در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1317

متن درس






فلسفه اقتدار نبوی و ضرورت احیای قدرت معنوی در حوزه‌های علمیه

فلسفه اقتدار نبوی و ضرورت احیای قدرت معنوی در حوزه‌های علمیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۳۱۷)

مقدمه: اقتدار، گوهر رسالت و مأموریت حوزه‌ها

اقتدار، چونان نگینی درخشان در تاج رسالت انبیا می‌درخشد و نشانه‌ای است از اتصال آنان به حقیقت الهی. در آیات نورانی سوره اسراء، قرآن کریم با بیانی ژرف و حکیمانه، جایگاه والای اقتدار را در رسالت پیامبران تبیین می‌کند و از این رهگذر، وظیفه خطیر حوزه‌های علمیه را به‌عنوان وارثان انبیا آشکار می‌سازد. این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در مفهوم اقتدار نبوی و ضرورت بازسازی قدرت معنوی در حوزه‌های علمیه می‌پردازد. آیات ۹۳، ۹۵ و ۱۰۱ سوره اسراء، چون چراغی راهنما، مسیر این تأملات را روشن می‌کنند و نشان می‌دهند که اقتدار، نه‌تنها شرط رسالت پیامبران، بلکه لازمه هدایتگری و تأثیرگذاری حوزه‌های علمیه در جامعه اسلامی است. این متن، با نگاهی عمیق به آیات قرآنی و تحلیل‌های فلسفی، می‌کوشد تا افقی نوین برای احیای نقش حوزه‌ها به‌عنوان پایگاه‌های تولید اقتدار معنوی، علمی و شهودی ترسیم نماید.

بخش نخست: اقتدار در رسالت انبیا

طلب اقتدار از پیامبر: نشانه‌ای از عقلانیت

در آیات سوره اسراء، مردمان از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله طلب نشانه‌های اقتدار می‌کنند. آنان خواستار معجزاتی چون روان ساختن چشمه از زمین، ایجاد باغی پرثمر از نخل و انگور، فرو ریختن آسمان، یا آوردن فرشتگان در پیشگاه خود هستند. این درخواست‌ها، که در آیه ۹۳ سوره اسراء متبلور شده، نه از سر انکار، بلکه از عقلانیتی برخاسته است که ایمان را به نشانه‌های ملموس گره می‌زند:

قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لَرِقْيِكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ

گفتند: «ما هرگز به تو ایمان نمی‌آریم، مگر اینکه از زمین چشمه‌ای برای ما روان سازی، یا باغی از درختان خرما و انگور داشته باشی و از میان آن‌ها جویبارها روان سازی، یا چنان‌که ادعا کرده‌ای آسمان را پاره‌پاره بر سر ما فرو ریزی، یا خدا و فرشتگان را رو در رو بیاوری، یا خانه‌ای از زر داشته باشی، یا به آسمان بالا روی، و ما به بالا رفتنت ایمان نیاوریم، مگر آنکه نوشته‌ای بر ما فرو فرستی که آن را بخوانیم.»

درنگ: طلب معجزات از پیامبر، نه نشانه انکار، بلکه گواهی بر عقلانیت مردمان است که ایمان را به نشانه‌های اقتداری گره می‌زنند. این درخواست، ریشه در نیاز بشر به نشانه‌های ملموس برای پذیرش رسالت الهی دارد.

این طلب، به‌سان عطش روح بشر برای یافتن حقیقت، از منطقی استوار برخوردار است. در فلسفه اسلامی، معجزات پیامبران چونان آیینه‌ای هستند که نور الهی را بازمی‌تابانند و شک و تردید را به یقین بدل می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این درخواست‌ها نه‌تنها باطل نیست، بلکه از سر عقلانیت و نیاز به اطمینان برخاسته است. پیامبر، به‌عنوان رسول الهی، باید از برتری و اقتداری برخوردار باشد که او را از دیگران متمایز سازد، وگرنه چه دلیلی برای اطاعت از او وجود دارد؟

پاسخ الهی به طلب اقتدار

خداوند متعال در پاسخ به این درخواست‌ها، پیامبر را چنین هدایت می‌فرماید:

قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا

بگو: «منزه است پروردگارم، آیا جز انسانی فرستاده هستم؟»

این پاسخ، چونان نسیمی که طوفان شک را فرو می‌نشاند، اقتدار پیامبر را نه در ذات او، بلکه در اتصال به اراده الهی ریشه‌دار می‌سازد. پیامبر اقتدار را نفی نمی‌کند، اما آن را به خداوند نسبت می‌دهد و از شرک به دور می‌ماند. این پاسخ، گواهی است بر توحید در اقتدار، که هر قدرت و معجزه‌ای از سرچشمه لایزال الهی جاری می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که پیامبر در این پاسخ، نه قدرت را انکار می‌کند و نه خود را مستقل از خدا می‌داند، بلکه اقتدار را به اراده الهی پیوند می‌زند. این دیدگاه، در فلسفه اسلامی، به‌عنوان مبنای توحید در اقتدار شناخته می‌شود، که پیامبران را چونان آیینه‌هایی می‌سازد که نور الهی را بازمی‌تابانند.

درنگ: اقتدار پیامبران، نه از ذات آن‌ها، بلکه از اراده الهی سرچشمه می‌گیرد. این وابستگی، توحید را در رسالت حفظ کرده و از شرک در قدرت پرهیز می‌کند.

معجزات موسی و اقتدار در برابر فرعون

قرآن کریم در آیه ۱۰۱ سوره اسراء به اعطای نُه معجزه به حضرت موسی علیه‌السلام اشاره می‌کند:

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ

و به‌راستی به موسی نُه نشانه آشکار دادیم.

این معجزات، چونان ستارگانی در آسمان رسالت موسی علیه‌السلام، اقتدار الهی او را در برابر فرعون به نمایش گذاشتند. هنگامی که فرعون، موسی را به جادوگری متهم کرد و گفت: «إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا مُوسَى مَسْحُورًا» (گمان می‌کنم ای موسی که تو جادوشده‌ای)، موسی با اقتداری الهی پاسخ داد که فرعون «مسطور» (پوسیده) است، یعنی وجودی تهی و فاقد حقیقت. این مواجهه، چونان نبرد نور و ظلمت، قدرت الهی را در برابر طاغوت به نمایش گذاشت. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اقتدار موسی، نه‌تنها در معجزاتش، بلکه در شجاعت و صلابت او در برابر فرعون متجلی شد. این اقتدار، در نهایت به غرق فرعون و یارانش منجر شد:

فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ جَمِيعًا

پس او و هر که را با او بود همگی غرق کردیم.

این آیه، چونان مهر تأییدی بر پیروزی اقتدار الهی، نشان‌دهنده غلبه حقیقت بر باطل است. در فلسفه اسلامی، این رویداد نشانه‌ای است از اینکه اقتدار الهی، هر نیروی باطلی را در هم می‌شکند.

درنگ: معجزات موسی علیه‌السلام و پاسخ او به فرعون، گواهی است بر اقتدار الهی که در برابر طاغوت به پیروزی می‌رسد. این اقتدار، ریشه در اتصال به حقیقت الهی دارد.

بخش دوم: ضرورت احیای اقتدار معنوی در حوزه‌های علمیه

انحراف علم دینی از اقتدار معنوی

حوزه‌های علمیه، به‌عنوان وارثان انبیا، باید پایگاه‌هایی برای تولید اقتدار معنوی، علمی و شهودی باشند. بااین‌حال، استاد فرزانه قدس‌سره معتقدند که علم دینی در طول تاریخ، تحت تأثیر طاغوت، از این رسالت اصیل فاصله گرفته و به علوم ظاهری چون صرف، نحو و فقه محدود شده است. این علوم، هرچند ارزشمند، به‌تنهایی قادر به تولید اقتدار نیستند و نمی‌توانند نیازهای جامعه مدرن را برآورده سازند. در جهانی که علم و معرفت جهانی با شتاب در حال پیشرفت است، علم دینی باید توانایی رقابت و تأثیرگذاری داشته باشد. استاد تأکید دارند که علم دینی، به‌سان درختی که شاخه‌هایش از میوه تهی مانده، از اقتدار معنوی محروم شده و به فعالیت‌های غیرمؤثر محدود گشته است.

این انحراف، ریشه در فشارهای تاریخی طاغوت دارد که علم دینی را از مسیر اصلی خود منحرف ساخته و آن را به حاشیه رانده است. در گذشته، عالمان دینی از اقتداری برخوردار بودند که توانایی تأثیرگذاری بر جامعه و حتی در برابر قدرت‌های مادی را داشتند. اما امروزه، علم دینی به آموزش‌هایی محدود شده که نمی‌توانند اقتدار معنوی تولید کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این وضعیت را به‌سان کشتی‌ای می‌دانند که در ساحل علوم ظاهری لنگر انداخته و از پیمودن اقیانوس معرفت الهی بازمانده است.

درنگ: علم دینی، به‌عنوان وارث رسالت انبیا، باید از اقتدار معنوی برخوردار باشد، اما تحت تأثیر طاغوت، به علوم ظاهری محدود شده و از رسالت اصلی خود فاصله گرفته است.

ترس از اظهار اقتدار

یکی از موانع اصلی احیای اقتدار در علم دینی، ترس از اظهار قدرت معنوی است. عالمان، به دلیل اتهاماتی چون جادوگری یا انگ‌های فرهنگی، از بروز اقتدار معنوی خود بازمی‌مانند. این ترس، چونان زنجیری بر پای علم دینی، مانع از شکوفایی ظرفیت‌های معنوی آن شده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در سنت اسلامی، اتهامات جادوگری در طول تاریخ مانع از اظهار اقتدار معنوی عالمان شده است. این وضعیت، به‌سان باغی است که باغبانانش از ترس طوفان، از کاشت بذرهای نو بازمانده‌اند.

در آیه ۹۵ سوره اسراء، خداوند متعال نزول فرشته به‌عنوان رسول را مشروط به وجود اطمینان در زمین می‌داند:

قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا

بگو: «اگر در زمین فرشتگانی می‌بودند که با اطمینان راه می‌رفتند، قطعاً از آسمان فرشته‌ای را به‌عنوان پیامبر بر آن‌ها فرو می‌فرستادیم.»

این آیه، چونان کلیدی برای گشودن قفل‌های اطمینان، نشان می‌دهد که نزول فیض الهی به وجود اطمینان در انسان‌ها وابسته است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اطمینان، به‌معنای صفا، ایمان و سلامت نفس، شرط دریافت اقتدار الهی است. علم دینی باید با پرورش اطمینان در طلاب، بستری برای نزول فیض الهی فراهم سازد.

درنگ: اطمینان، به‌معنای صفا و ایمان، شرط دریافت فیض و اقتدار الهی است. علم دینی باید با رفع ترس و پرورش اطمینان، به پایگاه تولید اقتدار معنوی تبدیل شود.

نقد نظام آموزشی علم دینی

نظام آموزشی علم دینی، فاقد برنامه‌ریزی دقیق و شرح وظایف مشخص است. امتحانات آن، به‌سان بازی شانس، نمی‌توانند معیاری برای سنجش اقتدار علمی و معنوی باشند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علم دینی باید با برنامه‌ریزی منسجم، طلاب را در مسیر کسب اقتدار هدایت کند. طلاب، که از خانواده‌های نجیب و حلال‌خور برخاسته‌اند، ظرفیت بالایی برای کسب اقتدار معنوی دارند، اما نظام آموزشی کنونی این ظرفیت را به هدر می‌دهد. این وضعیت، به‌سان مزرعه‌ای حاصلخیز است که به دلیل فقدان باغبان ماهر، از محصول تهی مانده است.

استاد مثال طلبه‌ای را می‌آورند که پس از سال‌ها تحصیل در علوم سطح و خارج، به دلیل کاستی این علوم، به زندگی روستایی و مدیریت امامزاده روی آورد. این مثال، چونان آینه‌ای، کاستی نظام آموزشی علم دینی را در تولید اقتدار نشان می‌دهد. طلاب قدیمی، پس از دهه‌ها تحصیل، گاه تنها به معلومات عمومی بسنده کرده‌اند و از دانش عمیق و اقتدار معنوی محروم مانده‌اند. این وضعیت، ضرورت بازنگری در نظام آموزشی علم دینی را آشکار می‌سازد.

درنگ: نظام آموزشی علم دینی، فاقد برنامه‌ریزی منسجم برای تولید اقتدار است. این نظام باید با شرح وظایف مشخص، طلاب را به کسب اقتدار معنوی و علمی هدایت کند.

بخش سوم: افق‌های نوین برای احیای اقتدار معنوی

نقش شب در کسب اقتدار معنوی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شب، به دلیل خلوت و آرامش، بستری مناسب برای کسب اطمینان و اقتدار معنوی است. در عرفان اسلامی، تهجد و خلوت شبانه چونان پلی است که روح را به حقیقت الهی متصل می‌سازد. شب، به‌سان آسمانی بی‌ابر، بستری برای دریافت فیض الهی فراهم می‌کند. این دیدگاه، ریشه در آیات قرآنی دارد که بر اهمیت شب در نزول وحی تأکید می‌کنند.

بااین‌حال، موانعی چون لقمه حرام، ریا و سرگرمی، چونان حجاب‌هایی بر قلب، مانع از کسب اطمینان و اقتدار معنوی می‌شوند. استاد تأکید دارند که علم دینی باید با دوری از این موانع، بستری برای پرورش اطمینان و دریافت فیض الهی فراهم سازد.

درنگ: شب، به دلیل خلوت و آرامش، بستری برای کسب اطمینان و اقتدار معنوی است. علم دینی باید با رفع موانع نفسانی، طلاب را به دریافت فیض الهی توانمند سازد.

امکان اقتدار معنوی

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیات قرآن کریم و آرای فیلسوفانی چون ابن‌سینا، بر امکان اقتدار معنوی برای انسان‌ها تأکید دارند. ابن‌سینا در اشارات، با اشاره به تجارب غیرعادی دیوانگان، امکان وحی و اقتدار معنوی را اثبات می‌کند. این دیدگاه، چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت، نشان می‌دهد که ظرفیت‌های معنوی انسان تا پایان خلقت ادامه دارد. ادعای پایان وحی، غیب و کشف و شهود، با حکمت الهی سازگار نیست. استاد تأکید دارند که علم دینی باید این ظرفیت‌ها را شکوفا سازد و از گفتارهایی که این امکان را نفی می‌کنند، پرهیز کند.

این دیدگاه، به‌سان بذری است که در خاک حاصلخیز ایمان کاشته می‌شود و با مراقبت و پرورش، به درختی تنومند از اقتدار معنوی بدل می‌گردد. علم دینی باید با برنامه‌ریزی دقیق، این ظرفیت‌ها را در طلاب پرورش دهد و از ترس و اتهامات فرهنگی به دور باشد.

درنگ: اقتدار معنوی، ظرفیتی بالقوه در انسان است که با اطمینان و ایمان شکوفا می‌شود. علم دینی باید این ظرفیت را پرورش داده و از نفی آن پرهیز کند.

نقد گرایش به قدرت مادی

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به روایتی که می‌فرماید: «اگر عالمی به دنیا روی آورد، به او شک کنید»، از گرایش برخی عالمان به قدرت مادی چون پول و تجارت انتقاد می‌کنند. این گرایش، به‌سان شاخه‌ای خشکیده از درخت علم دینی، ریشه در ضعف معنوی دارد. عالم حقیقی، با اقتدار معنوی، از مادیات بی‌نیاز است و مردم با جان و دل در خدمت او هستند. استاد تأکید دارند که علم دینی باید با پرورش اقتدار معنوی، عالمان را از نیاز به قدرت مادی رها سازد.

درنگ: عالم حقیقی با اقتدار معنوی، از نیاز به قدرت مادی بی‌نیاز است. گرایش به مادیات، نشانه ضعف معنوی و انحراف از رسالت علم دینی است.

بخش چهارم: اقتدار الهی و تکبیر

خداوند، سرچشمه اقتدار مطلق

قرآن کریم در آیه ۱۱۱ سوره اسراء، خداوند را به‌عنوان صاحب اقتدار مطلق معرفی می‌کند:

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا

و بگو: «سپاس خدایی را که فرزندی نگرفته و در فرمانروایی شریکی نداشته و از سر خواری یاوری نداشته است و او را بسیار بزرگ دار.»

این آیه، چونان قله‌ای رفیع، اقتدار الهی را به‌عنوان منشأ تمام قدرت‌ها معرفی می‌کند. خداوند، بی‌نیاز از فرزند، شریک و یاور، صاحب اقتداری است که هیچ نقصی در آن راه ندارد. تکبیر، به‌سان نغمه‌ای آسمانی، این اقتدار را تعظیم می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تکبیر شیعه، با عبارت «اللهم صل علی محمد و آل محمد»، در کنار تکبیر سنی، وحدت در تعظیم اقتدار الهی را نشان می‌دهد.

درنگ: اقتدار الهی، سرچشمه تمام قدرت‌هاست و تکبیر، نشانه تعظیم این اقتدار است. شیعه و سنی در این تعظیم، به وحدت می‌رسند.

معراج، نشانه اقتدار الهی

آیه نخست سوره اسراء، معراج پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را به‌عنوان نشانه‌ای از اقتدار الهی معرفی می‌کند:

سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى

منزه است آن که بنده‌اش را شبانگاه از مسجدالحرام به مسجدالاقصی برد.

معراج، چونان سفری آسمانی در دل شب، نشانه‌ای است از اقتدار الهی که پیامبر را به اوج حقیقت رساند. این رویداد، در عرفان اسلامی، به‌سان پلی است که زمین را به آسمان متصل می‌سازد و اقتدار معنوی را در وجود پیامبر متجلی می‌کند.

درنگ: معراج پیامبر، نشانه‌ای از اقتدار الهی است که رسالت او را در اتصال به حقیقت الهی متجلی می‌سازد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در آیات سوره اسراء و درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در فلسفه اقتدار نبوی و ضرورت احیای قدرت معنوی در علم دینی پرداخت. اقتدار، چونان گوهر رسالت انبیا، در آیات قرآنی به‌عنوان نشانه‌ای از اتصال به حقیقت الهی معرفی شده است. علم دینی، به‌عنوان وارث این رسالت، باید با پرورش اطمینان، رفع موانع نفسانی و برنامه‌ریزی دقیق، به پایگاه تولید اقتدار معنوی، علمی و شهودی بدل شود. نقد وضعیت کنونی علم دینی، افقی نوین برای تحول آن ترسیم می‌کند تا چونان پادگانی معنوی، جامعه اسلامی را به سوی حقیقت هدایت نماید. این تحول، نه‌تنها وظیفه‌ای دینی، بلکه ضرورتی عقلانی برای پاسخگویی به نیازهای جامعه مدرن است.

با نظارت صادق خادمی