه اعمال خودشان)، نشان میدهد که ناتوانی انسان، نه از ذات او، بلکه از انتخابها و شرایطی است که او را از مسیر اصلی منحرف ساخته است.
بخش دوم: اقتدار انسان در تسخیر عالم
تسخیر مادی و معنوی در آیات قرآنی
قرآن کریم در آیات متعدد، به توانایی انسان در تسخیر عالم اشاره دارد. در آیه ۱۴ سوره نحل آمده است:
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا
و اوست که دریا را مسخر شما کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و زیوری که میپوشید از آن استخراج کنید.
این آیه، به تسخیر مادی دریا توسط انسان اشاره دارد، اما استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که تسخیر عالم، فراتر از بهرهبرداری مادی است. در آیه ۱۲ سوره نحل، خداوند میفرماید:
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ
و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما مسخر کرد و ستارگان به امر او مسخرند.
این آیه، به تسخیر پدیدههای آسمانی و معنوی اشاره دارد که نیازمند همت، تمکن و معرفت است. استاد با تمایز میان تسخیر مادی (مانند صید ماهی) و تسخیر معنوی (مانند بهرهبرداری از شب و روز), تأکید دارند که تسخیر معنوی، مرتبهای والا و نیازمند تمرین و تهذیب نفس است.
درنگ: تسخیر عالم توسط انسان، شامل دو بعد مادی و معنوی است. تسخیر معنوی، که نیازمند معرفت و تمرین است، انسان را به مراتب والای وجودی رهنمون میسازد. |
ابزارهای تسخیر معنوی
استاد فرزانه قدسسره، ابزارهای تسخیر معنوی را در علوم ربوبیت، سحر، جادو، رمل و اسطرلاب جستجو میکنند. این علوم، که در سنت اسلامی بهعنوان روشهایی برای بهرهبرداری از عالم غیب شناخته میشوند، به انسان امکان میدهند تا از ستارگان، خورشید و ماه در راستای اقتدار معنوی بهره جوید. با این حال، تأکید میشود که این ابزارها، تنها در سایه امر الهی مؤثرند و هیچ استقلالی در آثار خود ندارند. این وابستگی به اراده الهی، انسان را از خودبینی و خودمحوری دور ساخته و او را به اتصال با پروردگار فرا میخواند.
این دیدگاه، با استناد به کلام مرحوم شیخ انصاری در مکاسب، نشان میدهد که علوم تسخیر، در سنت فقهی نیز مورد توجه بوده و بهعنوان بخشی از ظرفیتهای انسانی برای بهرهبرداری از عالم شناخته میشوند. استاد تأکید دارند که این علوم، باید در حوزههای علمی احیا شوند تا بهعنوان منبعی برای اقتدار معنوی مورد استفاده قرار گیرند.
بخش سوم: مقام کن فیکون و مهندسی قرآنی
مقام کن فیکون
یکی از قلههای اقتدار انسانی، دستیابی به مقام کن فیکون است که در آیه ۴۰ سوره نحل به آن اشاره شده است:
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
سخن ما به چیزی چون ارادهاش کنیم این است که به آن بگوییم باش، پس میشود.
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این مقام، منحصر به پروردگار نیست و اولیای الهی نیز میتوانند با اتصال به خدا، به این مرتبه دست یابند. این مقام، که در آن هر آنچه انسان اراده کند به وقوع میپیوندد، نتیجه تهذیب نفس، تمرین مداوم و قرب به پروردگار است. این دیدگاه، انسان را به مثابه موجودی معرفی میکند که میتواند با ارتقای معنوی، به مراتبی از خلقت و تأثیرگذاری دست یابد که در نگاه عادی، غیرممکن به نظر میرسد.
درنگ: مقام کن فیکون، بهعنوان مرتبهای از قرب الهی، برای اولیا و انسانهای کامل قابل دسترسی است و نشاندهنده ظرفیت بینهایت انسان در تسخیر عالم است. |
مهندسی دقیق آیات قرآنی
قرآن کریم، به مثابه کتابی مهندسیشده، دارای نظمی دقیق و هدفمند است که هر کلمه و آیه آن، بخشی از یک هندسه عظیم الهی را تشکیل میدهد. استاد با اشاره به آیات سوره نحل، تأکید دارند که این نظم، انسان را به سوی فهم حقایق عالم هدایت میکند. برای مثال، پس از آیه کن فیکون، آیات مربوط به هجرت و صبر (آیه ۴۱) و رجوع به اهل ذکر (آیه ۴۳) آمده که نشاندهنده پیوستگی و هدفمندی آیات در هدایت انسان به سوی اقتدار معنوی است.
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً
و کسانی که پس از ستم دیدن در راه خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاهی نیکو برایشان فراهم میکنیم.
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
و پیش از تو جز مردانی که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم؛ پس اگر نمیدانید از اهل ذکر بپرسید.
این آیات، انسان را به سوی پرسش از اهل ذکر و بهرهگیری از معارف قرآنی برای دستیابی به اقتدار هدایت میکنند. استاد تأکید دارند که این نظم، نشاندهنده عمق و غنای قرآن کریم در ارائه راهکارهای عملی برای ارتقای معنوی است.
بخش چهارم: نقش حوزههای علمی در احیای اقتدار معنوی
تحول حوزههای علمی
حوزههای علمی، بهعنوان وارثان انبیا، باید به مراکز اقتدار معنوی تبدیل شوند. استاد فرزانه قدسسره با نقدی سازنده به وضعیت کنونی علم دینی، تأکید دارند که تمرکز بیش از حد بر علوم سنتی، مانع از تحقق ظرفیتهای قرآنی در این حوزهها شده است. علم دینی باید فراتر از آموزش صرف و نحو، به احیای علوم ربوبیت و تسخیرات بپردازد تا بتواند اقتدار معنوی را در جامعه متبلور سازد.
این نقد، به معنای نفی ارزش علوم سنتی نیست، بلکه دعوتی است به سوی گسترش افقهای علمی و معنوی. استاد با تمثیلی زیبا، علم دینی کنونی را به موجودی تشبیه میکنند که از جایگاه اصلی خود تنزل یافته و توانایی تأثیرگذاری بر جامعه را از دست داده است. برای احیای این جایگاه، حوزهها باید به تولید علم و اقتدار معنوی بپردازند و با بهرهگیری از آیات قرآنی، به مراکز هدایت و قدرت تبدیل شوند.
درنگ: حوزههای علمی، بهعنوان وارثان انبیا، باید به مراکز اقتدار معنوی تبدیل شوند و با احیای علوم ربوبیت، نقش هدایتگری خود را در جامعه ایفا کنند. |
نقش اولیا و اهل ذکر
در آیه ۴۴ سوره نحل آمده است:
بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
با دلایل روشن و نوشتهها، و بر تو ذکر را نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که بر آنها نازل شده بیان کنی، باشد که بیندیشند.
این آیه، بر نقش اولیا و عالمان بهعنوان اهل ذکر در تبیین حقایق قرآنی تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که برای فهم مقامات والایی چون کن فیکون، باید به اهل ذکر رجوع کرد. این رجوع، نه تنها به معنای پرسش از عالمان است، بلکه دعوتی است به سوی تعمق در معارف قرآنی و بهرهگیری از علوم ربوبیت برای دستیابی به اقتدار معنوی.
بخش پنجم: وحی عام و اقتدار معنوی
وحی عام در برابر نبوت خاص
استاد فرزانه قدسسره با تمایز میان وحی عام و نبوت خاص، تأکید دارند که وحی، صفتی فراگیر است که نه تنها به انبیا، بلکه به تمامی موجودات، از جمله انسان، زمین و حتی زنبور عسل، تعلق میگیرد. در آیه ۶۸ سوره نحل آمده است:
وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا
و پروردگارت به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها خانههایی برگیر.
این آیه، نشاندهنده ظرفیت وحی برای موجودات غیرانسانی است. همچنین، وحی به مادر موسی علیهالسلام، بهعنوان نمونهای از وحی عام، در قرآن کریم ذکر شده است:
وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ
و به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر ده.
این وحی، که به غیرانبیا تعلق گرفته، نشاندهنده ظرفیت عام انسان برای دریافت هدایت الهی است. استاد تأکید دارند که وحی، به مثابه فرکانسی است که انسان میتواند با آن ارتباط برقرار کند و از آن برای دستیابی به اقتدار معنوی بهره جوید.
درنگ: وحی، بهعنوان صفتی عام، برای همه موجودات، از جمله انسان، ممکن است و انسان میتواند با اتصال به این فرکانس الهی، به اقتدار معنوی دست یابد. |
تفاوت شفا و ضرر در نظام خلقت
استاد فرزانه قدسسره با مقایسه آثار قرآن کریم و مخلوقات طبیعی، به تفاوت میان شفا و ضرر اشاره میکنند. قرآن کریم، شفا را برای مؤمنان و ضرر را برای ظالمان میداند، اما عسل زنبور، برای همه انسانها، اعم از مؤمن و کافر، شفا بخش است. در مقابل، نیش عقرب، برای همه مضر است. در روایتی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آمده است: «خداوند عقرب را لعنت کند که میان مؤمن و کافر فرق نمیگذارد.» این تمایز، نشاندهنده نظم الهی در خلقت است که هر مخلوقی برای هدفی خاص آفریده شده است.
بخش ششم: نقد فرهنگ شکست و شجاعت قرآنی
نقد فرهنگ شکست در ادبیات
استاد فرزانه قدسسره با نقدی عمیق به برخی اشعار و ادبیات، تأکید دارند که این آثار، با ترویج فرهنگ شکست و ناتوانی، انسان را از جایگاه اصلی خود دور کردهاند. به عنوان مثال، برخی شعرا انسان را به موجودی ضعیف و محتاج دعا تقلیل دادهاند، در حالی که قرآن کریم، انسان را موجودی قدرتمند و دارای ظرفیتهای بینهایت معرفی میکند. این نقد، دعوتی است به بازنگری در فرهنگ و ادبیاتی که انسان را به جای تلاش و اقتدار، به انفعال و ضعف سوق میدهد.
شجاعت در پرتو اقتدار معنوی
استاد با اشاره به تجربههای تاریخی، تأکید دارند که شجاعت، نتیجه اقتدار معنوی است. در دورانی که برخی گروهها تهدید به حذف عالمان دینی میکردند، شجاعت برخاسته از ایمان و اتصال به قرآن کریم، این تهدیدات را بیاثر میساخت. این شجاعت، نه از ابزارهای مادی، بلکه از اقتدار معنوی ناشی میشود که انسان را در برابر ترس و بزدلی مصون میدارد.
درنگ: شجاعت قرآنی، که از اقتدار معنوی سرچشمه میگیرد، انسان را از ترس و بزدلی رهایی بخشیده و او را به سوی عزت و کرامت هدایت میکند. |
بخش هفتم: قدرت اولیا و ائمه معصومین
اقتدار معنوی ائمه
استاد فرزانه قدسسره با اشاره به تاریخ ائمه معصومین علیهمالسلام، تأکید دارند که این بزرگواران، با اقتدار معنوی خود، بدون نیاز به لشکر و سپاه، در برابر دشمنان ایستادگی میکردند. این اقتدار، که ریشه در اتصال به خدا داشت، آنها را قادر میساخت تا حتی در شرایط مظلومیت، تأثیرگذاری عمیقی بر جامعه داشته باشند. مظلومیت ائمه، نه به معنای ضعف، بلکه به معنای عدم توجه دوستان و دشمنان به اقتدار باطنی آنها بود.
بینات و زبر بهعنوان ابزار اقتدار
در علوم غریبه، بینات و زبر بهعنوان ابزارهایی برای تسخیر و تأثیرگذاری معنوی شناخته میشوند. استاد تأکید دارند که این ابزارها، مانند خمپارههای معنوی و مادی، در دست اولیای الهی، اقتدار آنها را تقویت میکنند. این دیدگاه، نشاندهنده عمق و غنای علوم قرآنی در ارائه ابزارهای عملی برای دستیابی به اقتدار معنوی است.
جمعبندی
این نوشتار، با کاوش در درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، به تبیین جایگاه والای انسان در نظام هستی و ظرفیتهای بینهایت او در دستیابی به اقتدار معنوی پرداخت. انسان، بهعنوان خلیفهالله، قادر است با اتصال به معارف قرآنی و علوم ربوبیت، عالم را در ابعاد مادی و معنوی تسخیر کند. آیات سوره نحل، بهویژه آیات مربوط به تسخیر دریا، شب و روز، و مقام کن فیکون، این ظرفیت را به روشنی نشان میدهند. نقد وضعیت کنونی علم دینی و دعوت به تحول حوزهها به مراکز اقتدار معنوی، افقی روشن برای احیای جایگاه وارثان انبیا ترسیم میکند. وحی عام، بهعنوان فرکانسی الهی، انسان را به سوی دریافت هدایت و اقتدار رهنمون میسازد. این نوشتار، با حفظ تمامی جزییات درسگفتار و تحلیلهای مرتبط، تلاش کرد تا با زبانی متین و علمی، این مفاهیم را برای پژوهشگران و طالبان علم تبیین نماید.
با نظارت صادق خادمی |